مسجد خیابان رودکی تهران (سلسبیل)

صفحه قبل 1 2 صفحه بعد

اطلاعیه مراسم ایام فاطمیه دهه اول و دوم

نتیجه تصویری برای دهه فاطمیه



:: موضوعات مرتبط: مذهبی، معصومین، دین و اندیشه، خداشناسی ، ،
:: برچسب‌ها: مسجد حجت ابن الحسن (عج), مسجد حجت, دهه فاطمیه, اطلاعیه, مراسم, فاطمیه, حضرت زهرا, شهادت, ایام فاطمیه, مسجد حجت ابن الحسن(عج), حمید داودی راد, ,
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : یک شنبه 23 بهمن 1395

صفحه قبل 1 2 صفحه بعد

شهادت مظلومانه يازدهمين پيشواي شيعيان ،حضرت امام حسن عسكری (ع) تسلیت باد

 

شهادت مظلومانه يازدهمين پيشواي شيعيان جهان ؛ حضرت امام 
حسن عسكری عليه السلام را به پيشگاه فرزند غائبشان ؛ 
امام عصر؛حضرت مهدي صاحب الزمان عجل الله تعالي
ظهوره و شيعيان آن امام همام تسلیت عرض مي كنيم
 
 
 
 
 
 


:: موضوعات مرتبط: مذهبی، معصومین، ،
:: برچسب‌ها: شهادت مظلومانه يازدهمين پيشواي شيعيان ،حضرت امام حسن عسكری (ع) تسلیت باد, شهادت حسن عسکری(ع), امام حسن عسکرس, مسجد حجت ابن الحسن, مسجد حجت, مسجد حجت ابن الحسن عسکری, (عج), ,
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : شنبه 28 آذر 1394

صفحه قبل 1 2 صفحه بعد

فرارسیدن اربعین حسینی تسلیت باد

 فرا رسيدن اربعينشهادت پنجمين اهل کساء، سيد الشهدا،  حضرت امام حسين بن علی ( عليهما السلام )، و ياران با وفايش را به تمامی مسلمين جهان تسليت عرض می نماييم

    اربعين حسينی، تکرار ياد و خاطره حماسه سازان کربلاست ، سلام بر حسين و اربعينش، سلام بر اربعين و زائرانش! و سلام بر اندوه های دل آنان که به سوغات بر مزار کشتگان، عشق بردند و به مويه نشستند. به شوق زيارت صحن و سرای جان فزايت، اربعين شهادتت را به سوگ می نشينيم،

  و اربعين از رازهای هستی است و اربعين حسين (ع) روز بسط لطف اوست بر پيروان و دوستدارانش. و در مقام حسين (ع) همين بس که در زيارت اربعينش خطاب به جدشان محمد مصطفی (ص) و پدر بزرگوارشان حضرت علی (ع) و مادر گراميشان فاطمه (س) ميگوييم که خداوند عزاداری شما را در رثاء حسين (ع) فبول فرمايد.

  اربعين در فرهنگ عاشورا

  در فرهنگ عاشورا، اربعين به چهلمين شب شهادت حسين بن علی(ع) گفته ميشود که مصادف با روز بيستم ماه صفر است. از سنتهای مردمی گرامی داشت چهلم مردگان است، که به ياد عزيز فوت شده خويش، خيرات و صدقات ميدهند و مجلس ياد بود بر پا ميکنند، در روز بيستم صفر نيز، شيعيان، مراسم سوگواری عظيمی را در کشورها و شــــهرهای مختلف به ياد عاشورای حسينی بر پا ميکنند. عاشقان و پيروان آن امام، در سحال اســـــرار اربعين به ذکر پرداخته و باران اشکبار چشم خويش را با مظلوميت حسين و يارانش پيوند می زنند. اين راه، راه تداوم عشق است و بی گمان هيچگاه بی رهرو نخواهد بود.

  نخستين اربعين

  در نخستين اربعين شهادت امام حسين (ع)، جابر بن عبدالله انصاری و عطيه عوفی موفق به زيارت تربت و قبر سيد الشهدا شدند. بنا به برخی نقلها، در همان اربعين، کاروان اسرای اهل بيت (ع) دربازگشت از شام و سر راه مدينه، از کربلا گذشتند و با جابر ديدار کردند. البته برخی از مورخان نيز آن را نفی کرده و نپذيرفته اند، از جمله مرحوم محدث قمی در «منتهی الامال» دلايلی ذکر ميکند که ديدار اهل بيت از کربلا در اربعين اول نبوده است. به هر حال، تکريم اين روز و احيای خاطره غمبار عاشورا، رمز تداوم شعور عاشورايی در زمانهای بعد بوده است.

  اربعين و عرفان

  اربعين از رازهای هستی، خصوصيت عدد چهل و اسرار نهفته در آن برای ما روشن نيست. البته چه بسا، با توجه به ويژگی ‏های انسان، «چهل بار» تکرار يک رفتار پسنديده موجب ملکه معنوی و تعميق آن رفتار و قابليت نزول فيض خاص خداوند می ‏شود. در فرهنگ اسلامی هم عدد چهل (اربعين) جايگاه ويژه ای دارد. چله نشينی برای رفع حاجات، حفظ کردن چهل حديث، اخلاص چهل صباح، کمال عقل در چهل سالگی، دعا برای چهل مؤمن، از اين نمونه هاست

 



:: موضوعات مرتبط: مذهبی، معصومین، دین و اندیشه، ،
:: برچسب‌ها: اربعین, اربعین حسینی, 20 ماه صفر, اربعین تسلیت, مسجد حجت ابن الحسن (عج), ,
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : جمعه 1 آبان 1395

صفحه قبل 1 2 صفحه بعد

اهداف قيام عاشورا در كلام امام حسين(علیه السلام)‏

اهداف و زمينه هاي قيام عاشورا در كلام امام حسين(ع) ‏


قيام امام حسين(ع) داراي ابعاد مختلفي است كه در اين ميان زمينه ها و دلايل شكل گيري اين نهضت عظيم از اهميت ويژه اي برخوردار است.تبيين علت هاي قيام عاشورا همواره الهام بخش مسلمانان و به ويژه شيعيان در اعصار متمادي بوده است.

براي بررسي دلايل قيام حضرت سيدالشهدا(ع) بايستي ويژگي هاي دوره امامت آن حضرت مورد توجه قرار گيرد،آنچه مسلم است دوران امامت حسين بن علي(ع) را مي توان به دو بخش دوره حاكميت معاويه و حكومت يزيد تقسيم كرد.

"در حقيقت در زمان امام حسين(ع)انحراف از اصول و موازين اسلام كه پس از رحلت رسول خدا(ص) آغاز و در زمان عثمان خليفه سوم گسترش يافته بود به اوج خود رسيد.در اين دوره معاويه كه سالها به عنوان استاندار در منطقه شام حكومت كرده و موقعيت خود را كاملا تثبيت نموده بود،به نام خليفه مسلمين سرنوشت و مقدرات كشور اسلامي را در دست گرفته و حزب اموي را بر امت اسلام مسلط ساخته بود."1

چرا سيد الشهدا(ع)در دوره معاويه قيام نكرد 
"امام حسين(ع) اگر در زمان معاويه قيام مي كرد،معاويه مي توانست از پيمان صلحي كه با امام حسن(ع) امضا كرده بود،براي متهم ساختن امام حسين(ع)بهره برداري كند،زيرا همه مردم مي دانستند كه امام حسن و امام حسين(ع) متعهد شده اند تا زمانيكه معاويه زنده است سكوت كنند.البته لازم به يادآوري است كه امام حسين(ع) معاهده با معاويه را پيماني لازم الوفاء نمي دانست،زيرا اين عهدنامه تحت فشار و اجبار و در شرايطي صورت گرفته بود كه بحث و گفتگو فايده اي نداشت،به علاوه معاويه خود آن را نقض كرده بود و محترم نمي شمرد.اما با وضعيت آنروز جامعه اسلامي اگر امام حسين(ع)عليه معاويه قيام مسلحانه مي كرد،معاويه مي توانست از آن به عنوان يك شورش غير موجه و برخلاف مفاد پيمان سوء استفاده كند."2

عامل ديگري كه مانع قيام حضرت در زمان معاويه بود،ظاهرسازيهاي اين خليفه اموي است.اگرچه معاويه عملا اسلام را تحريف كرده بود،اما اين مطلب را به خوبي درك مي كرد كه چون به نام دين و خلافت اسلامي حكومت مي كند،بايد به اعمال خود رنگ ديني داده و مردم را فريب بدهد. 
با اين حال امام حسين(ع) به رغم موانعي كه ذكر شد در دوره حكومت معاويه نيز چندين بار به صورت علني در برابر رفتارهاي اين حاكم جائر بني اميه ايستاد و مبارزه كرد.معاويه در اواخر عمر خود مي كوشيد تا با بيعت گرفتن از بزرگاني همچون حسين بن علي(ع) و ابن عباس مساله وليعهدي يزيد را تثبيت كند،وي در ديداري كه با امام حسين(ع) در مدينه داشت اين مساله را مطرح كرد كه حضرت در سخناني به شدت با آن مخالفت كرده و با برشمردن خصوصيات زشت يزيد، وي را فاقد صلاحيت حكومت مي داند.

از ديگر اقدامات حضرت در برابر معاويه،سخنراني افشاگرانه در مراسم حج است. در اين خطبه كه يك يا دو سال پيش از مرگ معاويه و در حضور بزرگاني از صحابه و تابعين ايراد شده است،امام(ع) اينچنين در برابر معاويه موضع مي گيرد: 
"...ديديد كه اين مرد زورگو و ستمگر(معاويه)با ما و شيعيان ما چه كرد؟من در اينجا مطالبي را با شما در ميان مي گذارم،اگر درست بود آنرا تصديق و اگر دروغ بود تكذيب كنيد.سخنان مرابشنويد و گفتار مرا بنويسيد،وقتي كه به شهرها و ميان قبايل خود برگشتيد با افراد مود اطمينان و اعتماد در ميان بگذاريد و آنان را به رهبري ما دعوت كنيد،زيرا مي ترسم اين موضوع(رهبري امت توسط اهل بيت)به دست فراموشي سپرده شود و حق نابود و مغلوب گردد"3 
سخناني كه حضرت در اين خطبه مطرح مي كند اگر چه در زمان معاويه است اما در حقيقت مي تواند موضع امام (ع) را در برابر حاكم اموي مشخص كند، زيرا حضرت صريحا حكومت را حق خود و اهل بيت ذكر مي كند.

اقدام ديگر امام(ع)در دوره معاويه ضبط اموال كاروان بيت المالي بود كه از يمن به سوي شام حركت مي كرد.حضرت اموال ضبط شده بيت المال را ميان مستمندان تقسيم كرد و در نامه اي به معاويه از سياست هاي وي به شدت انتقاد كرد. 
به هرحال دوران معاويه به پايان مي رسد و با روي كارآمدن يزيد وضع تغيير مي كند.قيام و نهضت عظيم امام حسين(ع)در دوره اي آغاز مي شود كه يزيد به حكومت رسيده و با ارايه چهره اي زشت ،شرايط خاصي را ايجاد كرده است. 
مرحوم شيخ مفيد(ره)در كتاب ارشاد وضعيت پس از مرگ معاويه را اينگونه توصيف مي كند: 
"پس از مرگ معاويه و پايان دوره سازشي كه اجازه نمي داد امام حسين (ع)اظهار امامت نمايد و پرده از روي كار ولايت خود بردارد،حسين(ع)به اندازه اي كه ممكن بود اظهار دعوت كرد و هر وقتي كه موقعيتي به دست مي آورد حق الهي خود را براي آنها كه بي خبر بودند آشكار مي ساخت،تا اينكه ياراني پيدا كرد و بعد از اين مردم را به جهاد در راه خدا دعوت نمود و خود را براي قتال با دشمنان حق آماده ساخت...."4

فساد علني دستگاه حكومت يزيد 
يزيد كه جواني ناپخته،شهوتران و هوسباز و بيخرد و خوشگذران و فاقد هرگونه صلاحيتي براي اداره امور مسلمين بود،پس از اينكه به قدرت رسيد به صورت علني تظاهر به فسق و فجور مي كرد و مقدسات و احكام اسلامي را به راحتي زيرپا مي گذاشت.به قدرت رسيدن يزيد زمينه را براي قيام امام حسين(ع)فراهم كرد و جاي هيچ گونه ترديد را باقي نگذاشت. 
براي روشن شدن دلايل و علل قيام امام حسين(ع)مي توان به بيانات و تقريرات آن حضرت در مقاطع مختلف رجوع كرد.

امتناع از بيعت با خليفه فاسق 
يزيد در نامه اي به وليد بن عتبه فرماندار مدينه از او مي خواهد كه از امام حسين(ع)براي وي بيعت بگيرد و در غير اينصورت سر از بدن حسين(ع) جدا كند.حضرت در پاسخ به خواسته وليد اينگونه با وي سخن مي گويد: 
"انا اهل بيت النبوه و....و يزيد رجل فاسق شارب الخمر،قاتل النفس المحرمه،معلن بالفسق ليس له هذه المنزله و مثلي لا يبايع مثله و... 
ما از خاندان نبوت و رسالتيم، خانداني كه خانه آنها محل رفت و آمد فرشتگان است و خداوند به خاطر ما همه چيز را آغاز كرد و همه چيز را پايان مي بخشد. اما يزيد، مردي فاسق و شرابخوار و قاتل است و آشكارا جنايت و گناه مي كند و مثل من با مثل او بيعت نخواهد كرد." 5 
امام حسين (ع) در جاي ديگر هنگاميكه مروان از حضرت مي خواهد تا با يزيد بيعت كند، در پاسخ به وي مي فرمايد: 
"انا لله و انا اليه راجعون و علي الاسلام السلام اذقد بليت الامه براع مثل يزيد و لقد سمعت جدي رسول الله (ص) يقول: الخلافة محرمة علي آل ابي سفيان. 
ديگر بايد بر اسلام سلام داد (و بايد با آن وداع كرد) زيرا امت دچار زمامداري همانند يزيد گرديده است! و من از جدم رسول خدا (ص) شنيدم كه مي فرمود: خلافت بر خاندان ابوسفيان حرام است"6

امام معصوم شايسته رهبري جامعه 
در همين راستا حضرت در مراحل مختلف سفر خود علاوه بر اينكه به ظلم و ستم بني اميه اشاره مي كند، رهبري جامعه را شايسته اهل بيت(ع) مي داند، حضرت در مواجهه با سپاه حر در نزديكي كربلا پس از اقامه نماز عصر خطبه اي به اين مضمون مي خواند: 
" اي مردم اگر از خدا مي هراسيد و حق را براي صاحب حق مي دانيد كاري كنيد كه هرچه بهتر و بيشتر خشنودي خدا را بدست آوريد و ما آل محمد (ص) شايسته تريم بر امر ولايت (مردم) از عده اي كه مدعي امامت و ولايت بر شما هستند، زيرا آنان جز ستم و دشمني كار ديگري با شما نمي كنند و اگر از امامت ما بر خود كراهت داريد و حق ما را نشناخته و اكنون رأيتان بر خلاف اظهار نامه ها و فرستادگانتان مي باشد من از تصميم خود منصرف مي شوم." 7

البته در اينجا به نظر مي رسد منظور حضرت از انصراف، به واقع منصرف شدن از حركت به سوي كوفه است و نمي توان اينگونه برداشت كرد كه امام (ع) از تصميم خود بر قيام عليه حكومت فاسد يزيد منصرف شده است،زيرا سخنان حضرت درباره لزوم امر به معروف و نهي از منكر و پرداختن به حق، گواهي بر اين مدعاست. 
امام حسين (ع) در كربلا نيز حقانيت خود و باطل بودن دشمنان را در سخناني تصريح مي كند، آنجا كه خطاب به سپاه ابن زياد مي فرمايد: 
" چه شده عليه من قيام كرده و دشمنان مرا ياري مي نماييد؟ سوگند به خدا اگر مرا بكشيد، حجت خدا را كشته ايد و بدانيد در ميان جابلقا و جابرسا (در روايت آمده خداوند اين دو شهر را در شرق و غرب عالم خلق نموده است) به جز من پسر پيغمبري كه حجت خدا بر خلقش باشد، وجود ندارد."8

ايستادگي در برابر ظالم 
حضرت ابا عبدالله الحسين عليه السلام در منزلي به نام بيضه خطاب به اصحاب خود و سپاهيان حر،انگيزه قيام خود را لزوم مقابله با حكومت ظالم و جائر مي داند و اظهار مي دارد: 
"ايها الناس، ان رسول الله (ص) قال : من رأي سلطاناً جائراً مستحلاً لحرم الله، ناكثا لعهد الله، مخالفاً لسنة رسول الله (ص)، يعمل في عباد الله بالاثم و العدوان، فلم يعير (يغير) عليه بفعل و لا قول كان حقاً علي الله ان يدخله مدخله.... ألا و انّ هؤلاء قد لزوموا طاعة الشيطان و تركوا طاعة الرحمن و اظهروا الفساد و عطلو الحدود و استاثروا بالفيء و أحلو حرام الله و حرموا حلاله و انا احق من غير.

اي مردم! رسول خدا (ص) فرمود: هركس (مسلماني) سلطان ستمگري را ببيند كه حرام خدا را حلال شمرده و عهد خدا را مي شكند، خلاف سنت رسول خدا رفتار ميكند و در ميان بندگان خدا به گناه و ستم عمل مي كند، ولي او (شخص مسلمان) سكوت اختيار كند و نه از راه كردار و نه از راه گفتار او(سلطان ستمگر) را سرطنش نكند و در مقام انكار و عيب گويي بر نيايد، بر خداوند است كه او (مسلمان سكوت اختيار كرده) را به كيفر و سزاي همان ستمگر (آتش جهنم) محكوم كند. 
آگاه باشيد كه اين طائفه ستمگر و حكام جائر بني اميه، پيوسته از شيطان پيروي نموده و طاعت او را بر خو لازم دانستند و اطاعت رحمان را ترك گفتند و زشتي و فساد را ظاهر نمودند و حدود خدا را تعطيل كردند و غنائم و فيء را كه متعلق به همه مسلمين است اختصاص به خود دادند و حرام خدا را حلال شمردند و حلال خدا را حرام شمردند. و من از غير خودم سزاوار ترم (به جلوگيري از اين امور و نهي كردن از آنها و زمام امور مسلمانان را به دست گرفتن، تا به احكام قرآن و سنت رسول الله عمل شود)" 9

نكته مهم خطبه فوق اين مطلب است كه حضرت علاوه بر نهي نمودن و بر حذر داشتن مردم از سكوت در برابر ظلم و ستم (كه محور اصلي خطبه است) براي چندمين بار در سخنان خود به فساد و تباهي حكومت بني اميه و حق امام (ع) بر حاكميت و ولايت مسلمين تأكيد دارد و در حقيقت سه دليل مهم از مجموع دلايل قيام عاشورا در اين خطبه تشريح شده است. 
امام(ع) از ابتداي حركت از مكه به سوي كوفه همراهان و اصحاب خود را براي جانفشاني آماده ساخته بود، حضرت در سخنراني مشهوري كه پيش از خروج از مكه ايراد مي نمايد، حاضران را از عزم خود مبني بر ايستادگي مقابل ظلم تا پاي جان باخبر مي سازد، امام حسين (ع) مي فرمايد: 
"......خطّ الموت علي ولد آدم مخط القلاده علي جيد الفتاه و ما أولهني الي اشتياق أسلا في اشتياق يعقوب الي يوسف ..... 
من كان باذلاً فينا مهجتة و موطناً علي لقاء الله نفسه فليرحل معنا فاني راحل مصبحاً ان شاء الله 
مرگ همچون گردن بند بر گردن دختران جوان كشيده و بسته شده است و من به ديدار نياكان خود مشتاقم ، آن چنان اشتياقي كه يعقوب به ديدار يوسف داشت. 
از قبل براي من قتگاهي انتخاب شده كه بايد به آنجا برسم. گويا مي بينم بند بند بدنم را گرگ هاي بيابان بين نواويس و كربلا از هم جدا مي كنند و شكم هاي گرسنه خود را سير و انبان هاي خالي خود را پر مي نمايند. از آنچه با قلم تقدير و سرنوشت نوشته شده است، گريزي نيست. ما خاندان رسالت به آنچه موجب رضا و خشنودي حق است راضي هستيم. و در برابر امتحانات و بلاهاي او شكيبا و صابريم و خدا پاداش صابرين را به صورت كامل به ما عنايت خواهد كرد. هرگز پاره هاي تن رسول خدا از او جدا نمي گردد، بلكه در بهشت برين و حظيره القدس گرداگرد او جمع مي شوند، و چشم رسول به ديدار آنها روشن مي شود و وعده او بوسيله خاندانش تحقق مي پذيرد. 
حال هر يك از شما كه آماده جانباري و فدا كردن خون خويش در راه ما است و خود را براي ديدار خداوند آماده كرده است با ما همسفر شود كه من ان شاء الله صبحگاهان حركت خواهم كرد." 10

ذلت وفرمانبرداري فرومايگان ممنوع 
حضرت در روز عاشورا نيز مسأله ايستادگي در برابر ظالم را بدين شكل بيان مي دارد: " آگاه باشيد زنازاده پسر زنازاده مرا بين دو كار مخير گردانيد: شمشير كشيدن يا خواري چشيدن، و دور باد كه به ذلت تن دهيم كه خدا و رسولش و مؤمنان بر ما نمي پسندند، و دامن هاي پاك و پاكيزه و سرهاي پرحمّيت و جان هاي والايي كه فرمانبرداري فرومايگان را بر كشته شدن با افتخار ترجيح ندهند. بدانيد كه من با اين خانواده ام با اين كه تعداد كمي هستند و ياوري ندارم با شما مي جنگم" 11 
و باز هم حضرت پس از شهادت جمعي از ياران خود در ميدان جهاد مي فرمايد:"...خشم الهي بر امتي كه براي كشتن فرزند پيامبر خود متحد و هماهنگ شدند، شدت گرفته است. سوگند به خدا خواسته آنان را نخواهم پذيرفت تا آن هنگام كه به خون خويشتن خضاب كنم و با اين حال خداي خود را ملاقات نمايم." 12 
رجزهاي امام(ع) در هنگام نبرد نيز گوياي همين مطلب است، حضرت در اين جايگاه نيز ذلت در برابر ظالمان را بر نمي تابد آنچنانكه فرياد مي زند: 
"القتل اولي من ركوب العار. كشته شدن از زندگي با ننگ و عار بهتر است."13

اصلاح امور امت اسلام 
يكي از مهمترين مستنداتي كه مي توان در بررسي اهداف قيام حسين (ع) به آن مراجعه نمود وصيتنامه حضرت است. در روايت آمده كه امام (ع) هنگاميكه مي خواستند از مدينه منوره به سوي مكه حركت كنند، وصيت نامه اي نوشته و آن را به خاتم خود ممهور نمودند و سپس آن را به برادر خود محمد بن حنفيه تسليم كردند، وصيت نامه مذكور چنين است: 
"بسم الله الرحمن الرحيم، هذا ما أوصي به الحسين بن علي بن ابي طالب الي اخيه محمد المعروف بابن الحنفيه:... اني لم أخرج أشراً و لابطراً و لا مفسداً و لا ظالماً و انما خرجت لطلب الاصلاح في امه جدي محمد صلي الله عليه و آله، أريد أن آمربالمعروف و أنهي عن المنكر و أسير بسيره جدي و سيره أبي علي بن ابي طالب عليه السلام. 
...اين وصيت حسين بن علي بن ابي طالب است به برادرش محمد بن حنفيه:...... من خروج (قيام) نكردم از براي هوسراني و نه از براي استكبار و خود خواهي و سركشي، و نه از براي فساد و خرابي و نه از براي ظلم و ستم و بيدادگري! بلكه خروج (قيام) من براي اصلاح امت جدم محمد (ص) مي باشد. 
من مي خواهم امر به معروف و نهي از منكر نمايم و به سيره و سنت جدم و آئين و روش پدرم علي بن ابي طالب رفتار كنم. پس هر كه مرا بپذيرد و قبول كند پس خداوند سزاوار تر است به حق و هر كه مرا در اين امر رد كند، پس من صبر و شكيبايي پيشه مي گيرم تا آنكه خداوند ميان من و ميان اين جماعت حكم به حق فرمايد:.."14 
آنچنانكه مي بينيم حضرت در اين وصيت نامه هدف خود را از قيام عليه بني اميه امر به معروف و نهي از منكر و پيروي از سيره پيامبر و علي (ع) عنوان مي دارد، ضمن اينكه اصلاح امور امت اسلامي نيز نخستين مبحثي است كه توسط حضرت در اين وصيت نامه مطرح شده است. به نظر مي رسد مي توان گفت اصلاح امور مسلمانان محور اصلي وصيت نامه امام(ع) است، زيرا مي توان امر به معروف، نهي از منكر و عمل به سيره پيامبر و امير المومنين را نيز در گرو اصلاح جامعه دانست.

احياي سنت نبوي و از بين بردن بدعت ها 
پس از پيامبر اسلام (ص) بدعت هاي بسياري وارد جامعه اسلامي شد و در مقابل بخش قابل توجهي از سنن نبوي به دست فراموشي سپرده شد. 
امام حسين (ع) علاوه بر اينكه در وصيت نامه خود بر مسأله عمل به سنت پيامبر و علي (ع) تأكيد دارد، محو و نابودي بدعت هاي ايجاد شده را نيز امري ضروري مي داند، آنجا كه پس از ورود به مكه نامه اي به سران قبائل بصره فرستاد و طي آن چنين نوشت: 
".... اينك پيك خود را با اين نامه به سوي شما مي فرستم، شما را به كتاب خدا و سنت پيامبر دعوت مي كنم، زيرا در شرايطي قرار گرفته ايم كه سنت پيامبر به كلي از بين رفته و بدعت ها زنده شده است، اگر سخن مرا بشنويد، شما را به راه راست هدايت خواهم كرد." 15 
احياي احكام الهي و ياري ستمديدگان 
از ديگر خطبه هاي چند بعدي امام حسين (ع) در اين خصوص، خطبه اي است كه در لمعات الحسين علامه طهراني (ره) از تحف العقول نقل مي كند. حضرت در اين خطبه علاوه بر اصلاح جامعه (كه به آن پرداخته شد) و احياي سنت پيامبر (ص) چند دليل ديگر را نيز براي قيام خود ذكر مي كند. 
در اين خطبه چنين آمده است: 
"اللهم انك تعلم أنه لم يكن ما كان منا تنافساً في سلطان..... و لكن لنري المعالم من دينك و نظهر الاصلاح في بلادك و يأمن المظلومون من عبادك و يعمل بفرائضك و سنتك و احكامك... 
بار پرودگارا تو مي داني كه آنچه از ما تحققق يافته ( از ميل به قيام و اقدام و امر به معروف و نهي از منكر و نصرت مظلومان وسركوبي ظالمان) به جهت ميل و رغبت رسيدن به سلطنت و قدرت مفاخرت انگيز و مبارات آميز نبوده است. و نه از جهت درخواست زياديهاي اموال و حطام دنيا، بلكه به علت آنست كه نشانه ها و علامت هاي دين تو را ببينم و در بلاد و شهرهاي تو صلاح و اصلاح ظاهر سازيم ،تا اينكه ستمديدگان از بندگانت در امن و امان بسر برند و به واجبات تو و سنت ها و احكام تو رفتار گردد. پس هان اي مردم! اگر شما ما را ياري ندهيد و از در انصاف با ما در نياييد،؛ اين حاكمان جائر و ستمكار بر شما چيره مي گردند و قواي خود را عليه شما بكار مي بندند و در خاموش شدن نور پيغمبرتان مي كوشند...."16

گرايش به حق 
امام(ع) پس از مواجهه با سپاهيان حر، خطبه اي در ميان اصحاب خود ايراد مي كند كه اهميت بسياري دارد. حضرت مي فرمايد: 
"انه قد نزل بنا من الامر ما قد ترون... الا ترون الي الحق لا يعمل به و الي الباطل لا يتناهي عنه... فاني لا اري الموت الا سعاده و الحياه مع الظالمين الا برماً 
اي ياران من! مي بينيد كه چگونه بلا و شدت بر ما وارد گرديده. همانا راه و رسم روزگار وارونه شد و صورت كريه و زشت آن پديدار گرديد، و از نيكويي و معروف چيزي مگر بسيار ناچيز و فريبنده بر جاي نمانده است و بر اين برگشتگي خود ادامه داد، زيستن در اين روزگار سخت ناگوار است. آيا نمي بينيد كه كسي به حق عمل نمي كند و براي باطل انتهايي نيست؟ 
در چنين وضعي يك مرد خدا بايد طالب مرگ باشد و بدون ترديد لقاي پروردگار خود را آرزو كند و من در اين شرايط مرگ را جز سعادت و زندگي با ستمگران و ناپاكان را جز ذلت و ننگ نمي بينم"17 
همانگونه كه مشاهده مي كنيم حضرت در اين سخنراني عمل نكردن به حق و پيشتازي باطل را سخت و ناگوار مي داند. علاوه بر اين همچون ديگر خطب حضرت،در اينجا نيز مسايل ديگري مورد اشاره قرار گرفته كه مقاومت در برابر ستمكاران تا جاي ممكن (كه همان مرگ است) در رأس قرار دارد. 
در پايان مي توان گفت خطابه ها، تقريرات و روايات نقل شده از امام حسين (ع) در رابطه با قيام عاشورا به اندازه اي است كه مي تواند زمينه ها و انگيزه هاي اين حركت عظيم را روشن كند، گو اينكه ممكن است بسياري ديگر از سخنان حضرت به دليل شرايط خاص آن دوره به دست ما نرسيده باشد. 
زمينه ها و اهداف قيام عاشورا در كلام امام حسين (ع) محورهاي متعددي همچون لزوم مقابله با ظالمان، احياي سنت پيامبر (ص)و ائمه (ع)، امر به معروف و نهي از منكر، اصلاح امور مسلمين، عمل به حق، فساد دستگاه حكومتي و شخص يزيد بن معاويه را در بر مي گيرد. امام (ع) در برخي خطبه ها چندين دليل و انگيزه را مطرح مي سازد و در برخي روايات نيز محور قيام را بر مسأله اي خاص استوار مي سازد. 
مسأله مهم ديگري كه مي توان به آن پرداخت،‌مقوله دعوت مردم كوفه از امام حسين (ع) است. در تاريخ آمده كه اهل كوفه پس از اينكه از بيعت نكردن امام با يزيد و خروج آن حضرت از مدينه مطلع شدند نامه ها و پيك هاي خود را به سوي مكه روانه ساختند، ضمن اينكه حضرت پيش از دريافت دعوت نامه هاي كوفيان حركت انقلابي خود را با امتناع از بيعت و عزيمت به سوي مكه آغاز نمودند و علاوه بر آن وصيت نامه امام حسين (ع) كه حاوي مباحث مهمي از دلايل قيام ايشان است پيش از دعوت كوفيان نوشته شده است. بنابراين عامل دعوت اهل كوفه اهميت كمي داشته و استاد شهيد مطهري نيز در حماسه حسيني بر اين مسأله تأكيد دارد. 18 
حضرت همچنين هنگام حركت به سمت مكه، كه خبري از نامه هاي كوفيان نبود، آيه اي از سوره قصص را تلاوت مي كند كه مي تواند از آغاز حركتي انقلابي خبر دهد. حضرت اين آيه را تلاوت مي كند: 
" فخرج منها خائفاً يترقب قال رب نجني من القوم الضالمين 
موسي از شهر خارج شد در حالي كه ترسان بود و هر لحظه در انتظار حادثه اي، عرض كرد پروردگارا مرا از اين قوم ظالم رهايي بخش."19 
شرايط دوران امامت حضرت سيد الشهدا(ع) به شكلي بود كه تمامي زمينه هاي لازم براي قيامي اينچنين مهيا بود و حضرت نيز توانست از اين شرايط بهترين استفاده و نفع را براي اسلام به ارمغان بياورد. آنگونه كه پس از قيام عاشورا، نهضت هاي متعددي شكل گرفت و ديري نپاييد كه حكومت بني اميه نابود شد. 
مسأله مهم ديگري كه در اين ميان مطرح است و مي تواند مورد توجه قرار گيرد، اين است كه حضرت چندين مرتبه در سخنان خود به حق امام معصوم در اداره جامعه اشاره مي كند و خود را شايسته تر از هر كس بر رهبري امت اسلام مي داند، به واقع بايد گفت شكل گيري حكومت اسلامي با رهبري امام معصوم (ع) مي توانست زمينه ساز بهره مندي بيشتر جامعه اسلامي از نتايج اين قيام باشد،عليرغم اينكه پيامدها و دستاوردهاي اين نهضت خونين در تاريخ اسلام بي نظير است.


پى نوشت‌ها : 
1-سيماي پيشوايان در آيينه تاريخ، مهدي پيشوايي، مؤسسه انتشارات دارالعلم، ص 41 
2-همان ص 43 و ص44 
3-همان ص46 - تحف العقول، ص 237-239، چاپ دفتر انتشارات جامعه مدرسين، قم 
4-الارشاد، شيخ مفيد، ترجمه محمد باقر ساعدي خراساني، انتشارات اسلاميه، ص372 
5-لهوف، سيد ابن طاووس، ترجمه عليرضا رجايي تهراني، انتشارات نبوغ ص42 
6-همان ص44 
7-الارشاد،ص428 
8-همان، ص369 
9-لمعات الحسين (ع)، علامه سيد محمد حسين حسيني طهراني‌،انتشارات علامه طباطبايي، مشهد مقدس، ص54 و نفس المهموم، محدث قمي (ره)، ص115 
10-لهوف،ص88 
11-همان، ص135 
12-همان، ص139 
13-همان، ص 161 
14-لمعات الحسين، ص16، نفس المهموم ،محدث قمي، ص 45،‌مقتل الحسين خوارزمي ج1 ، ص188 
15-سيماي پيشوايان در آيينه تاريخ ص55، مقتل الحسين، ابو مخنف، تحقيق حسن غفاري، قم، ص17 
16-لمعات الحسين ص13، تحف العقول، ص239 
17-لهوف، ص108، نفس المهموم، محدث قمي ص116 
18-رجوع كنيد به حماسه حسيني، استاد شهيد مطهري، جلد سوم 
19-سوره قصص، آيه 21، الارشاد ص377


منبع: خبرگزاري فارس


:: موضوعات مرتبط: مذهبی، سیاسی، معصومین، دین و اندیشه، خداشناسی ، زندگینامه امامان، ،
:: برچسب‌ها: قیام عاشورا, امام حسین(ع), اهداف و زمينه هاي قيام عاشورا در كلام امام حسين(ع)‏, امام معصوم شايسته رهبري جامعه, فساد علني دستگاه حكومت يزيد, مسجد حجت ابن الحسن(عج), حمید داودی راد, مسجد حجت, مسجد حجت ابن الحسن, ,
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : شنبه 7 مهر 1396

صفحه قبل 1 2 صفحه بعد

سه درس بزرگ از عاشورا

سه درس بزرگ از عاشورا

دین و اندیشه > دین - دکتر هادی ‌وکیلی: 
درس‌های عاشورا همواره زنده، حیات‌بخش و حرکت‌آفرین است. هرچند واقعه کربلا در مکان و زمان خاصی رخ داده است، اما درس‌های آن به زمان و مکان خاصی محدود نمی‌شود و همواره الهام‌بخش و شورآفرین است.

 این نکته‌ای است که حضرت امام خمینی(ره) نیز با این بیان که عاشورا باید به‌عنوان رویدادی تلقی شود که در طول تاریخ می‌تواند درس‌آموز بوده و پایه‌های ستم و استبداد را از بیخ و بن براندازد، از آن یاد کرده‌اند: «واقعه عظیم عاشورا از سال 61هجری تا خرداد 42 و از آن زمان تا قیام حضرت بقیه‌‌الله ارواحنا لمقدمه الفداه، در هر مقطعی انقلاب‌ساز است».(1) از این روی است که بسیاری از نهضت‌های سیاسی نظیر حرکت توابین، مردم مدینه، قیام مختار، نهضت زیدبن علی، قیام محمد نفس زکیه و ابراهیم فرزندان عبدالله و... تا قیام و نهضت مقدس ملت ایران به رهبری امام خمینی(ره) همه و همه با الهام از عاشورا سازماندهی شده‌اند.

اقبال لاهوری، استقلال و نجات پاکستان را مرهون قیام عاشورا دانسته و گاندی، نیز نهضت عاشورا را الهام‌بخش خود در رهایی هندوستان می‌داند. (2) در یک کلمه اگر نهضت بزرگ عاشورا را الگو و اسوه همه حرکت‌های حق‌طلبانه و عدالت‌خواهانه بدانیم سخنی به گزاف نگفته‌ایم. و در واقع همان‌گونه که نویسنده شهیر مصری، عباس محمود عقاد، تصریح کرده است: «نه تنها مسلمانان بلکه غیرمسلمانان از این حادثه درس جوانمردی، ایثار و مقاومت در برابر ستمگران گرفتند؛ از سفیر مسیحی که در همان مجلس یزید به او اعتراض کرد بگیریم تا برسیم به قرون میانه، تا روزگار خودمان».(3)

عاشورا دانشگاهی است که همه طبقات از زن و مرد، کوچک و بزرگ، باسواد و بی‌سواد، سیاه و سفید، مسلمان و غیرمسلمان از استادان بنامی چون: حسین بن علی(ع)، قمر بنی هاشم و زینب کبری درس می‌آموزند وصد افسوس که ما تاکنون نتوانسته‌ایم ارزش‌های عاشورا را آنچنان که شاید و باید به منصه ظهور برسانیم و نه به جوامع جهانی بشناسانیم.

از میان انبوه درس‌های ارزشمندی که عاشورا به ما می‌آموزد از قبیل فداکاری و ایثار، صبر و استقامت، شهادت و شجاعت، تعهد و مسئولیت، صداقت و وفاداری، قاطعیت در راه هدف، دفاع از امامت و ولایت، دفاع و پاسداری از دین و ارزش‌ها، تولی و تبری، ستیز با ستم و ستمگران، افشای چهره دشمنان اسلام، توجه به معنویات حتی در جبهه جنگ، نفی نژادپرستی، توبه، دعا، استغفار، تسلیم در برابر خدا و قیام برای خدا، در این مقال به معرفی 3 درس بزرگ از قیام امام حسین(ع) بسنده می‌کنیم.

درس ستم‌ستیزی

ستیز با ستم و ستمگران به‌ویژه حاکمان ستم و برپایی عدل یکی از درس‌های عاشورا در عرصه رفتار سیاسی است. عاشورا به ما می‌آموزد که انسان مسلمان نمی‌تواند در برابر ستم و ستمگران سکوت کند و بی‌تفاوت بماند؛ اگر سکوت کرد در حکم همان ستمکار است. امام حسین(ع) در سخنانی در منزل «بیضه» در برابر سپاهیان حر فرمودند: «ای مردم! رسول خدا(ص) فرمود: اگر کسی حاکم ستمگری را ببیند که حلال خدا را حرام می‌کند، عهد و پیمان الهی را می‌شکند و با سنت رسول خدا مخالف است و با بندگان خدا به ستم و بیدادگری رفتار می‌کند، پس با گفتار و کردار در برابرش نایستد بر خداست که این فرد را نیز با همان حاکم ستمکار محشور کند». (4)

آن بزرگوار سپس از اوضاع زمانه و ضرورت تبعیت مسلمانان از خویش چنین یاد می‌کنند: «مردم آگاه باشید که بنی‌امیه و اتباع آنها پیرو شیطانند و از پیروی و بندگی خدای بخشنده سرپیچی کرده‌اند، فساد و تباهی را آشکار ساخته‌اند و حدود الهی را تعطیل کرده‌اند و اموال مردم را به‌خود اختصاص داده‌اند. حرام خدا را حلال و حلالش را حرام کرده‌اند. من از هر کس شایسته‌ترم که وضع موجود را تغییر دهم... پس لازم است از روش من پیروی کنید زیرا عمل من برای شما حجت و سرمشق است...». (5)

از سخنان یاد شده 2نکته اساسی استفاده می‌شود: مبارزه با ستمگران و متجاوزان به حدود و قوانین دین، واجب است. این برنامه باید سرلوحه زندگی امت اسلامی در امروز و فردای زندگیشان باشد. سکوت در برابر حاکم ستم، گناهی بس بزرگ و در حد گناه ستمکار است.

درس عزت

در فرهنگ اسلامی، مسلمان عزیز است و هرگز نباید تن به ذلت و خواری بدهد. ذلت و خواری با مسلمانی قابل جمع نیست. بنابراین، مسلمانی که ذلت را پذیرفته مسلمانی‌اش کامل نیست. بر این اساس 2نوع زندگی خواهیم داشت: زندگی ذلیلانه و زندگی عزتمندانه. زندگی عزتمندانه در پرتو پذیرش ولایت خدا و اولیای خدا و زندگی ذلیلانه در پرتو پذیرش ولایت کفر و شرک و دشمنان خداست. هرگونه پندار و رفتاری که مسلمانان را ذلیل، ناکارآمد و ناتوان جلوه دهد از نظر امام حسین(ع) محکوم است. بر همین اساس قرآن کریم می‌فرماید: «یا ایها الذین امنوا لا تتخذوا عدوی و عدوکم اولیاء؛ ای مؤمنان، دشمن من و دشمن خود را به ولایت بر نگیرید».(6)

عزت در سخن و عمل امام حسین(ع) به نحو بارزی تجلی دارد. او مرگ با عزت را زندگی و زندگی با ذلت را عین مرگ می‌دانست و از همین رو یکی از شعارهای امام حسین(ع) در روز عاشورا این بود: الموت خیر من رکوب العار و العار خیر من دخول النار؛ مرگ از پذیرش ننگ بهتر و ننگ از ورود در آتش سزاوارتر است». (7)

و نیز آن بزرگوار در روز عاشورا می‌فرمود: «این ناکس پسر ناکس مرا به پذیرش یکی از 2کار ناچار کرده است؛ یا شمشیر کشیدن و کشته شدن و یا پذیرش ذلت. ذلت از خاندان ما به دور است. هیهات که ذلت و زبونی را اختیار کنم. نه خدا به ذلت من راضی است، نه رسول خدا و نه مؤمنان و نه دامن‌های پاکی که مرا تربیت کرده‌اند. همچنین مردان غیرتمند و آزاده، کشته شدن را بر پیروی از انسان‌های پست ترجیح می‌دهند».(8)

آن بزرگوار در جای دیگری می‌فرماید: «و‌الله لا اعطیکم بیدی اعطاء الذلیل و لا افر فرار العبید؛ به خدا سوگند همانند افراد فرومایه تسلیم شما نمی‌شوم و مانند بردگان نیز فرار نمی‌کنم».

سخنان و رفتار امام حسین(ع) برای همه شیعیان به‌ویژه کارگزاران نظام اسلامی این درس را با خود دارد که آنان باید تمامی هم و غم خود را مصروف این مهم کنند که امت اسلامی هم در عرصه ملی و هم در عرصه بین‌المللی به عزت شهره آفاق شوند و هم در مسیر زندگی دنیوی و هم در مسیر زندگی اخروی به عزت نفس، اتصاف یابند.

درس جمع بین سیاست و معنویت

جمع بین حضور در عرصه‌های سیاسی و توجه به معنویات یکی دیگر از درس‌های عاشوراست. غفلت از نیازهای روحی و معنوی به‌ویژه برای مسئولان و مدیران امور، خطرساز و خطرآفرین است؛ امام حسین(ع) آن هنگام که رویاروی دشمن ایستاده و حتی آن هنگامی که در محاصره دشمنان است، هرگز از این مسئله غفلت ندارد. از این روی، در تاریخ آمده است که در شب عاشورا در میان خیمه امام حسین(ع) جنب‌وجوش عجیب و نشاط فوق‌العاده‌ای به چشم می‌خورد؛ یکی مشغول دعا و مناجات با خداست و آن دیگری مشغول تلاوت قرآن: «لهم دوی کدوی النحل بین قائم و راکع و ساجد». (9) و هنگام حمله دشمن درعصر تاسوعا امام حسین(ع) به قمر بنی هاشم می‌فرماید: «به سوی آنان برو و اگر توانستی امشب را مهلت بگیر تا به نماز و استغفار و مناجات با پروردگارمان بپردازیم. خدا می‌داند که من به نماز و تلاوت قرآن و استغفار و مناجات با خدا علاقه شدید دارم».(10)

از این درخواست در آن موقعیت به خوبی می‌توان به اهمیت معنویت و خودسازی پی برد. این کار امام(ع) بیانگر آن است که هرگز نباید به‌دلیل کار و گرفتاری زیاد از خودسازی و توجه به معنویات غفلت کرد. به همین جهت هم حضرت زینب کبری(ع) در برابر دشمنانی که پس از واقعه کربلا واکنش ایشان را به طعنه جویا می‌شدند اینطور پاسخ دادند که جز زیبایی ندیدم. حتی مقام شهادت آگاهانه حضرت سیدالشهدا(ع) و خاندان و یاران او را نیز باید در همین خصلت جمع بین سیاست و اصلاح‌طلبی با معنویت و عرفان جست‌وجو کرد. در کنار همه این شواهد، نیم نگاهی به دعای کبیر عرفه از آن حضرت پیش از خروج از خانه خدا و رهسپاری به سوی دیار شهادت، عمق عشق و عرفان و معنویت ایشان به محبوب ازلی را نمایان می‌سازد.

پی نگاشت‌ها:
1) صحیفه نور، ج 16، ص 179. 
2) درسی که حسین(ع) به انسان‌ها آموخت، شهید هاشمی نژاد، ص447، انتشارات فراهانی. 
3) مجموعه مقالات کنگره بین‌المللی امام خمینی و فرهنگ عاشورا، ج 2، ص 610، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی. 
4) تاریخ الامم و الملوک، طبری، ج4، ص 304. 
5) همان. 
6) ممتحنه، آیه 1. 
7) مناقب ابن شهرآشوب، ج 4، ص68، بحارالانوار، ج 44، ص 192، ج 45، ص 50. 
8) تحف العقول، ص249. 
9) سخنان حسین بن علی(ع)، نجمی، ص 209. 
10) الارشاد، ص 240.

تبلیغات مسجد حجت ابن الحسن(عج)



:: موضوعات مرتبط: مذهبی، سیاسی، معصومین، دین و اندیشه، خداشناسی ، ،
:: برچسب‌ها: سه, درس, بزرگ, از, عاشورا, مسجد, حجت, ابن, الحسن, (عج), عاشورا, امام حسین, ,
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : شنبه 25 مهر 1394

صفحه قبل 1 2 صفحه بعد

17ربیع الاول ولادت پیامبر اکرم(ص) ، امام صادق (ع) و هفته وحدت گرامي باد
17ربیع الاول ولادت پیامبر اکرم(ص) ، امام صادق (ع) و هفته وحدت گرامي باد
عترت آمد از آیینه ام
کیست در غار حرای سینه ام
رگ رگم پیغام احمد می دهد
سینه ام بوی محمد می دهد
میلاد پیامبر اکرم و امام صادق (ع) تهنیت باد
 
در طول تاريخ بشريت، كم تر انسانى وجود دارد كه مانند پيامبراسلام تمام خصوصيات زندگى اش به طور واضح و روشن بيان و ثبت‏شده‏باشد.
خداوند متعال در قرآن كريم كتابى كه خود حافظ اوست (1) و بدون‏هيچ تغييرى تا قيامت‏باقى است‏با زيباترين عبارات و كامل‏ترين‏بيانات، آن حضرت را معرفى نموده و با عالى‏ترين صفات ستوده است.
خداوند متعال مى‏فرمايد: «انك لعلى خلق عظيم‏»; (2) اى پيامبر!
تو بر اخلاقى عظيم استوار هستى.
نيز مى‏فرمايد: «محمد رسول‏الله و الذين معه اشداو على الكفاررحماء بينهم. » (3) محمد(ص) فرستاده خداست و كسانى كه با اوهستند در برابر كفار سر سخت و در ميان خود مهربانند.
محققان، تاريخ نويسان و دانشمندان در ابعاد گوناگون زندگى حضرت‏محمد(ص) سخن گفته‏اند.
اما ائمه عليهم السلام با نگاهى ژرف و دقيق سيماى آن شخصيت‏بى‏نظير و در يكتاى عالم خلقت را به تماشا نشسته، به معرفى زندگى،مبارزات و آموزه‏هاى آن حضرت پرداختند.
در اين نوشتار بر آنيم تا گوشه هايى از زندگى و شخصيت‏حضرت‏محمد(ص) را از نگاه امام صادق(ع) به تماشا بنشينيم.
تولد نور
امام صادق(ع) به نقل از سلمان فارسى فرمود: پيامبر اكرم(ص)فرمود: خداوند متعال مرا از درخشندگى نور خودش آفريد (4) نيز امام صادق(ع) فرمود: خداوند متعال خطاب به رسول اكرم(ص)فرمود: «اى محمد! قبل از اين كه آسمان‏ها، زمين، عرش و دريا راخلق كنم. نور تو و على را آفريدم...». (5)
ثقه‏الاسلام كلينى(ره) مى‏نويسد: امام صادق(ع) فرمود: «هنگام ولادت‏حضرت رسول اكرم(ص) فاطمه بنت اسد نزد آمنه (مادر گرامى پيامبر)بود. يكى از آن دو به ديگرى گفت: آيا مى‏بينى آنچه را من‏مى‏بينم؟
ديگرى گفت: چه مى‏بينى؟ او گفت: اين نور ساطع كه ما بين مشرق ومغرب را فرا گرفته است! در همين حال، ابوطالب(ع) وارد شد و به‏آن‏ها گفت:
چرا در شگفتيد؟ فاطمه بنت اسد ماجرا را به گفت. ابوطالب به اوگفت: مى‏خواهى بشارتى به تو بدهم؟ او گفت: آرى. ابو طالب گفت:
از تو فرزندى به وجود خواهد آمد كه وصى اين نوزاد، خواهد بود
 
امت اسلام درهفدهم ربيع الاول، يكصد و سي و ششمين سالگرد ولايت پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله را جشن گرفته بودند . در همين زمان درخانه رسالت موجي از سرور و شادي جريان داشت: اين خانه چشم به راه آمدن كرامت و افتخاري بود تا او را چون گوهري در برگيرد .

در آن شب و در آن فضاي مبارك، امام صادق عليه السلام چشم به جهان گشود. او شراره درخشاني بود كه آسمان سخاوت ، او را به زمينيان بخشيده بود تا از پرتو آن نور گيرند و در زير درخشش تابناكش راه خود را به سوي خير و نيكي و صفا باز يابند.

جعفربن محمد بن علي بن الحسين بن علي بن ابي طالب عليهم السلام، ششمين امام شيعيان است. كنيه ايشان "ابوعبدالله" و لقب مشهورشان "صادق" است. القاب ديگر ايشان عبارتند از : صابر، طاهر و فاضل. اما چون فقيهان و محدثان معاصر ايشان كه شيعه امام هم نبوده اند، حضرت را به درستي حديث و راستگويي در نقل روايت، بدين لقب ستوده اند، لقب " صادق" شهرت يافته است.(1)

از آغاز ولادت تا هنگام شهادت اين امام بزرگوار، ده تن از امويان و دو تن از عباسيان بر حوزه اسلامي حكومت داشتند. آغاز امامت ايشان با حكومت هشام پسر عبدالمك و پايان آن، با دوازدهمين سال از حكومت ابوجعفر منصور مشهور به دوانيقي مصادف بود.
شمه اى از اخلاق ، صفات و كرامات جعفر بن محمّد الصادق (عليه السلام)
منصور دوانيقى در نامه اى به جعفر بن محمّد عليه السلام نوشت : چرا شما مثل ساير مردم نزد ما رفت و آمد نمى كنيد؟ در پاسخ نوشت : نه ما كارى كرده ايم كه به خاطر آن از تو بيم داشته باشيم و نه تو از امور آخرت چيزى دارى كه به آن اميد نزد تو آمد و رفت كنيم و نه در نعمتى هستى كه به تو گوارا باد بگوييم و نه مصيبتى را مى بينيم كه تو را تسليت بدهيم پس نزد تو بياييم چه كنيم
 
 
تبليغات مسجد حجت ابن الحسن(عج)
جهت شفاء بيماران صلوات


:: موضوعات مرتبط: مذهبی، معصومین، ،
:: برچسب‌ها: 17ربیع الاول ولادت پیامبر اکرم(ص) , امام صادق (ع) و هفته وحدت گرامي باد, هفته وحدت, ميلاد نبي اكرم(ص), ميلاد امام صادق (ع), حميد داودي راد, خدا, مسجد حجت ابن الحسن(عج),
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : چهار شنبه 20 آذر 1395

صفحه قبل 1 2 صفحه بعد

معجزه شق القمر از سوی پیامبر

معجزه شق القمر از سوی پیامبر

(صلی الله علیه و آله)

 

شق القمر

در شب چهاردهم ذی حجّه که قرص ماه کامل بود، تعدادی از مشرکان مکه و یا به روایتی چهارده تن از اصحاب عقبه [افرادی از اهالی یثرب در عقبه منا در مکه معظمه با پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله) پیمان بسته و به طوری پنهانی با او بیعت کرده بودند] از آن حضرت، درخواست معجزه کردند و به وی گفتند: هر پیامبری دارای معجزه است، معجزه شما در این شب چه می‌تواند باشد؟ (البته قابل توجه است مهمترین و اصلی‌ترین معجزه رسول اكرم قرآن است كه برای آن زمان و تمامی زمانها معجزه است.) 

پیامبر(صلی الله علیه و آله) فرمود: شما از من چه معجزه‌ای می‌خواهید؟

آنان گفتند: اگر خدا با تو است و تو در نزد او قدر و منزلتی داری، از او بخواه که قرص قمر [ماه] را دو قطعه کند و آن دو را از هم جدا نماید.

پیامبر(صلی الله علیه و آله) درباره پیشنهاد آنان می‌اندیشید که جبرئیل امین بر او نازل شد و عرض کرد: ای محمد! خدای سبحان به تو سلام می‌رساند و می‌فرماید: هر چیزی در این عالم را به فرمان تو در آوردم، هر چه از من بخواهی اجابت کنم.

آنگاه، آن حضرت سرش را به سوی آسمان بلند کرد و به ماه دستور داد که به دو نیم شود. در همان حال، ماه به دو نیمه شد و معجزه الهی به وقوع پیوست.

پیامبر اكرم(صلی الله علیه و آله) و پیروان او به سجده رفته و خدای قادر و سبحان را شکر نمودند.

آنگاه، به آن حضرت گفتند: آیا امکان دارد که دو نیمه ماه به هم بپیوندد و همانند سابق شود؟

پیامبر(صلی الله علیه و آله) اشاره‌ای به ماه کرد و دستور داد که به هم بپیوندند.

مشرکان مکّه[و یا اصحاب عقبه] بار دیگر از آن حضرت درخواست کردند که وی معجزه کرده و بالای ماه را بشکافد.

آن حضرت برای اتمام حجت بر آنان، بار دیگر اشاره به ماه کرد و فرمان داد که در بالایش شکافی پدید آید.

در همان لحظه انشقاقی پدید آمد و بالای ماه شکافته شد و معجزه "شق القمر" به وقوع پیوست.

پیامبر(صلی الله علیه و آله) و پیروانش سجده شکر کرده و خدای سبحان را که چنین معجزه‌ای به پیامبرش عنایت کرد، سپاس گفتند.

آنگاه پیامبر(صلی الله علیه و آله) به ماه اشاره کرد که به حال سابقش برگردد.

مشرکان و کافران که با چشم خود شاهد این معجزه الهی بودند، به عهدشان وفا نکرده و برای ایمان آوردن به پیامبر(صلی الله علیه و آله) بهانه آوردند و گفتند: ما منتظر بازگشت مسافرانمان از شام و یمن می‌مانیم، اگر آنان نیز این معجزه را دیده باشند به تو ایمان می‌آوریم و در غیر این صورت معلوم می‌شود که بر ما سحر و جادو کردی و دشمنی ما نسبت به تو افزون می‌گردد.

به هر روی، مشرکان با این بهانه از زیر بار عهد و پیمانشان شانه خالی کرده و به آن حضرت ایمان نیاوردند و گفتند که کار محمد(صلی الله علیه و آله)، سحر و جادو بود. با این که برخی از علمای اسلامی در اصل معجزه شق القمر تشکیک کرده‌اند ولی اکثر قریب به اتفاق علما، مفسران و مورخان اسلامی، آن را تأیید کرده و شأن نزول سوره قمر(54) قرآن مجید را در همین رابطه می‌دانند.                                                            



:: موضوعات مرتبط: معصومین، دین و اندیشه، ،
:: برچسب‌ها: معجزه شق القمر از سوی پیامبر,
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : جمعه 25 مهر 1392

صفحه قبل 1 2 صفحه بعد

نیمه شعبان میلاد منجی عالم بشیرت گرامی باد

 نیمه شعبان

 سالروز سراسر نور منجی عالم بشیریت قیام کننده حق و عدالت ، در هم کوبنده باطل، آخرین ذخیره الهی حضرت مهدی موعود (عج) و روز مستضعفین بر تمامی منتظران ظهورش مبارکباد.

اطلاعیه :

به مناسبت گرامیداشت نیمه شعبان سالروز ولادت حضرت مهدی (عج) ایستگاه صلواتی با پخش شربت و شیرینی و ....

آدرس: خیابان رودکی روبروی مسجد برگزار میگردد.

 

زمان: شامگاه روز چهاردهم شعبان

 

 



:: موضوعات مرتبط: مذهبی، معصومین، ،
:: برچسب‌ها: نیمه شعبان, امام زمان, میلاد منجی عالم بشریت, مسجد حجت ابن الحسن(عج), حمید داودی راد,
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : پنج شنبه 10 خرداد 1394

صفحه قبل 1 2 صفحه بعد

اعیاد شعبانیه گرامی باد

اعیاد شعبانیه مبارک باد

سوم شعبان سالروز میلاد سراسر نور بزرگ پاسدار چراغ هدایت کشتی نجات حضرت اباعبدالله الحسین(ع) و چهارم شعبان ولادت با سعادت ماه بنی هاشم علمدار پور حیدر کرار حضرت ابوالفضل العباس (ع) و روز جانباز و پنجم شعبان سالروز میلاد زینت عبادت کنندگان سرور سجده کننده ها حضرت زین العابدین(ع) و روز آزادگان گرامیباد. 

بوی بهار می‏ آید از دامان دو فاطمه علیهماالسلام. بوی ریحانه هستی و گل یاس. حوریان، تمام شهر را آذین بسته ‏اند با گل مریم. عرش‏ نشینان همه به یُمن آمدنش، میهمان علی و فاطمه‏ اند.

«مِهر» و «ماه»

امام حسین علیه السلام:
شیعیان ما، کسانى اند که درون آن ها از هر گونه حیله و نیرنگ سلامت باشد.
(تفسیرالامام العسکرى، ۳۰۹)

===================

چه عباس آنکه در حشمت امیر راستین آمد              چه عباس آنکه از همّت پناه مسلمین آمد

چه عباس آنکه از اصل و نسب از دوره هاشم            چو جان مرتضى و حُسن خیرالمرسلین آمد

 

اطلاعیه:

به مناسب گرامیداشت فضیلت اعیاد شعبانیه مراسم جشن و سرور همراه با سخنرانی و مولودی خوانی شبهای بعد از اقامه نماز جماعت مغرب و عشاء در مسجد حجت ابن الحسن(عج)

 

تبلیغات مسجد حجت ابن الحسن (عج)



:: موضوعات مرتبط: مذهبی، معصومین، دین و اندیشه، دعا، ،
:: برچسب‌ها: سوم شعبان روز ولادت حضرت اباعبدالله الحسین (ع) گرامی باد, چهارم شعبان روز میلاد قمر بنی هاشم (ع) و ÷نجم شعبان میلاد امام زین العابدین (ع) گرامی باد, مسجد حجت ابن الحسن (عج), حمید داودی راد,
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : پنج شنبه 21 خرداد 1392

صفحه قبل 1 2 صفحه بعد

13 رجب ولادت امیرالمؤمنین علی علیه السلام و روز پدر مبارک باد

مراسم جشن و سرور مولود کعبه مولای متقیان حضرت علی (ع)

در مسجد حجت ابن الحسن (عج) برگزار می گردد.

زمان: پنجشنبه و جمعه 92/3/2 و 92/3/3 بعد از نماز مغرب و عشاء همراه با سخنرانی و مدیحه سرایی 

 

فهرست مطالب
شناخت شناسنامه ای
القاب امیرالمؤمنین (ع)
والدین امیرالمؤمنین (ع)
نور امیرالمؤمنین (ع) در اصلاب پدران
محل ولادت امیرالمؤمنین (ع)
پیشگویی از ولادت امیرالمؤمنین (ع)
انعقاد گوهر امیر مومنان(ع)
مادر امیر المؤمنین (ع) در کعبه
روز ولادت امیر مومنان (ع)
سخنان امیرالمؤمنین (ع) پس از ولادت
سخنان امیرالمؤمنین (ع) پس از ولادت


اولین امام مؤمنین و خلیفة الله بلافصل بعد از رسول الله خاتم النبیین (ص) ، برادر ، پسر عمو ، وزیر و داماد او سید الوصیین امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب (ع)
در روز جمعه 13 رجب در بیت الله الحرام ، داخل کعبۀ معظمه به دنیا آمد ، که قبل از او و بعد از او ، مولودی در آنجا به دنیا نیامده و نخواهد آمد...

 

تبلیغات مسجد حجت ابن الحسن(ع)



:: موضوعات مرتبط: مذهبی، معصومین، زندگینامه امامان، ،
:: برچسب‌ها: 13 رجب روز ولادت امیرالمؤمنین علی علیه السلام و روز پدر مبارک باد, ولادت امیرالمومنین ع, مسجد حجت ابن الحسن (عج), حمید داودی راد,
:: ادامه مطلب
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : چهار شنبه 2 خرداد 1392

صفحه قبل 1 2 صفحه بعد

درباره ی حضرت زهرا ( سلام الله علیها ) و دهه فاطمیه

سلام بر صورت نیلی، سلام بر پهلوی شکسته، وسلام بر خسوف غمگینانه تو !

 

نام : فاطمه (س(
لقب : زهرا
کنیه : ام ابیها
نام پدر : حضرت محمد (ص(
نام مادر : خدیجه کبری (س(
نام همسر: علی بن ابیطالب (ع (
لقب : زهرا،صديقه،طاهره،راضيه،مر ضيه،مباركه،بتول ( لقب زهرا از شهرت بيشترى برخوردار است .
محل ولادت : مکه خانه خدیجه
مدت عمر : 18 سال
تاریخ شهادت :13 جمادی الاولی بنا به روایتی و 3 جمادی الثانی سال 11 هجری بنا به قول مشهور
علت شهادت : صدمات وارده
محل دفن : مدینه طیبه

در دهه فاطمیه ، ایام شهادت دخت مکرم نبی اسلام ، قرار داریم . طاهره ای که سراسر زندگی اش سرشار از آموزه های والای انسانی واخلاقی است . از هر سمت وسو که مورد توجه قرار گیرد، معرفت آموز است وسرمشق دهنده است .

فاطمه (س) را باید به تنهایی ومطلق ومجزا از وابستگی های ارزشمندش ، تنها به عنوان یک انسان در نظر گرفت تا پی به علو درجاتش برد وبی هیچ اغراق افسانه ای ، ارزش های آسمانی اش را درعین آنکه بر زمین خدا ودر میان خلق خدا راه می رفت وزندگی می کرد،به بررسی نشست . دختر رسول گرامی اسلام بودن ویا افتخار همسری ابر مردی چون علی را داشتن ویا مادر سلسله نورانی امامت بودن و...، اینها همه به تنهایی هر کدامشان فضیلتی گرانسنگ وبی همتاست ، اما باز در حق فاطمه ، ره انصاف ننموده ایم اگر تنها به اعتبار همین گونه فضایل قومی ونسبی اش به او بپردازیم وشخصیت وی را با همین نگاه به قضاوت در آییم . نه ، فاطمه زهرا (س) ، خود به تنهایی باید نگریسته شود تا به گفته زیبای دکتر شریعتی _ «دانسته شود که فاطمه ، فاطمه است » . فاطمه را پاره تن رسول خدا دانستن نیز نگاهی دیگر ، که هر دو نگاه ونگرش نیز منبعث ومأخذ از تعاریف خود رسول خدا (ص) است . که هرزگاهی به تناسب مقام وموقعیت های پیش آمده ، کلامی وعبارتی را در باب مقام گرامی حضرت زهراء (س) به سلک سخن در می آورند .

آری فاطمه ، منسوب به پیامبر است . عزیز وپاره تن رسول خدا است ، اما او به تنهایی نیز کرامتی والاتر از اینها را دارد . او خود مادر پدر خویش است . مادر همان شخصیت بزرگواری که دخترش را پاره وجود خود وقوت قلب خود می داند وبه راستی این زن مطهره را چه صفات وخصلت های ممتاز ی مگر بوده است که چنین قابل ستایش والهام می تواند باشد ؟ از طریق پدر وهمسر وفرزند ، به فاطمه نزدیک شدن ، یک نگاه است واز طریق خودش واز مسیر خصوصیات فردی خودش به او تقرب جستن ، نگاهی دیگر واما درس آموزتر وبه تحصیل شناخت حقیقی وتحقیقی از مقام ومرتبه فاطمه نزدیک تر ودقیق تر .

داستان حضرت فاطمه (س) ، داستان تاریخی ومنحصر به فرد یک انسان پای بند به ارزشهای والای ایمانی وانسانی است که تا سر حد جان وتوان مقید ومتعهد به مبانی فکری ودینی خود بوده است . داستان او شرح دلپذیر عواطف بلند آسمانی وروایت رویای ایمان وایثار واعتقاد انسانی است . داستان شنیدنی پارسایی وعفت وکرامت یک زن پیراسته واراسته به آرایش روحی ومعنوی است . حکایت یک بانوی وظیفه شناس ویک همسر. ستونی است که کنار او آرامشگاه مرد زندگی است . قصه او شرح قناعت ها وبسندگی های دنیایی ودل بستن به زیور های حقیقی تر وماندنی تر است . فاطمه (س) سمبل یک بانوی ارزشمند والگو به لحاظ حضور ، مثبت وتأثیر گذار در محیط خانه ودر محیط جامعه است .

فاطمه (س) را باید اینگونه شناخت . از طریق خودش ودر خودش ، فاطمه را با فاطمه و در فاطمه باید به معرفت نشست . هر چند که باز هم باید گفت « ما عرف حق معرفتک » 


خلاصه ای از زندگی حضرت زهرا سلام الله :

سلام ودرود خدا بر یگانه بانوئی که در عرش الهی محبوب ملائکه مقرب وهم کلام با برترین آنان وحامل علم خدا یعنی جبرئیل امین بود .درود بیکران خداوند بر فاطمه (س) که بهجت قلب ونور چشم رسول (ص) وعزیزترین انسان ها در پیشگاه او بود ؛ وجودی که نور پیامبر (ص) سراسر او را احاطه نموده بود واز جهت شبیه ترین مردم در رفتار وکردار به رسول خدا بود .
این چه موجودی است که رسول خدا به هنگام قیامت وصحنه محشر جبرئیل از طرف راست او ومکائیل در جانب چپ ، وامیر المؤمنین علی بن ابیطالب سلام الله علیه در جلو او ، ودو آقا، جوانان اهل بهشت ( حضرت امام حسن وحضرت امام حسین علیه السلام ) در پشت سر او حرکت می کنند واینچنین با جلالت وارد محشر می گردد وندائی از جانب حق تعالی می رسد وایشان را به خلائق معرفی می نماید تا این که وارد بهشت شود وخداوند به او می فرماید از من درخواست نما تا به تو عطا نمایم وهر آرزوئی که داری جامه عمل خواهم پوشاند واو در جواب خداوند عرض می کند ؛ تو بزرگترین آرزوی من بودی وهستی . واز خداوند تقاضا می کند که محبین مرا به آتش دوزخ مسوزان . وخداوند در جواب می فرماید : قبل از خلقت آسمان ها وزمین با خود عهد نموده ام که محبین تو را به آتش دوزخ نسوزانم . 
مقصود از نقل این مطلب آن است که ، شخصیتی که اینچنین مورد احترام خدا ورسول خدا وانبیاء الهی است وکلام ووجود وحرکات او در ملک وملکوت ودر دنیا وآخرت تاثیر می گذارد آیا بر ما نیست تا هر چه بیشتر خود را به این حقیقت نورانی نزدیک نمائیم ؛ وآیا بر جامعه ما خصوصاً خواهران محترمه ما سزاوار است که از خیل کثیر وکوثر الهی که برای همه عالم است دور باشند ؟!
زهرای عزیز عشق واردت قلبی عاشقانه ما به تو تنها نه از آن روست که تو دخت رسول اکرمی کفو علی مرتضی وام ائمه ! ونه بدان روی که حبیبه وبرگزیده پروردگاری ومظهر ولایت حضرت حق . ونه بدان جهت که در سیر به سوی معبود ومحبوب به والاترین مرحله قرب ره یافتی . ونه بدان دلیل که رب العالمین بزرگترین فرشته مقرب را وسفیر وحی را که جبرئیل امین بود برای تسلی ودلداریت بر تو نازل فرمود . ونه برای دیگر مقامات معنوی ومراتب بندگی تو . گرچه هر یک از اینها کافی است تا هر کس را که از منزلت انسانی بهره ای دارد ودر راه نیل به مقصد بزرگ آفرینش گام برمی دارد مجذوب تو سازد ومرغ جانش به هوای کوی تو پرواز کند . اما ارادت ومحبت ما به تو علاوه بر این از آن روست که روز سپید کرامت وحیات طیبه جامعه - خانواده خویش را مدیون توایم . دلهای دختران ما قلبهای زنان ما ودر یک کلام زندگی ما از تو نور گرفته وبا نام تو وعشق تو معنا یافته است . وخود را درپرتو شخصیت تو یافته ایم . ما اذعان داریم که همه چیزمان از تو وبیت تو ومکتب توست . همان بیت محقر وگلی . لکن معطر ومنور واز تمامی جهان خلقت والاتر وبرتر ! 
وتمام ارزش آن خانه کوچک ومحقر وگلی همین است که خانه دل ووجود انسانها را نور وفضیلت بخشیده وبسوی مبدا آفرینش راه نموده است . آری زهرای مظلوم وبال وپر شکسته ! زنان ودختران ما سپیده انسانیت وفجر فضیلت خویش را مدیون تواند. توئی الگو واسوه ووالا. تو با مبارزه قهرمانانه خویش راه ظلم ستیزی را به آنان آموختی ! وبا عبادت ، عفاف ، عصمت وحجاب خویش مسیر تکامل واوج عظمت یک زن را به جهان نشان دادی ! وبا زهد وبی اعتنائی به مظاهر فریبنده مادی دنیا ارزش والائی انسان را تبلور بخشیدی ، وبا حمایت از دین خدا وانقلاب پیامبر وامام خویش وتحمل سختی ها وناملایمات به مبارزه برخاستی وبا علم ومعرفت خود بلندای منزلت انسانی را بخصوص برای زنان تبیین کردی وبا ارجمندترین شیوه خانه داری ، شوهرداری ، تربیت وپرورش فرزندان شیوه جهاد زن در اسلام را به نمایش گذاشتی ودر یک کلام در تمام ابعاد وشئون زندگی ، بهترین وارزشمندترین روش زندگی وحیات زیبای انسانی را برای همیشه به انسانها آموختی !
ریشه عشق ما وعلاقه ما به تو حکایتگر ارتباط ما با یک تاریخ است .
او برترین بانوی جهان ، و بانوی بهشتی بوده است . فاطمه محبوبترین افراد نزد پیامبر بود ، آنچنان که پیامبر اکرم (ص) فرموده : فاطمه پاره تن من وروشنی دیده ومیوه دل من است . آنچه او را ناراحت کند مرا ناراحت می کند و آنچه شادش کند ، مرا شاد می کند ؛ او نخستین کس از اهل بیت من است که به من می پیوندد.

حکایاتی از آئین همسرداری وادب زهرا (س(:
الف - زهرا از دیدگاه علی (ع
پاسخ صریح وزیبای علی (ع) به پیامبر (ص) در فردای عروسی ، فاطمه را بهترین یار ومدد کاردر طاعت حق معرفی می کند . وقتی که پیامبر (ص) از او پرسید : زهرا را چگونه یافتی ؟ عرض کرد : نعم العون علی طاعه الله . فاطمه چه خوب یاوری برای طاعت الهی است ..

ب - ایثار وتعاون زهرا (س(:
ایثار واز خودگذشتگی یکی از مهمترین عوامل استحکام روابط میان اعضای یک مجموعه است ، نمونه ای از ایثار وگذشت در زندگی هر انسانی نشانه بزرگی روح وعلو همت اوست . در زندگی فاطمه (س) وایثار در برابر شوی بزرگش نمونه های بارزی به چشم می خورد . هنگامی که پیامبر آندو را مشغول کار دید از آنها پرسید کدامیک از شما خسته ترید ؟ هر یک از آنها دیگری را مقدم دانسته واو را خسته از مشقت کار ذکر کرد.

د - تقسیم کار:
یکی از نمادهای زندگی مشترک زندگی علی (ع) وفاطمه (س) تقسیم مطلوب وظایف ناشی از زندگی مشترک بود . وقتی که پیامبر تقاضا کردند تا کارها را میان آن دو تقسیم کند ، رسول خدا (ص) کارهای خانه را به فاطمه (س) سپرد ومسئولیت خارج از منزل را به علی (ع) واگذار کرد . زهرا (س) بارها اظهار خشنودی می کرد ورضایت خود را از تقسیم ابراز می داشت .

ذ - محبت به همسر (رعایت یکدیگر)
پیامبر اکرم (ص) بارها دختر وداماد گرامی اش را به محبت یکدیگر سفارش می فرمود . روزی به زهرا فرمودند : دخترم شوهر تو بهترین همسرهاست تو را از نافرمانی او بر حذر می دارم . سپس به علی (ع) فرمود : علی جان به همسرت مهربانی کن زیرا فاطمه پاره تن من است . رنج او رنج من است وشادی او خشنودی من است .

ه - رازداری زهرا (س(:
روزی فاطمه (س) به حضورپدرش رسید در حالیکه آثار ضعف وگرسنگی از چهره فرخنده اش نمایان بود . رسول خدا (ص) با مشاهده این حالت دستهایش را به سوی آسمان بلند نمود وگفت : خدایا گرسنگی فرزندم را به سیری تبدیل کن ووضع او را سامان بده .
آری زهرا (س) از فقر خانه علی شکوه نمی کند وپیامبر بدون اینکه زهرا سخنی یه او بگوید از ضعف وگرسنگی او باخبر می شود . که این خود یکی از نمونه های پایبندی یه اساس واسرار خانواده است .

ز- فداکاری وصبر بر فقر :
صبح یکی از روزها که علی (ع) وفاطمه در کنار هم بودند علی (ع) برای رفع گرسنگی شدید خود از همسرش غذایی را طلب کرد . زهرا (س) گفت : خود دو روز است که چیزی نخورده ام وهر چه در خانه بود برای شما وفرزندان آورده ام .
علی (ع) فرمود : چرا مرا از این امر آگاه نساختی ، تا برای تهیه غذا اندیشه کنم . زهرا (س) پاسخ داد : از خدای خود شرم کردم که چیزی از تو بخواهم که انجام آن برای تو دشوار باشد .

ح - نگاه شفا وروح بخش : 
امیرالمؤمنین(ع) می فرمایند : هیچ گاه فاطمه از من نرنجید. واو نیز هرگز مرا نرنجاند . او را به هیچ کاری نرنجاند. او را به هیچ کاری مجبور نکردم . وهر گاه بصورت ورخساره اش نظاره می کردم تمام غصه های من برطرف می شد .ودردهایم را فراموش می کردم . بخدا قسم هرگز کاری نکردم که فاطمه خشمگین شود . او نیز هیچ گاه مرا خشمگین نکرد . آری فاطمه (س) برای ایجاد یک محیط آرام وبا صفا در درون خانه بود وآنچه می گفت در جهت اهداف همسر فداکار ودلاورش بود .

ط- تقویت روانی شوهر مجاهد :
هنگامی که علی (ع) از جبهه باز می گردد. فاطمه (س) به استقبال اومی رود وبا رویی گشاده ولبخند حاکی از رضایت وافتخار به او مینگرد ، لباس وشمشیر خون آلود او را می شوید واز حوادث میدان جنگ می پرسد . وبدین وسیله نقش خود را در جهاد سرنوشت ساز اسلام ودر تقویت روانی شوی مجاهدش ایفا می کند . 

ی - تسلیم اختیارات شوهر : 
خلیفه اول ودوم چندین بار تقاضای ملاقات حضرت فاطمه (س) کرده بودند وفاطمه نپذیرفته بودند . علی (ع) در آخرین روزهای واپسین عمر زهرا (س) نزد او آمد وتقاضای آنان را برای ملاقات با فاطمه بازگو کرد واز او اجازه خواست . زهرا(س) چنین گفت : خانه از آن شما ودر اختیار شمایم آنچه خود صلاح می دانی عمل کن 

ک - محبت به همسر :
روزی پیامبر از فاطمه سلام الله پرسید شوهرت با تو چگونه است ؟ فاطمه (سعرض کرد: خوب است اما زنان قریش مرا با ازدواج با کسی که دستش از مال دنیا خالی است سرزنش می کنند . پیامبر فرمود : دخترم شوهر تو بهترین همسرهاست . به او محبت کن ! تو را از نافرمانی او برحذر می دارم .

ر- زهرا (س) وتربیت فرزندان : ( وراثت در شخصیت فرزندان زهرا (س(:
یکی از عوامل موثر در تشکیل شخصیت فرزندان زهرا (س) وراثت است . زیرا در این خانواده مادر از مقام عصمت بهره مند است . در وجود مطهر او هیچ رجس وگناهی راه ندارد . چنانچه در زیازت امام حسین (ع) داریم که : گواهی می دهم که شما در اصلاب پاک وارحام مطهر بودید وهیچ غباری از شرک وجهالت بر دامن شما ننشست .

ن_ زهرا مادی پاکدامن : 
امام حسین (ع) در روز عاشورا حقیقتی را بازگو کرد تا از آن طریق بر حقانیت خود تاکید ورزد . بدین جهت در آن روز تاریخی فرمود : شهامت ، آزاد منشی وکرامت خود را مرهون پاکدامنی وطهارت مادرم زهرا ( س ) هستم .

س - اعتقاد به عقیقه : 
حضرت زهرا (س) هرگاه صاحب فرزندی می شد برای او گوسفندی را عقیقه می داد . سپس روز هفتم تولد هر یک از عزیزانش ، سر او را می تراشید وبرابر وزن موهای او نقره صدقه می داد . برای همسایه ها هدیه می فرستاد ودیگران را در شادی خود سهیم می نمود .

ع - عواطف مادری ونقش آن در تربیت فرزند :
سلمان می گوید : روزی فاطمه زهرا(س) را دیدم که مشغول آسیاب بود . در این هنگام فرزندش حسین گریه کرد وبیتابی نمود . عرض کردم برای کمک به شما آسیاب می کنم یا بچه را آرام می نمایم . ایشان فرمود من به آرام کردن فرزند اولی هستم . شما آسیاب را بچرخانید .

ص - بازی وتحرک : 
حضرت فاطمه (س) با فرزندانش همبازی می شد وبه این نکته توجه داشت که در بازی نوع الفاظ وحرکات مادر سرمشق کودک قرار می گیرد . نقل شده است که حضرت با فرزندش امام حسن (ع) بازی می کرد واو را بالا می انداخت وبرایش شعر می خواند .

ق - رعایت عدالت در میان کودکان :
روزی امام حسن (ع) نزد پیامبر آمد واظهار تشنگی کرد وتقاضای آب نمود . رسول خدا (ص) بی درنگ برخاسته وظرفی برداشت واز گوسفندی مقداری شیر دوشید وبه امام حسن (ع) داد و در این هنگام که امام حسین (ع) خواست تا ظرف شیر برادرش را بگیرد . اما پیامبر در حمایت از امام حسن (ع) مانع گرفتن ظرف او شد . فاطمه (س) عرض کرد گویا حسن برای شما عزیزتر است . پیامبر فرمود ند : هر دو برایم عزیز ومحبوبند . چون اول حسن تقاضای آب کرد او را مقدم داشتم .

سخنان برگزیده از حضرت زهرا (س(:
در خدمت مادر باش زیرا بهشت در زیر پای مادران است .
آن گاه در که روز قیامت برانگیخته شوم ، گناهکاران امت پیامبر اسلام را شفاعت خواهم کرد.
اگر به آنچه تو را به آن فرمان می دهیم عمل کنی واز آنچه بر حذر می داریم دوری کنی ، از شیعیان مایی والا هرگز.
از دنیای شما محبت سه چیز در دل من نهاده شد ؛ تلاوت قرآن ، نگاه به چهره پیامبر خدا وانفاق در راه خدا .
خوش رویی در هنگام روبه رو شدن با مؤمن ، بهشت را بر فرد خوش رو واجب می کند .


يا فاطمة الزهرا يا بنت محمد يا قرة عين الرسول يا سيدتنا و مولاتنا انا توجهنا و استشفعنا بك الى الله و قدمناك بين يدى حاجاتنا .يا وجيهة عندالله اشفعى لنا عندالله .
والسلام

 

تبلیغات مسجد حجت ابن الحسن (عج)

 



:: موضوعات مرتبط: مذهبی، معصومین، ،
:: برچسب‌ها: دهه فاطمیه , شهادت حضرت زهرا(س), مسجد حجت ابن الحسن(عج), حمید داودی راد, تبلیغات مسجد حجت ابن الحسن (عج),
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : پنج شنبه 22 بهمن 1395

صفحه قبل 1 2 صفحه بعد

آغاز امامت امام زمان(عج) در 9 ربیع الاول

  آغاز امامت امام زمان(عج) در 9 ربیع الاول

 

آغاز امامت امام زمان(عج) در 9 ربیع الاول


امروز، خورشید مهربان تر از همیشه بیدار می شود. روز از شانه های تو آغاز می شود تا جهان، بزرگی ات را ببیند؛ چون بزرگی ابراهیم خلیل علیه السلام در برابر بتانی که فرو ریختند.

ملکوت را در دست هایت به تماشا می گذارند تا رسولان بی رسالت دنیازده، بهشت را پیچیده در قنوتت به تماشا بنشینند.

جهان، خلاصه ای از لبخند توست که امامتت را تمام آبشارها قیام می کنند و جنگل ها قامت می بندند.

بزرگی؛ چون پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله . بزرگی؛ چون وحی، چون پدرانت ردای پیامبر صلی الله علیه و آله بر دوشت آواز عدالت سر می دهد و شمشیر سرْ شکافته پدر بزرگوارت علی علیه السلام ، در دست هایت مشق عشق می کند.

چشم هایت بوی مهربانی زهرا علیهاالسلام می دهد.

امروز، روز بزرگی توست؛ بزرگی تو بزرگ تر از تمام پیامبران است. بزرگی تو سال ها خواهد بود؛ بزرگی تو از ازل آغاز شده و با ابدیت به پایان می رسد.

خدا از امروز، تو را بزرگ تر از هر کسی می خواهد.

امروز از آن توست؛ مثل تمام فرداهای نیامده، مثل تمام دیروزها، مثل تمام روزها، هفته ها، ماه ها و سال ها.

تمام فصل های سال، نامت را از بر کرده اند؛ مثل تمام درخت ها و آب ها.

امروز، روز آغاز مهربانی خداوند با دنیاست، روز مهربانی تو با جان های تشنه ما. امروز، روز آشنایی و آشتی لبخند و آینه هاست؛ روز شکوفا شدن گل های محمدی در دامنه نام شکوهمند تو. امروز، عطر گل های محمدی فراگیر می شود و باغ های عصمت، در شکوه امامتت شکوفه خواهند کرد، با نفس های معطرت.

امروز، فروردین ها از لبخند تو شکوفه خواهند داد و اردیبهشت ها با نفس هایت بهشتی می شوند.

ابدیت در تو خلاصه می شود و شادی، با لبخندت به نهایت کمال می رسد. بعد از امروز، جهان آغاز می شود؛ جهان از امروز، دوباره متولد خواهد شد.

پیش از این، نمرودها، رودهای آتش را گرداگرد زمین شعله کشیده بود؛ اما امروز با تو دنیا سربلند بیرون می آید از این همه آتش طغیان.

مانند ابراهیم خلیل، آتش ها را گلستان کرده ای. امروز، نوح، کشتی نجاتش را به دست تو می سپارد تا سینه سخت ترین توفان ها را به سمت ساحل های امن بشکافی.

ای منجی، ای یگانه منجی! از امروز، سکان هدایت بشر به دست توست. از امروز، شادی های ما آغاز خواهد شد؛ مثل غم های طولانی تو.

بر ما ببار، ای رحمت بی کران خداوند!

بر ما ببار که سال هاست کویر سینه هامان، تشنه باریدن زلال توست.

 



:: موضوعات مرتبط: مذهبی، معصومین، ،
:: برچسب‌ها: آغاز امامت امام زمان(عج) در 9 ربیع الاول, مسجد حجت ابن الحسن(عج), حمید داودی راد,
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : شنبه 19 آذر 1395

صفحه قبل 1 2 صفحه بعد

شهادت امام حسن عسگری(علیه السلام)

شهادت امام حسن عسگری(علیه السلام)


 

شهادت امام حسن عسگری(علیه السلام) را به محضر مبارک حضرت ولی عصر (عج) و تمام شیعان آن حضرت تسلیت عرض میکنم و همچنین آغاز امامت امام زمان(عج) را تبریک و تهنیت عرض میکنم.

چکیده:

هشتم ربیع الاول، سالروز شهادت غم بار امام یازدهم شیعیان، امام حسن عسکری علیه السلام است. این امام مظلوم که در عمر کوتاه خویش رنج ها و شکنجه های بسیاری را تحمل کرد، پس از هشت روز مسمومیت، به دست مزدوران معتمد عباسی (1) در سال 260 هـ. ق در 28 سالگی در سامرا به شهادت رسید و کنار مرقد پاک پدرش به خاک سپرده شد. (2)
به همین مناسبت، هر ساله شیعیان در سراسر جهان تشیع، رخت ماتم به تن می کنند و این مصیبت جان سوز را به فرزندش، مهدی موعود (عج) تسلیت می گویند. در این مقاله، به جنبه هایی از زندگی آن حضرت می پردازیم.

معرفی امام حسن عسکری علیه السلام

نام مبارک امام یازدهم، حسن و کنیه معروفشان، ابومحمد است و معروف ترین لقب آن حضرت، عسکری است؛ زیرا ایشان و امام هادی علیه السلام را در منطقه ای نظامی نگه می داشتند تا کاملاً زیر نظر باشند. چون نام آن محله «عسگر» بود، این دو امام به «عسکریین» شهرت یافتند. (3) مادر امام عسکری را حدیثه، حدیث، سوسن (4) و سلیل (5) نامیده اند که از زنان پرهیزکار و پاک دامن زمان خویش بود. در فضیلت او همین بس که پس از شهادت امام عسکری علیه السلام، خانه اش پناهگاه شیعیان گردید. (6) آن حضرت، در هشتم یا دهم ربیع الثانی سال 232 هـ. ق در مدینه به دنیا آمد و در 22 سالگی به امامت رسید. مدت امامت حضرت، شش سال بود. (7)

عبادت امام حسن عسگری علیه السلام

روزی تنی چند از بنی عباس نزد والی سامرا رفتند و به او دستور دادند و بر امام حسن عسکری علیه السلام که در زندان بود، سخت بگیرد. او نیز دو تن از بدترین اشخاص را برای زندان بانی حضرت گمارد. پس از چندی فهمید آن دو اهل نماز و روزه شده اند و در عبادت به مقام والایی رسیده اند. از این رو، آن دو نفر را احضار کرد و پرسید: چرا شما پیرو امام حسن عسکری علیه السلام شده اید؟ آن دو که عظمت روح و کرامت بی کران امام تحت تأثیرشان قرار داده بود، پاسخ دادند: «زیرا او مردی است که روزها روزه می گیرد و شب ها تا صبح به عبادت خدای می پردازد». (8)

فعالیت های سیاسی امام حسن عسکری علیه السلام

با آنکه امام حسن عسکری علیه السلام در محاصره دشمنان خویش بود و تمام حرکاتش را زیرنظر داشتند، ولی این خفقان شدید نتوانست جلو فعالیت های ایشان را بگیرد. آن حضرت برای مقابله با افکار ضد اسلامی و ترویج اسلام واقعی تلاش های فراوانی کردند. کوشش های علمی، تبیین اندیشه های ناب اسلامی، ایجاد شبکه ارتباطی با شیعیان جهان در دورترین نقاط و آماده سازی آنان برای دوران غیبت امام دوازدهم، از جمله فعالیت های مهم امام حسن عسکری علیه السلام در این زمینه به شمار می آید. (9)

شهادت جان سوز

چند روز از بیماری امام حسن عسکری علیه السلام می گذشت. سم به تمام بدن مبارک نفوذ کرده و آثار مسمومیت در بدن حضرت نمایان بود. سرانجام در روز جمعه هشتم ماه ربیع الاول سال 260 هـ.ق، امام مظلوم شیعیان پس از اقامه نماز صبح، به نیاکان پاکش پیوست و از زندان ستم کاران رهایی یافت. با منتشر شدن خبر وفات حضرت، در شهر سامرا قیامتی برپا شد و صدای شیون و ناله بلند گردید. بازار تعطیل شد و همگان بر در خانه امام عسگری علیه السلام جمع شدند. (10)

امام حسن عسکری علیه السلام در بیان دشمن

جعفر کذاب، برادر امام حسن عسکری علیه السلام که می خواست به ناحق، خود را امام معرفی کند، با حضور امام زمان (عجل الله تعالی فرجه شریف) و اقامه نماز بر پیکر امام حسن عسکری علیه السلام، خوار و رسوا شد. از این رو، بیست هزار دینار برای خلیفه فرستاد و برای او نوشت: «ای امیر مؤمنان! مقام و منزلت برادرم را به من بده.» خلیفه اگر چه از کینه و دشمنی با امام لبریز بود، ولی لب به حق گشود و پاسخ داد :«منزلت برادرت، حسن عسکری از طرف ما نیست، بلکه از سوی خداوند است. ما همواره می کوشیدیم قدر و منزلت او را پایین آوریم، ولی به دلیل پاک دامنی، نیک رفتاری، دانش و عبادتش، بر عظمت او افزوده می شد. اگر تو نزد پیروان برادرت همان ارزش را داری. به تأیید ما نیاز نداری و اگر چنین نیست، کاری از ما برنمی آید.» (11)

عزت امامان، امری آسمانی

روزی مستنصر بالله ، خلیفه عباسی به سامرا رفت. اطرافیان به آگاهی اش رساندند که قبر امام حسن عسکری علیه السلام مورد توجه مردمان است، ولی قبر پدران او، یعنی خلفای عباسی را ویرانی و کثافت فرا گرفته است. از این رو. به او گفتند: شما پادشاهان دنیا هستید و نباید قبر پدرانتان به این حال باشد و کسی هم به زیارت آنها نیاید. دستور دهید کسی این کثافت ها را پاک کند و آنها را مانند قبور امامان علویان بسازد تا مردم به زیارت آنها نیز بروند. خلیفه در پاسخ گفت: «این عزت امامان شیعه و آبادانی مزار آنها، امری آسمانی و از طرف خداوند است و اجبار مردم به کاری فایده ندارد». (12)

سامراء، همچنان مظلوم

با گذشت بیش از یازده قرن از شهادت امام هادی علیه السلام و امام حسن عسکری علیه السلام، مظلومیت این دو امام همچنان ادامه دارد. با وجود اینکه شیعیان از سراسر دنیا به زیارت عتبات عالیات می شتابند، ولی با اشک چشم و سوز دل رو به سامرا می کنند و از دور سلام می دهند؛ چرا که اشغال گران با ایجاد ناامنی در عراق، اطراف سامرا را پایگاه نظامی خویش قرار داده اند و آن را به منطقه نظامی تبدیل کرده اند. در سایه این ناامنی ها بود که دشمنان انسانیت و اسلام، بارگاه پاک عسکریین علیه السلام را با بمب تخریب کردند و داغ سنگینی بر قلب سوخته عاشقان اهل بیت علیهم السلام گذاشتند. البته به کوری چشم دشمنان، ارادتمندان خاندان عصمت و طهارت با کمک های خویش، گنبد و بارگاه زیباتر و بزرگ تری برای آن دو امام مظلوم خواهند ساخت.

حدیثی از امام حسن عسگری(علیه السلام):

نماز شب، سیر شبانه
«إِنَّ الْوُصُولَ إِلَى اللّهِ عَزَّوَجَلَّ سَفَرٌ لا یُدْرَکُ إِلاّ بِامْتِطاءِ اللَّیْلِ.»:
وصول به خداوند عزّوجلّ، سفرى است که جز با عبادت در شب حاصل نگردد.

                                                        التماس دعا



:: موضوعات مرتبط: مذهبی، معصومین، ،
:: برچسب‌ها: شهادت امام حسن عسگری(علیه السلام) , مسجد حجت ابن الحسن(عج),
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : شنبه 30 دی 1391

صفحه قبل 1 2 صفحه بعد

28 صفر رحلت پیامبر اکرم و شهادت مظلومانه امام حسن (ع)

 رحلت جانگداز نبی مکرم اسلام حضرت محمد ابن عبدا... (ص)

و شهادت مظلومانه سبط اکبرش حضرت امام حسن مجتبی (ع)تسلیت باد

سلام بر تو اي فرستاده خوبي ها، اي مهربانترين فرشته خاک. تو از ملکوت آسمان به زمين فرا خوانده شدي تا انسان را با معناي واقعي اش آشنا کني. تو، آفتاب روشن حقيقت بودي در شام تيره زندگي. از مشرق دلها برآمدي و اکنون، آسمان تب دار غروب جانگداز توست.

در سال يازدهم هجرت رسول اكرم (ص) در آخرين سفرحج (در عرفه)، در مكه و در غديرخم، در مدينه قبل از بيمارى و بعد از آن در جمع ياران و يا در ضمن ‏سخنرانى عمومى، با صراحت و بدون هيچ ابهام، از رحلت ‏خود خبر داد. چنان كه قرآن رهروان رسول خدا (ص) را آگاه ساخته بود كه ‏پيامبر هم در نياز به خوراك و پوشاك و ازدواج و وقوع بيمارى و پيرى مانند ديگر افراد بشر است و همانند آنان خواهد مرد.  پيامبر اكرم (ص) يك ماه قبل از رحلت فرمود:

" فراق نزديك شده و بازگشت ‏به سوى خداوند است. نزديك است فراخوانده شوم و دعوت حق را اجابت  نمايم و من دو چيز گران در ميان شما مى ‏گذارم و مى ‏روم: كتاب خدا و عترتم، و خداوند لطيف و آگاه به  من خبر داد كه اين دو هرگز از يكديگر جدا نشوند تا كنار حوض كوثر برمن ‏وارد شوند. پس خوب بينديشيد چگونه با آن دو رفتار خواهيد نمود."

 

 

در حجه ‏الوداع در هنگام رمى‏ جمرات فرمود: "مناسك خود را از من ‏فرا گيريد، شايد بعد از امسال ديگر به حج نيايم و هرگز مرا ديگر در اين جايگاه نخواهيد ديد."

روزى به آن حضرت خبر دادند كه مردم از وقوع مرگ شما اندوهگين ‏و نگرانند. پيامبر در حالى كه به  فضل بن عباس و على بن ‏ابي‌‏طالب (ع) تكيه داده بود به سوى مسجد رهسپار گرديد و پس ازدرود و سپاس  پروردگار، فرمود: "به من خبر داده‏ اند شما از مرگ ‏پيامبر خود در هراس هستيد. آيا پيش از من، پيامبرى بوده است كه‏ جاودان باشد؟! آگاه باشيد، من به رحمت پروردگار خود خواهم ‏پيوست و شما نيز به  رحمت پروردگار خود ملحق خواهيد شد."

روزي ديگر پيامبر (ص) با کمک علي (ع) و جمعي از ياران خود به قبرستان بقيع رفت و براي مردگان طلب آمرزش کرد . سپس رو به علي (ع) کرد و فرمود: " کليد گنجهاي ابدي دنيا و زندگي ابدي در آن، در اختيار من گذارده شده و بين زندگي در دنيا و لقاي خداوند مخير شده ام، ولي من ملاقات با پروردگار و بهشت الهي را ترجيح داده ام."

در چند روز آخر از زندگى رسول اكرم (ص) آن بزرگوار در مسجد پس از انجام نماز صبح فرمود:

"اى مردم! آتش فتنه‏ ها شعله ‏ور گرديده و فتنه‏ ها همچون پاره‏هاى امواج تاريك شب روى آورده است. من در روز رستاخيز پيشاپيش شما هستم و شما در حوض کوثر بر من در مي آئيد. آگاه باشيد که من  درباره ثقلين از شما مي پرسم، پس بنگريد چگونه پس از من درباره آن دو رفتار مي کنيد، زيرا که خداي لطيف و خبير مرا آگاه ساخته که آن دو از هم جدا نمي شوند تا مرا ديدار کنند. آگاه باشيد که من آن دو را در ميان شما به جاي نهادم
 ( کتاب خدا و اهل بيتم ). بر ايشان پيشي نگيريد که از هم پاشيده و پراکنده خواهيد شد و درباره آنان کوتاهي نکنيد که به هلاکت مي رسيد."

آنگاه پيامبر (ص) با زحمت به سوي خانه اش  به راه افتاد. مردم با چشماني اشک آلود آخرين فرستاده الهي را بدرقه مي کردند. در آخرين روزها پيامبر به علي (ع) وصيت نمود که او را غسل و کفن کند  و بر او نماز بگزارد. علي (ع) که جانش با جان پيامبر آميخته بود، پاسخ داد: " اي رسول خدا ، مي ترسم طاقت اين کار را نداشته باشم. "

پيامبر (ص) علي (ع) را به خود نزديک کرد . آنگاه  انگشترش را به او داد تا در دستش کند. سپس شمشير، زره و ساير وسايل جنگي خود را خواست و همه آنها را به علي سپرد.

فرداي آن روز بيماري پيامبر (ص) شدت يافت اما او در همين حال نيز اطرافيان خود را درباره حقوق مردم و توجه به مردم سفارش مي کرد. سپس به حاضران فرمود: " برادر و دوستم را بخواهيد به اينجا بيايد." ام سلمه، همسر پيامبر گفت: " علي را بگوييد بيايد. زيرا منظور پيامبر جز او کس ديگري نيست." هنگامي که علي (ع) آمد ، پيامبر به او اشاره کرد که نزديک شود. آنگاه علي (ع) را در آغوش گرفت و مدتي طولاني با او راز گفت تا آنکه از حال رفت و بيهوش شد. با مشاهده اين وضع، نواده هاي پيامبر (ص) حسن و حسين (ع) به شدت گريستند و خود را روي بدن رسول خدا افکندند. علي (ع)  خواست آن دو را از پيامبر (ص) جدا کند. پيامبر (ص) به هوش آمد و فرمود:

"علي جان آن دو را واگذار تا ببويم و آنها نيز مرا ببويند، آن دو از من بهره گيرند و من از آنها بهره گيرم."

سرانجام پيامبر (ص) هنگامي که سرش بر دامان علي (ع) بود، جان به جان آفرين تسليم کرد. 

 

 

جلوه هايي از حقيقت وجودي نبي اکرم (ص) در قرآن کريم
از عايشه پرسيدند: اخلاق پيامبر چگونه بود؟ پاسخ داد: ?خلق و خوي پيامبر(ص)، قرآن بود.? شخصيت جامع و چند بعدي پيامبر اسلام و كمال و عظمت معرفتي، اخلاقي و وجودي آن بزرگوار، قرآن مجسم و ناطق است كه به عنوان نماد مطلق و تام ?انسان كامل? در ميان آدميان، حجت و الگويي ماندگار مي باشد.
اگر قرآن كريم، كلام تشريعي حضرت حق است، پيامبر اكرم (ص) كلمه الله الاعظم و كلام تكويني خدا است. اگر قرآن كتابي است با حقايق جاودانه و هميشگي، پيامبر اكرم (ص) نيز حقيقتي عيني و جاودانه است. اگر قرآن بطون و لايه هاي معنايي و مصداقي عميق و گسترده اي دارد كه تلاش براي كشف آن حقايق بايد استمرار داشته باشد، پيامبر اكرم (ص) نيز ذخيره اي تمام نشدني و حقيقتي است عيني و انساني، كه شناخت ابعاد مختلف شخصيت ايشان و دستيابي به عمق سيره، سلوك و سنت آن حضرت به جهاد و اجتهادي مستمر نيازمند است. اگر نياز بشريت به قرآن هرگز پايان نمي يابد و تكامل علمي و اجتماعي انسان، نياز او را به حقايق قرآن كريم نه تنها كاهش نمي دهد كه روزافزون مي سازد، نياز انسان امروز و فردا به پيامبر اكرم(ص) و درس ها و آموزه هاي ايشان پايان ناپذير است و اگر اسلام خاتم اديان و قرآن خاتم كتب آسماني است، پيامبر اكرم (ص) خاتم النبياء و قله رفيع كمال انساني است. او خليفه الله الاعظم و واسطه ابدي نزول فيض الهي است كه: ?و ما ارسلناك الا رحمه للعالمين?. قرآن كريم نسخه مكتوب حقيقت نور محمدي (ص) است و پيامبر اكرم (ص) آينه تمام نماي صفات حسناي حق و نور مطلق خداوند متعال بر عالم و آدم.
پيامبر اكرم (ص) به اميرالمؤمنين(ع) فرمود: علي! كسي جز تو و من خدا را نشناخت و كسي جز خدا و تو مرا نشناخت و كسي جز خدا و من تو را نشناخت. شناخت و معرفت حضرت حق- جل و علا- در حد اعلايي كه براي غيرخدا ميسر است، جز براي كساني كه در كانون نور محمد (ص) و علي (ع) قرار دارند، امكان پذير نيست، چرا كه اين معرفت و شناخت معرفتي است شهودي و نه ذهني، معرفتي است متناسب با اوج كمال و تعالي شناسنده، نه مدرسه اي و استدلالي. از آن سو نيز معرفت تام نبي (ص) و وحي (ع) جز براي حضرت حق، براي كسي حاصل نمي شود، چرا كه ديگران همه فروتر از اين دو وجود مقدس- كه نور واحدي از منشأ واحدند- مي  باشند و دستيابي به معرفت تام آنان برايشان مقدور نخواهد بود. حضرت حق در قرآن كريم فراوان درباره پيامبر اكرم (ص) و معرفي ايشان سخن گفته است كه براي آشنايي با جايگاه عظيم نبي اكرم (ص) به اين آيات بايد مراجعه كرد: در قرآن كريم اطاعت خدا و پيامبر (ص) در كنار هم مطرح و اطاعت از رسول خدا، همان اطاعت خدا شمرده شده است. آزار و ايذاء پيامبر اكرم (ص) موجب عذاب دردناك و لعنت خداوند در دنيا و آخرت تلقي شده  و دوستي خداوند متعال مشروط به اطاعت از پيامبر اكرم (ص) گرديده است. خلق و خوي الهي پيامبر اكرم و رحمت و عطوفت آن حضرت مايه انسجام و وحدت مسلمانان به شمار آمده و با تعبير ?وانك  لعلي خلق عظيم?، توصيف شده، تعبيري كه تنها درباره پيامبر به كار رفته است. پيامبر اكرم (ص) عامل رهايي و آزادي مردمان از زنجيرها و بندهاي سخت معرفي شده است.

بندهايي كه از سويي خرافات و عادات زشت و از سوي ديگر ستمگران و سلطه جويان بر فكر و انديشه و رفتار و حركت تعالي جويانه انسان ها ايجاد كرده اند. او ?عبدخدا? معرفي شده است كه با عبوديت و بندگي ذات حق، به عالي ترين درجه عبوديت دست يافته و از همه تعلقات و وابستگي ها رها شده است. گستره فيض و لطف نبي اكرم نه تنها همه مردمان و آدميان كه عالميان را شامل شده و آن حضرت به عنوان ?رحمه للعالمين? معرفي شده است.... اين توصيف ها گوشه اي از معرفي پيامبر (ص) در قرآن است كه مروري همراه با تأمل و درنگ در اين آيات و ديگر آيات، مي تواند آفاق و ابعاد شخصيت الهي نبي اكرم (ص) را براي ما روشن سازد.
علاوه بر اين، برخي سوره هاي قرآن كريم اساساً در شأن پيامبر اكرم (ص) است و اين غير از سوره هايي است كه به وجود مبارك آن حضرت تأويل شده است. ?يس? كه قلب قرآن كريم است و سرچشمه هايي از معرفت و حكمت از آن جاري است، به پيامبر اكرم (ص) منسوب است. سوره 47 قرآن کريم به نام نامي آن بزرگوار نام نهاده شده است: "محمد" (ص)، علاوه براين سوره فتح، سوره حجرات، سوره نجم، سوره مجادله، سوره تحريم، سوره قلم، سوره مزمل، سوره مدثر، سوره بلد، سوره ضحي، سوره شرح (انشراح)، سوره تين، سوره علق، سوره قدر، سوره كوثر برخي از سوره هايي است كه ناظر به شأن و جايگاه عظيم و مرتبه رفيع آن حضرت در پيشگاه خداوند متعال است. هر كدام از اين سوره ها و آيات نوراني آن، مالامال از حرمت و لطفي است كه خالق متعال براي اين برترين بنده مقرب خود قائل است.

در اينجا وصيت نامه امام مجتبي عليه السلام را که خطاب به برادر خود امام حسين عليه السلام است را مي آوريم تا با گوش دل آخرين توصيه هاي امام خود را شنوا و سپس عامل باشيم.

و اين هم وصيتي است که از امالي شيخ(ره) نقل شده که به برادرش امام حسين(ع) فرمود:

" هذا ما اوصي به الحسن بن علي الي اخيه الحسين بن علي: اوصي انه يشهد ان لا اله الا الله وحده لا شريک له، و انه يعبده حق عبادته، لا شريک له في الملک، ولا ولي له من الذل، و انه خلق کل شيء فقدره تقديرا، و انه اولي من عبد، و احق من حمد، من اطاعه رشد، و من عصاه غوي، و من تاب اليه اهتدي.

فاني اوصيک يا حسين بمن خلفت من اهلي و ولدي و اهل بيتک ان تصفح عن مسيئهم، و تقبل من محسنهم، و تکون لهم خلفا و والدا، و ان تدفنني مع رسول الله صلي الله عليه و آله فاني احق به و ببيته، فان ابوا عليک فانشدک الله بالقرابة التي قرب الله عزوجل منک و الرحم الماسة من رسول الله صلي الله عليه و آله ان تهريق في محجمة من دم، حتي نلقي رسول الله صلي الله عليه و آله فنختصم اليه و نخبره بما کان من الناس الينا بعده" ثم قبض (ع) .(1)

" اين است آنچه وصيت مي کند بدان حسن بن علي به برادرش حسين بن علي: وصيت مي کند که گواهي دهد معبودي جز خداي يکتا نيست که شريک ندارد، او پرستش مي کند او را بدان جهت که شايسته پرستش است، شريکي در سلطنت ندارد و سرپرستي از خواري براي او نيست، و براستي که هر چيزي را او آفريده و بخوبي و به طور کامل اندازه گيري آن را مقدر فرموده، و شايسته ترين معبود، و سزاوارترين کسي است که او را ستايش کنند، هر که فرمانبرداري او کند راه رشد را يافته، و هر کس که نافرمانيش کند به گمراهي و سرگشتگي افتاده و هر کس به سوي او بازگردد راهنمايي گشته است.

من تو را سفارش مي کنم اي حسين به بازماندگانم از خاندان و فرزندان و خانواده خودت که از بدکارشان درگذري، و از نيکوکارشان بپذيري، و براي آنها جانشيني و پدري مهربان باشي، و ديگر آنکه مرا کنار رسول خدا دفن کني که من به او و خانه او شايسته تر از ديگران هستم...

و اگر از اين کار مانع شدند و جلوگيري کردند، من تو را به حق قرابت و نزديکي که خدا براي تو قرار داده و قرابتي که با رسول خدا داري سوگندت مي دهم که اجازه ندهي در اين راه به خاطر من به اندازه خوني که از حجامت گرفته مي شود خون ريخته شود تا آنگاه که رسول خدا(ص) را ديدار کنيم و شکايت خود به نزد او بريم، و آنچه از اين مردم پس از وي بر سر ما رفته به او گزارش کنيم..."

اين را فرمود و از دنيا رفت، درود خدا بر او باد.

 

 

و در روايت شيخ مفيد(ره) اينگونه آمده که پس از جريان مسموم شدن خود فرمود:

" فاذا قضيت فغمضني و غسلني و کفني و احملني علي سريري الي قبر جدي رسول الله (ص) لا جدد به عهدا، ثم ردني الي قبر جدتي فاطمة بنت اسد رضي الله عنها فادفني هناک، و ستعلم يا ابن ام ان القوم يظنون انکم تريدون دفني عند رسول الله(ص) فيجلبون في ذلک، و يمنعونکم منه، و بالله اقسم عليک ان تهريق في امري محجمة دم". " چون من از دنيا رفتم، چشم مرا بپوشان و مرا غسل ده و کفن نما، و مرا در تابوت و به سوي قبر جدم رسول خدا(ص) ببر تا ديداري با او تازه کنم، سپس به سوي قبر جده ام فاطمة بنت اسد رضي الله عنها ببر و در آنجا دفنم کن، و زود است بداني اي برادر که مردم گمان کنند شما مي خواهيد مرا کنار رسول خدا(ص) به خاک بسپاريد، پس در اين باره گرد آيند و از شما جلوگيري کنند، تو را به خدا سوگند دهم مبادا درباره من به اندازه شيشه حجامتي خون ريخته شود.



:: موضوعات مرتبط: معصومین، دین و اندیشه، ،
:: برچسب‌ها: 28 صفر رحلت پیامبر اکرم و شهادت مظلومانه امام حسن (ع),
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : دو شنبه 27 آذر 1391

صفحه قبل 1 2 صفحه بعد

نیمه شعبان

نیمه شعبان مبارک 



:: موضوعات مرتبط: مذهبی، معصومین، ،
:: برچسب‌ها: نیمه شعبان مبارک, شاعر منصور داودی راد,
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : جمعه 9 تير 1391

صفحه قبل 1 2 صفحه بعد

غریب ترین آشنا

غریب ترین آشنا

  قرآن میگه یعقوب برا یوسف گریه کرد.یعقوب  پیغمبر،  یوسف پیغمبر . یعقوب می دونست یوسفش کجاست  ، می دونست سالمه، میدونست در کاخه، می دونست مشکل نداره ، می دونست و گریه می کرد اون وقت ما که نمی دونیم یوسف فاطمه کجاست ما چقدر باید گریه کنیم ؟ ما که باید بیشتر از یعقوب گریه کنیم . کی آدرسه مهدی (عج) رو بلده ؟     عَزیزٌَ علیَّ اَن اَرَالخَلقِ وَلا تـُری   

 

  سخت بر ما حجت بن الحسن همه رو ببینیم تو رو نبینیم .

 

   گریه هامونو برا مهدی بکنیم،اشکامونو برا پسر فاطمه بریزیم .مهدی غریبه ، مظلومه، برا یوسف زهرا ناله کنیم ، اشکامونو بیمه مهدی کنیم . قرآن داره با مثال یوسف و یعقوب یاد ما می ده.

یکی از وظایف ما اینه که گریه هامون بیمه پسر فاطمه باشه . امام زمان میگه تو اگه به یاد من باشی منم به یاد تو ام اگه تو منو دعا کنی منم برا سلامتی تو دعا می کنم ، تو وقتی به فکر من باشی منم به فکر تو ام . نمی دونم این حرف رو تا حالا شنیدید یا نه ولی بگزارید درد دل امام زمان رو براتون بگم. اگه کسی از من بپرسه از امام حسین غریب تر کسی هست میگم از حسین غریب تر پسر فاطمه ، مهدی زهراست دلیلم دارم با استدلال هم میگم.عرض من اینه:

 

استدلال اول:

 حسین (ع) سید الشهداست درست ،با مظلومیت شهیدش کردند درست، امّا ،حسین یه ابالفضل داشت ، عباس امام زمان کیه؟ حسین علی اکبر داشت ، علی اکبر امام زمان کیه ؟ حسین قاسم داشت ،عون داشت، جعفر داشت .اصحاب امام زمان کیه ؟ کی رو داره حجت بن الحسن ، دلشو خوش کی کرده ، دلشو خوش من و شما کرده ، من و شما عباس امام زمانیم؟

 

استدلال دوم :  

از پیغمبر تا تولد امام زمان 255 سال طول کشید ، تا اول امامت حضرت 260 سال. 

جوانهای امام زمانی 13 تا معصوم مظلومیتشون همه با هم 260 ساله اما امام زمان به تنهایی 1173 ساله غریبه.

 

 

 تو رو به خدا امام زمان غریب تر نیست ؟ کسی دیگه سراغ امام زمان رو میگیره ؟کسی دیگه به فکر امام زمان هست ؟ 

 

24 ساعت از شبانه روزمون گذشت  . بین خودمون و امام زمان باشه از دیشب تا حالا چند بار به فکر امام زمان بودیم؟  

 

آقا کجایی ؟ آیا از دست ما راضی هستی؟  

 

 

امام زمان دلشو خوش منو شما بکنه ؟دل و چشم امام زمان از دست ما شیعه هاش خونه این کلام خود امام زمانه . 

 امام می فرماید: من از سنی توقع ندارم ، من از مسیحی و یهودی توقع ندارم من از بچه شیعه های خودم توقع دارم .شما که معتقدید  امام زمان هست ، یا بن الحسن می گید شما چرا گناه می کنید؟شما چرا چشماتون آلوده شده ؟ شما چرا شکماتون پر از حرام شده ؟ شما چرا با کاسبیاتون قلب منو میشکنید ؟ شما چرا ربا خور و نزول خور شدید ؟ شما چرا اینقدر آمار طلاقتون بالا رفته ؟ شما چرا آبرو منو می برید؟ 

امام زمان دلش ازدست من و شما خونه .از دست من و شما ، نه از دست سنی ها و مسیحی ها و یهودی ها . اونا که ماله امام زمان نیستند .اونا اصلا کاری با امام زمان ندارن . 

امام زمان میگه ، هی میگید یابن الحسن بعد گناه می کنید ؟ 

آقا فرموده بود : مردم گناه می کنن من شب تا صبح باید دعا کنم  بگم خدایا بخاطر من ببخششون . این گریه کن حسینه ، او یکی مشکی پوشه حسینه منه ، این برا مادر کتک خوردم گریه کرده ، به خاطره گریه هاش خدایا ببخشش . من هی باید واسطه بشم عذاب برای شما نازل نشه . 

چرا مولا برای ما گریه کنه ما برای او گریه نکنیم ؟ 

جوونی که شب می خوابه بدونه این که نیت کنه نماز صبح بخونه ، اصلا دیگه تفکر نماز تو ذهنش نیست این جوون می تونه بگه من شیعه حجت بن الحسنم ؟ حالا یه وقت یه جوونی شب می خوابه به نیت اینکه صبح پاشه نماز بخونه  صبح پا میشه میبینه آفتاب زده  نیت داشته و خوابیده بیدار نشده ، موبایلشو کوک کرده و بیدار نشده ، ساعت کوک کرده و بیدار نشده خب در روایت داریم النّوم اَخَ الموت ( خواب، برادرِ مرگه). 

طرف می خوابه بدونه این که نیت کنه صبح بلند بشه 2 رکعت نماز بخونه بعدش بگه خدایا به حق این نماز صبح فرج آفامو برسون . این جوون که نه اهل نمازه ، نه اهله خداست ، نه اهله روزست ، می تونه بگه من شیعه مهدی (عج) هستم؟ 

این قلب امام زمانو  تیکه تیکه نمیکنه ؟  دختر شیعه که با یک وضع خاصی می آد بیرون حالا هم که مانتو تموم شد با پیراهن شلوار میان بیرون و هزار نوع آرایش و ....می آن تو جامعه  میتونه بگه من شیعه حجت بن الحسنم ؟ 

گذشت حیا ، اگه یه نصفه حیا هم تو این جامعه بود اونم دیگه نیست . خانومی که بَزَک کرده می آد تو خیابون ، تو کوچه دختری که تا چشمش به نامحرم می افته نیشش تا بنا گوشش بازه با چشاش داره هرزگی می کنه این دختر شیعه قلب امام زمانو نمشکنه ؟ جگرشو آتیش نمیزنه ؟ 

امام زمان از دست کی دلش خونه ؟ از دست مسیحیا یا 4 تا شیعه مثل من و شما  

گریه کنیم بر امام زمان . 

تا کجا گریه کنیم ؟  

تا اونجا که قلب مهدی (عج) رو بدست بیاریم که به گریه هامون ترحم کنه . 

یه کاری کنیم برا امام زمان . 

نماز می خونیم نه یه اللهم کن لولیکی نه یه قنوتی . 

هیچ ...  هیچ...  هیچ به کجا؟!! 

اونا که نماز می خونن نمازشون بوی امام زمان رو نمیده .نذر ها رو نگاه کنید چند تا سفره برا فرج امام زمانه ؟ چند تا سفره پهن می کنن برای خونه دار شدن ؟ برای ماشین دار شدن ، برای بچه دار شدن ، برای ادا شدن قرضشون ؟ 

خودمون که دعا می کنیم چند تا دعا برای حجت بن الحسن داریم؟ 

امام زمان توی این دله ما غریبه ، تو خونه ما غریبه . 

به بچه هامون دعای فرج یاد دادیم ؟ شعر هایی که توی تلویزیون و فلان جا و فلان جا می خونن رو همه رو حفظه . همه رو. 

تمام خواننده ها و فوتبالیست ها رو می شناسه، همه برنامه ها رو میبینه . 

می دونه شنبه کانال یک چی داره ، دوشنبه چی داره ، جومونگ ساعت چنده ؟ تکرارش ساعت چنده ؟ 

همه حواسا رفته تو این جعبه جادو ولی دختر و پسرمون  خبر داره امام زمان کیه ؟ قراره کی بیاد ؟ چرا نمیاد؟ این قدر که سریالا رو دنبال می کنیم ببینیم آخرش چی میشه وقتی هم نبینیم از 100 نفر می پرسیم چی شد؟ پرسیدیم این جمعه چه خبر ؟ از امام زمان چه خبر ؟ به اندازه یه سریال برای امام زمان ارزش قائلیم ؟ به اندازه یه مسابقه فوتبال  که کی برد کی باخت برای امام ارزش قائلیم ؟ 

 مگر شیعه نیستیم ؟ از کی سوال کردیم ؟ پیش کی رفتیم ؟ کجا دنباله امام زمانمون گشتیم؟ 

خدا رحمت کنه آیت الله حلوی را .حاج شیخ محمود حلوی منبراش دربست ماله امام زمان بود . می مرد برای امام زمان .شیخ محمود حلوی گریه می کرد ، بردهانش میزدو می گفت : امام زمان منو ببخش جامعه منو به اینجا رسونده که این مثال رو بزنم و ناله کنان می گفت : ای وای بر من از بی تفاوتی مردم ، یه مرغ یا یه بوقلمون اگه تو حیاط خونت باشه یه روز بیای ببینی نیست و احتمال بدی در باز بوده رفته بیرون تا کجا دنبالش میری ؟ از همسایه ها می پرسی بوقلمون منو ندیدید ، مرغ منو ندیدید. میای سر کوچه از مغازه دار ها می پرسی کل محل رو می گردی که مرغتو پیدا کنی . 

چند سالمونه ؟ 20 سال ، 30 سال ، 50 سال ؟ 30 ساله  نمیدونیم امام زمانمون کجاست ؟ کجا دنبالش گشتیم ؟ 

چرا دلامون رو دادیم به دنیا و خالی کردیم دلامونو از عشق پسر فاطمه . به اندازه یک چک سفید امضاء اگه تو خونه گم کنیم تا صبح خوابمون نمیبره تا حالا به فکر امام زمان بودیم؟ امام زمان رو اندازه یه  دسته چک قبول کنیم اندازه یه سند خونه که اگه گم بشه همه جا رو زیر و رو می کنیم . 

ای داد بی داد !!! 

امام زمان دلش ازدست من و شما خونه . 

ولی خوش به حاله اونایی که بلند میشن یابن الحسن میگن ، میشینن یابن الحسن میگن .   روایت داریم جوونای خوب آخرالزمان شب که می خوان بخوابن با وضو می خوابن ، روبه فبله می خوابن ، اگه بدونن شب برای نماز شب بیدار نمی شن سر شب نماز شبشونو می خونن و می خوابند . موقع خواب می گن : امام زمان خودمونو به تو سپردیم .امام زمان میشه شب دست مبارکتو رو سینم بزاری تکونم بدی بیدارم کنی من یه لحظه جمالتو ببینم .با عشق بازی با حجت بن الحسن زندگی می کنند. در روایت هست هرکس در قنوت نمازش دعا برای فرج بخونه 90 چیز گیرش می آد . 

(سند این روایت در کتاب موعود نامه آقای تونه ای آمده) . 

تا دستمونو بالا میگیریم میگیم : اللهم کن لولیک، امام زمان هم دستشو بلند میکنه می گه : خدایا بخاطر من مهدی این جوون هرچی می خواد بهش بده . 

جوون امام زمانی وقتی می خواد از خونه بیرون بره می گه یا صاحب الزمان خودمو به تو سپردم .آقا خودت که می دونی زنها امروز در جامعه چه می کنن ، آقا خودت می دونی که تو این دانشگاها چه خبره ، آقا خودت که می دونی هرکی بخواد ایمانشو حفظ کنه سخته . آقا من نمی خوام گناه کنم تو کمکم کن ، تو دست منو بگیر . 

اگه خودمونو به امام زمان بسپاریم امام دستمونو می گیره، اگه نخوایم گناه کنیم دستمونو میگیره . می دونید ما چوب کجا رو می خوریم چوب اینو می خوریم که زیگ زالی حرکت می کنیم ، صاف نیستیم . روضه میایم گریه میکنیم ، هر مجلسی میریم به گناه آلوده میشیم .با نماز خون خوش و بش داریم ولی با ربا خور و نزول خور هم مراوده می کنیم ، با نماز شب خون می شینیم التماس دعا می گیم و لی با .... 

یه رنگ نیستیم برای اینه که چوب می خوریم ، یه جور باشیم ، یه رنگ باشیم ، خودمونو دست یکی بدیم . 

امام زمانی باشیم ، امام زمانی که شدیم رفیقامونو امام زمانی انتخاب می کنیم ، قیافمونو امام زمانی درست می کنیم ، نگاهامونو امام زمانی تنظیم می کنیم ، حرفامونو امام زمانی قرار می دهیم ، سر سفره امام زمانی میشینیم ، کارامون کارای امام زمانی میشه .

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

یه جور باشیم . یه رنگ باشیم . 

ما یه جور نیستیم ، ما همه رو می خواهیم داشته باشیم ، با اونی که تو دانشگاه هزار کار می کنه رفیقیم ، با اونی که حیا و غیرت و عفت نداره رفیقیم ، در مقابل با دانشجوی بسیجی هم رفیقیم با دانشجوی مومن و مذهبی هم رفیقیم ، با بچه فرهنگیاشم رفیقیم . هم این ور می آیم هم اون ور میریم برای این هست که رشد نمیکنیم . 

یه رنگ باشیم ، یه جور باشیم ، یه راه رو طی کنیم . 

یا زنگی زنگ، یا رومی روم ، والا به هیچ جا نمیرسیم . 

دور و بر امیر المومنین رو ببینید کیا بودن . ابوذر ، کمیل ، رشیر حجری، سلمان ، مقداد . حالا دور و بری های معاویه چی ؟ یزید ، امر و عاص ، مروان و .... 

اون ور همه گُلا ، اینور همه خار ها . نمیشه آدم پشت علی (ع) نماز بخونه بعد بره سر سفره معاویه افطار کنه، نمیشه ،  نمیشه در عین واحد یجا هم روشن باشه هم تاریک ، نمیشه یه جا هم سفید باشه هم سیاه ، نمیشه 

 

 

 

 

 

اگه حسین رو قبول داریم در خونه یزید چه کار می کنیم؟ ما که تابلوی علی بالای سرمونه چرا مثل معاویه معامله  می کنیم ؟

 

 یه جور باشیم ، یه رنگ باشیم ، یه راه رو طی کنیم .  

یازنگی زنگ ، یا رومی روم 

  والا به هیچ جا نمیرسیم

 

منبع لاهوتیان

 



:: موضوعات مرتبط: معصومین، دین و اندیشه، ،
:: برچسب‌ها: غریب آشنا, آقا امام زمان(عج), مسجد حجت ابن الحسن (عج), قلب مهدی (عج) بدست بیاریم, ,
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : سه شنبه 30 خرداد 1391

صفحه قبل 1 2 صفحه بعد

برنامه های هفتگی مسجد

 

266.jpg

 

 

                  

 حجت الاسلام و المسلمین حمید شیوایی

   مدیریت و امام جماعت مسجد



:: موضوعات مرتبط: آشنایی با مسجد، برنامه های هفتگی مسجد، مذهبی، سیاسی، معصومین، دین و اندیشه، خداشناسی ، ،
:: برچسب‌ها: , مسجد, حجت, ابن, الحسن, (عج), برنامه, مسجد, مسجد, سلسبیل, مدیریت و امام جماعت مسجد حجت ابن الحسن (عج) , حجت الاسلام و المسلمین حمید شیوایی, برنامه های هفتگی مسجد,
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : جمعه 26 خرداد 1395