مسجد خیابان رودکی تهران (سلسبیل)

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 24 صفحه بعد

برنامه های هفتگی مسجد

 

266.jpg

 

 

                  

 حجت الاسلام و المسلمین حمید شیوایی

   مدیریت و امام جماعت مسجد



:: موضوعات مرتبط: آشنایی با مسجد، برنامه های هفتگی مسجد، مذهبی، سیاسی، معصومین، دین و اندیشه، خداشناسی ، ،
:: برچسب‌ها: , مسجد, حجت, ابن, الحسن, (عج), برنامه, مسجد, مسجد, سلسبیل, مدیریت و امام جماعت مسجد حجت ابن الحسن (عج) , حجت الاسلام و المسلمین حمید شیوایی, برنامه های هفتگی مسجد,
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : جمعه 26 خرداد 1395

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 24 صفحه بعد

فرارسيدن تاسوعا و عاشوراي حسيني تسليت باد(اطلاعيه برگزاري نماز ظهر عاشورا)

 

السلام عليک يا اباعبدالله الحسين (ع)

فرا رسیدن ایام غم بار و جانسوز تاسوعا و عاشورا و شهادت سالار شهیدان و سرور آزادگان امام حسین (ع) و یاران با وفایش بر مسلمانان و شیفتگان آن حضرت تسلیت و تعزیت باد.

 

 

امام حسین علیه السلام فرمودند: إنَّ شِیعَتَنا مَن سَلمَت قُلُوبُهُم مٍن کلِّ غَشٍّ وَ غِلٍّ وَ دَغَلٍ .

بدرستی که شیعیان ما قلبشان از هرناخالصی و حیله و تزویر پاک است.

 (فرهنگ سخنان امام حسین ص/ 476)

نتیجه تصویری برای نماز ظهر عاشورا

در آستانه فرا رسیدن عاشوراي حسيني و در راستای تعظیم شعائر اسلامی و ابلاغ پیام ها و عبرت های حماسه حسینی، نماز ظهر عاشورا با حضور عزاداران به امامت حجت الاسلام والمسلمين شيخ حميد شيواي در خيابان رودكي (بازار سلسبيل تهران) مقابل مسجد حجت ابن الحسن (عج) برگزار می شود.
بر اساس این گزارش، در اطلاعیه ستاد برگزاري نماز ظهر عاشورا از تمام عزاداران و عاشقان اباعبدا.. الحسین (ع)، هیئات مذهبی و مردم متدین برای شرکت در این مراسم باشکوه و پرفیض دعوت شده است.
در این اطلاعیه اظهار اميدواري شده است که مسئولان هیات ها و مداحان، خطبا و مبلغین و سایر همشهريان عزادار با نصب العین قرار دادن فتاوا و رهنمودهای مقام معظم رهبري و مراجع تقلید، حماسه زیبای دیگری از شور و هیجان همراه با تعقل و معرفت به اهداف والای اسلام و اهل بیت (ع) را در ایام محرم به خصوص اقامه نماز باشکوه ظهر عاشورا خلق کنند.
در پایان در صورت نامساعد بودن هوا، نماز ظهر عاشورا در مسجد حجت ابن الحسن (عج) برگزار می شود.

 

تبليغات مسجد حجت ابن الحسن (عج)

 



:: موضوعات مرتبط: مذهبی، سیاسی، دین و اندیشه، خداشناسی ، ،
:: برچسب‌ها: نماز, نماز ظهر عاشورا, اطلاعیه, مسجد, حجت, ابن, الحسن, عاشورا, تاسوعا, اطلاعيه برگزاري نماز ظهر عاشورا, فرار رسيدن تاسوعا و عاشوراي حسيني تسليت, , حمید داودی راد,
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : یک شنبه 7 مهر 1396

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 24 صفحه بعد

اهداف قيام عاشورا در كلام امام حسين(علیه السلام)‏

اهداف و زمينه هاي قيام عاشورا در كلام امام حسين(ع) ‏


قيام امام حسين(ع) داراي ابعاد مختلفي است كه در اين ميان زمينه ها و دلايل شكل گيري اين نهضت عظيم از اهميت ويژه اي برخوردار است.تبيين علت هاي قيام عاشورا همواره الهام بخش مسلمانان و به ويژه شيعيان در اعصار متمادي بوده است.

براي بررسي دلايل قيام حضرت سيدالشهدا(ع) بايستي ويژگي هاي دوره امامت آن حضرت مورد توجه قرار گيرد،آنچه مسلم است دوران امامت حسين بن علي(ع) را مي توان به دو بخش دوره حاكميت معاويه و حكومت يزيد تقسيم كرد.

"در حقيقت در زمان امام حسين(ع)انحراف از اصول و موازين اسلام كه پس از رحلت رسول خدا(ص) آغاز و در زمان عثمان خليفه سوم گسترش يافته بود به اوج خود رسيد.در اين دوره معاويه كه سالها به عنوان استاندار در منطقه شام حكومت كرده و موقعيت خود را كاملا تثبيت نموده بود،به نام خليفه مسلمين سرنوشت و مقدرات كشور اسلامي را در دست گرفته و حزب اموي را بر امت اسلام مسلط ساخته بود."1

چرا سيد الشهدا(ع)در دوره معاويه قيام نكرد 
"امام حسين(ع) اگر در زمان معاويه قيام مي كرد،معاويه مي توانست از پيمان صلحي كه با امام حسن(ع) امضا كرده بود،براي متهم ساختن امام حسين(ع)بهره برداري كند،زيرا همه مردم مي دانستند كه امام حسن و امام حسين(ع) متعهد شده اند تا زمانيكه معاويه زنده است سكوت كنند.البته لازم به يادآوري است كه امام حسين(ع) معاهده با معاويه را پيماني لازم الوفاء نمي دانست،زيرا اين عهدنامه تحت فشار و اجبار و در شرايطي صورت گرفته بود كه بحث و گفتگو فايده اي نداشت،به علاوه معاويه خود آن را نقض كرده بود و محترم نمي شمرد.اما با وضعيت آنروز جامعه اسلامي اگر امام حسين(ع)عليه معاويه قيام مسلحانه مي كرد،معاويه مي توانست از آن به عنوان يك شورش غير موجه و برخلاف مفاد پيمان سوء استفاده كند."2

عامل ديگري كه مانع قيام حضرت در زمان معاويه بود،ظاهرسازيهاي اين خليفه اموي است.اگرچه معاويه عملا اسلام را تحريف كرده بود،اما اين مطلب را به خوبي درك مي كرد كه چون به نام دين و خلافت اسلامي حكومت مي كند،بايد به اعمال خود رنگ ديني داده و مردم را فريب بدهد. 
با اين حال امام حسين(ع) به رغم موانعي كه ذكر شد در دوره حكومت معاويه نيز چندين بار به صورت علني در برابر رفتارهاي اين حاكم جائر بني اميه ايستاد و مبارزه كرد.معاويه در اواخر عمر خود مي كوشيد تا با بيعت گرفتن از بزرگاني همچون حسين بن علي(ع) و ابن عباس مساله وليعهدي يزيد را تثبيت كند،وي در ديداري كه با امام حسين(ع) در مدينه داشت اين مساله را مطرح كرد كه حضرت در سخناني به شدت با آن مخالفت كرده و با برشمردن خصوصيات زشت يزيد، وي را فاقد صلاحيت حكومت مي داند.

از ديگر اقدامات حضرت در برابر معاويه،سخنراني افشاگرانه در مراسم حج است. در اين خطبه كه يك يا دو سال پيش از مرگ معاويه و در حضور بزرگاني از صحابه و تابعين ايراد شده است،امام(ع) اينچنين در برابر معاويه موضع مي گيرد: 
"...ديديد كه اين مرد زورگو و ستمگر(معاويه)با ما و شيعيان ما چه كرد؟من در اينجا مطالبي را با شما در ميان مي گذارم،اگر درست بود آنرا تصديق و اگر دروغ بود تكذيب كنيد.سخنان مرابشنويد و گفتار مرا بنويسيد،وقتي كه به شهرها و ميان قبايل خود برگشتيد با افراد مود اطمينان و اعتماد در ميان بگذاريد و آنان را به رهبري ما دعوت كنيد،زيرا مي ترسم اين موضوع(رهبري امت توسط اهل بيت)به دست فراموشي سپرده شود و حق نابود و مغلوب گردد"3 
سخناني كه حضرت در اين خطبه مطرح مي كند اگر چه در زمان معاويه است اما در حقيقت مي تواند موضع امام (ع) را در برابر حاكم اموي مشخص كند، زيرا حضرت صريحا حكومت را حق خود و اهل بيت ذكر مي كند.

اقدام ديگر امام(ع)در دوره معاويه ضبط اموال كاروان بيت المالي بود كه از يمن به سوي شام حركت مي كرد.حضرت اموال ضبط شده بيت المال را ميان مستمندان تقسيم كرد و در نامه اي به معاويه از سياست هاي وي به شدت انتقاد كرد. 
به هرحال دوران معاويه به پايان مي رسد و با روي كارآمدن يزيد وضع تغيير مي كند.قيام و نهضت عظيم امام حسين(ع)در دوره اي آغاز مي شود كه يزيد به حكومت رسيده و با ارايه چهره اي زشت ،شرايط خاصي را ايجاد كرده است. 
مرحوم شيخ مفيد(ره)در كتاب ارشاد وضعيت پس از مرگ معاويه را اينگونه توصيف مي كند: 
"پس از مرگ معاويه و پايان دوره سازشي كه اجازه نمي داد امام حسين (ع)اظهار امامت نمايد و پرده از روي كار ولايت خود بردارد،حسين(ع)به اندازه اي كه ممكن بود اظهار دعوت كرد و هر وقتي كه موقعيتي به دست مي آورد حق الهي خود را براي آنها كه بي خبر بودند آشكار مي ساخت،تا اينكه ياراني پيدا كرد و بعد از اين مردم را به جهاد در راه خدا دعوت نمود و خود را براي قتال با دشمنان حق آماده ساخت...."4

فساد علني دستگاه حكومت يزيد 
يزيد كه جواني ناپخته،شهوتران و هوسباز و بيخرد و خوشگذران و فاقد هرگونه صلاحيتي براي اداره امور مسلمين بود،پس از اينكه به قدرت رسيد به صورت علني تظاهر به فسق و فجور مي كرد و مقدسات و احكام اسلامي را به راحتي زيرپا مي گذاشت.به قدرت رسيدن يزيد زمينه را براي قيام امام حسين(ع)فراهم كرد و جاي هيچ گونه ترديد را باقي نگذاشت. 
براي روشن شدن دلايل و علل قيام امام حسين(ع)مي توان به بيانات و تقريرات آن حضرت در مقاطع مختلف رجوع كرد.

امتناع از بيعت با خليفه فاسق 
يزيد در نامه اي به وليد بن عتبه فرماندار مدينه از او مي خواهد كه از امام حسين(ع)براي وي بيعت بگيرد و در غير اينصورت سر از بدن حسين(ع) جدا كند.حضرت در پاسخ به خواسته وليد اينگونه با وي سخن مي گويد: 
"انا اهل بيت النبوه و....و يزيد رجل فاسق شارب الخمر،قاتل النفس المحرمه،معلن بالفسق ليس له هذه المنزله و مثلي لا يبايع مثله و... 
ما از خاندان نبوت و رسالتيم، خانداني كه خانه آنها محل رفت و آمد فرشتگان است و خداوند به خاطر ما همه چيز را آغاز كرد و همه چيز را پايان مي بخشد. اما يزيد، مردي فاسق و شرابخوار و قاتل است و آشكارا جنايت و گناه مي كند و مثل من با مثل او بيعت نخواهد كرد." 5 
امام حسين (ع) در جاي ديگر هنگاميكه مروان از حضرت مي خواهد تا با يزيد بيعت كند، در پاسخ به وي مي فرمايد: 
"انا لله و انا اليه راجعون و علي الاسلام السلام اذقد بليت الامه براع مثل يزيد و لقد سمعت جدي رسول الله (ص) يقول: الخلافة محرمة علي آل ابي سفيان. 
ديگر بايد بر اسلام سلام داد (و بايد با آن وداع كرد) زيرا امت دچار زمامداري همانند يزيد گرديده است! و من از جدم رسول خدا (ص) شنيدم كه مي فرمود: خلافت بر خاندان ابوسفيان حرام است"6

امام معصوم شايسته رهبري جامعه 
در همين راستا حضرت در مراحل مختلف سفر خود علاوه بر اينكه به ظلم و ستم بني اميه اشاره مي كند، رهبري جامعه را شايسته اهل بيت(ع) مي داند، حضرت در مواجهه با سپاه حر در نزديكي كربلا پس از اقامه نماز عصر خطبه اي به اين مضمون مي خواند: 
" اي مردم اگر از خدا مي هراسيد و حق را براي صاحب حق مي دانيد كاري كنيد كه هرچه بهتر و بيشتر خشنودي خدا را بدست آوريد و ما آل محمد (ص) شايسته تريم بر امر ولايت (مردم) از عده اي كه مدعي امامت و ولايت بر شما هستند، زيرا آنان جز ستم و دشمني كار ديگري با شما نمي كنند و اگر از امامت ما بر خود كراهت داريد و حق ما را نشناخته و اكنون رأيتان بر خلاف اظهار نامه ها و فرستادگانتان مي باشد من از تصميم خود منصرف مي شوم." 7

البته در اينجا به نظر مي رسد منظور حضرت از انصراف، به واقع منصرف شدن از حركت به سوي كوفه است و نمي توان اينگونه برداشت كرد كه امام (ع) از تصميم خود بر قيام عليه حكومت فاسد يزيد منصرف شده است،زيرا سخنان حضرت درباره لزوم امر به معروف و نهي از منكر و پرداختن به حق، گواهي بر اين مدعاست. 
امام حسين (ع) در كربلا نيز حقانيت خود و باطل بودن دشمنان را در سخناني تصريح مي كند، آنجا كه خطاب به سپاه ابن زياد مي فرمايد: 
" چه شده عليه من قيام كرده و دشمنان مرا ياري مي نماييد؟ سوگند به خدا اگر مرا بكشيد، حجت خدا را كشته ايد و بدانيد در ميان جابلقا و جابرسا (در روايت آمده خداوند اين دو شهر را در شرق و غرب عالم خلق نموده است) به جز من پسر پيغمبري كه حجت خدا بر خلقش باشد، وجود ندارد."8

ايستادگي در برابر ظالم 
حضرت ابا عبدالله الحسين عليه السلام در منزلي به نام بيضه خطاب به اصحاب خود و سپاهيان حر،انگيزه قيام خود را لزوم مقابله با حكومت ظالم و جائر مي داند و اظهار مي دارد: 
"ايها الناس، ان رسول الله (ص) قال : من رأي سلطاناً جائراً مستحلاً لحرم الله، ناكثا لعهد الله، مخالفاً لسنة رسول الله (ص)، يعمل في عباد الله بالاثم و العدوان، فلم يعير (يغير) عليه بفعل و لا قول كان حقاً علي الله ان يدخله مدخله.... ألا و انّ هؤلاء قد لزوموا طاعة الشيطان و تركوا طاعة الرحمن و اظهروا الفساد و عطلو الحدود و استاثروا بالفيء و أحلو حرام الله و حرموا حلاله و انا احق من غير.

اي مردم! رسول خدا (ص) فرمود: هركس (مسلماني) سلطان ستمگري را ببيند كه حرام خدا را حلال شمرده و عهد خدا را مي شكند، خلاف سنت رسول خدا رفتار ميكند و در ميان بندگان خدا به گناه و ستم عمل مي كند، ولي او (شخص مسلمان) سكوت اختيار كند و نه از راه كردار و نه از راه گفتار او(سلطان ستمگر) را سرطنش نكند و در مقام انكار و عيب گويي بر نيايد، بر خداوند است كه او (مسلمان سكوت اختيار كرده) را به كيفر و سزاي همان ستمگر (آتش جهنم) محكوم كند. 
آگاه باشيد كه اين طائفه ستمگر و حكام جائر بني اميه، پيوسته از شيطان پيروي نموده و طاعت او را بر خو لازم دانستند و اطاعت رحمان را ترك گفتند و زشتي و فساد را ظاهر نمودند و حدود خدا را تعطيل كردند و غنائم و فيء را كه متعلق به همه مسلمين است اختصاص به خود دادند و حرام خدا را حلال شمردند و حلال خدا را حرام شمردند. و من از غير خودم سزاوار ترم (به جلوگيري از اين امور و نهي كردن از آنها و زمام امور مسلمانان را به دست گرفتن، تا به احكام قرآن و سنت رسول الله عمل شود)" 9

نكته مهم خطبه فوق اين مطلب است كه حضرت علاوه بر نهي نمودن و بر حذر داشتن مردم از سكوت در برابر ظلم و ستم (كه محور اصلي خطبه است) براي چندمين بار در سخنان خود به فساد و تباهي حكومت بني اميه و حق امام (ع) بر حاكميت و ولايت مسلمين تأكيد دارد و در حقيقت سه دليل مهم از مجموع دلايل قيام عاشورا در اين خطبه تشريح شده است. 
امام(ع) از ابتداي حركت از مكه به سوي كوفه همراهان و اصحاب خود را براي جانفشاني آماده ساخته بود، حضرت در سخنراني مشهوري كه پيش از خروج از مكه ايراد مي نمايد، حاضران را از عزم خود مبني بر ايستادگي مقابل ظلم تا پاي جان باخبر مي سازد، امام حسين (ع) مي فرمايد: 
"......خطّ الموت علي ولد آدم مخط القلاده علي جيد الفتاه و ما أولهني الي اشتياق أسلا في اشتياق يعقوب الي يوسف ..... 
من كان باذلاً فينا مهجتة و موطناً علي لقاء الله نفسه فليرحل معنا فاني راحل مصبحاً ان شاء الله 
مرگ همچون گردن بند بر گردن دختران جوان كشيده و بسته شده است و من به ديدار نياكان خود مشتاقم ، آن چنان اشتياقي كه يعقوب به ديدار يوسف داشت. 
از قبل براي من قتگاهي انتخاب شده كه بايد به آنجا برسم. گويا مي بينم بند بند بدنم را گرگ هاي بيابان بين نواويس و كربلا از هم جدا مي كنند و شكم هاي گرسنه خود را سير و انبان هاي خالي خود را پر مي نمايند. از آنچه با قلم تقدير و سرنوشت نوشته شده است، گريزي نيست. ما خاندان رسالت به آنچه موجب رضا و خشنودي حق است راضي هستيم. و در برابر امتحانات و بلاهاي او شكيبا و صابريم و خدا پاداش صابرين را به صورت كامل به ما عنايت خواهد كرد. هرگز پاره هاي تن رسول خدا از او جدا نمي گردد، بلكه در بهشت برين و حظيره القدس گرداگرد او جمع مي شوند، و چشم رسول به ديدار آنها روشن مي شود و وعده او بوسيله خاندانش تحقق مي پذيرد. 
حال هر يك از شما كه آماده جانباري و فدا كردن خون خويش در راه ما است و خود را براي ديدار خداوند آماده كرده است با ما همسفر شود كه من ان شاء الله صبحگاهان حركت خواهم كرد." 10

ذلت وفرمانبرداري فرومايگان ممنوع 
حضرت در روز عاشورا نيز مسأله ايستادگي در برابر ظالم را بدين شكل بيان مي دارد: " آگاه باشيد زنازاده پسر زنازاده مرا بين دو كار مخير گردانيد: شمشير كشيدن يا خواري چشيدن، و دور باد كه به ذلت تن دهيم كه خدا و رسولش و مؤمنان بر ما نمي پسندند، و دامن هاي پاك و پاكيزه و سرهاي پرحمّيت و جان هاي والايي كه فرمانبرداري فرومايگان را بر كشته شدن با افتخار ترجيح ندهند. بدانيد كه من با اين خانواده ام با اين كه تعداد كمي هستند و ياوري ندارم با شما مي جنگم" 11 
و باز هم حضرت پس از شهادت جمعي از ياران خود در ميدان جهاد مي فرمايد:"...خشم الهي بر امتي كه براي كشتن فرزند پيامبر خود متحد و هماهنگ شدند، شدت گرفته است. سوگند به خدا خواسته آنان را نخواهم پذيرفت تا آن هنگام كه به خون خويشتن خضاب كنم و با اين حال خداي خود را ملاقات نمايم." 12 
رجزهاي امام(ع) در هنگام نبرد نيز گوياي همين مطلب است، حضرت در اين جايگاه نيز ذلت در برابر ظالمان را بر نمي تابد آنچنانكه فرياد مي زند: 
"القتل اولي من ركوب العار. كشته شدن از زندگي با ننگ و عار بهتر است."13

اصلاح امور امت اسلام 
يكي از مهمترين مستنداتي كه مي توان در بررسي اهداف قيام حسين (ع) به آن مراجعه نمود وصيتنامه حضرت است. در روايت آمده كه امام (ع) هنگاميكه مي خواستند از مدينه منوره به سوي مكه حركت كنند، وصيت نامه اي نوشته و آن را به خاتم خود ممهور نمودند و سپس آن را به برادر خود محمد بن حنفيه تسليم كردند، وصيت نامه مذكور چنين است: 
"بسم الله الرحمن الرحيم، هذا ما أوصي به الحسين بن علي بن ابي طالب الي اخيه محمد المعروف بابن الحنفيه:... اني لم أخرج أشراً و لابطراً و لا مفسداً و لا ظالماً و انما خرجت لطلب الاصلاح في امه جدي محمد صلي الله عليه و آله، أريد أن آمربالمعروف و أنهي عن المنكر و أسير بسيره جدي و سيره أبي علي بن ابي طالب عليه السلام. 
...اين وصيت حسين بن علي بن ابي طالب است به برادرش محمد بن حنفيه:...... من خروج (قيام) نكردم از براي هوسراني و نه از براي استكبار و خود خواهي و سركشي، و نه از براي فساد و خرابي و نه از براي ظلم و ستم و بيدادگري! بلكه خروج (قيام) من براي اصلاح امت جدم محمد (ص) مي باشد. 
من مي خواهم امر به معروف و نهي از منكر نمايم و به سيره و سنت جدم و آئين و روش پدرم علي بن ابي طالب رفتار كنم. پس هر كه مرا بپذيرد و قبول كند پس خداوند سزاوار تر است به حق و هر كه مرا در اين امر رد كند، پس من صبر و شكيبايي پيشه مي گيرم تا آنكه خداوند ميان من و ميان اين جماعت حكم به حق فرمايد:.."14 
آنچنانكه مي بينيم حضرت در اين وصيت نامه هدف خود را از قيام عليه بني اميه امر به معروف و نهي از منكر و پيروي از سيره پيامبر و علي (ع) عنوان مي دارد، ضمن اينكه اصلاح امور امت اسلامي نيز نخستين مبحثي است كه توسط حضرت در اين وصيت نامه مطرح شده است. به نظر مي رسد مي توان گفت اصلاح امور مسلمانان محور اصلي وصيت نامه امام(ع) است، زيرا مي توان امر به معروف، نهي از منكر و عمل به سيره پيامبر و امير المومنين را نيز در گرو اصلاح جامعه دانست.

احياي سنت نبوي و از بين بردن بدعت ها 
پس از پيامبر اسلام (ص) بدعت هاي بسياري وارد جامعه اسلامي شد و در مقابل بخش قابل توجهي از سنن نبوي به دست فراموشي سپرده شد. 
امام حسين (ع) علاوه بر اينكه در وصيت نامه خود بر مسأله عمل به سنت پيامبر و علي (ع) تأكيد دارد، محو و نابودي بدعت هاي ايجاد شده را نيز امري ضروري مي داند، آنجا كه پس از ورود به مكه نامه اي به سران قبائل بصره فرستاد و طي آن چنين نوشت: 
".... اينك پيك خود را با اين نامه به سوي شما مي فرستم، شما را به كتاب خدا و سنت پيامبر دعوت مي كنم، زيرا در شرايطي قرار گرفته ايم كه سنت پيامبر به كلي از بين رفته و بدعت ها زنده شده است، اگر سخن مرا بشنويد، شما را به راه راست هدايت خواهم كرد." 15 
احياي احكام الهي و ياري ستمديدگان 
از ديگر خطبه هاي چند بعدي امام حسين (ع) در اين خصوص، خطبه اي است كه در لمعات الحسين علامه طهراني (ره) از تحف العقول نقل مي كند. حضرت در اين خطبه علاوه بر اصلاح جامعه (كه به آن پرداخته شد) و احياي سنت پيامبر (ص) چند دليل ديگر را نيز براي قيام خود ذكر مي كند. 
در اين خطبه چنين آمده است: 
"اللهم انك تعلم أنه لم يكن ما كان منا تنافساً في سلطان..... و لكن لنري المعالم من دينك و نظهر الاصلاح في بلادك و يأمن المظلومون من عبادك و يعمل بفرائضك و سنتك و احكامك... 
بار پرودگارا تو مي داني كه آنچه از ما تحققق يافته ( از ميل به قيام و اقدام و امر به معروف و نهي از منكر و نصرت مظلومان وسركوبي ظالمان) به جهت ميل و رغبت رسيدن به سلطنت و قدرت مفاخرت انگيز و مبارات آميز نبوده است. و نه از جهت درخواست زياديهاي اموال و حطام دنيا، بلكه به علت آنست كه نشانه ها و علامت هاي دين تو را ببينم و در بلاد و شهرهاي تو صلاح و اصلاح ظاهر سازيم ،تا اينكه ستمديدگان از بندگانت در امن و امان بسر برند و به واجبات تو و سنت ها و احكام تو رفتار گردد. پس هان اي مردم! اگر شما ما را ياري ندهيد و از در انصاف با ما در نياييد،؛ اين حاكمان جائر و ستمكار بر شما چيره مي گردند و قواي خود را عليه شما بكار مي بندند و در خاموش شدن نور پيغمبرتان مي كوشند...."16

گرايش به حق 
امام(ع) پس از مواجهه با سپاهيان حر، خطبه اي در ميان اصحاب خود ايراد مي كند كه اهميت بسياري دارد. حضرت مي فرمايد: 
"انه قد نزل بنا من الامر ما قد ترون... الا ترون الي الحق لا يعمل به و الي الباطل لا يتناهي عنه... فاني لا اري الموت الا سعاده و الحياه مع الظالمين الا برماً 
اي ياران من! مي بينيد كه چگونه بلا و شدت بر ما وارد گرديده. همانا راه و رسم روزگار وارونه شد و صورت كريه و زشت آن پديدار گرديد، و از نيكويي و معروف چيزي مگر بسيار ناچيز و فريبنده بر جاي نمانده است و بر اين برگشتگي خود ادامه داد، زيستن در اين روزگار سخت ناگوار است. آيا نمي بينيد كه كسي به حق عمل نمي كند و براي باطل انتهايي نيست؟ 
در چنين وضعي يك مرد خدا بايد طالب مرگ باشد و بدون ترديد لقاي پروردگار خود را آرزو كند و من در اين شرايط مرگ را جز سعادت و زندگي با ستمگران و ناپاكان را جز ذلت و ننگ نمي بينم"17 
همانگونه كه مشاهده مي كنيم حضرت در اين سخنراني عمل نكردن به حق و پيشتازي باطل را سخت و ناگوار مي داند. علاوه بر اين همچون ديگر خطب حضرت،در اينجا نيز مسايل ديگري مورد اشاره قرار گرفته كه مقاومت در برابر ستمكاران تا جاي ممكن (كه همان مرگ است) در رأس قرار دارد. 
در پايان مي توان گفت خطابه ها، تقريرات و روايات نقل شده از امام حسين (ع) در رابطه با قيام عاشورا به اندازه اي است كه مي تواند زمينه ها و انگيزه هاي اين حركت عظيم را روشن كند، گو اينكه ممكن است بسياري ديگر از سخنان حضرت به دليل شرايط خاص آن دوره به دست ما نرسيده باشد. 
زمينه ها و اهداف قيام عاشورا در كلام امام حسين (ع) محورهاي متعددي همچون لزوم مقابله با ظالمان، احياي سنت پيامبر (ص)و ائمه (ع)، امر به معروف و نهي از منكر، اصلاح امور مسلمين، عمل به حق، فساد دستگاه حكومتي و شخص يزيد بن معاويه را در بر مي گيرد. امام (ع) در برخي خطبه ها چندين دليل و انگيزه را مطرح مي سازد و در برخي روايات نيز محور قيام را بر مسأله اي خاص استوار مي سازد. 
مسأله مهم ديگري كه مي توان به آن پرداخت،‌مقوله دعوت مردم كوفه از امام حسين (ع) است. در تاريخ آمده كه اهل كوفه پس از اينكه از بيعت نكردن امام با يزيد و خروج آن حضرت از مدينه مطلع شدند نامه ها و پيك هاي خود را به سوي مكه روانه ساختند، ضمن اينكه حضرت پيش از دريافت دعوت نامه هاي كوفيان حركت انقلابي خود را با امتناع از بيعت و عزيمت به سوي مكه آغاز نمودند و علاوه بر آن وصيت نامه امام حسين (ع) كه حاوي مباحث مهمي از دلايل قيام ايشان است پيش از دعوت كوفيان نوشته شده است. بنابراين عامل دعوت اهل كوفه اهميت كمي داشته و استاد شهيد مطهري نيز در حماسه حسيني بر اين مسأله تأكيد دارد. 18 
حضرت همچنين هنگام حركت به سمت مكه، كه خبري از نامه هاي كوفيان نبود، آيه اي از سوره قصص را تلاوت مي كند كه مي تواند از آغاز حركتي انقلابي خبر دهد. حضرت اين آيه را تلاوت مي كند: 
" فخرج منها خائفاً يترقب قال رب نجني من القوم الضالمين 
موسي از شهر خارج شد در حالي كه ترسان بود و هر لحظه در انتظار حادثه اي، عرض كرد پروردگارا مرا از اين قوم ظالم رهايي بخش."19 
شرايط دوران امامت حضرت سيد الشهدا(ع) به شكلي بود كه تمامي زمينه هاي لازم براي قيامي اينچنين مهيا بود و حضرت نيز توانست از اين شرايط بهترين استفاده و نفع را براي اسلام به ارمغان بياورد. آنگونه كه پس از قيام عاشورا، نهضت هاي متعددي شكل گرفت و ديري نپاييد كه حكومت بني اميه نابود شد. 
مسأله مهم ديگري كه در اين ميان مطرح است و مي تواند مورد توجه قرار گيرد، اين است كه حضرت چندين مرتبه در سخنان خود به حق امام معصوم در اداره جامعه اشاره مي كند و خود را شايسته تر از هر كس بر رهبري امت اسلام مي داند، به واقع بايد گفت شكل گيري حكومت اسلامي با رهبري امام معصوم (ع) مي توانست زمينه ساز بهره مندي بيشتر جامعه اسلامي از نتايج اين قيام باشد،عليرغم اينكه پيامدها و دستاوردهاي اين نهضت خونين در تاريخ اسلام بي نظير است.


پى نوشت‌ها : 
1-سيماي پيشوايان در آيينه تاريخ، مهدي پيشوايي، مؤسسه انتشارات دارالعلم، ص 41 
2-همان ص 43 و ص44 
3-همان ص46 - تحف العقول، ص 237-239، چاپ دفتر انتشارات جامعه مدرسين، قم 
4-الارشاد، شيخ مفيد، ترجمه محمد باقر ساعدي خراساني، انتشارات اسلاميه، ص372 
5-لهوف، سيد ابن طاووس، ترجمه عليرضا رجايي تهراني، انتشارات نبوغ ص42 
6-همان ص44 
7-الارشاد،ص428 
8-همان، ص369 
9-لمعات الحسين (ع)، علامه سيد محمد حسين حسيني طهراني‌،انتشارات علامه طباطبايي، مشهد مقدس، ص54 و نفس المهموم، محدث قمي (ره)، ص115 
10-لهوف،ص88 
11-همان، ص135 
12-همان، ص139 
13-همان، ص 161 
14-لمعات الحسين، ص16، نفس المهموم ،محدث قمي، ص 45،‌مقتل الحسين خوارزمي ج1 ، ص188 
15-سيماي پيشوايان در آيينه تاريخ ص55، مقتل الحسين، ابو مخنف، تحقيق حسن غفاري، قم، ص17 
16-لمعات الحسين ص13، تحف العقول، ص239 
17-لهوف، ص108، نفس المهموم، محدث قمي ص116 
18-رجوع كنيد به حماسه حسيني، استاد شهيد مطهري، جلد سوم 
19-سوره قصص، آيه 21، الارشاد ص377


منبع: خبرگزاري فارس


:: موضوعات مرتبط: مذهبی، سیاسی، معصومین، دین و اندیشه، خداشناسی ، زندگینامه امامان، ،
:: برچسب‌ها: قیام عاشورا, امام حسین(ع), اهداف و زمينه هاي قيام عاشورا در كلام امام حسين(ع)‏, امام معصوم شايسته رهبري جامعه, فساد علني دستگاه حكومت يزيد, مسجد حجت ابن الحسن(عج), حمید داودی راد, مسجد حجت, مسجد حجت ابن الحسن, ,
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : شنبه 7 مهر 1396

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 24 صفحه بعد

آغاز ماه محرم و ایام حسینی

 

 

نتیجه تصویری برای محرم

 

 

یک جرعه آفتاب

پیامبر اکرم(ص)

«مرگ حسین(ع) آتشی در دل مؤمنان انداخته است که هرگز سرد نخواهد شد».[1]

امام حسن(ع)

«آنچه به من می رسد، زهری است که با دسیسه به کامم ریخته می شود، ولی ای اباعبدالله! هیچ روزی مانند روز [مصیبت] تو نیست».[2]

امام رضا(ع)

«بر چون حسین(ع)، باید که گریندگان بگریند؛ زیرا گریستن بر او گناهان بزرگ را می زداید. چون ماه محرم می رسید، کسی پدرم را خندان نمی دید. غم و اندوه بر او چیره بود تا آنکه ده روز می گذشت. روز دهم، روز سوگواری و اندوه و گریه او بود و می فرمود: این روزی است که حسین(ع) در آن کشته شد».[3]

«هرکه در روز عاشورا کسب و کار خود را فرو گذارد، خداوند حاجت های دنیا و آخرت او را برآورده می سازد».[4]

امام صادق(ع)

«روز شهادت حسین(ع)، سوگ ناک ترین روزهاست».

امام صادق(ع) در پاسخ به این پرسش که چرا روز عاشورا سوگ ناک ترین روز نامیده شده است، نه روز رحلت پیامبر و حضرت فاطمه3 و روزشهادت حضرت علی(ع) و امام حسن(ع)، فرمود: «به این دلیل روز شهادت حسین(ع)، سوگ ناک ترین روزهاست که اصحاب کسا؛ این گرامی ترین آفریدگان نزد خدای تعالی، پنج نفر بودند... پس چون حسین(ع) کشته شد، دیگر کسی از اهل کساء باقی نماند که پس از او مایه تسلی خاطر مردم باشد. بنابراین، رفتن حسین(ع)، به منزله رفتن همه آنهاست، چنان که باقی بودن آن حضرت مثل این بود که همه اهل کسا زنده هستند».[5]

 

 

اشاره

عظمت و حرمت محرم

سهیلا بهشتی

محرم، نام نخستین ماه از ماه های دوازده گانه قمری است. علت نام گذاری این ماه به محرم آن بود که در زمان جاهلیت، جنگ در این ماه را حرام می دانستند و روز اول محرم را اول سال قمری قرار می دادند.

بنی امیه در سال 61 هجری، با ریختن خون سیدالشهدا و خاندان و یارانش در این ماه و پدید آوردن حادثه کربلا، احترام ماه حرام را نگه نداشتند.

از آنجا که ماه محرم یادآور حادثه کربلا و عاشوراست، فرا رسیدن آن دل ها را اندوهناک می کند. پیروان و شیفتگان امام حسین(ع) نیز از اول محرم همه جا را سیاه پوش می کنند و به یاد آن امام شهید، به عزاداری می پردازند.

محرم همچون عاشورا، رمز احیای خاطره حماسه های کربلاست. در فرهنگ شیعه، نام محرم با عاشورا، کربلا و امام حسین(ع) آمیخته شده است و با یکدیگر پیوند دارند و گویی محرم جز حسین و کربلا هیچ ندارد. امام حسین(ع) با شهادت، به قرب الهی رسید و این کار بزرگ، چون تابلویی زیبا، برای همیشه در برابر چشمان انسان قرار دارد.

رشد، در پرتو عزاداری

وظیفه پیروان امام حسین(ع) و شیعیان آن حضرت، عمل به سیره و رفتار ایشان است. چراغ فروزانی که اباعبدالله الحسین(ع) روشن کرد، روشنایی بخش راه پیروان او شد. بنابراین، دوستداران و شیفتگان آن حضرت وظیفه دارند با عزاداری و سوگواری برای آن حضرت و یاران باوفایش، این مشعل هدایت را همواره روشن نگه دارند. افزون بر این، عزاداری برای سالار شهیدان از جنبه های دیگر نیز در خور توجه است که عبارتند از:

1. تولّی و تبرّی: تولّی، دوست داشتن دوستان خدا؛ یعنی پیامبر اکرم(ص) و خاندان اوست. تبری نیز به معنای بیزاری جستن از دشمنان خدا؛ یعنی دشمنان پیامبر و خاندان اوست. عزاداری نیز ادای تکلیف تولّی و تبرّی است که از فروع دین و تکالیف شیعه است. اشک ریختن بر حسین(ع)، نوعی بیعت و امضای پیمان دوستی با سیدالشهدا و ابراز تنفر و انزجار از دشمنان و قاتلان آن حضرت است.[6]

2. رشد فردی، اجتماعی و فرهنگی: یکی از آثار و پی آمدهای عزاداری برای

سید شهیدان، ساختن فرد و جامعه بر اساس الگوی عرضه شده امامان معصوم: است؛ عزاداری از روی شناخت و معرفت و رعایت چارچوب های شرعی و عرفی.

انجام دادن این عزاداری، افزون بر اینکه در بعد عاطفی و معرفتی، فرد را به اهل بیت پیامبر(ص) وابسته می کند، فرهنگ زلال اهل بیت: و مذهب شیعه را نیز با معرفت وعاطفه به نسل های بعدی منتقل می کند و این بهترین راه برای حیات فرهنگی مکتب اهل بیت: به شمار می آید.[7]

3. حفظ و ترویج اسلام ناب: عزاداری و گریه بر مصایب سالار شهیدان، موجب زنده نگه داشتن راه و هدف نهضت حسینی است. مجالس عزا، ادامه رسالت پیام رسانان عاشورا؛ یعنی امام سجاد(ع) و حضرت زینب3 است. سوگواری در محرم و گریه بر مظلومیت شهدای کربلا، سلاح همیشه برّانی است با فریاد و اعتراض به ستمگران.[8]

آسیب های عزاداری سالار شهیدان

فرهنگ عاشورا و عزاداری امام حسین(ع) نیز مانند هر پدیده باارزش دیگر دچار آفت ها و آسیب هایی است که در صورت مقابله نکردن عاقلانه با آن ممکن است به فرهنگ پربار عاشورایی آسیب هایی وارد شود. برخی از این آسیب ها عبارت است از:

الف) برخورد عاطفی صرف با مقوله عزاداری: بی شک، عاطفی ترین صحنه ها در تاریخ عاشورا وجود دارد. این بُعد از حادثه عاشورا به دلیل دو عنصر حماسه و زیبایی در کنار عاطفه قوی، آن را اثرگذارتر کرده است. در فرهنگ عامه، بیشتر شاهد پررنگ بودن جنبه تراژیک این حادثه هستیم، به گونه ای که تا حدودی عرصه بر جنبه های حماسی و عرفانی حادثه عاشورا تنگ شده است. متأسفانه در گذر زمان، برای شدت بخشیدن به جنبه عاطفی، داستان ها و مطالبی بدون ربط و سند برای حادثه عاشورا جعل شده است، مانند عروسی حضرت قاسم در روز عاشورا... .[9]

ب) تبدیل شدن عزاداری به عادت: از آنجا که بار عاطفی حادثه عاشورا قوی است، ظرفیت عادت پذیری آن به شدت افزایش می یابد. وقتی موضوعی به عادت تبدیل شود، دیگر برای به جا آورنده آن عمل، تنها انجام دادن آن، هدف خواهد شد و او با این کار تخیله روانی می شود. ازاین رو، انتظار معنادار بودن و پویایی عمل، انتظاری بی معنا خواهد بود.[10]

ج) آمیخته شدن عزاداری با فرهنگ های قومی و ملی: شیوه های عزاداری هر قوم و ملت مانند زبان آنها گوناگون است. بنابراین، باید بکوشیم برای هماهنگ و اصول مند کردن عزاداری سیدالشهدا، براساس فرهنگ یک ملت، با فلسفه و اهداف و روح قیام تناسب ایجاد شود.[11]

د) ضعف دانش و بینش عمومی: کمبود دانش و اندیشه در جامعه، زمینه ساز گسترش انحراف ها، تحریف ها و خرافه هاست. در این زمینه هر چه میزان و سطح تحصیلات افراد جامعه بیشتر باشد، امکان کمتری برای نفوذ اندیشه های نادرست و باطل وجود خواهد داشت. این امر با روحیه پرسشگری، نقادی و نقدپذیری ارتباط بسیاری دارد. بینش بالای جامعه همواره موجب امنیت روانی جامعه و اعتلای جایگاه عالمان و واعظان مصلح و آگاه است.[12]

 

 

 

محرم، درس زندگی

تو هر یک از ماه های خوب خدا، نسیم نعمت و رحمت بر مؤمنان می ورزه. ماه محرم، ماهیه که به ما یاد می ده چگونه زندگی کنیم. آموزه های عاشورا و حرکت بی مانند امام حسین(ع) فقط برای ما مسلمونا نیست، بلکه برای انسان و انسانیته. محرم به ما درس عزت، معنویت، ایثار، حماسه و عرفان می ده.

بعضی آدما زندگی رو در نفس کشیدن و خوردن می دونن؛ این جور زندگی، زندگی حیوانیه، ولی زندگی انسان، متعالی تر و فراتر از خور و خواب و خشم و شهوته.

این زندگی سرشار از ایمان و انسانیت و عزته که دین اسلام به اون حیات و زندگی طیبه و پاک می گه. امام حسین(ع) برای دست یافتن به این زندگی برتر و جاودانه، پذیرای شهادت شد و از بیعت با یزید خودداری کرد. بر این اساس، دیدگاه، هم مرگ و هم شهادت، خیر و سعادته، هم حیات و پیروزی و به فرموده قرآن، «اِحدی الحُسنیین» یکی از دو خوبی. پس شیفتگان حسین(ع) حق دارن نسبت به یاران آن حضرت و شهدای کربلا احساس حسرت کنن و با خود بگن: ای کاش ما هم در کنار شما بودیم و به فوز عظیم می رسیدیم!

 

 

سخن بزرگان

امام خمینی(ره)

«محرم، ماه نهضت بزرگ سید شهیدان و سرور اولیای خداست که با قیام خود در مقابل طاغوت، تعلیم سازندگی و کوبندگی به بشر داد و راه فنای ظالم و شکستن ستم کار را در فدایی دادن و فدایی شدن دانست».[13]

«محرم است. این محرم را زنده نگه دارید! ما هر چه داریم، از این محرم است و از این مجالس. مجالس تبلیغ ما هم از محرم است؛ این قتل سیدالشهداء و شهادت اوست. اگر این مجالس وعظ و خطابه و عزاداری و اجتماعات سوگواری نبود، کشور ما پیروز نمی شد».[14]

«هزار و چهارصد سال است که با این منبرها، با این روضه ها و با این مصیبت ها و با این سینه زنی ها اسلام را حفظ کرده اند».[15]

مقام معظم رهبری

«امام حسین(ع)، از لحاظ عملی درس بزرگی به همه تاریخ اسلام داد و در حقیقت، اسلام را، هم در زمان خودش و هم در هر زمان دیگری بیمه کرد. هر جا فسادی از آن قبیل باشد، امام حسین(ع) در آنجا زنده است، با شیوه و عمل خود دارد می گوید که شما باید چکار کنید. تکلیف این است. لذا باید یاد امام حسین(ع) و یاد کربلا زنده باشد؛ چون یاد کربلا، این درس عملی را جلوی چشم می گذارد».[16]

 

 

 

نکته ها

دلیل نام گذاری مجالس عزای امام حسین(ع) به روضه خوانی، این است که در دوره سلطان حسین بایقرا، از نوادگان تیمور، یکی از دانشمندان وخطبای خوش آواز سبزوار به نام ملا حسین، معروف به واعظ کاشفی به هرات رفت و مورد توجه بزرگان دولت قرار گرفت و شهرت فراوان یافت. او کتابی به نام روضة الشهداء به فارسی درباره واقعه کربلا، برای نواده دختری سلطان حسین بایقرا نوشت. شیعیان در روزهای سوگواری، «روضة الشهدا» را از رو می خواندند و عزاداری می کردند. کسانی که این کتاب را می خواندند، کم کم به مناسبت نام این کتاب، به روضه خوان معروف شدند. به تدریج خواندن روضه از روی کتاب منسوخ شد و در مجالس عزاداری، روضه خوانان آن را از حفظ می خواندند.

در دوره صفویان که برپایی مجالس روضه خوانی عمومیت یافت و در هر کوی و برزنی مجلسی بر پا می شد، گروهی که آواز خوشی داشتند، روضه خوانی را پیشه خود قرار دادند. این دوران، اوج شکوفایی روضه خوانی است.[17]

هر شب از شب های ماه محرم، به یکی از شهیدان یا شخصیت های مرتبط با جریان کربلا اختصاص دارد. این نام گذاری واضع مشخصی ندارد و ذاکران اهل بیت: این نام گذاری را انجام داده اند. ترتیب متعارف شب های دهه اول ماه محرم این گونه است:

شب اول: مسلم بن عقیل؛

شب دوم: ورود به کربلا؛

شب سوم: حضرت رقیه؛

شب چهارم: فرزندان حضرت زینب، حر بن ریاحی و فرزندان مسلم بن عقیل؛

شب پنجم: عبدالله بن حسن، زُهیر و حبیب بن مظاهر؛

شب ششم: قاسم بن حسن؛

شب هفتم: علی اصغر؛

شب هشتم: علی اکبر؛

شب نهم: حضرت عباس7؛

شب دهم؛ امام حسین(ع).[18]

علامه امینی=، صاحب «الغدیر»، با شنیدن مصایب حضرت امام حسین(ع) و اصحاب ایشان با صدای بلند بر مصایب خاندان پیامبر می گریست. بسیار اتفاق می افتاد که اهل منبر و دیگر حاضران و مستمعان نیز از دیدن حال او منقلب می شدند و می گریستند.[19]

آیت الله حاج شیخ عبدالکریم حائری=، دستور می داد پیش از تدریس، کسی قدری ذکر مصیبت حضرت سیدالشهدا بخواند و سپس درس را شروع می کرد. ایشان حتی پس از رسیدن به مرجعیت، در خیابان ها در دسته های سینه زنی و عزاداری شرکت می کرد و مانند مردم عادی بر سر و سینه می زد.[20]

 

 

محرم، خیابان بزرگی است

عالیه محرابی

گُر می گیری، گرمت می شود، گرما زیر پوستت می پیچد و تو سوختن را در سلول های احساست، حس می کنی. دماسنج دلت را که نگاه کنی، گرمای وجودت دستت می آید. انگار در اجاق رگ هایت هیزم می سوزانند. گرما بالاتر از حدّی است که برف چشم هایت را آب نکند و سماور هیئت ها را به جوش نیاورد. گرما بالاتر از حدّی است که زیر دیگ های نذری را روشن نکند.

داغ می شوی. محرم هنوز سوژه داغی است. نفس هایش گرم و عطرآگین است. انگار در ریه هایش اسپند و عود می سوزانند. هر سال صدای گام هایش، کوچه ها و خانه ها را هوایی می کند و با اولین دق البابش، در به رویش می گشایند و این گونه، عطر نفس هایش در پیراهن شهر می پیچد.

محرم، سیاه پوش داغی سترگ، از راه می رسد، داغی مثل آه بلند فرات و گلوی سوخته خورشید، مثل مجمر چشم هایی نگران و عطش هایی سربریده.

شانه های درختان باغچه تکان می خورد. گل ها لب به مرثیه می گشایند و نغمه های معطرشان تا هفت کوچه می پیچد.

کربلا، بذری است پاشیده در زمین محرم؛ بذری که پوسته اش را شکافته و آن قدر ریشه کرده و قد کشیده که شاخه هایش روی دیوار هر خانه ای به چشم می خورد و میوه هایش را هر سال اهالی خانه دستچین می کنند، میوه هایی که طعم داغش، دهانت را می سوزاند. درختی که ریشه هایش داغ نوشیده است و شاخه هایش گرمای دو آفتاب را در سلول هایش ریخته و در آوندهایش عطش جریان دارد، باید میوه ای بدهد که طعم عطش و آفتاب داشته باشد.

محرم، خیابان بزرگی است برای گم شدن. گاهی گم شدن، اتفاق قشنگی است؛ مثل قطره های بارانی که پس از باریدن در دل خاک گم می شوند، ولی پس از چند صباحی، در هیئت ساقه ای قد می کشند و زیستنی دوباره را تجربه می کنند.

محرم آغاز می شود. کوچه ها پیراهن سیاهشان را از صندوقچه ها بیرون می آورند. باید از خودم بیرون بزنم. محرم، خیابان بزرگی است.

عاشورا

شهادت حسین(ع) شعله ای در جان ها برمی افروزد که تا ابد به سردی و خاموشی نمی گراید. هر کس نشان از این شعله ندارد، فسرده و مرده است. چون در جامعه ، بارقه ای از این شعله مقدس فرو افتد، شور حیات و حرکت در خویش خواهد یافت. هر کس حسین(ع) را شناخت، «سراجی» در ظلمت و «سفینه ای» در موج خیز حادثه یافته است. شیعیان و شیفتگان حسین(ع) که در فضای عشق حسینی تنفس کرده و به مدد عشق و اشک اشتیاق ایستاده اند، هماره هستی خویش را در پرتو پاس حرمت حادثه عاشورا یافته اند.

 

 

شعر

مشک، آهو شد و...

عالیه محرابی

داشت می رفت سرآسیمه به دریا بزند

تا مگر نیل، گلی بر سر موسی بزند

نوح باشد بزند کشتی این مَشک به آب

تا چنین عشق از این حادثه ها جا بزند

یوسفی باشد و پیراهن مهتاب، تنش

آن چنان ماه که چشمان زلیخا بزند

جرئت هیچ پلنگی نرسیده است که دست

به تن ماه شب چارده ما بزند

از لبش علقمه ها آب بنوشند سپس

تشنگی طعنه به سیرابی لب ها بزند

مَشک، آهو شد و آهسته لب چشمه رسید

چشم صیاد به این صید مبادا بزند

صید لب تشنه حرام است، مبادا تیری

آهوی تشنه لب قصّه ما را بزند

تیر از چله رها شد و چه پایان بدی

تیر می رفت به اقبال خودش پا بزند

یکی می گفت

عالیه محرابی

بیابان بود و تنهایی، نگاهم تشنه باران

من و صحرایی از آتش، من و تنهایی و طوفان

مشعشع بود هفتاد و دو نیزه از دل خورشید

و خون از آسمان می ریخت بر افسانه انسان

و ماه از آسمان افتاد بر خاک و دو قسمت شد

از آن نیمی به آب افتاد و نیم دیگرش پنهان

نمی بارد چرا باران، چرا باران نمی بارد؟!

گلی رویید بر نیزه، شبیه آیه قرآن

یکی می گفت می روید ز داغ آسمان خورشید

یکی می گفت می گیرد تمام دشت را طوفان

شکست آخر تمام آسمان آن روز طوفانی

و تقدیر زمین این شد، هزاران سال بی باران

خسوف

عالیه محرابی

ها! مردمان دهکده در خواب مانده اند، امشب خسوف، ماه زمین را گرفته است

انگار اتفاق بدی، چادر سیاه، روی سر تمامی دنیا گرفته است

گهواره شکسته مهتاب می خورد با دست های تیره طوفان، تکان تکان

کودک بزرگ می شود و تاب می خورد، چون آتشی که بر تن دریا گرفته است

بر انجماد خاک و هوا حلقه می شود نوری که از دو دست پدر ریخت در فضا

این گونه از تبسم یک کودک بزرگ، این کهکشان یخ زده گرما گرفته است

«لالا بخواب، قصه دنیا قشنگ نیست، اینجا گلی شبیه تو خوش آب و رنگ نیست»

این آتش ترانه لالای مادری است، این گونه بر تغزل دنیا گرفته است!

حس می شود که نه، به خدا لمس می شود، چیزی شبیه حوصله بی حد خدا

آری، همین خدای همیشه که این چنین، در لابه لای صبر خودش جا گرفته است

خواهد شکست کاسه صبر خدا شبی، مثل وقوع حادثه ای پشت حادثه...

امشب تمام دهکده را خواب می برد، امشب خسوف ماه، زمین را گرفته است

دایره ها

عالیه محرابی

خونچه ها بر سر نی، دایره در دایره دف!

و صدا توی صدا، دایره: سر، دایره: دف!

و صدا حنجر داوود که بر نیزه بلند

اشک زد دایره ای دایره تر، دایره دف!

دایره حلقه زد و حلقه زد و بغضی شد

بغض، دختر شد و دنبال پدر، دایره دف!

غصه ها حلقه گیسوی پریشانی شد

ریخت از شانه دختر به کمر، دایره دف!

دخترک دایره در دایره هی دور پدر...

روی یک پاشنه چرخیدن در، دایره دف!

مادری سوخته در هیئت خورشید آمد

نیست آتش تر از این آتش تر، دایره دف!

جام در جام عزا داشت تعارف می شد

خیمه در خیمه، خبر پشت خبر، دایره دف!

خبر انگار که هفتاد و دو بار آوردند

مادری سر زده دنبال پسر، دایره دف!

نیزه ها گیج و پریشان و چنین سرگردان

تن به جا مانده و سر قصد سفر، دایره دف!

خونچه ها بر سر نی، دایره در دایره دف

و صدا توی صدا، دایره: سر، دایره: دف!

بریده شد رگ تسبیح

عالیه محرابی

فرات گم شده در جزر و مد قامت ها

و رنگ حادثه دارد شب قیامت ها

بلال های سیاه نگاهشان بستند

نماز خوف و رجا را به قصد قربت ها

کنایه در خم ابرو، جناس بین دو چشم

و شعر سر زد از آغوش این صناعت ها

به اصطکاک دو لب در تب اذان انگار

گرفت از لبشان آسمان حرارت ها

چه جام های قنوتی که پر شد از انگور

و تیرها به دهان ریختند شربت ها

و تیر خورد به جام قنوتشان آن وقت

چه جام ها که شکست و شکست حرمت ها

نماز آخر این دشت هم شهید شد و

بریده شد رگ تسبیح و ریخت رکعت ها

بهانه برای گریستن

قادر طهماسبی

ای بهترین بهانه برای گریستن

ای داغ جاودانه برای گریستن

در راه بازگشت به خود، عشق کاشته است

داغ تو را نشانه برای گریستن

شش سویْ لاله می دمد، ای عشق باز کن

راهی از این میانه برای گریستن

در راه کربلای تو هر لاله می دهد

ما را به کف، بهانه برای گریستن

 

 

زیرنویس

گریه بر حسین(ع)، بالاترین فریاد بر ستم است.

در ماه محرم، اندیشه ناب اسلام محمدی، دشمنان انسانیت را در برابر جوان مردی و شجاعت خود به زانو درآورد.

اشک هایی که در محرم جاری می شود، بنیاد ستم را ریشه کن می کند و انسانیت را زندگی می بخشد.

عزاداری مؤمنان و شیعیان برای فرزند پیامبر، یک فرهنگ است که در آموزه های ناب اسلام ریشه دارد.

فرا رسیدن محرم را به رهروان راه حسینی تسلیت می گوییم.

آفتاب محرم، از افق خونین عشق سر زد و کربلای دل را در پرتو خود سوزاند.

محرم، عطر شهادت را در شمیم کوچه دل می پراکند.

 

پرسش و پاسخ

1. چرا مراسم عزاداری امام حسین(ع) پیش از شهادت ایشان برگزار می شود؟

پاسخ: چون آغاز حماسه و حادثه سرخ کربلا، از روز اول محرم بوده است، پیروان آن حضرت از اول محرم عزاداری می کنند. همچنین عزاداری از آغاز محرم، سابقه تاریخی دارد. آغاز عزاداری در دهه اول محرم، آن هم به صورت فراگیر، مانند عزاداری های امروزه را می توان از عصر معزالدوله دیلمی از سلسله آل بویه دانست. معزالدوله، نخستین کسی بود که فرمان داد مردم شیعه بغداد، در دهه اول محرم، برای امام حسین(ع) سیاه بپوشند و بازار را سیاه پوش کنند. همچنین در روز عاشورا دکان ها را ببندند و از طباخی جلوگیری کنند و تعطیل عمومی اعلام شود. این مراسم در تمام کشورهای اسلامی از جمله ایران، تا اوایل سلطنت سلجوقیان معمول بوده و امروزه نیز رونق گرفته است.[21]

2. در روان شناسی جدید، گریه نکوهش شده و آن را نشانه ضعف و زبونی دانسته اند. پس چرا در عزاداری امام حسین(ع) به آن سفارش می شود؟ آیا این برخلاف یافته های علمی نیست؟

پاسخ: گریه همیشه حاکی از غم و نشانه زبونی نیست. از دیدگاه علمی به ویژه بر اساس رویکرد روان شناختی، هر نوع غمگینی، بیماری و نابهنجاری شمرده نمی شود. غمگینی زمانی بیماری است که از نظر شدت و طول مدت، با در نظر گرفتن اهمیت رویداد، جنبه افراطی بیابد. اگر عزاداری با نشانه هایی مانند از بین رفتن تن درستی، کناره گیری اجتماعی، احساس بی ارزشی، احساس گناه، فکر خودکشی، پیش فعالی بی هدف و مانند آن همراه باشد، باید آن را غمی بیمارگونه به شمار آورد.

افزون بر این، گریه اقسامی دارد که مهم ترین آنها عبارت است از گریه ترس و هراس، گریه جلب ترحم، گریه غم و اندوه، گریه شوق و شادی، گریه بر ستم دیده و گریه تقوا و رشد روحانی که این مورد اخیر، در عقاید ریشه دارد و بیشتر گریه ها در مناجات های امامان معصوم از این نوع است.

پس غمگین بودن برای امام حسین(ع)، نشانه سلامت است، نه بیماری و ناهنجاری. چه بسا غمگین نبودن و سوگواری نکردن، برای یک فرد بزرگ، نشانه بیماری یا رفتار نابهنجار باشد.[22]

 

نظر ما اینه...

شایسته است برنامه سازان و تهیه کنندگان محترم در برنامه سازی، به مناسبت فرا رسیدن ماه محرم، به این موارد پیشنهادی دقت و توجه کنند.

1. تهیه برنامه ای با حضور کارشناسان علوم اجتماعی و تاریخ اسلام درباره بایدها و نبایدهای افراد و جامعه در ماه محرم، آسیب شناسی عزاداری در ماه محرم، وظایف رسانه ملی در برابر این موضوع.

2. تهیه مستند درباره روند عزاداری در ماه محرم در ایران از سده های چهارم تاکنون و گزارش از مراسم آیین عزاداری در دیگر کشورها.

3. معرفی و مصاحبه با مداحان حقیقی اهل بیت و بیان خاطرات آنان.

4. برگزاری محافل شعرخوانی محرم با دعوت از شاعران و اهل ادب.

 

کتابستان

1. آقاجانی قناد، علی، بنیادها و آسیب های عزاداری امام حسین(ع)، قم، مرکز پژوهش های اسلامی صدا و سیما، 1382.

2. آوینی، مرتضی، روایت محرم، تهران، روایت فتح، 1374.

3. اسدی، محمد، پیشینه عاشورا، ترجمه: حجت الله جودکی، تهران، تبیان، 1379.

4. امین عاملی، سیدمحمد، امام حسین(ع) و حماسه کربلا، ترجمه: ناصر پاک پرور، تهران، بنیاد بعثت، 1366.

5. انصاف پور، غلام رضا، هدف های اجتماعی حسین بن علی(ع) و تحلیل انگیزه های قیام کربلا، تهران، کانون کتاب، 1345.

6. تقدسی نیا، خسرو، هفتاد و دو پرسش پیرامون حماسه کربلا، قم، ائمه، 1380.

7. جعفریان، رسول، تأملی در نهضت عاشورا، قم، انصاریان، 1381.

8. حسینی قزوینی، عبدالکریم، چهره حقیقی قیام حسینی در آیینه اسناد تاریخی، ترجمه: علی علوی، انتشارات بدر، 1362.

9. خرسند، پرویز، همه جا کربلا، همه روز عاشورا، تهران، سبز، 1359.

10. دخیل، علی محمدعلی، مجالس حسینی، ترجمه: مصطفی خبازیان، مشهد، بعثت، بی تا.

11. ربانی خلخالی، علی، عزاداری از دیدگاه مرجعیت شیعه، قم، مکتب الحسین(ع)، 1361.

12. رحیم پورازغدی، حسن، حسین(ع) عقل سرخ، تهران، سروش، .

13. شاطری، علی اصغر، واژه نامه محرم، تهران، مرسل، 1383.

14. شاکری، مجتبی، بازخوانی حماسه حسینی یا سیری در تاریخ کربلا، تهران، زهد، 1380.

15. فرحی، سیدحسین، بررسی و تحقیق پیرامون نهضت حسینی، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1357.

16. کمره ای، خلیل، یک شب و روز عاشورا، تهران، امیرکبیر، 1379.

17. محدثی، جواد، فرهنگ عاشورا، قم، معروف، 1374.

18. هادی منش، ابوالفضل، هودج خون (گذری بر عزاداری و نام گذاری شب های محرم)، قم، مرکز پژوهش های اسلامی صدا و سیما، 1380.

19. هاشمی نژاد، سیدعبدالکریم، درسی که حسین(ع) به انسان ها آموخت، مشهد، مؤلف، 1369.

پی نوشت ها:

 

 

[1]. میرزا حسین نوری طبرسی، مستدرک الوسائل، ج 10، ص 318.

[2]. صدوق، أَلْأَمالِی، ص 177.

[3]. ممد محمدی ری شهری، میزان الحکمه، ج 8، ح 13012.

[4]. شیخ صدوق، علل الشرایع، ص 227.

[5]. همان، ص 225.

[6]. دفتر تبلیغات اسلامی، پرسش ها و پاسخ ها، (پاسخ های برگزیده ویژه ماه محرم)، ص 29.

[7]. همان، ص 33.

[8]. همان، ص 34.

[9]. علی آقاجانی قناد، بنیادها و آسیب های عزاداری امام حسین(ع)، ص 89.

[10]. همان، ص 106.

[11]. همان، ص 107.

[12]. همان، ص 108.

[13]. صحیفه نور، ج 2، ص 11.

[14]. صحیفه امام، ج 17، ص 58.

[15]. صحیفه نور، ج 8، ص 69.

[16]. مؤسسه فرهنگی قدر ولایت، امانت داران عاشورا، تهران، قدر ولایت، 1379، ص 49.

[17]. علی اصغر شاطری، واژه نامه محرم، ص 62 و 63.

[18]. ابوالفضل هادی منش، هودج خون، (گذری بر عزاداری و نام گذاری شب های محرم)، صص 67 و 68.

[19]. ره توشه راهیان نور، ویژه محرم، ص 216.

[20]. همان، ص 219.

[21]. پرسش ها و پاسخ ها (پاسخ های برگزیده ویژه ماه محرم)، صص 35 37.

[22]. همان، صص 175 182.

تبلیغات مسجد حجت ابن الحسن (عج)



:: موضوعات مرتبط: مذهبی، ،
:: برچسب‌ها: آغاز محرم و الحرم, ایام سوگواری , محرم , ام حسین (ع), عاشورا , تاسوعا,
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : سه شنبه 6 مهر 1396

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 24 صفحه بعد

اطلاعیه مراسم ایام فاطمیه دهه اول و دوم

نتیجه تصویری برای دهه فاطمیه



:: موضوعات مرتبط: مذهبی، معصومین، دین و اندیشه، خداشناسی ، ،
:: برچسب‌ها: مسجد حجت ابن الحسن (عج), مسجد حجت, دهه فاطمیه, اطلاعیه, مراسم, فاطمیه, حضرت زهرا, شهادت, ایام فاطمیه, مسجد حجت ابن الحسن(عج), حمید داودی راد, ,
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : یک شنبه 23 بهمن 1395

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 24 صفحه بعد

درباره ی حضرت زهرا ( سلام الله علیها ) و دهه فاطمیه

سلام بر صورت نیلی، سلام بر پهلوی شکسته، وسلام بر خسوف غمگینانه تو !

 

نام : فاطمه (س(
لقب : زهرا
کنیه : ام ابیها
نام پدر : حضرت محمد (ص(
نام مادر : خدیجه کبری (س(
نام همسر: علی بن ابیطالب (ع (
لقب : زهرا،صديقه،طاهره،راضيه،مر ضيه،مباركه،بتول ( لقب زهرا از شهرت بيشترى برخوردار است .
محل ولادت : مکه خانه خدیجه
مدت عمر : 18 سال
تاریخ شهادت :13 جمادی الاولی بنا به روایتی و 3 جمادی الثانی سال 11 هجری بنا به قول مشهور
علت شهادت : صدمات وارده
محل دفن : مدینه طیبه

در دهه فاطمیه ، ایام شهادت دخت مکرم نبی اسلام ، قرار داریم . طاهره ای که سراسر زندگی اش سرشار از آموزه های والای انسانی واخلاقی است . از هر سمت وسو که مورد توجه قرار گیرد، معرفت آموز است وسرمشق دهنده است .

فاطمه (س) را باید به تنهایی ومطلق ومجزا از وابستگی های ارزشمندش ، تنها به عنوان یک انسان در نظر گرفت تا پی به علو درجاتش برد وبی هیچ اغراق افسانه ای ، ارزش های آسمانی اش را درعین آنکه بر زمین خدا ودر میان خلق خدا راه می رفت وزندگی می کرد،به بررسی نشست . دختر رسول گرامی اسلام بودن ویا افتخار همسری ابر مردی چون علی را داشتن ویا مادر سلسله نورانی امامت بودن و...، اینها همه به تنهایی هر کدامشان فضیلتی گرانسنگ وبی همتاست ، اما باز در حق فاطمه ، ره انصاف ننموده ایم اگر تنها به اعتبار همین گونه فضایل قومی ونسبی اش به او بپردازیم وشخصیت وی را با همین نگاه به قضاوت در آییم . نه ، فاطمه زهرا (س) ، خود به تنهایی باید نگریسته شود تا به گفته زیبای دکتر شریعتی _ «دانسته شود که فاطمه ، فاطمه است » . فاطمه را پاره تن رسول خدا دانستن نیز نگاهی دیگر ، که هر دو نگاه ونگرش نیز منبعث ومأخذ از تعاریف خود رسول خدا (ص) است . که هرزگاهی به تناسب مقام وموقعیت های پیش آمده ، کلامی وعبارتی را در باب مقام گرامی حضرت زهراء (س) به سلک سخن در می آورند .

آری فاطمه ، منسوب به پیامبر است . عزیز وپاره تن رسول خدا است ، اما او به تنهایی نیز کرامتی والاتر از اینها را دارد . او خود مادر پدر خویش است . مادر همان شخصیت بزرگواری که دخترش را پاره وجود خود وقوت قلب خود می داند وبه راستی این زن مطهره را چه صفات وخصلت های ممتاز ی مگر بوده است که چنین قابل ستایش والهام می تواند باشد ؟ از طریق پدر وهمسر وفرزند ، به فاطمه نزدیک شدن ، یک نگاه است واز طریق خودش واز مسیر خصوصیات فردی خودش به او تقرب جستن ، نگاهی دیگر واما درس آموزتر وبه تحصیل شناخت حقیقی وتحقیقی از مقام ومرتبه فاطمه نزدیک تر ودقیق تر .

داستان حضرت فاطمه (س) ، داستان تاریخی ومنحصر به فرد یک انسان پای بند به ارزشهای والای ایمانی وانسانی است که تا سر حد جان وتوان مقید ومتعهد به مبانی فکری ودینی خود بوده است . داستان او شرح دلپذیر عواطف بلند آسمانی وروایت رویای ایمان وایثار واعتقاد انسانی است . داستان شنیدنی پارسایی وعفت وکرامت یک زن پیراسته واراسته به آرایش روحی ومعنوی است . حکایت یک بانوی وظیفه شناس ویک همسر. ستونی است که کنار او آرامشگاه مرد زندگی است . قصه او شرح قناعت ها وبسندگی های دنیایی ودل بستن به زیور های حقیقی تر وماندنی تر است . فاطمه (س) سمبل یک بانوی ارزشمند والگو به لحاظ حضور ، مثبت وتأثیر گذار در محیط خانه ودر محیط جامعه است .

فاطمه (س) را باید اینگونه شناخت . از طریق خودش ودر خودش ، فاطمه را با فاطمه و در فاطمه باید به معرفت نشست . هر چند که باز هم باید گفت « ما عرف حق معرفتک » 


خلاصه ای از زندگی حضرت زهرا سلام الله :

سلام ودرود خدا بر یگانه بانوئی که در عرش الهی محبوب ملائکه مقرب وهم کلام با برترین آنان وحامل علم خدا یعنی جبرئیل امین بود .درود بیکران خداوند بر فاطمه (س) که بهجت قلب ونور چشم رسول (ص) وعزیزترین انسان ها در پیشگاه او بود ؛ وجودی که نور پیامبر (ص) سراسر او را احاطه نموده بود واز جهت شبیه ترین مردم در رفتار وکردار به رسول خدا بود .
این چه موجودی است که رسول خدا به هنگام قیامت وصحنه محشر جبرئیل از طرف راست او ومکائیل در جانب چپ ، وامیر المؤمنین علی بن ابیطالب سلام الله علیه در جلو او ، ودو آقا، جوانان اهل بهشت ( حضرت امام حسن وحضرت امام حسین علیه السلام ) در پشت سر او حرکت می کنند واینچنین با جلالت وارد محشر می گردد وندائی از جانب حق تعالی می رسد وایشان را به خلائق معرفی می نماید تا این که وارد بهشت شود وخداوند به او می فرماید از من درخواست نما تا به تو عطا نمایم وهر آرزوئی که داری جامه عمل خواهم پوشاند واو در جواب خداوند عرض می کند ؛ تو بزرگترین آرزوی من بودی وهستی . واز خداوند تقاضا می کند که محبین مرا به آتش دوزخ مسوزان . وخداوند در جواب می فرماید : قبل از خلقت آسمان ها وزمین با خود عهد نموده ام که محبین تو را به آتش دوزخ نسوزانم . 
مقصود از نقل این مطلب آن است که ، شخصیتی که اینچنین مورد احترام خدا ورسول خدا وانبیاء الهی است وکلام ووجود وحرکات او در ملک وملکوت ودر دنیا وآخرت تاثیر می گذارد آیا بر ما نیست تا هر چه بیشتر خود را به این حقیقت نورانی نزدیک نمائیم ؛ وآیا بر جامعه ما خصوصاً خواهران محترمه ما سزاوار است که از خیل کثیر وکوثر الهی که برای همه عالم است دور باشند ؟!
زهرای عزیز عشق واردت قلبی عاشقانه ما به تو تنها نه از آن روست که تو دخت رسول اکرمی کفو علی مرتضی وام ائمه ! ونه بدان روی که حبیبه وبرگزیده پروردگاری ومظهر ولایت حضرت حق . ونه بدان جهت که در سیر به سوی معبود ومحبوب به والاترین مرحله قرب ره یافتی . ونه بدان دلیل که رب العالمین بزرگترین فرشته مقرب را وسفیر وحی را که جبرئیل امین بود برای تسلی ودلداریت بر تو نازل فرمود . ونه برای دیگر مقامات معنوی ومراتب بندگی تو . گرچه هر یک از اینها کافی است تا هر کس را که از منزلت انسانی بهره ای دارد ودر راه نیل به مقصد بزرگ آفرینش گام برمی دارد مجذوب تو سازد ومرغ جانش به هوای کوی تو پرواز کند . اما ارادت ومحبت ما به تو علاوه بر این از آن روست که روز سپید کرامت وحیات طیبه جامعه - خانواده خویش را مدیون توایم . دلهای دختران ما قلبهای زنان ما ودر یک کلام زندگی ما از تو نور گرفته وبا نام تو وعشق تو معنا یافته است . وخود را درپرتو شخصیت تو یافته ایم . ما اذعان داریم که همه چیزمان از تو وبیت تو ومکتب توست . همان بیت محقر وگلی . لکن معطر ومنور واز تمامی جهان خلقت والاتر وبرتر ! 
وتمام ارزش آن خانه کوچک ومحقر وگلی همین است که خانه دل ووجود انسانها را نور وفضیلت بخشیده وبسوی مبدا آفرینش راه نموده است . آری زهرای مظلوم وبال وپر شکسته ! زنان ودختران ما سپیده انسانیت وفجر فضیلت خویش را مدیون تواند. توئی الگو واسوه ووالا. تو با مبارزه قهرمانانه خویش راه ظلم ستیزی را به آنان آموختی ! وبا عبادت ، عفاف ، عصمت وحجاب خویش مسیر تکامل واوج عظمت یک زن را به جهان نشان دادی ! وبا زهد وبی اعتنائی به مظاهر فریبنده مادی دنیا ارزش والائی انسان را تبلور بخشیدی ، وبا حمایت از دین خدا وانقلاب پیامبر وامام خویش وتحمل سختی ها وناملایمات به مبارزه برخاستی وبا علم ومعرفت خود بلندای منزلت انسانی را بخصوص برای زنان تبیین کردی وبا ارجمندترین شیوه خانه داری ، شوهرداری ، تربیت وپرورش فرزندان شیوه جهاد زن در اسلام را به نمایش گذاشتی ودر یک کلام در تمام ابعاد وشئون زندگی ، بهترین وارزشمندترین روش زندگی وحیات زیبای انسانی را برای همیشه به انسانها آموختی !
ریشه عشق ما وعلاقه ما به تو حکایتگر ارتباط ما با یک تاریخ است .
او برترین بانوی جهان ، و بانوی بهشتی بوده است . فاطمه محبوبترین افراد نزد پیامبر بود ، آنچنان که پیامبر اکرم (ص) فرموده : فاطمه پاره تن من وروشنی دیده ومیوه دل من است . آنچه او را ناراحت کند مرا ناراحت می کند و آنچه شادش کند ، مرا شاد می کند ؛ او نخستین کس از اهل بیت من است که به من می پیوندد.

حکایاتی از آئین همسرداری وادب زهرا (س(:
الف - زهرا از دیدگاه علی (ع
پاسخ صریح وزیبای علی (ع) به پیامبر (ص) در فردای عروسی ، فاطمه را بهترین یار ومدد کاردر طاعت حق معرفی می کند . وقتی که پیامبر (ص) از او پرسید : زهرا را چگونه یافتی ؟ عرض کرد : نعم العون علی طاعه الله . فاطمه چه خوب یاوری برای طاعت الهی است ..

ب - ایثار وتعاون زهرا (س(:
ایثار واز خودگذشتگی یکی از مهمترین عوامل استحکام روابط میان اعضای یک مجموعه است ، نمونه ای از ایثار وگذشت در زندگی هر انسانی نشانه بزرگی روح وعلو همت اوست . در زندگی فاطمه (س) وایثار در برابر شوی بزرگش نمونه های بارزی به چشم می خورد . هنگامی که پیامبر آندو را مشغول کار دید از آنها پرسید کدامیک از شما خسته ترید ؟ هر یک از آنها دیگری را مقدم دانسته واو را خسته از مشقت کار ذکر کرد.

د - تقسیم کار:
یکی از نمادهای زندگی مشترک زندگی علی (ع) وفاطمه (س) تقسیم مطلوب وظایف ناشی از زندگی مشترک بود . وقتی که پیامبر تقاضا کردند تا کارها را میان آن دو تقسیم کند ، رسول خدا (ص) کارهای خانه را به فاطمه (س) سپرد ومسئولیت خارج از منزل را به علی (ع) واگذار کرد . زهرا (س) بارها اظهار خشنودی می کرد ورضایت خود را از تقسیم ابراز می داشت .

ذ - محبت به همسر (رعایت یکدیگر)
پیامبر اکرم (ص) بارها دختر وداماد گرامی اش را به محبت یکدیگر سفارش می فرمود . روزی به زهرا فرمودند : دخترم شوهر تو بهترین همسرهاست تو را از نافرمانی او بر حذر می دارم . سپس به علی (ع) فرمود : علی جان به همسرت مهربانی کن زیرا فاطمه پاره تن من است . رنج او رنج من است وشادی او خشنودی من است .

ه - رازداری زهرا (س(:
روزی فاطمه (س) به حضورپدرش رسید در حالیکه آثار ضعف وگرسنگی از چهره فرخنده اش نمایان بود . رسول خدا (ص) با مشاهده این حالت دستهایش را به سوی آسمان بلند نمود وگفت : خدایا گرسنگی فرزندم را به سیری تبدیل کن ووضع او را سامان بده .
آری زهرا (س) از فقر خانه علی شکوه نمی کند وپیامبر بدون اینکه زهرا سخنی یه او بگوید از ضعف وگرسنگی او باخبر می شود . که این خود یکی از نمونه های پایبندی یه اساس واسرار خانواده است .

ز- فداکاری وصبر بر فقر :
صبح یکی از روزها که علی (ع) وفاطمه در کنار هم بودند علی (ع) برای رفع گرسنگی شدید خود از همسرش غذایی را طلب کرد . زهرا (س) گفت : خود دو روز است که چیزی نخورده ام وهر چه در خانه بود برای شما وفرزندان آورده ام .
علی (ع) فرمود : چرا مرا از این امر آگاه نساختی ، تا برای تهیه غذا اندیشه کنم . زهرا (س) پاسخ داد : از خدای خود شرم کردم که چیزی از تو بخواهم که انجام آن برای تو دشوار باشد .

ح - نگاه شفا وروح بخش : 
امیرالمؤمنین(ع) می فرمایند : هیچ گاه فاطمه از من نرنجید. واو نیز هرگز مرا نرنجاند . او را به هیچ کاری نرنجاند. او را به هیچ کاری مجبور نکردم . وهر گاه بصورت ورخساره اش نظاره می کردم تمام غصه های من برطرف می شد .ودردهایم را فراموش می کردم . بخدا قسم هرگز کاری نکردم که فاطمه خشمگین شود . او نیز هیچ گاه مرا خشمگین نکرد . آری فاطمه (س) برای ایجاد یک محیط آرام وبا صفا در درون خانه بود وآنچه می گفت در جهت اهداف همسر فداکار ودلاورش بود .

ط- تقویت روانی شوهر مجاهد :
هنگامی که علی (ع) از جبهه باز می گردد. فاطمه (س) به استقبال اومی رود وبا رویی گشاده ولبخند حاکی از رضایت وافتخار به او مینگرد ، لباس وشمشیر خون آلود او را می شوید واز حوادث میدان جنگ می پرسد . وبدین وسیله نقش خود را در جهاد سرنوشت ساز اسلام ودر تقویت روانی شوی مجاهدش ایفا می کند . 

ی - تسلیم اختیارات شوهر : 
خلیفه اول ودوم چندین بار تقاضای ملاقات حضرت فاطمه (س) کرده بودند وفاطمه نپذیرفته بودند . علی (ع) در آخرین روزهای واپسین عمر زهرا (س) نزد او آمد وتقاضای آنان را برای ملاقات با فاطمه بازگو کرد واز او اجازه خواست . زهرا(س) چنین گفت : خانه از آن شما ودر اختیار شمایم آنچه خود صلاح می دانی عمل کن 

ک - محبت به همسر :
روزی پیامبر از فاطمه سلام الله پرسید شوهرت با تو چگونه است ؟ فاطمه (سعرض کرد: خوب است اما زنان قریش مرا با ازدواج با کسی که دستش از مال دنیا خالی است سرزنش می کنند . پیامبر فرمود : دخترم شوهر تو بهترین همسرهاست . به او محبت کن ! تو را از نافرمانی او برحذر می دارم .

ر- زهرا (س) وتربیت فرزندان : ( وراثت در شخصیت فرزندان زهرا (س(:
یکی از عوامل موثر در تشکیل شخصیت فرزندان زهرا (س) وراثت است . زیرا در این خانواده مادر از مقام عصمت بهره مند است . در وجود مطهر او هیچ رجس وگناهی راه ندارد . چنانچه در زیازت امام حسین (ع) داریم که : گواهی می دهم که شما در اصلاب پاک وارحام مطهر بودید وهیچ غباری از شرک وجهالت بر دامن شما ننشست .

ن_ زهرا مادی پاکدامن : 
امام حسین (ع) در روز عاشورا حقیقتی را بازگو کرد تا از آن طریق بر حقانیت خود تاکید ورزد . بدین جهت در آن روز تاریخی فرمود : شهامت ، آزاد منشی وکرامت خود را مرهون پاکدامنی وطهارت مادرم زهرا ( س ) هستم .

س - اعتقاد به عقیقه : 
حضرت زهرا (س) هرگاه صاحب فرزندی می شد برای او گوسفندی را عقیقه می داد . سپس روز هفتم تولد هر یک از عزیزانش ، سر او را می تراشید وبرابر وزن موهای او نقره صدقه می داد . برای همسایه ها هدیه می فرستاد ودیگران را در شادی خود سهیم می نمود .

ع - عواطف مادری ونقش آن در تربیت فرزند :
سلمان می گوید : روزی فاطمه زهرا(س) را دیدم که مشغول آسیاب بود . در این هنگام فرزندش حسین گریه کرد وبیتابی نمود . عرض کردم برای کمک به شما آسیاب می کنم یا بچه را آرام می نمایم . ایشان فرمود من به آرام کردن فرزند اولی هستم . شما آسیاب را بچرخانید .

ص - بازی وتحرک : 
حضرت فاطمه (س) با فرزندانش همبازی می شد وبه این نکته توجه داشت که در بازی نوع الفاظ وحرکات مادر سرمشق کودک قرار می گیرد . نقل شده است که حضرت با فرزندش امام حسن (ع) بازی می کرد واو را بالا می انداخت وبرایش شعر می خواند .

ق - رعایت عدالت در میان کودکان :
روزی امام حسن (ع) نزد پیامبر آمد واظهار تشنگی کرد وتقاضای آب نمود . رسول خدا (ص) بی درنگ برخاسته وظرفی برداشت واز گوسفندی مقداری شیر دوشید وبه امام حسن (ع) داد و در این هنگام که امام حسین (ع) خواست تا ظرف شیر برادرش را بگیرد . اما پیامبر در حمایت از امام حسن (ع) مانع گرفتن ظرف او شد . فاطمه (س) عرض کرد گویا حسن برای شما عزیزتر است . پیامبر فرمود ند : هر دو برایم عزیز ومحبوبند . چون اول حسن تقاضای آب کرد او را مقدم داشتم .

سخنان برگزیده از حضرت زهرا (س(:
در خدمت مادر باش زیرا بهشت در زیر پای مادران است .
آن گاه در که روز قیامت برانگیخته شوم ، گناهکاران امت پیامبر اسلام را شفاعت خواهم کرد.
اگر به آنچه تو را به آن فرمان می دهیم عمل کنی واز آنچه بر حذر می داریم دوری کنی ، از شیعیان مایی والا هرگز.
از دنیای شما محبت سه چیز در دل من نهاده شد ؛ تلاوت قرآن ، نگاه به چهره پیامبر خدا وانفاق در راه خدا .
خوش رویی در هنگام روبه رو شدن با مؤمن ، بهشت را بر فرد خوش رو واجب می کند .


يا فاطمة الزهرا يا بنت محمد يا قرة عين الرسول يا سيدتنا و مولاتنا انا توجهنا و استشفعنا بك الى الله و قدمناك بين يدى حاجاتنا .يا وجيهة عندالله اشفعى لنا عندالله .
والسلام

 

تبلیغات مسجد حجت ابن الحسن (عج)

 



:: موضوعات مرتبط: مذهبی، معصومین، ،
:: برچسب‌ها: دهه فاطمیه , شهادت حضرت زهرا(س), مسجد حجت ابن الحسن(عج), حمید داودی راد, تبلیغات مسجد حجت ابن الحسن (عج),
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : پنج شنبه 22 بهمن 1395

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 24 صفحه بعد

۲۲ بهمن سالروز پیروزی انقلاب اسلام مبارک باد

خود روح خدایی است که در جان و تن است

ما زنده به آنیم و از آن یاد کنیم

یوم الهی که یادگار از آن ماه بهمن است

یوم الله۲۲ بهمن، روز پیروزی حق بر باطل را تبریک می گویم . . .

 



:: برچسب‌ها: مسجد حجت ابن الحسن, ۲۲ بهمن سالروز پیروزی انقلاب اسلام مبارک باد , 22 بهمن ماه, مسجد حجت ابن الحسن (عج), حمید داودی راد, ,
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : شنبه 20 بهمن 1395

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 24 صفحه بعد

12 بهمن ماه سالروز ورود امام خمینی (ره)به ایران

 

سرانجام در روز 12 بهمن سال 1357 هجری شمسی امام خمینی در شرایطی تصمیم به بازگشت به وطن گرفته بود که همه جا خبر از بستن فرودگاه، انفجار هواپیما و کودتای خونین نظامیان بود. دوستان، نگران جان امام بودند و توصیه به تعویق سفر تا تأمین شرایط داشتند؛ دشمنان انقلاب نیز که حضور امام در ایران را بمنزله پایان حتمی کار خویش می دیدند به هر شیوه و وسیله ای متوسل شدند تا رهبر کبیر انقلاب از این سفر سرنوشت ساز منصرف شود، بدان امید که در این فاصله راهی برای خاموش کردن شعله های قیام در داخل کشور و یا خاموش کردن صدای رهبری آن در خارج بیابند. اما غافل از آنکه موسایِ انقلاب تصمیم خویش را گرفته است و عزم آن کرده تا کار فرعون زمانه را در سرزمینی که قلوب مردمانش آکنده از عشق به امیر مؤمنان و سالار شهیدان(ع) است یکسره کند و روند تقسیم بندی ظالمانۀ سیاست جهانی را به نفع دین باوران و خداخواهان تغییر دهد. و در این تصمیمِ گفت و ماجرای شگفتی آفرین نیز، همچون تصمیم هجرت به پاریس، احمد مشاور امام، یار امام، همراه امام و فدایی امام است. او همچون گذشته تمهید مقدمات این سفر، تغییر هواپیمای حامل امام، انتخاب همراهان و کنترلها و مراقبتهای لازم را هوشمندانه هدایت کرده است تا ناخدای کشتی انقلاب در طوفان صدها حادثه ای که هر لحظه امکان وقوع آن می رفت به سلامت در ساحلی که میلیونها نفوسِ انقلابی به انتظار ایستاده اند، رحل اقامت گزیند.

 


قامت افراشتۀ مردی که عزت و استقلال امت اسلامی را در دستهای مهربان خویش به ارمغان آورده است، بر پلکان هواپیما که ظاهر شد اشک شوق از دیدۀ منتظران فرو غلطید، 14 سال دوران سخت انتظار به پایان رسیده بود. دوشادوش خمینی کبیر سیمای مهربان احمد نیز چون ماه در کنار خورشید، فروزان و آشکار بود. او سالهای سال است که گوهر حقیقت را در وجود خمینی یافته؛ با خمینی زیسته؛ دوران سخت تنهایی را با عشق خمینی و در راه او مبارزه کرده؛ و اکنون با خمینی آمده است تا در غرس نهال حکومت اسلام، این آرزوی دیرین شیعه، مشارکت کند. او آمده است تا در لحظه لحظۀ رویش این شجرۀ طیبه ای که انشاءالله شکوفه هایش عطرافشان مقدم مهدی موعود(عج) خواهد شد، باغبان پیر انقلاب را همراهی کند.

 


قلب تپندۀ انقلاب اسلامی در ساعت 10 بعد از ظهر 12 بهمن 1357 در مدرسۀ علوی و رفاه تهران مستقر گردید. این مکان تا اسفند همان سال که امام خمینی به همراه فرزند و مشاور امینش احمد عازم قم گردید، محل هدایت و فرماندهی امور انقلاب در پرماجراترین روزهای آن بود. در همین مکانِ بسیار ساده و مردمی بود که تصمیمهای اساسی مربوط به ادامۀ انقلاب و چگونگی از کار انداختن ماشین جنگی رژیم شاه و خنثی کردن توطئۀ کودتای آمریکا گرفته شد. چند روز پس از استقرار امام در همین محل بود که با وجودِ دولت دست نشاندۀ بختیار و اعلامیه های رسمی کاخ سفید و دولتهای اروپایی در حمایت از وی، امام خمینی دولت موقت انقلاب را تشکیل داد و فرمان راه ندادن وزرای غیر قانونی شاه به وزارتخانه ها و انحلال مجلسین فرمایشی شاه را صادر کرد، و کمیته های انقلاب را تشکیل داد و در همین محل بود که روزانه دهها هزار تن از مشتاقانِ دیدار با امام از سراسر کشور به حضور رهبر محبوب خود می شتافتند. و در همین محل بود که اولین شبکه تلویزیونی سیمای انقلاب، در حالی که ارتش شاه رادیو تلویزیون را در محاصرۀ خویش داشت، راه اندازی شد. و از همین مکانِ خاطره انگیز در تاریخ انقلاب بود که در روز 21 بهمن، حضرت امام خمینی با فتوایی کوتاه، فرمان شکستن حکومت نظامی و حضور مردم در خیابانها را صادر کرد. و ظرف چند ساعت پس از این فتوا بود که اساس نظام عفن و کهن شاهنشاهی از ایرانِ اسلامی برچیده شد و ژنرالهای آمریکایی و مستشاران نظامیِ بزرگترین قدرت هسته ای جهان در حسرت کودتا ماندند و با خفّت و زبونی از مهلکه گریختند.در ماجرای بازگشت امام به ایران، احمد مشاور امام، یار امام، همراه امام و فدایی امام بود. او همچون گذشته تمهید مقدمات این سفر، تغییر هواپیمای حامل امام، انتخاب همراهان و کنترلها و مراقبتهای لازم را هوشمندانه هدایت کرد تا ناخدای کشتی انقلاب در طوفان صدها حادثه ای که هر لحظه امکان وقوع آن می رفت به سلامت در ساحلی که میلیونها نفوسِ انقلابی به انتظار ایستاده اند، رحل اقامت گزیند.

 

 

 

رهبران رژیم اشغالگر قدس و سران کفر در کاخ سفید، از پیروزی انقلاب اسلامی در 22 بهمن رسماً به عنوان زلزله ای که ارکانِ هستیِ غرب و اسرائیل را به لرزه درآورده است یاد کرده اند. بعد از پیروزی انقلاب بود که بی سابقه ترین فراخوان، از چپ ترین رژیم ها گرفته تا دولت های اروپایی و دست نشاندگان آمریکا در کشورهای دیگر، برای رویارویی با پدیده ای نوظهور – و ناشناخته از دید آنان – علیه انقلاب اسلامی متحد شدند. امواج فتنه ها بالا گرفت.طوفانهای سهمگین توطئه و نفاق از هر سو زبانه کشید. بیرقهای سرخ و سیاهِ وابستگی و تفرقه افکنی توسط گروهکهای ملحد و منافق در گوشه و کنار کشور افراشته شد و سر نخ همۀ توطئه ها به سفارت آمریکا در تهران می رسید. برخی از سران و اعضای دولت موقت انقلاب برخلاف میثاق اولیه اشان با امام به جای برخورد امامگونه و انقلابی با شرایط و مقتضیاتِ پس از پیروزی، راه مماشات و سازش و ضعف در پیش گرفتند و از انحلال کمیته های انقلاب و دادگاههای انقلاب و نهادهایی که برای صیانت از انقلاب تشکیل شده بود – و چند روزی از تأسیسشان نمی گذشت – سخن می گفتند. فرمان امام در بسیج ملت برای سازندگی و ترمیم خرابیهای به ارث رسیده از 57 سال خیانت دودمان ننگین پهلوی، شور و شوقِ کار و تلاش را در همه جای کشور برپا ساخته بود اما ضعفهای دولت موقت، طمعِ عوامل ستون پنجم و گروهکهای ضد انقلاب را که در کردستان و گنبد و مناطق دیگر نغمه های فتنه انگیزی را ساز کرده بودند، تشدید می نمود. اما هیچ یک از این مشکلات و بحرانهای داخلی، و آنهمه هیاهوی تبلیغاتی و اتحاد دشمنان خارجی قادر نبودند اندک تأثیری در ایمان استوار کشتیبانِ انقلاب اسلامی بگذارند. او اینک عزم خویش را بر استقرار هرچه سریعتر ارکان نظام جمهوری اسلامی و تشکیل حکومت الهی جزم کرده است.

 

 

 

 

 

 

 

 

امام در مدرسه علوی

بدین ترتیب این ایام، مدرسۀ رفاه و علوی کانون خنثی سازی توطئه ها و مرکز هدایت امت اسلام در مواجهه با دشمنان داخلی و خارجی انقلاب گردیده است. تنظیم امور این کانون، همچون دفتر و بیت امام در نوفل لوشاتو و همچون کانون قیام در قم در طول سالهای پس از تبعیدِ رهبری، بر عهدۀ عالمی کاردان و سیاستمداری زیرک بنام «احمد» است که در انجام رسالتِ همراهی با امام و انقلاب لحظه ای آرام و قرار ندارد. او به عنوان یک صاحبنظرِ موردِ اعتماد امام ضمن شرکت در جلساتِ تصمیم گیریهای مهم انقلاب، و انتقال پیام های حضرت امام، و انعکاس لحظه به لحظۀ رخدادهای انقلاب به ایشان، همچون گذشته یک آن از حفاظت جان امام و مراقبت و سلامتی ایشان غافل نبود. تپش قلب امام، طنین بالندگی انقلاب بود و «احمد» این لیاقت و افتخار را نصیب برده بود تا لطف و ارادۀ حق تعالیٰ را در حفظ این قلب نورانی وسیله باشد. اگر اسناد و کتابهای مربوط به کودتاهای نافرجام علیه نظام اسلامی و رهبری آن و طرحهای ترور و سوء قصد نسبت به جان امام مرور شوند و اگر روزی تمامی اسناد و مدارک این گونه تلاشهای عوامل بیگانه منتشر شوند، نقش برجستۀ احمد در ناکام ساختن دشمنان آشکارتر خواهد شد.

 

 

منزل امام در قم

حجت الاسلام والمسلمین حاج سید احمد خمینی در تاریخ 10 اسفند 1357 همراه با حضرت امام خمینی(رض) عازم قم گردید و او بلافاصله وسایل و زمینه های لازم را برای هدایت امور انقلاب و تنظیم امور بیت و دفتر امام و تأمین شرایط برای ارتباطهای گستردۀ امام با مردم و مسئولین که روزانه در نوبتهای متوالی به دیدار امام در قم می شتافتند، فراهم نمود. او نخستین کسی بود که با عشق و اعتقادی وصف ناپذیر، فرامین و رهنمودهای رهبر کبیر انقلاب را به مراکز ذیربط منتقل می کرد و در پیگیریِ انجام آنها لحظه ای آرامش نداشت. او خود در به ثمر رساندن این انقلابِ شکوهمند سالها مبارزه کرده بود و اکنون به عنوان صاحب نظری کارآزموده، در بسیاری از زمینه های انقلاب مورد مشورت حضرت امام و ارگانها و مقامات مسئول کشور بود. بجز در مواردی که از سوی امام مأموریت می یافت، لحظه ای از امام جدا نمی شد. معنای زندگیش را با بودن در کنار خورشیدِ هدایتِ امام می دید و هیچ مقام و موقعیتی را به این افتخار ترجیح نمی داد. نوع مدیریت احمد برای کسانی که از نزدیک با وی کار کرده و آشنا بوده اند واقعاً نمونه و الگو بود. او با انتخاب افراد مطمئن و آزموده، دفتر و بیت حضرت امام را با کمترین نیرو و صرف کمترین هزینه، چنان کارآمد ساخته بود که تمامی نیازهای اطلاعاتی و ارتباطی رهبرِ بزرگترین انقلابِ معاصر را همین تشکیلات کوچک تأمین می کرد. از بروکراسی و آفات نظام اداری در آن خبری نبود. بررسی حجم انبوه کارهای روزانه دفتر، از مطالعه صدها نامه ارسالی مردم گرفته تا تنظیم دیدارهای مکرر و متوالی اقشار جامعه با امام و تنظیم ملاقاتهای مسئولین و انتقال لحظه به لحظۀ پیامهای امام و انعکاس اخبار و رویدادهای ایران و جهان به رهبر انقلاب و تنظیم امور مالی و وجوهات شرعی و مسائلی از این قبیل، با وجود حساسیتها و مسائل امنیتی و حفاظتی و مراقبتهای پزشکی و... مقایسه این حجم از کارها با تعداد نیروهای دفتر امام (حدود 20 نفر) و فضا و امکانات بسیار محدود و مختصر آن، خود نمونه ای است از مدیریتی که ویژه رهبران الهی و شخصیتی همچون امام خمینی است و احمد در مکتب چنان پدری تربیت یافته بود. حقیقتاً در رشته مدیریت بحرانها باید اصول و منش و رفتارهای امام خمینی که جلوه های بسیاری از آنرا در مدیریت یادگار عزیزش مشاهده می کنیم مورد بازشناسی و حتی تدریس واقع شوند تا مشخص گردد که چه تفاوتهایی اساسی و ماهوی بین نظام مدیریت الهی که منبعث از عشق و ایمان و انگیزه های معنوی است با نظامهای مرسوم و متداول در میان است.

 

 

امام و انتخابات

دوران یکسالۀ اقامت امام خمینی در قم در فاصله اسفند 57 تا بهمن 1358 که آن حضرت بر اثر عارضه قلبی عازم بیمارستان قلب تهران (شهید رجائی) گردید، دوران دشوار تحولات اساسی در نظام سیاسی و اجتماعی ایران بود. در همین مقطع، رفراندوم بیسابقۀ جمهوری اسلامی و انتخابات خبرگان قانون اساسی و انتخابات نخستین دورۀ مجلس شورای اسلامی برگزار گردید و ارکان نظام اسلامی در همین دوران شکل گرفت و این همه در حالی اتفاق افتاد که صف بندی گسترده در جبهه دولتهای خارجی علیه انقلاب آغاز شده بود و در داخل کشور نیز عوامل گروهکها از هر آشوب و فتنه ای حتی آتش زدن خرمنهای گندم روستائیان نیز دریغ نداشتند، روزنامه ها هنوز جولانگاه اصحاب چپ و راست بودند. نه هیچیک از آنچه که برشمردیم و نه غائله حزب خلق مسلمان و غائله هائی از آن قبیل نتوانستند در اراده ملت ایران که گوش بفرمان امامشان در جبهه سازندگی به تلاش برخاسته بودند تأثیر بگذارد. و احمد را در دفاع از انقلاب امام و رو در رو شدن با غائله ها و بخصوص مواجهه با کینه توزیها و دسیسه های روحانی نمایان مخالف امام و انقلاب، سهمی بسزا بود.

 

 

 

 



:: موضوعات مرتبط: مذهبی، سیاسی، ،
:: برچسب‌ها: , مسجد حجت, 12 بهمن ماه سالروز ورود امام خمینی (ره)به ایران , ورود روح الله , مسجد حجت ابن الحسن, 12 بهمن ماه , دهه فجر, ,
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : شنبه 11 بهمن 1395

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 24 صفحه بعد

رویدادهای 12 بهمن 1357 الی 22 بهمن

رویدادهای 12 بهمن 1357 الی 22 بهمن 1357

       
نتیجه تصویری برای رویدادهای 12 بهمن 1357 الی 22 بهمن 1357

رویدادهای 12 بهمن 1357


1 - حضرت امام به هنگام خروج از فرانسه با ارسال پيامي خطاب به مردم فرانسه، ضمن اظهار تشكر از آنها خداحافظي كردند.

2- امام خميني پس از اقامه نماز در كف هواپيما، روي دو پتو با آرامش خوابيدند. اين در حالي بود كه همه علاقمندان، دوستداران و نزديكان ايشان، نگران انجام اين پرواز بودند. خطر انهدام هواپيما و يا ربودن آن در آسمان چيزي بود كه همه را تا لحظه فرود آن در فوردگاه تهران، نگران ساخته بود.

3- با ورود حضرت امام به سالن فرودگاه، فرياد «الله اكبر» سالن فرودگاه را به لرزه در آورد. مستقبلين با خواندن سرود «خميني اي امام»، اشك‌هاي مشتاقان را بر گونه‌هايشان جاري كردند.

4- حضرت امام طي بياناتي در فرودگاه تهران گفتند: من از عواطف طبقات مختلف ملت تشكر مي‌كنم. عواطف ملت ايران به دوش من بارگراني است كه نمي‌توانم جبران كنم. ايشان ضمن اشاره به اينكه طرد شاه از كشور قدم اول پيروزي بود، همگان را به وحدت كلمه و ادامه مبارزه تا قطع كامل ريشه‌هاي فساد ترغيب كردند. ايشان سپس از آنجا عازم بهشت زهرا شدند.

5- حضرت امام در اولين سخنراني خود در ميان انبوه مستقبلين مشتاق در بهشت زهرا، گفتند: من وقتي چشمم به بعضي از اينها كه اولاد خودشان را از دست داده‌اند مي‌افتد، سنگيني‌اي در دوشم پيدا مي‌شود كه نمي‌توانم تاب بياورم. محمدرضا پهلوي فرار كرد و همه چيز ما را به باد داد. مملكت ما را خراب كرد و قبرستان‌هاي ما را آباد. ايشان اضافه كردند: من دولت تعيين مي‌کنم، من توي دهن دولت مي‌زنم ... من به پشتيباني اين ملت دولت تعيين مي‌كنم. من به ارتش يك نصيحت مي‌كنم و يك تشكر ..... [ما] مي‌خواهيم ارتش مستقل باشد. آقاي ارتشبد شما نمي‌خواهيد؟ آقاي سرلشكر شما نمي‌خواهيد مستقل باشيد؟ و اما تشكر مي‌كنم از قشرهايي كه متصل شدند به ملت.

6- با وجود سرماي زمستان، ديشب هزاران مشتاق زيارت حضرت امام، در مسير حركت ايشان خوابيدند.

7- شهرهاي كشور در شادي ورود امام، غرق نور و گل و فرياد بود.

8- از هنگام هجرت حضرت امام از نجف اشرف به پاريس، تراكم سخنراني‌ها، مصاحبه‌ها و پيام‌هاي ايشان در اين مدت كوتاه يعني (118 روز اقامت در نوفل لوشاتو) ، قابل توجيه و تأمل است. به طور يكه ايشان در برخي از روزها به سؤالات چندين رسانه خبري و تبليغاتي پاسخ داده‌اند. مثلا در تاريخ نوزدهم دي سال جاري، ايشان در ده مصاحبه جداگانه شركت كردند و كثرت مصاحبه‌ها، حكايت از علاقه خبرنگاران و اشتياق امام براي رساندن پيام خود به دنياست. آمار اين مجموعه عظيم از اين قرار است:
سخنراني‌ها 59 عدد
مصاحبه‌ها 108 عدد
پيام‌ها 36 عدد
نامه‌ها و تلگراف‌ها و فرمان‌ها 6 عدد
جمع 209 عدد

9- در حالي كه مراسم ورود حضرت امام به طور مستقيم از تلويزيون پخش مي‌شد، نظاميان با يورش به اين سازمان از ادامه پخش آن ممانعت كردند.

10- عده‌اي از مردم با قطع جريان پخش مستقيم ورود حضرت امام از تلويزيون به علت هجوم مأمورين نظامي، از عصبانيت تلويزيون‌هاي خود را به خيابان پرت كردند.

11- امام خميني در شب اول اقامت خود در مدرسه رفاه، طي سخناني با اعضاي كميته استقبال، بر لزوم حفظ وحدت تأكيد نمودند.

12- روحانيون متحصن در دانشگاه، با انتشار آخرين اعلاميه خود، به تحصن پايان دادند.

13- در پي درخواست مجدد بختيار براي ملاقات با حضرت امام خميني، ايشان گفتند: ملاقات با بختيار را در صورت استعفاي وي مي‌پذيرم.

14- شاپور بختيار در آستانه ورود امام خميني پيامي انتشار داد. وي در پيام خود مردم را نسبت به ادامه اعتراضات و تظاهرات، خصوصا در روز ورود حضرت امام، تهديد كرد.

15- دانشجويان ايراني در مقابل سفارت ايران در آمريكا تظاهرات كردند.

16- آمريكا مقداري از دستگاه‌هاي الکترونيكي محرمانه خود را از ايران خارج كرد.
نيروي هوايي سيستم‌هاي محرمانه جنگنده‌هاي اف چهارده را مخفي كرد. گفتني است كه يكي از وظايف هايزر در ايران، انجام همين مأموريت بوده است.

17- بانك‌هاي سوئيس گفتند كه پول‌هاي ايران را پس نمي‌دهند.

18- مطبوعات و يونايتد پرس: قراردادهاي خريد اسلحه ايران از انگليس لغو شد. مقامات لندن گفتند به علت لغو اين خريدها، انگليس معادل چهار ميليارد دلار بابت عدم فروش و بيكار شدن بيست هزار نفر، زيان خواهد ديد.

19- در ليبي به حمايت از انقلاب اسلامي مردم مسلمان ايران، يك راهپيمايي ترتيب يافت.

رویدادهای 13 بهمن1357

1- امام خميني در جمع روحانيون بيانات مبسوطي را ايراد كردند. ايشان در قسمتي از اين بيانات فرمودند: رژيم سلطنتي از اول خلاف عقل بود ... هر ملتي بايد خودش سرنوشت خودش را تعيين كند.


2- راديو مسكو: دانشجويان ايراني مقيم آمريكا عليه مداخله آمريكائي‌ها در امور داخلي ايران، در برابر كاخ سفيد تظاهرات كردند.

 


رویدادهای 14 بهمن1357

1- حضرت امام طي يك مصاحبه مطبوعاتي در مدرسه رفاه اعلام كردند: شوراي انقلاب حكومت موقت تعيين خواهد شد و حكومت موقت، موظف خواهد بود كه مقدمات رفراندم را تهيه كند. همچنين قانون اساسي كه تدوين شد، به آراء عمومي گذاشته مي‌شود. ايشان دولت بختيار را غيرقانوني اعلام كردند و گفتند: كاري نكنيد كه مردم را به جهاد دعوت كنم.

2- دانشجويان ايراني با حمله به سفارتخانه‌هاي ايران در آمريكا، لبنان و استراليا، نسبت به رژيم سلطنتي ايران ابراز انزجار كردند.

3- چهل تن ديگر از نمايندگان مجلس از مقام خود استعفا دادند.


رویدادهای 15 بهمن1357

1- حضرت امام خميني طي يك سخنراني جوانان را به ادامه تظاهرات و اعتصابات فرا خواندند.


2- وزراي خارجه آمريكا و انگليس طي ديدار ديويد اوئن از آمريكا، در مورد اوضاع ايران به گفتگو نشستند. بغداد نيز با اعزام هيأتي به عربستان، به بررسي اوضاع ايران و منطقه پرداخت.

3- ژنرال هايزر، فرستاده ويژه آمريكا به ايران، با اتمام مأموريت حساس خود و مذاكرات مكرر با مقامات ايراني، عازم آمريكا شد. سخنگوي وزرات خارجه آمريكا گفت: هايزر سعي كرد تا نظاميان ايران از بختيار حمايت كنند. وي به اين علت ايران را ترك كرد كه اقامت وي به احساسات ضد آمريكايي در ايران دامن مي‌زد.


4- همافران نيروي هوايي در بهبهان به عنوان طرفداري از امام خميني، دست به راهپيمايي زدند.

5- آيت‌الله سيدمحمدباقر صدر با ارسال نامه‌اي از عراق براي حضرت امام، از مبارزات ملت ايران حمايت كرد.

6- به مناسبت ورود حضرت امام به ايران، از سوي آيت‌الله مرعشي نجفي تلگرامي براي ايشان ارسال شد.

تذكر: برژنف از سيزدهم تا هفدهم ژانويه 1979، مطابق با بيست و سوم دي ماه 1357، در بلغارستان بسر مي‌برده است.

7- شهردار تهران در حضور حضرت امام استعفا كرد. امام سپس وي را مجددا به عنوان شهردار منصوب كردند. جواد شهرستاني از سوي دولت بختيار ممنوع‌الخروج شد.

8- گروهي از نمايندگان مستعفي مجلس شورا با حضرت امام ديدار كردند.


رویدادهای 16 بهمن1357

1- انتخاب بازرگان به عنوان نخست وزير دولت موقت، رسما اعلام شد. حكم و فرمان نخست وزيري كه با اتفاق آراء شوراي انقلاب و تصويب امام خميني صادر شده بود، توسط حجت‌الاسلام والمسلمين رفسنجاني در حضور حضرت امام و آقاي بازرگان قرائت شد.


2- آسوشيتد پرس: با توجه به اينكه شانس موفقيت بختيار روز به روز كمتر مي‌شود، سخنگوي وزارت خارجه آمريكا به ابراز حمايت ملایم از بختيار بسنده كرد.


3- رييس سازمان سيا اعراف كرد كه در رابطه با پيش بيني مسائل ايران، اين سازمان ناكام بوده است. وي گفت: چيزي كه ما پيش بيني نمي‌كرديم، اين بود كه يک مرد هفتاد و هشت ساله كه مدت چهارده سال در تبعيد بود، اين نيروها را به هم پيوند زند.

4- كيسينجر گفت: بيم آن مي‌رود كه انقلاب اسلامي به ساير كشورها سرايت كند و گناه اين حركت، متوجه هدف توخالي حقوق بشر است.

5- آيت‌الله گلپايگاني بازگشت حضرت امام به ميهن را به ايشان تبريك گفت.

614- چند وزارتخانه، از جمله وزارت آموزش و پرورش، امور اقتصاد و دارائي، بهداري و دادگستري، توسط نيروهاي ارتش اشغال شد.

7- بيست و دو نماينده ديگر مجلس شورا، استعفا دادند.

8- در تظاهرت مردم آغاجاري، عده‌اي به شهادت رسيدند.

9- هشت هزار يهودي از ايران به اسرائيل رفتند.


رویدادهای 17 بهمن1357

1- امام خميني در سخنان خود گفتند: كار عاقلانه و مفيد به حال كشور اين است كه بختيار و ارتش در مقابل انقلاب اسلامي، عكس‌العملي مثبت داشته باشند.

2- در پاسخ به پيام‌هاي تشكر از سوي مردم و يا شخصيت‌ها و گروه‌هاي مختلف به مناسبت ورود حضرت امام به كشور، از سوي ايشان پيام تشكري خطاب به عموم انتشار يافت.

3- بازرگان موقتا از رهبري نهضت آزادي كناره‌گيري نمود و به مدرسه علوي نقل مكان كرد.
تذكر: در حكم نخست وزيري حضرت امام از وي خواسته شده بود تا بدون واسبتگي حزبي و گروهي به پست نخست وزيري اشتغال يابد.

4- دكتر سعيد، رييس مجلس شورا، در جلسه امروز مجلس اظهار داشت: بازگشت حضرت‌ آيت‌الله العظمي خميني، مرجع عاليقدر تشيع را به خاك وطن از طرف خود و عموم نمايندگان خوش آمد مي‌گويم.

5- دلوايح محاكمه وزراي سابق و انحلال ساواك، در جلسه مجلس شورا به تصويب رسيد.


6- در مراسم فارغ التحصيلي دانشجويان دانشكده افسري، افسران جوان از سوگند وفاداري به شاه معاف شدند.

7- حجت‌الاسلام فلسفي پس از هشت سال ممنوعيت از سخنراني، در حضور امام و مردم ديدار كننده از ايشان، سخنراني كرد.


رویدادهای 18 بهمن 1357

1- حضرت امام در ديدار با روحانيون شهر اهواز گفتند: ادامه نهضت يك تكليف است.



2- فرماندار نظامي تهران به اين دليل كه مردم به مقررات حكومت نظامي اهميت نمي‌دهند، ساعات منع عبور و مرور را كاهش داد.

3- سيزده نفر ديگر از نمايندگان مجلس استعفا دادند.

4- مجمع عمومي سازمان ملل متحد از اوضاع ايران اظهار نگراني كرد.

رویدادهای 19 بهمن1357

1- جمعي از پرسنل نيروي هوايي با انجام رژه و خواندن سرود در مقابل حضرت امام، با حركت اسلامي مردم ايران و رهبري نهضت اعلام همبستگي كردند. ايشان همچنين از راهپيمايي مردم در حمايت از دولت مهندس بازرگان تشكر كردند.

2- ستاد ارتش، عكس روزنامه كيهان مبني بر رژه افسران نيروي هوايي در مقابل حضرت امام را تكذيب كرد.

3- طي روزهاي گذشته و امروز، شهر تهران شاهد تظاهرات مردم و فرياد و خشم كليه اقشار در مقابل رژيم بود. بانك‌ها و ديگر مؤسسات دولتي مورد هجوم مردم به ستوه آمده از جنايت‌هاي شاه قرار گرفتند و شعله‌هاي آتش از همه سو زبانه مي‌كشيد.

4- امام خميني طي نطق كوتاهي كه از شكبه تلويزيوني كاركنان اعتصابي راديو و تلويزيون بطور مستقيم پخش مي‌شد ضمن آرزوي موفقيت براي كاركنان رسانه‌هاي گروهي گفتند: دستگاه‌هايي در اين قسمت بوده و هست كه بايستي در خدمت مردم مي‌بودند. ولي رژيم غاصب از آنها در راه هدف‌هاي نامشروع استفاده كرده است.

5- در درگيري‌هاي گرگان، پنج نفر كشته و يازده نفر مجروح شدند.

6- مهندس شريف امامي كه از طرف دادستاني ممنوع‌الخروج شده بود، از كشور گريخت.


رویدادهای 20 بهمن1357

1- با حمله مأموران گارد به پادگان نيروي هوايي تهران، جنگ خياباني آغاز شد. به گفته همافران، وقتي كه راديو اعلام كرد فيلم ورود امام خميني بعد از اخبار تلويزيون نمايش داده خواهد شد، آنها در سالن پادگان اجتماع كردند. با ظاهر شدن تصوير حضرت امام بر صفحه تلويزيون، طنين صلوات سالن را پر كرد و در اين هنگام، افراد گارد به سوي آنها تيراندازي كردند و درگيري آغاز شد.

2- مردم ساكن در اطراف خوابگاه همافران، هنگامي كه از حمله نيروي گارد به همافران آگاه شدند، اهالي خيابان‌هاي اطراف را نيز با خبر كردند و طولي نكشيد كه جمعيت انبوهي در كنار ديوار خوابگاه گرد آمدند كه با فرياد الله‌اكبر از همافران حمايت مي‌كردند.

3- اجتماع مردم در كنار خوابگاه همافران نيروي هوايی كه از ساعت ده شب آغاز شده بود همچنان ادامه يافت. ترس مردم اين بود كه در صورت پراكنده شدن، نيروهاي گارد، مجددا به همافران حمله كنند، لذا از دفتر حضرت امام كسب تكليف كردند و دفتر امام توصيه كردند كه پراكنده نشويد.

4- مردم در كنار خوابگاه نيروي هوايي همچنان شعار مي‌دادند و خود را با آتش لاستيك‌هاي فرسوده گرم مي كردند كه در ساعت 5/3 بعد از نيمه شب مأموران حكومت نظامي با خودروهاي نظامي و در حاليكه از دور با شليك رگبار مسلسل‌ها به طرف هوا در صدد ترساندن مردم بودند، به اجتماع مردم حمله كردند. در اين هنگام مردم به كوچه‌هاي اطراف پناه بردند اما مأمورين توانستند يكصد و پنجاه و دو نفر را دستگير و به محل استقرار حكومت نظامي در كلانتري تهران و منتقل كنند. در بين دستگير شدگان دو روحاني نيز حضور داشتند.
تذكر: ظاهرا اولين كلانتري ساقط شده در جريان هجوم مردم همين كلانتري بود.


رویدادهای 21 بهمن1357

1- با آغاز درگيري مسلحانه، پرسنل انقلابي نيروي هوايي براي تسليح مردم در ازاء كارت پايان خدمت سربازي، يك قبضه سلاح و هفت فشنگ در اختيار آنان قرار مي‌دادند.

2- درساعت 5/4 بعدازظهر كلانتري تهران نو ـ پس از پنج ساعت زد و خورد شديد بين مأمورين گارد و مردم ـ سقوط كرد و مردم و گاردي‌ها در اين زدو خورد چندين كشته و مجروح داشتند . از اين پس، كلانتري‌ها يكي پس از ديگري به دست مردم ساقط شدند.

3- فرماندار نظامي تهران در اعلاميه شماره چهل خود، ساعات حكومت نظامي را از ساعت چهار و نيم بعدازظهر تا ساعت پنج صبح افزايش داد. پس از شدت گرفتن حملات مردم به كلانتري‌ها و پادگان‌ها، فرماندار نظامي تهران در همين روز ساعت منع عبور و مرور را تا ساعت دوازده ظهر افزايش داد. يعني مردم تنها از ساعت دوازده شهر تا چهار و نيم بعدازظهر اجازه خروج از منازل خود را دارند.


4- حضرت امام خميني در رابطه با حكومت نظامي اعلام شده از طرف فرماندار نظامي تهران، آن را ملغي اعلام كردند و گفتند: اعلاميه امروز حكومت نظامي خدعه و خلاف شرع است و مردم به هيچوجه به آن اعتنا نكنند ... اخطار مي‌كنم كه اگر دست از اين برادر کشي بر ندارند و لشگر گارد به محل خودش برنگردد ... تصميم آخر خود را به اميد خدا مي‌گيريم. همچنين دولت موقت، اعلاميه حكومت نظامي را یك توطئه توصيف كرد.

5- ميني‌بوس‌ها و ماشين‌هاي وابسته به ستاد كميته امام خميني، با بلندگو، لغو اعلاميه فرماندار نظامي را در سطح تهران اعلام كردند. گفتني است كه بنا به گفته‌ رحيمي، يكي از سران ارتش، حكومت نظامي تصميم داشت كه با افزايش ساعات حكومت نظامي، به انجام كودتا و سركوب مردم و خصوصا ترور و دستگيري رهبران نهضت، بپردازد. اين تصميم حضرت امام، توطئه بزرگي را در آستانه پيروزي نهضت در نطفه خفه كرد.

6- امام خميني در جواب به استعفاي افراد نيروي مسلح نوشتند: قسم براي حفظ قدرت طاغوتي صحيح نيست و مخالفت با آن واجب است و كساني كه قسم خورده‌اند بايد بر خلاف آن عمل كنند.

7- مردم مسلح به ياري افراد نيروي هوايي رفتند. جنگ خياباني در تهران اوج بيشتري پيدا كرد.

8- ده‌ها هزار تن از مردم در خيابان فرح‌آباد، پشت كيسه‌هاي شن و خاك سنگر گرفتند.

9- كلانتري‌هاي تهران نو، (چهارده و شانزده و بيست و يك و نه) و نارمك ده و يازده و شهر ري، سقوط كردند و همچنين يك هلي‌كوپتر گارد در تهران در هوا ساقط شد.

10- حجت‌الاسلام دكتر مفتح از جانب حضرت امام، عكس مندرج در روزنامه كيهان مبني بر رژه افسران نيروي هوايي در مقابل ايشان را كاملا صحيح و واقعي دانست.


11- از سوي دفتر تبليغات امام خميني، هر گونه تماس با بختيار و سران ارتش تكذيب شد.

12- امام خميني اعلام كردند كه من خودم اهل قلم و بيان هستم و هيچ سخنگويي ندارم.

13- ستاد امداد و سازمان ملي پزشكان، تعداد شهدا را تا ساعت يازده امشب، صد و بيست و شش تن ، و مجروين را ششصد و سي و چهار نفر ذكر كرد.

14- شمار كشته شدگان كه به بيمارستان جرجاني منتقل شده‌اند، به چهل و شش نفر رسيد و تعداد زخمي‌ها به علت كثرت آنها قابل شمارش نيست.


رویدادهای 22 بهمن1357

1- با تلاش برخي از دوستان بختيار و نيز نزديكان مهندس بازرگان، بنا شد جلسه‌اي با حضور بازرگان، بختيار و قره‌باغي تشكيل گردد. عباس اميرانتظام درباره اين جلسه مي‌گويد: قبل از جلسه، بختيار به من تلفن زد و گفت استعفاي خود را در جلسه تسليم خواهد كرد. ليكن بختيار در جلسه حاضر نشد و تنها استعفا نامه خود را براي جلسه فرستاد.

2- واحدهاي نظامي چند شهر، از جمله لشگر زرهي قزوين، به سوي تهران روانه شدند. مردم، جاده تهران ـ كرج را به منظور جلوگيري از ورود واحدهاي نظامي، مسدود كردند.

3- نبرد شديد مردم با نيروي گارد در خيابان‌هاي تهران شدت بيشتري پيدا كرد.

4- در پي درگيري‌هاي اخير، پزشكی قانوني مملو از شهدايي است كه در چند روز اخير كشته و شناسايي نشده‌اند.

5- تسليحات ارتش، زندان اوين، ساواك سلطنت آباد، مجلسين سنا و شورا،‌ راديو و تلويزيون، نخست وزيري، ژاندارمري و شهرباني، به دست مردم تصرف شد.

6- نصيري، رييس ساواك، سالار جاف، قاتل مردم كردستان و سپهبد رحيمي، توسط مردم بازداشت شدند. همچنين سپهبد بدره‌اي، فرمانده نيروي زميني، محمد امين و بيگلري، جانشين فرماندگان گارد، به هلاكت رسيدند.

7- فرماندهان نيروهاي سه گانه ارتش با حضور در خدمت امام خميني، استعفاي خود را تقدم كردند.

8- با مراجعه به منزل حضرت امام، گروه‌هاي مسلح پشتيباني خود را از امام اعلام كردند.

9- حضرت امام به دنبال سقوط نهادهاي اصلي رژيم و عقب‌نشيني ارتش از مردم خواستند كه آرامش و نظم را مجددا برقرار كنند.

10- رييس ستاد كل ارتش از جمله مواردي كه موجب شد ارتش اعلام بي‌طرفي كند، اينها بود: رييس ستاد شهرباني به كلانتري‌ها گفته بود مقاومت نكنند؛ در حاليكه اين خلاف دستور بود. اعزام نيروهاي زبده كمكي براي افسران محاصره شده در مسلسل‌سازي به جهت تمرد آنها بي‌نتيجه ماند. سربازان به طور دسته جمعي فرار مي‌كردند و بدون اجازه به پادگان‌ها بر‌مي گشتند. نيروهاي زرهي به علت سد شدن راه آنها توسط مردم و تير خوردن سرلشكر رياحي، موفق به كار نشدند. نيروي هوایی به علت پیوستن افسران و همافران به مردم، قدرت انجام پرواز نداشت. بي‌نظمي عمومي، نافرماني و اعلام همبستگي افسران عالي رتبه با كميته امام خميني همه گير شده بود.

11- انقلاب اسلامي مردم ايران به رهبري امام خميني، نظام دو هزار و پانصد ساله شاهنشاهي را سرنگون كرد.

12- امام خميني طي پيام ديگري خطاب به مردم گفتند: توجه داشته باشيد كه انقلاب ما از نظر پيروزي بر دشمن هنوز به پايان نرسيده است. دشمن از انواع وسايل و دسايس بهره‌مند است و توطئه‌ها در كمين است. تنها هوشياري و انضباط انقلابي و اطاعت از فرمان‌هاي رهبري و دولت موقت اسلامي است كه توطئه‌ها را نقش بر آب مي‌سازد ... با دولت موقت اسلامي همكاري نماييد تا با حول و قوه الهي هر چه زودتر با همكاري يكديگر ايران اسلامي آباد و آزاد را مورد غبطه جهانيان بسازيم.

13- مهندس بازرگان طي يك نطق تلويزيوني، ضمن تشكر از آحاد مختلف مردم و خصوصا از اعلام بيطرفي ارتش در مسائل سياسي گفت: تيمسار قره‌باغي در ملاقات حضوري، همكاري خود را با دولت موقت اينجانب اظهار نموده است.

14- از سوي حضرات آيات مرعشي نجفي و شيرازي، اعلاميه‌هاي جداگانه‌اي خطاب به ملت ايران منتشر گرديد و پيروزي انقلاب اسلامي تبريك گفته شد.

15- پس از سقوط رژيم سلطنتي، همافران نيروي هوايي كه در حركت نظامی مردم نقش مهمي داشتند‌، از همكاري و مدد رساني به موقع مردم تشكر كردند.

16- به مناسبت سقوط رژيم شاه، از سوي ياسر عرفات پيام تبريكي خطاب به حضرت امام فرستاده شد.


17- آيت‌الله خويي با ارسال تلگرافي براي حضرت امام، ورود ايشان را به ايران تبريك گفت.


وقايع انقلاب آن قدر سريع بود كه حتي مقامات آمريكايي در آخرين روزها نمي‌دانستند انقلاب پيروز شده است. اتاق عمليات كاخ سفيد از طرف برژينسكي، تلفني از ساليوان مي‌پرسيد: آيا هنوز امکان كودتا وجود دارد؟



 

 



:: موضوعات مرتبط: سیاسی، ،
:: برچسب‌ها: رویدادهای 12 بهمن 1357 الی 22 بهمن , مسجد حجت ابن الحسن(عج), مسجد حجت, مسجدحجت ابن الحسن, http://www, masjed12hojjat, lxb, ir/, ,
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : شنبه 9 بهمن 1395

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 24 صفحه بعد

دیدار رئیس رسیدگی به امور مساجد حجت الاسلام محمدجواد حاج علی اکبری،

 



:: برچسب‌ها: بازدید حاج علی اکبری, حجت الاسلام و المسلمین حاج علی اکبری, مسجد حجت ابن الحسن (عج), حمید داودی راد, حاج آقا شیوایی, مسجد حجت, حاج علی اکبری,
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : پنج شنبه 23 دی 1395