مسجد خیابان رودکی تهران (سلسبیل)

مراسم جشن بعثت پیامبر اعظم(ص)

 

http://uupload.ir/files/b0t1_untitled.jpg

http://uupload.ir/files/j89n_sam_0494.jpg

http://uupload.ir/files/4c1r_sam_0514.jpg

 

 

 


:: برچسب‌ها: جشن بعثت, تجلیل از نونهالان درالقرآن کریم, مسجد حجت تبن الحسن عج رودکی, ,
:: ادامه مطلب
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : پنج شنبه 23 ارديبهشت 1395

اعلامیه جشن بزرگ نیمه شعبان ۹۵

 

http://uupload.ir/files/h8w4_sam_0539.jpg

 

 


:: برچسب‌ها: جشن بزرگ میلاد امام زمان, نیمه شعبان, مسجد حجت ابن الحسن )عج), مسجد حجت ابن الحسن رودکی, حمید داودی راد, نیمه شعبان, امام زمان ,
:: ادامه مطلب
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : پنج شنبه 30 ارديبهشت 1395

27 رجب روز مبعث پيامبر اکرم(ص)

 27 رجب روز مبعث پيامبر اکرم(ص)

داستان بعثت

ماجراي بعثت حضرت پيامبر، با نقل ‏هاي متفاوتي روايت شده است. چه سخني رساتر و شيرين ‏تر از بيان امام هادي(ع) که مي ‏فرمايد: «هنگامي که محمد(ص) تجارت شام را ترک گفت، هر روز به کوه حرا مي‏ رفت و از فراز آن به آثار رحمت پروردگار مي ‏نگريست و از آن چه مي ‏ديد، به ياد عظمت خداي آفريننده مي ‏افتاد و آن‏ گاه با روشني خاصي به عبادت خداوند مشغول مي‏ شد. چون به چهل سالگي رسيد، خداوند، دل او را بهترين، روشن ‏ترين و خاضع‏ ترين دل ‏ها يافت. در آن لحظه‏ ها، جبرئيل به سوي او آمد و بازوي او را گرفت و تکان داد و گفت: بخوان. گفت: چه بخوانم؟ جبرئيل گفت: اي محمد! بخوان به نام پروردگارت که آفريد. پس جبرئيل، رسالت خود را به انجام رسانيد و به آسمان‏ ها بالا رفت و محمد نيز از کوه فرود آمد. در اين هنگام، خداوند، کوه‏ ها، صخره ‏ها و سنگلاخ‏ ها را به سخن آورد، به گونه‏اي که به هر کدام مي‏ رسيد، اداي احترام مي ‏کردند و مي‏ گفتند: السلام عليک يا حبيبَ اللّه‏، السلام عليک يا ولي اللّه‏، السلام عليک يا رسولَ اللّه‏».(1)

مهم ترين پيام بعثت

توحيد، اصلي ‏ترين و مهم ‏ترين پيام بعثت است. فراگيري اين اصل چنان گسترده است که اسلام به نام دين توحيد شناخته مي ‏شود. در قرآن کريم، اصل توحيد، ساختار کلي همه آيات است و نخستين پيام همه پيامبران پيشين نيز اصل توحيد بوده است: «پيش از تو هيچ پيامبري نفرستاديم، مگر آن که به وي وحي کرديم که معبودي جز من نيست، پس تنها مرا پرستش کنيد».(انبياء: 25)
از سوي ديگر، توحيد فقط راه‏ حلي براي بحران‏ هاي دوران جاهليت نبوده است. توحيد، شعار محض نيست. توحيد؛ يعني نفرت و دوري و نفي همه طاغوت‏ ها. توحيد؛ يعني تکيه نکردن به هيچ قدرتي جز قدرت و عظمت الله. با اين مفهوم، انسان قرن 21، بيش از هر زمان ديگر به اين اصل حياتي نياز دارد. بشر امروز، با طاغوت ‏ها و بت‏ هاي دروني و بيروني خود، از هر گونه پيشرفت و سعادت واقعي بازمانده است. توحيد؛ يعني نپذيرفتن هيچ‏ گونه بي ‏عدالتي. با اين وصف، از شخصي ‏ترين رفتار انسان تا قانون‏ گذاري براي حکومت جهاني، جايگاه اجراي اصل توحيد است. بدون توحيد و مبارزه با قدرت‏ هاي بيگانه، تمدن امروز نه تنها ارزشي ندارد، بلکه سرعت سقوط انسان را چند برابر خواهد کرد.(2)

بعثت در کلام حضرت فاطمه(س)

«پروردگار بزرگ، به پايان همه کارها دانا بود و بر دگرگوني‏ هاي روزگار در محيط بينا و به سرنوشت هر چيزي آشنا. محمد(ص) را برانگيخت تا کار خود را به اتمام و آن چه را مقدر ساخته به انجام رساند. پيغمبر که درود خدا بر او باد، ديد که هر فرقه‏اي ديني گزيده و هرگروه در روشنايي شعله‏اي خزيده و هر دسته به بتي نماز برده و همگان ياد خدايي را که مي ‏شناسند از خاطر سترده‏اند. پس خداي بزرگ تاريکي ‏ها را به نور محمد روشن ساخت و دل ها را از تيرگي کفر بپرداخت و پرده ‏هايي را که بر ديده ‏ها افتاده بود، به يک سو انداخت.» (3)

جهان قبل از بعثت در کلام امام علي(ع)

خداوند، پيامبر اسلام را هشدار دهنده جهانيان مبعوث فرمود تا امين وحي الهي باشد. آن ‏گاه که شما ملت عرب، بدترين دين را داشتيد و در بدترين خانه زندگي مي ‏کرديد و ميان غارها، سنگ ‏هاي خشن و مارهاي سمّي خطرناک و فاقد شنوايي، به سر مي ‏برديد. آب ‏هاي آلوده مي‏ نوشيديد و غذاهاي گلو آزار مي ‏خورديد. خون يکديگر را مي‏ ريختيد و پيوند خويشاوندي را مي ‏بريديد. بت ‏ها ميان شما پرستش مي ‏شد و مفاسد و گناهان شما را فرا گرفته بود. خدا، پيامبر اسلام را زماني فرستاد که مردم در فتنه ‏ها گرفتار شده، رشته ‏هاي دين پاره شده و ستون‏ هاي ايمان و يقين ناپايدار بود. ... راه رهايي دشوار مي ‏نمود و پناه ‏گاهي وجود نداشت. چراغ هدايت، بي ‏نور شده و کوردلي همگان را فرا گرفته بود. خداي رحمان معصيت مي‏ شد و شيطان ياري مي‏ گرديد. ملت ‏ها در خواب عميقي فرو خفته بودند. فتنه و فساد، جهان را فرا گرفته بود. اعمال زشت رواج يافته بود. آتش جنگ همه‏ جا زبانه مي ‏کشيد و دنيا، بي ‏نور و پر از مکر و فريب گشته بود. هوا و هوس بر مردم چيره شده بود. ... ناداني ‏هاي جاهليت، پست و خوارشان کرده بود و در امور زندگي سرگردان بودند و بلاي جهل و ناداني دامن گيرشان بود.(4)

مولفه هاي جاهليت در کلام امام علي(ع)

سال ‏هاي طولاني بر مردمي گذشت که بر اثر دوري از مکتب پيامبران، در منجلاب گمراهي و فساد غوطه‏ور بودند، نه امنيت جاني داشتند، نه امنيت مالي و ناموسي. سايه شوم جهل و تعصب همه جا را تاريک کرده بود. ظلم و بيداد گري و لجاجت و انواع جنايات هولناک، همه را به ستوه آورده بود؛ به گونه‏اي که به فرموده علي(ع) «ميوه درخت جاهليت فتنه و آشوب و غذاي مردمش مردار گنديده، لباس زيرينشان ترس و وحشت و لباس رويينشان شمشير بود. آب حيات انساني در زمين فرو رفته بود و منارهاي هدايت، کهنه و فرسوده شده و پرچم‏ هاي گمراهي و تيره ‏بختي آشکار گرديده بود»(5)

هدف از بعثت در کلام امام علي(ع)

خداوند، حضرت محمد را به حق برانگيخت تا بندگان خود را از پرستش دروغين بت ‏ها رهايي بخشد و به پرستش خود راهنمايي کند و آنان را از پيروي شيطان نجات دهد و به اطاعت خود کشاند.
پس خداوند، رسولان خود را در ميان مردم برانگيخت و پيامبرانش را پياپي به سوي آن ها فرستاد تا از مردم اداي عهد و پيمان فطرتي را که با پروردگارشان بسته بودند، بخواهند و نعمت فراموش شده او را به ايشان يادآوري کنند و با تبليغ دلايل روشن، وظيفه رسالت را انجام دهند و نيروي عقل‏ هاي مردم را که زير غبار کفر و شرک و گمراهي پنهان شده بود، برانگيزانند و به کار اندازند و آيات بزرگ الهي را به ايشان بنمايانند. خداي سبحان براي وفاي به وعده خود و کامل گردانيدن دوران نبوت، حضرت محمد را مبعوث کرد؛ پيامبري که از همه پيامبران، پيمان پذيرش نبوت او را گرفته بود. نشانه ‏هاي او شهرت داشت. و تولدش بر همه مبارک بود.(6)

بعثت در کلام امام خميني(ره)

حادثه‏اي بزرگ ‏تر از بعثت رسول اکرم(ص) نشده است و تصور هم ندارد که بشود؛ زيرا که بزرگ ‏تر از رسول اکرم(ص) در عالم وجود نيست، غير از ذات حق ‏تعالي و حادثه‏اي بزرگ ‏تر از بعثت او هم نيست. پيغمبر اکرم اهل عربستان است، لکن دعوتش مال عربستان نبوده، محصور نبوده به عربستان؛ دعوتش مال تمام عالم است. اصل آمدن پيغمبر براي آموزش و پرورش بوده است. آيات را تلاوت کند... نفوس را تطهير کند.
پيغمبر اسلام مي‏ خواست در تمام دنيا وحدت کلمه ايجاد کند، مي‏ خواست تمام ممالک دنيا را تحت يک کلمه توحيد قرار دهد.(7)

هدف از بعثت در کلام امام خميني(ره)

«بعثت رسول خدا براي اين است که راه رفع ظلم را به مردم بفهماند، راه اين که مردم بتوانند با قدرت‏ هاي بزرگ مقابله کنند. بعثت براي اين است که اخلاق مردم را، نفوس مردم را، ارواح مردم را، تمام اين ‏ها را از ظلمت ‏ها نجات بدهد. ظلمات را به کلي کنار بزند و به جاي او نور بنشاند، ظلمت جهل را کنار بزند و به ‏جاي او نور عمل بياورد، ظلمت ظلم را به کنار بزند و به جاي او عدالت بگذارد... و راه او را به ما فهمانده است، فهمانده است که تمام مردم، تمام مسلمين برادر هستند و بايد با هم وحدت داشته باشند، تفرّق نداشته باشند».(8)

انگيزه هاي بعثت در کلام امام خميني(ره)

«انگيزه بعثت، نزول وحي... و نزول قرآن است و انگيزه تلاوت قرآن بر بشر اين است که تزکيه پيدا بکنند و نفوس مصفّا بشوند، از اين ظلماتي که در آن‏ ها موجود است تا اين که بعد از اين ‏که مصفّا شدند، ارواح و اذهان آن ‏ها قابل اين بشود که کتاب و حکمت را بفهمند. انگيزه بعثت اين است که ما را از اين طغيان ‏ها نجات دهد و ما تزکيه کنيم خودمان را، نفوس خودمان را مصفّا کنيم... اگر اين توفيق براي همگان حاصل شد، دنيا يک نوري مي‏ شود نظير نور قرآن و جلوه نور حق». (9)

برکات بعثت در کلام مقام معظم رهبري

مقام معظم رهبري حضرت آيت اللّه‏ خامنه‏اي ـ دام ظله العالي ـ ، بعثت پيامبران را از حوادث بي‏ نظير عالم و داراي آثاري ماندگار براي حيات بشر برشمرده و مي ‏فرمايند: «هيچ حادثه‏اي از قبيل انقلاب‏ هاي بزرگ، مرگ‏ ها و حيات ‏هاي ملّت ‏ها، پديدآمدن اشخاص بزرگ، از بين رفتن اشخاص بزرگ ظهور مکتب‏ هاي گوناگون، اهميتش براي بشريت به اندازه بعثت ‏هاي انبيا نيست. هم‏ چنان که امروز شما مي‏ بينيد، ماندگارترين شکل ‏هاي فکر و ذهن آحاد بشر، همان شکل‏ هايي است که اديان به آن ها داده‏اند و تا ابد هم همين‏ طور خواهد بود. اگر چه امروز بسياري از کسان در عالم هستند که مستقيما خود را در پرتو اشعه بعثت نبي‏ اکرم قرار نداده‏اند، يعني غيرمسلمان‏ ها، اما همان ‏ها هم از برکات اين بعثت، تاکنون منتفع شده‏اند».(10)

بعثت در کلام مقام معظم رهبري

مقام معظم رهبري، حضرت آيت‏اللّه‏ خامنه‏اي درباره بعثت چنين فرموده است: «مسأله بعثت و پديد آمدن اين حادثه، مهم ‏ترين مسأله‏اي است که در طول عمر طولاني بشريت، براي او اتفاق افتاده است. در سرنوشت انسان و تاريخ بشر، هيچ حادثه‏اي به قدر اين حادثه مؤثر نبوده و هيچ لطفي از طرف پروردگار، به عظمت اين لطف، بر انسان‏ ها وجود نداشته و امروز آن ‏چه از شعار ما در دنيا مطرح است، همان پيام‏ ها و شعار هاي بعثت است. مثل شعار عدالت اجتماعي، آزادگي، علم و دانش، ترقي و تعالي».(11)

ماه فرو ماند از جمال محمّد 
سرو نباشد به اعتدال محمّد  
قدر فلک را کمال و منزلتي نيست
در نظر قدر با کمال محمّد  
وعده ديدارِ هرکسي به قيامت 
ليله «اسرا» شب وصال محمّد  
آدم و نوح و خليل و موسي و عيسي
آمده مجموع، در ظِلال محمّد  
عرصه گيتي مجال همّت او نيست 
روز قيامت نگر مجال محمّد  
و آن همه پيرايه بسته جنّت فردوس
بو که قبولش کند، بلال محمّد  
هم چو زمين خواهد آسمان که بيفتد
تا بدهد بوسه بر نِعال محمّد  
شمس و قمر در زمين حشر نتابد
پيش دو ابروي چون هلال محمّد  
چشم مرا، تا به خواب ديد جمالش
خواب نمي‏گيرد از خيال محمّد  
«سعدي» اگر عاشقي کني و جواني
عشق محمّد بس است و آل محمّد 

منبع: سايت حوزه

اعمال شب مبعث(27 رجب)



شب مبعث و از لیالى متبرّکه است و در آن چند عملست:
1) شیخ در مصباح فرموده روایت شده از حضرت ابو جعفر امام جواد علیه السلام که فرمود همانا در رجب شبى است که بهتر است از آنچه که میتابد برآن آفتاب و آن شب بیست و هفتم رجب است که در صبح آن پیغمبرخدا صَلَّى اللَّهِ عَلِیهِ وَاله به رسالت مبعوث گردید و بدرستى که از براى عامل در آن شب از شیعه ما اجر عمل شصت سال است بخدمت آن حضرت عرض شد که عمل در آن شب چیست فرمود چون بجا آوردى نماز عشا را و به رختخواب رفتى پس بیدار مى شوى هر ساعتى که خواستى از شب تا پیش از نیمه آن و بجا مى آورى دوازده رکعت نماز مى خوانى در هر رکعتى حمد و سوره اى از سوره هاى کوچک مفصّل ومفصّل ازسوره محمّد است تا آخرقرآن پس چون سلام دادى درهر دو رکعتى وفارغ شدى ازنمازها مى نشینى بعدازسلام و مى خوانى حمد را هفت مرتبه و مُعَوَّذَتَیْن را هفت مرتبه وقُلْ هُوَ اللّهُ اَحَدٌ و قُلْ یا اَیُّها الْکافِرُونَ هرکدام را هفت مرتبه و اِنّا اَنْزَلْناهُ و آیة الکرسى هر کدام را هفت مرتبه و بخوان در عقب همه این دعا را  :
َالْحَمْدُ لِلّهِ الَّذى لَمْ یَتَّخِذْ وَلَداً وَلَمْ یَکُنْ لَهُ شَریکٌ فى الْمُلْکِ وَلَمْ یَکُنْ لَهُ وَلِىُّ مِنَ الذُّلِّ وَکَبِّرْهُ تَکْبیراً اَللّهُمَّ اِنّى اَسئَلُکَ بِمَعاقِدِ عِزِّکَ عَلَى اَرْکانِ عَرْشِکَ وَمُنْتَهَى الرَّحْمَةِ مِنْ کِتابِکَ وَبِاسْمِکَ الاْعْظَمِ الاْعْظَمِ، الاْعْظَمِ وَذِکْرِکَ الاْعْلىَ الاْعْلىَ الاْعْلى وَبِکَلِماتِکَ التّامّاتِاَنْ تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِهِ وَاَنْ تَفْعَلَ بى ما اَنْتَ اَهْلُهُ
که خواستى و مستحبّ است غسل در این شب و گذشت در شب نیمه نمازی که دراین شب نیز خوانده مى شود.
2) زیارت حضرت امیرالمؤ منین علیه السلام که افضل اعمال این شب است و از براى آن حضرت در این شب سه زیارت است که در باب زیارات به آن اشاره خواهد شد انشاءالله و بدان که ابو عبدالله محمد بن بطوطه که یکى از علماء اهل سنت است و در ششصد سال پیش از این زمان بوده در سفرنامه خود که معروفست برحله ابن بطوطه در بیان وُرود خود از مکه معظمه به نجف اشرف ذکر کرده روضه و قبر مبارک مولایمان امیرالمؤ منین علیه السلام را و گفته اهل این شهر تمامى رافضى هستند و از براى این روضه مبارکه کراماتى ظاهر شده از جمله آنکه در شب بیست و هفتم ماه رجب که نام آن شب نزد اهل آنجا لَیْلَةُ الْمَحْیا است مى آورند از عراقین وخراسان و بلادِ فارس و رُوم هر شَل و مفلوج و زمین گیرى که هست و جمع مى شود ازآنها قریب سى چهل نفر در آنجا پس بعد از عشا مى آورند این مبتلایان را نزد ضریح مقدّس و مردم جمع مى شوند و منتظرند خوب شدن و برخاستن آنها را و این جماعت مردم بعضى نماز مى خوانند و بعضى ذکر مى گویند و بعضى قرآن تلاوت مى کنند و بعضى تماشاى روضه مى کنند تا آنکه بگذرد نصف یا دو ثلث از شب آن وقت جمیع این مبتلایان و زمین گیران که حرکت نمى توانستند بکنند برمی خیزند در حالیکه صحیح و تندرست مى باشندوعلّتى در آنها نیست و مى گویند لا اِلهَ اِلا اللّهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللّهِ عَلَىُّ وَلی ُّ اللّهِ و این امریست مشهور و مُسْتَفیض و من خودم آنشب را در آنجادرک نکردم لکن از مردمان ثقه که اعتماد بر قول آنها بود شنیدم و هم دیدم در مدرسهاى که مهمانخانه آن حضرت است سه نفر زمینگیر که قادر بر حرکت نبودند یکى از اهل رومو دیگرى از اهل اصفهان و سیّمى از اهل خراسان بود از آنها پرسیدم چگونه شما خوب نشده اید و اینجا مانده اید گفتند ما به شب بیست و هفتم نرسیده ایم و همین جا ماندهایم تا شب بیست و هفتم آینده که شفا بگیریم و از براى این شب مردم زیاد از شهرهاجمع مى شوند و بازار بزرگى اقامه مى شود تا مدّت ده روز فقیر گوید: مبادا استِبْعادکنى این مطلب را همانا معجزات و کراماتى که از این مشاهد مشرّفه بروز کرده وبه تواتر رسیده زیاده از آن است که احصا شود و در ماه شوّال گذشته سنه هزار و سیصد وچهل و سه در حرم مطهّر حضرت ثامن الا ئِمّة الهُداة و ضامِنُ الاَمَّةِ العُصاةِمَوْلانا اَبُو الْحَسَنِ عَلِىُّ بْنُمُوسى الرِّضا صَلَواتُ اللّهِ عَلَیْهِ سه نفر زن که هر کدام به سبب مرض فلج و نَحْو آن زمین گیر شده بودند و اطبّاء و دکترهااز معالجه آنها عاجز شده بودند شفا یافتند و این معجزات از آن قبر مطهّر بر همه واضح و آشکارا گردید مانند نمودار شدن خورشید در سماء صاحیّه مثل باز شدن دَرِدروازه نجف اشرف برروى عربهاى بادیه وبحدِّى این مطلب واضح بودکه نقل شد دکترهایى که مطلّع بر مرضهاى آن زنها بودند تصدیق نمودند با آنکه در این باب خیلى دقیق بودندبلکه بعضى از آنها تصدیق خود را بر شفاء آنها نوشتند و اگر ملاحظه اختصار و عدم مناسبت محل نبود قصّه آنها را نقل مى نمودم وَلَقَدْ اَجادَ شَیْخُنا الحُرُّالعامِلى فى اُرْجُوزَتِهِ:
3)  شیخ کفعمى در بلد الا مین فرموده در شب مبعث این دعا رابخوانند:
اَللّهُمَّ اِنّى اَسئَلُکَ بِالتَّجَلِىِ الاْعْظَمِ فى هذِهِ اللَّیْلَةِمِنَ الشَّهْرِ الْمُعَظَّمِ وَالْمُرْسَلِ، الْمُکَرَّمِ اَنْ تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِهِ وَاَنْ تَغْفِرَ َنا مااَنْتَ بِهِ مِنّا اَعْلَمُ یا مَنْ یَعْلَمُ وَلا نَعْلَمُ اَللّهُمَّ بارِکْ لَنا فى لَیْلَتِنا هذِهِالَّتى بِشَرَفِ الرِّسالَةِ فَضَّلْتَها وَبِکَرامَتِکَ اَجْلَلْتَها وَبِالْمَحَلِّ الشَّریفِ اَحْلَلْتَها اَللّهُمَّ فَاِنّا نَسْئَلُکَ بِالْمَبْعَثِ الشَّریفِ وَالسَّیِّدِ اللَّطیفِالْعَفیفِ اَنْ تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِهِ وَ اَنْ تَجْعَلَ اَعْمالَنافى اللَّیْلَةِ وَفى سایِرِ اللَّیالى مَقْبُولَةًوَذُنُوبَنا مَغْفُورَةًمَشْکُورَةً وَسَیِّئاتِنا مَسْتُورَةً وَقُلوُبَنا بِحُسْنِ الْقَوْلِمَسْرُورَةً وَاَرْزاقَنا مِنْ لَدُنْکَ بِالْیُسْرِ مَدْرُورَةً اَللّهُمَّ اِنَّکَ تَرىوَلا تُرىو وَاَنْتَ بِالْمَنْظَرِ الاْعْلى وَاِنَّ اِلَیْکَ الرُّجْعى وَالْمُنْتَهىوَاِنَّ لَکَو الْمَماتَ وَالْمَحْیا وَاِنَّ لَکَ الاْخِرَةَ وَالاُْولى اَللّهُمَّ اِنّانَعُوذُ بِکَ اَنْ نَذِلَّ وَنَخْزى وَاَنْ نَاءتِىَ ما عَنْهُ تَنْهى اَللّهُمَّ اِنّانَسْئَلُکَ الْجَنَّةَ بِرَحْمَتِکَ وَنَسْتَعیذُ بِکَ مِنَ النّارِ فَاَعِذْنا مِنْها بِقُدْرَتِ کَوَنَ سْئَلُکَ مِنَ الْحُورِ الْعینِ فَارْزُقْنا بِعِزَّتِکَ وَاجْعَلْ اَوْسَعَ اَرْزاقِناعِنْدَ کِبَرِ سِنِّنا وَاَحْسَنَ اَعْمالِنا عِنْدَ اقْتِرابِ اجالِنا وَاَطِلْ فى طاعَتِکَ وَمایُقَرِّبُ اِلَیْکَ وَیُحْظى عِنْدَکَ وَیُزْلِفُ لَدَیْکَ اَعْمارَنا وَاَحْسِنْ فىجَمیعِ اَحْوالِنا وَاُمُورِنا مَعْرِفَتَنا وَلا تَکِلْنا اِلى اَحَدٍ مِنْ خَلْقِکَفَیَمُنَّ عَلَیْنا وَتَفَضَّلْ عَلَیْنا بجَمیعِ حَوایِجِنا لِلدُّنْیا وَالاْخِرَةِ وَابْدَاْبِاباَّئِنا وَاَبْناَّئِنا وَجَمیعِ اِخْوانِنَا الْمُؤْمِنینَ فى جَمیعِ ما سَئَلْناکَ لاِنْفُسِنا یااَرْحَمَ الرّاحِمینَ اَللّهُمَّ اِنّا نَسْئَلُکَ بِاسْمِکَ الْعَظیمِ وَمُلْکِک َالْقَدیمِ اَنْ تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَاَنْ تَغْفِرَ لَنَا الذَّنْبَالْعَظیمَ اِنَّهُ لا یَغْفِرُ الْعَظیمَ اِلا الْعَظیمُ اَللّهُمَّ وَهذا رَجَبٌ الْمُکَرَّمُالَّذى اَکْرَمْتَنابِهِ اَوَّلُ اَشْهُرِ الْحُرُمِ اَکْرَمْتَنا بِهِ مِنْ بَیْنِ الاُْمَمِ فَلَکَ الْحَمْدُ یا ذَاالْجُودِ وَالْکَرَمِ فَاَسْئَلُکَ بِهِ وَبِاسْمِکَ الاْعْظَمِ الاْعْظَمِ الاْعْظَمِالاْجَلِّ الاْکْرَمِ الَّذى خَلَقْتَهُ فَاسْتَقَرَّ فى ظِلِّکَ فَلا یَخْرُجُ مِنْکَ اِلى غَیْرِکَاَنْ تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّدٍ وَاَهْلِ بَیْتِهِ الطّاهِرینَ وَاَنْ تَجْعَلَنا مِنَالْعامِلینَ فیهِ بِطاعَتِکَ وَالاْمِلینَ فیهِ لِشَفاعَتِکَ اَللّهُمَّ اهْدِنا اِلى سَواَّءِالسَّبیلِ وَاجْعَلْ مَقیلَنا عِنْدَکَ خَیْرَ مَقیلٍ فى ظِلٍّ ظَلیلٍ وَمُلْکٍ جَزیلٍفَاِنَّکَ حَسْبُنا وَنِعْمَ الْوَکیلُ اَللّهُمَّ اقْلِبْنا مُفْلِحینَ مُنْجِحینَ غَیْرَ مَغْضُوبٍ عَلَیْنا وَلا ضاَّلّینَ بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ اَللّهُمَّاِنّى اَسئَلُکَ بِعَزاَّئِمِ مَغْفِرَتِکَ وَبِواجِبِ رَحْمَتِکَ السَّلامَةَ مِنْ کُلِّاِثْمٍ وَالْغَنیمَةَ مِنْ کُلِّ بِرٍّ وَالْفَوْزَ بِالْجَنَّةِ وَالنَّجاةَ مِنَ النّارِاَللّهُمَّ دَعاکَ الدّاعُونَ وَدَعَوْتُکَ وَسَئَلَکَ السّاَّئِلُونَ وَسَئَلْتُکَ وَطَلَبَ اِلَیْکَ الطّالِبُونَ وَطَلَبْتُ اِلَیْکَ اَللّهُمَّ اَنْتَ الثِّقَةُ وَالرَّجاَّءُ وَاِلَیْکَ مُنْتَهَى الرَّغْبَةِ فِى الدُّعاَّءِ اَللّهُمَّ فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِهِ وَاجْعَلِ الْیَقینَ فىقَلْبى وَالنُّورَ فى بَصَرى وَالنَّصیحَةَ فى صَدْرى وَذِکْرَکَ بِاللَّیْلِ وَالنَّهارِ عَلى لِسانى وَرِزْقاً واسِعاً غَیْرَ مَمْنُونٍ وَلا مَحْظُورٍفَارْزُقْنى وَبارِکْ لى فیما رَزَقْتَنى وَاجْعَلْ غِناىَ فى نَفْسى وَرَغْبَتىفیما عِنْدَکَ بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ.
پس به سجده برو وبگو:
اَلْحَمْدُ لِلّهِ الَّذى هَدانا لِمَعْرِفَتِهِ وَخَصَّنا بِوِلایَتِهِ،وَوَفَّقَنا لِطاعَتِهِ شُکْراً شُکْراً صد مرتبه
پس سر از سجود بردار و بگو:
اَللّهُمَّ اِنّى قَصَدْتُکَ بِحاجَتى وَاعْتَمَدْتُ عَلَیْکَ بِمَسْئَلَتى وَتَوَجَّهْتُ اِلَیْکَ بِاَئِمَّتى وَسادَتى اَللّهُمَّ انْفَعْنا بِحُبِّهِمْ وَاَوْرِدْنا مَوْرِدَهُمْ وَارْزُقْنا مُرافَقَتَهُمْ وَاَدْخِلْنَا الْجَنَّةَ فى زُمْرَتِهِمْ بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ.
 

اعمال روز مبعث(روز 27 رجب)

از جمله اعیاد عظیمه است و روزى است که حضرت رسول صَلَّى اللَّهِ عَلِیهِ وَ اله در آن روز به رسالت مبعوث گردید و جبرئیل به پیغمبرى بر آن حضرت نازل شد و از براى آن چند عمل است:
1) غسل
2) روزه و آن یکى از چهار روزى است که در تمام سال امتیاز دارد براى روزه گرفتن و برابر است با روزه هفتاد سال .
3) بسیار صلوات فرستادن .
4) زیارت حضرت رسول و امیرالمؤ منین علیهما و آلهما السَّلامُ .
5) شیخ در مصباح فرموده از رَیّان بن الصّلت مروى است که حضرت امام جوادعلیه السلام در زمانیکه در بغداد بود روز نیمه رجب و روز بیست و هفتم را روزه گرفتو جمیع حشم آن حضرت روزه گرفتند و ما را امر فرمود که بجا آوریم دوازده رکعت نماز که خوانده شود در هر رکعت حمد و سوره و بعد از فراغ از نمازها خوانده شود هر یک از حمدو توحید و مُعَوَّذَتین چهار مرتبه و
لا اِلهَ اِلا اللّهُ واللّهُ اَکْبَرُ وَسُبْحانَ اللّهِ وَالْحَمْدُلِلّهِ وَلا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ اِلاّبِاللّهِ الْعَلِىِّ الْعَظیمِ
چهار مرتبه اللّهُ اللّهُ رَبِّى لا اُشْرِکُ بِهِ شَیْئا چهار مرتبه لااُشْرِکُ بِرَبِّى اَحَدا چهار مرتبه .
6) و نیز شیخ روایت کرده از جناب ابوالقاسم حسین بن رُوح رَحَمهُ اللّهُ که فرموده بجا مى آورى در این روز دوازده رکعت نماز مى خوانى در هر رکعت حمد وسوره اىکه آسان باشد و تشهّد مى خوانى و سلام مى دهى و مى نشینى و مى گوئى بین هر دو رکعتى:
اَلْحَمْدُ لِلّهِ الَّذى لَمْ یَتَّخِذْ وَلَداً وَلَمْ یَکُنْ لَهُ شَریکٌ فىالْمُلْکِتایش خاص وَلَمْ یَکُنْ لَهُ وَلِىُّ مِنَ الذُّلِّ وَکَبِّرْهُ تَکْبیراً یا عُدَّتى فىمُدَّتى یاصاحِبى فى شِدَّتى یا وَلیّى فى نِعْمَتى یا غِیاثى فى رَغْبَتى یانَجاحى فى حاجَتى یا حافِظى فى غَیْبَتى یا کافِىَّ فى وَحْدَتى یا اُنْسى فى وَحْشَتى اَنْتَ السّاتِرُ عَوْرَتى فَلَکَ الْحَمْدُ واَنْتَالْمُقیلُ عَثْرَتى فَلَکَ الْحَمْدُ وَاَنْتَ الْمُنْعِشُ صَرْعَتى فَلَکَ الْحَمْدُصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَاسْتُرْ عَوْرَتى وَآمِنْ رَوْعَتى وَاَقِلْنىعَثْرَتى وَاصْفَحْ عَنْ جُرْمى وَتَجاوَزْ عَنْ سَیِّئاتى فى اَصْحابِ الْجَنَّةِوَعْدَ الصِّدْقِ الَّذى کانُوا یُوَعَدُونَ
پس چون فارغ شدى از نماز و دعا مى خوانى هر یک از حمد و اخلاص و مُعَوَّذَتَیْن و قُلْ یا اَیُّهَا الْکافِرُونَ و اِنااَنْزَلناهُ و آیة الکرسى را هفت مرتبه و بعد مى گوئى لا اِلهَ اِلا اللّهُ واللّهُ اَکْبَرُ وَسُبْحانَ اللّهِ وَلا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ اِلاّ بِاللّهِ هفت مرتبه وبعد مى گوئى هفت مرتبه اللّهُ اللّهُ رَبَّى لا اُشْرِکُ بِهِ شَیْئا و مى خوانى هردعا که خواهى .
7)  در اقبال و در بعض نسخ مصباح است که مستحبّ است در این روز این دعا رابخوانند: یا مَنْ اَمَرَ بِالْعَفْوِ وَالتَّجاوُزِ وَضَمَّنَ نَفْسَهُ الْعَفْوَوَالتَّجاوُزَ یا عَفى وَتَجاوَزَ اُعْفُ عَنّى وَتَجاوَزْ یا کَریمُ اَللّهُمَّ وَقَدْاَکْدَى الطَّلَبُ وَاَعْیَتِ الْحیلَةُ وَالْمَذْهَبُ وَدَرَسَتِ الاْمالُ وَانْقَطَعَالرَّجاَّءُ اِلاّ مِنْکَ وَحْدَکَ لا شَریکَ لَکَ اَللّهُمَّ اِنّى اَجِدُ سُبُلَالْمَطالِبِ اِلَیْکَ مُشْرَعَةً وَمناهِلَ الرَّجاَّءِ لَدَیْکَ مُتْرَعَةً واَبْوابَ الدُّعاَّءِلِمَنْ دَعاکَ مُفتَّحَةً وَالاِْسْتِعانَةَ لِمَنِ اسْتَعانَ بِکَ مُباحَةً وَاَعْلَمُاَنَّکَ لِداعیکَ بِمَوْضِعِ اِجابَةٍ وَللصّارِخِ اِلَیْکَ بِمَرْصَدِ اِغاثَةٍ وَاَنَّ فِىاللَّهْفِ اِلى جُودِکَ وَالضِّمانِ بِعِدَتِکَ عِوَضاً مِنْ مَنْعِ الْباخِلینَ وَمَنْدُوحَةًعَمّا فى اَیْدِى الْمُسْتَاْثِرینَ وَاَنَّکَ لا تَحْتَجِبُ عَنْ خَلْقِکَ اِلاّاَنْ تَحْجُبَهُمُ الاْعْمالُ دُونَکَ وَقَدْ عَلِمْتُ اَنَّ اَفْضَلَ زادِ الرّاحِلِ اِلَیْکَعَزْمُ اِرادَةٍ یَخْتارُکَ بِها وَقَدْ ناجاکَ بِعَزْمِ الاِرادَةِ قَلْبى وَاَسْئَلُکَبِکُلِّ دَعْوَةٍ دَعاکَ بِها راجٍ بَلَّغْتَهُ اَمَلَهُ اَوْصارِخٌ اِلَیْکَ اَغَثْتَصَرْخَتَهُ اَوْ مَلْهُوفٌ مَکْرُوبٌ فَرَّجْتَ کَرْبَهُ اَوْ مُذْنِبٌ خاطِئٌ غَفَرْتَ لَهُ اَوْ مُعافىًاَتْمَمْتَ نِعْمَتَکَ عَلَیْهِ اَوْ فَقیرٌ اَهْدَیْتَ غِناکَ اِلَیْهِ وَلِتِلْکَالَّدعْوَةِ عَلَیْکَ حَقُّ وَعِنْدَکَ مَنْزِلَةٌ اِلاّ صَلَّیْتَ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍوَقَضَیْتَ حَوائِجى حَوائِجَ الدُّنْیا وَالاْخِرَةِ وَهذا رَجَبٌ الْمُرَجَّبُ الْمُکَرَّمُالَّذى اَکْرَمْتَنا بِهِ اَوَّلُ اَشْهُرِ الْحُرُمِ اَکْرَمْتَنا بِهِ مِنْ بَیْنِ الاُْمَمِ یاذَاالْجُودِ وَالْکَرَمِ فَنَسْئَلُکَ بِهِ وَبِاسْمِکَ الاْعْظَمِ الاْعْظَمِ الاْعْظَمِ الاْجَلِّالاْکْرَمِ الَّذى خَلَقْتَهُ فَاسْتَقَرَّ فى ظِلِّکَ فَلا یَخْرُجُ مِنْکَ اِلى غَیْرِکَ اَنْتُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّدٍ وَاَهْلِ بَیْتِهِ الطّاهِرینَ وَتَجْعَلَنا مِنَ الْعامِلینَ فیهِبِطاعَتِکَ وَالاْمِلینَ فیهِ بِشَفاعَتِکَ اَللّهُمَّ وَاهْدِنا اِلى سَواَّءِ السِّبیلِوَاجْعَلْ مَقیلَنا عِنْدَکَ خَیْرَ مَقیلٍ فى ظِلٍّ ظَلیلٍ فَاِنَّکَ حَسْبُنا وَنِعْمَالوَکیلُ وَالسَّلامُ عَلى عِبادِهِ المُصْطَفَیْنَ وَصَلَواتُهُ عَلَیْهِمْ اَجْمَعینَاَللّهُمَّ وَبارِکَ لَنا فى یَوْمِنا هَذَا الَّذى فَضَّلْتَهُ وَبِکَرامَتِکَجَلَّلْتَهُ وَبِالْمَنْزِلِ  [الْعَظیمِ] الاْعْلى اَنْزَلْتَهُ صَلِّ عَلى مَنْ فیهِ اِلى عِبادِکَاَرْسَلْتَهُ وَبِالْمَحَلِّ الْکَریمِ اَحْلَلْتَهُ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلَیْهِ صَلوةًداَّئِمَةً تَکُونُ لَکَ شُکْراً وَلَنا ذُخراً وَاجْعَلْ لَنا مِنْ اَمْرِنا یُسراً وَاخْتِمْ لَنابِالسَّعادَةِ اِلى مُنْتَهى آجالِنا وَقَدْ قَبِلْتَ الْیَسیرَ مِنْ اَعْمالِنا وَبَلَّغْتَنابِرَحْمَتِکَ اَفْضَلَ آمالِنا اِنَّکَ عَلى کُلِّشَى ءٍ قَدیرٌ وَصَلَّى اللّهُ عَلى مُحَمَّدٍوَآلِهِ وَسَلَّمَ.

 

8) سید در اقبال فرموده بخواند اَللّهُمَّ اِنِّى اَسْئَلُکَ بِالنَّجْلِ الاْعْظَمِ ((الدّعاء)) و این دعا به روایت کفعمى در اعمال شب این روز گذشت
 

 

 

 


:: موضوعات مرتبط: مذهبی، ،
:: برچسب‌ها: 27 رجب روز مبعث پيامبر اکرم(ص), حمید دادودی راد , مسجد حجت ابن الحسن ,
:: ادامه مطلب
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : پنج شنبه 14 ارديبهشت 1395

تبریک به مناسبت اعیاد شعبانیه

http://uupload.ir/files/8um2_untitled.jpg

 


 

 


 

 


:: موضوعات مرتبط: برنامه های هفتگی مسجد، مذهبی، دین و اندیشه، زندگینامه امامان، برنامه های کانون فرهنگی هنری ورزشی مسجد، ،
:: برچسب‌ها: تبریک اعیاد شعبانیه, ولادت امام حسین(ع), ولادت حضرت ابوالفضل(ع), ولادت حضرت زین العابدین, مسجد حجت ابن الحسن,
:: ادامه مطلب
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : پنج شنبه 20 ارديبهشت 1395