مسجد خیابان رودکی تهران (سلسبیل)

دیدار رئیس رسیدگی به امور مساجد حجت الاسلام محمدجواد حاج علی اکبری،

 



:: برچسب‌ها: بازدید حاج علی اکبری, حجت الاسلام و المسلمین حاج علی اکبری, مسجد حجت ابن الحسن (عج), حمید داودی راد, حاج آقا شیوایی, مسجد حجت, حاج علی اکبری,
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : پنج شنبه 23 دی 1395

رحلت آیت الله هاشمی رفسنجانی

رحلت مجاهد نستوه یاردیرین حضرت امام خمینی (ره) و همسنگر مقام معظم رهبری ، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام نظام حضرت آیت الله هاشمی رفسنجانی را تسلیت می گوئیم.

متن تسلیت مقام معظم رهبری در پی رحلت آیت الله هاشمی رفسنجانی

متن پیام معظم له به شرح زیر است:

 

«انّا لله و انّا الیه راجعون

 

با دریغ و تأسف خبر درگذشت ناگهانی رفیق دیرین، و همسنگر و همگام دوران مبارزات نهضت اسلامی، و همکار نزدیک سال‌های متمادی در عهد جمهوری اسلامی جناب حجت‌الاسلام والمسلمین آقای شیخ اکبر هاشمی رفسنجانی را دریافت کردم.

 

فقدان همرزم و همگامی که سابقه‌ی همکاری و آغاز همدلی و همکاری با وی به پنجاه و نه سال تمام میرسد، سخت و جانکاه است. هوش وافر و صمیمیت کم‌نظیر او در آن سال‌ها، تکیه‌گاه مطمئنی برای همه کسانی که با وی همکار بودند به ویژه برای اینجانب به شمار می‌آید.

 

اختلاف نظرها و اجتهادهای متفاوت در برهه‌هایی از این دوران طولانی هرگز نتوانست پیوند رفاقتی را که سرآغاز آن در بین‌الحرمین کربلای معلی بود به کلی بگسلد و وسوسه‌ی خناسانی که در سال های اخیر باشدت و جدیت در پی بهره‌برداری از این تفاوت های نظری بودند، نتوانست در محبت شخصی عمیق او نسبت به این حقیر خلل وارد آورد.»

تبلیغات مسجد حجت ابن الحسن (عج)



:: برچسب‌ها: رحلت هاشمی رفسنجانی, رحلت آیت الله هاشمی رفسنجانی, هاشمی رفسنجانی, مسجد حجت ابن الحسن , حمید داودی راد,
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : پنج شنبه 23 دی 1395

سالرزو وفات حضرت فاطمه معصومه (س) تسلیت باد
 
 تصویر مرتبط

 

 
وفات حضرت معصومه علیهاالسلام
نویسنده : محمدرضا اسلامی خواه

10 ربیع الثانی

 

چکیده

حضرت فاطمه معصومه علیهاالسلام ، یکی از ستارگان آسمان ولایت است که نه تنها شهر قم، که همه ایران زمین را نورانی ساخته است. نویسنده در این مقاله کوتاه، در قالب پرسش و پاسخ که برای نخستین بار در نشریه گلبرگ استفاده می شود، به زندگی آن بانوی والامقام پرداخته و در پایان، چند پرسش چند گزینه ای را درباره زندگی ایشان طرح کرده است.

پرسش: نام و لقب های حضرت معصومه علیهاالسلام چیست؟

پاسخ: در دین مبین اسلام، نام گذاری، اهمیت ویژه ای دارد. در روایات فراوانی تأکید شده است که یکی از وظایف پدران، انتخاب کردن نام نیکو برای فرزندان است. به همین دلیل، پیشوایان معصوم علیهم السلام به دلیل مقام والایی که برای حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام قائل بودند، به نام مقدس فاطمه احترام می گذاشتند. با نگاهی گذرا به نام های فرزندان ایشان، متوجه می شویم که همه امامان، بعضی از دخترانشان را فاطمه نامیده اند. از جمله امام موسی کاظم علیه السلام ، دست کم نام دو تن از دخترانش را فاطمه گذاشت. یکی از این دو دختر، حضرت فاطمه معصومه علیهاالسلام است که برای مشخص شدن ایشان، فاطمه کبرا شناخته می شد. این بانوی والامقام لقب های فراوانی دارد که به برخی از آنها اشاره می کنیم: طاهره، حمیده، تقیه، مرضیه، سیده، رضیه، اخت الرضا، صدیقه و سیدة نساء العالمین.

پرسش: دلیل هجرت حضرت معصومه علیهاالسلام از مدینه به ایران چه بود؟

پاسخ: مأمون عباسی در سال 200ه . ق، با نامه ها و پیام های بسیار، حضرت رضا علیه السلام را به خراسان دعوت کرد. آن بزرگوار به ناچار این دعوت را پذیرفت و با کاروانی که مأمون فرستاده بود، به سوی خراسان رفت. پس از مدتی، امام رضا علیه السلام نامه ای خطاب به خواهر گرامی اش، حضرت فاطمه معصومه علیهاالسلام نوشت و آن را به دست یکی از غلامانش به مدینه فرستاد. غلام خود را به مدینه رساند و نامه امام را به حضرت معصومه علیهاالسلام داد. آن حضرت پس از خواندن نامه برادر، خود را آماده سفر کرد. حضرت فاطمه معصومه3 پس از یک سال تحمل دوری، برای دیدار حضرت رضا علیه السلام در سال 201ه . ق از مدینه به همراه تنی چند از برادران و برادرزادگان خویش خارج شد.

پرسش: چرا حضرت معصومه علیهاالسلام در قم اقامت گزید؟

پاسخ: هنگامی که حضرت معصومه علیهاالسلام شهر مدینه را به قصد دیدار برادر در خراسان ترک کرد و به شهر ساوه رسید، حضرت معصومه علیهاالسلام بیمار شد. وقتی خبر ورود آن بانوی والا به آل سعد رسید، همگی به اتفاق به استقبال رفتند تا ایشان را به قم دعوت کنند. در میان آنها، موسی بن خزرج به کاروان حضرت معصومه علیهاالسلام رسید و زمام شتر آن حضرت را گرفت و به طرف قم آورد. روز 23 ربیع الاول سال 201 ه . ق، کجاوه حضرت فاطمه معصومه علیهاالسلام درمیان شور و هیجان مردم قم به این سرزمین وارد شد. موسی بن خزرج، آن حضرت را در منزل خود جای داد و با کمال افتخار از آن بانو پذیرایی کرد. البته ایشان تنها هفده روز در قید حیات بود و سپس دیده از جهان فرو بست.

پرسش: چه کسی بر پیکر پاک حضرت معصومه علیهاالسلام نماز گزارد؟

پاسخ: در تاریخ آمده است که وقتی حضرت معصومه علیهاالسلام آماده شد، قمی ها در مورد اینکه چه کسی وارد قبر شود، به بحث و مشورت پرداختند. ناگاه از طرف صحرا دو سوار نقاب دار پیدا شدند. همین که نزدیک رسیدند، از مرکب خود پیاده شدند و بر جنازه حضرت نماز گزاردند. سپس داخل سرداب شدند و جنازه را دفن کردند. آن گاه بیرون آمدند و رفتند و کسی نفهمید آنها چه کسانی بودند. سپس موسی بن خزرج، سایبانی بر سر قبر برافراشت تا هنگامی که حضرت زینب دختر، امام جواد علیه السلام وارد قم شد و گنبدی بر فراز آن مزار پاک بنا کرد.

پرسش: علت برتری و فضیلت حضرت معصومه بر دیگر خواهرانش چیست؟

پاسخ: این بانوی والامقام افزون بر شرافت خانوادگی، در میدان های ایمان و عمل، یگانه بانوان آن زمان به شمار می آمد. حضرت معصومه علیهاالسلام ، در صحنه های علم، عرفان، ایمان، سیاست و حمایت از مقام ولایت، بسیار درخشنده بود و سرانجام در همین راه به لقای جانان رسید. ایشان در اقامت هفده روزه خود در قم، به عبادت و راز و نیاز با خدا پرداخت، چنان که عبادتگاه او که بیت النور نام دارد، گواه این صفای ایشان در ارتباط با خداست. حاج شیخ عباس قمی آن گاه که از دختران موسی بن جعفر علیه السلام سخن می گوید، درباره فاطمه معصومه علیهاالسلام می نویسد: «بر حسب آنچه به ما رسیده، افضل آنها، سیده جلیله معظمه، فاطمه بنت امام موسی علیه السلام معروف به حضرت معصومه است».

پرسش: گواه مقام علمی حضرت معصومه علیهاالسلام چیست؟

پاسخ: در تاریخ آمده است که روزی جمعی از شیعیان به قصد دیدار حضرت امام کاظم علیه السلام و پرسیدن مسائلی از ایشان به مدینه مشرف شدند. چون امام کاظم علیه السلام در مسافرت بود، پرسش های خود را به حضرت معصومه علیهاالسلام تحویل دادند که کودکی خراسان بیش نبود. فردای آن روز برای بار دیگر به منزل امام رفتند، ولی ایشان از سفر برنگشته بود. پس به ناچار پرسش های خود را بازخواستند تا در مسافرت بعدی خدمت امام برسند، غافل از اینکه حضرت معصومه علیهاالسلام پاسخ پرسش ها را نگاشته است. آنها بسیار خوشحال شدند و پس از سپاس گزاری فراوان، شهر مدینه را ترک کردند. از قضا در بین راه با امام موسی کاظم علیه السلام برخوردند و ماجرا را گفتند. هنگامی که امام پاسخ پرسش ها را مطالعه کرد، سه بار فرمود: «پدرش فدایش باد».

پرسش: زیارت حضرت معصومه علیهاالسلام چه پاداشی دارد؟

پاسخ: درباره فضیلت زیارت حضرت معصومه علیهاالسلام ، روایات فراوانی از پیشوایان معصوم رسیده است. از جمله هنگامی که یکی از محدثان به قم به نام سَعد به محضر امام رضا علیه السلام شرف یاب شد، حضرت خطاب به او فرمود: ای سعد! از ما نزد شما قبری است. سعد گفت: فدایت شوم! آیا قبر فاطمه دختر موسی بن جعفر را می فرمایید؟ امام پاسخ داد: «آری، هر کس او را زیارت کند، در حالی که به حق او آگاه باشد، بهشت از آنِ اوست».

برای رسانه

1. حضرت معصومه علیهاالسلام در وقت وفات چند سال داشت؟

الف) 21 سال ج) 28 سال ب) 18 سال د) 30 سال

2. این روایت از کیست؟: «هر کس معصومه را در قم زیارت کند، مانند کسی است که مرا زیارت کرده است».

الف)امام جواد علیه السلام ج)امام کاظم علیه السلام ب)امام رضا علیه السلام د)امام حسن عسکری علیه السلام

3. کدام امام به حضرت معصومه علیهاالسلام لقب «کریمه اهل بیت» داد؟

الف) امام کاظم علیه السلام ب) امام صادق علیه السلام

ج) امام رضا علیه السلام د) امام جواد علیه السلام

4. حدیث «مردم قم یاران ما هستند» از کدام امام معصوم است؟

الف) امام صادق علیه السلام ب) امام موسی کاظم علیه السلام

ج) امام محمدباقر علیه السلام د) امام حسن عسکری علیه السلام

 

 

تبليغات مسجد حجت ابن الحسن(عج)



:: موضوعات مرتبط: مذهبی، ،
:: برچسب‌ها: سالرزو وفات حضرت فاطمه معصومه (س) تسلیت باد, مسجد حجت ابن الحسن (عج),
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : شنبه 18 دی 1395

میلاد امام حسن عسکری علیه السلام بر همه مسلمین جهان مبارک باد

 

سالروز ولادت امام حسن عسكري عليه السلام

1_68_432_m_imam_askari07

سالروز ولادت با سعادت امام يازدهم حضرت امام حسن عسكرى (عليه السلام) را به تمامى شيعيان جهان تبريك عرض نموده، اميدواريم خداوند متعال توفيق پيروى آن امام همام را به همه ما عنايت فرموده ودر فرج فرزند بزرگوارش حضرت مهدى (عليه السلام) تعجيل فرمايد

حضرت امام حسن عسكرى (عليه السلام) در سال 232 هجرى قمرى در روز هشتم ماه ربيع الثانى در شهر مدينه به دنيا آمد، پدر آن حضرت امام بزرگوار حضرت هادى، ومادرش خانمى به نام حديثه بود. نام ايشان حسن، وكنيه آن بزرگوار ابو محمّد واز القاب ايشان زكى و عسكرى است.
آنچه از صفات بزرگ وفضائل كه لازمه امامت است در آن حضرت جمع بود، يعنى: در علم، وزهد، كامل بودن در عقل وخرد، عصمت، شجاعت، كرم وبزرگوارى از تمام مردم زمان خود برتر بود، وعلاوه بر نصوص كه از پيامبر(صلى الله عليه وآله) وامامان گذشته در باره امامت آن حضرت وارد شده بود، حضرت امام هادى (عليه السلام) يعنى پدر بزرگوارشان نيز تصريح به امامت آن جناب فرمودند، ودر روايتى كه مرحوم شيخ مفيد (رحمه الله) در كتاب گرانقدر ارشاد نقل كرده است، حضرت امام هادى (عليه السلام) چهار ماه قبل از شهادت امام عسكرى (عليه السلام) را وصىّ خود قرارداد، وبه امامت آن حضرت تصريح كرده وگروهى از دوستان و شيعيان را بر اين امر گواه گرفت.
آن حضرت در ميان مردم وبزرگان وحتّى افراد مخالف از احترام خاصى برخوردار بود، به حدّى كه حتى ناخواسته آن حضرت را احترام مى كردند. در اينجا به همين مناسبت وبراى آنكه فضل آن بزرگوار براى خواننده عزيز معلوم شود، داستانى را كه مرحوم شيخ مفيد (رحمه الله)در كتاب ارشاد نقل كرده است مى آوريم.
مرحوم شيخ مفيد (رحمه الله) از ابن قولويه نقل كرده است كه: احمد بن عبيدالله بن خاقان متصدى املاك وخراج شهر قم بود كه از طرف بنى عباس به اين كار گماشته شده بود، پس روزى نام علويان و مذهب آنان، در مجلس او برده شد و او مردى بود كه با اهل بيت دشمنى بسيار داشت. در عين حال گفت:
من مردى از علويان مانند حسن بن على «حضرت امام عسكرى» در وقار وآرامش وعفّت وپاكدامنى وبزرگوارى در نزد خاندان خود نديده ونشناخته ام، به طورى كه همه فاميل او را بر سالمندان وبرزگان خود مقدّم مى داشتند، همچنين همه سران لشگر ووزراء وعموم مردم او را بر سايرين مقدم داشته احترام مى كردند.
روزى پدرم براى ديدار با مردم نشسته بود، ومن بالاى سر او ايستاده بودم، ناگاه در بانان آمده وگفتند: ابو محمّد ابن الرضا بر در خانه است، پدرم به آواز بلند گفت: اجازه اش دهيد تا وارد شود.
من از آنچه از ايشان شنيدم واز جرأت آنان كه نام مردى را در حضور پدرم با كنيه نام بردند متعجب شدم، با آنكه جز خليفه يا وليعهد، يا كسى را كه سلطان دستور داده بود نزد پدرم، با كنيه نام نمى بردند.
پس ديدم مردى گندمگون، خوش اندام، خوش صورت، جوان، باجلالت و هيبتى نيكو وارد شد. چون چشم پدرم به او افتاد، از جا برخاست وچند قدم به سوى او رفت، ومن به ياد ندارم با هيچ يك از بنى هاشم و افسران و برزگان چنين رفتارى كرده باشد، چون به او نزديك شد او را در آغوش كشيده صورت وسينه او را بوسيد، و دست او را گرفته بر مسند خود كه روى آن مى نشست نشانيد، و در كنار او نشسته رو به او كرد وبا او به گفتگو پرداخت.
در ضمن سخنان به آن حضرت مى گفت: قربانت شوم، فدايت شوم، ومن همچنان از آنچه مى ديدم در تعجب بودم، در اين هنگام دربانان آمدند، وخبر از ورود «موفق» برادر خليفه دادند، امّا پدرم همچنان سر گرم گفتگو با امام عسكرى (عليه السلام) بود اعتنايى به آنچه دربانان گفته بودند نكرد، تا زمانى كه غلامان ونوكران برادر خليفه آمدند، پدرم در اين حال آن حضرت را بااحترام وعزت هر چه تمام تر بدرقه كرد، وبه طورى كه موفّق آن حضرت را نبيند او را در آغوش كشيده وبا آن حضرت خداحافظى كرده وآن بزرگوار رفتند. من كه همچنان متعجب بودم به نوكران گفتم: واى بر شما اين چه كسى بود كه شما وپدرم او را اين چنين احترام نموديد؟ گفتند: اين شخص مردى علوى است به نام حسن بن على ومعروف به ابن الرضا، من همچنان در تعجب بودم تا آنكه شب شد، ورسم پدرم آن بود كه شبها بعد از نماز گزارش كارهاى روزانه را تنظيم مى كرد، چون نماز را خواند در برابر او نشستم، گفت: اى احمد كارى دارى؟
گفتم: آرى، اگر اجازه دهى پرسش كنم، گفت: اجازه ات دادم، گفتم: پدر جان اين مردى كه امروز به اينجا آمد وتو به او مى گفتى: پدر ومادرم فداى تو، وآنچنان او را احترام كردى كه بود؟
گفت: پسر جان اين امام وپيشواى رافضيان حسن بن على معروف به ابن الرضا است، سپس كمى سكوت كرده ومن نيز ساكت بودم، آنگاه گفت: پسر جان! اگر خلافت و زمامدارى از خاندان بنى العباس بيرون رود، هيچ كس از بنى هاشم غير او شايسته خلافت نيست، واين به خاطر برترى وفضل وپاكدامنى وپارسايى وزهد وعبادت وخوش خلقى وشايستگى اوست، واگر پدرش را ديده بودى مردى بود خردمند وهوشيار ودانشمند.
احمد مى گويد: من كه اين سخنان را از پدرم شنيدم وآن رفتار را باامام عسكرى (عليه السلام) از او ديدم دچار حيرت وخشم وسرگردانى شدم، بعد از آن تصميم گرفتم كه خود در اين باره تحقيق كنم، به دنبال اين تصميم از افراد مختلف راجع به او پرسيدم، از هيچ يك از بنى هاشم، وسركردگان ونويسندگان وقاضيان وفقهاء وديگر مردم نپرسيدم جز آنكه همه به فضل وكمال او اعتراف كرده او را مردى محترم شمردند، از اين رو مقام وشخصيت او در نظرم بزرگ شد، زيرا ديدم دوست ودشمن او را به نيكى ياد كرده تمجيد وستايش مى كنند.
آن بزرگوار همانند پدران گرامى خويش از چنان اخلاق ورفتار والائى برخوردار بود كه دشمنان نيز تحت تأثير اخلاقش قرار مى گرفتند، به عنوان مثال آن حضرت را به زندانبانى به نام على بن اوتاش سپردند، اين شخص به شدّت باخاندان پيامبر دشمنى مىوزريد، وبا آل ابى طالب با شدت وخشونت رفتار مى كرد، وقتى آن حضرت را به زندان او فرستاند به او گفتند: با او چنين وچار رفتار كن، بيش از يك روز نگذشته بود كه آنچنان در مقابل امام (عليه السلام)تواضع مى كرد كه گونه بر خاك مى گذشت، وسر بزير انداخته به آن بزرگوار نگاه نمى كرد، وهنگامى كه آن حضرت از زندان او بيرون رفت اين شخص از بهترين شيعيان شده بود، واين بواسطه جلالت ومهابت واخلاق امام عسكرى (عليه السلام) بود.
آن حضرت همانند پدران بزرگوارش داراى كرامات ومعجزايى نيز بوده اند كه مورخان نقل كرده اند وما در اينجا فقط به ذكر دو مورد مى پردازيم.
اول: شخصى مى گويد: سر راه امام عسكرى (عليه السلام) نشستم، وقتى آن حضرت رسيد از تنگدستى خويش به آن بزرگوار شكايت كردم وقسم خوردم كه نه درهم ودينارى دارم ونه غذاى صبح وشام، آن حضرت فرمود: آيا به دروغ سوگند مى خورى با اينكه دويست دينار در زير خاك پنهان كرده اى، واينكه مى گويم نه براى آن است كه چيزى به تو ندهم، اى غلام آنچه باخود دارى به او بده، غلامش صد دينار به من داد، سپس روى بمن كرده فرمود: تو آن دينارها كه در زير خاك پنهان كرده اى در وقتى كه سخت بدانها نيازمند هستى از آنهامحروم خواهى ماند، وراست فرمود، زيرا آن پول كه حضرت داد خرج كردم، ودرهاى روزى بر من بسته شد، وبه ناچار به سراغ پولى كه در زير خاك پنهان كرده بودم رفتم اما اثرى از آن نيافتم، بعد فهميدام كه پسرم جاى پولها را دانسته، وآنها را برداشته وگريخته است، وبه هيچ چيز از آن پولها دست نيافتم.
دوم: شخصى به نام احمد بن محمد مى گويد: در زمانى كه مهتدى عباسى دست به كشتار مواليان ترك ووابستگان خود زد، من نامه اى به حضرت عسكرى (عليه السلام) نوشتم كه: سپاس خداى را كه او را از ما به خود سرگرم كرد، زيرا من شنيده بودم كه او شما را تهديد به قتل كرده است وگفته است كه: من ايشان را از روى زمين بر مى دارم، حضرت عسكرى (عليه السلام) به من نوشت: عمر او به اين كارها كفاف نخواهد داد، از امروز پنح روز بشمار وروز ششم پس از خوارى وذلتى كه به او برسر گشته خواهد شد، وچنان شد كه آن حضرت فرموده بود.
ودر اينجا بعض از كلمات حكمت آميز حضرت امام حسن عسكرى (عليه السلام) ذكر ميكنيم.
1 ـ فرمود جدال مكن ميرود خوبى و حسن تو و مزاح مكن كه جرئت مى كنند ودلير مى شوند بر تو.
2 ـ وفرمود از تو اضح است آنكه سلام كنى بر هر كس كه ميگذرى بر او، وآنكه بنشينى در جائى كه پست تر است از مكان شريف مجلس
3 ـ وفرمود پارساترين مردم كسى است كه توقف كند نزد شبهه، وعابدترين مردم كسى است كه بپا دارد فرائض را، وزاهدترين مردم كسى است كه ترك كند حرام را، واز همه مردم كوشش ومشقّتش بيشتر است كسى كه ترك كند گناهان را.
4 ـ وفرمود مشغول نسازد تورا روزى كه خدا ضامن آن شده از عملى كه بر تو فرض است.
5 ـ وفرمود از ادب دور است ظاهر كردن خوشحالى نزد شخص غمناك.
6 ـ وفرمود: همانا از براى جود وبخشش اندازه ومقدارى است پس هر گاه زياد شده از آنمقدار پس آن اسراف است.
براى خرم واحتياط مقدارى است پس يرگاه زياد شد از آنمقدار پس آن جبن وترس است.
واز براى اقتصاد وميانه روى مقدارى است پس هرگاه زياد شد بر آن پس آن بخل است.
واز براى شجاعت مقدارى است پس هرگاه زياد شد بر آن تهوّر وبى أدبى است.
وكافى است تورا از براى ادب كردن نفست اجتناب كردنت از چيز يكه مكروه وناپسند بيشمارى از غير خودت.

 

تبلیغات مسجد حجت ابن الحسن (عج)



:: موضوعات مرتبط: مذهبی، ،
:: برچسب‌ها: تبریک میلاد امام حسن عسکری علیه السلام, مسجد حجت ابن الحسن(عج),
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : جمعه 16 دی 1395