مسجد خیابان رودکی تهران (سلسبیل)

صفحه قبل 1 2 3 4 صفحه بعد

اطلاعیه مراسم ایام فاطمیه دهه اول و دوم

نتیجه تصویری برای دهه فاطمیه



:: موضوعات مرتبط: مذهبی، معصومین، دین و اندیشه، خداشناسی ، ،
:: برچسب‌ها: مسجد حجت ابن الحسن (عج), مسجد حجت, دهه فاطمیه, اطلاعیه, مراسم, فاطمیه, حضرت زهرا, شهادت, ایام فاطمیه, مسجد حجت ابن الحسن(عج), حمید داودی راد, ,
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : یک شنبه 23 بهمن 1395

صفحه قبل 1 2 3 4 صفحه بعد

فرارسیدن اربعین حسینی تسلیت باد

 فرا رسيدن اربعينشهادت پنجمين اهل کساء، سيد الشهدا،  حضرت امام حسين بن علی ( عليهما السلام )، و ياران با وفايش را به تمامی مسلمين جهان تسليت عرض می نماييم

    اربعين حسينی، تکرار ياد و خاطره حماسه سازان کربلاست ، سلام بر حسين و اربعينش، سلام بر اربعين و زائرانش! و سلام بر اندوه های دل آنان که به سوغات بر مزار کشتگان، عشق بردند و به مويه نشستند. به شوق زيارت صحن و سرای جان فزايت، اربعين شهادتت را به سوگ می نشينيم،

  و اربعين از رازهای هستی است و اربعين حسين (ع) روز بسط لطف اوست بر پيروان و دوستدارانش. و در مقام حسين (ع) همين بس که در زيارت اربعينش خطاب به جدشان محمد مصطفی (ص) و پدر بزرگوارشان حضرت علی (ع) و مادر گراميشان فاطمه (س) ميگوييم که خداوند عزاداری شما را در رثاء حسين (ع) فبول فرمايد.

  اربعين در فرهنگ عاشورا

  در فرهنگ عاشورا، اربعين به چهلمين شب شهادت حسين بن علی(ع) گفته ميشود که مصادف با روز بيستم ماه صفر است. از سنتهای مردمی گرامی داشت چهلم مردگان است، که به ياد عزيز فوت شده خويش، خيرات و صدقات ميدهند و مجلس ياد بود بر پا ميکنند، در روز بيستم صفر نيز، شيعيان، مراسم سوگواری عظيمی را در کشورها و شــــهرهای مختلف به ياد عاشورای حسينی بر پا ميکنند. عاشقان و پيروان آن امام، در سحال اســـــرار اربعين به ذکر پرداخته و باران اشکبار چشم خويش را با مظلوميت حسين و يارانش پيوند می زنند. اين راه، راه تداوم عشق است و بی گمان هيچگاه بی رهرو نخواهد بود.

  نخستين اربعين

  در نخستين اربعين شهادت امام حسين (ع)، جابر بن عبدالله انصاری و عطيه عوفی موفق به زيارت تربت و قبر سيد الشهدا شدند. بنا به برخی نقلها، در همان اربعين، کاروان اسرای اهل بيت (ع) دربازگشت از شام و سر راه مدينه، از کربلا گذشتند و با جابر ديدار کردند. البته برخی از مورخان نيز آن را نفی کرده و نپذيرفته اند، از جمله مرحوم محدث قمی در «منتهی الامال» دلايلی ذکر ميکند که ديدار اهل بيت از کربلا در اربعين اول نبوده است. به هر حال، تکريم اين روز و احيای خاطره غمبار عاشورا، رمز تداوم شعور عاشورايی در زمانهای بعد بوده است.

  اربعين و عرفان

  اربعين از رازهای هستی، خصوصيت عدد چهل و اسرار نهفته در آن برای ما روشن نيست. البته چه بسا، با توجه به ويژگی ‏های انسان، «چهل بار» تکرار يک رفتار پسنديده موجب ملکه معنوی و تعميق آن رفتار و قابليت نزول فيض خاص خداوند می ‏شود. در فرهنگ اسلامی هم عدد چهل (اربعين) جايگاه ويژه ای دارد. چله نشينی برای رفع حاجات، حفظ کردن چهل حديث، اخلاص چهل صباح، کمال عقل در چهل سالگی، دعا برای چهل مؤمن، از اين نمونه هاست

 



:: موضوعات مرتبط: مذهبی، معصومین، دین و اندیشه، ،
:: برچسب‌ها: اربعین, اربعین حسینی, 20 ماه صفر, اربعین تسلیت, مسجد حجت ابن الحسن (عج), ,
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : جمعه 1 آبان 1395

صفحه قبل 1 2 3 4 صفحه بعد

اهداف قيام عاشورا در كلام امام حسين(علیه السلام)‏

اهداف و زمينه هاي قيام عاشورا در كلام امام حسين(ع) ‏


قيام امام حسين(ع) داراي ابعاد مختلفي است كه در اين ميان زمينه ها و دلايل شكل گيري اين نهضت عظيم از اهميت ويژه اي برخوردار است.تبيين علت هاي قيام عاشورا همواره الهام بخش مسلمانان و به ويژه شيعيان در اعصار متمادي بوده است.

براي بررسي دلايل قيام حضرت سيدالشهدا(ع) بايستي ويژگي هاي دوره امامت آن حضرت مورد توجه قرار گيرد،آنچه مسلم است دوران امامت حسين بن علي(ع) را مي توان به دو بخش دوره حاكميت معاويه و حكومت يزيد تقسيم كرد.

"در حقيقت در زمان امام حسين(ع)انحراف از اصول و موازين اسلام كه پس از رحلت رسول خدا(ص) آغاز و در زمان عثمان خليفه سوم گسترش يافته بود به اوج خود رسيد.در اين دوره معاويه كه سالها به عنوان استاندار در منطقه شام حكومت كرده و موقعيت خود را كاملا تثبيت نموده بود،به نام خليفه مسلمين سرنوشت و مقدرات كشور اسلامي را در دست گرفته و حزب اموي را بر امت اسلام مسلط ساخته بود."1

چرا سيد الشهدا(ع)در دوره معاويه قيام نكرد 
"امام حسين(ع) اگر در زمان معاويه قيام مي كرد،معاويه مي توانست از پيمان صلحي كه با امام حسن(ع) امضا كرده بود،براي متهم ساختن امام حسين(ع)بهره برداري كند،زيرا همه مردم مي دانستند كه امام حسن و امام حسين(ع) متعهد شده اند تا زمانيكه معاويه زنده است سكوت كنند.البته لازم به يادآوري است كه امام حسين(ع) معاهده با معاويه را پيماني لازم الوفاء نمي دانست،زيرا اين عهدنامه تحت فشار و اجبار و در شرايطي صورت گرفته بود كه بحث و گفتگو فايده اي نداشت،به علاوه معاويه خود آن را نقض كرده بود و محترم نمي شمرد.اما با وضعيت آنروز جامعه اسلامي اگر امام حسين(ع)عليه معاويه قيام مسلحانه مي كرد،معاويه مي توانست از آن به عنوان يك شورش غير موجه و برخلاف مفاد پيمان سوء استفاده كند."2

عامل ديگري كه مانع قيام حضرت در زمان معاويه بود،ظاهرسازيهاي اين خليفه اموي است.اگرچه معاويه عملا اسلام را تحريف كرده بود،اما اين مطلب را به خوبي درك مي كرد كه چون به نام دين و خلافت اسلامي حكومت مي كند،بايد به اعمال خود رنگ ديني داده و مردم را فريب بدهد. 
با اين حال امام حسين(ع) به رغم موانعي كه ذكر شد در دوره حكومت معاويه نيز چندين بار به صورت علني در برابر رفتارهاي اين حاكم جائر بني اميه ايستاد و مبارزه كرد.معاويه در اواخر عمر خود مي كوشيد تا با بيعت گرفتن از بزرگاني همچون حسين بن علي(ع) و ابن عباس مساله وليعهدي يزيد را تثبيت كند،وي در ديداري كه با امام حسين(ع) در مدينه داشت اين مساله را مطرح كرد كه حضرت در سخناني به شدت با آن مخالفت كرده و با برشمردن خصوصيات زشت يزيد، وي را فاقد صلاحيت حكومت مي داند.

از ديگر اقدامات حضرت در برابر معاويه،سخنراني افشاگرانه در مراسم حج است. در اين خطبه كه يك يا دو سال پيش از مرگ معاويه و در حضور بزرگاني از صحابه و تابعين ايراد شده است،امام(ع) اينچنين در برابر معاويه موضع مي گيرد: 
"...ديديد كه اين مرد زورگو و ستمگر(معاويه)با ما و شيعيان ما چه كرد؟من در اينجا مطالبي را با شما در ميان مي گذارم،اگر درست بود آنرا تصديق و اگر دروغ بود تكذيب كنيد.سخنان مرابشنويد و گفتار مرا بنويسيد،وقتي كه به شهرها و ميان قبايل خود برگشتيد با افراد مود اطمينان و اعتماد در ميان بگذاريد و آنان را به رهبري ما دعوت كنيد،زيرا مي ترسم اين موضوع(رهبري امت توسط اهل بيت)به دست فراموشي سپرده شود و حق نابود و مغلوب گردد"3 
سخناني كه حضرت در اين خطبه مطرح مي كند اگر چه در زمان معاويه است اما در حقيقت مي تواند موضع امام (ع) را در برابر حاكم اموي مشخص كند، زيرا حضرت صريحا حكومت را حق خود و اهل بيت ذكر مي كند.

اقدام ديگر امام(ع)در دوره معاويه ضبط اموال كاروان بيت المالي بود كه از يمن به سوي شام حركت مي كرد.حضرت اموال ضبط شده بيت المال را ميان مستمندان تقسيم كرد و در نامه اي به معاويه از سياست هاي وي به شدت انتقاد كرد. 
به هرحال دوران معاويه به پايان مي رسد و با روي كارآمدن يزيد وضع تغيير مي كند.قيام و نهضت عظيم امام حسين(ع)در دوره اي آغاز مي شود كه يزيد به حكومت رسيده و با ارايه چهره اي زشت ،شرايط خاصي را ايجاد كرده است. 
مرحوم شيخ مفيد(ره)در كتاب ارشاد وضعيت پس از مرگ معاويه را اينگونه توصيف مي كند: 
"پس از مرگ معاويه و پايان دوره سازشي كه اجازه نمي داد امام حسين (ع)اظهار امامت نمايد و پرده از روي كار ولايت خود بردارد،حسين(ع)به اندازه اي كه ممكن بود اظهار دعوت كرد و هر وقتي كه موقعيتي به دست مي آورد حق الهي خود را براي آنها كه بي خبر بودند آشكار مي ساخت،تا اينكه ياراني پيدا كرد و بعد از اين مردم را به جهاد در راه خدا دعوت نمود و خود را براي قتال با دشمنان حق آماده ساخت...."4

فساد علني دستگاه حكومت يزيد 
يزيد كه جواني ناپخته،شهوتران و هوسباز و بيخرد و خوشگذران و فاقد هرگونه صلاحيتي براي اداره امور مسلمين بود،پس از اينكه به قدرت رسيد به صورت علني تظاهر به فسق و فجور مي كرد و مقدسات و احكام اسلامي را به راحتي زيرپا مي گذاشت.به قدرت رسيدن يزيد زمينه را براي قيام امام حسين(ع)فراهم كرد و جاي هيچ گونه ترديد را باقي نگذاشت. 
براي روشن شدن دلايل و علل قيام امام حسين(ع)مي توان به بيانات و تقريرات آن حضرت در مقاطع مختلف رجوع كرد.

امتناع از بيعت با خليفه فاسق 
يزيد در نامه اي به وليد بن عتبه فرماندار مدينه از او مي خواهد كه از امام حسين(ع)براي وي بيعت بگيرد و در غير اينصورت سر از بدن حسين(ع) جدا كند.حضرت در پاسخ به خواسته وليد اينگونه با وي سخن مي گويد: 
"انا اهل بيت النبوه و....و يزيد رجل فاسق شارب الخمر،قاتل النفس المحرمه،معلن بالفسق ليس له هذه المنزله و مثلي لا يبايع مثله و... 
ما از خاندان نبوت و رسالتيم، خانداني كه خانه آنها محل رفت و آمد فرشتگان است و خداوند به خاطر ما همه چيز را آغاز كرد و همه چيز را پايان مي بخشد. اما يزيد، مردي فاسق و شرابخوار و قاتل است و آشكارا جنايت و گناه مي كند و مثل من با مثل او بيعت نخواهد كرد." 5 
امام حسين (ع) در جاي ديگر هنگاميكه مروان از حضرت مي خواهد تا با يزيد بيعت كند، در پاسخ به وي مي فرمايد: 
"انا لله و انا اليه راجعون و علي الاسلام السلام اذقد بليت الامه براع مثل يزيد و لقد سمعت جدي رسول الله (ص) يقول: الخلافة محرمة علي آل ابي سفيان. 
ديگر بايد بر اسلام سلام داد (و بايد با آن وداع كرد) زيرا امت دچار زمامداري همانند يزيد گرديده است! و من از جدم رسول خدا (ص) شنيدم كه مي فرمود: خلافت بر خاندان ابوسفيان حرام است"6

امام معصوم شايسته رهبري جامعه 
در همين راستا حضرت در مراحل مختلف سفر خود علاوه بر اينكه به ظلم و ستم بني اميه اشاره مي كند، رهبري جامعه را شايسته اهل بيت(ع) مي داند، حضرت در مواجهه با سپاه حر در نزديكي كربلا پس از اقامه نماز عصر خطبه اي به اين مضمون مي خواند: 
" اي مردم اگر از خدا مي هراسيد و حق را براي صاحب حق مي دانيد كاري كنيد كه هرچه بهتر و بيشتر خشنودي خدا را بدست آوريد و ما آل محمد (ص) شايسته تريم بر امر ولايت (مردم) از عده اي كه مدعي امامت و ولايت بر شما هستند، زيرا آنان جز ستم و دشمني كار ديگري با شما نمي كنند و اگر از امامت ما بر خود كراهت داريد و حق ما را نشناخته و اكنون رأيتان بر خلاف اظهار نامه ها و فرستادگانتان مي باشد من از تصميم خود منصرف مي شوم." 7

البته در اينجا به نظر مي رسد منظور حضرت از انصراف، به واقع منصرف شدن از حركت به سوي كوفه است و نمي توان اينگونه برداشت كرد كه امام (ع) از تصميم خود بر قيام عليه حكومت فاسد يزيد منصرف شده است،زيرا سخنان حضرت درباره لزوم امر به معروف و نهي از منكر و پرداختن به حق، گواهي بر اين مدعاست. 
امام حسين (ع) در كربلا نيز حقانيت خود و باطل بودن دشمنان را در سخناني تصريح مي كند، آنجا كه خطاب به سپاه ابن زياد مي فرمايد: 
" چه شده عليه من قيام كرده و دشمنان مرا ياري مي نماييد؟ سوگند به خدا اگر مرا بكشيد، حجت خدا را كشته ايد و بدانيد در ميان جابلقا و جابرسا (در روايت آمده خداوند اين دو شهر را در شرق و غرب عالم خلق نموده است) به جز من پسر پيغمبري كه حجت خدا بر خلقش باشد، وجود ندارد."8

ايستادگي در برابر ظالم 
حضرت ابا عبدالله الحسين عليه السلام در منزلي به نام بيضه خطاب به اصحاب خود و سپاهيان حر،انگيزه قيام خود را لزوم مقابله با حكومت ظالم و جائر مي داند و اظهار مي دارد: 
"ايها الناس، ان رسول الله (ص) قال : من رأي سلطاناً جائراً مستحلاً لحرم الله، ناكثا لعهد الله، مخالفاً لسنة رسول الله (ص)، يعمل في عباد الله بالاثم و العدوان، فلم يعير (يغير) عليه بفعل و لا قول كان حقاً علي الله ان يدخله مدخله.... ألا و انّ هؤلاء قد لزوموا طاعة الشيطان و تركوا طاعة الرحمن و اظهروا الفساد و عطلو الحدود و استاثروا بالفيء و أحلو حرام الله و حرموا حلاله و انا احق من غير.

اي مردم! رسول خدا (ص) فرمود: هركس (مسلماني) سلطان ستمگري را ببيند كه حرام خدا را حلال شمرده و عهد خدا را مي شكند، خلاف سنت رسول خدا رفتار ميكند و در ميان بندگان خدا به گناه و ستم عمل مي كند، ولي او (شخص مسلمان) سكوت اختيار كند و نه از راه كردار و نه از راه گفتار او(سلطان ستمگر) را سرطنش نكند و در مقام انكار و عيب گويي بر نيايد، بر خداوند است كه او (مسلمان سكوت اختيار كرده) را به كيفر و سزاي همان ستمگر (آتش جهنم) محكوم كند. 
آگاه باشيد كه اين طائفه ستمگر و حكام جائر بني اميه، پيوسته از شيطان پيروي نموده و طاعت او را بر خو لازم دانستند و اطاعت رحمان را ترك گفتند و زشتي و فساد را ظاهر نمودند و حدود خدا را تعطيل كردند و غنائم و فيء را كه متعلق به همه مسلمين است اختصاص به خود دادند و حرام خدا را حلال شمردند و حلال خدا را حرام شمردند. و من از غير خودم سزاوار ترم (به جلوگيري از اين امور و نهي كردن از آنها و زمام امور مسلمانان را به دست گرفتن، تا به احكام قرآن و سنت رسول الله عمل شود)" 9

نكته مهم خطبه فوق اين مطلب است كه حضرت علاوه بر نهي نمودن و بر حذر داشتن مردم از سكوت در برابر ظلم و ستم (كه محور اصلي خطبه است) براي چندمين بار در سخنان خود به فساد و تباهي حكومت بني اميه و حق امام (ع) بر حاكميت و ولايت مسلمين تأكيد دارد و در حقيقت سه دليل مهم از مجموع دلايل قيام عاشورا در اين خطبه تشريح شده است. 
امام(ع) از ابتداي حركت از مكه به سوي كوفه همراهان و اصحاب خود را براي جانفشاني آماده ساخته بود، حضرت در سخنراني مشهوري كه پيش از خروج از مكه ايراد مي نمايد، حاضران را از عزم خود مبني بر ايستادگي مقابل ظلم تا پاي جان باخبر مي سازد، امام حسين (ع) مي فرمايد: 
"......خطّ الموت علي ولد آدم مخط القلاده علي جيد الفتاه و ما أولهني الي اشتياق أسلا في اشتياق يعقوب الي يوسف ..... 
من كان باذلاً فينا مهجتة و موطناً علي لقاء الله نفسه فليرحل معنا فاني راحل مصبحاً ان شاء الله 
مرگ همچون گردن بند بر گردن دختران جوان كشيده و بسته شده است و من به ديدار نياكان خود مشتاقم ، آن چنان اشتياقي كه يعقوب به ديدار يوسف داشت. 
از قبل براي من قتگاهي انتخاب شده كه بايد به آنجا برسم. گويا مي بينم بند بند بدنم را گرگ هاي بيابان بين نواويس و كربلا از هم جدا مي كنند و شكم هاي گرسنه خود را سير و انبان هاي خالي خود را پر مي نمايند. از آنچه با قلم تقدير و سرنوشت نوشته شده است، گريزي نيست. ما خاندان رسالت به آنچه موجب رضا و خشنودي حق است راضي هستيم. و در برابر امتحانات و بلاهاي او شكيبا و صابريم و خدا پاداش صابرين را به صورت كامل به ما عنايت خواهد كرد. هرگز پاره هاي تن رسول خدا از او جدا نمي گردد، بلكه در بهشت برين و حظيره القدس گرداگرد او جمع مي شوند، و چشم رسول به ديدار آنها روشن مي شود و وعده او بوسيله خاندانش تحقق مي پذيرد. 
حال هر يك از شما كه آماده جانباري و فدا كردن خون خويش در راه ما است و خود را براي ديدار خداوند آماده كرده است با ما همسفر شود كه من ان شاء الله صبحگاهان حركت خواهم كرد." 10

ذلت وفرمانبرداري فرومايگان ممنوع 
حضرت در روز عاشورا نيز مسأله ايستادگي در برابر ظالم را بدين شكل بيان مي دارد: " آگاه باشيد زنازاده پسر زنازاده مرا بين دو كار مخير گردانيد: شمشير كشيدن يا خواري چشيدن، و دور باد كه به ذلت تن دهيم كه خدا و رسولش و مؤمنان بر ما نمي پسندند، و دامن هاي پاك و پاكيزه و سرهاي پرحمّيت و جان هاي والايي كه فرمانبرداري فرومايگان را بر كشته شدن با افتخار ترجيح ندهند. بدانيد كه من با اين خانواده ام با اين كه تعداد كمي هستند و ياوري ندارم با شما مي جنگم" 11 
و باز هم حضرت پس از شهادت جمعي از ياران خود در ميدان جهاد مي فرمايد:"...خشم الهي بر امتي كه براي كشتن فرزند پيامبر خود متحد و هماهنگ شدند، شدت گرفته است. سوگند به خدا خواسته آنان را نخواهم پذيرفت تا آن هنگام كه به خون خويشتن خضاب كنم و با اين حال خداي خود را ملاقات نمايم." 12 
رجزهاي امام(ع) در هنگام نبرد نيز گوياي همين مطلب است، حضرت در اين جايگاه نيز ذلت در برابر ظالمان را بر نمي تابد آنچنانكه فرياد مي زند: 
"القتل اولي من ركوب العار. كشته شدن از زندگي با ننگ و عار بهتر است."13

اصلاح امور امت اسلام 
يكي از مهمترين مستنداتي كه مي توان در بررسي اهداف قيام حسين (ع) به آن مراجعه نمود وصيتنامه حضرت است. در روايت آمده كه امام (ع) هنگاميكه مي خواستند از مدينه منوره به سوي مكه حركت كنند، وصيت نامه اي نوشته و آن را به خاتم خود ممهور نمودند و سپس آن را به برادر خود محمد بن حنفيه تسليم كردند، وصيت نامه مذكور چنين است: 
"بسم الله الرحمن الرحيم، هذا ما أوصي به الحسين بن علي بن ابي طالب الي اخيه محمد المعروف بابن الحنفيه:... اني لم أخرج أشراً و لابطراً و لا مفسداً و لا ظالماً و انما خرجت لطلب الاصلاح في امه جدي محمد صلي الله عليه و آله، أريد أن آمربالمعروف و أنهي عن المنكر و أسير بسيره جدي و سيره أبي علي بن ابي طالب عليه السلام. 
...اين وصيت حسين بن علي بن ابي طالب است به برادرش محمد بن حنفيه:...... من خروج (قيام) نكردم از براي هوسراني و نه از براي استكبار و خود خواهي و سركشي، و نه از براي فساد و خرابي و نه از براي ظلم و ستم و بيدادگري! بلكه خروج (قيام) من براي اصلاح امت جدم محمد (ص) مي باشد. 
من مي خواهم امر به معروف و نهي از منكر نمايم و به سيره و سنت جدم و آئين و روش پدرم علي بن ابي طالب رفتار كنم. پس هر كه مرا بپذيرد و قبول كند پس خداوند سزاوار تر است به حق و هر كه مرا در اين امر رد كند، پس من صبر و شكيبايي پيشه مي گيرم تا آنكه خداوند ميان من و ميان اين جماعت حكم به حق فرمايد:.."14 
آنچنانكه مي بينيم حضرت در اين وصيت نامه هدف خود را از قيام عليه بني اميه امر به معروف و نهي از منكر و پيروي از سيره پيامبر و علي (ع) عنوان مي دارد، ضمن اينكه اصلاح امور امت اسلامي نيز نخستين مبحثي است كه توسط حضرت در اين وصيت نامه مطرح شده است. به نظر مي رسد مي توان گفت اصلاح امور مسلمانان محور اصلي وصيت نامه امام(ع) است، زيرا مي توان امر به معروف، نهي از منكر و عمل به سيره پيامبر و امير المومنين را نيز در گرو اصلاح جامعه دانست.

احياي سنت نبوي و از بين بردن بدعت ها 
پس از پيامبر اسلام (ص) بدعت هاي بسياري وارد جامعه اسلامي شد و در مقابل بخش قابل توجهي از سنن نبوي به دست فراموشي سپرده شد. 
امام حسين (ع) علاوه بر اينكه در وصيت نامه خود بر مسأله عمل به سنت پيامبر و علي (ع) تأكيد دارد، محو و نابودي بدعت هاي ايجاد شده را نيز امري ضروري مي داند، آنجا كه پس از ورود به مكه نامه اي به سران قبائل بصره فرستاد و طي آن چنين نوشت: 
".... اينك پيك خود را با اين نامه به سوي شما مي فرستم، شما را به كتاب خدا و سنت پيامبر دعوت مي كنم، زيرا در شرايطي قرار گرفته ايم كه سنت پيامبر به كلي از بين رفته و بدعت ها زنده شده است، اگر سخن مرا بشنويد، شما را به راه راست هدايت خواهم كرد." 15 
احياي احكام الهي و ياري ستمديدگان 
از ديگر خطبه هاي چند بعدي امام حسين (ع) در اين خصوص، خطبه اي است كه در لمعات الحسين علامه طهراني (ره) از تحف العقول نقل مي كند. حضرت در اين خطبه علاوه بر اصلاح جامعه (كه به آن پرداخته شد) و احياي سنت پيامبر (ص) چند دليل ديگر را نيز براي قيام خود ذكر مي كند. 
در اين خطبه چنين آمده است: 
"اللهم انك تعلم أنه لم يكن ما كان منا تنافساً في سلطان..... و لكن لنري المعالم من دينك و نظهر الاصلاح في بلادك و يأمن المظلومون من عبادك و يعمل بفرائضك و سنتك و احكامك... 
بار پرودگارا تو مي داني كه آنچه از ما تحققق يافته ( از ميل به قيام و اقدام و امر به معروف و نهي از منكر و نصرت مظلومان وسركوبي ظالمان) به جهت ميل و رغبت رسيدن به سلطنت و قدرت مفاخرت انگيز و مبارات آميز نبوده است. و نه از جهت درخواست زياديهاي اموال و حطام دنيا، بلكه به علت آنست كه نشانه ها و علامت هاي دين تو را ببينم و در بلاد و شهرهاي تو صلاح و اصلاح ظاهر سازيم ،تا اينكه ستمديدگان از بندگانت در امن و امان بسر برند و به واجبات تو و سنت ها و احكام تو رفتار گردد. پس هان اي مردم! اگر شما ما را ياري ندهيد و از در انصاف با ما در نياييد،؛ اين حاكمان جائر و ستمكار بر شما چيره مي گردند و قواي خود را عليه شما بكار مي بندند و در خاموش شدن نور پيغمبرتان مي كوشند...."16

گرايش به حق 
امام(ع) پس از مواجهه با سپاهيان حر، خطبه اي در ميان اصحاب خود ايراد مي كند كه اهميت بسياري دارد. حضرت مي فرمايد: 
"انه قد نزل بنا من الامر ما قد ترون... الا ترون الي الحق لا يعمل به و الي الباطل لا يتناهي عنه... فاني لا اري الموت الا سعاده و الحياه مع الظالمين الا برماً 
اي ياران من! مي بينيد كه چگونه بلا و شدت بر ما وارد گرديده. همانا راه و رسم روزگار وارونه شد و صورت كريه و زشت آن پديدار گرديد، و از نيكويي و معروف چيزي مگر بسيار ناچيز و فريبنده بر جاي نمانده است و بر اين برگشتگي خود ادامه داد، زيستن در اين روزگار سخت ناگوار است. آيا نمي بينيد كه كسي به حق عمل نمي كند و براي باطل انتهايي نيست؟ 
در چنين وضعي يك مرد خدا بايد طالب مرگ باشد و بدون ترديد لقاي پروردگار خود را آرزو كند و من در اين شرايط مرگ را جز سعادت و زندگي با ستمگران و ناپاكان را جز ذلت و ننگ نمي بينم"17 
همانگونه كه مشاهده مي كنيم حضرت در اين سخنراني عمل نكردن به حق و پيشتازي باطل را سخت و ناگوار مي داند. علاوه بر اين همچون ديگر خطب حضرت،در اينجا نيز مسايل ديگري مورد اشاره قرار گرفته كه مقاومت در برابر ستمكاران تا جاي ممكن (كه همان مرگ است) در رأس قرار دارد. 
در پايان مي توان گفت خطابه ها، تقريرات و روايات نقل شده از امام حسين (ع) در رابطه با قيام عاشورا به اندازه اي است كه مي تواند زمينه ها و انگيزه هاي اين حركت عظيم را روشن كند، گو اينكه ممكن است بسياري ديگر از سخنان حضرت به دليل شرايط خاص آن دوره به دست ما نرسيده باشد. 
زمينه ها و اهداف قيام عاشورا در كلام امام حسين (ع) محورهاي متعددي همچون لزوم مقابله با ظالمان، احياي سنت پيامبر (ص)و ائمه (ع)، امر به معروف و نهي از منكر، اصلاح امور مسلمين، عمل به حق، فساد دستگاه حكومتي و شخص يزيد بن معاويه را در بر مي گيرد. امام (ع) در برخي خطبه ها چندين دليل و انگيزه را مطرح مي سازد و در برخي روايات نيز محور قيام را بر مسأله اي خاص استوار مي سازد. 
مسأله مهم ديگري كه مي توان به آن پرداخت،‌مقوله دعوت مردم كوفه از امام حسين (ع) است. در تاريخ آمده كه اهل كوفه پس از اينكه از بيعت نكردن امام با يزيد و خروج آن حضرت از مدينه مطلع شدند نامه ها و پيك هاي خود را به سوي مكه روانه ساختند، ضمن اينكه حضرت پيش از دريافت دعوت نامه هاي كوفيان حركت انقلابي خود را با امتناع از بيعت و عزيمت به سوي مكه آغاز نمودند و علاوه بر آن وصيت نامه امام حسين (ع) كه حاوي مباحث مهمي از دلايل قيام ايشان است پيش از دعوت كوفيان نوشته شده است. بنابراين عامل دعوت اهل كوفه اهميت كمي داشته و استاد شهيد مطهري نيز در حماسه حسيني بر اين مسأله تأكيد دارد. 18 
حضرت همچنين هنگام حركت به سمت مكه، كه خبري از نامه هاي كوفيان نبود، آيه اي از سوره قصص را تلاوت مي كند كه مي تواند از آغاز حركتي انقلابي خبر دهد. حضرت اين آيه را تلاوت مي كند: 
" فخرج منها خائفاً يترقب قال رب نجني من القوم الضالمين 
موسي از شهر خارج شد در حالي كه ترسان بود و هر لحظه در انتظار حادثه اي، عرض كرد پروردگارا مرا از اين قوم ظالم رهايي بخش."19 
شرايط دوران امامت حضرت سيد الشهدا(ع) به شكلي بود كه تمامي زمينه هاي لازم براي قيامي اينچنين مهيا بود و حضرت نيز توانست از اين شرايط بهترين استفاده و نفع را براي اسلام به ارمغان بياورد. آنگونه كه پس از قيام عاشورا، نهضت هاي متعددي شكل گرفت و ديري نپاييد كه حكومت بني اميه نابود شد. 
مسأله مهم ديگري كه در اين ميان مطرح است و مي تواند مورد توجه قرار گيرد، اين است كه حضرت چندين مرتبه در سخنان خود به حق امام معصوم در اداره جامعه اشاره مي كند و خود را شايسته تر از هر كس بر رهبري امت اسلام مي داند، به واقع بايد گفت شكل گيري حكومت اسلامي با رهبري امام معصوم (ع) مي توانست زمينه ساز بهره مندي بيشتر جامعه اسلامي از نتايج اين قيام باشد،عليرغم اينكه پيامدها و دستاوردهاي اين نهضت خونين در تاريخ اسلام بي نظير است.


پى نوشت‌ها : 
1-سيماي پيشوايان در آيينه تاريخ، مهدي پيشوايي، مؤسسه انتشارات دارالعلم، ص 41 
2-همان ص 43 و ص44 
3-همان ص46 - تحف العقول، ص 237-239، چاپ دفتر انتشارات جامعه مدرسين، قم 
4-الارشاد، شيخ مفيد، ترجمه محمد باقر ساعدي خراساني، انتشارات اسلاميه، ص372 
5-لهوف، سيد ابن طاووس، ترجمه عليرضا رجايي تهراني، انتشارات نبوغ ص42 
6-همان ص44 
7-الارشاد،ص428 
8-همان، ص369 
9-لمعات الحسين (ع)، علامه سيد محمد حسين حسيني طهراني‌،انتشارات علامه طباطبايي، مشهد مقدس، ص54 و نفس المهموم، محدث قمي (ره)، ص115 
10-لهوف،ص88 
11-همان، ص135 
12-همان، ص139 
13-همان، ص 161 
14-لمعات الحسين، ص16، نفس المهموم ،محدث قمي، ص 45،‌مقتل الحسين خوارزمي ج1 ، ص188 
15-سيماي پيشوايان در آيينه تاريخ ص55، مقتل الحسين، ابو مخنف، تحقيق حسن غفاري، قم، ص17 
16-لمعات الحسين ص13، تحف العقول، ص239 
17-لهوف، ص108، نفس المهموم، محدث قمي ص116 
18-رجوع كنيد به حماسه حسيني، استاد شهيد مطهري، جلد سوم 
19-سوره قصص، آيه 21، الارشاد ص377


منبع: خبرگزاري فارس


:: موضوعات مرتبط: مذهبی، سیاسی، معصومین، دین و اندیشه، خداشناسی ، زندگینامه امامان، ،
:: برچسب‌ها: قیام عاشورا, امام حسین(ع), اهداف و زمينه هاي قيام عاشورا در كلام امام حسين(ع)‏, امام معصوم شايسته رهبري جامعه, فساد علني دستگاه حكومت يزيد, مسجد حجت ابن الحسن(عج), حمید داودی راد, مسجد حجت, مسجد حجت ابن الحسن, ,
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : شنبه 7 مهر 1396

صفحه قبل 1 2 3 4 صفحه بعد

سه درس بزرگ از عاشورا

سه درس بزرگ از عاشورا

دین و اندیشه > دین - دکتر هادی ‌وکیلی: 
درس‌های عاشورا همواره زنده، حیات‌بخش و حرکت‌آفرین است. هرچند واقعه کربلا در مکان و زمان خاصی رخ داده است، اما درس‌های آن به زمان و مکان خاصی محدود نمی‌شود و همواره الهام‌بخش و شورآفرین است.

 این نکته‌ای است که حضرت امام خمینی(ره) نیز با این بیان که عاشورا باید به‌عنوان رویدادی تلقی شود که در طول تاریخ می‌تواند درس‌آموز بوده و پایه‌های ستم و استبداد را از بیخ و بن براندازد، از آن یاد کرده‌اند: «واقعه عظیم عاشورا از سال 61هجری تا خرداد 42 و از آن زمان تا قیام حضرت بقیه‌‌الله ارواحنا لمقدمه الفداه، در هر مقطعی انقلاب‌ساز است».(1) از این روی است که بسیاری از نهضت‌های سیاسی نظیر حرکت توابین، مردم مدینه، قیام مختار، نهضت زیدبن علی، قیام محمد نفس زکیه و ابراهیم فرزندان عبدالله و... تا قیام و نهضت مقدس ملت ایران به رهبری امام خمینی(ره) همه و همه با الهام از عاشورا سازماندهی شده‌اند.

اقبال لاهوری، استقلال و نجات پاکستان را مرهون قیام عاشورا دانسته و گاندی، نیز نهضت عاشورا را الهام‌بخش خود در رهایی هندوستان می‌داند. (2) در یک کلمه اگر نهضت بزرگ عاشورا را الگو و اسوه همه حرکت‌های حق‌طلبانه و عدالت‌خواهانه بدانیم سخنی به گزاف نگفته‌ایم. و در واقع همان‌گونه که نویسنده شهیر مصری، عباس محمود عقاد، تصریح کرده است: «نه تنها مسلمانان بلکه غیرمسلمانان از این حادثه درس جوانمردی، ایثار و مقاومت در برابر ستمگران گرفتند؛ از سفیر مسیحی که در همان مجلس یزید به او اعتراض کرد بگیریم تا برسیم به قرون میانه، تا روزگار خودمان».(3)

عاشورا دانشگاهی است که همه طبقات از زن و مرد، کوچک و بزرگ، باسواد و بی‌سواد، سیاه و سفید، مسلمان و غیرمسلمان از استادان بنامی چون: حسین بن علی(ع)، قمر بنی هاشم و زینب کبری درس می‌آموزند وصد افسوس که ما تاکنون نتوانسته‌ایم ارزش‌های عاشورا را آنچنان که شاید و باید به منصه ظهور برسانیم و نه به جوامع جهانی بشناسانیم.

از میان انبوه درس‌های ارزشمندی که عاشورا به ما می‌آموزد از قبیل فداکاری و ایثار، صبر و استقامت، شهادت و شجاعت، تعهد و مسئولیت، صداقت و وفاداری، قاطعیت در راه هدف، دفاع از امامت و ولایت، دفاع و پاسداری از دین و ارزش‌ها، تولی و تبری، ستیز با ستم و ستمگران، افشای چهره دشمنان اسلام، توجه به معنویات حتی در جبهه جنگ، نفی نژادپرستی، توبه، دعا، استغفار، تسلیم در برابر خدا و قیام برای خدا، در این مقال به معرفی 3 درس بزرگ از قیام امام حسین(ع) بسنده می‌کنیم.

درس ستم‌ستیزی

ستیز با ستم و ستمگران به‌ویژه حاکمان ستم و برپایی عدل یکی از درس‌های عاشورا در عرصه رفتار سیاسی است. عاشورا به ما می‌آموزد که انسان مسلمان نمی‌تواند در برابر ستم و ستمگران سکوت کند و بی‌تفاوت بماند؛ اگر سکوت کرد در حکم همان ستمکار است. امام حسین(ع) در سخنانی در منزل «بیضه» در برابر سپاهیان حر فرمودند: «ای مردم! رسول خدا(ص) فرمود: اگر کسی حاکم ستمگری را ببیند که حلال خدا را حرام می‌کند، عهد و پیمان الهی را می‌شکند و با سنت رسول خدا مخالف است و با بندگان خدا به ستم و بیدادگری رفتار می‌کند، پس با گفتار و کردار در برابرش نایستد بر خداست که این فرد را نیز با همان حاکم ستمکار محشور کند». (4)

آن بزرگوار سپس از اوضاع زمانه و ضرورت تبعیت مسلمانان از خویش چنین یاد می‌کنند: «مردم آگاه باشید که بنی‌امیه و اتباع آنها پیرو شیطانند و از پیروی و بندگی خدای بخشنده سرپیچی کرده‌اند، فساد و تباهی را آشکار ساخته‌اند و حدود الهی را تعطیل کرده‌اند و اموال مردم را به‌خود اختصاص داده‌اند. حرام خدا را حلال و حلالش را حرام کرده‌اند. من از هر کس شایسته‌ترم که وضع موجود را تغییر دهم... پس لازم است از روش من پیروی کنید زیرا عمل من برای شما حجت و سرمشق است...». (5)

از سخنان یاد شده 2نکته اساسی استفاده می‌شود: مبارزه با ستمگران و متجاوزان به حدود و قوانین دین، واجب است. این برنامه باید سرلوحه زندگی امت اسلامی در امروز و فردای زندگیشان باشد. سکوت در برابر حاکم ستم، گناهی بس بزرگ و در حد گناه ستمکار است.

درس عزت

در فرهنگ اسلامی، مسلمان عزیز است و هرگز نباید تن به ذلت و خواری بدهد. ذلت و خواری با مسلمانی قابل جمع نیست. بنابراین، مسلمانی که ذلت را پذیرفته مسلمانی‌اش کامل نیست. بر این اساس 2نوع زندگی خواهیم داشت: زندگی ذلیلانه و زندگی عزتمندانه. زندگی عزتمندانه در پرتو پذیرش ولایت خدا و اولیای خدا و زندگی ذلیلانه در پرتو پذیرش ولایت کفر و شرک و دشمنان خداست. هرگونه پندار و رفتاری که مسلمانان را ذلیل، ناکارآمد و ناتوان جلوه دهد از نظر امام حسین(ع) محکوم است. بر همین اساس قرآن کریم می‌فرماید: «یا ایها الذین امنوا لا تتخذوا عدوی و عدوکم اولیاء؛ ای مؤمنان، دشمن من و دشمن خود را به ولایت بر نگیرید».(6)

عزت در سخن و عمل امام حسین(ع) به نحو بارزی تجلی دارد. او مرگ با عزت را زندگی و زندگی با ذلت را عین مرگ می‌دانست و از همین رو یکی از شعارهای امام حسین(ع) در روز عاشورا این بود: الموت خیر من رکوب العار و العار خیر من دخول النار؛ مرگ از پذیرش ننگ بهتر و ننگ از ورود در آتش سزاوارتر است». (7)

و نیز آن بزرگوار در روز عاشورا می‌فرمود: «این ناکس پسر ناکس مرا به پذیرش یکی از 2کار ناچار کرده است؛ یا شمشیر کشیدن و کشته شدن و یا پذیرش ذلت. ذلت از خاندان ما به دور است. هیهات که ذلت و زبونی را اختیار کنم. نه خدا به ذلت من راضی است، نه رسول خدا و نه مؤمنان و نه دامن‌های پاکی که مرا تربیت کرده‌اند. همچنین مردان غیرتمند و آزاده، کشته شدن را بر پیروی از انسان‌های پست ترجیح می‌دهند».(8)

آن بزرگوار در جای دیگری می‌فرماید: «و‌الله لا اعطیکم بیدی اعطاء الذلیل و لا افر فرار العبید؛ به خدا سوگند همانند افراد فرومایه تسلیم شما نمی‌شوم و مانند بردگان نیز فرار نمی‌کنم».

سخنان و رفتار امام حسین(ع) برای همه شیعیان به‌ویژه کارگزاران نظام اسلامی این درس را با خود دارد که آنان باید تمامی هم و غم خود را مصروف این مهم کنند که امت اسلامی هم در عرصه ملی و هم در عرصه بین‌المللی به عزت شهره آفاق شوند و هم در مسیر زندگی دنیوی و هم در مسیر زندگی اخروی به عزت نفس، اتصاف یابند.

درس جمع بین سیاست و معنویت

جمع بین حضور در عرصه‌های سیاسی و توجه به معنویات یکی دیگر از درس‌های عاشوراست. غفلت از نیازهای روحی و معنوی به‌ویژه برای مسئولان و مدیران امور، خطرساز و خطرآفرین است؛ امام حسین(ع) آن هنگام که رویاروی دشمن ایستاده و حتی آن هنگامی که در محاصره دشمنان است، هرگز از این مسئله غفلت ندارد. از این روی، در تاریخ آمده است که در شب عاشورا در میان خیمه امام حسین(ع) جنب‌وجوش عجیب و نشاط فوق‌العاده‌ای به چشم می‌خورد؛ یکی مشغول دعا و مناجات با خداست و آن دیگری مشغول تلاوت قرآن: «لهم دوی کدوی النحل بین قائم و راکع و ساجد». (9) و هنگام حمله دشمن درعصر تاسوعا امام حسین(ع) به قمر بنی هاشم می‌فرماید: «به سوی آنان برو و اگر توانستی امشب را مهلت بگیر تا به نماز و استغفار و مناجات با پروردگارمان بپردازیم. خدا می‌داند که من به نماز و تلاوت قرآن و استغفار و مناجات با خدا علاقه شدید دارم».(10)

از این درخواست در آن موقعیت به خوبی می‌توان به اهمیت معنویت و خودسازی پی برد. این کار امام(ع) بیانگر آن است که هرگز نباید به‌دلیل کار و گرفتاری زیاد از خودسازی و توجه به معنویات غفلت کرد. به همین جهت هم حضرت زینب کبری(ع) در برابر دشمنانی که پس از واقعه کربلا واکنش ایشان را به طعنه جویا می‌شدند اینطور پاسخ دادند که جز زیبایی ندیدم. حتی مقام شهادت آگاهانه حضرت سیدالشهدا(ع) و خاندان و یاران او را نیز باید در همین خصلت جمع بین سیاست و اصلاح‌طلبی با معنویت و عرفان جست‌وجو کرد. در کنار همه این شواهد، نیم نگاهی به دعای کبیر عرفه از آن حضرت پیش از خروج از خانه خدا و رهسپاری به سوی دیار شهادت، عمق عشق و عرفان و معنویت ایشان به محبوب ازلی را نمایان می‌سازد.

پی نگاشت‌ها:
1) صحیفه نور، ج 16، ص 179. 
2) درسی که حسین(ع) به انسان‌ها آموخت، شهید هاشمی نژاد، ص447، انتشارات فراهانی. 
3) مجموعه مقالات کنگره بین‌المللی امام خمینی و فرهنگ عاشورا، ج 2، ص 610، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی. 
4) تاریخ الامم و الملوک، طبری، ج4، ص 304. 
5) همان. 
6) ممتحنه، آیه 1. 
7) مناقب ابن شهرآشوب، ج 4، ص68، بحارالانوار، ج 44، ص 192، ج 45، ص 50. 
8) تحف العقول، ص249. 
9) سخنان حسین بن علی(ع)، نجمی، ص 209. 
10) الارشاد، ص 240.

تبلیغات مسجد حجت ابن الحسن(عج)



:: موضوعات مرتبط: مذهبی، سیاسی، معصومین، دین و اندیشه، خداشناسی ، ،
:: برچسب‌ها: سه, درس, بزرگ, از, عاشورا, مسجد, حجت, ابن, الحسن, (عج), عاشورا, امام حسین, ,
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : شنبه 25 مهر 1394

صفحه قبل 1 2 3 4 صفحه بعد

فرارسيدن تاسوعا و عاشوراي حسيني تسليت باد(اطلاعيه برگزاري نماز ظهر عاشورا)

 

السلام عليک يا اباعبدالله الحسين (ع)

فرا رسیدن ایام غم بار و جانسوز تاسوعا و عاشورا و شهادت سالار شهیدان و سرور آزادگان امام حسین (ع) و یاران با وفایش بر مسلمانان و شیفتگان آن حضرت تسلیت و تعزیت باد.

 

 

امام حسین علیه السلام فرمودند: إنَّ شِیعَتَنا مَن سَلمَت قُلُوبُهُم مٍن کلِّ غَشٍّ وَ غِلٍّ وَ دَغَلٍ .

بدرستی که شیعیان ما قلبشان از هرناخالصی و حیله و تزویر پاک است.

 (فرهنگ سخنان امام حسین ص/ 476)

نتیجه تصویری برای نماز ظهر عاشورا

در آستانه فرا رسیدن عاشوراي حسيني و در راستای تعظیم شعائر اسلامی و ابلاغ پیام ها و عبرت های حماسه حسینی، نماز ظهر عاشورا با حضور عزاداران به امامت حجت الاسلام والمسلمين شيخ حميد شيواي در خيابان رودكي (بازار سلسبيل تهران) مقابل مسجد حجت ابن الحسن (عج) برگزار می شود.
بر اساس این گزارش، در اطلاعیه ستاد برگزاري نماز ظهر عاشورا از تمام عزاداران و عاشقان اباعبدا.. الحسین (ع)، هیئات مذهبی و مردم متدین برای شرکت در این مراسم باشکوه و پرفیض دعوت شده است.
در این اطلاعیه اظهار اميدواري شده است که مسئولان هیات ها و مداحان، خطبا و مبلغین و سایر همشهريان عزادار با نصب العین قرار دادن فتاوا و رهنمودهای مقام معظم رهبري و مراجع تقلید، حماسه زیبای دیگری از شور و هیجان همراه با تعقل و معرفت به اهداف والای اسلام و اهل بیت (ع) را در ایام محرم به خصوص اقامه نماز باشکوه ظهر عاشورا خلق کنند.
در پایان در صورت نامساعد بودن هوا، نماز ظهر عاشورا در مسجد حجت ابن الحسن (عج) برگزار می شود.

 

تبليغات مسجد حجت ابن الحسن (عج)

 



:: موضوعات مرتبط: مذهبی، سیاسی، دین و اندیشه، خداشناسی ، ،
:: برچسب‌ها: نماز, نماز ظهر عاشورا, اطلاعیه, مسجد, حجت, ابن, الحسن, عاشورا, تاسوعا, اطلاعيه برگزاري نماز ظهر عاشورا, فرار رسيدن تاسوعا و عاشوراي حسيني تسليت, , حمید داودی راد,
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : یک شنبه 7 مهر 1396

صفحه قبل 1 2 3 4 صفحه بعد

معجزه شق القمر از سوی پیامبر

معجزه شق القمر از سوی پیامبر

(صلی الله علیه و آله)

 

شق القمر

در شب چهاردهم ذی حجّه که قرص ماه کامل بود، تعدادی از مشرکان مکه و یا به روایتی چهارده تن از اصحاب عقبه [افرادی از اهالی یثرب در عقبه منا در مکه معظمه با پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله) پیمان بسته و به طوری پنهانی با او بیعت کرده بودند] از آن حضرت، درخواست معجزه کردند و به وی گفتند: هر پیامبری دارای معجزه است، معجزه شما در این شب چه می‌تواند باشد؟ (البته قابل توجه است مهمترین و اصلی‌ترین معجزه رسول اكرم قرآن است كه برای آن زمان و تمامی زمانها معجزه است.) 

پیامبر(صلی الله علیه و آله) فرمود: شما از من چه معجزه‌ای می‌خواهید؟

آنان گفتند: اگر خدا با تو است و تو در نزد او قدر و منزلتی داری، از او بخواه که قرص قمر [ماه] را دو قطعه کند و آن دو را از هم جدا نماید.

پیامبر(صلی الله علیه و آله) درباره پیشنهاد آنان می‌اندیشید که جبرئیل امین بر او نازل شد و عرض کرد: ای محمد! خدای سبحان به تو سلام می‌رساند و می‌فرماید: هر چیزی در این عالم را به فرمان تو در آوردم، هر چه از من بخواهی اجابت کنم.

آنگاه، آن حضرت سرش را به سوی آسمان بلند کرد و به ماه دستور داد که به دو نیم شود. در همان حال، ماه به دو نیمه شد و معجزه الهی به وقوع پیوست.

پیامبر اكرم(صلی الله علیه و آله) و پیروان او به سجده رفته و خدای قادر و سبحان را شکر نمودند.

آنگاه، به آن حضرت گفتند: آیا امکان دارد که دو نیمه ماه به هم بپیوندد و همانند سابق شود؟

پیامبر(صلی الله علیه و آله) اشاره‌ای به ماه کرد و دستور داد که به هم بپیوندند.

مشرکان مکّه[و یا اصحاب عقبه] بار دیگر از آن حضرت درخواست کردند که وی معجزه کرده و بالای ماه را بشکافد.

آن حضرت برای اتمام حجت بر آنان، بار دیگر اشاره به ماه کرد و فرمان داد که در بالایش شکافی پدید آید.

در همان لحظه انشقاقی پدید آمد و بالای ماه شکافته شد و معجزه "شق القمر" به وقوع پیوست.

پیامبر(صلی الله علیه و آله) و پیروانش سجده شکر کرده و خدای سبحان را که چنین معجزه‌ای به پیامبرش عنایت کرد، سپاس گفتند.

آنگاه پیامبر(صلی الله علیه و آله) به ماه اشاره کرد که به حال سابقش برگردد.

مشرکان و کافران که با چشم خود شاهد این معجزه الهی بودند، به عهدشان وفا نکرده و برای ایمان آوردن به پیامبر(صلی الله علیه و آله) بهانه آوردند و گفتند: ما منتظر بازگشت مسافرانمان از شام و یمن می‌مانیم، اگر آنان نیز این معجزه را دیده باشند به تو ایمان می‌آوریم و در غیر این صورت معلوم می‌شود که بر ما سحر و جادو کردی و دشمنی ما نسبت به تو افزون می‌گردد.

به هر روی، مشرکان با این بهانه از زیر بار عهد و پیمانشان شانه خالی کرده و به آن حضرت ایمان نیاوردند و گفتند که کار محمد(صلی الله علیه و آله)، سحر و جادو بود. با این که برخی از علمای اسلامی در اصل معجزه شق القمر تشکیک کرده‌اند ولی اکثر قریب به اتفاق علما، مفسران و مورخان اسلامی، آن را تأیید کرده و شأن نزول سوره قمر(54) قرآن مجید را در همین رابطه می‌دانند.                                                            



:: موضوعات مرتبط: معصومین، دین و اندیشه، ،
:: برچسب‌ها: معجزه شق القمر از سوی پیامبر,
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : جمعه 25 مهر 1392

صفحه قبل 1 2 3 4 صفحه بعد

شهادت امام صادق (ع) بر عموم مسلمین تسلیت باد

 

 

حضرت امام جعفر صادق(ع) پيشواي ششم مسلمانان، در اين روز به دست خليفه ي عباسي، منصور دوانيقي مسموم و در مدينه به شهادت رسيد. امام صادق(ع) به شيخ الائمه نيز معروف است زيرا عمر ايشان از تمامي ائمه اطهار(ع) طولاني تر است. حضرت را در قبرستان بقيع در كنار پدر، جدّ و امام حسن مجتبي(ع) دفن كردند.

آن امام به هنگام شهادت شصت و پنج سال داشته و مدت سي و چهار سال از امامت حضرتش مي گذشت.

در ميان امامان معصوم(ع)، براي هيچ كدام همانند امام صادق(ع) فرصت و شرايط مساعدي پيش نيامد تا بتوانند در سطح وسيع به انقلاب فرهنگي بپردازند و با تشريح فرهنگ غني و پُرمايه ي اسلام، بر گسترش اين دين آسماني بيفزايند. ولي براي امام صادق(ع) اين فرصت، در گير و دار كشمكش ها و رودرويى بني اميه و بني عباس و جنگ قدرت به دست آمد. آن بزرگمرد علم و عمل از اين فرصت استفاده ي كامل كرد و اسلام و فقهِ آن را از ديدگاه ائمه ي اهل بيت(ع) معرفي نمود و با تربيت شاگردان بسيار و برجسته، حيات تازه اي به اسلام و مسلمين بخشيد و فرهنگ ناب تشيّع را كه از متن اسلام محمدي و علوي نشأت گرفته بود به جهانيان عرصه كرد. امام صادق(ع) به عنوان رييس مذهب جعفري حوزه ي علميه ي اسلامي در سطح عميق و وسيع تشكيل داده و علوم اسلامي را تدريس مي نمود. در اين حوزه، چهار هزار نفر به فراگيري علوم آل محمد(ص) مي پرداخته و حضرت در اين زمان، اسلام اصيل را از زير حجاب تيره و تار اسلام بني اميه و بني عباس آشكار ساخت.

منبع : برنامه روزشمار تاريخ ازمركز پژوهشهاي صدا و سيما

آیات و روایات متناسب :

شهادت امام صادق عليه السلام

امام كاظم عليه السلام :

كانَ يُعرَفُ مَوضِعُ سُجُودِ أبي عَبدِاللَّهِ بِطيبِ رِيحِهِ

سجده گاه امام صادق عليه السلام از بوي خوش آن شناخته مي شد

الكافي ، ج 6 ، ص 511 .

مالك بن أنس (فقيه المدينة) :

كانَ الصادقُ عليه السلام رَجُلاً لايَخلُو مِن إحدي ثَلاثِ خِصالٍ : إمّا صائماً و إمّا قائماً و إمّا ذاكِراً و . . . طَيِّبُ المُجالَسَةِ ، كَثيرَ الفَوائدِ

امام صادق عليه السلام هميشه در يكي از سه حالت بود : يا روزه دار بود يا در حال نماز و يا ذكر مي گفت . . . مجلسش نيكو و نفعش فراوان بود

بحار الأنوار ، ج 47 ، ص 16 .

سخنان برگزيده

امام صادق عليه السلام :

الغِيبَةُ أن تَقولَ في أخيكَ ما سَتَرهُ اللَّهُ عَلَيهِ

غيبت آن است كه درباره برادرت چيزي بگويي كه خداوند آن را پنهان كرده است

ميزان الحكمه ، ح 15510 .

امام صادق عليه السلام :

لايَتِمُّ المَعروفُ إلاّ بِثَلاثٍ : تَعجيلِهِ و تَصغيرِهِ و تَستيرِهِ

كار نيك تمام نمي شود مگر به سه چيز : شتاب در انجام دادن ، كوچك شمردن و پنهان داشتن آن

خصائص الائمه ، ص 100 .

امام صادق عليه السلام :

أروَحُ الرُّوحِ اليَأسُ عَنِ النّاسِ

خوش ترين آسايش ، نوميدي از مردم است

مشكاة الأنوار ، ص 324 .

امام صادق عليه السلام :

صِلَةُ الرَّحِمِ تُهَوِّنُ الحِسابَ يَومَ القيامَةِ

صله رحم حساب را در روز قيامت آسان مي كند

بحار الأنوار ، ج 78 ، ص 210 .

امام صادق عليه السلام :

مَن يَثِقَ بِاللَّهِ يَكفِهِ ما أهَمَّهُ مِن أمرِ دُنياهُ و آخِرَتِهِ

هر كه به خدا اعتماد كند ، خداوند كارهاي دنيا و آخرتش را ، كه او را بي قرار كرده اند، كفايت مي كند

تحف العقول ، ص 304 .

امام صادق عليه السلام :

إعمَلِ اليَومَ فِي الدُّنيا بِما تَرجُو بِهِ الفَوزَ فِي الآخِرَةِ

امروز در دنيا كاري كن كه به وسيله آن اميد رستگاري در آخرت داري

تحف العقول ، ص 306 .

امام صادق عليه السلام :

مَن عَيَّرَ مُؤمِناً بِذَنبٍ لَم يَمُت حَتّي يَرتَكِبَهُ

هر كس مؤمني را بر انجام دادن گناهي سرزنش كند ، نمي ميرد تا آن كه خود آن گناه را مرتكب شود

الكافي ، ج 2 ، ص 356 .

امام صادق عليه السلام :

ضَمِنتُ لِمَنِ اقتَصَدَ أن لايَفتَقِرَ

من ضمانت مي كنم كه هر كه ميانه روي پيشه كند ، فقير نشود

الخصال ، ص 9 .

امام صادق عليه السلام :

إعرِفُوا مَنازِلَ النّاسِ عَلي قَدرِ رِوايَتِهِم عَنّا

منزلت مردم را به اندازه نقل حديث شان از ما بشناسيد

الكافي ، ج 1 ، ص 50 .

امام صادق عليه السلام :

بَرُّوا آبائكُم يَبَرَّكُم أبنائُكُم

به پدرانتان نيكي كنيد تا فرزندانتان به شما نيكي كنند

تحف العقول ، ص 359 .



:: موضوعات مرتبط: شهدای مسجد، دین و اندیشه، ،
:: برچسب‌ها: شهادت امام صادق (ع), امام صادق علیه سلام, مسجد حجت ابن الحسن(عج), حمید داودی راد,
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : دو شنبه 5 شهريور 1393

صفحه قبل 1 2 3 4 صفحه بعد

اعیاد شعبانیه گرامی باد

اعیاد شعبانیه مبارک باد

سوم شعبان سالروز میلاد سراسر نور بزرگ پاسدار چراغ هدایت کشتی نجات حضرت اباعبدالله الحسین(ع) و چهارم شعبان ولادت با سعادت ماه بنی هاشم علمدار پور حیدر کرار حضرت ابوالفضل العباس (ع) و روز جانباز و پنجم شعبان سالروز میلاد زینت عبادت کنندگان سرور سجده کننده ها حضرت زین العابدین(ع) و روز آزادگان گرامیباد. 

بوی بهار می‏ آید از دامان دو فاطمه علیهماالسلام. بوی ریحانه هستی و گل یاس. حوریان، تمام شهر را آذین بسته ‏اند با گل مریم. عرش‏ نشینان همه به یُمن آمدنش، میهمان علی و فاطمه‏ اند.

«مِهر» و «ماه»

امام حسین علیه السلام:
شیعیان ما، کسانى اند که درون آن ها از هر گونه حیله و نیرنگ سلامت باشد.
(تفسیرالامام العسکرى، ۳۰۹)

===================

چه عباس آنکه در حشمت امیر راستین آمد              چه عباس آنکه از همّت پناه مسلمین آمد

چه عباس آنکه از اصل و نسب از دوره هاشم            چو جان مرتضى و حُسن خیرالمرسلین آمد

 

اطلاعیه:

به مناسب گرامیداشت فضیلت اعیاد شعبانیه مراسم جشن و سرور همراه با سخنرانی و مولودی خوانی شبهای بعد از اقامه نماز جماعت مغرب و عشاء در مسجد حجت ابن الحسن(عج)

 

تبلیغات مسجد حجت ابن الحسن (عج)



:: موضوعات مرتبط: مذهبی، معصومین، دین و اندیشه، دعا، ،
:: برچسب‌ها: سوم شعبان روز ولادت حضرت اباعبدالله الحسین (ع) گرامی باد, چهارم شعبان روز میلاد قمر بنی هاشم (ع) و ÷نجم شعبان میلاد امام زین العابدین (ع) گرامی باد, مسجد حجت ابن الحسن (عج), حمید داودی راد,
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : پنج شنبه 21 خرداد 1392

صفحه قبل 1 2 3 4 صفحه بعد

آشنايى با فرق و مذاهب اسلامى
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : جمعه 19 ارديبهشت 1392

صفحه قبل 1 2 3 4 صفحه بعد

حلول ماه مبارک رجب و فضيلت و اعمال این ماه

 

 

 

فضيلت و اعمال ماه مبارك رجب
ماه رجب و ماه شعبان و ماه رمضان شرافت زيادي دارند و در فضيلت آنها روايات بسياري وارد شده است. از حضرت رسول صلى الله عليه و آله روايت شده كه: ماه رجب ماه بزرگ خدا است و ماهى در حرمت و فضيلت به آن نمى‏رسد و جنگيدن با كافران در اين ماه حرام است و رجب ماه خدا است و شعبان ماه من است و ماه رمضان ماه امت من است كسى كه يك روز از ماه رجب را روزه دارد موجب خشنودى خداي بزرگ مي‌گردد و غضب الهى از او دور گردد و درى از درهاى جهنم بر روى او بسته گردد...

 



:: موضوعات مرتبط: مذهبی، دین و اندیشه، دعا، ،
:: برچسب‌ها: حلول ماه مبارک رجب گرامیباد, اعمال ماه رجب , حلول ماه مبارک رجب و فضيلت و اعمال این ماه, مسجد حجت ابن الحسن عج, حمید داودی راد,
:: ادامه مطلب
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : سه شنبه 21 ارديبهشت 1392

صفحه قبل 1 2 3 4 صفحه بعد

28 صفر رحلت پیامبر اکرم و شهادت مظلومانه امام حسن (ع)

 رحلت جانگداز نبی مکرم اسلام حضرت محمد ابن عبدا... (ص)

و شهادت مظلومانه سبط اکبرش حضرت امام حسن مجتبی (ع)تسلیت باد

سلام بر تو اي فرستاده خوبي ها، اي مهربانترين فرشته خاک. تو از ملکوت آسمان به زمين فرا خوانده شدي تا انسان را با معناي واقعي اش آشنا کني. تو، آفتاب روشن حقيقت بودي در شام تيره زندگي. از مشرق دلها برآمدي و اکنون، آسمان تب دار غروب جانگداز توست.

در سال يازدهم هجرت رسول اكرم (ص) در آخرين سفرحج (در عرفه)، در مكه و در غديرخم، در مدينه قبل از بيمارى و بعد از آن در جمع ياران و يا در ضمن ‏سخنرانى عمومى، با صراحت و بدون هيچ ابهام، از رحلت ‏خود خبر داد. چنان كه قرآن رهروان رسول خدا (ص) را آگاه ساخته بود كه ‏پيامبر هم در نياز به خوراك و پوشاك و ازدواج و وقوع بيمارى و پيرى مانند ديگر افراد بشر است و همانند آنان خواهد مرد.  پيامبر اكرم (ص) يك ماه قبل از رحلت فرمود:

" فراق نزديك شده و بازگشت ‏به سوى خداوند است. نزديك است فراخوانده شوم و دعوت حق را اجابت  نمايم و من دو چيز گران در ميان شما مى ‏گذارم و مى ‏روم: كتاب خدا و عترتم، و خداوند لطيف و آگاه به  من خبر داد كه اين دو هرگز از يكديگر جدا نشوند تا كنار حوض كوثر برمن ‏وارد شوند. پس خوب بينديشيد چگونه با آن دو رفتار خواهيد نمود."

 

 

در حجه ‏الوداع در هنگام رمى‏ جمرات فرمود: "مناسك خود را از من ‏فرا گيريد، شايد بعد از امسال ديگر به حج نيايم و هرگز مرا ديگر در اين جايگاه نخواهيد ديد."

روزى به آن حضرت خبر دادند كه مردم از وقوع مرگ شما اندوهگين ‏و نگرانند. پيامبر در حالى كه به  فضل بن عباس و على بن ‏ابي‌‏طالب (ع) تكيه داده بود به سوى مسجد رهسپار گرديد و پس ازدرود و سپاس  پروردگار، فرمود: "به من خبر داده‏ اند شما از مرگ ‏پيامبر خود در هراس هستيد. آيا پيش از من، پيامبرى بوده است كه‏ جاودان باشد؟! آگاه باشيد، من به رحمت پروردگار خود خواهم ‏پيوست و شما نيز به  رحمت پروردگار خود ملحق خواهيد شد."

روزي ديگر پيامبر (ص) با کمک علي (ع) و جمعي از ياران خود به قبرستان بقيع رفت و براي مردگان طلب آمرزش کرد . سپس رو به علي (ع) کرد و فرمود: " کليد گنجهاي ابدي دنيا و زندگي ابدي در آن، در اختيار من گذارده شده و بين زندگي در دنيا و لقاي خداوند مخير شده ام، ولي من ملاقات با پروردگار و بهشت الهي را ترجيح داده ام."

در چند روز آخر از زندگى رسول اكرم (ص) آن بزرگوار در مسجد پس از انجام نماز صبح فرمود:

"اى مردم! آتش فتنه‏ ها شعله ‏ور گرديده و فتنه‏ ها همچون پاره‏هاى امواج تاريك شب روى آورده است. من در روز رستاخيز پيشاپيش شما هستم و شما در حوض کوثر بر من در مي آئيد. آگاه باشيد که من  درباره ثقلين از شما مي پرسم، پس بنگريد چگونه پس از من درباره آن دو رفتار مي کنيد، زيرا که خداي لطيف و خبير مرا آگاه ساخته که آن دو از هم جدا نمي شوند تا مرا ديدار کنند. آگاه باشيد که من آن دو را در ميان شما به جاي نهادم
 ( کتاب خدا و اهل بيتم ). بر ايشان پيشي نگيريد که از هم پاشيده و پراکنده خواهيد شد و درباره آنان کوتاهي نکنيد که به هلاکت مي رسيد."

آنگاه پيامبر (ص) با زحمت به سوي خانه اش  به راه افتاد. مردم با چشماني اشک آلود آخرين فرستاده الهي را بدرقه مي کردند. در آخرين روزها پيامبر به علي (ع) وصيت نمود که او را غسل و کفن کند  و بر او نماز بگزارد. علي (ع) که جانش با جان پيامبر آميخته بود، پاسخ داد: " اي رسول خدا ، مي ترسم طاقت اين کار را نداشته باشم. "

پيامبر (ص) علي (ع) را به خود نزديک کرد . آنگاه  انگشترش را به او داد تا در دستش کند. سپس شمشير، زره و ساير وسايل جنگي خود را خواست و همه آنها را به علي سپرد.

فرداي آن روز بيماري پيامبر (ص) شدت يافت اما او در همين حال نيز اطرافيان خود را درباره حقوق مردم و توجه به مردم سفارش مي کرد. سپس به حاضران فرمود: " برادر و دوستم را بخواهيد به اينجا بيايد." ام سلمه، همسر پيامبر گفت: " علي را بگوييد بيايد. زيرا منظور پيامبر جز او کس ديگري نيست." هنگامي که علي (ع) آمد ، پيامبر به او اشاره کرد که نزديک شود. آنگاه علي (ع) را در آغوش گرفت و مدتي طولاني با او راز گفت تا آنکه از حال رفت و بيهوش شد. با مشاهده اين وضع، نواده هاي پيامبر (ص) حسن و حسين (ع) به شدت گريستند و خود را روي بدن رسول خدا افکندند. علي (ع)  خواست آن دو را از پيامبر (ص) جدا کند. پيامبر (ص) به هوش آمد و فرمود:

"علي جان آن دو را واگذار تا ببويم و آنها نيز مرا ببويند، آن دو از من بهره گيرند و من از آنها بهره گيرم."

سرانجام پيامبر (ص) هنگامي که سرش بر دامان علي (ع) بود، جان به جان آفرين تسليم کرد. 

 

 

جلوه هايي از حقيقت وجودي نبي اکرم (ص) در قرآن کريم
از عايشه پرسيدند: اخلاق پيامبر چگونه بود؟ پاسخ داد: ?خلق و خوي پيامبر(ص)، قرآن بود.? شخصيت جامع و چند بعدي پيامبر اسلام و كمال و عظمت معرفتي، اخلاقي و وجودي آن بزرگوار، قرآن مجسم و ناطق است كه به عنوان نماد مطلق و تام ?انسان كامل? در ميان آدميان، حجت و الگويي ماندگار مي باشد.
اگر قرآن كريم، كلام تشريعي حضرت حق است، پيامبر اكرم (ص) كلمه الله الاعظم و كلام تكويني خدا است. اگر قرآن كتابي است با حقايق جاودانه و هميشگي، پيامبر اكرم (ص) نيز حقيقتي عيني و جاودانه است. اگر قرآن بطون و لايه هاي معنايي و مصداقي عميق و گسترده اي دارد كه تلاش براي كشف آن حقايق بايد استمرار داشته باشد، پيامبر اكرم (ص) نيز ذخيره اي تمام نشدني و حقيقتي است عيني و انساني، كه شناخت ابعاد مختلف شخصيت ايشان و دستيابي به عمق سيره، سلوك و سنت آن حضرت به جهاد و اجتهادي مستمر نيازمند است. اگر نياز بشريت به قرآن هرگز پايان نمي يابد و تكامل علمي و اجتماعي انسان، نياز او را به حقايق قرآن كريم نه تنها كاهش نمي دهد كه روزافزون مي سازد، نياز انسان امروز و فردا به پيامبر اكرم(ص) و درس ها و آموزه هاي ايشان پايان ناپذير است و اگر اسلام خاتم اديان و قرآن خاتم كتب آسماني است، پيامبر اكرم (ص) خاتم النبياء و قله رفيع كمال انساني است. او خليفه الله الاعظم و واسطه ابدي نزول فيض الهي است كه: ?و ما ارسلناك الا رحمه للعالمين?. قرآن كريم نسخه مكتوب حقيقت نور محمدي (ص) است و پيامبر اكرم (ص) آينه تمام نماي صفات حسناي حق و نور مطلق خداوند متعال بر عالم و آدم.
پيامبر اكرم (ص) به اميرالمؤمنين(ع) فرمود: علي! كسي جز تو و من خدا را نشناخت و كسي جز خدا و تو مرا نشناخت و كسي جز خدا و من تو را نشناخت. شناخت و معرفت حضرت حق- جل و علا- در حد اعلايي كه براي غيرخدا ميسر است، جز براي كساني كه در كانون نور محمد (ص) و علي (ع) قرار دارند، امكان پذير نيست، چرا كه اين معرفت و شناخت معرفتي است شهودي و نه ذهني، معرفتي است متناسب با اوج كمال و تعالي شناسنده، نه مدرسه اي و استدلالي. از آن سو نيز معرفت تام نبي (ص) و وحي (ع) جز براي حضرت حق، براي كسي حاصل نمي شود، چرا كه ديگران همه فروتر از اين دو وجود مقدس- كه نور واحدي از منشأ واحدند- مي  باشند و دستيابي به معرفت تام آنان برايشان مقدور نخواهد بود. حضرت حق در قرآن كريم فراوان درباره پيامبر اكرم (ص) و معرفي ايشان سخن گفته است كه براي آشنايي با جايگاه عظيم نبي اكرم (ص) به اين آيات بايد مراجعه كرد: در قرآن كريم اطاعت خدا و پيامبر (ص) در كنار هم مطرح و اطاعت از رسول خدا، همان اطاعت خدا شمرده شده است. آزار و ايذاء پيامبر اكرم (ص) موجب عذاب دردناك و لعنت خداوند در دنيا و آخرت تلقي شده  و دوستي خداوند متعال مشروط به اطاعت از پيامبر اكرم (ص) گرديده است. خلق و خوي الهي پيامبر اكرم و رحمت و عطوفت آن حضرت مايه انسجام و وحدت مسلمانان به شمار آمده و با تعبير ?وانك  لعلي خلق عظيم?، توصيف شده، تعبيري كه تنها درباره پيامبر به كار رفته است. پيامبر اكرم (ص) عامل رهايي و آزادي مردمان از زنجيرها و بندهاي سخت معرفي شده است.

بندهايي كه از سويي خرافات و عادات زشت و از سوي ديگر ستمگران و سلطه جويان بر فكر و انديشه و رفتار و حركت تعالي جويانه انسان ها ايجاد كرده اند. او ?عبدخدا? معرفي شده است كه با عبوديت و بندگي ذات حق، به عالي ترين درجه عبوديت دست يافته و از همه تعلقات و وابستگي ها رها شده است. گستره فيض و لطف نبي اكرم نه تنها همه مردمان و آدميان كه عالميان را شامل شده و آن حضرت به عنوان ?رحمه للعالمين? معرفي شده است.... اين توصيف ها گوشه اي از معرفي پيامبر (ص) در قرآن است كه مروري همراه با تأمل و درنگ در اين آيات و ديگر آيات، مي تواند آفاق و ابعاد شخصيت الهي نبي اكرم (ص) را براي ما روشن سازد.
علاوه بر اين، برخي سوره هاي قرآن كريم اساساً در شأن پيامبر اكرم (ص) است و اين غير از سوره هايي است كه به وجود مبارك آن حضرت تأويل شده است. ?يس? كه قلب قرآن كريم است و سرچشمه هايي از معرفت و حكمت از آن جاري است، به پيامبر اكرم (ص) منسوب است. سوره 47 قرآن کريم به نام نامي آن بزرگوار نام نهاده شده است: "محمد" (ص)، علاوه براين سوره فتح، سوره حجرات، سوره نجم، سوره مجادله، سوره تحريم، سوره قلم، سوره مزمل، سوره مدثر، سوره بلد، سوره ضحي، سوره شرح (انشراح)، سوره تين، سوره علق، سوره قدر، سوره كوثر برخي از سوره هايي است كه ناظر به شأن و جايگاه عظيم و مرتبه رفيع آن حضرت در پيشگاه خداوند متعال است. هر كدام از اين سوره ها و آيات نوراني آن، مالامال از حرمت و لطفي است كه خالق متعال براي اين برترين بنده مقرب خود قائل است.

در اينجا وصيت نامه امام مجتبي عليه السلام را که خطاب به برادر خود امام حسين عليه السلام است را مي آوريم تا با گوش دل آخرين توصيه هاي امام خود را شنوا و سپس عامل باشيم.

و اين هم وصيتي است که از امالي شيخ(ره) نقل شده که به برادرش امام حسين(ع) فرمود:

" هذا ما اوصي به الحسن بن علي الي اخيه الحسين بن علي: اوصي انه يشهد ان لا اله الا الله وحده لا شريک له، و انه يعبده حق عبادته، لا شريک له في الملک، ولا ولي له من الذل، و انه خلق کل شيء فقدره تقديرا، و انه اولي من عبد، و احق من حمد، من اطاعه رشد، و من عصاه غوي، و من تاب اليه اهتدي.

فاني اوصيک يا حسين بمن خلفت من اهلي و ولدي و اهل بيتک ان تصفح عن مسيئهم، و تقبل من محسنهم، و تکون لهم خلفا و والدا، و ان تدفنني مع رسول الله صلي الله عليه و آله فاني احق به و ببيته، فان ابوا عليک فانشدک الله بالقرابة التي قرب الله عزوجل منک و الرحم الماسة من رسول الله صلي الله عليه و آله ان تهريق في محجمة من دم، حتي نلقي رسول الله صلي الله عليه و آله فنختصم اليه و نخبره بما کان من الناس الينا بعده" ثم قبض (ع) .(1)

" اين است آنچه وصيت مي کند بدان حسن بن علي به برادرش حسين بن علي: وصيت مي کند که گواهي دهد معبودي جز خداي يکتا نيست که شريک ندارد، او پرستش مي کند او را بدان جهت که شايسته پرستش است، شريکي در سلطنت ندارد و سرپرستي از خواري براي او نيست، و براستي که هر چيزي را او آفريده و بخوبي و به طور کامل اندازه گيري آن را مقدر فرموده، و شايسته ترين معبود، و سزاوارترين کسي است که او را ستايش کنند، هر که فرمانبرداري او کند راه رشد را يافته، و هر کس که نافرمانيش کند به گمراهي و سرگشتگي افتاده و هر کس به سوي او بازگردد راهنمايي گشته است.

من تو را سفارش مي کنم اي حسين به بازماندگانم از خاندان و فرزندان و خانواده خودت که از بدکارشان درگذري، و از نيکوکارشان بپذيري، و براي آنها جانشيني و پدري مهربان باشي، و ديگر آنکه مرا کنار رسول خدا دفن کني که من به او و خانه او شايسته تر از ديگران هستم...

و اگر از اين کار مانع شدند و جلوگيري کردند، من تو را به حق قرابت و نزديکي که خدا براي تو قرار داده و قرابتي که با رسول خدا داري سوگندت مي دهم که اجازه ندهي در اين راه به خاطر من به اندازه خوني که از حجامت گرفته مي شود خون ريخته شود تا آنگاه که رسول خدا(ص) را ديدار کنيم و شکايت خود به نزد او بريم، و آنچه از اين مردم پس از وي بر سر ما رفته به او گزارش کنيم..."

اين را فرمود و از دنيا رفت، درود خدا بر او باد.

 

 

و در روايت شيخ مفيد(ره) اينگونه آمده که پس از جريان مسموم شدن خود فرمود:

" فاذا قضيت فغمضني و غسلني و کفني و احملني علي سريري الي قبر جدي رسول الله (ص) لا جدد به عهدا، ثم ردني الي قبر جدتي فاطمة بنت اسد رضي الله عنها فادفني هناک، و ستعلم يا ابن ام ان القوم يظنون انکم تريدون دفني عند رسول الله(ص) فيجلبون في ذلک، و يمنعونکم منه، و بالله اقسم عليک ان تهريق في امري محجمة دم". " چون من از دنيا رفتم، چشم مرا بپوشان و مرا غسل ده و کفن نما، و مرا در تابوت و به سوي قبر جدم رسول خدا(ص) ببر تا ديداري با او تازه کنم، سپس به سوي قبر جده ام فاطمة بنت اسد رضي الله عنها ببر و در آنجا دفنم کن، و زود است بداني اي برادر که مردم گمان کنند شما مي خواهيد مرا کنار رسول خدا(ص) به خاک بسپاريد، پس در اين باره گرد آيند و از شما جلوگيري کنند، تو را به خدا سوگند دهم مبادا درباره من به اندازه شيشه حجامتي خون ريخته شود.



:: موضوعات مرتبط: معصومین، دین و اندیشه، ،
:: برچسب‌ها: 28 صفر رحلت پیامبر اکرم و شهادت مظلومانه امام حسن (ع),
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : دو شنبه 27 آذر 1391

صفحه قبل 1 2 3 4 صفحه بعد

برگزاری نماز ظهر عاشورا

 

 

برگزاری نماز ظهر عاشورا

به امامت حجة الاسلام والمسلمین شیخ حمید شیوایی

دهم محرم 1434 هجری قمری

91/9/5

 

تبلیغات مسجد حجت ابن الحسن(عج)

 

 



:: موضوعات مرتبط: تاریخچه مسجد، مذهبی، دین و اندیشه، خداشناسی ، ،
:: برچسب‌ها: برگزاری نماز ظهر عاشورا, تبلیغات مسجد حجت ابن الحسن(عج), دهم محرم 1434 هجری قمری, 5/9/91, به امامت حجة الاسلام والمسلمین شیخ حمید شیوایی, حمید داودی راد,
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : سه شنبه 14 آذر 1391

صفحه قبل 1 2 3 4 صفحه بعد

« ویژه نامه 13 آبان روز تسخیر لانه جاسوسی (روز مبارزه با استکبار جهانی) »

 ویژه نامه 13 آبان


تسخير لانه جاسوسي ـ روز مبارزه با استکبار جهاني



در تاريخ انقلاب اسلامي برگي زرين و مقطعي حساس و مناسبتي پرخاطره است، بخصوص آنكه چهارده سال بعداز تبعيد حضرت امام (ره) در همين روز (13 آبان 1357) فرزندان امام و صدها دانش آموز و دانشجو در مقابل دانشگاه تهران و خيابان هاي اطراف با شعار "درود بر خميني" و "مرگ بر شاه" پايه هاي حكومت را به لرزه در آوردند و با گلوله هاي مأموران شاه به خاك و خون غلتيدند.

تبعید امام‌خمینی(ره) به ترکیه 



مأموران امنیتی رژیم شاه با حمله به بیت امام‌خمینی(ره) در قم، ایشان را بازداشت و به تهران منتقل و در تاریخ 13 آبان 1343 به ترکیه تبعید کردند.
هدف رژیم ستمشاهی، متوقف‌کردن مبارزات امام‌خمینی(ره) و مردم مسلمان ایران بود، زیرا رژیم شاه حضور امام(ره) در کشور را عامل اصلی آگاهی و قیام ملت ایران می‌دانست

روز دانش‌آموز

در جریان مبارزات مردم ایران، اعتراضات دانشجویان و دانش‌آموزان در 13آبان 1357 توسط عمال رژیم شاه به خاک و خون کشیده شد. در این روز مقارن با سالگرد تبعید حضرت‌ امام(ره) به ترکیه، گروه کثیری از دانشجویان و دانش‌آموزان برای محکوم کردن اقدام شاه، در دانشگاه تهران تجمع کردند. در درگیری بین تظاهرکنندگان و عمال رژیم ستمشاهی تعدادی از دانشجویان و دانش‌آموزان به‌شهادت رسیدند. از این‌رو در تاریخ انقلاب اسلامی این روز به نام روز دانش‌آموز نامگذاری شده است.



:: موضوعات مرتبط: دین و اندیشه، انقلاب ایران، ،
:: برچسب‌ها: ویژه نامه 13 آبان روز تسخیر لانه جاسوسی , روز مبارزه با استکبار جهانی, تبعید امام‌خمینی(ره) به ترکیه , روز دانش آموز,
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : یک شنبه 7 آبان 1391

صفحه قبل 1 2 3 4 صفحه بعد

اقامه نماز عید فطر به امامت رهبر معظم انقلاب در دانشگاه تهران


:: موضوعات مرتبط: دین و اندیشه، ،
:: برچسب‌ها: اقامه نماز عید فطر به امامت رهبر معظم انقلاب در دانشگاه تهران, نماز عید فطر,
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : یک شنبه 29 مرداد 1391

صفحه قبل 1 2 3 4 صفحه بعد

زلزله آذربایجان

 

 

هوالباقی 

 

همه از خدائیم و به سوی خدا میرویم

امام جماعت و نمازگذاران مسجد حجت ابن الحسن (عج) ضایعه دردناک زلزله آذربایجان شرقی را خدمت همه خانواده های داغدار و همه مردم ایران زمین تسلیت عرض نمایند و برای بازماندگان صبر و برای درگذشتگان رحمت الهی را مسئلت دارند

 

جهت حمایت از این عزیزان داغدار

هدایایی نقدی شما در صندق کمک به زلزله زدگان جمع آوری می شود

 

تبلیغات مسجد حجت ابن الحسن(عج)

 



:: موضوعات مرتبط: سیاسی، دین و اندیشه، ،
:: برچسب‌ها: زلزله آذربایجان, تسلیت به بازماندگان,
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : جمعه 27 مرداد 1391

صفحه قبل 1 2 3 4 صفحه بعد

تبریک عید سعید فطر و اعمال شب و روز عید

پیشاپیش فرا رسیدن عید سعید فطر 

را خدمت تمامی روزه داران عزیز
 

تبریک و تهنیت عرض مینمائیم


از جمله لیالى شریفه شب عید فطر  و روز های شریف سال روز عید فطر می باشد و در فضیلت و ثواب عبادت و احیاى شب عید فطر احادیث ‏بسیار وارد شده و روایت‏ شده است که آن شب کمتر از شب قدر نیست. برای درک این شب عزیز انجام اعمالی از ائمه علیهم السلام به ما سفارش شده است .....



 



:: موضوعات مرتبط: مذهبی، احادیث، دین و اندیشه، دعا، ،
:: برچسب‌ها: عید فطر, تبریک عید فطر, اعمال شب عید فطر, اعمال روز عید فطر,
:: ادامه مطلب
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : یک شنبه 22 مرداد 1391

صفحه قبل 1 2 3 4 صفحه بعد

اعمال مخصوص ماه مبارک رمضان

اعمال مخصوص ماه مبارک رمضان


1. بعد از هر فریضه‌ی واجب قرائت دعای اللهم ارزقنی حج بیتک الحرام فی عامی... مستحب است.
2. بعد از هر فریضه‌ي واجب، مستحب است خواندن دعای یاعلیُ یاعظیمُ یاغفورُ یارحیمُ انت الرَّبُّ العظیم.
3. بنا بر فرمایش حضرت ختمی مرتبت، هرکس دعای اللهم ادخل علی اهل القبور... را بعد از هر نماز واجبی بخواند حق‌تعالی گناهان او را می‌آمرزد.
4. بهترین اعمال شب‌ها و روزهای ماه مبارک رمضان قرائت قرآن است.
5. در ماه مبارک رمضان هر سه روز یک ختم قرآن سنّت می‌باشد.
6. در این ماه دعا، صلوات، استغفار و لااله‌الا‌الله بسیار باید گفت.
7. دعاهای ماه مبارک رمضان و بخصوص هر شب دعای پرفیض افتتاح قرآئت شود.
8. در هر شب ماه رمضان خواندن دو رکعت نماز با آدابی که در کتاب مفاتیح الجنان آمده است، مستحب است.
(مفاتیح الجنان/ 356 الی 358)
________________________________________
آداب افطار
1. در وقت افطار سوره‌‌ی قدر و دعای «اللّهم لک صُمْتُ و علی رِزْقِکَ اَفْطَرْتُ و علیک تَوَکَّلْتُ» قرائت شود.
2. مستحب است که افطار بعد از نماز شام میل شود مگر آنکه ضعف بر روزه‌دار غلبه کرده و یا جمعی منتظر او باشند.
3. افطار با طعام پاکیزه‌ی از حرام و شبهات انجام گیرد.
4. افطار با خرمای حلال آغاز گردد که در این صورت ثواب نماز او چهارصد برابر می‌شود.
 5. افطار به آب ، رطب، شیر، حلوا، نبات و آب گرم خوب می‌باشد.
6. در لقمه‌ی اول قرائتِ«بسم الله الرحمن الرحیم یاواسع المغفرة اغفر لی» باعث آمرزش گناهان بنده می‌گردد.
((مفاتیح الجنان /360 الی 361))
________________________________________
اعمال سحرگاهی در ماه مبارک رمضان
1. سحور خوردن و ترک نکردن آن اگر چه به یک دانه خرما یا یک شربت آب باشد.
2. بهترین سحورها قاوت و خرما است.
3. خواندن سوره‌ی انا انزلنا در وقت خوردن سحری مستحب است. در روایت است که هر کس در وقت افطار کردن و سحری خوردن این سوره را بخواند در مابین این دو وقت ثواب کسی را دارد که در راه خدا به خون خود غلطیده است.
4. استغفار در سحرگاهان باعث صلوات حق‌تعالی و ملائکه بر استغفارکننده می‌شود.
5. قرائت دعای «اللهم انی اسئلک من بهائک بِاَبْهاهُ و کل بهائک بَهِیٌّ... »در سحر‌های ماه مبارک رمضان
6. خواندن دعای پر فیض ابوحمزه ثمانی در سحر‌های ماه مبارک رمضان
((مفاتیح الجنان / 373 الی 376))
***********
منبع : پايگاه اطلاع رساني آيت الله صافي 



:: موضوعات مرتبط: مذهبی، دین و اندیشه، ،
:: برچسب‌ها: اعمال مخصوص ماه مبارک رمضان,
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : دو شنبه 19 خرداد 1395

صفحه قبل 1 2 3 4 صفحه بعد

مرحوم دولابی و تمثیل زیبای ظهور

مرحوم حاج اسماعیل دولابی از علمای برجسته و از بزرگان اهل معرفت، درخصوص انتظار فرج تمثیل زیبائی دارند که نقل آن آموزنده است.



آن مرحوم می‌فرمایند:

پدری چهار تا بچه را گذاشت توی اتاق و گفت این‌جا را مرتب کنید تا من برگردم، خودش هم رفت پشت پرده. از آن‌جا نگاه می‌کرد می‌دید کی چه کار می‌کند، می‌نوشت توی یک کاغذی که بعد حساب و کتاب کند.

یکی از بچه‌ها که گیج بود، حرف پدر یادش رفت. سرش گرم شد به بازی. یادش رفت که آقاش گفته خانه را مرتب کنید.

یکی از بچه‌ها که شرور بود شروع کرد خانه را به هم ریختن و داد و فریاد که من نمی‌گذارم کسی این‌جا را مرتب کند.

یکی که خنگ بود، ترسید. نشست وسط و شروع کرد گریه و جیغ و داد که آقا بیا، بیا ببین این نمی‌گذارد، مرتب کنیم.

اما آنکه زرنگ بود، نگاه کرد، رد تن آقاش را دید از پشت پرده. تند و تند مرتب می‌کرد همه‌جا را.

می‌دانست آقاش دارد توی کاغذ می‌نویسد.
هی نگاه می‌کرد سمت پرده و می‌خندید. دلش هم تنگ نمی‌شد. می‌دانست که آقاش همین جاست.توی دلش هم گاهی می‌گفت اگر یک دقیقه دیرتر بیاید باز من کارهای بهتر می‌کنم.

آن بچه شرور همه جا را هی می‌ریخت به هم، هی می‌دید این خوشحال است، ناراحت نمی‌شود.

وقتی همه جا را ریخت به هم، آن وقت آقا آمد.

ما که خنگ بودیم، گریه و زاری کرده بودیم، چیزی گیرمان نیامد. او که زرنگ بود و خندیده بود، کلی چیز گیرش آمد.

زرنگ باش. خنگ نباش. گیج نباش.

شرور که نیستی الحمدلله. گیج و خنگ هم نباش.

نگاه کن پشت پرده رد آقا را ببین و کار خوب کن

خانه را مرتب کن، تا آقا بیاید.



منبع: جهان نیوز 



:: موضوعات مرتبط: دین و اندیشه، ،
:: برچسب‌ها: مرحوم دولابی و تمثیل زیبای ظهور,
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : جمعه 9 تير 1391

صفحه قبل 1 2 3 4 صفحه بعد

آیا نماز نخواندن به معنای بد بودن است؟

آیا نماز نخواندن به معنای بد بودن است؟


آنچه که موجب می‌گردد و برخی از نماز، روی گردان باشند و یا نسبت به آن تساهل کنند، ندانستن فلسفه نماز و  یا درکی غلط از آن است. برخی چنین می‌پندارند که نماز انسان، نیازی را از خداوند برطرف می‌کند که البته خیالی واهی است. خداوند نیازی به هیچ مخلوقی ندارد. از این‌رو آنچه که به عنوان عبادات بر آن تأکید شده، جملگی در جهت کمال انسان است.


در مورد ترک نماز باید گفت: ترک نماز چند قسم است: 1. ترک نماز به طور کلی از روی انکار؛ یعنی نماز را واجب نمی‌داند و به جا آوردنش را بر خود حتم نمی‌بیند. در این صورت منکر ضروری دین شده و کافر است و به عذاب ابدی دچار می‌گردد.

2- ترک نماز به دلیل مسامحه کاری و کم اعتنایی به امور اخروی و اشتغال به سرگرمی‌های دنیوی. این قسم از ترک نماز موجب فسق است و گناه کبیره شمرده می‌شود.

3. ترک نماز در برخی اوقات: گاهی فردی در اثر ضعف ایمان و کم اعتنایی به امر آخرت گاهی نماز می‌خواند و گاهی ترک می‌کند و یا در اثر اهمیت ندادن به اوقات نماز، گاهی آن را در وقتش ترک می‌کند به خیال آن که در خارج وقت آن را قضا کند. این قسم سوم هر چند مانند دو قسم قبل نیست ولی چنین فردی از ضایع کنندگان نماز و سبک شمارندگان آن است و در روایات آمده است که چنین کسی مشمول شفاعت اهل بیت(علیهم السلام) قرار نمی‌گیرد و به شفاعت محمد و آل محمد(علیه السلام) نائل نمی‌گردد هر چند تارک الصلاه شمرده نمی‌شود و از سبک شمارندگان نماز به حساب می‌آیند.
راه کاری برای تشویق شدن به نماز

برای ترغیب و تشویق به نماز، در آغاز بایستی زیر بناهای فکری فرد را مورد بررسی قرار داده و در اصلاح آن کوشید. دیدگاه فرد در مورد خداوند، جهان هستی، انسان، معاد و... اموری است که دارای نتیجه مستقیم بر عملکرد فرد است. پس باید به تقویت و اصلاح این مبانی کوشید.

نماز، عملی است که در مجموعه عقیده توحیدی، دارای معنا و فلسفه است. پس در آغاز بایستی این مجموعه شناخته شود تا نماز جایگاه خود را در ذهن و اندیشه فرد باز نماید. در بینش توحیدی اسلام و دیگر ادیان الهی، انسان موجودی است که به سوی کمال و لقای پروردگار در حرکت است.

«انا للّه و انا الیه راجعون ؛ از خدائیم و به سوی او باز می‌گردیم». حال در این مسیر، ابزارهایی به مدد انسان می‌آید، تا او را از فراموش کردن مسیر و هدف باز دارد که از مهم‌ترین آن‌ها «نماز» است. «اقم الصلوة لذکری ؛ نماز را برای یاد من بپا دار».


بهترین عامل برای تقویت ایمان

انسان متدین بیش از هر چیزی برای حرکت در مسیر تکاملی خود، به نیروی ایمان نیاز دارد و نماز بهترین عامل تقویت ایمان انسان است. آدمی بدون نماز از نظر قدرت ایمانی ضعیف خواهد شد و راه را گم خواهد کرد.

نمازهای پنج‌گانه همانند چراغ‌های برق هستند که مسیری طولانی و پر خطر را روشن کرده به انسان توان حرکت می‌دهند و کمک می‌کنند تا کسی راه را گم نکند و به بیراهه و سقوط کشانده نشود.

آنچه که موجب می‌گردد و برخی از نماز، روی گردان باشند و یا نسبت به آن تساهل کنند، ندانستن فلسفه نماز و یا درکی غلط از آن است. برخی چنین می‌پندارند که نماز انسان، نیازی را از خداوند برطرف می‌کند که البته خیالی واهی است. خداوند نیازی به هیچ مخلوقی ندارد. از این‌رو آنچه که به عنوان عبادات بر آن تأکید شده، جملگی در جهت کمال انسان است.

آثار و فلسفه های نماز

نماز دارای آثار و فلسفه‌های متعدد دیگری نیز هست که به آن اشاره می‌کنیم:

1ـ نماز، تقدیر و سپاس‌گزاری از خداوند است.

2ـ موجب آرامش انسان است.

3ـ موجب یاد خداست.

4ـ نماز زمینه پرهیز از گناه را در انسان فراهم می‌کند.

5ـ تأکیدی بر نظافت و سلامتی است.

6ـ موجب انضباط و وقت‌شناسی است.

7ـ دارای آثار وحدت بخش اجتماعی است.

اگر آدمی حلاوت نماز و حالت‌های معنوی دیگر مانند دعا و راز و نیاز با خالق را احساس و ادراک کند و اگر ذره‌ای ذوق معنوی و احساس روحانی او تأمین شود آن را با تمامی دنیا و لذت‌های آن معامله نخواهند کرد.




منبع :

سایت پرسمان 



:: موضوعات مرتبط: دین و اندیشه، ،
:: برچسب‌ها: آیا نماز نخواندن به معنای بد بودن است, نماز, ترک نماز, مسجد حجت ان الحسن(عج), ,
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : جمعه 9 تير 1391

صفحه قبل 1 2 3 4 صفحه بعد

آیة الکرسی داروی دردهای روح و جسم

آیة الکرسی داروی دردهای روح و جسم


پیامبر (صلی الله علیه وآله) فرمودند: با فضیلت ترین آیه ای كه بر من نازل شد آیة الكرسی است و آیة الكرسی و سوره توحید عظیم تر از همه چیزهایی است كه دون و پست تر از خداست.


امام محمد باقر از امیر المومنین(علیه السلام) روایت فرموده: هنگامی كه آیت الكرسی نازل شد رسول خدا (صلی الله علیه وآله) فرمود آیه الكرسی آیه ای است كه از گنج عرش نازل شده و زمانی كه این آیه نازل گشت هر بتی كه در جهان بود با صورت به زمین خورد.

در این زمان ابلیس ترسید و به قومش گفت :"امشب حادثه ای بزرگ اتفاق افتاده است باشید تا من عالم را بگردم و خبر بیاورم.

ابلیس عالم را گشت تا به شهر مدینه رسید مردی را دید و از او سوال كرد: " دیشب چه حادثه ای اتفاق افتاد؟"

مرد گفت "رسول خدا فرمود:" آیه ای از گنج های عرش نازل شد كه بت های جهان به خاطر آن آیه همگی با صورت به زمین خوردند. ابلیس بعد از شنیدن حادثه به نزد قومش رفت و حادثه را به آن ها خبر داد.
آیة الكرسی سید آیات قرآن

پیامبر به حضرت علی (علیه السلام) فرمود: " یا علی ! من سید عربم-مكه سید شهر هاست- كوه سینا سید همه كوه هاست- جبرئیل سید همه فرشتگان است – فرزندانت سید جوانان اهل بهشتند- قرآن سید همه كتاب هاست – بقره سید همه سوره های قرآن است – ودر بقره یك آیه است كه آن آیه 50كلمه دارد و هر كلمه 50 بركت دارد و آن آیت الكرسی است.

پاداش كسی كه آیة الكرسی را زیاد می خواند

عبدالله بن عوف گفته است:" شبی خواب دیدم كه قیامت شده است و من را آوردند و حساب من را به آسانی بررسی كردند. آنگاه مرا به بهشت بردند و كاخ های زیادی به من نشان دادند. به من گفتند: درهای این كاخ را بشمار ؛ من هم شمردم 50 درب داشت.

بعد گفتند: خانه هایش را بشمار. دیدم 175 خانه بود. به من گفتند این خانه ها مال توست. آن قدر خوشحال شدم كه از خواب پریدم و خدا را شكر گفتم.

صبح كه شد نزد ابن سیرین رفتم و خواب را برایش تعریف كردم.

او گفت : معلوم است كه تو آیه الكرسی زیاد می خوانی. گفتم : بله ؛ همین طور است. ولی تو از كجا فهمیدی. گفت برای اینكه این آیه 50 كلمه و 175 حرف دارد. من از زیركی حافظه او تعجب كردم. آنگاه به من گفت : هر كه آیه الكرسی را بسیار بخواند سختی های مرگ بر او آسان می شود.


داستان نزول

رسول اكرم (صلی الله علیه وآله) فرمود: چون خدای متعال خواست سوره ی حمد و آیه های شهدالله (18 و 19 آل عمران) و قل اللهم (26 - 27 آل عمران) و سوره توحید و آیه الكرسی را به زمین نازل كند همگی به عرش الهی چنگ زدند در حالی كه بین آن ها و خداوند حجابی نبود.

سپس فرمودند : پروردگارا ما را به خانه پر گناه و به سوی كسانی كه عصیان و گناه می كنند می فرستی ؛ در حالی كه ما پاك و مطهر هستیم.

سپس خدای متعال فرمود :" به عزت و جلال خودم سوگند ، هیچ كس شما را بعد از نماز نخواند مگر این كه او را در مرتبه بالای قدس جای دهم كه از نعمت های آن استفاده كنند و در هر روز 70 بار به او با نظر رحكت خود بنگرم و در هر روز 70 حاجت او را برآورم هرچند كه بسیار گناه كرده باشد كه كمترین آن دعاها و حاجت ها و آمرزش گناهان باشد. او را از هر دشمنی پناه می دهم و برای پیروزی بر هر دشمنی یاریش می دهم و مانعی به جز مرگ برای بهشت رفتن او نباشد.( یعنی بعد از مرگ بلافاصله به بهشت می رود)

امان نامه الهی

امام كاظم (علیه السلام) فرمود: از بعضی پدران بزرگوارم شنیدم كه كسی داشت سوره حمد را می خواند پس حضرت فرمود: هم شكر خدا را به جای آورد و هم به پاداش رسید. بعد حضرت شنید كه سوره توحید می خواند فرمود: ایمان آورد و ایمنی به دست آورد و سپس شنید كه سوره قدر می خواند فرمود: راست گفت و آمرزیده شد و بعد شنید كه آیت الكرسی می خواند فرمود: خداوند خالق امان نامه برایش فرو فرستاد.

کاربردهای آیة الکرسی

زیاد شدن علم و حافظه

پیامبر(صلی الله علیه وآله) روایت كرده است كه فرمودند: 5 چیز حافظه را قوی می گرداند خوردن شیرینی ، گوشت نزدیك گردن ، عدس ، نان سرد و خواندن آیت الكرسی .

عالمی گفته است هر كه علم میخواهد بر پنج چیز مواظبت كند: 1- پرهیزكاری در آشكارا و پنهان 2- خواندن آیت الكرسی 3- همیشه با وضو بودن 4- نماز شب خواندن حتی اگر دو ركعت باشد 5- غذا خوردن به منظور نیرو گرفتن نه شكم پر كردن.


آیة الكرسی برای حفظ چشم

بعد از هر نماز دستان را روی چشم بگذارید و بعد از خواندن آیت الكرسی بگویید: "اللهم احفظ حدقتی بحق حدقتی علی بن ابیطالب(علیه السلام)"
سفر و آیة الکرسی

امام صادق (علیه السلام) فرمود: سفر را با دادن صدقه و یا با خواندن آیت الكرسی آغاز كنید، كسی كه در سفر هر شب آیه الكرسی را بخواند هم خودش در سلامت باشد و هم چیزهایی كه همراه اوست.


حاجت و آیة الکرسی

اگر برای كسی كار مهمی پیش آمده باشد و بخواهد كه زود انجام شود باید به جایی خلوت برود كه در آنجا كسی نباشد و خطی دور خود بكشد و رو به قبله با تواضع بنشیند و 70 بار آیه الكرسی را بخواند ، بدون شك در آن روز حاجات او بر آورده شود و این كار تجربه شده است و شكی در آن نیست.

رسول اكرم (صلی الله علیه وآله) فرمودند: هرگاه برای حاجتت از خانه خود بیرون آمدی آیه الكرسی را بخوان كه حاجتت به خواست خدا برآورده گردد.

امام علی (علیه السلام) فرمودند: هرگاه یكی از شما اراده حاجتی كند پس صبح روز پنج شنبه در طلب آن بیرون رود و در وقت بیرون رفتن آخر سوره آْل عمران(آیه 190تا آخر) و آیة الكرسی و سوره قدر و حمد را بخواند ، زیرا كه در خواندن این ها حوائج دنیا و آخرت برآورده می شود.

در روایتی دیگر آمده است: هر كس آیت الكرسی را در وقت غروب بخواند حاجتش برآورده گردد.
روایاتی دیگر در فواید آیة الکرسی

پیامبر (صلی الله علیه وآله) فرمودند: با فضیلت ترین آیه ای كه بر من نازل شد آیة الكرسی است و آیة الكرسی و سوره توحید عظیم تر از همه چیزهایی است كه دون و پست تر از خداست.

پیامبر (صلی الله علیه وآله) فرمودند: دانش بر تو گوارا باد. سوگند به كسی كه جان محمد در دست اوست این آیه دارای دو زبان و دو لب است كه در عرش الهی تسبیح و تقدیس خدا می گوید.

رسول خدا (صلی الله علیه وآله) فرمود: در شب معراج دو لوح را دیدم ، كه در یك لوح سوره حمد و در لوح دیگر كل قرآن قرار داشت كه سه نور از آن میدرخشید . پس گفتم ای جبرئیل این نور چیست؟ جبرئیل در جواب گفت: آن سه نور یكی سوره توحید و یكی سوره یاسین و دیگری آیه الكرسی می باشد.

امام صادق (علیه السلام) فرمود: همانا من از آیه الكرسی برای بالا رفتن درجاتم استفاده می كنم.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: هرگاه سوره حمد و توحید و قدر را با آیه الكرسی بخوانید و بعد از آن برخیزید و رو به قبله حاجات خود را از خدا بخواهید كه حاجاتتان بر آورده خواهد شد زیرا اسم اعظم هستند.

امام علی (علیه السلام) فرمودند: اگر شما از آثار معنوی آیه الكرسی آگاه بودید در هیچ حال خواندن آن را ترك نمی كردید.

امام محمد باقر (علیه السلام) فرمودند: هر كس یك بار آیه الكرسی را بخواند خداوند هزار ناراحتی از ناراحتی های دنیا و هزار سختی آخرت رااز او دور میكند كه كمترین ناراحتی دنیا فقر و كمترین سختی آخرت فشار قبر است.

رسول خدا (صلی الله علیه وآله) در خواب به دخترش فاطمه (سلام الله علیها) فرمودند: ترازوی اعمال خویش را با آیه الكرسی سنگین گردان زیرا هركس آن را قرائت نماید آسمان و زمین با فرشتگانش به جنبش و حركت در آیند و خداوند را با صدای بلند به پاكی یاد كنند و او را بزرگ بدارند و تسبیح گویند ، پس از آن تمامی فرشتگان از خداوند میخواهند كه گناه خواننده آیه الكرسی را ببخشد و از خطا و لغزشش در گذرد.

رسول خدا (صلی الله علیه وآله) فرمودند: هركس آیه الكرسی را یك بار بخواند اسم او از دیوان اشقیا و انسان های بد محو می شود.

امام رضا (علیه السلام) به نقل از پیامبر فرمودند: هر كس 100 مرتبه آیه الكرسی را بخواند چنان باشد كه همه عمر خود را عبادت كرده باشد .


آیة الکرسی بعد از نماز

پیامبر (صلی الله علیه وآله) فرمودند: هر كس آیه الكرسی را بعد از نماز بخواند هفت آسمان شكافته گردد و به هم نیاید تا خداوند متعال به سوی خواننده آیت الكرسی نظر رحمت افكند و فرشته ای را بر انگیزد كه از آن زمان تا فردای آن كارهای خوبش را بنویسد و كارهای بدش را محو كند.

رسول اكرم (صلی الله علیه وآله) فرمود: یا علی بر تو باد به خواندن آیه الكرسی بعد از هر نماز واجب زیرا بغیر از پیغمبر و صدیق و شهید كسی به خواندن آن بعد از هر نماز محافظت نمیكند و هر كس بعد از هر نماز آیه الكرسی را بخواند مانند كسی باشد كه همراه پیامبران خدا جهاد كرده تا شهید شده است و فرمود: بعد از مرگ بلا فاصله داخل بهشت می شود و به جز انسان صدیق و عابد كسی بر خواندن آیه الكرسی مواظبت نمی كند.

در روایتی از امام باقر آمده است: هر كس آیه الكرسی را بعد از هر نماز بخواند از فقر و بیچارگی در امان شود و رزق او وسعت یابد و خداوند به او از فضل خودش مال زیادی ببخشد.

رسول اكرم (صلی الله علیه وآله) فرمودند: هر كس آیه الكرسی را بعد از هر نماز واجب بخواند نمازش قبول درگاه حق میگردد و در امان خدا باشد و خداوند او را از بلاها و گناهان نگهدارد.

امام علی (علیه السلام) فرمودند: هرگاه یكی از شما اراده حاجتی كند پس صبح روز پنج شنبه در طلب آن بیرون رود و در وقت بیرون رفتن آخر سوره آْ عمران ( آیه 190تا آخر) و آیه الكرسی و سوره قدر و حمد را بخواند ، زیرا كه در خواندن این ها حوائج دنیا و آخرت برآورده می شود.


منابع :

سایت همکلاسی

سایت حوزه

تبیان 



:: موضوعات مرتبط: دین و اندیشه، خداشناسی ، دعا، ،
:: برچسب‌ها: آیة الکرسی داروی دردهای روح و جسم, آیة الکرسی, مسجد حجت ابن الحسن, حمید داودی راد,
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : جمعه 9 تير 1391

صفحه قبل 1 2 3 4 صفحه بعد

احادیث اعجاز بسم اللّه‏

 

احادیث اعجاز بسم اللّه‏

 

 

امام حسن عسكرى (عليه‏السلام) فرمودند:

 

عَلاماتُ المُؤمِنِ خَمسٌ: ... وَ الجَهرُ «ببِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحيمِ»؛

 

نشانه‏هاى مؤمن پنج چيز است: ... و بلند گفتن بسم اللّه‏ الرحمن الرحيم.

 

تهذيب الأحكام، ج 6 ، ص 52 ، ح 37.

 

 

 

امام رضا (عليه‏السلام) فرمودند:

 

مَعنى قَولِ القائِلِ بِسمِ اللّهِ أَىْ أَسِمُ عَلى نَفسى سِمَةً مِن سِماتِ اللّه‏ِ و هِىَ الْعِبادَةُ؛

 

معناى گفته كسى كه بسم اللّه‏ مى‏گويد، يعنى نشانى از نشانه‏هاى خداوند را بر خود مى‏گذارم و آن عبادت است.

 

التوحيد، ص 229.

 

 

 

امام رضا (عليه‏السلام) فرمودند:

 

إنَّ بِسمِ اللّه‏ِ الرَّحمنِ الرَّحيمِ أقرَبُ إلَى اسْمِ اللّه‏ِ الأْعظَمِ مِن سَوادِ الْعَينِ إلى بَياضِها؛

 

بسم اللّه‏ الرحمن الرحيم، به اسم اعظم نزديك‏تر است از سياهى چشم به سفيدى‏اش.

 

عيون أخبار الرضا، ج 1، ص 8 .

 

 

 

امام باقر (عليه‏السلام) فرمودند:

 

أوَّلُ كُلِّ كِتابٍ نَزَلَ مِنَ السَّماءِ «بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحيمِ»، فَإِذا قَرَأتَ «بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحيمِ» فَلا تُبالى أن لا تَستَعيذَ، و إذا قَرَأتَ «بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحيمِ» سَتَرَتكَ فيما بَينَ السَّماءِ وَالأَرضِ؛

 

ابتداى هر كتابى كه از آسمان نازل شده، بسم اللّه‏ الرحمن الرحيم است. هر گاه بسم اللّه‏ الرحمن الرحيم را قرائت كردى اشكالى ندارد كه استعاذه نكنى (نگويى كه پناه مى‏برم به خدا) و هر گاه بسم اللّه‏ الرحمن الرحيم را تلاوت كردى، تو را از آنچه ميان آسمان و زمين است محفوظ مى‏دارد.

 

كافى، ج 3 ، ص 313.

 

 

 

امام كاظم (عليه‏السلام) فرمودند:

 

ما مِن أحَدٍ دَهَمَهُ أَمرٌ يَغُمُّهُ أَو كَرَبَتْهُ كُربَةً فَرَفَعَ رَأسَهُ إلَى السَّماءِ ثُمَّ قالَ ثَلاثَ مَرّاتٍ: بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحيمِ إلاّ فَرَّجَ اللّه‏ُ كُربَتَهُ و أذهَبَ غَمَّهُ؛

 

هر كس گرفتار چيزى است كه غمگينش مى‏سازد يا ناخوشايندى كه ناراحتش مى‏كند، اگر سر به آسمان بلند كند و سه بار بسم اللّه‏ الرحمن الرحيم بگويد، بى‏ترديد، خداوند، گره از كارش خواهد گشود و غمش را برطرف خواهد كرد.

 

مكارم الأخلاق، ص 347.

 

 

 

امام كاظم (عليه‏السلام) فرمودند:

 

سُئِلَ الكاظِمُ (عليه‏السلام) فرمودند: و أىُّ آيَةٍ أَعظَمُ فى كِتابِ اللّه‏ِ؟ فَقالَ: بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحيمِ؛

 

از امام كاظم عليه‏السلام پرسيدند: كداميك از آيات كتاب خدا برتر و بزرگ‏تر است؟ فرمودند: بسم اللّه‏ الرحمن الرحيم.

 

بحارالأنوار، ج 89 ، ص 238.

 

 

 

امام صادق (عليه‏السلام) فرمودند:

 

اِغْلِقُوا أَبوابَ الْمَعصيَةِ بِالإْسْتِعاذَةِ وَ افْتَحُوا أبوابَ الطّاعَةِ بِالتَّسميَةِ ؛

 

درهاى گناهان را با استعاذه (پناه بردن به خدا) ببنديد و درهاى طاعت را با بسم اللّه‏ گفتن بگشاييد.

 

الدعوات، ص 52 .

 

 

 

امام صادق (عليه‏السلام) فرمودند:

 

اَلْبَسمَلَةُ تيجانُ السُّوَرِ؛

 

بسم اللّه‏ الرحمن الرحيم، تاج سوره‏هاست.

 

تفسير القرطبى، ج 1، ص 92.

 

 

 

امام صادق (عليه‏السلام) فرمودند:

 

رُبَّما تَرَكَ بَعضُ شيعَتِنا فِى افْتِتاحِ أَمرِهِ بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحيمِ فَـيَمْـتَحِنَهُ اللّه‏ُ بِمَكْروهٍ لِيُـنَـبِّهَهُ عَلى شُكرِ اللّه‏ِ وَ الثَّناءَ عَلَيهِ و يَمحَقُ وَ صَمةَ تَقصيرِهِ عِندَ تَركِهِ قَولَ بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحيمِ؛

 

بسا كه يكى از شيعيان ما در آغاز كارى، بسم اللّه‏ الرحمن الرحيم نمى‏گويد و به همين خاطر، خداوند، او را گرفتار چيزى ناخوشايند مى‏سازد تا به شكر و ثناى الهى متوجّه گردد و كوتاهى‏اش را در گفتن بسم اللّه‏، جبران كند.

 

 

 

امام صادق (عليه‏السلام) فرمودند:

 

اَلباءُ بَهاءُ اللّه‏ِ وَ السِّينُ سَناءُ اللّه‏ِ وَ الْمِيمُ مَجدُ اللّه‏ِ و اللّه‏ُ إلهُ كُلِّ شَى‏ءٍ الرَّحمنُ بِجَميعِ خَلقِهِ وَ الرَّحيمُ بِالْمُؤمنينَ خاصَّةً؛

 

باء (بسم اللّه‏ الرحمن الرحيم) بهاء (روشنى) خدا و سين آن سناء (بزرگى) خدا و ميم آن مجد (عظمت) خدا، و اللّه‏ معبود همه چيز، رحمن مهربان به همه خلق، رحيم مهربان فقط به مؤمنان است.

 

كافى، ج 1، ص 114.

 

 

 

امام صادق (عليه‏السلام) فرمودند:

 

بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحيمِ اسْمُ اللّه‏ِ الأْكبَرِ أو قالَ الأْعظَمِ؛

 

بسم اللّه‏ الرحمن الرحيم، ـ فرمود ـ بزرگ‏ترين يا با عظمت‏ترين نام خداوند است.

 

بحارالأنوار، ج 90، ص 223 .

 

 

 

امام صادق (عليه‏السلام) فرمودند:

 

إذا تَوَضَّأَ أحَدُكُم و لَم يُسَمَّ كانَ لِلشَّيطانِ فى وُضوئِهِ شِركٌ و إن أكَلَ أو شَرِبَ أو لَبِسَ و كُلُّ شَى‏ءٍ صَنَعَهُ يَنبَغى أن يُسَمِّى عَلَيهِ فَإن لَم يَفعَل كانَ لِلشَّيطانِ فيهِ شِركٌ؛

 

هر گاه يكى از شما وضو بگيرد و بسم اللّه‏ الرحمن الرحيم نگويد. شيطان در آن شريك است و اگر غذا بخورد و آب بنوشد يا لباس بپوشد و هر كارى كه بايد نام خدا را بر آن جارى سازد، انجام دهد و چنين نكند، شيطان در آن شريك است.

 

محاسن، ج 2، ص 433 .

 

 

 

امام صادق (عليه‏السلام) فرمودند:

 

لا تَدَعْ بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحيمِ و إن كانَ بَعدَهُ شِعرٌ؛

 

بسم اللّه‏ الرحمن الرحيم را رها مكن حتى اگر بعدش شعر باشد.

 

كافى، ج 2، ص 672 .

 

 

 

امام صادق (عليه‏السلام) فرمودند:

 

اِحتَجِز مِنَ النّاسِ كُلِّهِم بـِ «بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحيمِ» و بـِ «قُلْ هُوَ اللّه‏ُ أحَدٌ» اِقرَأها عَن يَمينِكَ و عَن شِمالِكَ و مِن بَينِ يَدَيكَ و مِن خَلفِكَ و مِن فَوقِكَ و مِن تَحتِكَ؛

 

خود را از تمامى مردم با بسم اللّه‏ الرحمن الرحيم و قل هو اللّه‏ احد حفظ كن. آن را از سمت راست و چپ و جلو و عقب و بالا و پايين بخوان.

 

كافى، ج 2، ص 624 .

 

 

 

امام على (عليه‏السلام) فرمودند:

 

قولوا عِندَ افتِتاحِ كُلِّ أَمرٍ صَغيرٍ أو عَظيمٍ: بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحيمِ؛ أَىْ أَستَعينُ عَلى هذَا الأَمرِ بِاللّه‏ِ الَّذى لا يَحِقُّ العِبادَةُ لِغَيرِهِ، المُغيثِ إذَ ا استُغيثَ، المُجيبِ إذا دُعىَ، الرَّحمنِ الَّذى يَرحَمُ بِبَسطِ الرِّزقِ عَلَينا، الرَّحيمِ بِنا فى أديانِنا و دُنيانا و آخِرَتِنا، خَفَّفَ عَلَينَا الدِّينَ و جَعَلَهُ سَهلاً خَفيفا، و هُوَ يَرحَمُنا بِتَمييزِنا مِن أعدائِهِ؛

 

هنگام آغاز هر كار كوچك و بزرگى بسم اللّه‏ الرحمن الرحيم بگوييد. يعنى براى اين كار، از خدا مدد مى‏جويم. خدايى كه جز او كسى سزاوار پرستش نيست. پناهگاه پناهجو و فريادرس فرياد خواه است. خداوند بخشنده‏اى كه با گسترش روزى بر ما رحم مى‏كند، مهربان به ما، در آيين و دنيا و آخرتمان. دين را بر ما آسان و سبك و سهل گرفت. و به ما رحم مى‏كند با جدا كردن از دشمنانش.

 

التوحيد، ص 232.

 

  

 

 

امام على (عليه‏السلام) فرمودند:

 

ألا فَمَن قَرَأها (بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحيمِ) مُعتَقِدا لِمُوالاةِ مُحَمَّدٍ و آلِهِ الطَّيِّبِينَ مُنقادا لأَِمرِها مُؤمِنا بِظاهِرِهِما و باطِنِهِما أعطاهُ اللّه‏ُ عَزَّوَجلَّ بِكُلِّ حَرفٍ مِنها حَسَنَةً كُلُّ واحِدَةٍ مِنها أفضَلُ مِنَ الدُّنْيا و ما فيها مِن أصنافِ أموالِها و خَيراتِها؛

 

هر كه بسم اللّه‏ الرحمن الرحيم را با اعتقاد و دوستى محمد و آل پاكش و با تسليم در برابر دستوراتشان و با ايمان به ظاهر و باطنش بخواند خداوند عزيز و جليل در مقابل هر حرف آن، چيزى برتر از دنيا و آنچه در آن است، از ثروت و خوبى‏ها را به او مى‏بخشد.

 

عيون أخبار الرضا عليه‏السلام ، ج 1، ص 270.

 

 

 

امام على (عليه‏السلام) فرمودند:

 

بِسمِ اللّهِ شِفاءٌ مِن كُلِّ داءٍ و عَونٌ لِكُلِّ دَواءٍ؛

 

بسم اللّه‏، شفاى هر دردى و يارى كننده هر دارويى است.

 

نزهة الناظر و تنبيه الخاطر، ص 42 .

 

 

 

امام على (عليه‏السلام) فرمودند:

 

مَنِ اسْتَمَعَ إلى قارى‏ءٍ يَقرَؤُها [بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحيمِ] كانَ لَهُ بِقَدرِ ما لِلْقارِئ؛

 

هر كس به صداى قارى‏اى كه بسم اللّه‏ الرحمن الرحيم را قرائت مى‏كند گوش دهد، براى او آن خواهد بود، كه براى قارى است.

 

عيون أخبار الرضا عليه‏السلام ، ج 2، ص 271 .

 

 

 

امام على (عليه‏السلام) فرمودند:

 

إنَّ الْعَبدَ إذا أرادَ أن يَقرَأَ أو يَعمَلَ عَمَلاً و يَقولُ... بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحيمِ فَإنَّهُ يُبارَكُ لَهُ فيهِ؛

 

هر بنده‏اى بخواهد چيزى بخواند يا كارى انجام دهد و بسم اللّه‏ الرحمن الرحيم بگويد، در كارش بركت داده مى‏شود.

 

تفسير الإمام العسكرى عليه‏السلام ، ص 25.

 

 

 

پيامبر اکرم (صلى‏الله‏عليه‏و‏آله وسلم) فرمودند :

 

اُمَّتى يَأتونَ يَومَ الْقيامَةِ و هُم يَقولونَ بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحيمِ فَتَثقُلُ حَسَناتُهُم فِى الْميزانِ فَيُقالُ: ألا ما اُراجِحَ مَوازينَ اُمَّةِ مُحَمَّدٍ: فَـتَقولُ الأْنبياءُ عليهم‏السلام إنَّ ابْتِداءَ كَلامِهِم ثَلاثَةَ أسماءٍ مِن أسماءِ اللّه‏ِ لَو وُضِعَت فى كَفَّةِ الْمِيزانِ و وُضِعَت سَيِّئاتُ الْخَلقِ فى كَفَّةٍ اُخرى لَرَجَحَتْ حَسَناتُهُم؛

 

امت من در روز قيامت مى‏آيند در حالى كه بسم اللّه‏ الرحمن الرحيم مى‏گويند. آنگاه اعمال نيك آنها در ترازوى اعمال، سنگين مى‏شود. گفته مى‏شود: چه چيزى باعث شده كه ترازوى اعمال امّت محمد سنگين شود. پيامبران جواب مى‏دهند: چون سخن ايشان به سه نام از نام‏هاى پروردگار شروع مى‏شود كه اگر در يك كفه ترازو قرار گيرد و گناهان مردم در كفه ديگر گزارده شود، حسنات آنها برترى مى‏يابد.

 

تنبيه الخواطر و نزهة النواظر، ج 1، ص 32.

 

 

 

پيامبر اکرم (صلى‏الله‏عليه‏و‏آله وسلم) فرمودند :

 

بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحيمِ مِفتاحُ كُلِّ كِتابٍ؛

 

بسم اللّه‏ الرحمن الرحيم، كليد هر نوشته‏اى است.

 

الجامع الصغير، ج 1، ص 481 .

 

 

 

پيامبر اکرم (صلى‏الله‏عليه‏و‏آله وسلم) فرمودند :

 

مَن قَرَأ بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحيم

:: موضوعات مرتبط: مذهبی، تفسیر قرآن، دین و اندیشه، دعا، ،
:: برچسب‌ها: احادیث اعجاز بسم اللّه‏, بسم الله الرحمن الرحیم,

نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : چهار شنبه 7 تير 1391

صفحه قبل 1 2 3 4 صفحه بعد

اطلاعیه اعیاد شعبانیه

 اطلاعیه

به مناسبت اعیاد شعبانیه مراسم سخنرانی و مدیحه سرایی

بعد از اقامه نماز جماعت مغرب و عشاء برگزار میگردد

تبلیغات مسجد حجت ابن الحسن (عج)



:: موضوعات مرتبط: برنامه های هفتگی مسجد، دین و اندیشه، ،
:: برچسب‌ها: اعیاد شعبانیه , مسجد حجت ابن الحسن (عج),
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : پنج شنبه 1 تير 1391

صفحه قبل 1 2 3 4 صفحه بعد

نیمه شعبان مبارک

 

بسم رب المهدی(عج)

 

در انتظار دیدنت همه دلها بیقرارند ، ای تک ستاره بهشت ، حسرت به دلمان مگزار

فرا رسیدن ولادت موعود هستی ، حضرت امام زمان ( عج ) را به همه منتظران تبریک عرض می نماییم

بر منتظرین مژده بده منتظر آمد / از مهد بقا مهدى ثانى عشر آمد

ای منتظران گنج نهان می آید / آرامش جان عاشقان می آید

بر بام سحر طلایه داران ظهور / گفتند که صاحب الزمان می آید . . .

 

 

 

تبلیغات مسجد حجت ابن الحسن(عج)

 



:: موضوعات مرتبط: برنامه های هفتگی مسجد، مذهبی، دین و اندیشه، زندگينامه علماء، برنامه های کانون فرهنگی هنری ورزشی مسجد، ،
:: برچسب‌ها: میلاد امام زمان, نیمه شعبان , مسجد حجت ابن الحسن,
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : پنج شنبه 12 تير 1391

صفحه قبل 1 2 3 4 صفحه بعد

تبریک به مناسبت اعیاد شعبانیه

http://uupload.ir/files/8um2_untitled.jpg

 


 

 


 

 


:: موضوعات مرتبط: برنامه های هفتگی مسجد، مذهبی، دین و اندیشه، زندگینامه امامان، برنامه های کانون فرهنگی هنری ورزشی مسجد، ،
:: برچسب‌ها: تبریک اعیاد شعبانیه, ولادت امام حسین(ع), ولادت حضرت ابوالفضل(ع), ولادت حضرت زین العابدین, مسجد حجت ابن الحسن,
:: ادامه مطلب
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : پنج شنبه 20 ارديبهشت 1395

صفحه قبل 1 2 3 4 صفحه بعد

فضیلت ماه شعبان

 

پیامبر اعظم(ص)

شعبان ،ماه من و رمضان ماه خداوند است ، هر کس ماه من را روزه بدارد در قیامت شفیع او خواهم بود

 

 

 

 

 

شعبان که سرور هر مرد و زن است          تابان زوجود جلوه چهارتن است

هم مولد سجاد و ابوالفضل و حسین    هم مولد پاک حجت ابن الحسن است

 

 حلول ماه پرفیض شعبان را محضر حضرت بقیة الله الاعظم (ارواحنا فداه) و تمامی شیعیان جهان تبریک و تهنیت عرض می نمایم

 

 

 

اعمال ماه شعبان المعظم

 

فضیلت ماه شعبان

شعبان ماه بسیار شریفى است و به حضرت سید انبیاء صَلَّى اللهِ عَلِیهِ وَ آله منسوب است و آن حضرت این ماه را روزه مى‌گرفت و به ماه رمضان وصل مى‌کرد و مى‌فرمود شعبان، ماه من استهر که یک روز از ماه مرا روزه بگیرد بهشت برای او واجب می‌شود و از حضرت صادق علیه السلام روایت شده است که چون ماه شعبان فرا می‌رسید امام زین العابدین علیه السلام اصحاب خود را جمع مى‌نمود و مى‌فرمود اى اصحاب من مى‌دانید این چه ماهى است؟ این ماه شعبان است و حضرت رسول صلى الله علیه و آله مى‌فرمود شعبان ماه من است پس در این ماه براى جلب محبت پیغمبر خود و براى تقرّب به سوى پروردگار خود روزه بدارید. به حقّ آن خدایى که جان علىّ بن الحسین به دست قدرت اوست سوگند یاد مى‌کنم که از پدرم حسین بن على علیهماالسلام شنیدم کهفرمود شنیدم از امیرالمؤمنین علیه السلام که هر که روزه بگیرد در ماه شعبان براى جلب محبّت پیغمبر خدا و تقرّب به سوى خدا؛ خداوند او را دوست می‌دارد و در روز قیامت کرامت خود را نصیب او می‌گرداند و بهشت را براى او واجب می‌کند.

شیخ از صفوان جمال روایت کرده که گفت : حضرت صادق علیه السلام به من فرمود کسانى را که در اطراف تو هستند را بر روزه گرفتن در ماه شعبان ترغیب کن. گفتم فدایت شوم مگر در فضیلت آنچیزى هست؟ فرمود بله همانا که رسول خدا صلى الله علیه و آله هر گاه هلال ماه شعبان را مى‌دید به مُنادیى امر مى‌فرمود که در مدینه ندا مى‌کرد: اى اهل مدینه من رسولم از جانب رسول خدا صلى الله علیه و آله به سوى شماایشان مى‌فرماید آگاه باشید همانا شعبان ماه من است پس خدا رحمت کند کسى را که یارى کند مرا بر ماه من یعنى روزه در آن ماه روزه بگیرد.

سپس از حضرت صادق علیه السلام و ایشان از امیرالمؤمنین علیه السلام نقل کرد که مى‌فرمود: از زمانى که شنیدم منادى رسول خدا صلى الله علیه و آله ندا کرد در ماه شعبان، ترک نشد از من روزه شعبان و ترک نخواهد شد از من تا مدتى که حیات دارم ان شاء الله تعالى.

سپس مى‌فرمود که روزه دو ماه شعبان و رمضان توبه و مغفرت از خدا است.

اعمال این ماه شریف بر دو قِسم است: اعمال مشترکه و اعمال مختصه .

 

 

اعمال مشترکه ماه شعبان

 

1.       هر روز هفتاد مرتبه ذکر «اَسْتَغْفِرُاللهَ وَ اَسْئَلُهُ التَّوْبَةَ» گفته شود.

2.       هر روز هفتاد مرتبه ذکر « اَسْتَغْفِرُاللهَ الَّذى لا اِلهَ اِلاّ هُوَ الرَّحْمنُ الرَّحیمُ الْحَىُّ الْقَیّوُمُ وَ اَتُوبُ اِلَیْهِ» گفته شود. و در بعضى روایات "الْحَىُّ الْقَیُّومُ" پیش از "الرَّحْمنُ الرَّحیمُاست و عمل به هر دو خوبست و از روایات استفاده مى‌شود که بهترین دعاها و ذکرها در این ماه استغفار است و هر کس هر روز در این ماه هفتاد مرتبه استغفار کند مثل آن است که هفتاد هزار مرتبه در ماه‌هاى دیگر استغفار کند.

3.      صدقه دادن در این ماه اگرچه به اندازه نصف دانه خرمایى باشد، خوب است و خداوند بدن صدقه دهنده را بر آتش جهنم حرام می‌کند. از حضرت صادق علیه السلام نقل شده است که آن حضرت در باب فضیلت روزه رجب فرمود چرا غافلید از روزه شعبان؟ راوى عرض کرد یابن رسول الله چه ثوابی دارد کسى که یک روز از شعبان را روزه بگیرد؟حضرت فرمود به خدا قسم بهشت ثواب اوست.عرض کرد یابن رسول الله بهترین اعمال در این ماه چیست؟ فرمود: صدقه دادن و استغفار . هر کس  در ماه شعبان صدقه دهد، خداوند آن صدقه را رشد دهد همچنان که یکى از شما شتر تازه متولد شده‌ای را تربیت مى‌کند تا آن که در روز قیامت به صدقه دهنده برسد در حالتى که به اندازه کوه اُحُد شده باشد.

4.      در کل این ماه هزار بار ذکر « لا اِلهَ اِلا اللهُ وَلا نَعْبُدُ اِلاّ اِیّاهُ مُخْلِصینَ لَهُ الدّینَ وَ لَوُ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ » را که ثواب بسیار دارد؛ گفته شود. از جمله آن که عبادت هزار ساله در نامه عملش نوشته شود.

5.       در هر پنجشنبه این ماه دو رکعت نماز اقامه شود؛ که در هر رکعت بعد از حمد، صد مرتبه سورهتوحید و بعد از سلام صد بار صلوات فرستاده شود تا حق تعالى هر حاجتى که دارد را برآورد. چه در امور دنیوی و یا  در امور معنوی. و نیز روزه این ماه فضیلت بسیار دارد و روایت شده که در هر روز پنجشنبه ماه شعبان آسمان‌ها را زینت مى‌کنند. پس ملائکه عرض مى‌کنند خداوندا بیامرزروزه‌داران این روز را و دعاى ایشان را مستجاب گردان و در روایت نبوى آمده است که هر که روز دوشنبه و پنجشنبه شعبان را روزه بگیرد حقّ‌تعالى بیست حاجت از حوائج دنیا و بیست حاجت از حاجت‌هاى آخرت او را برآورد.

6.       در این ماه صلوات بسیار فرستاده شود .

7.      در هر روز از شعبان در هنگام ظهر و در شب نیمه آن صلوات هر روز شعبان که از امام سجاد علیه‌السلام روایت شده، خوانده شود که به شرح ذیل است :اَللّهُمََّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ و َآلِ مُحَمَّدٍ شَجَرَةِ النُّبُوَّةِ وَ مَوْضِعِ الرِّسالَةِ وَ مُخْتَلَفِ الْمَلاَّئِکَةِ وَ مَعْدِنِ الْعِلْمِ وَاَهْلِ بَیْتِ الْوَحْىِ. اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ و َآلِ مُحَمَّدٍ الْفُلْکِ الْجارِیَةِ فِى اللُّجَجِ الْغامِرَةِ یَامَنُ مَنْ رَکِبَها وَ یَغْرَقُ مَنْ تَرَکَهَا الْمُتَقَدِّمُ لَهُمْ مارِقٌ وَالْمُتَاَخِّرُ عَنْهُمْ زاهِقٌ وَاللاّزِمُ لَهُمْ لاحِقٌ.اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ الْکَهْفِ الْحَصینِ وَ غِیاثِ الْمُضْطَرِّ الْمُسْتَکینِ وَ مَلْجَاءِ الْهارِبینَ وَ عِصْمَةِ الْمُعْتَصِمینَ. اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ صَلوةً کَثیرَةً تَکُونُ لَهُمْ رِضاً وَ لِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِمُحَمَّدٍ اَداَّءً وَ قَضاَّءً بِحَوْلٍ مِنْکَ وَ قُوَّةٍ یا رَبَّ الْعالَمینَ.اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ الطَّیِّبینَ الاْبْرارِ الاْخْیارِ الَّذینَ اَوْجَبْتَ حُقُوقَهُمْ وَ فَرَضْتَ طاعَتَهُمْ وَ وِلایَتَهُمْ. اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَاعْمُرْ قَلْبى بِطاعَتِکَ وَلا تُخْزِنى بِمَعْصِیَتِکَ وَارْزُقْنى مُواساةَ مَنْ قَتَّرْتَ عَلَیْهِ مِنْ رِزْقِکَ بِما وَسَّعْتَ عَلَىَّ مِنْ فَضْلِکَ وَ نَشَرْتَ عَلَىَّ

 

 

 

مدیریت و امام جماعت مسجد

 

 

 


:: موضوعات مرتبط: برنامه های هفتگی مسجد، دین و اندیشه، برنامه های کانون فرهنگی هنری ورزشی مسجد، ،
:: برچسب‌ها: فضیلت ماه شعبان, اعمال ماه شعبان, مسجد حجت ابن الحسن(عج), اعیاد شعبان,
:: ادامه مطلب
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : سه شنبه 30 خرداد 1391

صفحه قبل 1 2 3 4 صفحه بعد

غریب ترین آشنا

غریب ترین آشنا

  قرآن میگه یعقوب برا یوسف گریه کرد.یعقوب  پیغمبر،  یوسف پیغمبر . یعقوب می دونست یوسفش کجاست  ، می دونست سالمه، میدونست در کاخه، می دونست مشکل نداره ، می دونست و گریه می کرد اون وقت ما که نمی دونیم یوسف فاطمه کجاست ما چقدر باید گریه کنیم ؟ ما که باید بیشتر از یعقوب گریه کنیم . کی آدرسه مهدی (عج) رو بلده ؟     عَزیزٌَ علیَّ اَن اَرَالخَلقِ وَلا تـُری   

 

  سخت بر ما حجت بن الحسن همه رو ببینیم تو رو نبینیم .

 

   گریه هامونو برا مهدی بکنیم،اشکامونو برا پسر فاطمه بریزیم .مهدی غریبه ، مظلومه، برا یوسف زهرا ناله کنیم ، اشکامونو بیمه مهدی کنیم . قرآن داره با مثال یوسف و یعقوب یاد ما می ده.

یکی از وظایف ما اینه که گریه هامون بیمه پسر فاطمه باشه . امام زمان میگه تو اگه به یاد من باشی منم به یاد تو ام اگه تو منو دعا کنی منم برا سلامتی تو دعا می کنم ، تو وقتی به فکر من باشی منم به فکر تو ام . نمی دونم این حرف رو تا حالا شنیدید یا نه ولی بگزارید درد دل امام زمان رو براتون بگم. اگه کسی از من بپرسه از امام حسین غریب تر کسی هست میگم از حسین غریب تر پسر فاطمه ، مهدی زهراست دلیلم دارم با استدلال هم میگم.عرض من اینه:

 

استدلال اول:

 حسین (ع) سید الشهداست درست ،با مظلومیت شهیدش کردند درست، امّا ،حسین یه ابالفضل داشت ، عباس امام زمان کیه؟ حسین علی اکبر داشت ، علی اکبر امام زمان کیه ؟ حسین قاسم داشت ،عون داشت، جعفر داشت .اصحاب امام زمان کیه ؟ کی رو داره حجت بن الحسن ، دلشو خوش کی کرده ، دلشو خوش من و شما کرده ، من و شما عباس امام زمانیم؟

 

استدلال دوم :  

از پیغمبر تا تولد امام زمان 255 سال طول کشید ، تا اول امامت حضرت 260 سال. 

جوانهای امام زمانی 13 تا معصوم مظلومیتشون همه با هم 260 ساله اما امام زمان به تنهایی 1173 ساله غریبه.

 

 

 تو رو به خدا امام زمان غریب تر نیست ؟ کسی دیگه سراغ امام زمان رو میگیره ؟کسی دیگه به فکر امام زمان هست ؟ 

 

24 ساعت از شبانه روزمون گذشت  . بین خودمون و امام زمان باشه از دیشب تا حالا چند بار به فکر امام زمان بودیم؟  

 

آقا کجایی ؟ آیا از دست ما راضی هستی؟  

 

 

امام زمان دلشو خوش منو شما بکنه ؟دل و چشم امام زمان از دست ما شیعه هاش خونه این کلام خود امام زمانه . 

 امام می فرماید: من از سنی توقع ندارم ، من از مسیحی و یهودی توقع ندارم من از بچه شیعه های خودم توقع دارم .شما که معتقدید  امام زمان هست ، یا بن الحسن می گید شما چرا گناه می کنید؟شما چرا چشماتون آلوده شده ؟ شما چرا شکماتون پر از حرام شده ؟ شما چرا با کاسبیاتون قلب منو میشکنید ؟ شما چرا ربا خور و نزول خور شدید ؟ شما چرا اینقدر آمار طلاقتون بالا رفته ؟ شما چرا آبرو منو می برید؟ 

امام زمان دلش ازدست من و شما خونه .از دست من و شما ، نه از دست سنی ها و مسیحی ها و یهودی ها . اونا که ماله امام زمان نیستند .اونا اصلا کاری با امام زمان ندارن . 

امام زمان میگه ، هی میگید یابن الحسن بعد گناه می کنید ؟ 

آقا فرموده بود : مردم گناه می کنن من شب تا صبح باید دعا کنم  بگم خدایا بخاطر من ببخششون . این گریه کن حسینه ، او یکی مشکی پوشه حسینه منه ، این برا مادر کتک خوردم گریه کرده ، به خاطره گریه هاش خدایا ببخشش . من هی باید واسطه بشم عذاب برای شما نازل نشه . 

چرا مولا برای ما گریه کنه ما برای او گریه نکنیم ؟ 

جوونی که شب می خوابه بدونه این که نیت کنه نماز صبح بخونه ، اصلا دیگه تفکر نماز تو ذهنش نیست این جوون می تونه بگه من شیعه حجت بن الحسنم ؟ حالا یه وقت یه جوونی شب می خوابه به نیت اینکه صبح پاشه نماز بخونه  صبح پا میشه میبینه آفتاب زده  نیت داشته و خوابیده بیدار نشده ، موبایلشو کوک کرده و بیدار نشده ، ساعت کوک کرده و بیدار نشده خب در روایت داریم النّوم اَخَ الموت ( خواب، برادرِ مرگه). 

طرف می خوابه بدونه این که نیت کنه صبح بلند بشه 2 رکعت نماز بخونه بعدش بگه خدایا به حق این نماز صبح فرج آفامو برسون . این جوون که نه اهل نمازه ، نه اهله خداست ، نه اهله روزست ، می تونه بگه من شیعه مهدی (عج) هستم؟ 

این قلب امام زمانو  تیکه تیکه نمیکنه ؟  دختر شیعه که با یک وضع خاصی می آد بیرون حالا هم که مانتو تموم شد با پیراهن شلوار میان بیرون و هزار نوع آرایش و ....می آن تو جامعه  میتونه بگه من شیعه حجت بن الحسنم ؟ 

گذشت حیا ، اگه یه نصفه حیا هم تو این جامعه بود اونم دیگه نیست . خانومی که بَزَک کرده می آد تو خیابون ، تو کوچه دختری که تا چشمش به نامحرم می افته نیشش تا بنا گوشش بازه با چشاش داره هرزگی می کنه این دختر شیعه قلب امام زمانو نمشکنه ؟ جگرشو آتیش نمیزنه ؟ 

امام زمان از دست کی دلش خونه ؟ از دست مسیحیا یا 4 تا شیعه مثل من و شما  

گریه کنیم بر امام زمان . 

تا کجا گریه کنیم ؟  

تا اونجا که قلب مهدی (عج) رو بدست بیاریم که به گریه هامون ترحم کنه . 

یه کاری کنیم برا امام زمان . 

نماز می خونیم نه یه اللهم کن لولیکی نه یه قنوتی . 

هیچ ...  هیچ...  هیچ به کجا؟!! 

اونا که نماز می خونن نمازشون بوی امام زمان رو نمیده .نذر ها رو نگاه کنید چند تا سفره برا فرج امام زمانه ؟ چند تا سفره پهن می کنن برای خونه دار شدن ؟ برای ماشین دار شدن ، برای بچه دار شدن ، برای ادا شدن قرضشون ؟ 

خودمون که دعا می کنیم چند تا دعا برای حجت بن الحسن داریم؟ 

امام زمان توی این دله ما غریبه ، تو خونه ما غریبه . 

به بچه هامون دعای فرج یاد دادیم ؟ شعر هایی که توی تلویزیون و فلان جا و فلان جا می خونن رو همه رو حفظه . همه رو. 

تمام خواننده ها و فوتبالیست ها رو می شناسه، همه برنامه ها رو میبینه . 

می دونه شنبه کانال یک چی داره ، دوشنبه چی داره ، جومونگ ساعت چنده ؟ تکرارش ساعت چنده ؟ 

همه حواسا رفته تو این جعبه جادو ولی دختر و پسرمون  خبر داره امام زمان کیه ؟ قراره کی بیاد ؟ چرا نمیاد؟ این قدر که سریالا رو دنبال می کنیم ببینیم آخرش چی میشه وقتی هم نبینیم از 100 نفر می پرسیم چی شد؟ پرسیدیم این جمعه چه خبر ؟ از امام زمان چه خبر ؟ به اندازه یه سریال برای امام زمان ارزش قائلیم ؟ به اندازه یه مسابقه فوتبال  که کی برد کی باخت برای امام ارزش قائلیم ؟ 

 مگر شیعه نیستیم ؟ از کی سوال کردیم ؟ پیش کی رفتیم ؟ کجا دنباله امام زمانمون گشتیم؟ 

خدا رحمت کنه آیت الله حلوی را .حاج شیخ محمود حلوی منبراش دربست ماله امام زمان بود . می مرد برای امام زمان .شیخ محمود حلوی گریه می کرد ، بردهانش میزدو می گفت : امام زمان منو ببخش جامعه منو به اینجا رسونده که این مثال رو بزنم و ناله کنان می گفت : ای وای بر من از بی تفاوتی مردم ، یه مرغ یا یه بوقلمون اگه تو حیاط خونت باشه یه روز بیای ببینی نیست و احتمال بدی در باز بوده رفته بیرون تا کجا دنبالش میری ؟ از همسایه ها می پرسی بوقلمون منو ندیدید ، مرغ منو ندیدید. میای سر کوچه از مغازه دار ها می پرسی کل محل رو می گردی که مرغتو پیدا کنی . 

چند سالمونه ؟ 20 سال ، 30 سال ، 50 سال ؟ 30 ساله  نمیدونیم امام زمانمون کجاست ؟ کجا دنبالش گشتیم ؟ 

چرا دلامون رو دادیم به دنیا و خالی کردیم دلامونو از عشق پسر فاطمه . به اندازه یک چک سفید امضاء اگه تو خونه گم کنیم تا صبح خوابمون نمیبره تا حالا به فکر امام زمان بودیم؟ امام زمان رو اندازه یه  دسته چک قبول کنیم اندازه یه سند خونه که اگه گم بشه همه جا رو زیر و رو می کنیم . 

ای داد بی داد !!! 

امام زمان دلش ازدست من و شما خونه . 

ولی خوش به حاله اونایی که بلند میشن یابن الحسن میگن ، میشینن یابن الحسن میگن .   روایت داریم جوونای خوب آخرالزمان شب که می خوان بخوابن با وضو می خوابن ، روبه فبله می خوابن ، اگه بدونن شب برای نماز شب بیدار نمی شن سر شب نماز شبشونو می خونن و می خوابند . موقع خواب می گن : امام زمان خودمونو به تو سپردیم .امام زمان میشه شب دست مبارکتو رو سینم بزاری تکونم بدی بیدارم کنی من یه لحظه جمالتو ببینم .با عشق بازی با حجت بن الحسن زندگی می کنند. در روایت هست هرکس در قنوت نمازش دعا برای فرج بخونه 90 چیز گیرش می آد . 

(سند این روایت در کتاب موعود نامه آقای تونه ای آمده) . 

تا دستمونو بالا میگیریم میگیم : اللهم کن لولیک، امام زمان هم دستشو بلند میکنه می گه : خدایا بخاطر من مهدی این جوون هرچی می خواد بهش بده . 

جوون امام زمانی وقتی می خواد از خونه بیرون بره می گه یا صاحب الزمان خودمو به تو سپردم .آقا خودت که می دونی زنها امروز در جامعه چه می کنن ، آقا خودت می دونی که تو این دانشگاها چه خبره ، آقا خودت که می دونی هرکی بخواد ایمانشو حفظ کنه سخته . آقا من نمی خوام گناه کنم تو کمکم کن ، تو دست منو بگیر . 

اگه خودمونو به امام زمان بسپاریم امام دستمونو می گیره، اگه نخوایم گناه کنیم دستمونو میگیره . می دونید ما چوب کجا رو می خوریم چوب اینو می خوریم که زیگ زالی حرکت می کنیم ، صاف نیستیم . روضه میایم گریه میکنیم ، هر مجلسی میریم به گناه آلوده میشیم .با نماز خون خوش و بش داریم ولی با ربا خور و نزول خور هم مراوده می کنیم ، با نماز شب خون می شینیم التماس دعا می گیم و لی با .... 

یه رنگ نیستیم برای اینه که چوب می خوریم ، یه جور باشیم ، یه رنگ باشیم ، خودمونو دست یکی بدیم . 

امام زمانی باشیم ، امام زمانی که شدیم رفیقامونو امام زمانی انتخاب می کنیم ، قیافمونو امام زمانی درست می کنیم ، نگاهامونو امام زمانی تنظیم می کنیم ، حرفامونو امام زمانی قرار می دهیم ، سر سفره امام زمانی میشینیم ، کارامون کارای امام زمانی میشه .

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

یه جور باشیم . یه رنگ باشیم . 

ما یه جور نیستیم ، ما همه رو می خواهیم داشته باشیم ، با اونی که تو دانشگاه هزار کار می کنه رفیقیم ، با اونی که حیا و غیرت و عفت نداره رفیقیم ، در مقابل با دانشجوی بسیجی هم رفیقیم با دانشجوی مومن و مذهبی هم رفیقیم ، با بچه فرهنگیاشم رفیقیم . هم این ور می آیم هم اون ور میریم برای این هست که رشد نمیکنیم . 

یه رنگ باشیم ، یه جور باشیم ، یه راه رو طی کنیم . 

یا زنگی زنگ، یا رومی روم ، والا به هیچ جا نمیرسیم . 

دور و بر امیر المومنین رو ببینید کیا بودن . ابوذر ، کمیل ، رشیر حجری، سلمان ، مقداد . حالا دور و بری های معاویه چی ؟ یزید ، امر و عاص ، مروان و .... 

اون ور همه گُلا ، اینور همه خار ها . نمیشه آدم پشت علی (ع) نماز بخونه بعد بره سر سفره معاویه افطار کنه، نمیشه ،  نمیشه در عین واحد یجا هم روشن باشه هم تاریک ، نمیشه یه جا هم سفید باشه هم سیاه ، نمیشه 

 

 

 

 

 

اگه حسین رو قبول داریم در خونه یزید چه کار می کنیم؟ ما که تابلوی علی بالای سرمونه چرا مثل معاویه معامله  می کنیم ؟

 

 یه جور باشیم ، یه رنگ باشیم ، یه راه رو طی کنیم .  

یازنگی زنگ ، یا رومی روم 

  والا به هیچ جا نمیرسیم

 

منبع لاهوتیان

 



:: موضوعات مرتبط: معصومین، دین و اندیشه، ،
:: برچسب‌ها: غریب آشنا, آقا امام زمان(عج), مسجد حجت ابن الحسن (عج), قلب مهدی (عج) بدست بیاریم, ,
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : سه شنبه 30 خرداد 1391

صفحه قبل 1 2 3 4 صفحه بعد

ضجه های جهنم از اهل ریا

 

ضجه های جهنم از اهل ریا

آیت الله روح الله قرهی

یکی از جاهای بسیار دردناک برای انسان ها، دوزخ است. در باب نار و دوزخ نکاتی تبیین شده است که انسان وحشت می کند.

 

سیدرضی، آن که نهج البلاغه را جمع آوری کرده است، چه نکته بسیار عجیبی را راجع به جهنم بیان می فرمایند. ایشان می فرمایند: هر موقع آیات و روایات جهنم را مرور کردم، گرچه حقایقش بیش از آن است که انسان می خواند، اما نبود که بدنم نلرزد، حتی گاه به واسطه آن خواندن، مدهوش می شدم!

 

نه تنها ایشان، بلکه بسیاری از اولیاء الهی، بزرگان و اعاظم بیان کرده اند: وقتی خصوصیات جهنم و اهل نار را می خواندند و می شنیدند، طاقت نمی آوردند.

 

آیت الله سیدابوالحسن اصفهانی فرمودند: من کمتر راجع به جهنم مطالعه دارم. سؤال کردند: چطور؟ فرمودند: این مطالب به قدری وحشتناک است که می ترسم مرور حالات جهنم، من را دچار وحشت کند!

 

عجیب است یک قسمی هستند که اهل جهنم از دست آن ها ناله می زنند. دیگران از آتش جهنم هراسناک هستند و آن ها که در آتش جهنم رفته اند، ضجه ها، ناله ها و فغان ها دارند.

 

یکی از مطالبی که راجع به شیاطین جن بیان کرده اند، این است که آنها می سوزند، اما خودشان عاملان عذاب در جهنم هستند.

 

در روایات بیان می شود: اگر کوچک ترین ضجه های اهل جهنم به گوش اهل تقوا در بهشت پروردگار عالم بخورد، مدهوش می شوند؛ یعنی بقدری ضجه های وحشتناکی در جهنم هست که با اینکه اهل جنت نمی بینند در جهنم چه خبر است، اما وقتی آنها را می شنوند، مدهوش می شوند!

 

مسبب فریاد آتش جهنم!  

اما عجیب است در روایات داریم، جهنم با این حال وحشتناکش، از یک قشر ناله می زند و ضجه می کند و آن اهل ریا هستند. حال بد ریاکاران عالم عامل می شود که هم جهنم و هم آنهایی که خود در جهنم هستند و ضجه می زنند، به واسطه این اهل ریا، ضجه مضاعفی داشته باشند.

 

پیغمبر اکرم(ص) بیان می فرمایند: «ان النار و اهلها یعجون من اهل الریاء»(۱) به درستی که دوزخ و اهل دوزخ از اهل ریا ضجه می زنند و فریاد برمی آورند «یعجون» یعنی فریادی از عمق وجود؛ لذا «ان النار و اهلها یعجون» یعنی آتش و اهل آتش از عمق وجودشان ناله می زنند.

 

«فقیل یا رسول الله و کیف تعج النار» از حضرت سؤال شد: یا رسول الله! ناله و فریاد و فغان جهنم چگونه است؟ چطور آتش عذاب الهی، ضجه و فریاد می زند؟ یا به تعبیر دیگر، مگر اهل نار چه کرده اند که عامل برای فریاد و فغان جهنم می شوند؟

 

«قال من حر النار یعذبون بها» خیلی دردناک است! این روایت به تعبیر آیت الله قاضی آن عارف بزرگوار، یکی از روایات سخت است نبی مکرم(ص) می فرمایند: به خاطر حرارت بیش ازحد عذاب اهل ریا، آتش جهنم داد می زند! دیدید گاهی وزنه بردارها برای اینکه نفسی بگیرند، فریادی می زنند و فغانی سرمی دهند تا آن وزنه را بردارند. بعضی از بزرگان در این زمینه هم همان تمثیل را زدند و گفتند: مثلش، مثل کسی است که بخواهد وزنه سنگینی را بلند کند، نمی تواند، تلاش می کند و آخر فریادی می زند.

 

می فرمایند: آتش جهنم و اهلش آن هم جهنم، با آن توصیفاتی که کردیم و این مطالبی که از اول بحث تا به اینجا عرض کردیم که بعضی ها گفتند: حتی نمی توانند روایاتش را بخوانند به فریاد در می آیند و ناله و فغان سر می دهند از اهل ریا.

 

ظاهراً جهنم باید برای اهل ریا بیشترین حرارت و بیشترین قوت و قدرتش را خرج کند. لذا جهنم به صدا و فریاد درمی آید که باید در حرارت خودش، تولید مضاعف کند.

 

 

 

عذاب معذب!  

حرارت جهنم چیست؟ در این زمینه فقط نکته ای را عرض می کنم، گفته اند: اگر قطره ای از آتش جهنم بر آسمان ها و زمین بریزد، همه چیز ذوب می شود. حال، چیست آن آتش که یک قطره اش آسمان ها و زمین را ذوب می کند؟! معلوم می شود قدرت بسیار عجیبی در سوزاندن دارد که یک قطره اش این گونه است. حالا اگر انسان دراین آتش بیفتد، چه از او می ماند؟!

 

در این زمینه روایاتی در نزهت النواظر مرحوم آیت الله حاج شیخ عباس قمی وجود دارد که می فرمایند: فردی که در جهنم است، هفتاد سال معذب است و طول می کشد بالا بیاید. تازه وقتی بالا می آید، دوباره یک ضربه می زنند و مجدد هفتاد سال معذب است

 

آن وقت این جهنم خودش از اهل ریا، آن هم به خاطر گرمای آتشی که ریاکاران با آن عذاب می شوند، به ناله و فریاد درمی آید! چقدر ریا بد است.

 

برای همین است که انسان باید در همه اعمال خود مراقب باشد و ببیند جدی برای خداست یا خیر. اگر برای خداست، اگر عالم ببینند، عیبی ندارد اما اگر برای غیر خداست، شریکی در عمل خود قرار داده و باید بترسد از این که به عذابی معذب شود که آن عذاب به آن، معذب می شود؛ یعنی به آتش جهنمی معذب می شود که آن آتش جهنم از عذاب او معذب می شود. آن چیست که آتش جهنم هم صدایش درمی آید؟! بیچاره کننده است! هلاک آور است! با انسان چه می کند؟! برای همین به ما گفتند مواظبت کنید.

 

 

 

حالت چهره ریاکار در قیامت  

شقوق ریا تبیین شده است که یک مورد آن شهرت طلبی است. پیغمبر اکرم (ص) بیان فرمودند: «من قرأ القرآن یرید به السمع و التماس شیء لقی الله عز و جل یوم القیامه و وجهه مظلم لیس علیه لحم و زجه القرآن فی قفاه حتی یدخله النار و یهوی فیها مع من یهوی»(۲) این روایت یکی از حالات ریا را تبیین می کند حضرت فرمودند: هر کس برای شهرت طلبی و اینکه آوازه اش به گوش دیگران برسد و برای به دست آوردن چیزی (یعنی خدای ناکرده دین و قرآن به عنوان ممر درآمد او باشند)، قرآن بخواند، وقتی روز قیامت به دیدار پرودگار عالم می آید، صورتش گوشت ندارد (یعنی یک اسکلت خالی است).

 

پس دلیل این که جهنم از این اهل ریا ناله می زند، این است: چون وقتی عمل برای غیرخدا شد، ولو به صورت ظاهر، زیبا هم باشد، اثر وضعی آن در اهل حقیقت که جهنم اهل خودش را می شناسد این است که آن صدای خوش، دیگر خوش نیست و برای همین است که جهنم هم به صدا درمی آید.

 

در باب حشر انسان ها در قیامت، حالات مختلفی وجود دارد. یکی به چهره خود انسان می آید؛ یعنی معلوم است او انسان طاهر، پاک و الهی بوده است. چهره یکی، چهره انسان است، اما دو شاخ در روی سر دارد که در روایات توضیح داده اند که چه خصلتی باعث شده اینطور شوند بعضی هم هستند که با اینکه چهره انسانی دارند اما پوزه شان، مثل پوزه سگ است اولیاء خدا روایات و مطالبی را برای ما تشریح کردند و اوصافی را در این باره گفتند که وحشتناک است! یکی هم همین است که پیامبر(ص) می فرمایند: بدن ریاکار گوشت دارد، حرکت می کند اما صورتش گوشت ندارد؛ یعنی استخوان خالص و اسکلت است!

 

 

 

شهرت؛ دردناکترین لحظه اولیاء  

بعد حضرت در ادامه می فرمایند: «و زجه القرآن فی قفاه حتی یدخله النار و یهوی فیها مع من یهوی»، همین طور که این شخص ریاکار دارد می آید، قرآن کریم مدام پس گردن او می زند؛ چون قرآن را با صدای خوش ولی برای ریا خواند که به دیگران بگوید: ببینید من هم هستم! انسان باید خیلی مواظب باشد.

 

آن قدر قرآن پس گردنش می زند تا اینکه در آتش جهنم داخل شود به نظر بعضی از بزرگان و اولیاء خدا، اولین ضجه ای که زده می شود، همین جاست که جهنم ناله می زند!

 

آیت الله مولوی قندهاری، آن کنز خفی الهی، نکته بسیار عالی را بیان فرمودند. ایشان فرمودند: موقعی که خدا می خواهد اولیائش را امتحان کند، گاهی آنها را به شهرت مبتلا می کند. لذا دردناکترین لحظه برای اولیاء خدا همان لحظه شهرت است.

 

آنها به قدری مخفی بودن و عشق بازی با پروردگار عالم را دوست دارند که می خواهند تمام اعمالشان بین خودشان و خدای خودشان باشد، طوری که هیچ احدی از حال آنها باخبر نباشد؛ یعنی یک عشق بازی حقیقی بین خودشان و پروردگارشان دارند. لذا آن لحظه ای که مشهور می گردند، چنان ناله و فغان می کنند ولو ابتلا و امتحان الهی است که از هیچ چیز دیگر ناله و فغان نمی کنند؛ چون می ترسند یک موقعی همان شهرت عامل برای ریا شود!

 

 

 

هشداری برای اهل مسجد!  

روایت دیگری راجع به حالات اهل ریا در دوزخ بیان می کنند که انسان به شدت وحشت می کند. پیامبر عظیم الشان(ص) می فرمایند: «انه یأمر الله عز و جل بر جال الی النار فیقول لمالک قل للنار لا تحرقی لهم أقداماً فقد کانوا یمشون الی المساجد و لاتحرقی لهم أیدیاً فقد کانوا یرفعونها الی بالدعاء فیقول مالک یا أشقیاء فما کان حالکم فیقولون کنا نعمل لغیر الله فقیل لنا خدوا ثوابکم ممن عملتم له»(۳) این روایت توصیفی برای ما مسجدی هاست. بسیار وحشتناک و دردآور است! باید مواظبت و دقت کنیم

 

می فرمایند: وقتی افرادی را به آتش می افکنند، امر پروردگار به مالک دوزخ این است که به این آتش بگو: پاهای اینها را نسوزاند؛ چون با این پاها به مسجد می رفتند، دست هایشان را هم نسوزاند، چون اینها دست هایشان را به سوی من برای دعا بالا می بردند، زبان آنها را هم نسوزاند چون با آن قرآن را بسیار تلاوت می کردند

 

مدام اینها را می گوید، نهایتاً آتش تعجب می کند که خدایا! این را آوردی اما می گویی پایشان را نسوزانم، دستشان را نسوزانم و...!

 

لذا نوع سوختن آن ها متفاوت است. صاحب جهنم به آن خطاب می کند: ای اشقیاء! چه کردید؟ شما چه حالی داشتید؟ چرا ذوالجلال و الاکرام این طور امر می کند که پاهای شما را نسوزانم، دستانتان را نسوزانم، زبانتان را نسوزانم و...؟! این چه حالی است؟!

 

می گویند: «کنا نعمل لغیر الله» ما عمل کردیم برای غیر خدا. «فقیل لنا خذوا ثوابکم ممن عملتم له» پس به ما گفته شد: ثوابتان را از آن کسی بگیرید که برایش عمل کردید!

 

پس آنها را به دردناکترین عذاب، عذاب می کنند. عذاب آنها از طریق مقعد است. آنها به عذابی دچار می شوند که ناله و فغان بسیاری می زنند، بعد سالم می شوند اما مجدد به عذاب دچار می شوند و چنان فریادی می زنند که بیان کردند اهل جهنم از حال اینها به صدا درمی آیند. یعنی با این که خود آنها هم دارند عذاب می شوند اما از فریاد این ها به فریاد درمی آیند. این چه فریادی است؟!

 

 

 

شاخصه بارز ریاکار  

یکی از علامات اهل ریا این است: اهل ریا در خلوت نسبت به اعمال سست هستند. در مقابل دیگران نماز می خوانند، آن هم چه نمازی! اما در خلوت... به جای این که ضجه، ناله، فغان و خدا خدایشان در خلوت بیش از موقعی که در عموم است باشد، برعکس است.

 

اما اولیاء الهی این طور نیستند. اولیاء الهی در موقع خلوت چون کسانی که مادر مرده اند، ناله و فغان دارند! من این نوع افراد را دیده بودم. گرچه سعی می کردند مخفی از ما باشد، اما ما آنها را پنهانی در دل شب دیده بودیم که چه فغان می کردند!

 

یک موقعی ما با آیت الله مولوی قندهاری، آن کنز خفی الهی از مشهدالرضا می آمدیم، در بین راه دو امامزاده را ایشان امامزاده ها را خیلی دوست داشتند زیارت کردیم، تا به قدمگاه رسیدیم. شب بود، ایشان فرمودند: شما اینجا باشید، من می روم.

 

من آقا را دنبال کردم. این پیرمرد، این چهار پاره استخوان، مثل آن کسی که فرزندی از دست داده است، چنان حال فغانی داشت و ضجه هایی در آن دل بیابان می زد که گویی دارند او را قطعه قطعه می کنند. حال ایشان، تغییر حال در من به وجود آورد و به اینکه سعی می کردم خودم را کنترل کنم، فریادی زدم و ایشان متوجه حضورم شدند. مردان خدا این گونه هستند، چه حال خوشی دارند.

 

اما از علامات ریاکار این است که در خلوت این طور نیست. عوض این که دل شب قیام کند، اهل نماز شب خیزی و خلوت با خدا باشد، اما این طور نیست. در حالی که خلوت با خدا و عشق بازی با پروردگار عالم برای اهل تقوا بسیار زیبا است!

 

پس یک شاخصه ریا این است. هر کس می تواند در درون خودش فرو برود و ببیند جدی چگونه است. با خود بگوید: آیا من که دائم دم از اطاعت از خدا و ولی امر مسلمین می زنم، واقعاً مطیع اوامر خدا و ولی امر مسلمین هستم یا خیر. من که می گویم اهل عبادتم، ببینم واقعا هستم یا نعوذبالله، اهل ریا هستم.

 

حتی وجود مقدس حضرت صادق القول و الفعل، امام جعفر صادق(ع) در مورد صلاه می فرمایند؛ «یجاء بعبد یوم القیامه قدصلی»(۴) فردای قیامت کسی را می آورند که نماز می خوانده است، «فیقول یا رب صلیت ابتغاء وجهک» می گوید: خدایا من نماز خواندم برای رضایت و خشنودی تو. «فیقال له بل صلیت لیقال ما احسن صلاه فلان» اما به او گفته می شود: تو نماز می خواندی که بگویند فلانی چه نماز  خوبی خواند. بعد خطاب می شود: «اذهبوا به الی النار» او را به سوی جهنم ببرید!

 

لذا به خودمان مراجعه کنیم ببینیم جدی اعمالمان برای خدا هست یا خیر. برای خدا سخن می گوییم یا خیر، برای خدا قیام می کنیم یا خیر، برای خدا می نشینیم یا خیر، برای خدا خشم می کنیم یا خیر، برای خدا مهربانی می کنیم یا خیر. کدام عمل، ریا نیست؟

خصوصیت اولیاء خدا این است که همه کارهایشان برای خداست. برای آنها فرقی نمی کند، اگر همه با آنها مخالفت کنند، آنها آن عمل را برای خدا انجام می دهند؛ اگر همه به آنها، احسنت و بارک الله هم بگویند، باز هم برای خدا انجام می دهند.

امام(ره) فرموده بودند: اگر همه به من مرگ هم بگویند، با الان که همه درود می گویند، برای من یکسان است و فرقی نمی کند.

البته این امت نشان داد وفادارترین امت هاست. اینکه خود امام فرمودند: حتی در صدر اسلام هم این امت را نداشتیم، جدی نشان داده شد و بعد از امام هم دیدیم که مردم به امام المسلمین (حفظه الله تعالی) هم وفادار بودند و فریاد می زدند: «خونی که در رگ ماست، هدیه به رهبر ماست»، اما این مرد الهی با این که دست تکان می دهد و لبخندی به لب دارد اما در درون خودش مدام به خودش خطاب می کند: علی! مواظب باش، الان خدا تو را بالا برده است، اما اگر مرگ هم به تو گفتند، باید برای تو یکسان باشد به یقین برای من معلوم است که این، حال درونی این مرد خداست.

مردان خدا این گونه هستند، نه درود، آنها را تکان می دهد و نه مرگ. مثلا این که مردم مدینه حتی جواب سلام وجود مقدس امام مجتبی(ع) را هم نمی دادند و یا اگر جواب هم می دادند، می گفتند: «و علیک السلام یا مذل المؤمنین»، فرقی برای حضرت نمی کرد. البته حضرت ناراحت می شدند اما نه برای خودشان که چرا به من این گونه گفتند، بلکه برای این که چرا اینها نمی فهمند و در صراط نیستند این را یقین بدانید. من دارم کلیدواژه می دهم آنها هیچ گاه برای خودشان ناراحت نمی شدند که چرا به ما اهانت می کنند، بلکه ناراحت می شدند که چرا اینها راه را گم کردند.

 

پس ما باید ببینیم چه حالی داریم والا ما را می برند و گرفتار می شویم. البته باید بدانیم بعضی چیزها ریا نیست که به فضل الهی آنها را هم عرض می کنیم.

یک کد اصلی به شما بدهم، مخلص کلام در مورد آن چیزهایی که ریا نیست، این است: آنچه برای خدا باشد، حتما بدانید ریا نیست. این را چه کسی می فهمد؟ این را خودمان بهتر از دیگران می فهمیم. هر کس بهتر از دیگری می تواند تشخیص دهد که این برای خداست یا برای نفس است؛ اگر برای خداست چه عالم بفهمند و چه نفهمند، مهم نیست. پس جدی به خودمان مراجعه کنیم.

 

 

 

ماه شست وشوی گناهان  

ماه رجب المرجب، ماه استغفار و شست وشوی گناهان است و ماه شعبان المعظم ماه پوشیدن لباس تقواست که می خواهیم بعد از آن به مهمانی ماه مبارک رمضان برویم، «دعیتم فیه الی ضیافه الله»(۵)

اگر مثلا کسی را که شغلش مکانیکی است، به یک مجلس عروسی دعوت کنند، با همان لباس روغنی به مجلس نمی رود، بلکه به منزل می رود، دوش می گیرد، خود را می شوید، بوی تعفن و روغن را از خودش دور می کند، لباس را عوض می کند و لباس نو می پوشد؛ آن وقت به مهمانی می رود. حتی اگر در بین راه، ماشینی رد شود و آب های گلی را به لباس او بریزد، با آن لباس به مجلس عروسی و شادی نمی رود، دوباره برمی گردد و می گوید: با این لباس زشت است.

حال، پروردگار عالم دارد ما را دعوت می کند. ماه مبارک رمضان، ماه مهمانی خدا و ماه عشق بازی با خدا دارد می آید. چه کسانی می توانند در آغوش ماه مبارک بروند؟ کسانی که خودشان را شسته اند، لباس تقوا را پوشیده اند و خوش بو، زیبا و خوش لباس شده اند. ماه مبارک آنها را تا اوج می برد: «لیله القدر خیر من الف شهر» (قدر/۳)، این حال خوش بندگان خداست.

ماه مبارک رمضان را از رجب مواظبت کنیم و از دست ندهیم. روزه های این ماه چقدر زیباست. رجب المرجب آمده است. بیاییم با امام زمانمان همگام باشیم. آقاجانمان روزه می گیرد، ما هم روزه بگیریم، آقاجانمان طلب استغفار می کند، اما برای من و شما. ما هم استغفار کنیم. بگوییم: خدایا! ما نفهمیدیم، راه را تشخیص ندادیم، حرف تو را گوش نکردیم، حرف قرآنت را گوش نکردیم، حرف پیغمبرت را گوش نکردیم، حرف امامان و اولیاء را گوش ندادیم، حرف دوستداران و دلسوزانمان را گوش ندادیم، گناه، ما را با خودش برد، هوی و هوس، نفس اماره و منیت های ما را با خودش برد، گوشمالی پیغمبرت و معصومین و اولیاء در ما اثر نکرد

 

برای همین در ماه مبارک رمضان این دعای روز اول ماه را در طول ماه مبارک همیشه بخوانید: «اللهم اجعل صیامی فیه صیام الصائمین و قیامی فیه قیام القائمین و نبهنی فیه عن نومه الغافلین»، «نبهنی» یعنی بیدار کن. دیدید وقتی می خواهند آنهایی را که بیماری صرع دارند و مدهوش می شود، به هوش بیاورند، یک آبی به صورتشان می زنند و بعد دو سه تا سیلی به آنها می زنند. «نبهنی» یعنی همین؛ یعنی ای خدا! دو تا سیلی به من بزن و من را گوشمالی بده اما خدا کند این گوشمالی در ماه رجب باشد و خدا در ماه رجب ما را بیدار کند که اگر بشود، چه می شود!

 

(۱) مستدرک الوسائل، ج ۱، ص ۷۰۱، باب ۱۱

۲ بحارالانوار، ج ۷۳، ص ۵۶۳، باب ۷۶

۳ بحارالانوار، ج ۸، ص ۵۲۳، باب ۴۲

۴ بحارالانوار، ج ۶۹، ص ۱۰۳، باب ۶۱۱

۵ امالی صدوق، ص ۳۹


 

 

روزنامه کیهان ( www.kayhannews.ir )

 

 



:: موضوعات مرتبط: مذهبی، دین و اندیشه، ، ،
:: برچسب‌ها: آیت الله روح الله قرهی, ضجه های جهنم از اهل ریا, عذاب معذب!, حالت چهره ریاکار در قیامت, شهرت؛ دردناکترین لحظه اولیاء, هشداری برای اهل مسجد!, شاخصه بارز ریاکار, مسجد حجت ابن الحسن(عج) خیابان رودکی تهران, ,
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : سه شنبه 30 خرداد 1391

صفحه قبل 1 2 3 4 صفحه بعد

تنها راه نجات از گرفتاری ها در قرآن

 

تنها راه نجات از گرفتاری ها در قرآن

قرآن، دعا و نیایش را امری فطری و ضروری دانسته و تنها راه نجات از گرفتاری ها و مشکلات را نیایش پروردگار معرفی می‌کند: «و چون انسان را آسیبی رسد، ما را به پهلو خوابیده یا نشسته یا ایستاده می‌خواند و چون گرفتاریش را برطرف کنیم، چنان می‌رود که گویی ما را برای گرفتاری که به او رسیده، نخوانده است.

از جمله مواردی که در قرآن مجید به آن اهمیت فراوانی داده شده است ؛ دعا و نیایش و ارتباط با خداوند متعال است. برخی از مواردی که در آیات قرآن درباره دعا و نیایش آمده است، عبارتند از:

1.
قرآن به دعا و نیایش دستور داده، از بندگان می‌خواهد تا از این برکت عظیم که منشأ رسیدن به تمامی فیوضات الهی و خیر دنیا و آخرت است غفلت نکنند.

خداوند متعال در قرآن کریم چنین می‌فرماید:

«
وقال ربکم ادعونی استجب لکم» (مؤمن/60.) ؛ «پروردگارتان فرمود: مرا بخوانید تا شما را اجابت کنم

2.
قرآن، دعا را از نشانه‌های صالحان ذکر فرموده است:

«
آنان در کارهای نیک شتاب می‌نمودند و ما را از روی رغبت و بیم می‌خواندند.» (انبیاء/90) ؛

3.
قرآن، دعا و نیایش را امری فطری و ضروری دانسته و تنها راه نجات از گرفتاری ها و مشکلات را نیایش پروردگار معرفی می‌کند:

«
و چون انسان را آسیبی رسد، ما را به پهلو خوابیده یا نشسته یا ایستاده می‌خواند و چون گرفتاریش را برطرف کنیم، چنان می‌رود که گویی ما را برای گرفتاری که به او رسیده، نخوانده است.» (یونس/12)

وقتی سیر و سیاحتى به این کره خاکى می‌کنیم و با ملتهاى مختلف و ادیان گوناگون و سنن و رسوم متفاوت آنها روبرو می‌شویم، می‌بینیم که هر کدام براى خود اوراد و اذکار و دعاهای مخصوصى دارند و هیچ جاى دنیا را نمی‌یابیم که مردمش از دعا جدا و بی‌نیاز باشند. حتى آنها که بت می‌پرستند در معابدشان با تمام قد به خاک می‌افتند و دعا می‌خوانند.

چگونه دعا کنیم ؟

بنابراین دعا جزء نکات جدى و فطرى ماست، ولى جاى این گفت وگو هست که چگونه دعا کنیم و در برابر چه کسى دعا نماییم و بالاخره مسیر صحیح دعا کدام است؟

پاسخ به اینها در بحث‌هاى ما روشن خواهد شد. قرآن شریف که چیزی را فرو گذار نکرده و جامعیت آن بر کسى پوشیده نیست، در تمامى مسائل مربوط به دعا، رهنمودهاى بسیار روشن و جالبی را فرموده و در این جا که محور سخن درباره لزوم و ضرورت دعاست به دو آیه اشاره می‌شود تا فطرتهاى خفته و آشفته در خواب بیدار شوند و بیش از پیش به این مهم بپردازند.

«
قُلْ ما یعْبَؤُا بِکمْ رَبِّى لَوْ لا دُعاؤُکمْ؛ بگو اگر دعایتان نباشد پروردگار من اعتنایى به شما ندارد.

«
وَ قالَ رَبُّکمُ ادْعُونِى أَسْتَجِبْ لَکمْ إِنَّ الَّذِینَ یسْتَکبِرُونَ عَنْ عِبادَتِى سَیدْخُلُونَ جَهَنَّمَ داخِرِینَ» ؛ یعنی پروردگارتان گفته:مرا بخوانید تا اجابت‌تان کنم کسانى که از پرستیدن من کبر می‌ورزند به خوارى به جهنم وارد خواهند شد.

امام محمد باقر علیه السّلام در تفسیر و تبیین این دو آیه چنین فرموده است:

منظور از کلام خداوند که می‌فرماید: ان الذین یستکبرون... دعاست که برترین عبادت دعا می‌باشد. و از آن گرامى سؤال شد آیا زیاد قرآن خواندن بهتر است یا زیاد دعا کردن.

امام علیه السّلام فرمود:

دعا خواندن، آیا نشنیده‌اى که خداوند متعال می‌فرماید:

«
قل ما یعبو ابکم...» ؛ بگو اگر دعایتان نباشد پروردگار من به شما اعتنایى ندارد.

ادب در دعا

این که انسان باید بداند چه چیزهایى از پروردگار خویش طلب کند و چه عباراتى را در این مرتبه استخدام نماید تعبیر به ادب در دعا می‌شود.

قرآن و عترت به ما آموخته‌اند که چگونه دعا کنیم و چه چیزهایی را جهت سعادت دنیا و آخرت خویش از حضرت حق مسألت نماییم .

در قرآن اغلب آیاتى که به عبارت ربّنا مزین شده بیانگر این واقعیت است که اهل ایمان را ارشاد فرماید تا چه چیزهایی را با چه جملاتى از خداوند تبارک و تعالى طلب کنند.

«
رَبَّنا آتِنا فِى الدُّنْیا حَسَنَه وَ فِى الْ‏آخِرَه حَسَنَه وَ قِنا عَذابَ النَّارِ»؛ خدایا در دنیا و آخرت بر ما نیکى عطا کن و ما را از آتش نگه دار.

«
رَبَّنا وَ اجْعَلْنا مُسْلِمَینِ لَک وَ مِنْ ذُرِّیتِنا أُمَّه مُسْلِمَه لَک»؛ خدایا ما را از مسلمین قرار ده و نسل ما را از ایمان آورندگان بر تو قرار ده.

«
رَبَّنا لا تُزِغْ قُلُوبَنا بَعْدَ إِذْ هَدَیتَنا وَ هَبْ لَنا مِنْ لَدُنْک رَحْمَه»؛ خدایا قلب ما را بعد از هدایت آلوده نکن و برنگردان و رحمتت را بر ما هدیه کن.

و دهها آیات دیگر که همانند آیات فوق، ادب در دعا را به ما می‌آموزند.

چند چیز نشانگر رعایت ادب در دعا محسوب می‌شود، که اینک به مواردى از آنها می‌پردازیم:

1.
بسم الله الرحمن الرحیم؛ رسول خدا صلّى الله علیه و آله می‌فرماید دعایى که اولش با بسم الله شروع شود رد نخواهد شد.

2.
ثنا و تمجید پروردگار؛ امام صادق علیه السّلام می‌فرمایند:

در نوشته‌هاى امیر المؤمنین علیه السّلام بود که قبل از دعا، مدح و ثناء حضرت حق را بگویند.

3.
صلوات بر محمد و آل محمد.

4.
توسل به اهل بیت علیهم السّلام : امام رضا علیه السّلام فرمودند:


هر گاه از خداوند تبارک و تعالى تقاضایى داشتى بگو خداوندا از تو می‌خواهم که بحق محمد و على که نزد تو مقام والایی دارند حاجت مرا برآورده سازی.


5.
دعا در حق دیگران .


منابع:

ماهنامه اطلاع رسانی، پژوهشی، آموزشی مبلغان شماره 47.

سایت معارف قرآن

 



:: موضوعات مرتبط: قرآن، دین و اندیشه، دعا، ،
:: برچسب‌ها: تنها راه نجات از گرفتاری ها در قرآن, قرآن, دعا و نیایش , حمید داودی راد, مسجد حجت ابن الحسن(عج), خیابان رودکی,
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : دو شنبه 29 خرداد 1391

صفحه قبل 1 2 3 4 صفحه بعد

برنامه های هفتگی مسجد

 

266.jpg

 

 

                  

 حجت الاسلام و المسلمین حمید شیوایی

   مدیریت و امام جماعت مسجد



:: موضوعات مرتبط: آشنایی با مسجد، برنامه های هفتگی مسجد، مذهبی، سیاسی، معصومین، دین و اندیشه، خداشناسی ، ،
:: برچسب‌ها: , مسجد, حجت, ابن, الحسن, (عج), برنامه, مسجد, مسجد, سلسبیل, مدیریت و امام جماعت مسجد حجت ابن الحسن (عج) , حجت الاسلام و المسلمین حمید شیوایی, برنامه های هفتگی مسجد,
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : جمعه 26 خرداد 1395