مسجد خیابان رودکی تهران (سلسبیل)

چهره هاي حادثه كربلا

چهره هاي حادثه كربلا

 آيا حسين عليه‏السلام يك شخصيت حماسی هست ‏يا نه ؟ آيا ما بايد با وجود حسين ( ع ) و سرگذشت او يك احساس حماسی‏داشته باشيم ، يا يك احساس تراژدی ، مصيبت ، رثا و نفله‏ شدن ؟شخصيتهای حماسی كه اغلب در منظومه‏های حماسی از آنها ياد شده است ، جنبه نژادی و قومی دارند اما مطلب در مورد حسين عليه‏السلام غير از اين است . حسين ( ع ) يك‏ شخصيت حماسی است اما نه مانند جلال‏الدين خوارزمشاه و نه مانند رستم افسانه‏ای . حسين (ع) يك شخصيت حماسی است ، اما حماسه انسانيت ، حماسه بشريت ، نه حماسه‏قوميت. سخن حسين ( ع ) ، عمل حسين ( ع ) ، حادثه حسين ( ع ) ، روح حسين( ع ) ، همه هيجان است ، درس است ، القاء نيروست ، اما چه نوع القاء نيروئی ؟ چه‏ نوع درسی ؟ آيا از آن جهت‏ كه مثلا به قومي خاص منتسب است ؟ ! يا از آن جهت كه شرقی است ؟ يا از آن جهت كه مثلا عرب است و غير عرب نيست ؟ ! يا به قول بعضی از ايرانيها از آن جهت كه مثلا همسرش ايرانی است ؟اساسا در وجود حسين ( ع ) چنين حماسه‏هائی نمی‏تواند وجود داشته باشد و علت شناخته نشدن حسين ( ع ) هم همين است . چون حماسه او بالاتر و مافوق اينگونه حماسه‏هاست ، كمتر افراد می‏توانند او را بشناسند . حالاببينيم واقعا چطور است؟نمي توان در جهان شخصيت حماسی مانند شخصيت حسين‏بن‏علی  عليهماالسلام از نظرشدت حماسی بودن و از نظر علو حماسه يعنی جنبه‏های انسانی نه‏جنبه قومی‏وملی پيدا  كرد . حسين ( ع ) سرود انسانيت است و به همين دليل نظير ندارد . شما در دنيا حماسه‏ای مانند حماسه حسين بن‏علی  عليهماالسلام‏ پيدا نخواهيد كرد ، چه از نظر قدرت و قوت حماسه و چه از نظر علو درجه و انسانی بودن آن  و متاسفانه ما مردم اين حماسه را نشناخته‏ايم .

حادثه عاشورا و تاريخچه كربلا دو صفحه دارد ، يك صفحه سفيد و نورانی و يك صفحه تاريك ، سياه و ظلمانی كه هر دو صفحه‏اش يا بی‏نظير است و يا كم نظير . اما صفحه سياه و تاريكش از آن نظر سياه و تاريك است كه در آن فقط جنايت بی‏نظير و يا كم نظير می‏بينيممی‏بينيم ، كشتن جوان می‏بينيم ، كشتن شيرخوار می‏بينيم ، اسب بر بدن مرده‏ تاختن می‏بينيم ، آب ندادن به يك انسان می‏بينيم ، زن و بچه را شلاق زدن‏ می‏بينيم ، اسير را بر شتر بی جهاز سوار كردن می‏بينيم . از اين نظر قهرمان‏حادثه كيست ؟ واضح است وقتی كه حادثه را از جنبه جنايی نگاه كنيم قهرمان حادثه ، يزيدبن‏معاويه است ، عبيدالله‏بن‏زياد است ، عمرسعد است ،  شمربن‏ذی‏الجوشن است ، خولی است و عده اي ديگر . از اين نظر حادثه كربلا يك جنايت و يك تراژدی است ، يك مصيبت و رثاء است . اين صفحه را كه نگاه ‏كنيم ، در آن ، كشتن بيگناه‏ .

اين تاريخچه صفحه ديگري هم داردكه قهرمان آن صفحه ديگر پسر معاويه و پسر يزيد نيست در آنجا ، قهرمان حسين ( ع ) است . در آن صفحه ، ديگر جنايت نيست ،تراژدی نيست ، بلكه حماسه است ، افتخار و نورانيت است‏، تجلی حقيقت و انسانيت است ، تجلی حق‏پرستی است . آن صفحه را كه نگاه‏ كنيم ، می‏گوئيم بشريت حق دارد به خودش ببالد . اما وقتی صفحه سياهش را مطالعه می‏كنيم می‏بينيم كه بشريت سر افكنده است. پس چرا بايد حادثه‏

 كربلا را هميشه ازمنظر صفحه سياهش مطالعه كنيم ؟ و چرا بايد هميشه‏ جنايتهای كربلا گفته شود ؟ چرا هميشه بايد حسين‏بن علی ( ع ) از آن جنبه ای كه مورد جنايت جانيان است مورد مطالعه ما قرار گيرد ؟ چرا شعارهائی كه به نام حسين‏بن‏علی ( عليهماالسلام ) می‏دهيم و می‏نويسيم ، از صفحه تاريك عاشورا گرفته شود ؟ چرا ما صفحه نورانی اين‏ داستان را كمتر مطالعه می‏كنيم ، در حالی كه جنبه حماسی اين داستان صد برابر بر جنبه جنائی آن می‏چربد . و نورانيت اين حادثه بر تاريكی آن غالب است.

حسين ( ع ) را يك روز كشتند و سر او را از بدن جدا كردند ، اما حسين (ع) كه فقط اين تن نيست ، حسين ( ع) يك مكتب است و بعد از مرگش زنده‏تر می‏شود. دستگاه بنی‏اميه خيال كرد كه حسين ( ع ) را كشت و تمام شد ، ولی بعد فهميد كه مرده حسين ( ع ) از زنده حسين ( ع ) مزاحمتر است ، تربت حسين ( ع ) كعبه صاحبدلان است .

حضرت زينب هم به يزيد همين را گفت . گفت اشتباه كردی ، " كد كيدك واسع‏ سعيك ، ناصب جهدك فوالله لا تمحواذ كرنا ، و لا تميت وحينا "هر نقشه‏ای كه داری بكار ببر ولی مطمئن باش تو نمی‏توانی برادر مرا بكشی و بميرانی ، برادر من زندگيش طور ديگر است ، او نمرد ، بلكه زنده‏تر شد.

البته نمي گوييم آن صفحه تاريك را نبايد ديد بلكه بايد آن را ديد و خواند ، اما اين مرثيه هميشه بايد مخلوط با حماسه باشد . اينكه گفته‏اند رثاء حسين‏بن‏علی عليهما السلام  بايد هميشه زنده بماند ، حقيقتی است و پيغمبر ( ص) و ائمه‏اطهار عليهم السلام  نيز به آن توصيه‏ كرده‏اند ،اين رثاء و مصيبت نبايد فراموش بشود و اين ذكرو اين‏ يادآوری نبايد فراموش شود اما دررثای يك قهرمان . پس اول بايد قهرمان بودنش برای ما مشخص شود و بعد در رثای قهرمان بگرييم ، و گرنه رثای يك آدم نفله شده بيچاره بی‏دست و پای مظلوم گريه ندارد .

در رثای قهرمان بگرييم برای اينكه احساسات قهرمانی پيدا كنيم، برای اينكه‏ پرتوی از روح قهرمان در روح شما پيدا شود و ما هم تا اندازه‏ای نسبت به‏ حق و حقيقت غيرت پيدا كنيم ، ما هم عدالتخواه شويم ، ما هم با ظلم و ظالم نبرد كنيم ، ما هم آزاديخواه باشيم  و برای آزادی احترام قائل  باشيم.

در  بعضي كتابها ديده مي شود كه  مقايسه‏ای ميان حسين‏بن‏علی عليهماالسلام و عيسی مسيح شده است، بدين ترتيب كه عمل مسيحيها بر عمل‏مسلمين ( شيعيان ) ترجيح داده ميشود ، زيرا آنها روز شهادت عيسی‏مسيح را جشن می‏گيرند و شادمانی می‏كنند ، ولی ششيعيان در روز شهادت حسين‏بن‏علی عليهماالسلام  مرثيه‏خوانی و گريه می‏كنند . عمل آنها بر عمل اينها ترجيح‏ دارد ، زيرا آنها شهادت را برای عيسی‏مسيح موفقيت می‏دانند نه شكست ، و

 چون موفقيت می‏دانند شادمانی می‏كنند . اما مسلمين شهادت را شكست‏ می‏دانند و چون شكست می‏دانند گريه می‏كنند . خوشا به حال ملتی كه شهادت‏ را موفقيت بشمارد و جشن بگيرد و بدا به حال ملتی كه شهادت را شكست‏ بداند و به خاطر آن مرثيه خوانی كند . جواب اين است كه اولا دنيای مسيحی كه اين شهادت را جشن می‏گيرد ، براساس همان اعتقاد خرافی است كهمی‏گويد عيسی كشته شد تا بارگناه ما از بين رود ، و چون به خيال خودشان سبكبال شده و در حقيقت آنها جشن سبكبالي خود را مي گيرند و اين خرافه اي بيش نيست.

 ثانيا اين همان فرق اسلام و مسحيت است كه اسلام يك دين اجتماعي و مسيحيت ديني است كه هر چه دارد اندرز اخلاقي است. از طرفي يك حادثه گاه از نظر فردي و گاه از نظر اجتماعي بررسي مي شودو در اسلام شهادت امام حسين از ديدگاه فردي موفقيتي بزرگ بود.

 

 اما اسلام ، قضايا راهميشه ازجنبه شخصی مطالعه نمی‏كند ، از جنبه اجتماعی هم مطالعه می‏كند . حادثه عاشورا از جنبه اجتماعی و نسبت به كسانی كه آن را انجام دادند ، مظهر يك انحطاط در جامعه اسلامی بود ، لذا دائما بايد يادآوری  شود. ثانيا اين موضوع برای صيقل دادن احساسات‏ اسلامی و انسانی است ، اما بشرط اينكه آن را درست درك كنيم .

 منبع : مطهري، مرتضي. حماسه حسيني

 

تبلیغات مسجد حجت ابن الحسن(عج)



:: موضوعات مرتبط: مذهبی، ،
:: برچسب‌ها: چهره هاي حادثه كربلا, حماسه حسینی, منبع : مطهري, مرتضي, حماسه حسيني,
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : جمعه 26 آبان 1391

علت نامگذاری ماه محرم (به محرم ) چیست ؟

 

علت نامگذاري اين ماه و حرمت ويژه آن در ميان مسلمانان:

تاسيس تاريخ براي مسلمانان در زمان خلافت خليفه دوم مسلمين و با مشورت علي (ع) در سال شانزدهم هجري صورت گرفته است. مبدا تاريخ را هجرت پيامبر و ماه نخست آن را محرم، سالي كه هجرت روي داده بود گرفتند ....(1) علت نامگذاري اين ماه آن بود كه در ايام جاهليت، جنگ در اين ماه را حرام مي دانستند.

ـ در دوم ماه محرم الحرام سال 61 هجري كاروان حضرت امام حسين (ع) وارد كربلا شد و سپاهيان دشمن كه هر روز بر تعدادشان افزوده مي شد در روزهاي تاسوعا و عاشورا كه روز نهم و دهم محرم مي باشد او و يارانش را به شهادت رساندند. پيشواي هشتم شيعيان امام رضا (ع) در خصوص اين ماه فرمود: در جاهليت، حرمت اين ماه نگاه داشته مي شد و در آن  نمي جنگيدند ولي در اين ماه، خونهاي ما را ريختند و حرمت ما را شكستند و فرزندان و زنان ما را اسير كردند و خيمه ها را آتش زدند و غارت كردند و حرمت پيامبر را دربارة ذريه اش رعايت نكردند. .... آيت الله ميرزا جواد ملكي تبريزي در «مراقبات» نوشته است:«كودكانم را مي ديدم كه در دهة نخست ماه محرم غذا نمي خوردند و به نان خالي اكتفا مي كردند كسي هم به آنان نگفته بود ماه محرم شروع شده است گمان مي كنم عشقي دروني آنان را برمي انگيخت.» (2) به همين دليل ماه محرم با حادثه عاشورا عجين شده است و فرا رسيدن آن دلها را پر از غم مي سازد و پيروان و شيفتگان امام حسين (ع) از اول محرم، محافل و مجالسي را سياهپوش كرده، به ياد آن امام شهيد به عزاداري مي پردازند.... (3)

شیعیان در بزرگداشت شهدای کربلا،

هر روز از دهه اول ماه محرم را مختص به یکی از بزرگان این نهضت جاویدان می دانند.

روز اول محرم : مسلم ابن عقيل عليه السلام

روز دوم محرم : ورود کاروان به کربلا ( وروديه )

روز سوم محرم : حضرت رقيه عليها السلام

روز چهارم محرم : حضرت حر و اصحاب عليهم السلام - طفلان زينب عليهما السلام

روز پنجم محرم : اصحاب  و عبدالله ابن الحسن عليهم السلام

روز ششم محرم : حضرت قاسم ابن الحسن عليه السلام

روز هفتم محرم : روضه عطش و علي اصغر عليه السلام

روز هشتم محرم : حضرت علي اکبر عليه السلام

روز نهم محرم : روز تاسوعا - حضرت ابوالفضل العباس عليه السلام

روز دهم محرم : روز عاشورا - حضرت ابا عبدالله الحسين عليه السلام - حضرت زينب عليها السلام و شام غريبان

روز يازدهم محرم : حرکت کاروان از کربلا

روز دوازدهم محرم : ورود کاروان به کوفه

1-(تاريخ تحليلي اسلام/ دكتر شهيدي/ ص130)

2-(پيام آورعاشورا/ مهاجراني/ص 11)

3-(با اندكي دخل و تصرف/ فرهنگ عاشورا جواد محدثي/ ص 406)

 

تبلیغات مسجد حجت ابن الحسن (عج)

 



:: موضوعات مرتبط: مذهبی، ،
:: برچسب‌ها: علت نامگذاری ماه محرم (به محرم ) چیست, عاشورا, محرم, امام حسین, ,
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : جمعه 26 آبان 1391

ولادت پيشواي دهم حضرت امام علي‏النقي الهادي(ع) در مدينه(212 ق)

 

ولادت پيشواي دهم حضرت امام علي‏النقي الهادي(ع) مبارک باد

 

سحرگاه روز ۱۵ ذی الحجه هنگامی که خورشید اشعه تابناک خود را بر روی زمین می گسترد مولود مسعود خاندان رسالت حضرت امام علی النقی (ع) دیده بر جهان بازگشود نوزادی که باعث سربلندی وافتخار اسلام گردید وعمر خود را در راه اعتلای تعالیم ارزنده اسلام مصروف داشت ودر پیشبرد هدفهای الهی از هیچ نو کوشش وفعالیت ومجاهده مضایقه ننمود .

او در تیره ترین دوران اختلافات خلفای عباسی همانند پدر بزرگوارش به توسعه وگسترش آئین اسلام پرداخت واصالت تعالیم اسلامی را از گزند حوادث وآفات محفوظ داشت .

او از همان دوران نوجوانی از آن هنگامی که در مکتب پدر بزرگوارش درس علم ومعرفت می اموخت به راهنمائی وارشاد مردم می پرداخت ودر مکتب عالی دانش وفضیلت خود ، گروههائی از علاقه مندان وارادت ورزان خاندان نبوت را می پروراند

او در عصر خود در دانش وفضیلت وشرف انسانی ، مجاهدتهای اسلامی نظیر وهمتا نداشت وعلاقمندان همچون پروانه گرد شمع وجودش می گشتند واز خرمن علم ودانش وفضیلت او بهره ها می بردند . 

نام : علی

لقب : هادی نقی

کنیه : ابوالحسن

نام پدر :محمد

نام مادر: سمانه مغربیه

تاریخ ولادت : ۱۵ ذی الحجه یال ۲۱۲ هجری

محل ولادت : مدینه طیبه

مدت امامت : ۳۳ سال

مدت عمر :۴۲ سال 

تاریخ شهادت : ۳ ماه رجب سال ۲۵۴ هجری

علت شهادت: طعام زهر آلود

نام قاتل : متوکل عباسی

 

محل دفن : سامراء

تعداد فرزندان : ۴ پسر و۱ دختر

عبد اللَّه بن المبارك :

و كانَ [الإمامُ الهادي‏عليه السلام] أطيَبَ النّاسِ بَهجَةً و أصدَقَهُم لَهجَةً

امام هادي خوش‏روترين و راست‏گوترين مردم بود

مناقب آل أبي طالب ، ج ۳ ، ص ۳۳۸ .

 

امام هادي‏عليه السلام :

اُذكُر حَسَراتِ التَّفريطِ بِأخذ تَقديمِ الحَزمِ

حسرت كوتاهي كردن را با پيشه كردن دور انديشي ، ياد كن

بحار الأنوار ، ج ۷۸ ، ص ۳۷۰ .

 

 

تبلیغات مسجد حجت بن الحسن(عج)

 



:: برچسب‌ها: ولادت پيشواي دهم حضرت امام علي‏النقي الهادي(ع) در مدينه(212 ق),
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : یک شنبه 7 آبان 1391

« ویژه نامه 13 آبان روز تسخیر لانه جاسوسی (روز مبارزه با استکبار جهانی) »

 ویژه نامه 13 آبان


تسخير لانه جاسوسي ـ روز مبارزه با استکبار جهاني



در تاريخ انقلاب اسلامي برگي زرين و مقطعي حساس و مناسبتي پرخاطره است، بخصوص آنكه چهارده سال بعداز تبعيد حضرت امام (ره) در همين روز (13 آبان 1357) فرزندان امام و صدها دانش آموز و دانشجو در مقابل دانشگاه تهران و خيابان هاي اطراف با شعار "درود بر خميني" و "مرگ بر شاه" پايه هاي حكومت را به لرزه در آوردند و با گلوله هاي مأموران شاه به خاك و خون غلتيدند.

تبعید امام‌خمینی(ره) به ترکیه 



مأموران امنیتی رژیم شاه با حمله به بیت امام‌خمینی(ره) در قم، ایشان را بازداشت و به تهران منتقل و در تاریخ 13 آبان 1343 به ترکیه تبعید کردند.
هدف رژیم ستمشاهی، متوقف‌کردن مبارزات امام‌خمینی(ره) و مردم مسلمان ایران بود، زیرا رژیم شاه حضور امام(ره) در کشور را عامل اصلی آگاهی و قیام ملت ایران می‌دانست

روز دانش‌آموز

در جریان مبارزات مردم ایران، اعتراضات دانشجویان و دانش‌آموزان در 13آبان 1357 توسط عمال رژیم شاه به خاک و خون کشیده شد. در این روز مقارن با سالگرد تبعید حضرت‌ امام(ره) به ترکیه، گروه کثیری از دانشجویان و دانش‌آموزان برای محکوم کردن اقدام شاه، در دانشگاه تهران تجمع کردند. در درگیری بین تظاهرکنندگان و عمال رژیم ستمشاهی تعدادی از دانشجویان و دانش‌آموزان به‌شهادت رسیدند. از این‌رو در تاریخ انقلاب اسلامی این روز به نام روز دانش‌آموز نامگذاری شده است.



:: موضوعات مرتبط: دین و اندیشه، انقلاب ایران، ،
:: برچسب‌ها: ویژه نامه 13 آبان روز تسخیر لانه جاسوسی , روز مبارزه با استکبار جهانی, تبعید امام‌خمینی(ره) به ترکیه , روز دانش آموز,
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : یک شنبه 7 آبان 1391

8 آبان سالروز شهادت محمدحسین فهمیده

  8 آبان سالروز شهادت محمدحسین فهمیده و روز نوجوان

شهید فهمیده در قم به دنیا آمد و در اوایل جنگ تحمیلی همراه دیگر بسیجیان به جبهه رفت

مدت زیادی از حضور حسین در جبهه نگذشته بود. تانک‌های دشمن به پیشروی ادامه می‌دادند و گویا هیچ مانعی جلودار آنان نبود. در تاریخ 8آبان1359 برای جلوگیری از پیشروی دشمن، حسین فهمیده با بستن نارنجک به کمر خود زیر تانک دشمن بعثی رفت و ضمن انهدام تانک دشمن، خود نیز شهید شد. روز شهادت محمدحسین فهمیده روز بسیج دانش‌آموزی نامگذاری شده است



:: موضوعات مرتبط: انقلاب ایران، ،
:: برچسب‌ها: 8 آبان سالروز شهادت محمدحسین فهمیده,
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : یک شنبه 7 آبان 1391

 

 دهم ذى الحجه عيد سعيد قربان

 

ما مسلم و برنامه ما قرآن است
 مليت ما به پايه ايمان است
عيدى كه براى ما پسنديده خدا
فطر است و غدير و جمعه و قربان است



« خنجر شوق بر حنجر نفس »

عيد قربان جلوه گاه تعبد و تسليم ابراهيميان حنيف است . فصل قرب يافتن مسلمآنان به خداوند، در سايه عبوديت است .

اگر ابراهيم خليل ، در اجراى فرمان پروردگارش ، خنجر بر حنجر اسماعيل مى نهد، اگر اسماعيل ذبيح ، پدر را در اجراى امر خدايى ، تشويق و ترغيب مى كند، اگر شيخ الانبياء در نهادن كارد بر حلقوم فرزندش ، لحظه اى ترديد و توقف نمى كند؛ همه و همه ، نشانه مسلمانى آن پدر و پسر و شاهد صداقت در عقيده و عشق ، و وفادارى در قلمرو بندگى است .

عيد قربان ، مجراى فدا كردن عزيزترين يعنى خدا است .

عيد قربان ، مجراى فيض الهى و بهانه عنايت رحمانى به بندگان مومن و مسلم و مطيع است .

قربانى تو در اين چيست ؟

در راه خدا، چه چيز فدا مى كنى ؟

با چه وسيله ، به استان پروردگار، تقرب مى جويى ؟ و كدام فديه را به قربانگاه صدق ، عشق ، اخلاص و وفا مى آورى ؟

براى اولياء الله عيد قربان مجمع الشواهد صدق در گفتار، كردار، ادعا و عمل است . تو نيز، اگر بتوانى رضاى خويش را فداى رضاى حق كنى ، اگر بتوانى از خواسته دل در راه خواسته دين چشم بپوشى ، اگر بتوانى از داشته ها و خواسته ها بگذرى ، آنگاه ، به مرز عبوديت و به حوزه قربانگاه قدم نهاده اى .

مگر خليل الرحمان چه كرد؟ تو نيز اگر پير و مشى و مرام ابراهيمى ، نبايد هيچ چيز از آنچه دارى و به آن دلبسته اى ، همچون زن و فرزند، مال و منال ، پول و پس انداز، خانه و خادم ماشين و مسكن ، و... حجاب چهره جانت ، مانع بندگى و فرمانبرداريت شود و آنگاه كه پاى دين و خدا به ميان آيد، بسادگى و بصراحتى ابراهيمى و بصداقتى اسماعيلى درگذرى و امر مولا را مقدم بدارى .

بگذر از فرزند و مال و جان خويش
تا خليل الله دورانت كنند
سر بنه در كف ، برو در كوى دوست
تا چو اسماعيل ، قربانت كنند



اينجاست كه قربانى وسيله قرب مى شود و عيد قربان روز تقرب به خداوند.

آن هم نه قرب مادى و جسمى - كه خدا از محدوده حس و جسم بيرون است - بلكه قرب معنوى و تقرب ارزشى كه در سايه ايمان و عمل است .

آنچه انسان را به خدا نزديك مى كند، طاعت است .

و آنچه از ساحت قرب ربوبى دور مى سازد، معصيت است .

خدا به ما نزديك است ، حتى نزديكتر از رگ كردن ، كه خود فرموده است :

- و نحن اقربب اليه من حبل الوريد - ما از او دوريم ، چرا كه به جرم و گناه ، گرفتاريم و مجرم هرگز محرم نخواهد شد.

 

دوست نزديكتر از من به من است

وين عجبتر كه من از وى دورم



اگر پاى از مرز طاعت فراتر ننهيم ، اگر با تيغ گناه ، دامن عصمت ندريم ، اگر دست تعدى ، به حريم حرمات الله نگشاييم ، آنگاه خواهيم ديد كه هر جا باشيم در قربانگاهيم و هر سو كه برويم ، به او تقرب پيدا مى كنيم ، و هر روزمان عيد قربان مى شود. بفرموده حضرت على :

كل يوم لا يعصى الله فيه فهو يوم عيد

هر روزى كه در آن ، خدا نافرمانى نشود روز عيد است .

جلوه ديگر اين روز، ذبح است .

قربانى كردن گوسفند، چه از سوى حاجى در منا و چه از سوى ما در شهرها مان ، تكريم آن حماسه معنوى و ايثار عظيم است كه ابراهيم و اسماعيل از خود نشان دادند و به مسلخ رفتند، آن فداكارى همواره بايد در خاطره ها زنده بماند، تا درسى مى باشد فرا روى ابراهيميان هميشه و همه جا.

رها شدن از تعلقات و ذبح كردن تمنيات در پيش پاى اراده الهى ، درس ديگران قربانى است ،

تيغ اراده و عفاف ، بايد بر خنجر نفسانيات نهاد و خون نفس اماره را ريخت و از شر اين وسواس خناس نجات يافت .

تا چه حد حاضرى كه خواست خدا را بر خواهش دل مقدم بدارى ؟

تا كجا مى توانى طاعت و اطاعت الله را، با هواى نفس مبادله نكنى ؟

نفس كشتن و جهاد با دشمن درونى ، سخت تر از مبارزه با دشمن ، آشكار و برونى است .

از اين رو جهاد اكبر نام گرفته است .

ذبح قربانى در ديد عرفانى اهل نظر، رمزى از ترك هواهاى نفسانى و روى آوردن به رضاى الهى است .

ثمرات اين ذبح نيز، بايد چونان قربانى گوسفند به ديگران برسد.

و... چنين است كه آنكه مالك هواى نفس شود و ديو هوا را به بند كشد، هم خويشتن از وسوسه ها و زيانهاى آن آسوده خاطر است ، هم جامعه از صدمه هوا پرستيهاى او مصون !

آرى !... امروز، عيد است .

عيد قربان و تقرب به خدا، آن هم در سايه عبوديت و بندگى .

ما، بنده آنيم كه در بند آنيم .

حال كه چنين است ، چرا در بند نفس و بند زر و سيم و بند خواسته ها و داشته ها؟!

دل به خدا بدهيم و در بند عبوديت او باشيم ، تا از هر قيد و بندى آزاد شويم .

بندگى خدا، اميدبخش است .

و روز عيد قربان مى تواند براى ما اوج اين آزادى برين باشد.



خجسته باد عيد قربان عيد صالحان و ارسته ، و عيد اهل طاعت و تسليم . 

 

تبلیغات مسجد حجت ابن الحسن (عج)

 

 



نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : یک شنبه 7 آبان 1391