مسجد خیابان رودکی تهران (سلسبیل)

ملاقات مردمی فرمانده محترم انتظامی تهران بزرگ با اهالی منطقه 10 شهرداری در مسجد حجت ابن الحسن (عج)

 

ملاقات مردمی فرمانده محترم انتظامی تهران بزرگ

با اهالی منطقه 10  در مسجد حجت ابن الحسن (عج)

در روز دوشنبه مورخ 93/8/19 ساعت 15 سردار ساجدی نیا فرمانده انتظامی تهران بزرگ به همراه معاونین و روئسای ادارات تابعه و شهردار محترم منطقه 10 مهندس عظیمی طی نشست صمیمی با اهالی منطقه در این مسجد به مشکلات آنها رسیدگی و دستورات لازم را صادر نمودند ، که با استقبال گرم مردم روبه رو شد ، در ابتدا این جلسه حجت الاسلام و المسلمین شیخ حمید شیوائی امام جماعت این مسجد ضمن خیرمقدم به سردار ساجدی نیا فرمانده انتظامی تهران بزرگ و هیئت همراه و شهردار محترم منطقه برگزاری این گونه جلسات را مایه دلگرمی و نزدیکی هر چه بیشتر مردم با پلیس دانسته و خواهان تداوم آن شدند در ضمن رئیس پلیس محترم آگاهی تهران بزرگ جناب سرهنگ محمدیان ،رئیس پلیس پیشگیری فاتب سرهنگ خانچرلی ، سرکلانتر پایگاه هشتم فاتب جناب سرهنگ بیژن نیا ، رئیس راهنمایی و رانندگی فاتب جناب سرهنگ حسینی و معاون نیروی انسانی فاتب جناب سرهنگ حسینی ، فرمانده کلانتری 108 نواب جناب سرهنگ نازرفتار و دیگر مسئولین ایشان را همراهی میکردند .و این مراسم تا هنگام نماز مغرب و عشاء ادامه داشت و نماز جماعت به امامت حجت الاسلام و المسلمین شیخ حمید شیوائی برگزار گردید و در پایان سردار ساجدی نیا در طی سخنانی از حضور پرشور مردم و همچنین امام جماعت و نمازگزاران تقدیر و تشکر نمودند و در مورد تعامل سازنده مردم با پلیس در رفع معضلات اجتماعی تاکید نمودند .

 

 


تبلیغات مسجد حجت ابن الحسن (عج)



:: موضوعات مرتبط: مذهبی، سیاسی، ،
:: برچسب‌ها: ملاقات مردمی فرمانده محترم انتظامی تهران بزرگ با اهالی منطقه 10 شهرداری در مسجد حجت ابن الحسن (عج), فرمانده انتظامی تهران بزرگ, حجت الاسلام شیخ حمید شیوایی, مسجد حجت ابن الحسن (عج), منطقه 10, شهردار منطقه 10, ,
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : سه شنبه 20 آبان 1393
برگزاری نماز باشکوه ظهر عاشورا

 

برگزاری  نماز جماعت  ظهر عاشورا در خیابان رودکی محرم سال 1393 به  امامت حجت الاسلام و المسلمین شیخ حمید شیوائی مسجد حجت ابن الحسن (عج)

 

تبلیغات مسجد حجت ابن الحسن (عج)

 



:: موضوعات مرتبط: مذهبی، ،
:: برچسب‌ها: نماز ظهر عاشورای 93, برگزاری نماز ظهر عاشورا, مسجد حجت ابن الحسن(عج),
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : پنج شنبه 15 آبان 1393
فرارسيدن تاسوعا و عاشوراي حسيني تسليت باد(اطلاعيه برگزاري نماز ظهر عاشورا)

 

السلام عليک يا اباعبدالله الحسين (ع)

فرا رسیدن ایام غم بار و جانسوز تاسوعا و عاشورا و شهادت سالار شهیدان و سرور آزادگان امام حسین (ع) و یاران با وفایش بر مسلمانان و شیفتگان آن حضرت تسلیت و تعزیت باد.

 

 

امام حسین علیه السلام فرمودند: إنَّ شِیعَتَنا مَن سَلمَت قُلُوبُهُم مٍن کلِّ غَشٍّ وَ غِلٍّ وَ دَغَلٍ .

بدرستی که شیعیان ما قلبشان از هرناخالصی و حیله و تزویر پاک است.

 (فرهنگ سخنان امام حسین ص/ 476)

نتیجه تصویری برای نماز ظهر عاشورا

در آستانه فرا رسیدن عاشوراي حسيني و در راستای تعظیم شعائر اسلامی و ابلاغ پیام ها و عبرت های حماسه حسینی، نماز ظهر عاشورا با حضور عزاداران به امامت حجت الاسلام والمسلمين شيخ حميد شيواي در خيابان رودكي (بازار سلسبيل تهران) مقابل مسجد حجت ابن الحسن (عج) برگزار می شود.
بر اساس این گزارش، در اطلاعیه ستاد برگزاري نماز ظهر عاشورا از تمام عزاداران و عاشقان اباعبدا.. الحسین (ع)، هیئات مذهبی و مردم متدین برای شرکت در این مراسم باشکوه و پرفیض دعوت شده است.
در این اطلاعیه اظهار اميدواري شده است که مسئولان هیات ها و مداحان، خطبا و مبلغین و سایر همشهريان عزادار با نصب العین قرار دادن فتاوا و رهنمودهای مقام معظم رهبري و مراجع تقلید، حماسه زیبای دیگری از شور و هیجان همراه با تعقل و معرفت به اهداف والای اسلام و اهل بیت (ع) را در ایام محرم به خصوص اقامه نماز باشکوه ظهر عاشورا خلق کنند.
در پایان در صورت نامساعد بودن هوا، نماز ظهر عاشورا در مسجد حجت ابن الحسن (عج) برگزار می شود.

 

تبليغات مسجد حجت ابن الحسن (عج)

 



:: موضوعات مرتبط: مذهبی، سیاسی، دین و اندیشه، خداشناسی ، ،
:: برچسب‌ها: نماز, نماز ظهر عاشورا, اطلاعیه, مسجد, حجت, ابن, الحسن, عاشورا, تاسوعا, اطلاعيه برگزاري نماز ظهر عاشورا, فرار رسيدن تاسوعا و عاشوراي حسيني تسليت, , حمید داودی راد,
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : یک شنبه 7 مهر 1396
فرا رسیدن ماه محرم را به پيشگاه آقا امام زمان (عج) و بر عاشقان اباعبدالله‌ الحسین‌ (ع) تسلیت عرض

ماه محرم در روايات

فرا رسیدن ماه محرم را به پيشگاه آقا امام زمان (عج) و 

بر عاشقان اباعبدالله‌ الحسین‌ (ع)  تسلیت عرض  می‌نمائیم.

ماه محرم در روايات
درباره ماه محرم ، روايات فراوانى در منابع روايى شيعه و اهل سنت وارد شده اند و اين ماه را از ابعاد گوناگون مورد بررسى قرار داده اند.
اهم موضوعاتى كه در اين روايات به آن ها پرداخته شده است عبارتند از: برخى از رويدادهايى كه در اين ماه واقع شده اند، حرام بودن اين ماه پيش از اسلام و تنفيذ آن از سوى اسلام ، اعمال و عباداتى كه انجام آنها در اين ماه داراى ثواب و پاداش زيادى است . مانند روزه ، نماز، شب زنده دارى ، مناجات و نيايش و سوگوارى براى اباعبدالله الحسين عليه السلام .
پرداختن به تمامى احاديث و روايات مربوطه ، از ظرفيت اين مقوله خارج است و مستقلا تاليف ديگرى را مى طلبد. اما از باب نمونه و تبريك جستن به كلام معصومين عليه السلام چند حديث را در اين جا نقل مى كنيم :
1 - عن اميرالمؤ منين عليه السلام فى حديث : ان رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم لما ثقل فى مرضه ، قال : ان السنة اثنى عشر شهرا، منها اربعة حرم .
قال ثم قال بيده : فذلك رجب مفرد، و ذو القعده و ذوالحجة و المحرم ثلاثة متواليات (26)
اميرالمؤ منان على عليه السلام فرمود: آن گاه كه بيمارى پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلم سنگين شده بود، آن حضرت فرمود: هر سالى از دوازده ماه تشكيل مى يابد كه چهار ماه از آنها، حرام مى باشد.
آن گاه پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم با اشاره به دستان مباركش فرمود: اين چهار ماه حرام عبارتند از: رجب كه منفرد واقع شد و ذى قعده ، ذى حجه و محرم كه پشت سر هم قرار گرفته اند.
2 - عن النبى صلى الله عليه و آله و سلم انه قال : تصلى اول ليلة من المحرم ركعتين ، تقراء فى الاولى فاتحة الكتاب و سورة الاءنعام و فى الركعة الثانية فاتحة الكتاب و سورة يس . (27)
پيامبر گرامى اسلام فرمود: در شب اول ماه محرم ، دو ركعت نماز به جاى آورديد و در ركعت اول ، سوره فاتحه و سوره انعام ، و در ركعت دوم سوره فاتحه و ياسين را قرائت كنيد.
3 - عن النبى صلى الله عليه و آله و سلم انه قال : ان فى المحرم ليلة شريفة و هى اول ليلة ، من صلى فيها ماءة ركعة الحمد و قل هو الله احد و يسلم آخر كل تشهد، و صام صبيحة اليوم و هو اول يوم من المحرم كان ممن يدوم عليه الخير سنة و لايزال محفوظا من الفتنة الى القابل ، و ان مات ذلك صار الى الجنة ان شاءالله . (28)
پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: در ماه محرم ، شبى شريف است . آن شب ، شب اول اين ماه است . هر كس در اين شب صد ركعت نماز به جاى آورد كه در هر ركعت آن سوره حمد و سوره قل هو الله احد را قرائت كند و در آخر هر تشهدى سلام دهد و روز آن را كه روز اول ماه محرم است ، روزه بگيرد، براى چنين شخصى در تمام سال ، خير و خوبى تداوم مى يابد و تا سال بعد از هر فتنه اى محفوظ خواهد ماند و اگر در اين روز از بين بميرد، ان شاءالله وارد بهشت مى گردد.
4 - عن النبى صلى الله عليه و آله و سلم انه قال : من صام يوما من المحرم فله بكل يوم ثلاثون يوما. (29)
پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: هر كس يك روز از ماه محرم را روزه بگيرد، براى او در برابر هر روز، سى روز پاداش منظور مى گردد.
5 - قال على عليه السلام : ان استطعت ان تحافظ على ليلة الفطر و ليلة النحر و اول من المحرم و ليلة عاشورا و اول ليلة من رجب و ليلة النصف من شعبان ، فافعل و اكثر فيهن من الدعاء و الصلاة و تلاوة القرآن . (30)
حضرت على عليه السلام فرمود: اگر توانايى شب زنده دارى در شب عيد فطر، شب عيد قربان ، شب اول ماه محرم ، شب عاشورا، شب اول رجب و شب نيمه شعبان را دارى ، آن را بجاى آور و در اين شب ها براى زياد كردن دعا، نماز و قرائت قرآن تلاش كن .
6 - عن الريان بن شبيب قال : دخلت على الرضا عليه السلام فى اول يوم من المحرم فقال : يا ابن شبيب اصائم ؟ فقلت : لا. فقال : ان هذا اليوم هو اليوم الذى دعا فيه زكريا عليه السلام ربه فقال : رب لى من لدنك ذرية طيبة انك سميع الدعا، (31)
ريان بن شيب گفت : در نخستين روز ماه محرم به محضر امام رضا عليه السلام رسيدم . آن حضرت به من فرمود: اى پسر شبيب ، آيا امروز روزه دارى ؟ گفتم نه !
فرمود: به راستى امروز، روزى است كه حضرت زكريا عليه السلام در نزد پروردگارش دعا كرد و عرضه داشت : پروردگارا از ساحت مقدست به من ذريه اى پاك عنايت كن چه اين كه تو شنونده هر دعايى . پس خداى سبحان دعاى وى را اجابت كرد و به فرشته اى دستور داد كه خبر استجابتش را به زكريا برساند. هنگامى كه زكريا براى اقامه نماز در محراب ايستاده بود، فرشته الهى بر او وارد شد و به او گفت كه پروردگارت ، تو را به يحيى بشارت مى دهد.
پس هر كس ، اين روز را روزه بگيرد و سپس خداى خود را بخواند، خدا نيز او را اجابت نمايد، همانطورى كه زكريا عليه السلام را اجابت فرمود.

ارسال: مداح



:: موضوعات مرتبط: مذهبی، ،
:: برچسب‌ها: فرا رسیدن ماه محرم را به پيشگاه آقا امام زمان (عج) و بر عاشقان اباعبدالله‌ الحسین‌ (ع) تسلیت عرض می‌نمائیم, ,
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : سه شنبه 4 مهر 1395
آداب رونق دادن خانه خدا

آداب رونق دادن خانه خدا


فکر می‌کنید اگر قرار باشد نقطه اصلی پرگار را روی جایی بگذاریم و بعد، از آنجا دایره باید و نبایدهای سبک زندگی اسلامی را ترسیم کنیم، این نقطه باید کجا باشد؟

لازم نيست زيادي به ذهن‌تان فشار بياوريد؛ مسجدها همان نقاط اصلي‌اي‌ هستند كه يك شهر اسلامي بايد به محوريت آنها ساخته شود. چرا؟ چون مسجدها معنويت و اخلاق را به شهروندان منتقل مي‌كنند و بدون اينها، شهر اسلامي ديگر شهري اسلامي نخواهد بود. مسجدها هم به حضور مسجدي‌ها پشتگرم‌اند. فكر مي‌كنيد چطور مي‌شود اين حضور را پررنگ‌تر كرد؟ راهكارهايي برايتان داريم.

خبررساني كنيد

قبل از اينكه هر كاري را شروع كنيد، بايد قدرت و اهميت اطلاع‌رساني را خوب بدانيد. اگر بهترين كارهاي دنيا را هم بكنيد تا وقتي كه به ديگران خبر ندهيد، انگار كه عملاً كاري نكرده‌ايد. بهترين راه اطلاع‌رساني برنامه‌هايي كه مي‌خواهيد در مسجدها برگزار كنيد، روش شفاهي است. به مسجدي‌هايي كه مي‌شناسيد، بگوييد به اعضاي خانواده يا همسايه‌ها خبر بدهند. سامانه پيام كوتاه هم ايده خوبي است كه بيشتر هيأت‌ها و برخي از مساجد مجهز به آن هستند. استفاده از تابلوي اعلانات بيرون مسجد، ديوارهاي بيروني مسجد و... سفارش مي‌شود.

اتاق فكر بسازيد

خب، بعد از اطلاع‌رساني چه بايد كرد؟ يك تيم يا اتاق فكر بايد تشكيل بدهيد. فرقي هم نمي‌كند؛ همه كساني كه احساس تكليف مي‌كنند، دعوتند به اين اتاق فكر. حقيقتش اين است كه در همه مساجد، يكسري كارهايي انجام مي‌شود كه به كارهاي سنتي معروفند؛ مجالس سخنراني و قرائت قرآن و... . خب، اين كارها را بايد به بهترين شكل برگزار كرد. بعضي از كارهايي هم كه مخاطب را جذب نمي‌كند، بايد گذاشت كنار. يكسري كارها را هم بايد اضافه كرد؛ از آن كارهاي نو و جالب و مذهبي و مخاطب‌پسند.

كتابخانه را سامان بدهيد

از بزرگ‌ترين بخش‌هاي مسجد كه خيلي هم مي‌شود رويش حساب باز كرد، كتابخانه آن است. خود كتابخانه، مي‌تواند خيلي‌ها را جذب مسجد كند اما مسئله اينجاست كه كتابخانه‌ها را بايد سر و ساماني داد. كتاب به روزبرايشان آورد و نونوارشان كرد. سالن مطالعه آنها را هم بايد به خوبي و خوشي راه انداخت. سالن مطالعه مسجد، مي‌تواند به درد دانشجوها و نيز دانش‌آموزها بخورد؛ اينكه چند ساعتي در روز را بيايند و در همسايگي مسجد، به درس و مشق‌هايشان برسند. همين كه پاي اين اقشار به مسجد باز بشود، بركت‌هاي ديگري هم دارد.

مسابقه ورزشي

غالب مساجد، محوطه‌هاي باز و سالني قابل توجهي هم دارند؛ اما متأسفانه از اين محوطه‌ها، آنطور كه بايد، استفاده نمي‌شود. گاهي وقت‌ها برگزاري يك رقابت سالم ورزشي در اين محوطه‌ها، مي‌تواند كلي از جوانان و نوجوانان را، به مسجد بكشاند. چندي پيش يكي از مساجد جنوب شهر، اقدام به برگزاري رقابت‌هاي مچ‌اندازي در محوطه بيروني مسجد كرد. استقبال زيادي هم از رقابت صورت گرفت. رقابت‌هايي از اين دست، تا آنجا كه با فضاي معنوي مسجد و‌ شأن اين جايگاه، تقابلي نداشته باشد، مي‌تواند بسيار راهگشا باشد.

مسابقه كتابخواني بگذاريد

كتابخانه‌ها بركت‌هاي زيادي دارند. از جمله ايده‌هاي ديگري كه مي‌شود اجرايي كرد، راه انداختن جلسات مطالعاتي، سير مطالعاتي، مسابقات كتابخواني و... است. بالاخره هر محلي، براي خودش كلي دانشجو و نخبه و اهل كتاب دارد. باز شدن پاي اين گروه‌ها به مسجد، مي‌تواند به بالاتر رفتن سطح علمي فعالين و مخاطبين اين مكان مقدس هم خيلي كمك كند. ضمن اينكه برگزاري مسابقات كتابخواني در مساجد، مي‌تواند سطح عمومي مردم را هم ارتقا ببخشد. مي‌توانيد جايزه‌ها را هم، در خود مسجد و بين نمازها و طي مراسمي كوتاه، اعطا كنيد.

جلسات مشاوره‌ بگذاريد

اين روزها به واسطه هجوم افكار غربگرايانه و ضدمذهبي، كانون خانواده به‌شدت در معرض تهديد قرار دارد. طلاق هم كه بيداد مي‌كند. يكي از ايده‌هاي طلايي ديگر، مي‌تواند راه‌اندازي مشاوره‌هايي با تم مذهبي در مساجد باشد. مسجدي‌ها هم، مثل همه مردم نياز به مشاوره دارند. البته مشاوره‌هاي فقهي و مذهبي غير رسمي، در مساجد به‌طور سنتي برگزار مي‌شوند. اگر مشاوراني آگاه و مذهبي و حتي از بدنه خود روحانيت، نيم ساعت الي يك ساعت بعد يا قبل از نمازها، در گوشه‌اي از مسجد مستقر شوند، مي‌توانند پاي خيلي‌ها را به مسجد بكشانند.

محلي براي بازي بسازيد

بچه‌ها بايد در مساجد، حضوري پررنگ داشته باشند. متأسفانه به واسطه اكثريت داشتن سالمندان در بيشتر مساجد، بچه‌ها كمتر رغبت به حضور در مساجد دارند چرا كه اين سالمندان، بالاخره سني و سالي دارند و حوصله بچه‌ها را ندارند؛ درحالي‌كه كاملاً بايد برعكس باشد. ايجاد جاذبه براي اين بچه‌ها، مي‌تواند آنها را تشويق به حضور در مساجد كند. نظرتان درباره ايجاد يك شهر بازي كوچك در حياط مسجد براي بچه‌ها چيست؟ اگر با سر و صدايش هم مشكل داريد، مي‌توانيد اسباب نقاشي و بازي‌هاي فكري راه بيندازيد.

سخنراني به‌روز

مردم به واسطه مشكلاتي كه دارند پول‌هاي كلاني خرج مي‌كنند تا به جلسات گروه‌درماني در حوزه روانشناسي و نيز جلسات سخنراني با موضوعات مشكلات رواني بروند. بهتر نيست در طول هفته، يك يا 2 جلسه سخنراني يا گروه درماني هم براي چنين مشكلاتي داشته باشيد؟ بعضي از اساتيد و روانشناسان كشورمان، در مساجد اقدام به برگزاري چنين جلساتي با موضوع روانشناسي و دين كرده‌اند‌ كه خيلي هم جواب داده است. كلي هم مي‌توانيد تبليغات كنيد؛ كه مثلا فلان جلسه برگزار مي‌شود.

كانون نخبگان بسازيد

ايجاد كانون نخبگان مسجد و محله هم مي‌تواند جزو ايده‌هاي طلايي بعدي باشد. واقعاً چرا بين نخبه‌ها و مسجدها، بايد فاصله بيفتد؟ البته برخي از تحصيلكرده‌ها هستند كه به مسجدها، مرتب رفت‌وآمد مي‌كنند اما براي جذب بيشتر نخبه‌ها، بايد دفترودستكي هم داشت كه كارش، همين باشد؛ البته نه به هر قيمتي. بهتر است مسئول اين بخش هم خودش يك نخبه باشد. وقتي پاي نخبه‌ها به مسجد باز شود و مردم متوجه اين امر بشوند، بيشتر در چنين مسجدهايي حضور خواهند داشت.

كارهاي ديگري هم هست

همينطور كه فكر مي‌كنيد، مي‌شود كلي كار ديگر هم انجام داد. الان جوان‌ها مشكل بيكاري دارند. چه مي‌شود مراكز آموزش غيررسمي با محوريت مسجد راه‌اندازي شود و هر كس هرچه بلد است، بيايد و در اين مراكز ياد بدهد. آموزش‌ كتاب‌هاي درسي در مسجد توسط دانشگاهي‌ها و نخبه‌ها هم گزينه بعدي است و حسابي هم جواب مي‌دهد. راه‌اندازي بخش سمعي و بصري و اجاره فيلم‌هاي تأييد شده سينمايي و حتي تلويزيوني و مستند و... به مسجدي‌ها، مي‌تواند حسابي به مسجد محله‌تان رونق بدهد.

بفرماييد شادي حلال

همين چند وقت پيش بود كه بحث راه‌اندازي سايت‌هاي خنده حلال توسط طلاب مطرح شد. چندوقت پيش‌تر از آن نيز اطلاعاتي درباره افسردگي در شهرهاي ايران مطرح شده بود كه يكي از مداحان جواب داده بود كه اتفاقاً مذهبي‌ها، خنده‌روتر و شوخ‌طبع‌تر از بقيه هستند. همه اين اتفاقات نشان مي‌دهد كه توجه به شادي حلال و مطايبه و... بايد بيشتر مورد توجه قرارگيرد. بد نيست مساجد به ايده راه‌اندازي كانون‌هاي خنده حلال يا شادي‌هاي حلال فكر كنند. اين كانون‌ها، مي‌توانند جلسات منظم هفتگي داشته باشند و طي اين جلسات، به طراحي برنامه‌هايي كه باعث شادي بيشتر مومنان و مومنات مي‌شوند، بپردازند. برنامه‌ريزي براي مناسبت‌هاي شاد و جشن‌ها و ميلادها نيز مي‌تواند جزو برنامه‌هاي اين كانون‌ها باشد.

حكايت دلگيري نيم قرني

حجت‌‌الاسلام قرائتي در جايي، درباره حضور بچه‌ها در مساجد و اهميت آن گفته است كه اگر در مسجد بچه 2ساله‌اي را از جايش بلند كنيد، هر كس كه سر جاي اين بچه نماز بخواند نمازش باطل است. 
اين روحاني خوش‌سخن، به نقل خاطره‌اي هم پرداخته است تا نتيجه بگيرد كه حضور نسل جديد در مساجد، خيلي مهم است و مسجدي‌ها حق ندارند به بهانه‌هاي غيرديني، اين نسل جديد را از مسجد و دين دور كنند. اين خاطره متعلق به‌خود وي است كه در كاشان اتفاق افتاده است؛ «حدود 6 سال بيشتر نداشتم كه به مسجد رفتم، پيرمردي دستم را گرفت و پرتم كرد عقب و گفت بچه صف اول نمي‌ايستد. الان كه حدود ۷۰ ساله شده‌ام بيش از نيم قرن اين ناراحتي در قلب من است كه چرا دست من را گرفت و به عقب پرتم كرد.»

خودتان آستين بالا بزنيد

حتما لازم نيست كه كلي آدم از نقاط مختلف بيايند تا شما بتوانيد به مسجدتان رونق دهيد و كلاس‌هاي آموزشي مختلف برگزار كنيد. روي توانايي‌هاي خودتان هم كمي حساب كنيد. با كمي جست‌وجو مي‌توانيد تخصص‌هاي همين نمازگزاران مسجد را پيدا كنيد و از آنها كمك بگيريد. مثلا يك دانش‌آموز دبيرستاني مي‌تواند براي دانش‌آموزان مقاطع پايين‌تر به راحتي كلاس‌هاي كمك‌درسي بگذارد. معمولا در ميان خانم‌هاي هر محله، چند هنرمند هم پيدا مي‌شوند. از آنها كمك بگيريد تا كلاس‌هاي هنري مخصوص بانوان را در مسجدتان برپا كنند. امكانات مسجد خودتان را دست‌كم نگيريد. هنر اين است كه از حداقل امكانات بيشترين استفاده را ببريد.

عیسی محمدی:

منبه:روزنامه همشهری

تبلیغات مسجد حجت ابن الحسن(عج)

حمید داودی راد



:: موضوعات مرتبط: مذهبی، ،
:: برچسب‌ها: آداب رونق دادن خانه خدا,
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : شنبه 29 شهريور 1393
١١ ذی القعده سالروز ولادت امام رضا (ع) مبارک باد
١١ ذی القعده سالروز ولادت امام رضا (ع) مبارک باد

سالروز ولادت امام رضا (ع)

سلام بر تو اى امام هشتم، اى فرزند پيامبر و على، اى پاره تن فاطمه اى جگر گوشه حضرت موسى بن جعفر، و اى امامى كه هر لحظه دل هاى ما به شوق ديدار حرم مطهّرت مى تپد، سلام بر تو اى على بن موسى الرضا، و سلام بر پدارن بزرگوارت و فرزندان پاك و معصومت.
فرارسيدن يازدهم ذى القعده سالروز ولادت هشتمين امام معصوم، خورشيد فروزان خراسان، مايه بركت و افتخار كشور ايران، محبوب دلهاى شيعيان، حضرت ابى الحسن على بن موسى الرضا عليه السلام را به همه مسلمانان جهان بالأخصّ شيعيان تبريك مى گوييم. و ذيلا خلاصه اى در شرح زندگانى آن حضرت مى آوريم.

 

 

ولادت:

حضرت امام رضا عليه السلام شب جمعه يازدهم ذى القعده در سال 148 هجرى در مدينه طيّبه به دنيا آمد، پدر بزرگوار آن حضرت امام هفتم موسى بن جعفر عليه السلام بود و مادر آن حضرت خانمى بود به نام امّ البنين يا تكتم يا نجمه كه هر سه اسم در تاريخ آمده است.
اين بانوى بزرگوار زنى با فضيلت بود كه خدا او را شايسته همسرى حضرت امام موسى بن جعفر عليه السلام و مادرى امام رضا عليه السلام قرار داده بود.
مرحوم علاّمه مجلسى رحمه الله در جلد 49/7 بحار الانوار نقل مى كند كه نجمه مادر حضرت رضا عليه السلام كنيزى بود كه حميده مادر حضرت موسى بن جعفر عليه السلام او را خريد، حميده مى گويد: حضرت رسول الله (صلى الله عليه وآله) را در خواب ديدم كه به من فرمود: اى حميده، اين نجمه براى فرزند تو موسى است، كه به زودى بهترين اهل زمين از او به دنيا خواهد آمد، پس من نجمه را به موسى بن جعفر بخشيدم، وقتى كه رضا به دنيا آمد نجمه را طاهره نام نهاد، و اين خانم بزرگوار اسامى مختلفى داشت كه از آنهاست: نجمه، سكن، سمان و تكتم.
مرحوم مجلسى نقل مى كند كه حضرت رضا عليه السلام در دوران شيرخوارگى كودكى درشت بود، و از اين جهت زياد شير مى خورد، حضرت نجمه گفت: براى شير دادن به اين بچه مرضعه اى بگيريد تا به من كمك كند، از او پرسيدند: آيا شير تو كم شده؟ گفت: نه لكن من ذكر و نماز و تسبيحى داشتم كه از زمان تولّد اين كودك كمتر مى توانم به آنها برسم.
مرحوم مجلسى در مجلّد 49/9 بحار الانوار نقل مى كند از خانمى كه مى گويد: شنيدم از نجمه كه مى فرمود: وقتى به فرزندم على باردار شدم سنگينى حمل را احساس نمى كردم، و وقتى در خواب بودم از داخل شكم خود صداى تسبيح و تهليل و تمجيد خداوند را مى شنيدم، و اين باعث خوف و هراس من شده بود، وقتى كه بيدار مى شدم صدايى نمى شنيدم، زمانى كه رضا به دنيا آمد دست خود را بر زمين گذاشت و سر به اسمان بلند كرد، و لبهاى مبارك خود را حركت مى داد، گويا حرف مى زد، در اين هنگام پدر او موسى بن جعفر (عليه السلام) بر من وارد شد و فرمود: مبارك باد بر تو اى نجمه لطف و كرامت پروردگارت، و سپس فرزندم على را در پارچه اى سفيد پوشاند و در گوش راست او اذان، و در گوش چپ او اقامه گفت، پس از آن آب فرات خواست و كام او را با آب فرات باز كرد و بعد او را به من برگرداند و فرمود: او را بگير كه او بقّية الله در زمين خدا است.

اسامى و القاب

نام آن حضرت «على» بود كه اين نام در ميان دودمان رسول خدا محبوب ترين نام بود، و نشانه آن ناميدن حضرت امام حسين عليه السلام چند تن از فرزندان خويش را به اين نام است.
كنيه آن حضرت أبوالحسن، و أبوعلى بود.
بعض القاب آن بزرگوار عبارت است از: سراج الله، نور الهدى، قرّة عين المؤمنين، رضا، رضىّ، فاضل، صابر، وفىّ، صديق. كه معانى اين القاب عبارت است از: چراغ پروردگار، نور هدايت و راهنمايى، نور چشم مؤمنان، راضى به رضاى خداوند، بخشنده، بردبار، با وفا، دوست. و همچنين پيامبر خدا(ص) او را عالِم آل محمّد(ص) ناميد.

فضائل و مناقب امام رضا(عليه السلام)

الف: محروم مجلسى از كتاب عيون اخبار الرضا(عليه السلام) نوشته مرحوم صدوق نقل مى كند كه: حضرت رضا عليه السلام هميشه تابستان ها بر روى حصير مى نشست، و زمستان بر روى پلاس «گليم» و لباس تن آن حضرت لباس درشت و نا مرغوب بود، مگر زمانى كه با مردم ملاقات داشت كه در آن هنگام با لباس مرغوب نزد آنان مى آمد. (بحار الانوار 49 / 89)
ب: و هم ايشان نقل مى كند از شخصى به نام ابراهيم بن عبّاس كه مى گويد: هرگز نديدم از امام رضا عليه السلام چيزى را بپرسند كه آن حضرت نداند، و عالم تر از او نسبت به زمان خودش نديدم، و مأمون همواره آن حضرت را با سؤال هاى مختلف امتحان مى كرد و آن بزرگوار جواب مى فرمود، در عين اينكه جوابهاى آن حضرت برگرفته از قرآن بود، قرآن را در هر سه روز يك بار ختم مى كرد، و مى فرمود: اگر بخواهم كمتر از سه روز يك ختم قرآن بخوانم مى توانم. لكن به هيچ آيه اى مرور نمى كنم مگر آنكه در آن فكر مى كنم و اينكه چه وقت و درباره چه چيز نازل شده است. لذا قرآن را در سه روز ختم مى كنم. (بحار الانوار 49 / 90)
و در همين كتاب از شخص فوق الذكر نقل فرموده كه: هرگز نديدم حضرت رضا عليه السلام كسى را با سخن خويش بيازارد و نديدم هرگز سخن كسى را قطع كند، ومى گذاشت تا حرف او تمام شود، هرگز حاجت كسى را در صورتى كه قدرت برآوردن آن را داشت رد نمى كرد، هرگز نزد كسى پاى خود را دراز نمى كرد، و تكيه هم نمى زد، و هرگز نديدم سخن درشتى به خادمان خود بگويد، هرگز نديدم كه آب دهان بر زمين بياندازد. و همين طور نديدم كه با صداى قهقهه بخندد بلكه تبسم مى كرد.
زمانى كه به اندرون خانه مى رفت و سفره مى انداختند تمام خدمتگزاران حتى دربان را بر آن مى نشانيد. آن حضرت شبها را بيشتر بيدار بود و كمتر مى خوابيد. بيشتر شبها را تا صبح بيدار بود، روزه بسيار مى گرفت، هرگز سه روز روزه در ماه از آن حضرت ترك نمى شد، آن حضرت در پنهانى نيكى و تصدق بر فقرا بسيار داشت، و بيشتر آن در شبهاى تاريك بود، بنابر اين هر كس ادّعا كند كه مانند او را در فضل ديده است او را راستگو مپنداريد.
ج، و مرحوم كلينى در كافى 4 / 23 نقل مى كند كه شخصى از اهل بلخ كه در سفر حضرت رضا (عليه السلام) از مدينه به خراسان همراه آن بزرگوار بوده مى گويد: روزى در بين راه سفره غذا گستردند، آن بزرگوار تمام خادمان و غلامان از سفيد و سياه را بر سر سفره جمع كرد، من گفتم: فداى شما شوم، بهتر بود كه براى اينان سفره اى جداگانه مى انداختند! آن حضرت فرمود: تند مرو، همانا خداى ما يكى است، مادر و پدر همه يكى است، و پاداش به اعمال است.
د: و نيز مرحوم كلينى در كافى 6 / 283 نقل فرموده است از شخصى كه: شبى فردى بر آن حضرت ميهمان شد، آن بزرگوار و ميهمان نشسته بودند و صحبت مى كردند، در اين حال چراغ خراب شد، آن شخص خواست چراغ را اصلاح كند، آن بزرگوار نگذاشتند و خود اقدام به اصلاح چراغ فرمودند و گفتند: ما خانواده اى هستيم كه مهمان را به كار نمى گيريم.

ولايت عهدى امام رضا (عليه السلام)

پس از آنكه حضرت موسى بن جعفر عليه السلام به وسيله هارون الرشيد لعنة الله عليه به شهادت رسيد، حضرت امام رضا عليه السلام به امامت رسيدند، مقدارى از دوران امامت آن بزرگوار در خلافت هارون، و مقدارى در حدود چهارسال در خلافت امين، و مدّت بيست سال در زمان خلافت مأمون بود.
در زمان هارون و بلا فاصله پس از شهادت حضرت موسى بن جعفر (عليه السلام) بعض افراد به هارون توصيه مى كردند كه حضرت را به شهادت برساند، مرحوم مجلسى نقل مى كند كه شخصى از بنى العباس به نام عيسى بن جعفر به هارون گفت: سوگندى را كه درباره آل ابى طالب يادكردى به يادآور كه گفتى: اگر كسى بعد از موسى بن جعفر ادعاى امامت كند گردن او را مى زنم، و الآن على بن موسى ادعاى امامت دارد و مردم نيز همان اعتقادى كه به پدر او داشتند به او هم دارند، هارون الرشيد نگاهى غضب آلود به او كرد و گفت: واى بر تو آيا مى خواهى من همه آل ابى طالب را بكشم؟ راوى خبر كه اين قضيه را خود ديده بود مى گويد: به آن حضرت داستان را گفتم، آن حضرت فرمود: قسم به خداى كه آنها چنين قدرتى ندارند و هيچ كارى نمى توانند بكنند.
دوستتان آن حضرت هم از همان ابتدا بر جان آن بزرگوار مى ترسيدند، لكن آن حضرت مى فرمود: اينان نمى توانند كارى انجام دهند.
تا آنكه در زمان خلافت مأمون قضيه ولايت عهدى پيش آمد، و علّت عمده آن ترس مأمون از نفوذ معنوى حضرت امام رضا عليه السلام در ميان مردم بود، و شايد همانطور كه از بعض تواريخ نيز مهشود است مأمون نسبت به مقام واقعى امام رضا عليه السلام واقف بود و از اين جهت در ابتدا ميل آن را نداشت كه آسيبى به آن بزرگوار برساند، لكن بعد از آنكه ديد حتّى با ولايت عهدى آن حضرت نيز گرايش مردم به آل پيامبر (صلى الله عليه وآله وسلم) كم نشد، و همينطور نفرت آنان از خاندان بنى العباس بيشتر مى شد ديگر تحمّل نكرد و آن حضرت را به شهادت رسانيد.
بنابر اين آن حضرت را از مدينه به خراسان آورد و آن بزرگوار نيز مى دانست كه اين سفرى است كه برگشتى در آن نيست، لذا به اهل بيت خود امر فرمود كه بر او نوحه كنند.
راهى كه مأمون براى حركت آن حضرت انتخاب كرده بود راهى بود كه امام رضا عليه السلام بر خورد كمترى با شيعيان و شهرهايى كه عاشقان اهل بيت پيامبر در آنها سكونت دارند داشته باشد، امّا در عين حال آنچه از اين سفر تاريخى باقى ماند جلوه هاى عشق مردم به خاندان پيامبر بود كه از طرفى ارادت مردم را به حق و حقيقت آشكار مى كرد، و از طرف ديگر زنگ خطرى براى عباسيان و در رأس نان مأمون بود كه براى مردم فريبى و مهار كردن حركت هاى شيعى مى خواست با ولايتعهدى حضرت رضا (عليه السلام) علويان و در كلّ شيعيان را خلع سلاح كند.
نمونه بارز اين ارادت و عشق و علاقه در نيشابور تجلّى كرد كه مورّخان نوشته اند عدّه بيشمارى براى نوشتن حديث از آن حضرت خواستند كه حديثى بفرمايند، و آن بزرگوار حديث سلسلة الذهب را كه مضمون آن توحيد يعنى دعوت تمامى انبياء از آدم تا خاتم است فرمودند، و سپس آن را ختم به ولايت و امامت كردند. با لفظ «وأنا من شروطها» و ترجمه اين حديث شريف چنين است كه حضرت رضا عليه از پدرش از پدرانش تا رسول خدا و رسول خدا از ملائكه مقرّب پروردگار و آنها از خداوند نقل مى كنند كه خداوند فرمود: كلمه لا اله الله قلعه من است و هر كس وارد قلعه من شود از عذاب من در امان خواهد بود. كه مراد از اين حديث اقرار و ايمان و اعتراف به توحيد و يگانگى خداوند است. سپس مقدارى كه كجاوه آن حضرت حركت كرد دوباره فرمودند: البته شرط دارد، و من از شروط آن هستم، كه مراد امامت است.
به هر حال قصد مأمون هر چه بود ولايتعهدى خلافت را بر امام عليه السلام تحميل كرد، و آن بزرگوار بدون آنكه مايل باشند از روى اجبار پذيرفتند.
در اينجا براى آنكه از خود چيزى نگوييم و با استدلال به روايات مطلب را روشن نماييم به ترجمه يك حديث كه مرحوم مجلسى(رحمه الله) از كتاب عيون اخبار الرضا نوشته مرحوم صدوق آن را نقل كرده است اكتفا مى كنيم:
مرحوم علاّمه مجلسى در جلد 49، صفحه 128، حديث شماره 3، نقل مى كند از ابى الصلت هروى كه گفت: مأمون به امام رضا عليه السلام گفت: اى فرزند پيامبر من فضل و علم و زهد و پرهيزكارى و عبادت تو را مى شناسم، و شما را احقّ به خلافت از خود مى دانم.
حضرت امام رضا عليه السلام فرمود: من به بندگى خداوند افتخار مى كنم، و به وسيله زهد در دنيا اميدوارم از شرّ دنيا در امان بمانم و با پرهيز از محرّمات اميد رسيدن به غنيمت هاى الهى را دارم، و با تواضع در دنيا اميد دارم كه نزد خدا بلند مرتبه باشم.
مأمون گفت: من اينطور صلاح ديدم كه خود را از خلافت عزل كنم، و با شما به عنوان خليفه بيعت كنم. حضرت رضا (عليه السلام) فرمود: اگر اين خلافت از آن توست و خداوند آن را براى تو قراداده است، جائز نيست كه لباسى را كه خداوند بر تو پوشانيده از تن بيرون كنى و به ديگرى بدهى، و اگر خلافت از آن تو نيست جايز نيست كه چيزى را كه مال تو نيست به من بدهى.
مأمون گفت: اى فرزند پيامبر ناچار بايد قبول كنى، حضرت فرمود: با اختيار خود هرگز چنين كارى نخواهم كرد، مدّت مديدى مأمون كوشش كرد تا آنكه به هر حال از قبول آن حضرت مأيوس شد.
مأمون چون چنين ديد گفت: حال كه خلافت را نمى پذيرى ولايت عهد را قبول كن تا آنكه خلافت بعد از من از آن تو باشد.
در اينجا حضرت رضا (عليه السلام) فرمود: قسم به خدا پدرم از پدرانش، از امير مؤمنان (عليه السلام) از رسول خدا (صلى الله عليه وآله وسلم) به من خبرداده است كه من قبل از تو از دنيا مى روم در حالى كه مرا به وسيله سمّ به شهادت مى رسانند، ملائكه آسمان و زمين بر من مى گريند و در سرزمين غربت كنار قبر هارون دفن مى شوم.
در اينجا مأمون گريه كرد و گفت:
اى فرزند پيامبر چه كسى تو را مى كشد، و يا جرأت بى ادبى به شما را دارد در حالى كه من زنده ام، حضرت فرمود: اگر بنا بود بگويم مى گفتم كه چه كسى مرا مى كشد.
مأمون گفت: يابن رسول الله شما قصد آن دارى كه شانه از زير بار خالى كنى و اين امر را از خود دفع كنى تا مردم تو را فردى زاهد و بريده از دنيا بدانند.
حضرت امام رضا عليه السلام فرمود: قسم به خداوند از روزى كه خداى مرا آفريد دروغ نگفته ام، و زهد در دنيا را وسيله اى براى دستيابى به دنيا قرار نداده ام، و من مى دانم تو به دنبال چه هستى! مأمون گفت: دنبال چه هستم؟ حضرت فرمود: براى آنكه بگويم امان مى دهى؟ مأمون گفت: تو را امان دادم.
حضرت امام رضا عليه السلام فرمود: قصد تو آن است كه مردم بگويند: على بن موسى زاهد در دنيا نبود، بلكه اين دنيا بود كه به او روى آور نشده بود، آيا نمى بينيد چگونه ولايتعهدى را به طمع خلافت قبول كرد!
در اينجا مأمون غضبناك شد و گفت: تو هميشه در برخوردهايت مرا مى آزارى، و علّت آن اين است كه از سطوت و قدرت من احساس امنيت مى كنى، قسم به خدا اگر قبول كنى ولايتعهد را و گرنه تو را مجبور مى كنم، اگر انجام ندادى تو را مى كشم.
در اينجا حضرت امام رضا (عليه السلام) فرمود: خداوند مرا نهى كرده است كه با دست خود خويشتن را به هلاكت بياندازم، اگر چنين است مى پذيرم، لكن به شرط آنكه در امور عزل و نصب و امور ديگر هيچ دخالتى نكنم و فقط طرف مشورت باشم. (بحار الانوار، ج49، ص128)
به اين ترتيب در سال 201 در ماه رمضان حضرت به ولايتعهدى مأمون منصوب شد.
از اين روايت تمام فلسفه و علّت پيشنهاد مأمون براى ولايتعهدى و همنيطور علّت قبول آن حضرت مشخص مى شود، البته بحث در اين باره به قدرى گسترده است كه ما فقط به اندازه گنجايش يك مقاله به آوردن مطالب اكتفا كرديم.

شهادت حضرت رضا عليه السلام

علّت شهادت حضرت رضا عليه السلام در يك كلمه ترس مأمون و عباسيان از نفوذ معنوى آن حضرت در بين مردم بود، وقتى كه مأمون با ولايتعهدى نتوانست آن امام بزرگوار را آنطور كه بايد و شايد كنترل كند، از راه هاى مختلف براى شكستن مقام آن بزرگوار در بين مردم وارد شد، و در همه آنها خود شكست خورد و به مقصود خويش نرسيد، به عنوان مثال افراد و سران مذاهب را جمع مى كرد كه با حضرت بحث كنند، و آن بزرگوار را در بين مردم خفيف كنند كه حضرت امام رضا عليه السلام همه آنها را مجاب مى فرمود، و مشروح اين مناظرات در كتاب پر ارزش عيون اخبار الرضا (عليه السلام) آمده است.
از طرف ديگر اقبال مردم به حضرت رضا عليه السلام حسادت مأمون را برمى انگيخت، كه نمونه اين اقبال و ارادت شركت جمعيت بسيار در نماز عيد آن حضرت است كه مأمون در بين راه آن بزرگوار را برگرداند و نگذاشت كه آن امام بلند مرتبه نماز را اقامه كند. و از جانب ديگر سعايت شديد عباسيان و اطرافيان مأمون، او را واداشت كه حضرت را مسموم نموده و به شهادت برساند.
در روايتى مرحوم مجلسى در جلد 49، صفحه 301 بحار الانوار نقل مى كند كه أباصلت هروى خادم امام رضا عليه السلام مى گويد: امام به من فرمود: فردا من بر اين شخص فاجر (مأمون) وارد مى شوم، اگر بيرون آمدم و سرم باز بود با من صحبت كن، جواب تو را مى گويم، و اگر سر خود را پوشانده بودم با من صحبت نكن.
أباصلت مى گويد: فرداى آن روز فرستاده مأمون آمد و گفت: مأمون شما را طلبيده، امام عليه السلام حركت كرد و من نيز با او بودم، وارد بر مأمون شديم نزد او ظرفى از ميوه بود كه روى ان انگور بود، و در دست مأمون خوشه انگورى بود كه مقدارى از آن را خورده بود، وقتى حضرت را ديد از جاى برخاست با آن حضرت ديده بوسى كرد و سپس نشست و گفت: اى پسر پيامبر انگورى بهتر از اين نديده ام.
حضرت رضا عليه السلام فرمود: چه بسا انگور بهشت بهتر از اين انگور باشد. مأمون گفت: از اين انگور بخور. حضرت رضا عليه السلام فرمود: مرا از اين كار معاف دار، مأمون گفت: چرا نمى خورى، نكند به ما بدگمانى. سپس خود مأمون از انگور خورد و بعد به حضرت رضا عليه السلام داد و آن حضرت سه دانه انگور خورد و خوشه را انداخت و سپس از جاى برخاست، مأمون گفت: كجا مى روى؟ حضرت فرمود به همانجا كه مرا فرستادى. و بعد أباصلت داستان آمدن حضرت جوادعليه السلام و شهادت امام و تدفين آن بزرگوار را مفصّلا نقل مى كند كه اين مقاله گنجايش كامل آن را ندارد.
خداوند متعال ما را از شيعيان آن بزرگوار قرار دهد.
در پايان به يكى از كراماتى كه از قبر مقدّس آن حضرت ظاهر شده اشاره مى كنيم، گرچه هر ماه و هر سال كرامات فراوانى از قبر مقدّس آن بزرگوار نقل مى كنند كه قابل احصاء نيست، لكن براى رعايت اختصار به يكى از آنها اكتفا مى كنيم.
مرحوم صدوق در كتاب عيون اخبار الرضا 2/283 نقل مى كند از شخصى به نام ابوالنصر المؤذن النيشابورى كه گفت ناراحتى شديدى در زبانم پيدا شد به طورى كه زبانم سنگين شد و قادر بر حرف زدن نبودم، به قلبم خطور كرد كه حضرت رضا عليه السلام را زيارت كنم و نزد او دعا كنم و او را شفيع خود نزد پروردگار قرار دهم تا آنكه مرا عافيت عنايت كند و زبانم باز شود سوار بر مركبى شدم و به مشهد حضرت رضا عليه السلام رفتم و بالاى سر آن حضرت دو ركعت نماز خواندم و سجده كردم، و در حال سجده تضرّع و دعا مى كردم و حاجت خود را مى خواستم تا آنكه به خواب رفتم.
در خواب ديدم مثل آنكه قبر مطهّر شكافته شد و شخصى گندمگون از قبر بيرون آمد و به من نزديك شد و فرمود: اى ابانصر بگو: لا اله إلاّ الله، به او اشاره كردم كه چگونه بگويم در حالى كه زبانم بسته است، پس بر من فرياد زد كه آيا منكر قدرت خداوند هستى؟ بگو: لا إله إلاّ الله، او مى گويد در اين حال زبانم باز شد و كلمه طيّبيه لا إله إلاّ الله را بر زبان جارى كردم و زبانم باز شد و بعداً هرگز به آن مرض دچار نشدم.

بار ديگر ولادت با سعادت حضرت امام على بن موسى الرضا (عليه السلام) را به همه شيعيان تبريك عرض نموده و اميدواريم در دنيا و آخرت از بركات وجود امامان معصوم بهره مند باشيم.
والسلام 

منبع : http://lankarani.ir

تبلیغات مسجد حجت ابن الحسن (عج)



:: موضوعات مرتبط: مذهبی، ،
:: برچسب‌ها: ١١ ذی القعده سالروز ولادت امام رضا (ع) مبارک باد,
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : سه شنبه 16 مرداد 1394
ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها و روز دختران گرامی باد



:: موضوعات مرتبط: مذهبی، ،
:: برچسب‌ها: ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها و روز دختران / ١ ذوالقعده, مسجد حجت,
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : سه شنبه 6 شهريور 1393
شهادت امیر المومنین حضرت علی (ع) تسلیت باد

تبلیغات مسجد حجت ابن الحسن (عج)



:: موضوعات مرتبط: مذهبی، ،
:: برچسب‌ها: شهادت امیر المومنین حضرت علی (ع) تسلیت باد, شهادت مولا علي(ع),
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : پنج شنبه 14 تير 1394
إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ

 

امام صادق (ع):

قلب ماه رمضان شب قدر است

 

به اطلاع خواهران و برادران گرامی میرساند. مراسم احیاء شبهای قدر همزمان با ایام شهادت مظلومانه شهید محراب حضرت امام علی (علیه السلام) با تلاوت قرآن کریم ،دعای جوشن کبیر، سخنرانی ، عزاداری برگزار می گردد.

مراسم احیاء و سخنرانی :

توسط حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ حمید شیوایی 

مراسم مداحی و عزاداری توسط مداحان اهل البیت علیهم السلام 

زمان : شب های قدر از ساعت : 22:30 الی 3:00 با مداد

تبلیغات مسجد حجت ابن الحسن(عج)



:: موضوعات مرتبط: مذهبی، ،
:: برچسب‌ها: مراسم های شب قدر, احیاء, مسجد حجت ابن الحسن, ,
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : جمعه 21 تير 1393
ماه رمضان، ماه ضيافت روحاني

 

ماه رمضان، ماه ضيافت روحاني

ويژگي برجسته اي كه در فضاي اين ماه با فضيلت جلوه گر است، وجود زمينه ها و ظرفيت هايي است كه براي ميهماني خداي سبحان فراهم آمده اند، آنگونه كه پيامبر خدا صلي الله عليه و آله در توصيف اين ويژگي فرمود:

«ماه رمضان، ماهي است كه در آن به ميهماني خدا دعوت گشته و از اهل كرامت خدا قرار داده شده ايد».

نكته ي مهم و قابل تأمّل اين كه خداوند سبحان ميهماني ماه رمضان را براي پذيرايي از جسم دوستانش فراهم نساخته است چرا كه بدن هاي آنان مثل همگان، در ضيافت هميشگي خدايند.

اديم زمين، سفره ي عام اوست (اديم: سفره)

چه دشمن بر اين خوان يغما چه دوست(بوستان سعدي، صفحه 3)

اين در حالي است كه اغلب دشمنان خدا از اين سفره ي گسترده، بيش از ديگران بهره مي برند و نتيجتاً ارزش پذيرايي از جسم هرگز به پاي تأمين نيازهاي معنوي نمي رسد.

عالمِِ اهل دلي در اين باره چه زيبا نوشته است:

بدان! اين ميهماني، پذيرايي از جسم نيست و بدنِ تو، به اين ميهماني دعوت نشده است ـ ، چرا كه تو در ماه رمضان، در همان خانه اي ساكن هستي كه در ماه شعبان ساكن بودي و غذاي تو، همان نان و آبگوشتي است كه در ماه هاي ديگر سال مي خوردي، [با اين تفاوت كه] در روزهاي اين ماه، از خوردن آن منع شده اي ـ بلكه «روح» توست كه ميهمان اين ضيافت است و به منزل و غذايي ديگر دعوت شده است كه«روحاني»وهماهنگ با«روح» است.

دعوت به ماه رمضان،دعوت به«بهشت»است و غذاهاي اين ميهماني نيز از نوع غذاهاي بهشتي است. هر دو، ميهمان خانه ي خدايند؛ ليكن نام ميهمان سرا در اين جا «ماه رمضان» است و نامش در آنجا «غرفه هاي بهشتي». اينجا «غيب» است و نهان و آن جا «مشهود» است و عيان؛ اين جا تسبيح و تهليل است و آن جا چشمه ي سلسبيل، اين جا نعمت هاي پوشيده و اندوخته هستند و آن جا (ميوه هاي انتخاب شده * و گوشت پرنده ي بريان شده و مورد علاقه) ...(واقعه،20 و 21)(الرسالڑ المجديّه/شيخ رضا اصفهاني فرزند برومند مرحوم كمپاني)

آداب ورود به ميهماني بزرگ الهي

ناگفته نماند براي كسب آمادگي جهت استفاده ي شايسته از اين فرصت ممتاز معنوي بايد به آدابي چند مؤدّب بود؛ مهمترين آدابي كه رعايت آنها شرط ضروري براي بهره برداري انسان از ضيافت الهي به منظور تجديد حيات معنوي و رسيدن به تكامل روحي است از اين قرار است:

الف: پرهيز از حرام هاي خدا

نخستين نكته اي كه يك مسلمان روزه دار بايد به آن توجّه داشته باشد اجتناب از كارهايي است كه حق تعالي آنها را حرام اعلام فرموده است، به اين حديث جالب از رسول خدا صلي الله عليه و آله توجّه فرماييد كه فرمودند:

«هركس اعضايش(چشم وگوش وزبان ودست وپايش ...) ازحرام هاي من روزه دار نباشد، نيازي نيست كه به خاطر من، خوراك و نوشيدني اش را ترك كند» (كنزالعمّال:8/508/23867)

دراين حديث شريف حضرت رسول صلي الله عليه و آله به اين حقيقت اشاره دارند كه روزه داري كه اعضاي بدنش مراعات حرمت هاي الهي را ننمايد، صرف بسته بودن دهانش از خوردن و آشاميدن اثر چنداني براي كمال معنوي او ندارد.

و از امام باقر عليه السلام نقل است كه: پيامبر خدا صلي الله عليه و آله به جابربن عبدالله انصاري فرمود:

«اي جابر! اين، ماه رمضان است. هركس روزش را روزه بدارد و بخشي از شبش را به عبادت برخيزد و شكم و شهوتش را پاك نگه دارد و زبانش را حفظ كند، از گناهانش بيرون مي رود، آنگونه كه از اين ماه بيرون مي شود». جابر گفت: اي پيامبر خدا! اين سخن، چه نيكوست! پيامبر خدا صلي الله عليه و آله فرمود:«اي جابر!ولي اين شرط ها چه سخت است!»( كافي: 4/87/2)

در اين حديث هم مي بينيم كه شرط روزه دار كامل بودن از نظر پيغمبر اكرم صلي الله عليه و آله به رعايت تقواي دامن و حفظ چشم و زبان از ارتكاب گناه بستگي دارد كه البته بنا به فرموده ي آن حضرت كار بسيار مشكل و دشواري است، خصوصاً در اين شرايط زماني كه بي پروايي كاملاً مشهود است و هيچ حيا و ابايي وجود ندارد.

و از امام اميرالمؤمنين علي عليه السلام هم نقل است كه در حديث معراج خداي متعال به رسول اكرم صلي الله عليه و آله فرمود:

«... اي احمد! هيچ عبادتي نزد من، محبوبتر از سكوت و روزه نيست. پس، هر كه روزه بدارد، ولي زبانش را نگه ندارد، همچون كسي است كه به عبادت، ايستاده، امّا در نمازش قرائت ندارد. پس به او پاداش ايستادن به نماز را مي دهم؛ امّا پاداش عبادتگران را به او نخواهم داد».(ارشاد القلوب: 205)

نكته ي قابل توجّه در اين حديث معراجيّه عنايت به اين مطلب است كه بيشترين صدمه اي كه انسان از نظر معنوي به او وارد مي شود رها بودن زبان اوست و براي اينكه اهميّت اين مطلب بيشتر براي ما روشن شود بهتر است يكبار ديگر اين حديث شريف را مروركنيم.

و ازنظرامام صادق عليه السلام هم روزه دارواقعي كسي است كه رعايت حقوق ديگران را بنمايد، ازجمله زن حقّ شوهر خود را و اولاد حقّ پدر و مادر خود را رعايت نمايند، در غير اين صورت روزه شان اثر كمالي نخواهد داشت.(بحارالأنوار: 96/295/25)

ب: پرهيز از غيبت كردن

و ديگرنكته اي كه شايسته است انسان مؤمن روزه دارتوجّه خاص به آن داشته باشدپرهيزازبدگويي درغياب برادران و خواهران مسلمان است ويا اينكه سخني ازكسي بشنودوهمان راويا بيشتر از آن را براي ديگري بازگو كند و خلاصه فتنه اي به پا كند.

پيامبر خدا صلي الله عليه و آله ـ خطاب به علي عليه السلام ـ فرمود: اي علي! از غيبت و سخن چيني بپرهيز؛ چرا كه غيبت، روزه را مي شكند و سخن چيني، عذاب قبر مي آورد. (بحارالأنوار: 77/67/6)

سزاوار است به اين حديث شريف بيشترفكركنيم و به خاطر ارضاي هوس هاي نفساني خود آبروي كسي را نريزيم و با حيثيت دوستان و بستگان خود بازي نكنيم و اين هشدار پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله را جدّي بگيريم كه فرمود:

[هركس درباره ي مردوزن مسلماني غيبت كند، خداوندتا چهل شبانه روز، نماز و روزه اش را نمي پذيرد، مگر آنكه آن شخص از وي درگذرد و او را حلال كند].(بحارالأنوار: 75/258/53)

ج: پرهيز از دشنام دادن

يكي ديگر از مراقبت هاي جدّي هر مسلمان روزه دار در ماه مبارك رمضان اجتناب از بدزباني و دشنام گويي است.

از امام صادق عليه السلام نقل است كه پدرم فرمود: «پيامبر خدا صلي الله عليه و آله شنيد كه زني روزه دار، كنيز خود را دشنام مي دهد. پس، غذايي طلب كرد و به او گفت: «بخور».

زن گفت: من روزه ام، اي پيامبر خدا!

فرمود:«چگونه روزه اي، كه كنيزت را دشنام دادي؟! روزه تنها نخوردن غذا و ننوشيدن نيست وهماناخداوند،روزه راحجابي دربرابر كار و سخن زشت قرار داده،كه روزه دارباآن،روزه راافطارمي كند. و به حقيقت روزه داران واقعي،چه اندك اندوگرسنگان بسيار!»

(الكافي: 4/87/3)

حال اگركسي در مقابل دشنام شنيدن، خويشتنِ خويش را حفظ كرد و كريمانه پاسخ داد و به احترام روزه داري سكوت كرد نشان مي دهد كه حقيقتاً روزه دار است.

پيامبر خدا صلي الله عليه و آله : هيچ بنده اي نيست كه روزه باشد و دشنامش دهند و او بگويد:«سلام بر تو! من روزه دارم»،

مگر آنكه پروردگار متعال به فرشتگانش گويد:

«بنده ام ازبنده ي ديگرم به روزه پناه جست. پس، او را از آتش من پناه دهيد واوراوارد بهشت من كنيد» (ثواب الاعمال: 76/1)

و چنين نقل شده است: زني در روزگار پيامبر خدا صلي الله عليه و آله روزه دار بود و در عين حال دشنام مي داد. پيامبر صلي الله عليه و آله فرمود: «اين زن به خاطر بد زباني اش روزه دار نيست، زن شنيد و از روش زشت خود دست برداشت، همين كه به پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله گزارش دادند او ديگر دشنام نمي دهد، فرمود: «حالا شد».(فضائل الأوقات للبيهقي: 48/82)

د: پرهيز از دروغ

و از ديگر مبطلات روزه، دروغ گفتن است، به ويژه به خدا و اولياي دين عليهم السلام دروغ بستن و آن اينكه بگويي اين حديث را فلان معصوم فرموده است و حال آنكه چنين نباشد.

امام باقر عليه السلام فرمود: دروغ،روزه راباطل مي كند،همچنين نگاه به نامحرم پس از نگاه اوليه، و همه ي [گونه هاي] ستم: اندكش و بسيارش مبطل روزه خواهند بود.(بحارالأنوار: 97/352)

ه : پرهيز از ريا

آن كس كه براي جلب نظر مردم و جلوه كردن در بين مسلمانان روزه مي گيرد، بداند كه فقط سختي و مشقّت نخوردن و ننوشيدن را چشيده و هيچ حظّ ديگري نمي برد. و از نگاه امام صادق عليه السلام هر عبادت ريايي شرك است.

پيامبر خدا صلي الله عليه و آله فرمود: هركس رياكارانه روزه بگيرد، شرك ورزيده است.(مجمع البيان: 6/771)

و : پرهيز از هر چه خدا خوش نمي دارد

همانطوركه اشاره شد روزه داري شرايط گوناگوني دارد، امام صادق عليه السلام ضمن حديث جامعي به اهمّ نكاتي اشاره كرده اند كه براي شخص روزه دار بسيار قابل توجّه است. آن حضرت فرمود:

روزه داري، تنها پرهيز از خوردن و آشاميدن نيست. روزه، شرطي دارد كه نيازمند مواظبت است تا كامل شود، و آن، سكوت دروني است. آيا نشنيده اي كه مريم، دخترعمران، گفت: ( من براي خدا روزه اي نذر كرده ام. پس، امروز با هيچ انساني سخن نمي گويم)، يعني سكوت [مي كنم]. پس چون روزه گرفتيد، زبان هايتان را از دروغ نگه داريد، چشم هايتان را از حرام فرو بنديد، نزاع نكنيد، حسد نورزيد،غيبت نكنيد،ستيزه جويي نكنيد، دروغ نگوييد، آميزش نكنيد،باهم مخالفت نكنيد،به هم خشم نگيريد، يكديگر را ناسزا نگوييد و دشنام ندهيد، درعبادت سستي نكنيد، جدال نكنيد، به تفرقه نگراييد، ستم نكنيد، با هم با سفاهت (با دل تنگي) رفتارنكنيد،همديگررانيازاريد،از ياد خداوند و نماز غافل نشويد، پيوسته سكوت و بردباري و شكيبايي و راستگويي پيشه كنيد، از اهل شَرّ دوري نماييد، و از سخن ناروا، دروغ، افترا، دشمني، بدگماني، غيبت و سخن چيني بپرهيزيد.

ازآنان باشيدكه توجّه جدّي به امرآخرت دارند.چشم به راه روزهاي آينده ي خود باشيد.منتظرآنچه خداوندبه شماوعده داده است، باشيد. براي ديدارباخداتوشه ي راه برداريد.آرامش و وقار و خشوع و خضوع داشته باشيد.حالت فروتنيِ بنده ي بيمناك از مولايش را داشته باشيد،كه هم حيران است وبيمناك وهم اميدوار،هم مشتاق است و هم بي قرار،خواهان حقّ است و در عين حال از حقّ ترسان است.دل هاراازعيب ها پاك،درون خويش را از آلودگي پيراسته، و بدن راازآلودگي،تميزنماييد.

چنان باش كه با توجّه به خدا از غيرخدا بيزاري بجويي و در روزه داري ات، با سكوت همه جانبه از آنچه خداوند، تو را در نهان و آشكار از آن نهي كرده، دوستي ات را به خدا نشان دهي و در نهان و آشكارت حقيقتاً خشيت او را به دل داشته باشي و نفْسِ خود را در روزهاي روزه داري ات به خدا بخشيده باشي و دلت را براي او خالي ساخته و جان خويش را در آنچه فرمانت داده و به آن فرا خوانده به او بخشيده باشي.

پس هرگاه همه ي اينها را انجام دادي، تو روزه دار واقعي براي خدايي و آنچه فرموده، ادا كرده اي؛ و از آنچه برايت بيان كردم، هر چه بكاهي، به همان مقدار، از [فضيلت] روزه ات كاسته شده است.(بحارالأنوار، 96/292 ذيل ح 16)

اي عزيز روزه دار! به اين عبارت پاياني حديث امام صادق عليه السلام بيش از پيش بايد توجّه داشت كه فرمودند: از آنچه گفتم هر مقداركه كوتاهي كني وبه آن عمل ننمايي به همان مقداراز اجر و فضيلت و ارزش روزه ي خود كاسته اي. راستي اگرچشم دل گشوده باشد اين نقصان به هر ميزان كه باشد، خسارت بزرگي براي انسان خواهد بود كه جبران آن به اين سادگي ميسّر نيست.

خدايا! مي دانيم كه اين ماه يك فرصت طلايي و استثنايي براي خوديابي، خودسازي و تقرّب الي الله است. خدايا! به حرمت شهيد عاليقدر اين ماه امام اميرالمؤمنين علي عليه السلام مارا بر انجام آنچه كه موجب خشنودي توست ياري فرما و از آنچه كه مارا از درك بركات اين ماه محروم مي دارد دورگردان.

خدايا! اين معرفت را به ما عطا فرما كه همواره به ياد امام زمان خود (عجّل الله تعالي فرجه الشّريف) بوده و براي سلامتي و فرج حضرتش دعا كنيم و افزوني توفيقات ياوران راستين آن امام همام را خواهان باشيم و همچنين از خدا بخواهيم كه ما را از جمله ي انصار ثابت قدم و مددكارآن حضرت مقرّر فرمايد.

                                    آمين يا ربّ العالمين



:: موضوعات مرتبط: مذهبی، ،
:: برچسب‌ها: ماه رمضان, ماه ضيافت روحاني, ماه رمضان, مسجد حجت ابن الحسن,
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : یک شنبه 20 خرداد 1395
حلول ماه سراسر خیر برکت رمضان بر تمام مسلمین جهان مبارک باد

سلام بر روزه داران

حلول ماه سراسرخير و بركت و رحمت رمضان را به همه ي اهل ايمان از پيروان قرآن و رهروان راه ائمه ي هدي عليهم السلام تبريك و تهنيت عرض مي كنيم واميدواريم باتمسّك به قرآن وانجام عبادات سفارش شده در اين ماه، از لحظه لحظه ي اين اوقات روحاني و آسماني، بهره هاي فراوان معنوي نصيب خود سازيم و از بركات بي شمارآن ، اندوخته ي جاويدي براي يوم المعادخودبيندوزيم. ان شاءالله

واژه ي رمضان درلغت عرب به معناي باراني است كه اوّل پاييز مي بارد وهوا را از خاك وغبارهاي تابستان پاك مي كند و يا به معناي داغي سنگ از شدّت گرماي آفتاب است.

بخشي ازروايات،نام گذاري اين ماه را به رمضان به خاطر پاك سازي آيينه ي جان وروان ازآلودگي هاي خطاها و گناهان دانسته اند.

از پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله نقل است كه فرمود:

إنَّما يُسَمِّيَ الرَّمَضان لِأنَّه يُرمِضُ الذُّنوب.(ماه خدا ح1/14)

اين ماه را رمضان ناميده اند، چون گناهان را مي زدايد.



:: موضوعات مرتبط: مذهبی، ،
:: برچسب‌ها: حلول ماه سراسر خیر برکت رمضان بر تمام مسلمین جهان مبارک باد, ماه رمضان, ماه خدا , رمضان , مسجد حجت ابن الحسن, حمید داودی راد,
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : یک شنبه 17 خرداد 1395
۱۴ خرداد ارتحال جانسوز حضرت امام خميني(ره) تسلیت باد

۱۴ خرداد ارتحال جانسوز حضرت امام خميني(ره) (۱۳۶۸ش)

 
 آیات و روایات متناسب :
ارتحال جانسوز حضرت "امام خميني(ره)" بنيانگذار فقيد جمهوري اسلامي ايران
پيامبرصلي الله عليه وآله :
العُلَماءُ اُمَنَاءُ اللَّهِ عَلي خَلقِهِ
عالمان ، امينان خدا بر آفريده‏هاي اويند
ميزان الحكمه ، ص ۱۳۹۲۱ .
پيامبرصلي الله عليه وآله :
إنَّ مِدادَ العُلماءِ فِي المِيزانِ أثقَلُ مِن دَمِ الشُّهداءِ و أكثَرُ ثَواباً يَومَ القِيامَةِ
در روز قيامت، مداد عالمان در ترازو از خون شهيدان سنگين‏تر ، و پاداشش بيشتر است
الفردوس ، ج ۵ ، ص ۴۸۶ .
پيامبرصلي الله عليه وآله :
النَّظَرُ في وَجهِ العالِمِ حُبًّا لَهُ عِبادَةٌ
نگريستنِ به چهره عالم ، از سَرِ مهر ، عبادت است
النوادر ، ص ۱۱۰ .
امام علي‏عليه السلام :
العُلَماءُ أطهَرُ النّاسِ أخلاقاً و أقلُّهُم فِي المَطامِعِ أعراقاً
دانشمندان پاك‏ترين مردم در خُلق و خوي و كم طمع‏ترين آنان در خلقت و طبيعت‏اند
غررالحكم و دررالكلم ، ح ۲۱۰۸ .
امام علي‏عليه السلام :
إذا ماتَ العالِمُ ثُلِمَ فِي الإسلامِ ثُلمَةٌ لايَسُدُّها شَي‏ءٌ إلي يَومِ القِيامَةِ
با مرگ هر دانشمند ، چنان رخنه‏اي در اسلام پديد مي‏آيد كه تا روز قيامت هيچ چيز آن را فرو نمي‏پوشد
المحاسن ، ج ۱ ، ص ۳۶۴ .

شرح مناسبت:
حضرت امام خميني(ره) در زادروز حضرت زهرا(س) در ۲۰ جمادي‏الثاني ۱۳۲۰ ق برابر با اول مهر ۱۲۸۱ ش در خمين به دنيا آمدند. هنوز پنج ماه از تولد اين عزيز نگذشته بود كه پدرشان، سيدمصطفي، از علماي آن ديار به دست خوانين منطقه به شهادت رسيد. آن حضرت تحت تكفُّل مادر، عمه و برادر بزرگ خود، پس از تحصيل مقدمات در خمين راهي اراك گرديد و از محضر حاج شيخ عبدالكريم حائري استفاده برد. با مهاجرت استاد به قم، حضرت امام نيز به قم رفتند و به تكميل تحصيلات خود پرداختند. پس از ارتحال آيت‏اللَّه بروجردي، زندگي سياسي امام، وارد مرحله جديدي شده و حوادث آينده، ايشان را به دشمن شماره يك رژيم پهلوي تبديل كرد. سخنراني‏هاي پرشور و افشاگري‏هاي كوبنده ايشان، رژيم را رسوا مي‏نمود تا اين كه در اعتراض به تصويب لايحه كاپيتولاسيون، سخنراني شديداللحني عليه رژيم ايراد فرمود و چند روز بعد از آن در آبان ۱۳۴۳ به تركيه و سپس عراق تبعيد شدند. اين تبعيد بيش از ۱۴ سال به طول انجاميد. امام كه از خارج از كشور حوادث ايران را تعقيب مي‏نمودند و انقلاب را هدايت مي‏كردند، بر اثر پايداري مردم، سرانجام در ۱۲ بهمن سال ۵۷ وارد ايران شده و پس از چند روز، به رهبري ايشان، نظام شاهنشاهي ساقط شد. حوادث سال‏هاي پس از انقلاب اسلامي تا رحلت معظم‏له، فصل پرشوري در تاريخ حماسي جمهوري اسلامي ايران را تشكيل مي‏دهد. سرانجام رهبر كبير انقلاب اسلامي و بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران، پس از سال‏ها مبارزه در راه حق و متجلي ساختن اسلام حقيقي در ميان جوامع اسلامي و بشري و ستيز دائم با كفر و استكبار جهاني، در شامگاه روز سيزدهم خرداد سال ۱۳۶۸ش به ملكوت اعلي پيوست و جهان اسلام در ماتم بزرگ‏ترين، شجاع‏ترين و آگاه‏ترين مرجع و رهبر اسلامي، به سوگ نشست. خبر رحلت اين قائد عظيم الشأن در بامداد روز ۱۴ خردادماه ۱۳۶۸ اعلام شد و قلب مالامال از عشق مردم به آن حضرت را به ماتمي جانكاه فرو برد.
منبع : برنامه روزشمار تاريخ ازمركز پژوهشهاي صدا و سيما

تبلیغات مسجد حجت ابن الحسن(عج)


:: موضوعات مرتبط: شهدای مسجد، مذهبی، سیاسی، ،
:: برچسب‌ها: سال‌روز ارتحال امام خمینی‌(ره) تسلیت باد, ارتحال امام خمینی, مسجد حجت ابن الحسن(عج),
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : پنج شنبه 12 خرداد 1395
پنجم شعبان، سالروز ولادت امام زين العابدين (ع) مبارك باد

زندگينامه امام زين العابدين علیه الاسلام

نام: على بن الحسين .

كنيه: ابوالحسن و ابومحمد.

القاب: زين العابدين، سيد الساجدين، سجّاد، زكىّ، امين و ذوالثفنات.

به خاطر عبادت زياد و سجده‏هاى طولانىِ امام زين العابدين (ع)، پينه‏اى در پيشانى‏اش بسته بود. از اين رو، به وى «ذوالثفنات» لقب دادند.

منصب: معصوم ششم و امام چهارم شيعيان.

تاريخ ولادت: نيمه جمادى الثانى سال 38.

در مورد تاريخ ولادت آن حضرت، اختلاف است. غير از تاريخ مزبور، مورخان روز و ماه ولادت آن حضرت را، پنجم شعبان يا نيمه جمادى الاولى يا هفتم شعبان و يا نهم شعبان ذكر كرده‏اند. در مورد سال ولادت آن حضرت نيز برخى سال 37 و برخى سال 36 هجرى را ثبت كرده‏اند.

امام زين العابدين (ع) دو سال پيش از شهادت امير المؤمنين، على بن ابى‏طالب(ع) چشم به جهان گشود.

محل تولد:مدينه مشرفه، در سرزمين حجاز (عربستان سعودى كنونى). برخى مورّخان گفته‏ اند كه محل تولد آن حضرت در كوفه بوده است؛ زيرا در آن هنگام، همه افراد خانواده امام على (ع) در كوفه به سر مى‏بردند.

نسب پدرى: امام حسين بن على بن ابى‏طالب (ع).

نام مادر: شهربانو، يا شاه زنان، دختر يزدگرد سوم، آخرين پادشاه از سلسله‏ساسانيان در ايران كه در زمان خلافت امام على (ع) (و به قولى در عصر خلافت عمر يا عثمان) به اسارت مسلمانان در آمده و با اختيار خويش، همسرىِ امام‏حسين (ع) را پذيرفت. اين بانوى بزرگ در ايام نوزادى امام زين العابدين(ع) درگذشت.

مدت امامت: از زمان شهادت پدر بزرگوارش امام حسين (ع)، در محرم سال 61 تا محرم سال 95 هجرى، به مدت 34 سال.

تاريخ و سبب شهادت: دوازدهم (يا هيجدهم يا بيست و پنجم) محرم سال 95 (يا 94) هجرى، در سن 55 سالگى، به خاطر زهرى كه وليد بن عبدالملك به آن حضرت خورانيد.

محل دفن: قبرستان بقيع، در مدينه مشرفه، در جوار قبر عمويش، امام حسن مجتبى (ع).

هم اكنون قبور مشرفه چهار امام معصوم(ع)، امام حسن مجتبى(ع)، امام زين‏العابدين(ع)، امام محمد باقر(ع) و امام جعفر صادق(ع) در كنار هم مى‏باشد.

همسران: فاطمه، دختر امام حسن مجتبى و چند ام ولد. 

فرزندان:

الف) پسران: 1. امام محمد باقر (ع). 2. زيد شهيد. 3. عبدالله باهر. 4. عمر أشرف. 5. حسين اكبر. 6. عبدالرحمن. 7. عبيد الله. 8. سليمان. 9. حسن. 10. حسين اصغر. 11. على‏اصغر. 12. محمد اصغر.

ب) دختران 1. خديجه. 2. فاطمه. 3. عليّه. 4. ام كلثوم.

اصحاب و ياران :

اسامى تعداد زيادى از مؤمنان، شيعيان و محبان اهل بيت(ع) در زمره اصحاب و ياران امام زين العابدين (ع) آمده است كه در اين جا به نام برخى از آنان اشاره مى‏گردد:
 

1. جابربن عبدالله انصارى.
2. عامر بن واثله كنانى.
3. سعيد بن مسيّب.
4. سعيد بن جهان كنانى.
5. سعيد بن جبير.
6. محمد بن جبير.
7. ابو خالد كابلى.
8. قاسم بن عوف.
9. اسماعيل بن عبدالله بن جعفر.
 

10. ابراهيم بن محمد حنفيه.
11. حسن بن محمد حنفيه.
12. حبيب بن ابى ثابت.
13. ابو حمزه ثمالى.
14. فرات بن أحنف.
15. جابر بن محمد بن ابى بكر.
16. ايوب بن حسن.
17. على بن رافع.
18. ابو محمد قرشى.
 

19. ضحاك بن مزاحم.
20. طاوس بن كيسان.
21. حميد بن موسى.
22. أبان بن تغلب.
23. سدير بن حكيم.
24. قيس بن رمانه.
25. همام‏بن غالب (مشهور به فرزدق شاعر).
26. عبدالله برقى.
27. يحيى بن ام طويل.

 

زمامداران معاصر:
1. امير المؤمنين على بن ابى‏طالب (ع) (40-35 ق.).
2. امام حسن‏مجتبى (ع) (41-40 ق.).
3. معاوية بن ابى سفيان (60-35 ق.).
4. يزيد بن معاوية (64-60 ق.).
5. معاوية بن يزيد (64-64 ق.).
6. عبدالله بن زبير (73-64 ق.).
7. مروان بن حكم (65-64 ق.).
8. عبدالملك بن مروان (86-65 ق.).
9. وليد بن عبدالملك (96-86 ق.).

از ميان زمامداران فوق، رديف‏هاى اول و دوم از خاندان بنى هاشم، سوم، چهارم و پنجم از خاندان بنى‏اميه و از تيره ابوسفيان، ششم از آل زبير و هفتم، هشتم و نهم از خاندان بنى‏اميه و از تيره حكم بن عاص هستند.از ميان آنان امام على بن ابى‏طالب(ع) دادگرترين و شايسته‏ترين فردى بود كه پس از پيامبر اكرم (ص) به زمامدارى مردم رسيد. زمامدارىِ كوتاه مدت وى الگو و سرمشق همه حكومت‏هاى صالحى است كه پس از او پديد آمده و يا در آينده محقق مى‏گردند. 

رويدادهاى مهم:

1. وفات شهربانو، مادر امام زين العابدين (ع) به هنگام تولد آن حضرت، در سال 38 هجرى.

2. شهادت امام على (ع) در دو سالگى و شهادت امام حسن مجتبى (ع) در سيزده سالگىِ امام زين العابدين (ع).

3. همراهىِ امام زين العابدين (ع) با پدرش، امام حسين (ع)، در عدم بيعت با يزيدبن معاويه و حركت اعتراض‏آميز از مدينه به مكه، در رجب سال 60 هجرى.

4. همراهىِ امام سجاد (ع) با كاروان حسينى در حركت از مكه به كربلا، درذى‏حجه سال 60 هجرى.

5. حضور امام زين العابدين در نهضت خونين كربلا، در سن 23 سالگى.

6. ابتلاى امام زين العابدين (ع) به بيمارىِ شديد، در روز عاشورا، و عدم توانايىِ جهاد در راه خدا.

7. تحمل مصيبت شهادت امام حسين (ع) و ياران و اصحاب آن حضرت، از سوى امام زين العابدين(ع) در روز عاشورا.

8. جنايت‏هاى لشكريان يزيد در جدا كردن سرها از بدن شهدا و بر نيزه كردن آنها، اسب دوانى بر بدن‏هاى شهدا و غارت و آتش زدن خيمه‏ها پس از شهادت امام‏حسين (ع)، در عصر عاشورا.

9. آغاز اسارت امام زين العابدين (ع) و ساير بازماندگان قافله حسينى به دست لشكريان عمر بن سعد از عصر روز عاشورا.

10. تحمل سختى‏ها و مشقت‏هاى امام زين العابدين(ع) و ديگر بازماندگان در اسارت، كوفه و شام.

11. خطبه خواندن امام سجاد(ع) براى اهالى كوفه، در حالى كه در غل و زنجير و اسارت دشمنان بود.

12. خطبه خواندن امام سجاد(ع)، در مجلس بزرگ مسجد اموىِ شام، در حضور يزيد و تأثير شگفت آن بر شاميان.

13. بازگشت امام زين العابدين(ع) به همراه ساير بازماندگان نهضت كربلا از اسارت كوفه و شام به مدينة الرسول(ص).

14. حزن شديد و گريه‏هاى طولانىِ امام سجاد(ع) در مصيبت شهادت امام حسين(ع) و اهل بيت آن حضرت.

15. قيام مردم مدينه بر ضد يزيد بن معاويه و اخراج بنى اميه از اين شهر و وقوع نبردى خونين در اين واقعه (معروف به واقعه حره)، در سال 63 هجرى.

16. شكست مقاومت اهالىِ مدينه در برابر لشكريان شام، و كشتار فجيع سپاهيان يزيد به سركردگىِ مسلم بن عقبه، در مدينه، و محفوظ و مصون ماندن امام زين‏العابدين(ع) و خانواده او از اين كشتار.

17. قيام عبدالله بن زبير در مكه بر ضد بنى اميه و تصرف حجاز (مكه و مدينه) و برخى از سرزمين‏هاى اسلامى، در سال 64 هجرى.

18. فشار و سخت‏گيرىِ آل زبير بر خاندان اميرالمؤمنين و اهل بيت(ع).

19. قيام مختار بن ابى عبيده ثقفى، در كوفه، بر ضد بنى اميه براى خونخواهى از قاتلان امام حسين (ع).

20. مجازات قاتلان امام حسين (ع) توسط مختار بن ابى عبيده و شادمانىِ امام زين‏العابدين (ع) و ساير اهل بيت(ع) از كردار مختار.

21. شهادت امام زين العابدين (ع)، در دوازدهم (يا 18 و يا 25) محرم سال 95 هجرى، به وسيله زهرى كه وليد بن عبدالملك به آن حضرت خورانيده بود.

22. به خاك سپردن بدن مطهر امام زين العابدين (ع)، در قبرستان بقيع، در جوار قبر عمويش، حضرت امام حسن مجتبى (ع)، زير قبه مقبره عباس بن عبدالمطلب. 

برگرفته شده از كتاب " خاندان عصمت عليهم السلام " تاليف سيد تقى واردى

تبلیغات مسجد حجت ابن الحسن(عج)



:: موضوعات مرتبط: مذهبی، ،
:: برچسب‌ها: پنجم شعبان, سالروز ولادت امام زين العابدين (ع) مبارك باد, مسجد حجت ابن الحسن (عج),
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : پنج شنبه 2 خرداد 1394
سوم خرداد سالروز فتح خرمشهر مبارک باد
خرمشهر را خدا آزاد کرد 
                                                        امام خمینی(ره)
 
 
سوم خردادسالروز فتح خرمشهر گرامی باد 
سوم خرداد روز فتح خرمشهربهار سال ۱۳۶۱ شور دل انگیز داشت. آن روزها عاشقان آوارگان دشت خون و صحرای جنون بودند و در خرابات جبهه‌ها و در سنگرها در میان لاله‌ها آشیان داشتند. آن ایام ما پیری داشتیم كه عاشقان پروانه‌وار گرد وجودش در طواف بودند و با اشارتش خود را به آتش می‌سوختند.
دومین روز بهار عملیات پیروزمندانه مدافعان حق و دین بنام فتح المبین آغاز شد. این رزم بی امان و دلاورانه یك هفته ادامه داشت، با نثار خون شجاعان سپاه اسلام پیروزیهای بزرگی برای كشور و میهن به ارمغان آورد. بخشهای زیادی از سرزمین دلاور خیز ما از چنگال دشمنان متجاوز آزاد شد و عده زیادی از نیروهای دشمن نابود شدند و هزاران تن از آنان به اسارت درآمدند.
سلاحهای سبك و سنگین و مهمات انبوهی همراه با تجهیزات و ادوات مختلف به غنیمت رزمندگان اسلام درآمد.
پیر جماران در پیامی فرمود: «من از دور بر دست و بازوی شما رزمندگان اسلام بوسه می‌زنم و بر این بوسه افتخار می‌كنم» و ارادتمندان آن پیر صفا دل در پاسخ با احساسات صادقانه او عاشقانه گریستند. دامنه تجاوز دشمن به خاك پاك میهن ما بسیار گسترده بود و با وجود پیروزیهای غرور آفرین فتح المبین هنوز بخشهای زیادی از سرزمین ما و شهر خرمشهر در اشغال متجاوزان بود و پیوسته این ندا بر لبها و در عمق دلها جاری بود «خیز ای رزمنده شیر خانه از دشمن بگیر»
اینك دلاور مردان سپاه اسلام تصمیم به آزاد سازی بخشهای دیگری از سرزمین اسلامی‌مان را گرفته بودند.
وقتی قرار بود در جبهه‌ها عملیاتی آغاز شود از طریق سپاه و بسیج نیروهای مردمی را برای حضور در جبهه‌ها و پشتیبانی جنگ آگاه می‌كردند. آن روزها خدمتگذار كوچك ایتام و محرومین در بویر احمد بودم و در كمیته امداد امام خمینی یاسوج خدمتگذاری می‌كردم. برای عزیز و شهیدم حجت الاسلام شیخ عبدالله ثمینی (ره) مرا به جلسه‌ای در سپاه دعوت كرد تا آنجا كه بخاطر دارم در آن جلسه نماینده‌ای از قرارگاه و منطقه عملیاتی حضور داشت. موضوع جلسه بسیج نیروهای مردمی برای حضور در جبهه و ارسال و جمع آوری كمك‌های مردمی به جبهه‌ها بود.
قرار بود ستاد كمك رسانی به جبهه‌ها مستقر در مسجد صاحب الزمان (ع) یاسوج فعالتر شود و تبلیغات برای بسیج مردمی و حضور عشایر سلحشور در جبهه گسترده‌تر شود.
از آن پس وقت بیشتری را صرف تبلیغات و سخنرانیهای حماسی جهت حضور یافتن رزمندگان دلیر عشایر در جبهه داشتیم.
صحنه‌های زیبایی از حماسه حضور دلاوران در تاریخ جنگ و انقلاب شكل می‌گرفت. در میان رزمندگان دلیر و شهیدان كهكیلویه و بویر احمد همه گروههای سنی وجود داشتند از جوانان رشید و سلحشور عشایر گرفته تا نوجوانان كم سن و سال و پیران روشن ضمیر و عارفی همچون شهید سید قربان حسینی، اینان با هر فراخوانی آماده حضور بودند.
حضور دلاورانه از یكسو و كمك‌های صادقانه و سخاوتمندانه‌ آنان به جبهه‌ كه گاه علیرغم نیاز خودشان ایثار می‌كردند از سوی دیگر موجی از احساسات پاك و همدلی و صفا را در میان مردم برانگیخته بود. در چشمان هر مرد و زن و كودك و پیر و جوان این سامان برق امید می‌درخشید. آن روزها زنان پاكدل روستاها برای رزمندگان اسلام نان محلی تیری می‌پختند. این صحنه‌های ایثار و شكوه برایم فراموش ناشدنی هستند اما دو صحنه برایم آنقدر جالب و زیبا بود كه بی اختیار گریستم.
صحنه اول وقتی دانش آموز یتیمی كه ساكن یكی از روستاها و تحت پوشش كمیته امداد بود برای گرفتن مستمری ماهانه‌اش مراجعه كرد و اصرار داشت كه این ماه به او سهمیه بیشتری از برنج و روغن و خواروبار اختصاص یابد. نمی توانستم دلش را بشكنم چرا كه اینك در جای برادر بزرگتر او بودم با خواسته‌اش موافقت كردم و او خوشحال شد و كیسه خواروبار را كه حمل آن برایش مشكل بود بر دوش گرفت و رفت. ساعتی بعد برای سركشی به ستاد كمك رسانی به جبهه‌ها مستقر در مسجد صاحب الزمان یاسوج مراجعه كردم بر بالای كمكهای جمع آوری شده آن كیسه برنج و خواروبار را شناختم همانهایی كه بود كه ساعتی قبل آن كودك یتیم به عنوان مستمری جهت مصرف یكماهه خانواده‌اش دریافت كرده بود. از برادری كه مسئول جمع آوری كمكها بود پرسیدم این بسته را چه كسی آورد؟ و او جواب داد پسری ۱۴ – ۱۳ ساله آن را برای كمك به جبهه‌ها آورده و او را نمی‌شناسم. اینجا بود كه به رمز اصرار آن كودك یتیم پی بردم و بی اختیار در خلوت خویش گریستم.
دومین صحنه وقتی بود كه به روستای گنجه‌ای در نزدیكی یاسوج رفته بودم، پیرزنی مستمند كه تحت پوشش كمیته امداد بود و در كلبه روستایی‌اش فقط چند مرغ نگهداری می‌كرد فوراً پاهای مرغ‌هایش را بسته و آنها جهت كمك به جبهه در ماشین ما گذاشت با مهربانی و با لهجه لری به او گفتم: «دی نیشه مرغل سی جبهه بریمون» یعنی مادر نمی‌شود مرغها را برای جبهه ببریم و او با التماس خواست تا چند تخم مرغ را كه ذخیره كرده بود قبول كنیم.
كمك‌های مردمی گردآوری شد و تا آنجا كه در خاطر دارم بیش از ۲۰ كامیون آماده ارسال به جبهه‌ها گردید. این هدایا شامل گوسفند، نان تیری محلی، كمپوت و كنسرو و خواروبار و سایر اقلام مصرفی رزمندگان بود. كاروان كمك‌های مردمی آماده حركت بود.
من نیز به اتفاق یكی از راننده‌های امداد با گرفتن دو اسلحه كلاشینكف و چند خشاب از سپاه و حكم حمل سلاح با یك دستگاه وانت تویوتا همراه كاروان راهی جبهه جنوب شدیم.
هنگامی كه به منطقه رسیدیم تا آنجا كه خاطرم هست اوایل اردیبهشت بود. كمك‌های مردمی تحویل واحدهای پشتیبانی در آبادان و همچنین برخی از یگانهای مستقر در جبهه شد و رانندگان كامیونها پس از تحویل محموله بازگشتند. اما چون قصد ما حضور در منطقه بود به هتل بین المللی آبادان كه به صورت متروكه درآمده و محل استقرار عده‌ای از رزمندگان اسلام بود هدایت شدیم. 
در جمع رزمندگان آنجا من كسی را نمی‌شناختم جز یك نفر آنهم مرحوم خسروی از جوانان خونگرم عشایر ممسنی جوانی رشید و بلند قامت با ریشهای بلند و هیبت جالبی بود. آن مرحوم از ابتدای جنگ در جبهه بود و حضورش در جبهه سالها به طور مداوم به درازا كشید و جالب اینكه طی این مدت حتی یك زخم برنداشت اما بعدها هنگام مرخصی از جبهه یك روز صبحگاهان در خانه‌اش هنگام وضو برای نماز در پای شیر آب سكته كرد و به سرای باقی شتافت، خدایش رحمت كند.
در مقابل جوان دیگری بود كه از نظر قامت و صلابت شباهت زیادی به مرحوم خسروی داشت شهید واعظی از مسئولان فعال و خونگرم جهاد یاسوج بود كه وقتی به جبهه رفت در همان ساعات اولیه تركش سلاحهای دشمن به شهادت رسید كه خدایش رحمت كند.
آری عجیب بود حكایت جنگ و حیات و مرگ و شهادت.
در آن مقر با ستوان محمد شفایی جمعی نیروی هوایی ارتش همان روز اول دوست شدیم او جوان متدین، با معنویت و شجاعی بود كه كه ساكن تهران بود. از زندگی‌اش برای تعریف می‌كرد از خانواده‌اش و بچه‌اش كه قرار بود به زودی به دنیا بیاید و اینكه فرزندانش را چقدر دوست دارد اما همچنان آرزوی شهادت دارد. فردی به راستی دوست داشتنی بود. او در جمع رزمندگان آنجا نماز جماعت برپا میكرد و خود امام جماعت آنها میشد پس از نماز نیز دعاها و تعقیبات را با لحن عارفانه و سوز خاصی می‌خواند.
او اصرار داشت من امام جماعت باشم اما من آن قدر از نماز خواندن او خوشم می‌آمد كه با وجود اینكه به لباس روحانی ملبس بودم هنگام نماز پنهان می‌شدم تا او نماز جماعت را بر پا كند و به او اقتدا كنم. او براستی عاشق شهادت بود. نیروهای تحت امر او و نیروهای بسیجی مستقر در هتل همه دوستش داشتند و برای احترام و ارزش معنوی خاصی قائل بودند. از آن به بعد ما با هم بودیم گاه برای سركشی به یگانهای پدافند هوایی تحت امر او مستقر در آبادان می‌رفتیم گاه به جزیره مینو و خطوط مقدم جبهه و برخی شبها نیز در كوت شیخ بر ساحل اروند و در سنگر نیروهای اسلام می‌گذراندیم. كوت شیخ محله غیر اشغالی خرمشهر بود كه در واقع در انتهای شهر آبادان و در این سوی پل خرمشهر در اختیار نیروهای اسلام بود. برای رفتن به كوت شیخ قبل از تاریكی هوا حركت كردیم آن محل در زیر تیررس خمپاره‌ها و سلاح‌های نیروهای عراقی و در دید آنها بود. بسیاری از مواقع موقع رفتن یا بازگشت بر اثر گرد و خاك ماشین، عراقی‌ها متوجه آمد و شد شده و آنجا را به خمپاره و گلوله می‌بستند و شروع به آتشباری می‌كردند. در این حال عبور از آن كوچه و معابر خیلی مشكل می‌شد.
شبهای كوت شیخ شبهای جالب و به یاد ماندنی بود در طبقه زیرین یك ساختمان كه حكم مقر و سنگر برای رزمندگان داشت همه‌اش حرف از مردان قورباغه‌ای دشمن كه خود را به این سوی آبها می‌رساندند بود و آنجا بود كه با برادران بسیار خونگرم و مومن نورانی كه از نیروهای مخلص سپاه خرمشهر بودند آشنا شدم گویا اینها از همان كوت شیخ و از طریق كانال فاضلات خرمشهر برای شناسایی شهر خرمشهر و نیروهای عراقی به این شهر وارد شده و دوباره بازگشته بودند.
در بین رزمندگان كوت شیخ لبنانی جوانی بود از پرورش یافتگان مدرسه ایتام شهید چمران كه عجیب به شهید چمران عشق می‌ورزید وقتی صحبت از چمران می‌شد او اشك می‌ریخت او با همه ارادتی و عشقی كه به حضرت امام داشت تصور میكرد شهید چمران از امام بالاتر است. البته علت آن بود كه او شهید چمران را به خوبی درك كرده بود و چقدر سخت بود این نكته را به او فهماندن كه شهید چمران خود یكی از شاگردان و مریدان مكتب امام است همانگونه كه تو خود شاگرد مكتب شهید چمرانی.
 
علی اسماعیل پور 

تبلیغات مسجد حجت ابن الحسن(عج)



:: موضوعات مرتبط: مذهبی، سیاسی، ،
:: برچسب‌ها: سوم خرداد روز فتح خرمشهر, سوم خرداد روز حماسه آزاد سازی خرمشهر مبارک باد, مسجد حجت ابن الحسن (عج), ,
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : پنج شنبه 1 خرداد 1393
25 رجب سالروز شهادت امام موسی کاظم (ع)

25 رجب سالروز شهادت امام موسی کاظم (ع)

بر عموم مسلمین جهان تسلیت باد

بیست و پنجم رجب سالروز شهادت جان گداز باب الحوائج امام موسی کاظم(علیه السلام)، امام هفتم شیعیان در سال 183 هجری است که امروز پس از گذشت سالیان دراز هنوز شیعیان جهان بر ظلم روا داشته به آن امام معصوم اشک حسرت و ماتم می ریزند.

اختری تابناک از آسمان ولایت که زندگی سراسر مبارزه ی وی در دفاع از اسلام ناب محمدی با محدودیت، حبس و شکنجه در قعر زندان ها و سیاه چال های حکومت هارون الرشید سپری شد، اما آن حضرت با در پیش گرفتن استراتژی تقیه در شرایط سخت آن زمان که همه شداید به آن حضرت هجوم آورده بود در مقابل دشمنان اعم از کفار و منافقان، لحظه ای دست از مبارزه برنداشت و در راه اسلام جان باخت و به فیض عظیم شهادت نایل آمد.

به گزارش خبرنگار ایرنا از شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی خوزستان درباره حبس امام موسی (ع) به دست هارون الرشید شیخ مفید در ارشاد روایت شده است که علت گرفتاری و زندانی شدن امام، یحیی بن خالد بن بر مک بوده است زیرا هارون فرزند خود امین را به یکی از مقربان خود به امام جعفربن محمد ابن اشعث که مدتی هم والی خراسان بوده است سپرده بود و یحیی بن خالد بیم آن را داشت که اگر خلافت به امین برسد جعفربن محمد را همه کاره دستگاه خلافت سازد و یحیی و بر مکیان از مقام خود بیفتند.

جعفر بن محمد بن اشعث شیعه بود و قایل به امامت موسی (ع) و یحیی این معنی را به هارون اعلام می داشت. سرانجام یحیی پسر برادر امام را به نام علی بن اسماعیل بن جعفر از مدینه خواست

تا به وسیله او از امام و جعفر نزد هارون بدگویی کند. گویند امام هنگام حرکت علی بن اسماعیل از مدینه او را احضار کرد و از او خواست که از این سفر منصرف شود. و اگر ناچار می خواهد برود از او سعایت نکند. علی قبول نکرد و نزد یحیی رفت و بوسیله او پیش هارون بار یافت و گفت از شرق و غرب ممالک اسلامی مال به او می دهند تا آنجا که ملکی را توانست به هزار دینار بخرد.

هارون در آن سال به حج رفت و در مدینه امام و جمعی از اشراف به استقبال او رفتند. اما هارون در قبر حضرت رسول (ص) گفت یا رسول الله از تو پوزش می خواهم که می خواهم موسی بن جعفر را به زندان افکنم زیرا او می خواهد امت ترا برهم زند و خونشان بریزد. آنگاه دستور داد تا امام را از مسجد بیرون بردند و او را پوشیده به بصره نزدوالی آن عیسی بن جعفربن منصور بردند.

عیسی پس از مدتی نامه ای به هارون نوشت وگفت که موسی بن جعفر در زندان جز عبادت ونماز کاری ندارد یا کسی بفرست که او را تحویل بگیرد یا من او را آزاد خواهم کرد. هارون امام را به بغداد آورد و به فضل بن ربیع سپرد و پس از مدتی از او خواست که امام را آزاری برساند اما فضل نپذیرفت و هارون او را به فضل بن یحیی بن خالد برمکی سپرد. چون امام در خانه فضل نیز به نماز و روزه و قرائت قرآن اشتغال داشت فضل بر او تنگ نگرفت و هارون از شنیدن این خبر در خشم شد و آخر الامر یحیی امام را به سندی بن شاهک سپرد و سندی آن حضرت را در زندان مسموم کرد و چون آن حضرت از سم وفات یافت سندی جسد آن حضرت را به فقها و اعیان بغداد نشان داد که ببیند در بدن او اثر زخم یا خفگی نیست. بعد او را در باب التبن در موضعی به نام مقابر قریش دفن کردند. تاریخ وفات آن حضرت را جمعه هفتم صفر یا پنجم یا بیست و پنجم رجب سال 183 ق در 55 سالگی گفته اند.

نجمه همسر امام:
نجمه، مادر بزرگوار امام رضا (ع) و از زنان مومنه، پارسا، نجیب و پاکیزه بود. حمیده، همسر امام صادق (ع)، او را که کنیزی از اهالی مغرب بود، خرید و به منزل برد.

نجمه در خانه امام صادق (ع)، حمیده خاتون را بسیار احترام می کرد و به خاطر جلال و عظمت او، هیچ گاه نزدش نمی نشست! روزی حمیده در عالم رویا، رسول گرامی اسلام (ص) را دید که به او فرمودند: «ای حمیده! نـجـمـه را به ازدواج فرزند خود موسی درآور زیرا از او فرزندی به دنیا خواهد آمد که بهترین فرد روی زمین باشد».

پس از این پیام، حمیده به فرزندش امام کاظم (ع) فرمود: «پسرم! نـجـمـه بانویی است که من هرگز بهتر از او را ندیده ام، زیرا در زیرکی و محاسن اخلاق، مانندی ندارد.من او را به تو می بخشم، تو نیز در حق او نیکی کن».

ثـمـره ازدواج امـام مـوسـی بـن جعفر (ع) و نجمه، نوری شد که در شکم مادر به تسبیح و تهلیل مـشـغـول بـود و مـادر از آن، احـسـاس سنگینی نمی کرد و چون به دنیا آمد، دست ها را بر زمین گذاشت، سر را به سوی آسمان بلند کرد و لب های مبارکش را به حرکت درآورد: گویا با خدایش رازو نیازمی کرد. پس از تولد امام هشتم (ع)، این بانوی مکرمه با تربیت گوهری تابناک، ارزشی فراتر یافت.

فرزندان امام:

بنا به گفته شیخ مفید در ارشاد امام موسی کاظم (ع) سی و هفت فرزند پسر و دختر داشت که هیجده تن از آنها پسر بودند و علی بن موسی الرضا (ع) امام هشتم افضل ایشان بود از جمله فرزندان مشهور آن حضرت احمد بن موسی و محمد بن موسی و ابراهیم بن موسی بودند. یکی از دختران آن حضرت فاطمه معروف معصومه سلام الله علیها است که قبرش در قم مزار شیعیان جهان است. عدد اولاد آن حضرت را کمتر و بیشتر نیز گفته اند.

تأثیر علمی آن بزرگوار:

امام هفتم (ع) با جمع روایات و احادیث و احکام و احیای سنن پدر گرامی و تعلیم و ارشاد شیعیان، اسلام راستین را که با تعالیم و مجاهدات پدرش جعفر بن محمد (ع) نظم و استحکام یافته بود حفظ و تقویت کرد و علی رغم موانع بسیار در راه انجام وظایف الهی تا آنجا پایداری کرد که جان خود را فدا ساخت.

 

تبلیغات مسجد حجت ابن الحسن(عج)



:: موضوعات مرتبط: مذهبی، ،
:: برچسب‌ها: 25 رجب سالروز شهادت امام موسی کاظم (ع), مسجد حجت ابن الحسن(عج)(سلسبیل), ,
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : دو شنبه 3 خرداد 1393
شهادت حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها تسليت باد

alt

در این روز در سال 201 هجری قمری بنا بر مشهور سالروز رحلت شهادت گونه حضرت ولیه الله خلق جهان عابده زاهده کامله مستورت حضرت فاطمه معصومه دختر امام موسی الکاظم است.

آن حضرت 17 روز پس از ورود به شهر قم با دلی شکسته و غصه دار از داغ پدر و فراق برادر رحلت فرمودند.

در عزای آن  حضرت شهر قم را یکپارچه  غم و ماتم فرا گرفت. بدن مطهر آن حضرت را غسل دادند و کفن کردند و به طرف باغ موسی بن خزرج  -مکان فعلی  حرم مطهر- آوردند. دو سوار نقابدار از بیرون شهر آمدند و بر بدن آن حضرت  نماز خواندند. آنگاه داخل سرداب شده بدن مطهر را دفن کردند ورفتند و کسی آنها را نشناخت.

موسی بن خزرج آن باغ را وقف حضرت معصومه سلام الله نمود و از بوریا و حصیر سقفی بر روی قبر مطهر آن حضرت قرار داد. این بنا بود  تا آنکه زینب دختر امام جواد بر روی قبر شریف قبه ای بنا نهاد سپس جماعتی از دختران ائمه  در آن مکان دفن شدند هنگامی که ام محمد دختر موسی بن محمد بن علی الرضا فوت کرد در کنار آن حضرت دفن شد . بعد از آن میمونه خواهر ام محمد از دنیا رفت و آن بزرگوار هم در جنب ام محمد دفن شد روی این دوقبر یک گنبد دیگر بنا کردند به گونه ای که دو گنبد چسبیده به هم روی قبر حضرت فاطمه معصومه و ام محمد و میمونه بود.

به جز دخترام حضرات معصومین علیهم السلام دو کنیز هم دفن شده اند که در هنگام مرمت کف حرم مطهر در زمان ناصرالدین شاه روزنه ای به سردابی پیدا می شود و چند زن صالحه وارد سرداب می شوندپیکر پاک میمونه و دو تن از کنیزان را پس از هزار سال تر و تازه مشاهده می کنند این سرداب جنب سرداب مقدس حضرت فاطمه معصومه  قرار دارد.

مرحوم نمازی وفات حضرت معصومه را در 12 ربیع الثانی سال 201 نقل کرده و قول منسوب به شیخ حر عاملی هشتم شعبان سال 201 هجری  است.

امام صادق علیه السلام می فرماید: «برای خداوند متعال حرمی است و آن مکه  و برای رسول خدا صلی الله علیه وآله حرمی است و آن مدینه و برای امیر المومنین حرمی است و آن کوفه و قم کوفه صغیر است . بهشت داری هشت در است که سه در آن از قم است و در آن شهر زنی از اولاد من رحلت می کند که نامش فاطمه است و او دختر موسی بن جعفر است که به شفاعت او تمامی شیعیانم داخل بهشت می شوند» (بحار الانوار ، ج57، ص228)



:: موضوعات مرتبط: مذهبی، ،
:: برچسب‌ها: شهادت حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها تسليت باد,
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : جمعه 21 بهمن 1392
میلاد امام حسن عسکری علیه السلام بر همه مسلمین جهان مبارک باد

 

سالروز ولادت امام حسن عسكري عليه السلام

1_68_432_m_imam_askari07

سالروز ولادت با سعادت امام يازدهم حضرت امام حسن عسكرى (عليه السلام) را به تمامى شيعيان جهان تبريك عرض نموده، اميدواريم خداوند متعال توفيق پيروى آن امام همام را به همه ما عنايت فرموده ودر فرج فرزند بزرگوارش حضرت مهدى (عليه السلام) تعجيل فرمايد

حضرت امام حسن عسكرى (عليه السلام) در سال 232 هجرى قمرى در روز هشتم ماه ربيع الثانى در شهر مدينه به دنيا آمد، پدر آن حضرت امام بزرگوار حضرت هادى، ومادرش خانمى به نام حديثه بود. نام ايشان حسن، وكنيه آن بزرگوار ابو محمّد واز القاب ايشان زكى و عسكرى است.
آنچه از صفات بزرگ وفضائل كه لازمه امامت است در آن حضرت جمع بود، يعنى: در علم، وزهد، كامل بودن در عقل وخرد، عصمت، شجاعت، كرم وبزرگوارى از تمام مردم زمان خود برتر بود، وعلاوه بر نصوص كه از پيامبر(صلى الله عليه وآله) وامامان گذشته در باره امامت آن حضرت وارد شده بود، حضرت امام هادى (عليه السلام) يعنى پدر بزرگوارشان نيز تصريح به امامت آن جناب فرمودند، ودر روايتى كه مرحوم شيخ مفيد (رحمه الله) در كتاب گرانقدر ارشاد نقل كرده است، حضرت امام هادى (عليه السلام) چهار ماه قبل از شهادت امام عسكرى (عليه السلام) را وصىّ خود قرارداد، وبه امامت آن حضرت تصريح كرده وگروهى از دوستان و شيعيان را بر اين امر گواه گرفت.
آن حضرت در ميان مردم وبزرگان وحتّى افراد مخالف از احترام خاصى برخوردار بود، به حدّى كه حتى ناخواسته آن حضرت را احترام مى كردند. در اينجا به همين مناسبت وبراى آنكه فضل آن بزرگوار براى خواننده عزيز معلوم شود، داستانى را كه مرحوم شيخ مفيد (رحمه الله)در كتاب ارشاد نقل كرده است مى آوريم.
مرحوم شيخ مفيد (رحمه الله) از ابن قولويه نقل كرده است كه: احمد بن عبيدالله بن خاقان متصدى املاك وخراج شهر قم بود كه از طرف بنى عباس به اين كار گماشته شده بود، پس روزى نام علويان و مذهب آنان، در مجلس او برده شد و او مردى بود كه با اهل بيت دشمنى بسيار داشت. در عين حال گفت:
من مردى از علويان مانند حسن بن على «حضرت امام عسكرى» در وقار وآرامش وعفّت وپاكدامنى وبزرگوارى در نزد خاندان خود نديده ونشناخته ام، به طورى كه همه فاميل او را بر سالمندان وبرزگان خود مقدّم مى داشتند، همچنين همه سران لشگر ووزراء وعموم مردم او را بر سايرين مقدم داشته احترام مى كردند.
روزى پدرم براى ديدار با مردم نشسته بود، ومن بالاى سر او ايستاده بودم، ناگاه در بانان آمده وگفتند: ابو محمّد ابن الرضا بر در خانه است، پدرم به آواز بلند گفت: اجازه اش دهيد تا وارد شود.
من از آنچه از ايشان شنيدم واز جرأت آنان كه نام مردى را در حضور پدرم با كنيه نام بردند متعجب شدم، با آنكه جز خليفه يا وليعهد، يا كسى را كه سلطان دستور داده بود نزد پدرم، با كنيه نام نمى بردند.
پس ديدم مردى گندمگون، خوش اندام، خوش صورت، جوان، باجلالت و هيبتى نيكو وارد شد. چون چشم پدرم به او افتاد، از جا برخاست وچند قدم به سوى او رفت، ومن به ياد ندارم با هيچ يك از بنى هاشم و افسران و برزگان چنين رفتارى كرده باشد، چون به او نزديك شد او را در آغوش كشيده صورت وسينه او را بوسيد، و دست او را گرفته بر مسند خود كه روى آن مى نشست نشانيد، و در كنار او نشسته رو به او كرد وبا او به گفتگو پرداخت.
در ضمن سخنان به آن حضرت مى گفت: قربانت شوم، فدايت شوم، ومن همچنان از آنچه مى ديدم در تعجب بودم، در اين هنگام دربانان آمدند، وخبر از ورود «موفق» برادر خليفه دادند، امّا پدرم همچنان سر گرم گفتگو با امام عسكرى (عليه السلام) بود اعتنايى به آنچه دربانان گفته بودند نكرد، تا زمانى كه غلامان ونوكران برادر خليفه آمدند، پدرم در اين حال آن حضرت را بااحترام وعزت هر چه تمام تر بدرقه كرد، وبه طورى كه موفّق آن حضرت را نبيند او را در آغوش كشيده وبا آن حضرت خداحافظى كرده وآن بزرگوار رفتند. من كه همچنان متعجب بودم به نوكران گفتم: واى بر شما اين چه كسى بود كه شما وپدرم او را اين چنين احترام نموديد؟ گفتند: اين شخص مردى علوى است به نام حسن بن على ومعروف به ابن الرضا، من همچنان در تعجب بودم تا آنكه شب شد، ورسم پدرم آن بود كه شبها بعد از نماز گزارش كارهاى روزانه را تنظيم مى كرد، چون نماز را خواند در برابر او نشستم، گفت: اى احمد كارى دارى؟
گفتم: آرى، اگر اجازه دهى پرسش كنم، گفت: اجازه ات دادم، گفتم: پدر جان اين مردى كه امروز به اينجا آمد وتو به او مى گفتى: پدر ومادرم فداى تو، وآنچنان او را احترام كردى كه بود؟
گفت: پسر جان اين امام وپيشواى رافضيان حسن بن على معروف به ابن الرضا است، سپس كمى سكوت كرده ومن نيز ساكت بودم، آنگاه گفت: پسر جان! اگر خلافت و زمامدارى از خاندان بنى العباس بيرون رود، هيچ كس از بنى هاشم غير او شايسته خلافت نيست، واين به خاطر برترى وفضل وپاكدامنى وپارسايى وزهد وعبادت وخوش خلقى وشايستگى اوست، واگر پدرش را ديده بودى مردى بود خردمند وهوشيار ودانشمند.
احمد مى گويد: من كه اين سخنان را از پدرم شنيدم وآن رفتار را باامام عسكرى (عليه السلام) از او ديدم دچار حيرت وخشم وسرگردانى شدم، بعد از آن تصميم گرفتم كه خود در اين باره تحقيق كنم، به دنبال اين تصميم از افراد مختلف راجع به او پرسيدم، از هيچ يك از بنى هاشم، وسركردگان ونويسندگان وقاضيان وفقهاء وديگر مردم نپرسيدم جز آنكه همه به فضل وكمال او اعتراف كرده او را مردى محترم شمردند، از اين رو مقام وشخصيت او در نظرم بزرگ شد، زيرا ديدم دوست ودشمن او را به نيكى ياد كرده تمجيد وستايش مى كنند.
آن بزرگوار همانند پدران گرامى خويش از چنان اخلاق ورفتار والائى برخوردار بود كه دشمنان نيز تحت تأثير اخلاقش قرار مى گرفتند، به عنوان مثال آن حضرت را به زندانبانى به نام على بن اوتاش سپردند، اين شخص به شدّت باخاندان پيامبر دشمنى مىوزريد، وبا آل ابى طالب با شدت وخشونت رفتار مى كرد، وقتى آن حضرت را به زندان او فرستاند به او گفتند: با او چنين وچار رفتار كن، بيش از يك روز نگذشته بود كه آنچنان در مقابل امام (عليه السلام)تواضع مى كرد كه گونه بر خاك مى گذشت، وسر بزير انداخته به آن بزرگوار نگاه نمى كرد، وهنگامى كه آن حضرت از زندان او بيرون رفت اين شخص از بهترين شيعيان شده بود، واين بواسطه جلالت ومهابت واخلاق امام عسكرى (عليه السلام) بود.
آن حضرت همانند پدران بزرگوارش داراى كرامات ومعجزايى نيز بوده اند كه مورخان نقل كرده اند وما در اينجا فقط به ذكر دو مورد مى پردازيم.
اول: شخصى مى گويد: سر راه امام عسكرى (عليه السلام) نشستم، وقتى آن حضرت رسيد از تنگدستى خويش به آن بزرگوار شكايت كردم وقسم خوردم كه نه درهم ودينارى دارم ونه غذاى صبح وشام، آن حضرت فرمود: آيا به دروغ سوگند مى خورى با اينكه دويست دينار در زير خاك پنهان كرده اى، واينكه مى گويم نه براى آن است كه چيزى به تو ندهم، اى غلام آنچه باخود دارى به او بده، غلامش صد دينار به من داد، سپس روى بمن كرده فرمود: تو آن دينارها كه در زير خاك پنهان كرده اى در وقتى كه سخت بدانها نيازمند هستى از آنهامحروم خواهى ماند، وراست فرمود، زيرا آن پول كه حضرت داد خرج كردم، ودرهاى روزى بر من بسته شد، وبه ناچار به سراغ پولى كه در زير خاك پنهان كرده بودم رفتم اما اثرى از آن نيافتم، بعد فهميدام كه پسرم جاى پولها را دانسته، وآنها را برداشته وگريخته است، وبه هيچ چيز از آن پولها دست نيافتم.
دوم: شخصى به نام احمد بن محمد مى گويد: در زمانى كه مهتدى عباسى دست به كشتار مواليان ترك ووابستگان خود زد، من نامه اى به حضرت عسكرى (عليه السلام) نوشتم كه: سپاس خداى را كه او را از ما به خود سرگرم كرد، زيرا من شنيده بودم كه او شما را تهديد به قتل كرده است وگفته است كه: من ايشان را از روى زمين بر مى دارم، حضرت عسكرى (عليه السلام) به من نوشت: عمر او به اين كارها كفاف نخواهد داد، از امروز پنح روز بشمار وروز ششم پس از خوارى وذلتى كه به او برسر گشته خواهد شد، وچنان شد كه آن حضرت فرموده بود.
ودر اينجا بعض از كلمات حكمت آميز حضرت امام حسن عسكرى (عليه السلام) ذكر ميكنيم.
1 ـ فرمود جدال مكن ميرود خوبى و حسن تو و مزاح مكن كه جرئت مى كنند ودلير مى شوند بر تو.
2 ـ وفرمود از تو اضح است آنكه سلام كنى بر هر كس كه ميگذرى بر او، وآنكه بنشينى در جائى كه پست تر است از مكان شريف مجلس
3 ـ وفرمود پارساترين مردم كسى است كه توقف كند نزد شبهه، وعابدترين مردم كسى است كه بپا دارد فرائض را، وزاهدترين مردم كسى است كه ترك كند حرام را، واز همه مردم كوشش ومشقّتش بيشتر است كسى كه ترك كند گناهان را.
4 ـ وفرمود مشغول نسازد تورا روزى كه خدا ضامن آن شده از عملى كه بر تو فرض است.
5 ـ وفرمود از ادب دور است ظاهر كردن خوشحالى نزد شخص غمناك.
6 ـ وفرمود: همانا از براى جود وبخشش اندازه ومقدارى است پس هر گاه زياد شده از آنمقدار پس آن اسراف است.
براى خرم واحتياط مقدارى است پس يرگاه زياد شد از آنمقدار پس آن جبن وترس است.
واز براى اقتصاد وميانه روى مقدارى است پس هرگاه زياد شد بر آن پس آن بخل است.
واز براى شجاعت مقدارى است پس هرگاه زياد شد بر آن تهوّر وبى أدبى است.
وكافى است تورا از براى ادب كردن نفست اجتناب كردنت از چيز يكه مكروه وناپسند بيشمارى از غير خودت.

 

تبلیغات مسجد حجت ابن الحسن (عج)



:: موضوعات مرتبط: مذهبی، ،
:: برچسب‌ها: تبریک میلاد امام حسن عسکری علیه السلام, مسجد حجت ابن الحسن(عج),
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : جمعه 16 دی 1395
برگزاری نماز ظهر عاشورا 92

برگزاری نماز ظهر عاشورا

به امامت حجة الاسلام والمسلمین شیخ حمید شیوایی

دهم محرم1435 هجری قمری

تبلیغات مسجد حجت ابن الحسن(عج)

 



:: موضوعات مرتبط: مذهبی، ،
:: برچسب‌ها: برگزاری نماز ظهر عاشورا, تبلیغات مسجد حجت ابن الحسن(عج), دهم محرم 1434 هجری قمری, 5/9/91, به امامت حجة الاسلام والمسلمین شیخ حمید شیوایی, حمید داودی راد, ,
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : سه شنبه 28 آبان 1392
سالروز شهادت امام محمد باقر ( علیه السلام )

سالروز شهادت امام محمد باقر ( علیه السلام )

شهادت امام محمد باقر,سالروز شهادت امام محمد باقر

سالروز شهادت امام محمد باقر ( علیه السلام )
هفتم ماه ذی الحجه مصادف است با سالروز شهادت پنجمین اختر تابناک آسمان ولایت حضرت امام محمد باقر (( علیه السلام )) ، شهادت این بزرگوار را به تمامی ارادتمندان خاندان اهل بیت عصمت و طهارت تسلیت می گوییم .
امام باقر علیه السلام :
«إِنَّما یُداقُّ اللّهُ الْعِبادَ فِى الْحِسابِ یَوْمَ الْقِیمَةِ عَلى قَدْرِ ما آتاهُمْ مِنَ الْعُقُولِ فِى الدُّنْیا.»:
خداوند در روز قیامت در حساب بندگانش، به اندازه عقلى که در دنیا به آنها داده است، دقّت و باریک بینى مى کند.
 خلاصه ای از زندگی  پر برکت حضرت امام محمد باقر ( ع )
 نام مبارک امام پنجم محمد بود . لقب آن حضرت باقر يا باقرالعلوم است ،بدين جهت که : دريای دانش را شکافت و اسرار علوم را آشکارا ساخت . القاب ديگری مانند شاکر و صابر و هادی نيز برای آن حضرت ذکر کرده اند که هريک باز گوينده صفتی از صفات آن امام بزرگوار بوده است .
کنيه امام " ابوجعفر " بود . مادرش فاطمه دختر امام حسن مجتبی ( ع ) است . بنابراين نسبت آن حضرت از طرف مادر به سبط اکبر حضرت امام حسن ( ع ) و از سوی پدر به امام حسين ( ع ) می رسيد . پدرش حضرت سيدالساجدين ، امام زين العابدين ، علی بن الحسين ( ع ) است .
تولد حضرت باقر ( ع ) در روز جمعه سوم ماه صفر سال 57هجری در مدينه اتفاق افتاد . در واقعه جانگداز کربلا همراه پدر و در کنار جدش حضرت سيد الشهداء کودکی بود که به چهارمين بهار زندگيش نزديک می شد .
دوران امامت امام محمد باقر ( ع ) از سال 95هجری که سال درگذشت امام زين العابدين ( ع ) است آغاز شد و تا سال 114ه . يعنی مدت 19سال و چند ماه ادامه داشته است .

در دوره امامت امام محمد باقر ( ع ) و فرزندش امام جعفر صادق ( ع ) مسائلی مانند انقراض امويان و بر سر کار آمدن عباسيان و پيدا شدن مشاجرات سياسی و ظهور سرداران و مدعيانی مانند ابوسلمه خلال و ابومسلم خراسانی و ديگران مطرح است ، ترجمه کتابهای فلسفی و مجادلات کلامی در اين دوره پيش می آيد ، و عده ای از مشايخ صوفيه و زاهدان و قلندران وابسته به دستگاه خلافت پيدا می شوند . قاضيها و متکلمانی به دلخواه مقامات رسمی و صاحب قدرتان پديد می آيند و فقه و قضاء و عقايد و کلام و اخلاق را - بر طبق مصالح مراکز قدرت خلافت شرح و تفسير می نمايد ، و تعليمات قرآنی - به ويژه مسأله امامت و ولايت را ، که پس از واقعه عاشورا و حماسه کربلا ، افکار بسياری از حق طلبان را به حقانيت آل علی ( ع ) متوجه کرده بود ، و پرده از چهره زشت ستمکاران اموی و دين به دنيا فروشان برگرفته بود ، به انحراف می کشاندند و احاديث نبوی را در بوته فراموشی قرار می دادند . برخی نيز احاديثی به نفع دستگاه حاکم جعل کرده و يا مشغول جعل بودند و يا آنها را به سود ستمکاران غاصب خلافت دگرگون می نمودند .
اينها عواملی بود بسيار خطرناک که بايد حافظان و نگهبانان دين در برابر آنها بايستند . بدين جهت امام محمد باقر ( ع ) و پس از وی امام جعفر صادق ( ع ) از موقعيت مساعد روزگار سياسی ، برای نشر تعليمات اصيل اسلامی و معارف حقه بهره جستند ، و دانشگاه تشيع و علوم اسلامی را پايه ريزی نمودند.

زيرا اين امامان بزرگوار و بعد شاگردانشان وارثان و نگهبانان حقيقی تعليمات پيامبر ( ص ) و ناموس و قانون عدالت بودند ، و می بايست به تربيت شاگردانی عالم و عامل و يارانی شايسته و فداکار دست يازند ، و فقه آل محمد ( ص ) را جمع و تدوين و تدريس کنند . به همين جهت محضر امام باقر ( ع ) مرکز علماء و دانشمندان و راويان حديث و خطيبان و شاعران بنام بود . در مکتب تربيتی امام باقر ( ع ) علم و فضيلت به مردم آموخته می شد .
امام باقر ( ع ) دارای خصال ستوده و مؤدب به آداب اسلامی بود . سيرت و صورتش ستوده بود . پيوسته لباس تميز و نو می پوشيد . در کمال وقار و شکوه حرکت می فرمود .
از آن حضرت می پرسيدند : جدت لباس کهنه و کم ارزش می پوشيد ، تو چرا لباس فاخر بر تن می کنی ؟ پاسخ می داد : مقتضای تقوای جدم و فرمانداری آن روز ، که محرومان و فقرا و تهيدستان زياد بودند ، چنان بود . من اگر آن لباس بپوشم در اين انقلاب افکار ، نمی توانم تعظيم شعائر دين کنم .
امام پنجم ( ع ) بسيار گشاده رو و با مؤمنان و دوستان خوش برخورد بود .
با همه اصحاب مصافحه می کرد و ديگران را نيز بدين کار تشويق می فرمود . در ضمن سخنانش می فرمود : مصافحه کردن کدورتهای درونی را از بين می برد و گناهان دو طرف - همچون برگ درختان در فصل خزان - می ريزد . امام باقر ( ع ) در صدقات و بخشش و آداب اسلامی مانند دستگيری از نيازمندان و تشييع جنازه مؤمنين و عيادت از بيماران و رعايت ادب و آداب و سنن دينی ، کمال مواظبت را داشت .
می خواست سنتهای جدش رسول الله ( ص ) را عملا در بين مردم زنده کند و مکارم اخلاقی را به مردم تعليم نمايد . در روزهای گرم برای رسيدگی به مزارع و نخلستانها بيرون می رفت ، و با کارگران و کشاورزان بيل می زد و زمين را برای کشت آماده می ساخت . آنچه از محصول کشاورزی - که با عرق جبين و کد يمين - به دست می آورد در راه خدا انفاق می فرمود .
بامداد که برای ادای نماز به مسجد جدش رسول الله ( ص ) می رفت ، پس از گزاردن فريضه ، مردم گرداگردش جمع می شدند و از انوار دانش و فضيلت او بهره مند می گشتند .
مدت بيست سال معاويه در شام و کارگزارانش در مرزهای ديگر اسلامی در واژگون جلوه دادن حقايق اسلامی - با زور و زر و تزوير و اجير کردن عالمان خود فروخته - کوشش بسيار کردند .

ناچار حضرت سجاد ( ع ) و فرزند ارجمندش امام محمد باقر ( ع ) پس از واقعه جانگداز کربلا و ستمهای بی سابقه آل ابوسفيان ، که مردم به حقانيت اهل بيت عصمت ( ع ) توجه کردند ، در اصلاح عقايد مردم به ويژه در مسأله امامت و رهبری ، که تنها شايسته امام معصوم است ، سعی بليغ کردند و معارف حقه اسلامی را - در جهات مختلف - به مردم تعليم دادند تا کار نشر فقه و احکام اسلام به جايی رسيد که فرزند گرامی آن امام ، حضرت امام جعفر صادق ( ع ) دانشگاهی با چهار هزار شاگرد پايه گذاری نمود ، و احاديث و تعليمات اسلامی را در اکناف و اطراف جهان آن روز اسلام انتشار داد . امام سجاد ( ع ) با زبان دعا و مناجات و يادآوری از مظالم اموی و امر به معروف و نهی از منکر و امام باقر ( ع ) با تشکيل حلقه های درس ، زمينه اين امر مهم را فراهم نمود و مسائل لازم دينی را برای مردم روشن فرمود . رسول اکرم اسلام ( ص ) در پرتو چشم واقع بين و با روشن بينی وحی الهی وظايفی را که فرزندان و اهل بيت گرامی اش در آينده انجام خواهند داد و نقشی را که در شناخت و شناساندن معارف حقه به عهده خواهند داشت ، ضمن احاديثی که از آن حضرت روايت شده ، تعيين فرموده است .

چنان که در اين حديث آمده است :
روزی جابر بن عبدالله انصاری که در آخر عمر دو چشم جهان بينش تاريک شده بود به محضر حضرت سجاد ( ع ) شرفياب شد . صدای کودکی را شنيد ، پرسيد کيستی ؟ گفت من محمد بن علی بن الحسينم ، جابر گفت : نزديک بيا ، سپس دست او را گرفت و بوسيد و عرض کرد : روزی خدمت جدت رسول خدا ( ص ) بودم . فرمود : شايد زنده بمانی و محمد بن علی بن الحسين که يکی از اولاد من است ملاقات کنی . سلام من را به او برسان و بگو : خدا به تو نور حکمت دهد . علم و دين را نشر بده . امام پنجم هم به امر جدش قيام کرد و در تمام مدت عمر به نشر علم و معارف دينی و تعليم حقايق قرآنی و احاديث نبوی ( ص ) پرداخت .
نام نامی آن حضرت با دهها و صدها حديث و روايت و کلمات قصار و اندرزهايی همراه است ، که به ويژه در 19سال امامت برای ارشاد مستعدان و دانش اندوزان و شاگردان شايسته خود بيان فرموده است . بنا به رواياتی که نقل شده است ، در هيچ مکتب و محضری دانشمندان خاضعتر و خاشعتر از محضر محمد بن علی ( ع ) نبوده اند .
در زمان اميرالمؤمنين علی ( ع ) گوئيا ، مقام علم و ارزش دانش هنوز - چنان که بايد - بر مردم روشن نبود ، گويا مسلمانان هنوز قدم از تنگنای حيات مادی بيرون ننهاده و از زلال دانش علوی جامی ننوشيده بودند ، و در کنار دريای بيکران وجود علی ( ع ) تشنه لب بودند و جز عده ای معدود قدر چونان گوهری را نمی دانستند . بی جهت نبود که مولای متقيان بارها می فرمود : سلونی قبل از تفقدونی "پيش از آنکه من را از دست بدهيد از من بپرسيد . " و بارها می گفت : من به راههای آسمان از راههای زمين آشناترم .

ولی کو آن گوهرشناسی که قدر گوهر وجود علی را بداند ؟ اما به تدريج ، به ويژه در زمان امام محمد باقر ( ع ) مردم کم کم لذت علوم اهل بيت و معارف اسلامی را درک می کردند ، و مانند تشنه لبی که سالها از لذات آب گوارا محروم مانده و يا قدر آن را ندانسته باشد ، زلال گوارای دانش امام باقر ( ع ) را دريافتند و تسليم مقام علمی امام ( ع ) شدند ، و به قول يکی از مورخان : " مسلمانان در اين هنگام از ميدان جنگ و لشکر کشی متوجه فتح دروازه های علم و فرهنگ شدند " . امام باقر ( ع ) نيز چون زمينه قيام بالسيف ( قيام مسلحانه ) در آن زمان - به علت خفقان فراوان و کمبود حماسه آفرينان - فراهم نبود ، از اين رو ، نشر معارف اسلام و فعاليت علمی را و هم مبارزه عقيدتی و معنوی با سازمان حکومت اموی را ، از اين طريق مناسب تر می ديد ، و چون حقوق اسلام هنوز يک دوره کامل و مفصل تدريس نشده بود ، به فعاليتهای ثمر بخش علمی در اين زمينه پرداخت . اما بدين خاطر که نفس شخصيت امام و سير تعليمات او - در ابعاد و مرزهای مختلف - بر ضرر حکومت بود ، مورد اذيت و ايذاء دستگاه قرار می گرفت .
دستگاه خلافت آنجا که پای مصالح حکومتی پيش می آمد و احساس می کردند امام ( ع ) نقاب از چهره ظالمانه دستگاه برمی گيرد و خط صحيح را در شناخت " امام معصوم ( ع ) " و امامت که دنباله خط " رسالت " و بالاخره " حکومت الله " است تعليم می دهد ، تکان می خوردند و دست به ايذاء و آزار و شکنجه امام ( ع ) می زدند و گاه به زجر و حبس و تبعيد ...
برای شناخت اين امر ، به بيان اين واقعه که در تاريخ ياد شده است می پردازيم :
" در يکی از سالها که هشام بن عبدالملک ، خليفه اموی ، به حج می آيد ، جعفر بن محمد ، امام صادق ، در خدمت پدر خود ، امام محمد باقر ، نيز به حج می رفتند .

روزی در مکه ، حضرت صادق ، در مجمع عمومی سخنرانی می کند و در آن سخنرانی تأکيد بر سر مسأله پيشوايی و امامت و اينکه پيشوايان بر حق و خليفه های خدا در زمين ايشانند نه ديگران ، و اينکه سعادت اجتماعی و رستگاری در پيروی از ايشان است و بيعت با ايشان و ... نه ديگران . اين سخنان که در بحبوحه قدرت هشام گفته می شود ، آن هم در مکه در موسم حج ، طنينی بزرگ می يابد و به گوش هشام می رسد. هشام در مکه جرأت نمی کند و به مصلحت خود نمی بيند که متعرض آنان شود . اما چون به دمشق می رسد ، مأمور به مدينه می فرستد و از فرماندار مدينه می خواهد که امام باقر ( ع ) و فرزندش را به دمشق روانه کند، و چنين می شود .
در محفلی که هشام برای توهین به امام ترتیب داده بود بر سر مقام رهبری و خلافت اسلامی با امام باقر ( ع ) سخن می گويد . امام باقر درباره رهبری رهبران بر حق و چگونگی اداره اجتماع اسلامی و اينکه رهبر يک اجتماع اسلامی بايد چگونه باشد ، سخن می گويد.

اينها همه هشام را - که فاقد آن صفات بوده است و غاصب آن مقام - بيش از پيش ناراحت می کند . بعضی نوشته اند که : امام باقر را در دمشق به زندان افکند . و چون به او خبر می دهند که زندانيان دمشق مريد و معتقد به امام ( ع ) شده اند ، امام را رها می کند و به شتاب روانه مدينه می نمايد . و پيکی سريع ، پيش از حرکت امام از دمشق ، می فرستد تا در آباديها و شهرهای سر راه همه جا عليه آنان ( امام باقر و امام صادق - ع - ) تبليغ کنند تا بدين گونه ، مردم با آنان تماس نگيرند و تحت تأثير گفتار و رفتارشان واقع نشوند . با اين وصف امام ( ع ) در اين سفر ، از تماس با مردم - حتی مسيحيان - و روشن کردن آنان غفلت نمی ورزد.
حضرت امام محمد باقر ( ع ) 19سال و ده ماه پس از شهادت پدر بزرگوارش حضرت امام زين العابدين ( ع ) زندگی کرد و در تمام اين مدت به انجام دادن وظايف خطير امامت ، نشر و تبليغ فرهنگ اسلامی ، تعليم شاگردان ، رهبری اصحاب و مردم ، اجرا کردن سنتهای جد بزرگوارش در ميان خلق ، متوجه کردن دستگاه غاصب حکومت به خط صحيح رهبری و راه نمودن به مردم در جهت شناخت رهبر واقعی و امام معصوم ، که تنها خليفه راستين خدا و رسول ( ص ) در زمين است ، پرداخت و لحظه ای از اين وظيفه غفلت نفرمود .
سرانجام در هفتم ذيحجه سال 114  هجری در سن 57 سالگی در مدينه با توطئه هشام مسموم شد و چشم از جهان فروبست . پيکر مقدسش را در قبرستان بقيع - کنار پدر بزرگوارش - به خاک سپردند.

منبع:guilan.ac.ir



:: موضوعات مرتبط: مذهبی، ،
:: برچسب‌ها: سالروز شهادت امام محمد باقر ( علیه السلام ), مسجد حجت ابن الحسن(عج), حمید داودی راد,
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : جمعه 19 شهريور 1395
سالروز ازدواج حضرت علی(ع) وحضرت فاطمه زهرا(س) مبارک

عکس سالروز ازدواج امام علی و حضرت فاطمه

بهشت از رایحه ای دلنوار، سرمست می شود.  

جشنی برپاست از انبوه فرشتگان و کائنات.  

بر منبری از نور و روشنایی، جبرئیل خطبه می خواند برای علی علیه السلام و فاطمه علیهاالسلام و زندگی آغاز می شود.  

طوبی، دل انگیزترین نغمه اش را شاباش می فرستد.  

صدایی می شکوفاند جان ها را و شاید خداست که برای این عروس و داماد پیام تبریک و تهنیت می فرستد.  

زمین:  

خانه وحی، مهبط فرشتگان است.  

مدینه، شادیِ این دقایق مقدس را پشت در خانه، به وجد آمده است.  

از میان تمام مردان عرب، تنها مدال همسری فاطمه، گردن آویز علی می شود.  

راز عشقی بزرگ.  

مَرَجَ الْبَحْرَیْنَ یَلْتَقیان.  

دو دریا به هم می پیوندند در قداستی بی نظیر.  

دو دریای علم و حلم، علی و فاطمه، تا جهان به خنکای وجودشان به ساحل آرامش برسد.  

و آب که چه زیبا مهر فاطمه را به دل دارد و خاک که راز بزرگی علی را به دوش می کشد.  

و عشق که از تلاقی این دو متولد می شود؛ آب و خاک،  

دین از این پس، آسوده خواهد بود در سایه سار محبت و مهربانی این عروس و داماد.  

«وَ لَهُ الجَوارِ المُنْشَئاتُ فِی البَحْرِ کَالاَعْلام؛ و از آن دو دریا، دو گوهر هستی پدید می آید؛ حسن و حسین، سید جوانان اهل بهشت».  

و حقیقت ادامه می یابد در گرو پیوند علی و فاطمه؛  

زیر یک سقف، پای سفره ای ساده، از پیوند دو نور، تا یازده ستاره روشن  

و تاریخ عشق، از همین جا آغاز می شود.



:: موضوعات مرتبط: مذهبی، ،
:: برچسب‌ها: سالروز ازدواج حضرت علی(ع) وحضرت فاطمه زهرا(س) مبارک, ,
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : جمعه 14 مهر 1392
شهادت امام محمدتقی(ع) بر عموم مسلمین جهان تسلیت باد
شهادت امام محمدتقی(ع)


پدید آورنده : عبداللطیف نظری ، صفحه 65

 دانشنامه امام محمد تقی علیه السلام

جواد الائمه

در غم شهادت امامی به سوگ نشسته ایم که در بیست و پنج سالگی به سوی اجدادش رخت بربست. مردی که بیست و پنج سال، خورشید را به خجلت واداشت، بیست و پنج بهار را رویاند و شکوفاند و خود فروزان تر از خورشید، تابید و درخشید. و اینک، کودکان پژمرده و داغدار و گریان، بهانه گیران سایه دست هایی اند که بر سرشان باران مهر ببارد و بر دامانشان گل عاطفه نثار کند. هم اکنون، پاره زخم های دلمان، سرباز کرده است و قناتی از غم، در قنوت نگاه مان جاری است. اینک، نِشتر درد به جام ها نشسته و غوغای رنج در انبوده دیدگان مظلوم، جا خوش کرده است. اینک، امام جواد علیه السلام به رحمت خدا پیوسته است و اهل ولا را به هجران خویش مبتلا ساخته است. او با شهادتش دل های شیعه را سوزاند و ما را به سوگ نشاند. آری، کدام دیده است که بر مظلومیت آن شهید جوان نگرید؟ سلام به امام محمدتقی علیه السلام که جوادالائمه و امام جوادان و راد مردان و جوانمردان است.

سرود غم

آه... که زهر، چه جگرها از آل رسول دریده و سوخته است. از امام مجتبی علیه السلام گرفته، تا حضرت کاظم و امام رضا علیه السلام و اینک، جگر امام جواد علیه السلام بر اثر مسمومیت با زهر، پاره پاره می شود. حضرت، در اتاقی دربسته و چشم انتظار جرعه ای آب، با رنج دست به گریبان است و جان می بازد و مثل پدرش، خورشید خراسان، غریبانه و با جگری پاره پاره به شهادت می رسد. سلام بر او که نامش با صلابت گره خورده است و شهادتش، آموزگار صبر و ایمان است. سلام بر نهمین فروغ امامت، حضرت محمدتقی علیه السلام . بر پیشوایی که «جود» قطره ای بود در پیشانی بلندش، و «علم» غنچه ای بود از گلستان وجودش، و «حلم» گوهری بود از گنجینه فضایلش. و اینک، دل های بیقرار در سوگ او سرود غم می خواند و منظومه اندوه می سراید. چشم ها در داغ جواد، خون می گیرد و هوای دیدگان ما، به یاد رنج امام محمدتقی علیه السلام بارانی است. یاران، شهادت نهمین امام، بر همه تان تسلیت باد.

ولادت امام علیه السلام

امام محمدتقی علیه السلام در دهم رجب سال 195 ه . ق به دنیا آمد. نام آن حضرت محمد و کنیه او ابوجعفر و مشهورترین القاب او تقی و جواد است. نام مادر امام محمدتقی علیه السلام «سبیکه» است و امام رضا علیه السلام او را «خیزران» نامید. این بانوی گرامی از خاندان «ماریه قبطیه»، همسر رسول خدا صلی الله علیه و آله ، و در فضایل اخلاقی از برترین زنان عصر خویش بود.

میراث علمی امام محمدتقی علیه السلام

در دوران امام محمدتقی علیه السلام به علت فشار و خفقان حاکم بر جامعه، مردم با نوشتن نامه به امام و دریافت جواب از آن حضرت، با ایشان ارتباط داشتند. با این که آن حضرت در 25 سالگی به شهادت رسیدند، علاوه بر مطالبی که درباره اصحاب و یا کتب آنها از امام تقی علیه السلام روایت شده بیش از 220هزار حدیث پیرامون مسایل مختلف اسلامی از آن حضرت در دسترس ما قرار دارد و 120 نفر از ایشان روایت کرده اند. شیخ طوسی(ره) 113 تن از راویان حدیث امام تقی علیه السلام را بر شمرده است. از این مقدار حدیث که از آن امام نقل شده می توان به عظمت علمی و احاطه ایشان بر مسایل فقهی، تفسیری، عقیدتی و دعا و مناجات پی برد. این احادیث از سوی دیگر کمالات اخلاقی آن حضرت را آشکار می سازند. بخش عمده روایات فقهی امام را باید در نامه هایی که در پاسخ اصحاب به بلاد مختلف اسلامی فرستاده اند جستجو کرد.

شاگردان مکتب امام محمدتقی علیه السلام

امامان پاک، همچون پیامبر گرامی پیوسته در تعلیم و تربیت مردم می کوشیدند. آنان، در تمامی اوقات ملتزم به راهنمایی و تربیت مردم بودند. رفتار و گفتار و معاشرت و حتی هر گوشه از زندگی روزمره آنان، آموزشگر کسانی بود که با آنان تماس داشتند؛ هر کس درهر وقت با آنان می نشست برایش ممکن بود که ازاخلاق و دانش آنان بهره مند شود و اگر سؤالی داشت، می توانست مطرح کند و پاسخ آن را بشنود. اما از آنجایی که حکومت می کوشید مردم با امام جواد علیه السلام به طور آزاد تماس نداشته باشد، اصحاب و شاگردان و راویان امام جواد علیه السلام بسیار محدود بودند؛ به عنوان نمونه، اصحاب و شاگردان و راویان قریب 120 نفرند و این گویای آن است که در زمان آن گرامی تماس مردم با ایشان تا چه اندازه محدود بوده است. ولی در عین حال در میان همین افراد معدود، چهره های درخشانی همچون علی بن مهزیار، زکریا بن آدم و محمد بن اسماعیل وجود داشتند.

اعلام شهادت امام رضا علیه السلام

امیة بن علی می گوید: هنگامی که امام رضا علیه السلام در خراسان بودند، من در مدینه می زیستم و به خانه ی امام جواد علیه السلام رفت و آمد داشتم. معمولاً بستگان امام برای عرض سلام می آمدند. یک روز امام جواد علیه السلام به اطرافیان خویش فرمودند: به بانوان فامیل بگویید که برای عزاداری آماده شوند. روز بعد بار دیگر امام جواد علیه السلام به آنان گوشزد کرد که برای عزاداری آماده شوند. پرسیدند برای عزای چه کسی؟ فرمودند: عزای بهترین انسان روی زمین. مدتی بعد خبر شهادت امام رضا علیه السلام آمد و معلوم شد همان روز که امام جواد علیه السلام فرموده بود «برای عزاداری آماده شوید»، امام رضا علیه السلام در خراسان به شهادت رسیده است.

نجات همسایه

«علی بن جریر» می گوید: خدمت امام جواد علیه السلام شرفیاب بودم. گوسفندی از خانه ی امام علیه السلام گم شده بود. یکی از همسایگان را به اتهام سرقت آن، کشان کشان نزد امام آوردند. حضرت فرمود: وای بر شما! او را رها سازید. گوسفند را او ندزدیده است. هم اکنون گوسفند در فلان خانه است؛ بروید گوسفند را بیاورید. به همان خانه ای که امام علیه السلام فرموده بودند، رفتند و گوسفند را یافتند و صاحب خانه را به اتهام دزدی دستگیر کردند، اما او سوگند یاد می کرد که گوسفند را ندزدیده است. او را نزد امام علیه السلام آوردند. فرمود: وای بر شما! بر این شخص ستم کردید، گوسفندْ خودش به خانه او وارد شده و او اطلاعی نداشته است. آن گاه امام علیه السلام برای دلجویی مبلغی به او عطا کردند.

داستان طلبکاری

در اعلام الوری و ارشاد مفید روایت شده است که شخصی گفت: حضرت رضا علیه السلام که از دنیا رفت، من چهار هزار درهم از او طلبکار بودم. کسی جز من و خود ایشان، از این موضوع اطلاع نداشت. حضرت جواد علیه السلام پیغام داد که: فردا صبح پیش من بیا. فردای آن روز خدمت ایشان رسیدم. فرمود: پدرم از دنیا رفت و تو چهار هزار درهم از آن جناب طلبکاری. من با تعجب عرض کردم آری. سپس ایشان گوشه فرش را کنار زد؛ زیر آن مقداری دینار (سکه طلا) بود، به من داد. قیمت آن دینارها به اندازه طلب من، یعنی دقیقا معادل چهار هزار درهم آن زمان بود.

شفای بیمار

محمدبن عمیر بن واقد رازی می گوید: روزی با برادرم، که مبتلا به تنگی نفس شدیدی بود، خدمت حضرت جواد علیه السلام نشسته بودم. برادرم از بیماری خود به امام علیه السلام شکایت کرد. امام فرمود: خدا تو را از این درد شفا داد. هنگامی که از خدمتشان مرخص شدیم، ناراحتی اش کاملاً برطرف شده بود و تا زمانی که فوت کرد، به آن درد مبتلا نشد.

درست به اندازه

احمد بن حدید، نقل می کند که یک بار با گروهی برای انجام مراسم حج می رفتیم. ناگهان راهزنان، راه را بر ما بستند و اموالمان را غارت کردند. وقتی به مدینه رسیدیم، حضرت امام جواد علیه السلام را در کوچه ای ملاقات کردم. همراه ایشان به خانه آن بزرگوار رفتم و ماجرا را برایشان باز گفتم. حضرت دستور دادند مقداری پول و لباس برایم آوردند. آنگاه فرمود: پول را میان همراهانت، به همان میزان که دزدها از آنان برده اند، تقسیم کن. من آن پول ها را که بین دوستان و همراهان تقسیم کردم. دیدم درست به همان اندازه ای بوده است که دزدها برده اند، نه کمتر و نه بیشتر.

خورشید سپهر عدل و داد

خورشید سپهر عدل و داد است جواد سرلوحه دفتر رَشاد است جواد
در جود و سَخا کسی به پایش نرسد چون مظهر جود حق جواد است جواد

مظهر داد

مظلوم تر از جواد، بغداد نداشت آن مظهر داد، تاب بیداد نداشت
می خواست که فریاد کند تشنه لبم از سوز جگر طاقت فریاد نداشت

خطبه کوکب درخشان

شایعه منقطع شدن نسل امامت از امام رضا علیه السلام ، که ساخته گروهی به نام «واقفیه» بود، تا آنجا پیش رفت که به ساحت قدس امامان تهمت آلوده دامنی زدند و گفتند: چون رنگ چهره امام جواد علیه السلام گندمگون است، فرزند امام رضا علیه السلام نیست و برای این که ثابت شود او فرزند امام رضا علیه السلام است باید او را نزد قیافه شناس ها ببریم.بدین ترتیب با گستاخی، امام جواد علیه السلام را که در آن وقت حدود دو سال داشت، نزد قیافه شناس ها بردند. آنان به محض دیدن امام به سجده افتادند و خطاب به کسانی که امام را آورده بودند، گفتند: وای بر شما! چگونه این کوکب درخشان و نور منیر را بر امثال ما عرضه می دارید؟ به خدا قسم، او از نسلی پاک و پاکیزه و از اصلاب طاهر و مطهّر است. او از ذریه علی بن ابیطالب علیه السلام و رسول اللّه صلی الله علیه و آله است. او را ببرید و بر این کار خود استغفار کنید. در این هنگام، امام جواد علیه السلام با فصاحتی بی مانند فرمود: ستایش مخصوص کسی است که ما را از نور خود و با دست خود آفرید و از میان خلقش ما را برگزید و امین خود قرارداد. ای مردم، من محمد فرزند امام رضایم... آیا در نسب چون منی شک کرده، بر من و پدرم افترا می بندید؟... من ظاهر و باطن همه را می دانم و نیز می دانم چه آینده ای درانتظار شماست.

مبارزه با موسیقی مبتذل

مأمون هنگام تزویج دخترش به امام جواد علیه السلام ، مجلسی ترتیب داد و از مطرب و آوازخوانی به نام «مخارق» دعوت کرد تا امام را بیازارد. مخارق به مأمون گفت: اگر ابوجعفر علیه السلام کم ترین علاقه ای به امور دنیوی داشته باشد، مقصود تو را تأمین می کنم. سپس در برابر امام جواد علیه السلام نشست و با صدای بلند شروع به نواختن عود و آواز خوانی کرد. امام علیه السلام به او و اطرافیانش توجه نکرد. بعد از مدتی سکوت، سربرداشت و به مخارق فرمود: از خدا بترس ای دراز ریش! دراین لحظه، ناگهان عود و بربط از دست وی افتاد و دستش فلج شد. وقتی مأمون سبب فلج شدن دستش را پرسید، گفت: زمانی که ابوجعفر علیه السلام فریاد برکشید، چنان هراسان شدم که دیگر به حالت عادی باز نمی گردم.

امام جواد علیه السلام تثبیت کننده اصل امامت

از آنجایی که رسیدن به مقام امامت امت در سنین خردسالی با عقل ظاهربین گروهی از مردم قابل توجیه نبود، پرسش های دشوار و پیچیده ای مطرح می کردند تا به خیال خام خود، حضرت امام جواد علیه السلام را در میدان رقابت علمی شکست دهند. اما امام جواد علیه السلام با پاسخ های روشن از این آزمون ها سربلند بیرون آمده، هرگونه تردیددرمورد امامت خود را از بین برد و اصل امامت راتثبیت کرد.ازاین رو در زمان امام هادی علیه السلام این موضوع مشکلی ایجاد نکرد؛ زیرا برای همه روشن شده بود که در برخورداری از این منصب الهی، خردسالی تأثیری ندارد.

نفی حکومت های ستمگر

امام جواد علیه السلام در موارد بسیار، علاوه بر این که دلایل صلاحیت خویش را برای رهبری جامعه برمی شمردند، بر نااهلی و شایسته نبودن دو حاکم وقت، مأمون و معتصم، اصرار داشت و با شیوه های مختلف گفتاری و رفتاری این را به مردمان می فهماند. چون مأمون نتوانسته بود قداست اما را خدشه دار کند و تمام اقدامات خود را نافرجام می دید، تصمیم به قتل آن حضرت گرفت. امام جواد علیه السلام همزمان دو کار می کرد: ایشان در کنار تبیین و تثبیت امامت خویش، صلاحیت حاکمان ستمگر را نفی، و متناسب با اوضاع سیاسی ـ اجتماعی نارضایتی خود را در برابر حکومت جور به دیگران گوشزد می کرد و انزجار خود را از ستم و ستم پیشگان در گفتار و کردار به گوش مردم می رساند. به فرموده مقام معظم رهبری، امام جواد علیه السلام به رغم دوران کوتاه زندگی اش نمودار و نشانه مقاومت است. او با تمام وجود با قدرت مزدور و ریاکار مأمون مقابله و معارضه کرد و هرگز قدمی عقب نشینی نکرد. امام علیه السلام تمام اوضاع دشوار راتحمل کرد و با همه شیوه های ممکن به مبارزه ادامه داد.

ای امام

ای مقدس ترین مرد پاک، ای امام، فریاد کن، ای پرستوی پرواز کرده از شهر ظلمت ای جواد؛ و فراموش مکن که ملتی سر در هوای عشق تو داردو با یاد و نام تو از گمراهی و جهل به سوی نور پرواز می کند. اوج می گیرند تا پرندگان بام حرم پدر بزرگوارت شوند. پدری که گرچه خود غریب و غریبانه به سرمی برد اما خورشید حرمش گرمابخش دل های خستگان و درماندگان است. ای چشمه جوشان عشق، ای طنین عدل و ایمان و ای مشعل فروزان تمام تاریخ، جلوه کن و با جلوه گری ات سیمای پرطراوت اسلام را رونق ببخش. ای رهبر رهپویان روشنایی، توسل به تو، توسل به حضرت رضاست. ای بلبل سخن سرای باغ ایمان، پرهیزگار پند دهنده، نیای آفتاب و نسیم فرح بخش معنا، اگر چه در هاله ای از زمان فرو رفته ای و بودن با تو، بر ایمان آروزی دست نایافتنی است، اما نام و یاد فداکاری هایت همچنان کتاب ره گشای زندگیمان است و زنجیر اتصال به امام و ولایت. یا جوادالائمه، تو آن گل خوشبوی برگزیده ای که هر صاحبدلی تو را به سینه جان خویش می آویزد و عطر و بوی حیات از تو می شنود.

هشدار به ستمگران

فراخوان جامعه به مقابله و معارضه با ستم و به طور کلی ایجاد روحیه ستم ستیزی درجامعه از جمله اقدامات مهم رهبران الهی و آسمانی است. چرا که تا جامعه به چنین درک و فهمی نایل نیاید از خود تحرکی نشان نمی دهد. یکی از اهداف پیامبران، تبیین عدالت و راه های تحقق آن است. موضع ستم ستیزی امام محمدتقی علیه السلام ، هم درگفتار و هم در عمل، کاملاً آشکار است؛ به عنوان نمونه آن گرامی درباره سمتگران و سزای آنان، چنین هشدار می دهد: «روز اجرای عدالت برای ستمگر سخت تر از روز ستمکاری برای ستمدیده است». در پرتو این گفتار، امام علیه السلام نه تنهانفرت و انزجار خود را بیان می کند، بلکه هشداری به همه ستمگران می دهد که روز به کیفر رساندن آنان به مراتب سخت تر از روزی است که آنان در پناه قدرت چند روزه و موقتی خویش، بر مظلومان و ضعیفان ستم می کنند.

طرح شهادت امام

از آنجایی که موقعیت سیاسی، نفوذ اجتماعی و فعالیت های گسترده امام جواد علیه السلام از نظر معتصم و دست اندرکاران حکومت پنهان نبود، وی پس از استقرار در مسند خلافت و بیعت گرفتن از مردم، بلافاصله به سراغ امام جواد علیه السلام رفت و درصدد کنترل ایشان برآمد. امام را به بغداد فراخواند و وی را تحت نظر قرارداد تا از گسترش نفوذ سیاسی ـ اجتماعی امام علیه السلام جلوگیری کند. اما با نافرجام ماندن سیاست کنترل، درصدد به شهادت رساندن امام برآمد. از این رو نخست درباریان را واداشت تا حضرت را متهم به قیام علیه حکومت کنند. اما با شیوه هایی که امام در پیش گرفت، این طرح نقش بر آب شد. سرانجام درعین ضعف و ورشکستگی سیاسی ـ اجتماعی، از نارضایتی همسر امام بهره بردند و او را عامل اجرای نقشه شوم معتصم ساختند. دستگاه ظلم و قساوت، امام را در سن 25 سالگی در بغداد به شهادت رساند و شیعیان را در سوگ نشاند.

کوه صبر

فرزند رضای غریب! توانم رفته است و شکیبایی ام تمام شده است. رنج و اندوهی کشنده سراسر وجودم را فرا گرفته است. ای کوه صبر، ای آنکه صدای گرمت هدایت گر یاران بود و سینه آرامت خانه تهی دستان. ای آنکه از شاخه های سبز گفتارت گل های سرخ می رویید، با قدم هایت سپیده از راه می رسید، از سایه سار نگاهت، هزاران دل به میهمانی باران می شتافت و خورشید به ضیافت آسمان آبی باغ می رفت، اندوه فراق تو تا قیامت خوراک من است. پس ازتو کدام مژه با خواب آشنا می شود. هر لحظه زخم فراق تو تازه تر می شود رنج فقدانت التیام نمی پذیرد.

سایه جود

قاف سیمرغ حقیقت هستی و بود تقی علیه السلام است قاف تا قاف جهان در سایه جود تقی علیه السلام است
بحر گردون گر چه غرق گوهر آمد سر به سر قطره ای از آب تیغ گوهر اندود تقی علیه السلام است

سلامی به زلالی ایمان

سلامت باد اماما. ای جلوه روشن صداقت و ایثار. سلامی به صراحت حق، به روشنایی یقین و به زلالی ایمان. سلام بر تو که برکت دستانت، پایگاه توحید را از لوث اصنام پاکیزه کرد؛ سلامی به پاکی عفاف و صفای صبح. سلامت باد ای امام همام، ای محبوب نیلگون امامت. سلامی به صفای جبهه های نور، به عطر عبادت رزمندگان و به حرارت عشق سنگرنشینان. سلامت باد، ای آبروی دو عالم، ای جواد، ای تقی، ای فرزانه ترین فریاد تشیع سرخ. سلامی به حرارت شوق، به روشنی شفق و به قداست اشک سرخ.



:: موضوعات مرتبط: مذهبی، ،
:: برچسب‌ها: شهادت امام محمدتقی(ع) بر عموم مسلمین جهان تسلیت باد, مسجد حجت ابن الحسن(عج), حمید داودی راد,
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : جمعه 19 شهريور 1394
ولادت هشتمین اختر تابناک آسمان امامت و ولایت علی بن موسی الرضا(ع) بر همگان مبارک

یازدهم ذیقعده سالروز ولادت با سعادت هشتمین كوكب هدایت و امامت، عالم آل محمد(ص)، حضرت امام رضا(ع)  مبارک باد



برای ما ایرانیان افتخاری بزرگ است كه سرزمین خونرنگ ایران اسلامی‌مان هشتمین گوهر تابناك هدایت را در صدف وجود خویش جای داده است و برای ما ارادتمندان خاندان عصمت و طهارت مایه فخر و مباهات است كه میزبان محبوب خدا و پاره تن خاتم‌الانبیاء (ص) حضرت علی بن موسی الرضا علیه آلاف التحیة و الثناء بوده و به نعمت ولایت عترت طاهره متنعم و از بركات آن وجود مشحون از خیر و بركت برخودار باشیم و بر ماست كه این افتخار میزبانی و شرافت اقامت در جوار بارگاه ملكوتی آن امام همام (ع) را مغتنم شمرده و از رشحات خوان بیكران آن حضرت پیوسته بهره جوییم و در سایه كسب معرفت و جلب محبت و اطاعت به آن واسطه فیض و مظهر لطف و رحمت‌ بی‌انتهای الهی تقرب جوییم. چنان كه عارف حكیم و دلداده اهل بیت عصمت و طهارت(ع)، حضرت امام خمینی (ره) آستان قدس رضوی را مركز ولایت و محل قدس ملكوت و مركز علم الهی و مركز ملائكه الله و محل تجلی‌نور و محل توجه ملائكه الله است می‌دانست و می‌فرمود: مركز ایران مشهدالرضا است و همه نعمت‌ها از این مركز به سایر بلاد گسترده می‌شود.

 



به همین مناسبت،امام جماعت و نمازگذاران و مدیر سایت مسجد ، میلاد عالم آل محمد، هشتمین حجت سرمد، نگین درخشان وطن، السلطان ابا الحسن، حضرت رضا (علیه السّلام) را به تمامای شیعیان جهان تبریک عرض می نماید.



:: موضوعات مرتبط: مذهبی، ،
:: برچسب‌ها: ولادت هشتمین اختر تابناک آسمان امامت و ولایت علی بن موسی الرضا(ع) بر همگان مبارک, مسجد حجت ابن الحسن(عج), حمید داودی راد,
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : دو شنبه 24 شهريور 1393
20 شهریور زندگينامه آيت الله مدني دومين شهيد محراب(1360 هـ.ش)

زندگينامة آيت‌الله مدني




بيستم شهريور سالگرد شهادت آيت الله سيداسدالله مدني امام جمعه تبريز و نماينده امام در اين شهر است .
آيت‌الله مدني در سال 1293 ه‍ . ش (1323 ه‍ . ق) در دهخوارقان (آذر شهر) ديده به جهان گشود. پدر ايشان، محرم آقامير‌علي در بازارچة آذرشهر، شغل بزازي داشت.
شهيد مدني در چهار سالگي، مادر و در 16 سالگي، پدر خود را از دست داد و دوران كودكي را با رنج و زحمت و سختي به پايان رساند .وي در عنفوان جواني، به قصد كسب علم و كمال، به شهر مقدس قم عزيمت كرده، به رغم مشكلات فراوان شخصي ناشي از درگذشت پدر و استبداد عصر رضاخاني، با پشتكار وافر به تحصيل علوم ديني مشغول شد.
او در حوزه علميه قم، پس از گذراندن مراحل مقدماتي، از محضر اساتيد بزرگ فقه و اصول و فلسفه بهره‌مند گرديد. مدتي پاي درس مرحوم آيت‌الله حجت‌كوه‌كمري (ره) و آيت‌الله سيدمحمدتقي خوانساري (ره) حاضر شد و مدت چهار سال نيز در محضر امام خميني قدس سره حضور يافت و از دروس فلسفه و عرفان و اخلاق ايشان بهره‌مند گرديد.
 سيد‌اسدالله مدني، پس از مدتي به نجف‌اشرف هجرت كرده، در حوزه علميه نجف اشرف، در كنار تكميل تحصيلات عالي خويش، تدريس در سطوح مختلف را شروع كرده و به دستور مرحوم آيت‌الله حكيم (ره)، كرسي تدريس لمعه، رسائل، مكاسب و كفايه را به عهده گرفت و در اندك زمان، جزو اساتيد معروف حوزة علمية نجف‌اشرف به شمار آمد. شهيد محراب، در نجف‌اشرف، در درس خارج مرحوم آيت‌الله سيد عبدالهادي شيرازي (ره) و مرحوم آيت‌الله حكيم (ره) و مرحوم آيت‌الله (ره) خوئي (ره) شركت كرده، و از مراجع بزرگي از جمله آيت‌الله حكيم در نجف و آيت‌الله حجت‌كوه‌كمري در قم، و آيت‌الله خوانساري اجازة اجتهاد دريافت كرد.....به ادامه مطلب مراجعه کنید



:: موضوعات مرتبط: مذهبی، ،
:: برچسب‌ها: 20 شهریور زندگينامه آيت الله مدني دومين شهيد محراب(1360 هـ, ش), مسجد حجت ابن الحسن(عج)حمیدا داودی راد,
:: ادامه مطلب
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : دو شنبه 19 شهريور 1394
19شهریور سالروز وفات آیت الله سید محمود طالقانی اولین امام جمعه تهران

19شهریور سالروز وفات آیت الله سید محمود طالقانی اولین امام جمعه تهران

 



سید محمود علایی طالقانی


زادروز (۱۳اسفند ۱۲۸۹ خورشیدی)،گلیرد، طالقان، ایران

درگذشت(۱۹شهریور ۱۳۵۸ خورشیدی)تهران، ایران

آرامگاه بهشت زهرای تهران

پیشه :ساعت سازی

مذهب اسلام، شیعه

همسر بتول اعلایی درگذشته سال ۱۳۸۶ در سن ۸۳ سالگی
فرزندان:بدری طالقانی
وحیده طالقانی
اعظم طالقانی
حسین طالقانی
مجتبی طالقانی
مهدی طالقانی


...


سید محمود علایی طالقانی روحانی شیعه، سیاست‌مدار از فعالین نهضت ملی شدن نفت و نهضت مقاومت ملی، از بنیانگذاران جبهه ملی دوم، از بنیانگذاران نهضت آزادی ایران، عضو مجلس خبرگان قانون اساسی و نخستین امام جمعه تهران پس از انقلاب ۵۷ بود.

* ۱ زندگی‌نامه
* ۲ تحصیلات
* ۳ فعالیت سیاسی
* ۴ نظرات و عقاید
* ۵ سالشمار زندگی


زندگی‌نامه

وی در ۱۳ اسفند ۱۲۸۹ خورشیدی (برابر با روز یکشنبه ۴ ربیع الاول ۱۳۲۹ قمری) در خانواده‌ای اهل علم و دارای روحیات انقلابی در روستای گلیرد طالقان دیده به جهان گشود، پدرش ابوالحسن علایی طالقانی نخستین استاد وی بود.

در اسفند سال ۱۳۱۶ با بتول اعلایی فرد ازدواج می‌کند.
تحصیلات

تحصیلات ابتدایی را نزد پدر آغاز کرد و پس از آن در مدارس رضویه و فیضیه قم تا سال ۱۳۱۷ تحصیل را تا درجه اجتهاد ادامه داد. در سال ۱۳۱۷ پس از گذران تحصیلات در مدرسه فیضیه و رضویه قم از عبدالکریم حائری یزدی اجازه نامه اجتهاد دریافت و در سال ۱۳۱۸ برای تدریس در مدرسه سپهسالار یا دانشگاه روحانی (مدرسه شهید مطهری فعلی) راهی تهران شد
فعالیت سیاسی

طالقانی یکی از مخالفان فعال حکومت پهلوی بود و در موقعیت‌ها و شرایط مختلف به مخالفت با رویه‌های جاری در حکومت دودمان پهلوی پرداخت و چندین بار در پی دستگیری روانه زندان شد.او در دوره‌های مختلف و شرایط گوناگون نظیر رویداد کشف حجاب و وقایع ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ به مخالفت علنی با رویکردهای جاری حکومت پهلوی پرداخت و همچنین بارها به دلایل مختلف نظیر پنهان کردن سید مجتبی نواب صفوی که در آن زمان فراری محسوب می‌شد یا ارائه آموزش‌های مذهبی و مبارزاتی و انتشار اعلامیه‌های اعتراضی به تبعید و زندان محکوم شد.

وی پس از پیروزی انقلاب ایران در بهمن ۱۳۵۷ سمت های مختلفی را بر عهده گرفت. نخست، پس از ترور مرتضی مطهری، ریاست شورای انقلاب اسلامی را عهده دار شد و پس از آن، با رای مردم تهران در ۱۲ مرداد ۱۳۵۸ به عنوان نماینده این شهر راهی مجلس خبرگان قانون اساسی شد و در مرداد همان سال از سوی روح الله خمینی به عنوان امام جمعه تهران منصوب شد و تا قبل از مرگ ۵ نماز جمعه را برگزار کرد.
نظرات و عقاید

وی بعد از انقلاب از مخالفان اعمال پوشش و حجاب اجباری برای زنان بود و استفاده از آن را اختیاری عنوان می‌کرد. وی در مصاحبه‌ای که در کیهان ۲۰ اسفند ۱۳۵۷ منتشر شد نظر خود را چنین شرح داد:
« اجباری حتی برای زن‌های مسلمان هم نیست. چه اجباری؟ حضرت آیت‌الله خمینی نصیحتی کردند مانند پدری که به فرزندش نصیحت می‌کند راهنمائیش می‌کند که شما اینجور باشید به این سبک باشید. »

او از مخالفان اصل ولایت فقیه در قانون اساسی جمهوری اسلامی بود و این مخالفت را در نامه ای خطاب به مجلس در روزهای آخر عمر خود اظهار کرد.

روح الله خمینی در نامه‌ای که به مناسبت وفات محمود طالقانی منتشر کرد از پدر وی چنین یاد می‌کند«

رحمت خداوند بر پدر بزرگوار او که در رأس پرهیزگاران بود و بر روان خودش که بازوی توانای اسلام.
»
سالشمار زندگی

۱۲۸۹ (۱۳ اسفند): تولد در روستای گلیرد، طالقان

۱۲۹۴: ورود به مکتبخانه روستای گلیرد

۱۲۹۸: هجرت به تهران و سکونت در محلهٔ قنات آباد

۱۳۰۰: تحصیل در مدارس رضویه و فیضیه قم

۱۳۱۰: فوت پدر

۱۳۱۰: هجرت به نجف اشرف و ادامهٔ تحصیل نزد علمای بزرگ نجف

۱۳۱۶: کسب درجهٔ اجتهاد از آیت‌الله اصفهانی و آیت‌الله حائری در قم

۱۳۱۶: اقامت در تهران، آغاز تدریس در مدرسهٔ سپهسالار (شهیدمرتضی مطهری) و ازدواج در همین سال.

۱۳۱۸: آغاز مبارزه علیه حکومت طاغوت، دستگیری و حبس به مدت شش ماه.

۱۳۲۰: تشکیل کانون اسلام، انتشار مجلهٔ دانش‌آموز، همکاری با گروه‌های مبارز.

۱۳۲۷: آغاز فعالیت در مسجد هدایت (پایگاه مبارزان) و امام جماعت شدن در آن مسجد.

۱۳۳۰: فعالیت در نهضت ملی شدن نفت و همکاری و حمایت از گروه‌های مختلف مبارز مثل «جبههٔ ملی» ۱۳۳۴: پیوستن به نهضت مقاومت ملی

۱۳۳۶: پناه دادن به تحت تعقیب قرار گرفتگان گروه «فداییان اسلام» و زندانی شدن در همین رابطه

۱۳۳۸: مسافرت به مصر بهمراهی آیت‌الله حاج میرزا خلیل کمره‌ای به نمایندگی از طرف آیت‌الله بروجردی و رساندن پیام ایشان به شیخ شلتوت که شیخ دانشگاه الازهر و مفتی مصر بود، شرکت در کنگرهٔ اسلامی دارالتقریب قاهره.

۱۳۳۹: هیات موسس و عضویت در شورای مرکزی جبهه ملی ایران

۱۳۴۰: سفر به بیت‌المقدس به منظور شرکت در برنامهٔ مؤتر الاسلامی، آشنا شدن با مشکلات و رنج‌های مردم آواره و ستمدیده فلسطین.

۱۳۴۰: تأسیس نهضت آزادی به همراه مهندس بازرگان، دکتر سحابی و … --- انتخاب توسط نمایندگان کنگره جبهه ملی جهت شورای مرکزی جبهه ملی ایران

۱۳۴۱: (۳ بهمن) بازداشت توسط مأموران شاه در منزل

۱۳۴۲: شرکت در قیام مردمی پانزدهم خرداد، انتشار اعلامیهٔ معروف و مهیج و افشا کنندهٔ «دیکتاتور خون می‌ریزد!» دستگیری مجدد او. 1342 : محاکمه سران نهضت آزادی ( مهندس بازرگان - دکتر سحابی - آیت الله طالقانی ) و صدور رای محکومیت 10 ساله به همراه تبعید

۱۳۴۶: (۹ آبان) آزادی از زندان

۱۳۵۰: تبعید به زابل و بافت به مدت یک سال و نیم به علت حمایت از مردم فلسطین.

۱۳۵۴: لو رفتن توسط افراد گروه پیکار «کودتاگران درون سازمان مجاهدین خلق ایران»، دستگیری مجدد او.

۱۳۵۷: (۸ آبان) آزادی از زندان قصر

۱۳۵۷؛ سازماندهی و راه‌اندازی راهپیمایی میلیونی تاسوعا و عاشورا، عضویت در شورای انقلاب

۱۳۵۸: (۵ مرداد) منصوب شدن به عنوان اولین امام جمعه تهران از طرف خمینی و خواندن اولین نماز جمعه در دانشگاه تهران.

۱۳۵۸: (۱۶ مرداد) انتخاب شدن به عنوان نمایندهٔ مجلس خبرگان از سوی مردم تهران و مخالفت با اصل ولایت فقیه

۱۳۵۸: (۱۹ شهریور) درگذشت.



:: موضوعات مرتبط: مذهبی، سیاسی، ،
:: برچسب‌ها: 19شهریور سالروز وفات آیت الله سید محمود طالقانی اولین امام جمعه تهرانومسجد حجت ابن الحسن(عج), حمید داودی راد ,
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : دو شنبه 18 شهريور 1394
ولادت حضرت معصومه (س) و روز ملی دختران گرامی باد

ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها و روز دختر

حضرت فاطمه معصومه (ع) در اوّلین روز ماه ذى القعده سال 173 هـ ق،  25 سال بعد از تولد حضرت امام رضا (ع) در شهر مدینه منوّره چشم به جهان گشود.

از میان فرزندان بزرگوار حضرت امام موسى بن جعفر(ع)، دو فرزند ایشان یعنى حضرت امام على بن موسى الرضا (ع) و حضرت فاطمه کبری (ع) ملقّب به معصومه، از ویژگی های خاص برخوردار بوده اند تا  ادامه دهنده خطّ امامت بعد از پدر باشند.

آن حضرت به همراه امام رضا (ع) هر دو در دامان پاک یک مادر بزرگوار به نام حضرت نجمه خاتون (س) که از مهاجران مغرب بود، رشد و پرورش یافته اند. این در حالى است که پدر بزرگوارشان پیوسته در زندان هارون الرشید بسر مى بردند و سرانجام در همان زندان، هنگامى که حضرت معصومه (س) در سن ده سالگى بود، به شهادت رسیدند و از آن زمان به بعد حضرت معصومه (س) تحت مراقبت برادرش امام رضا (ع) قرار گرفت.[1]

حضرت معصومه (س)، معصوم به معنایی که در مورد پیامبران و امامان به کار می رود نبوده، امّا ایشان دارای طهارت روح و کمالات معنوی بالایی بودند، به گونه ای که به زائرانش وعده بهشت داده شده است

اطلاق «معصومه» بر فاطمه دختر موسی بن جعفر (ع)

نام حضرت معصومه، فاطمه است. در کتاب های روایی و تاریخی نیز، از آن حضرت با عنوان فاطمه بنت موسى بن جعفر (ع) یاد شده است،[2] امّا صدها سال است که آن حضرت با این لقب مشهور هستند،[3] و این لقب نزد ایرانیان تبدیل به اسم برای ایشان شده است.

حضرت معصومه (س)، معصوم به معنایی که در مورد پیامبران و امامان به کار می رود[4] نبوده، امّا ایشان دارای طهارت روح و کمالات معنوی بالایی بودند، به گونه ای که به زائرانش وعده بهشت داده شده است.[5]

لازم به ذکر است که عصمت امر نسبی است. با توجه به روایاتی که در شأن و منزلت حضرت معصومه وارد شده است،[6] می توان مرتبه ای از عصمت نه در حد ائمه- برای ایشان قائل شد. این مسئله در حق چنین بانویی بعید به نظر نمی رسد؛ چرا که این حد از عصمت به معنای دوری از گناه در زندگی عالمان بزرگ نیز فراوان مشاهده می شود.

ورود حضرت معصومه (س) به قم

در سال 2ظ ظ  هجرى قمرى در پى اصرار و تهدید مأمون عباسى سفر تبعید گونه حضرت رضا (ع) به مرو انجام شد و آن حضرت بدون این که کسى از بستگان و اهل بیت خود را همراه خود بیاورند راهى خراسان شدند.

حضرت معصومه یک سال بعد از هجرت تبعید گونه حضرت رضا (ع) به مرو، در سال 201 هجری قمری، به شوق دیدار برادر و ادای رسالت زینبی و پیام ولایت، به همراه عده اى از برادران و برادرزادگان به طرف خراسان حرکت کرد و در هر شهر و محلى مورد استقبال مردم واقع مى شد. در شهر ساوه عده اى از مخالفان اهل بیت که از پشتیبانى مأموران حکومت برخوردار بودند، سر راه کاروان آنان را گرفته و با همراهان حضرت وارد جنگ شدند، در نتیجه تقریباً همه مردان کاروان به شهادت رسیدند، حتى بنابر نقلى حضرت (س) معصومه را نیز مسموم کردند.

عصمت امر نسبی است. با توجه به روایاتی که در شأن و منزلت حضرت معصومه وارد شده است،می توان مرتبه ای از عصمت نه در حد ائمه- برای ایشان قائل شد. این مسئله در حق چنین بانویی بعید به نظر نمی رسد؛ چرا که این حد از عصمت به معنای دوری از گناه در زندگی عالمان بزرگ نیز فراوان مشاهده می شود

به هر حال، یا بر اثر اندوه و غم زیاد از این ماتم و یا بر اثر مسمومیت از زهر جفا، حضرت فاطمه معصومه (س) بیمار شدند و چون دیگر امکان ادامه راه به طرف خراسان نبود، قصد شهر قم را نمود. حدوداً در روز 23 ربیع الاول سال 2ظ 1 هجرى قمرى حضرت وارد شهر مقدس قم شدند. و در محلى که امروز «میدان میر» نامیده مى شود در منزل «موسى بن خزرج» فرود آمدند و افتخار میزبانى حضرت نصیب او شد.

آن بزرگوار به مدت 17 روز در این شهر زندگى کرد. محل زندگی و عبادت آن حضرت در مدرسه ستیه به نام «بیت النور» بود که هم اکنون محل زیارت ارادت مندان آن حضرت است.[7]

 

پی نوشت ها :

[1] . برگرفته از سایتharam.masoumeh.com

[2]. شیخ صدوق، عیون أخبار الرضا (ع)، ج ‏2، ص 267، چاپ اول، نشر جهان، تهران، 1378 ق.

[3]. ر. ک: مجلسی، بحار الانوار، ج 106، ص 168,

[4]. معصوم کسی است که به لطف خدا از هرگونه آلودگی به گناه و کارهای زشت و ناشایست و پلید امتناع کند، آن هم نه به گونه جبری، بلکه در حالی که توان انجام آنها را داشته باشد، نیز از هرگونه اشتباه و خطایی به دور است. حضرت امام جعفر صادق (ع) در این خصوص می فرماید: ”المعصوم؛ هو الممتنع بالله من جمیع المحارم. و قد قال الله تبارک و تعالی: و من یعتصم بالله فقد هدی الی صراط مستقیم؛ معصوم کسی است که توسط خدا از همه گناهان حفظ می شود و خداوند در این باره فرمود: هر آن که به حفظ الاهی بپیوندد، به یقین به راه راست هدایت شد، شیخ صدوق، معانی الاخبار، ص 132، انتشارات جامعه مدرسین قم، 1361 هـ ش، برگرفته از نمایه مفهوم عصمت و امکان عصمت افراد شماره 249 در سایت اسلام کوئست.

[5]. عاملى، شیخ حر، وسائل‏الشیعة، ج 14، ص 576، ح 94، مؤسسه آل البیت (ع)، قم، 1409 هـ  ق، مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ فِی ثَوَابِ الْأَعْمَالِ وَ عُیُونِ الْأَخْبَارِ عَنْ أَبِیهِ وَ مُحَمَّدِ بْنِ مُوسَى بْنِ الْمُتَوَکِّلِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ سَعْدِ بْنِ سَعْدٍ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ الرِّضَا (ع) عَنْ زِیَارَةِ فَاطِمَةَ بِنْتِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ (ع) بِقُمَّ فَقَالَ مَنْ زَارَهَا فَلَهُ الْجَنَّة.

[6]. ر. ک: حر عاملی، وسائل الشیعة، ج 14، ص 576، ح 19850 و 19851,

[7].بر گرفته از سایت حضرت معصومه با تلخیص.

منبع :

زندگانی حضرت معصومة علیها السلام (حیات الست) ؛ مهدی منصوری



:: موضوعات مرتبط: مذهبی، ،
:: برچسب‌ها: ولادت حضرت معصومه (س) و روز ملی دختران گرامی باد, مسجد حجت ابن الحسن(عج), حمید داودی راد,
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : دو شنبه 15 مرداد 1395
هفته دولت گرامی باد

هفته دولت گرامی باد

 

 به مناسبت انفجار دفتر نخست وزیری در هشتم شهریور سال 1360 و شهادت دو یار دیرین امام (ره) و انقلاب و دو اسوه علم و تقوا، شهید محمد علی رجایی، رئیس جمهور و محمد جواد باهنر، نخست وزیر که نمونه ای از دولتمردان مردمی بودند و نیز به منظور آشنایی مردم با فعالیت ها و بیان اهداف و برنامه های آینده دولت، هفته ای به نام هفته دولت نامگذاری شده است که از دوم تا هشتم شهریور می باشد.

علت نامگذاری چنین هفته ای این است که دولت شهید رجایی، نخستین دولت مکتبی بود که در آن دوره بحرانی حداکثر تلاش و کوشش خود را برای خدمت به اهداف مقدس انقلاب، صادقانه اعمال کرد تا آن جا که جان خویش را بر سر آن نهادند. روحشان شاد.


هفته دولت، هفته اقتدار و پيروزى دولتى است که حمايت و پشتيبانى ميليونها تن از ملت خود را همراه دارد. هفته دولت، هفته سپاس و قدردانى از دولتى است که هدفش اجراى حدود الهى و احکام آسمانى اسلام و ايجاد جامعه اى سرشار از عدالت، نظم و امنيت است. اين هفته مبارک بر همه دولت مردانى که وجود خويش را وقف خدمت به اسلام و جامعه کرده اند، خجسته و فرخنده باد.

همراهى ملت با دولت و پشتيبانى آحاد مردم از آن، از عوامل ثبات دولت و اقتدار آن است و اين رابطه، تا هنگامى که دولت يک دولت ارزشى و خدمت گزار باشد، پايدار خواهد بود.
امام خمينى (ره)؛ رهبر کبیر انقلاب، دورى مسؤولان ايران اسلامى را از رفاه و تجملات و ثروت ها، لطف الهى دانسته و مى فرمايد:
« اگر يک حکومتى، ارزشهايش ارزشهاى انسانى، اخلاقى و اسلامى باشد (و) بخواهد خدمت به نوع خودش بکند و خودش را خدمت گزار بداند، قهراً ملت با اوست و قهراً يک قدرت خارجى نمی تواند او را تحت تاثير قرار بدهد».

مولى الموحدين، امام على (ع) در قالب نامه اى به مالک اشتر، خطاب به همه دولت مردان اسلامى درباره تکبر و غرور رياست چنين هشدار مى دهد:
«اگر با مقام و قدرتى که دارى، دچار تکبر و يا خود بزرگ بينى شدى، به بزرگى حکومت پروردگار که برتر از توست بنگر که تو را از آن سرکشى نجات مى دهد و تندروى تو را فرو مى نشاند و عقل و انديشه ات را به جايگاه اصلى باز مى گرداند».

دوم شهريور هر سال آغاز هفته دولت است که روز پايانى آن سالروز شهادت محمد على رجايى؛ رئِس جمهور و محمد جواد باهنر؛ نخست وزير وقت ايران در سال 1360 است.

شهيدان رجايى و باهنر تشکيل دهندگان نخستين دولت ايران پس از يکدست شدن جمهورى اسلامى ايران که پس از خروج دولتمردان عصر حکومت موقت و دولت ابوالحسن بنى صدر استقرار يافت. از اين جهت دولت رجايى و باهنر آغاز عصر تازه جمهورى اسلامى بشمار ميرود و شهادت آنها ضايعه اى است که دولت و مردم ايران هر سال به ياد آن در سوگ مى نشينند.

امسال در آستانه بيست و چهارمين سالگرد برگزارى هفته دولت، با وضعيتى تازه مواجه هستيم. هفته دولت امسال در حالى برگزار مى شود كه با انتخاب رئيس جديد دولت، مجلس در تدارك ارزيابى اعضاى دولت جديد است و دولت قديمى با پايمردى مى كوشد واپسين ساعات حضورش با تضمين ثبات و آرامش عرصه ملى همراه باشد. اميدواريم در آستانه هفته دولت امسال شاهد شكوفايى در عرصه هاى توسعه همه جانبه در كشور باشيم.

و اما هفته دولت، فرصتى است تا لختى تامل کنيم و به آن چه در گذر شتابزده زمان پنهان مانده، نظر افکنيم. بايد رنج و تلاش مسوولان متعهد کشور را ارج نهيم، خدمت هاى ناديدنى دولت مردان خدمتگزار و صاحب منصبان درد آشنا را سپاس گوييم و به همه تلاش گران و زحمت کشان نظام جمهورى اسلامى خسته نباشيد بگوييم.

 

تبلیغات مسجد حجت ابن الحسن(عج)



:: موضوعات مرتبط: مذهبی، سیاسی، ،
:: برچسب‌ها: هفته دولت گرامی باد, مسجد حجت ابن الحسن(عج)رودکی, حمید داودی راد,
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : یک شنبه 2 شهريور 1394
حلول ماه مبارک رمضان ماه میهمانی خدا ماه امت محمد رسول الله (ص) بر تمام مسلمین جهان مبارک باد

فضيلت ماه مبارك رمضان

پيامبر اكرم(ص) مى‏فرمايد: «ماه رجب ماه خدا و ماه شعبان ماه من و ماه رمضان، ماه امت من است،هر كس همه اين ماه را روزه بگيرد بر خدا واجب است كه همه گناهانش را ببخشد، بقيه عمرش را تضمين كند و او را از تشنگى و عطش دردناك روز قيامت امان دهد.»
«رمضان» در لغت از «رمضاء» به معناى شدت حرارت گرفته شده و به معناى سوزانيدن مى‏باشد.(1) چون در اين ماه گناهان انسان بخشيده مى‏شود، به اين ماه مبارك رمضان گفته‏اند.
پيامبر اكرم(ص) مى‏فرمايد: «انما سمى الرمضان لانه يرمض الذنوب؛(2) ماه رمضان به اين نام خوانده شده است، زيرا گناهان را مى‏سوزاند.»
رمضان نام يكى از ماه‏هاى قمرى و تنها ماه قمرى است كه نامش در قرآن آمده است و يكى از چهار ماهى است كه خداوند متعال جنگ را در آن حرام كرده است.(مگر جنبه دفاع داشته باشد.)


در اين ماه كتاب‏هاى آسمانى قرآن‏كريم، انجيل، تورات، صحف و زبور نازل شده است.
(3)

اين ماه در روايات اسلامى ماه خدا و ميهمانى امت پيامبر اكرم(ص) خوانده شده و خداوند متعال از بندگان خود در اين ماه در نهايت كرامت و مهربانى پذيرايى مى‏كند؛ پيامبر اكرم(ص) مى‏فرمايد: «ماه رجب ماه خدا و ماه شعبان ماه من و ماه رمضان، ماه امت من است،
(4) هر كس همه اين ماه را روزه بگيرد بر خدا واجب است كه همه گناهانش را ببخشد، بقيه عمرش را تضمين كند و او را از تشنگى و عطش دردناك روز قيامت امان دهد.»(5)

اين ماه، در ميان مسلمانان از احترام، اهميت و جايگاه ويژه‏اى برخوردار و ماه سلوك روحى آنان است و مؤمنان با مقدمه‏سازى و فراهم كردن زمينه‏هاى معنوى در ماه‏هاى رجب و شعبان هر سال خود را براى ورود به اين ماه شريف و پربركت آماده مى‏كنند، و با حلول اين ماه با شور و اشتياق و دادن اطعام و افطارى به نيازمندان، شب‏زنده‏دارى و عبادت، تلاوت قرآن، دعا، استغفار، دادن صدقه، روزه‏دارى و... روح و جان خود را از سرچشمه فيض الهى سيراب مى‏كنند.
 

                                                          فضائل ماه رمضان

1. برترين ماه سال
ماه مبارك رمضان به جهت نزول قرآن كريم در آن و ويژگى‏هاى منحصرى كه دارد در ميان ماه‏هاى سال‏قمرى برترين است؛ قرآن كريم مى‏فرمايد: «ماه رمضان ماهى است كه قرآن براى هدايت انسان‏ها در آن نازل شده است.»
(6)

پيامبر گرامى(ص) درباره ماه رمضان مى‏فرمايد: «اى مردم! ماه خدا با بركت و رحمت و مغفرت به شما روى آورد، ماهى كه نزد خدا از همه ماه‏ها برتر و روزهايش بر همه روزها و شب‏هايش بر همه شب‏ها و ساعاتش بر همه ساعات برتر است، ماهى است كه شما در آن به ميهمانى خدا دعوت شده و مورد لطف او قرار گرفته‏ايد، نفس‏هاى شما در آن تسبيح و خوابتان در آن عبادت، عملتان در آن مقبول و دعايتان در آن مستجاب است.... بهترين ساعاتى است كه خداوند به بندگانش نظر رحمت مى‏كند... .»
(7)

2. نزول كتب آسمانى در اين ماه
تمام كتب بزرگ آسمانى مانند: قرآن كريم، تورات، انجيل، زبور، صحف در اين ماه نازل شده است. حضرت امام صادق(ع) مى‏فرمايد: «كل قرآن كريم در ماه رمضان به بيت المعمور نازل شد، سپس در مدت بيست سال بر پيامبر اكرم(ص) و صحف ابراهيم در شب اول ماه رمضان و تورات در روز ششم ماه رمضان، انجيل در روز سيزدهم ماه رمضان و زبور در روز هيجدهم ماه رمضان نازل شد.»
(8)

3. توفيق روزه
در ماه رمضان خداوند متعال توفيق روزه‏دارى را به بندگانش داده است؛ «پس هر كه ماه [رمضان] را درك كرد، بايد روزه بگيرد.»
(9)

انسان افزون بر جنبه مادى و جسمى، داراى بُعد معنوى و روحى هم هست و هر كدام در رسيدن به كمال مطلوب خود، برنامه‏هاى ويژه را نياز دارند، يكى از برنامه‏ها براى تقويت و رشد بُعد معنوى، تقوا و پرهيزگارى است؛ يعنى اگر انسان بخواهد خودش را از جنبه معنوى رشد و پرورش دهد و به طهارت و كمال مطلوب برسد، بايد هواى نفس خود را مهار كند و موانع رشد را يكى پس از ديگرى بر دارد و خود را سرگرم لذت‏ها و شهوات جسمى نكند. يكى از اعمالى كه در اين راستا مؤثر و مفيد است روزه‏دارى است، قرآن كريم مى‏فرمايد: «... اى افرادى كه ايمان آورده‏ايد! روزه بر شما نوشته شد، همان گونه كه بر پيشينيان از شما نوشته شده، تا پرهيزگار شويد.»
(10)

برخى از فوايد و فضائل روزه:
الف. تقويت تقوا، پرهيزگارى و اخلاص؛(11)
امام صادق(ع) مى‏فرمايد: خداوند متعال فرموده: «روزه از من است و پاداش آن را من مى‏دهم.»
(12)

حضرت فاطمه(س) مى‏فرمايد: «خداوند روزه را براى استوارى اخلاص، واجب فرمود.»
(13)

ب. مانع عذاب‏هاى دنيوى و اخروى:
امام على(ع) مى‏فرمايد: «روزه روده را باريك مى‏كند گوشت را مى‏ريزد و از گرماى سوزان دوزخ دور مى‏گرداند.»
(14)

پيامبر اكرم(ص) مى‏فرمايد: «روزه سپرى در برابر آتش است.»
(15)

ج. آرامش روان و جسم:
روزه‏دارى روح و روان و قلب و دل و نيز جسم را آرامش داده و باعث سلامتى روح و تندرستى جسم مى‏شود.

پيامبر اكرم(ص) مى‏فرمايد: «روزه بگيريد تا سالم بمانيد.»

باز مى‏فرمايد: «معده خانه تمام دردها و امساك (روزه)بالاترين داروهاست.»(16)

حضرت امام باقر(ع) مى‏فرمايد: «روزه و حج آرام‏بخش دلهاست.»(17)

حضرت على(ع) مى‏فرمايد: «خداوند بندگان مؤمن خود را به وسيله نمازها و زكات و حديث در روزه‏دارى روزه‏هاى واجب (رمضان) براى آرام كردن اعضا و جوارح آنان، خشوع ديدگانش و فروتنى جان‏هايشان و خضوع دلهايشان حفظ مى‏كنند.»(18)

امروزه در علم پزشكى و از نظر بهداشت و تندرستى نيز در جاى خود ثابت شده كه روزه‏دارى تأثيرهاى فراوانى بر آرامش روح و روان و سلامتى جسم و بدن دارد، دفع چربى‏هاى مزاحم، تنظيم فشار، قند خون، و... نمونه آن است.
(19)

د. مانع نفوذ شيطان:
امام على(ع) به پيامبر اكرم(ص) عرض كرد: يا رسول الله! چه چيزى شيطان را از ما دور مى‏كند؟ پيامبرگرامى(ص) فرمود: روزه چهره او را سياه مى‏كند و صدقه پشت او را مى‏شكند.»
(20)

بنابراين، روزه مانع نفوذ شيطان‏هاى جنى و انسى شده و وسوسه‏هاى آنان را خنثى مى‏كند.

ه . مساوات بين غنى و فقير:
انسان روزه‏دار در هنگام گرسنگى و تشنگى، فقرا و بينوايان را ياد مى‏كند و در نتيجه به كمك آن‏ها مى‏شتابد. حضرت امام حسن عسگرى(ع) درباره علت وجوب روزه مى‏فرمايد: «تا توانگر درد گرسنگى را بچشد و در نتيجه به نيازمند كمك كند.»
(21)

و. احياء فضائل اخلاقى
حضرت امام رضا(ع) درباره علت وجوب روزه مى‏فرمايد: «تا مردم رنج گرسنگى و تشنگى را بچشند و به نيازمندى خود در آخرت پى‏ببرند و روزه‏دار بر اثر گرسنگى و تشنگى خاشع، متواضع و فروتن، مأجور، طالب رضا و ثواب خدا و عارف و صابر باشد و بدين سبب مستحق ثواب شود،... روزه موجب خوددارى از شهوات است، نيز تا روزه در دنيا نصيحت‏گر آنان باشد و ايشان را در راه انجام تكاليفشان رام و ورزيده كند و راهنماى آنان در رسيدن به اجر باشد و به اندازه سختى، تشنگى و گرسنگى كه نيازمندان و مستمندان در دنيا مى‏چشند پى ببرند و در نتيجه، حقوقى كه خداوند در دارايى‏هايشان واجب فرموده است، به ايشان بپردازند... .»
(22)

4. وجود شب قدر در اين ماه
شب قدر از شب‏هايى كه برتر از هزار ماه است و فرشتگان در اين شب به اذن خدا فرود مى‏آيند و جميع مقدرات بندگان را در طول سال تعيين مى‏كنند
(23) و وجود اين شب در اين ماه مبارك نعمت و موهبتى الهى بر امت پيامبر گرامى اسلام(ص) است و مقدرات يك سال انسان‏ها (حيات، مرگ، رزق و...) براساس لياقت‏ها و زمينه‏هايى كه خود آنها به وجود آورده‏اند تعيين مى‏شود و انسان در چنين شبى با تفكر و تدبر مى‏تواند به خود آيد و اعمال يك سال خود را ارزيابى كند و با فراهم آوردن زمينه مناسب بهترين سرنوشت را براى خود رقم زند.(24)

حضرت امام صادق(ع) مى‏فرمايد: «تقدير مقدرات در شب نوزدهم و تحكيم آن در شب بيست و يكم و امضاء آن در شب بيست و سوم است.»
(25)

5. بهار قرآن
نظر به اين‏كه قرآن كريم در ماه مبارك رمضان نازل شده و تلاوت آيات آن در اين ماه فضيلت بسيارى دارد، در روايات اسلامى، از ماه رمضان به عنوان بهار قرآن ياد شده است؛ چنان‏كه حضرت امام باقر(ع) مى‏فرمايد: «هر چيزى بهارى دارد و بهار قرآن ماه رمضان است.»
(26)

يك نكته!
بديهى است فضائل و ثواب‏هايى كه براى ماه مبارك رمضان و روزه‏دارى ذكر شده و به برخى از آن‏ها اشاره شد، از آنِ كسانى است كه حقيقت آن را درك كنند و به محتواى آن عمل و در گفتار و كردار به كار گيرند و به آن‏ها جامه عمل بپوشانند. چنان در روايات اسلامى براى روزه‏دارى آدابى ذكر شده و كسانى كه صرفاً تلاوت قرآن مى‏كنند، ولى به آيات و احكام آن عمل نمى‏كنند و يا آن كه از روزه‏دارى تنها رنج گرسنگى و تشنگى را مى‏كشند و بوسيله گناه، تأثير روزه را از بين مى‏برند و ماه مبارك رمضان و فضاى معنوى آن تأثيرى بر اشخاصى بر جاى نمى‏گذارد، مورد نكوهش قرار گرفته‏اند.

چنان‏كه پيامبر اكرم(ص) به زنى كه با زبان روزه كنيز خود را دشنام مى‏داد فرمود: چگونه روزه‏دارى و حال آن‏كه كنيزت را دشنام مى‏دهى؟! روزه فقط خوددارى از خوردن و آشاميدن نيست، بلكه خداوند آن را علاوه بر اين دو، مانع كارها و سخنان زشت كه روزه را بى‏اثر مى‏كنند قرار داده است، چه اندكند روزه‏داران و چه بسيارند كسانى كه گرسنگى مى‏كشند.»(27)

حضرت امام سجاد(ع) در دعاى حلول ماه رمضان به درگاه خداوند عرض مى‏كند: به وسيله روزه اين ماه ياريمان ده تا اندام‏هاى خود را از معاصى تو نگه داريم و آن‏ها را به كارهايى گيريم كه خشنودى تو را فراهم آورد، تا با گوش‏هايمان سخنان بيهوده نشنويم و با چشمانمان به لهو و لعب نشتابيم و تا دستمانمان را به سوى حرام نگشاييم و با پاهايمان به سوى آن‏چه منع شده ره نسپاريم و تا شكمهايمان جز آن‏چه را تو حلال كرده‏اى در خود جاى ندهد و زبان‏هايمان جز به آن‏چه تو خبر داده‏اى و بيان فرموده‏اى گويا نشود... .»(28)

بنابراين، در ماه مبارك بايد تمام اعضا و جوارح را از حرام دور نگه داشت و با اخلاص، توكل و توسل از اهل‏بيت(ع) و عمل به دستورها و احكام قرآن كريم و دورى از گناهان، انجام توبه نصوح و واقعى، عبادت، شب‏زنده‏دارى، درك فضيلت شب قدر و... فضيلت ماه مبارك رمضان را درك كرد و از آن در راستاى رسيدن به كمال حركت كرد و بايد در اين ماه به گونه‏اى خودسازى كرد كه با اتمام ماه مبارك تأثير و فوايد آن در روح و جان افراد باقى باشد و اثر آن تا ماه رمضان سال بعد ماندگار باشد.


پى‏نوشت‏ها:


1. مفردات الفاظ القرآن، راغب اصفهانى، ص 209، دارالكتاب العربى، بيروت.

2. بحارالانوار، علامه مجلسى، ج 55، ص 341، مؤسسه الوفاء، بيروت.

3. ر.ك: الكافى، محمد بن يعقوب كلينى، ج 2، ص 628، دارالكتب الاسلامية، تهران.

4. وسائل الشيعه، شيخ حر عاملى، ج 2، ص 628، دارالكتب الاسلامية، تهران.

5. ...

6. سوره بقره، آيه 185.

7. ر.ك: وسائل الشيعه، همان، ج 10، ص 313.

8. ر.ك: الكافى، همان، ج 2 ،ص 628.

9. سوره بقره، آيه 185.

10. سوره بقره، آيه 183.

11. همان.

12. ميزان الحكمة، محمد محمدى‏رى‏شهرى، ترجمه: حميدرضا شيخى، ج 7، ص 3207، مؤسسه دارالحديث، قم.

13. همان، ص 3209.

14. همان.

15. همان.

16. همان.

17. همان.

18. همان.

19. تفسير نمونه، آيت‏الله مكارم شيرازى و ديگران، ج 1 ،ص 631، دارالكتب الاسلامية، تهران.

20. مستدرك الوسائل، محدث نورى، ج 7، ص 154، مؤسسه آل‏البيت، قم.

21. ميزان الحكمة، همان.

22. همان، ص 3209.

23. سوره قدر، آيه 1 ـ 5.

24. تفسير الميزان، علامه طباطبايى، ج 18، ص 132؛ ج 19، ص 90، مؤسسه مطبوعاتى اسماعيليان، قم.

25. وسائل الشيعه، همان، ج 10، ص 354.

26. وسائل الشيعه، همان، ج 6، ص 203.

27. الكافى، همان، ج 4، ص 87.

28. الصحيفة السجادية، امام سجاد(ع) ص 186، دفتر نشر الهادى، قم.

 



:: موضوعات مرتبط: مذهبی، ،
:: برچسب‌ها: حلول ماه مبارک رمضان ماه میهمانی خدا ماه امت محمد رسول الله (ص) بر تمام مسلمین جهان مبارک باد, ماه رمضان, رمضان 92, ماه مبارک رمضان , فضائل رمضان, حمید داودی راد, مسجد حجت ابن الحسن(ع),
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : یک شنبه 17 تير 1392
کانون فرهنگی هنری و دارالقرآن الکریم

 کانون فرهنگی هنری و دارالقرآن الکریم

از مسجد باید امور اداره بشود. امام خمینی (ره)

این مرکز در رشته های آموزش (روخوانی ، روانخوانی ،تجوید) تفسیر قرآن در سنین مختلف خواهر و بردار در طول سال فعال می باشد

رشته های هنری مانند خطاطی نقاشی ، سفالگری ، خیاطی ، فن بیان ، قصه گویی و ...

همچنین آموزش کمک های اولیه (امداد پزشکی) با ارائه گواهی رسمی از انجمن پرستاری ایران دایر می باشد

شماره تماس کانون: 66847101 آماده پاسخگویی می باشد



:: موضوعات مرتبط: مذهبی، برنامه های کانون فرهنگی هنری ورزشی مسجد، 1. آموزش قرآن کریم ( روخوانی ،روانخوانی،تجوید)، 2. آموزش کامپیوتر، ،
:: برچسب‌ها: کانون فرهنگی هنری و دارالقرآن الکریم,
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : جمعه 7 تير 1392
نیمه شعبان میلاد منجی عالم بشیرت گرامی باد

 نیمه شعبان

 سالروز سراسر نور منجی عالم بشیریت قیام کننده حق و عدالت ، در هم کوبنده باطل، آخرین ذخیره الهی حضرت مهدی موعود (عج) و روز مستضعفین بر تمامی منتظران ظهورش مبارکباد.

اطلاعیه :

به مناسبت گرامیداشت نیمه شعبان سالروز ولادت حضرت مهدی (عج) ایستگاه صلواتی با پخش شربت و شیرینی و ....

آدرس: خیابان رودکی روبروی مسجد برگزار میگردد.

 

زمان: شامگاه روز چهاردهم شعبان

 

 



:: موضوعات مرتبط: مذهبی، معصومین، ،
:: برچسب‌ها: نیمه شعبان, امام زمان, میلاد منجی عالم بشریت, مسجد حجت ابن الحسن(عج), حمید داودی راد,
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : پنج شنبه 10 خرداد 1394
11 شعبان سالروز میلاد حضرت علی اکبر (ع) گرامی باد

 

فرار رسیدن 11 شعبان سالروز خجسته میلاد شبه پیامبر(ص) حضرت علی اکبر (ع) و روز جوان گرامی باد

حضرت علي اكبر(ع) فرزند بزرگ امام حسين (ع) در مدينه متولد شد. مادر بزرگوار ايشان ليلا دختر ابى مره است. وي زمانى چند در خانه امام حسين عليه السلام به سر برد و روزگارى در زير سايه حسين (ع) بزيست. ليلا براى امام حسين (ع) پسرى آورد، رشيد، دلير، زيبا، شبيه‌ترين كس به رسول خدا صلى الله عليه و آله رويش روى رسول، خويش خوي رسول، گفت و گويش گفت و گوى رسول خدا صلى الله عليه و آله؛ هر كسى كه آرزوى ديدار رسول خدا را داشت بر چهره پسر ليلا مى‌نگريست تا آنجا كه پدر بزرگوارش مي‌فرمايد هرگاه مشتاق ديدار پيامبر مى‌شديم به چهره او مى‌نگريستيم؛ به همين جهت روز عاشورا وقتى اذن ميدان طلبيد و عازم جبهه پيكار شد،امام حسين(ع) چهره به آسمان گرفت و فرمود: اللهم اشهد على هؤلاء القوم فقد برز اليهم غلام اشبه الناس برسولك محمد خلقا و خلقا و منطقا و كنا اذا اشتقنا الى رؤية نبيك نظرنا اليه. حضرت علي‌اكبر در كربلا حدود 25 سال داشت. برخي راويان سن ايشان را 18 سال و 20 سال هم گفته‌اند. او اولين شهيد عاشورا از بنى‌هاشم بود. شجاعت و دلاورى حضرت على‌اكبر (ع) و رزم آورى و بصيرت دينى و سياسى او، در سفر كربلا بويژه در روز عاشورا تجلى كرد. سخنان و فداكاريهايش دليل آن است. وقتى امام حسين (ع) از منزلگاه «قصر بنى‌مقاتل» گذشت، روى اسب چشمان او را خوابى ربود و پس از بيدارى انا لله و انا اليه راجعون گفت و سه بار اين جمله و حمد الهى را تكرار كرد. حضرت على اكبر (ع) وقتى سبب اين حمد و استرجاع را پرسيد، حضرت فرمود: در خواب ديدم سوارى مى‏گويد اين كاروان به سوى مرگ مى‏رود. پرسيد:مگر ما بر حق نيستيم؟ فرمود:چرا. پس گفت: فاننا اذن لا نبالى ان نموت محقين. پس باكى از مرگ در راه حق نداريم. روز عاشورا نيز پس از شهادت ياران امام، اولين كسى كه اجازه ميدان طلبيد تا جان را فداى دين كند او بود. اگر چه به ميدان رفتن او بر اهل بيت و بر امام بسيار سخت بود، ولى از ايثار و روحيه جانبازى او جز اين انتظار نبود. وقتى به ميدان مى‏رفت،امام حسين(ع) در سخنانى سوزناك به آستان الهى، آن قوم ناجوانمرد را كه دعوت كردند ولى تيغ به رويشان كشيدند، نفرين كرد. على اكبر چندين بار به ميدان رفت و رزم‌هاى شجاعانه‏اى با انبوه سپاه دشمن نمود.پيكار سخت، او را تشنه‏ تر ساخت؛ به خيمه آمد. بى آنكه آبى بتواند بنوشد، با همان تشنگى و جراحت دوباره به ميدان رفت و جنگيد تا به شهادت رسيد. قاتل او مرة بن منقذ عبدى بود. پيكر حضرت على اكبر (ع) با شمشيرهاى دشمن قطعه قطعه شد.وقتى امام بر بالين او رسيد كه جان باخته بود. امام حسين (ع) صورت بر چهره خونين حضرت على اكبر (ع) نهاد و دشمن را باز هم نفرين كرد: قتل الله قوما قتلوك...و تكرار مى‏كرد كه: «على الدنيا بعدك العفا» و جوانان هاشمى را طلبيد تا پيكر او را به خيمه گاه حمل كنند. حضرت على اكبر، نزديكترين شهيدى است كه با امام حسين(ع) دفن شده است.مدفن او پايين پاى ابا عبد‌الله الحسين(ع) قرار دارد و به اين خاطر ضريح امام، شش گوشه دارد.

تبلیغات مسجد حجت ابن الحسن (عج)

 



:: موضوعات مرتبط: مذهبی، ،
:: برچسب‌ها: 11 شعبان سالروز میلاد حضرت علی اکبر (ع) گرامی باد, میلاد شبه پیغمبر(ع), مسجد حجت ابن الحسن(عج),
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : پنج شنبه 6 خرداد 1394
اعیاد شعبانیه گرامی باد

اعیاد شعبانیه مبارک باد

سوم شعبان سالروز میلاد سراسر نور بزرگ پاسدار چراغ هدایت کشتی نجات حضرت اباعبدالله الحسین(ع) و چهارم شعبان ولادت با سعادت ماه بنی هاشم علمدار پور حیدر کرار حضرت ابوالفضل العباس (ع) و روز جانباز و پنجم شعبان سالروز میلاد زینت عبادت کنندگان سرور سجده کننده ها حضرت زین العابدین(ع) و روز آزادگان گرامیباد. 

بوی بهار می‏ آید از دامان دو فاطمه علیهماالسلام. بوی ریحانه هستی و گل یاس. حوریان، تمام شهر را آذین بسته ‏اند با گل مریم. عرش‏ نشینان همه به یُمن آمدنش، میهمان علی و فاطمه‏ اند.

«مِهر» و «ماه»

امام حسین علیه السلام:
شیعیان ما، کسانى اند که درون آن ها از هر گونه حیله و نیرنگ سلامت باشد.
(تفسیرالامام العسکرى، ۳۰۹)

===================

چه عباس آنکه در حشمت امیر راستین آمد              چه عباس آنکه از همّت پناه مسلمین آمد

چه عباس آنکه از اصل و نسب از دوره هاشم            چو جان مرتضى و حُسن خیرالمرسلین آمد

 

اطلاعیه:

به مناسب گرامیداشت فضیلت اعیاد شعبانیه مراسم جشن و سرور همراه با سخنرانی و مولودی خوانی شبهای بعد از اقامه نماز جماعت مغرب و عشاء در مسجد حجت ابن الحسن(عج)

 

تبلیغات مسجد حجت ابن الحسن (عج)



:: موضوعات مرتبط: مذهبی، معصومین، دین و اندیشه، دعا، ،
:: برچسب‌ها: سوم شعبان روز ولادت حضرت اباعبدالله الحسین (ع) گرامی باد, چهارم شعبان روز میلاد قمر بنی هاشم (ع) و ÷نجم شعبان میلاد امام زین العابدین (ع) گرامی باد, مسجد حجت ابن الحسن (عج), حمید داودی راد,
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : پنج شنبه 21 خرداد 1392
27 رجب روز مبعث پيامبر اکرم(ص)

 27 رجب روز مبعث پيامبر اکرم(ص)

داستان بعثت

ماجراي بعثت حضرت پيامبر، با نقل ‏هاي متفاوتي روايت شده است. چه سخني رساتر و شيرين ‏تر از بيان امام هادي(ع) که مي ‏فرمايد: «هنگامي که محمد(ص) تجارت شام را ترک گفت، هر روز به کوه حرا مي‏ رفت و از فراز آن به آثار رحمت پروردگار مي ‏نگريست و از آن چه مي ‏ديد، به ياد عظمت خداي آفريننده مي ‏افتاد و آن‏ گاه با روشني خاصي به عبادت خداوند مشغول مي‏ شد. چون به چهل سالگي رسيد، خداوند، دل او را بهترين، روشن ‏ترين و خاضع‏ ترين دل ‏ها يافت. در آن لحظه‏ ها، جبرئيل به سوي او آمد و بازوي او را گرفت و تکان داد و گفت: بخوان. گفت: چه بخوانم؟ جبرئيل گفت: اي محمد! بخوان به نام پروردگارت که آفريد. پس جبرئيل، رسالت خود را به انجام رسانيد و به آسمان‏ ها بالا رفت و محمد نيز از کوه فرود آمد. در اين هنگام، خداوند، کوه‏ ها، صخره ‏ها و سنگلاخ‏ ها را به سخن آورد، به گونه‏اي که به هر کدام مي‏ رسيد، اداي احترام مي ‏کردند و مي‏ گفتند: السلام عليک يا حبيبَ اللّه‏، السلام عليک يا ولي اللّه‏، السلام عليک يا رسولَ اللّه‏».(1)

مهم ترين پيام بعثت

توحيد، اصلي ‏ترين و مهم ‏ترين پيام بعثت است. فراگيري اين اصل چنان گسترده است که اسلام به نام دين توحيد شناخته مي ‏شود. در قرآن کريم، اصل توحيد، ساختار کلي همه آيات است و نخستين پيام همه پيامبران پيشين نيز اصل توحيد بوده است: «پيش از تو هيچ پيامبري نفرستاديم، مگر آن که به وي وحي کرديم که معبودي جز من نيست، پس تنها مرا پرستش کنيد».(انبياء: 25)
از سوي ديگر، توحيد فقط راه‏ حلي براي بحران‏ هاي دوران جاهليت نبوده است. توحيد، شعار محض نيست. توحيد؛ يعني نفرت و دوري و نفي همه طاغوت‏ ها. توحيد؛ يعني تکيه نکردن به هيچ قدرتي جز قدرت و عظمت الله. با اين مفهوم، انسان قرن 21، بيش از هر زمان ديگر به اين اصل حياتي نياز دارد. بشر امروز، با طاغوت ‏ها و بت‏ هاي دروني و بيروني خود، از هر گونه پيشرفت و سعادت واقعي بازمانده است. توحيد؛ يعني نپذيرفتن هيچ‏ گونه بي ‏عدالتي. با اين وصف، از شخصي ‏ترين رفتار انسان تا قانون‏ گذاري براي حکومت جهاني، جايگاه اجراي اصل توحيد است. بدون توحيد و مبارزه با قدرت‏ هاي بيگانه، تمدن امروز نه تنها ارزشي ندارد، بلکه سرعت سقوط انسان را چند برابر خواهد کرد.(2)

بعثت در کلام حضرت فاطمه(س)

«پروردگار بزرگ، به پايان همه کارها دانا بود و بر دگرگوني‏ هاي روزگار در محيط بينا و به سرنوشت هر چيزي آشنا. محمد(ص) را برانگيخت تا کار خود را به اتمام و آن چه را مقدر ساخته به انجام رساند. پيغمبر که درود خدا بر او باد، ديد که هر فرقه‏اي ديني گزيده و هرگروه در روشنايي شعله‏اي خزيده و هر دسته به بتي نماز برده و همگان ياد خدايي را که مي ‏شناسند از خاطر سترده‏اند. پس خداي بزرگ تاريکي ‏ها را به نور محمد روشن ساخت و دل ها را از تيرگي کفر بپرداخت و پرده ‏هايي را که بر ديده ‏ها افتاده بود، به يک سو انداخت.» (3)

جهان قبل از بعثت در کلام امام علي(ع)

خداوند، پيامبر اسلام را هشدار دهنده جهانيان مبعوث فرمود تا امين وحي الهي باشد. آن ‏گاه که شما ملت عرب، بدترين دين را داشتيد و در بدترين خانه زندگي مي ‏کرديد و ميان غارها، سنگ ‏هاي خشن و مارهاي سمّي خطرناک و فاقد شنوايي، به سر مي ‏برديد. آب ‏هاي آلوده مي‏ نوشيديد و غذاهاي گلو آزار مي ‏خورديد. خون يکديگر را مي‏ ريختيد و پيوند خويشاوندي را مي ‏بريديد. بت ‏ها ميان شما پرستش مي ‏شد و مفاسد و گناهان شما را فرا گرفته بود. خدا، پيامبر اسلام را زماني فرستاد که مردم در فتنه ‏ها گرفتار شده، رشته ‏هاي دين پاره شده و ستون‏ هاي ايمان و يقين ناپايدار بود. ... راه رهايي دشوار مي ‏نمود و پناه ‏گاهي وجود نداشت. چراغ هدايت، بي ‏نور شده و کوردلي همگان را فرا گرفته بود. خداي رحمان معصيت مي‏ شد و شيطان ياري مي‏ گرديد. ملت ‏ها در خواب عميقي فرو خفته بودند. فتنه و فساد، جهان را فرا گرفته بود. اعمال زشت رواج يافته بود. آتش جنگ همه‏ جا زبانه مي ‏کشيد و دنيا، بي ‏نور و پر از مکر و فريب گشته بود. هوا و هوس بر مردم چيره شده بود. ... ناداني ‏هاي جاهليت، پست و خوارشان کرده بود و در امور زندگي سرگردان بودند و بلاي جهل و ناداني دامن گيرشان بود.(4)

مولفه هاي جاهليت در کلام امام علي(ع)

سال ‏هاي طولاني بر مردمي گذشت که بر اثر دوري از مکتب پيامبران، در منجلاب گمراهي و فساد غوطه‏ور بودند، نه امنيت جاني داشتند، نه امنيت مالي و ناموسي. سايه شوم جهل و تعصب همه جا را تاريک کرده بود. ظلم و بيداد گري و لجاجت و انواع جنايات هولناک، همه را به ستوه آورده بود؛ به گونه‏اي که به فرموده علي(ع) «ميوه درخت جاهليت فتنه و آشوب و غذاي مردمش مردار گنديده، لباس زيرينشان ترس و وحشت و لباس رويينشان شمشير بود. آب حيات انساني در زمين فرو رفته بود و منارهاي هدايت، کهنه و فرسوده شده و پرچم‏ هاي گمراهي و تيره ‏بختي آشکار گرديده بود»(5)

هدف از بعثت در کلام امام علي(ع)

خداوند، حضرت محمد را به حق برانگيخت تا بندگان خود را از پرستش دروغين بت ‏ها رهايي بخشد و به پرستش خود راهنمايي کند و آنان را از پيروي شيطان نجات دهد و به اطاعت خود کشاند.
پس خداوند، رسولان خود را در ميان مردم برانگيخت و پيامبرانش را پياپي به سوي آن ها فرستاد تا از مردم اداي عهد و پيمان فطرتي را که با پروردگارشان بسته بودند، بخواهند و نعمت فراموش شده او را به ايشان يادآوري کنند و با تبليغ دلايل روشن، وظيفه رسالت را انجام دهند و نيروي عقل‏ هاي مردم را که زير غبار کفر و شرک و گمراهي پنهان شده بود، برانگيزانند و به کار اندازند و آيات بزرگ الهي را به ايشان بنمايانند. خداي سبحان براي وفاي به وعده خود و کامل گردانيدن دوران نبوت، حضرت محمد را مبعوث کرد؛ پيامبري که از همه پيامبران، پيمان پذيرش نبوت او را گرفته بود. نشانه ‏هاي او شهرت داشت. و تولدش بر همه مبارک بود.(6)

بعثت در کلام امام خميني(ره)

حادثه‏اي بزرگ ‏تر از بعثت رسول اکرم(ص) نشده است و تصور هم ندارد که بشود؛ زيرا که بزرگ ‏تر از رسول اکرم(ص) در عالم وجود نيست، غير از ذات حق ‏تعالي و حادثه‏اي بزرگ ‏تر از بعثت او هم نيست. پيغمبر اکرم اهل عربستان است، لکن دعوتش مال عربستان نبوده، محصور نبوده به عربستان؛ دعوتش مال تمام عالم است. اصل آمدن پيغمبر براي آموزش و پرورش بوده است. آيات را تلاوت کند... نفوس را تطهير کند.
پيغمبر اسلام مي‏ خواست در تمام دنيا وحدت کلمه ايجاد کند، مي‏ خواست تمام ممالک دنيا را تحت يک کلمه توحيد قرار دهد.(7)

هدف از بعثت در کلام امام خميني(ره)

«بعثت رسول خدا براي اين است که راه رفع ظلم را به مردم بفهماند، راه اين که مردم بتوانند با قدرت‏ هاي بزرگ مقابله کنند. بعثت براي اين است که اخلاق مردم را، نفوس مردم را، ارواح مردم را، تمام اين ‏ها را از ظلمت ‏ها نجات بدهد. ظلمات را به کلي کنار بزند و به جاي او نور بنشاند، ظلمت جهل را کنار بزند و به ‏جاي او نور عمل بياورد، ظلمت ظلم را به کنار بزند و به جاي او عدالت بگذارد... و راه او را به ما فهمانده است، فهمانده است که تمام مردم، تمام مسلمين برادر هستند و بايد با هم وحدت داشته باشند، تفرّق نداشته باشند».(8)

انگيزه هاي بعثت در کلام امام خميني(ره)

«انگيزه بعثت، نزول وحي... و نزول قرآن است و انگيزه تلاوت قرآن بر بشر اين است که تزکيه پيدا بکنند و نفوس مصفّا بشوند، از اين ظلماتي که در آن‏ ها موجود است تا اين که بعد از اين ‏که مصفّا شدند، ارواح و اذهان آن ‏ها قابل اين بشود که کتاب و حکمت را بفهمند. انگيزه بعثت اين است که ما را از اين طغيان ‏ها نجات دهد و ما تزکيه کنيم خودمان را، نفوس خودمان را مصفّا کنيم... اگر اين توفيق براي همگان حاصل شد، دنيا يک نوري مي‏ شود نظير نور قرآن و جلوه نور حق». (9)

برکات بعثت در کلام مقام معظم رهبري

مقام معظم رهبري حضرت آيت اللّه‏ خامنه‏اي ـ دام ظله العالي ـ ، بعثت پيامبران را از حوادث بي‏ نظير عالم و داراي آثاري ماندگار براي حيات بشر برشمرده و مي ‏فرمايند: «هيچ حادثه‏اي از قبيل انقلاب‏ هاي بزرگ، مرگ‏ ها و حيات ‏هاي ملّت ‏ها، پديدآمدن اشخاص بزرگ، از بين رفتن اشخاص بزرگ ظهور مکتب‏ هاي گوناگون، اهميتش براي بشريت به اندازه بعثت ‏هاي انبيا نيست. هم‏ چنان که امروز شما مي‏ بينيد، ماندگارترين شکل ‏هاي فکر و ذهن آحاد بشر، همان شکل‏ هايي است که اديان به آن ها داده‏اند و تا ابد هم همين‏ طور خواهد بود. اگر چه امروز بسياري از کسان در عالم هستند که مستقيما خود را در پرتو اشعه بعثت نبي‏ اکرم قرار نداده‏اند، يعني غيرمسلمان‏ ها، اما همان ‏ها هم از برکات اين بعثت، تاکنون منتفع شده‏اند».(10)

بعثت در کلام مقام معظم رهبري

مقام معظم رهبري، حضرت آيت‏اللّه‏ خامنه‏اي درباره بعثت چنين فرموده است: «مسأله بعثت و پديد آمدن اين حادثه، مهم ‏ترين مسأله‏اي است که در طول عمر طولاني بشريت، براي او اتفاق افتاده است. در سرنوشت انسان و تاريخ بشر، هيچ حادثه‏اي به قدر اين حادثه مؤثر نبوده و هيچ لطفي از طرف پروردگار، به عظمت اين لطف، بر انسان‏ ها وجود نداشته و امروز آن ‏چه از شعار ما در دنيا مطرح است، همان پيام‏ ها و شعار هاي بعثت است. مثل شعار عدالت اجتماعي، آزادگي، علم و دانش، ترقي و تعالي».(11)

ماه فرو ماند از جمال محمّد 
سرو نباشد به اعتدال محمّد  
قدر فلک را کمال و منزلتي نيست
در نظر قدر با کمال محمّد  
وعده ديدارِ هرکسي به قيامت 
ليله «اسرا» شب وصال محمّد  
آدم و نوح و خليل و موسي و عيسي
آمده مجموع، در ظِلال محمّد  
عرصه گيتي مجال همّت او نيست 
روز قيامت نگر مجال محمّد  
و آن همه پيرايه بسته جنّت فردوس
بو که قبولش کند، بلال محمّد  
هم چو زمين خواهد آسمان که بيفتد
تا بدهد بوسه بر نِعال محمّد  
شمس و قمر در زمين حشر نتابد
پيش دو ابروي چون هلال محمّد  
چشم مرا، تا به خواب ديد جمالش
خواب نمي‏گيرد از خيال محمّد  
«سعدي» اگر عاشقي کني و جواني
عشق محمّد بس است و آل محمّد 

منبع: سايت حوزه

اعمال شب مبعث(27 رجب)



شب مبعث و از لیالى متبرّکه است و در آن چند عملست:
1) شیخ در مصباح فرموده روایت شده از حضرت ابو جعفر امام جواد علیه السلام که فرمود همانا در رجب شبى است که بهتر است از آنچه که میتابد برآن آفتاب و آن شب بیست و هفتم رجب است که در صبح آن پیغمبرخدا صَلَّى اللَّهِ عَلِیهِ وَاله به رسالت مبعوث گردید و بدرستى که از براى عامل در آن شب از شیعه ما اجر عمل شصت سال است بخدمت آن حضرت عرض شد که عمل در آن شب چیست فرمود چون بجا آوردى نماز عشا را و به رختخواب رفتى پس بیدار مى شوى هر ساعتى که خواستى از شب تا پیش از نیمه آن و بجا مى آورى دوازده رکعت نماز مى خوانى در هر رکعتى حمد و سوره اى از سوره هاى کوچک مفصّل ومفصّل ازسوره محمّد است تا آخرقرآن پس چون سلام دادى درهر دو رکعتى وفارغ شدى ازنمازها مى نشینى بعدازسلام و مى خوانى حمد را هفت مرتبه و مُعَوَّذَتَیْن را هفت مرتبه وقُلْ هُوَ اللّهُ اَحَدٌ و قُلْ یا اَیُّها الْکافِرُونَ هرکدام را هفت مرتبه و اِنّا اَنْزَلْناهُ و آیة الکرسى هر کدام را هفت مرتبه و بخوان در عقب همه این دعا را  :
َالْحَمْدُ لِلّهِ الَّذى لَمْ یَتَّخِذْ وَلَداً وَلَمْ یَکُنْ لَهُ شَریکٌ فى الْمُلْکِ وَلَمْ یَکُنْ لَهُ وَلِىُّ مِنَ الذُّلِّ وَکَبِّرْهُ تَکْبیراً اَللّهُمَّ اِنّى اَسئَلُکَ بِمَعاقِدِ عِزِّکَ عَلَى اَرْکانِ عَرْشِکَ وَمُنْتَهَى الرَّحْمَةِ مِنْ کِتابِکَ وَبِاسْمِکَ الاْعْظَمِ الاْعْظَمِ، الاْعْظَمِ وَذِکْرِکَ الاْعْلىَ الاْعْلىَ الاْعْلى وَبِکَلِماتِکَ التّامّاتِاَنْ تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِهِ وَاَنْ تَفْعَلَ بى ما اَنْتَ اَهْلُهُ
که خواستى و مستحبّ است غسل در این شب و گذشت در شب نیمه نمازی که دراین شب نیز خوانده مى شود.
2) زیارت حضرت امیرالمؤ منین علیه السلام که افضل اعمال این شب است و از براى آن حضرت در این شب سه زیارت است که در باب زیارات به آن اشاره خواهد شد انشاءالله و بدان که ابو عبدالله محمد بن بطوطه که یکى از علماء اهل سنت است و در ششصد سال پیش از این زمان بوده در سفرنامه خود که معروفست برحله ابن بطوطه در بیان وُرود خود از مکه معظمه به نجف اشرف ذکر کرده روضه و قبر مبارک مولایمان امیرالمؤ منین علیه السلام را و گفته اهل این شهر تمامى رافضى هستند و از براى این روضه مبارکه کراماتى ظاهر شده از جمله آنکه در شب بیست و هفتم ماه رجب که نام آن شب نزد اهل آنجا لَیْلَةُ الْمَحْیا است مى آورند از عراقین وخراسان و بلادِ فارس و رُوم هر شَل و مفلوج و زمین گیرى که هست و جمع مى شود ازآنها قریب سى چهل نفر در آنجا پس بعد از عشا مى آورند این مبتلایان را نزد ضریح مقدّس و مردم جمع مى شوند و منتظرند خوب شدن و برخاستن آنها را و این جماعت مردم بعضى نماز مى خوانند و بعضى ذکر مى گویند و بعضى قرآن تلاوت مى کنند و بعضى تماشاى روضه مى کنند تا آنکه بگذرد نصف یا دو ثلث از شب آن وقت جمیع این مبتلایان و زمین گیران که حرکت نمى توانستند بکنند برمی خیزند در حالیکه صحیح و تندرست مى باشندوعلّتى در آنها نیست و مى گویند لا اِلهَ اِلا اللّهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللّهِ عَلَىُّ وَلی ُّ اللّهِ و این امریست مشهور و مُسْتَفیض و من خودم آنشب را در آنجادرک نکردم لکن از مردمان ثقه که اعتماد بر قول آنها بود شنیدم و هم دیدم در مدرسهاى که مهمانخانه آن حضرت است سه نفر زمینگیر که قادر بر حرکت نبودند یکى از اهل رومو دیگرى از اهل اصفهان و سیّمى از اهل خراسان بود از آنها پرسیدم چگونه شما خوب نشده اید و اینجا مانده اید گفتند ما به شب بیست و هفتم نرسیده ایم و همین جا ماندهایم تا شب بیست و هفتم آینده که شفا بگیریم و از براى این شب مردم زیاد از شهرهاجمع مى شوند و بازار بزرگى اقامه مى شود تا مدّت ده روز فقیر گوید: مبادا استِبْعادکنى این مطلب را همانا معجزات و کراماتى که از این مشاهد مشرّفه بروز کرده وبه تواتر رسیده زیاده از آن است که احصا شود و در ماه شوّال گذشته سنه هزار و سیصد وچهل و سه در حرم مطهّر حضرت ثامن الا ئِمّة الهُداة و ضامِنُ الاَمَّةِ العُصاةِمَوْلانا اَبُو الْحَسَنِ عَلِىُّ بْنُمُوسى الرِّضا صَلَواتُ اللّهِ عَلَیْهِ سه نفر زن که هر کدام به سبب مرض فلج و نَحْو آن زمین گیر شده بودند و اطبّاء و دکترهااز معالجه آنها عاجز شده بودند شفا یافتند و این معجزات از آن قبر مطهّر بر همه واضح و آشکارا گردید مانند نمودار شدن خورشید در سماء صاحیّه مثل باز شدن دَرِدروازه نجف اشرف برروى عربهاى بادیه وبحدِّى این مطلب واضح بودکه نقل شد دکترهایى که مطلّع بر مرضهاى آن زنها بودند تصدیق نمودند با آنکه در این باب خیلى دقیق بودندبلکه بعضى از آنها تصدیق خود را بر شفاء آنها نوشتند و اگر ملاحظه اختصار و عدم مناسبت محل نبود قصّه آنها را نقل مى نمودم وَلَقَدْ اَجادَ شَیْخُنا الحُرُّالعامِلى فى اُرْجُوزَتِهِ:
3)  شیخ کفعمى در بلد الا مین فرموده در شب مبعث این دعا رابخوانند:
اَللّهُمَّ اِنّى اَسئَلُکَ بِالتَّجَلِىِ الاْعْظَمِ فى هذِهِ اللَّیْلَةِمِنَ الشَّهْرِ الْمُعَظَّمِ وَالْمُرْسَلِ، الْمُکَرَّمِ اَنْ تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِهِ وَاَنْ تَغْفِرَ َنا مااَنْتَ بِهِ مِنّا اَعْلَمُ یا مَنْ یَعْلَمُ وَلا نَعْلَمُ اَللّهُمَّ بارِکْ لَنا فى لَیْلَتِنا هذِهِالَّتى بِشَرَفِ الرِّسالَةِ فَضَّلْتَها وَبِکَرامَتِکَ اَجْلَلْتَها وَبِالْمَحَلِّ الشَّریفِ اَحْلَلْتَها اَللّهُمَّ فَاِنّا نَسْئَلُکَ بِالْمَبْعَثِ الشَّریفِ وَالسَّیِّدِ اللَّطیفِالْعَفیفِ اَنْ تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِهِ وَ اَنْ تَجْعَلَ اَعْمالَنافى اللَّیْلَةِ وَفى سایِرِ اللَّیالى مَقْبُولَةًوَذُنُوبَنا مَغْفُورَةًمَشْکُورَةً وَسَیِّئاتِنا مَسْتُورَةً وَقُلوُبَنا بِحُسْنِ الْقَوْلِمَسْرُورَةً وَاَرْزاقَنا مِنْ لَدُنْکَ بِالْیُسْرِ مَدْرُورَةً اَللّهُمَّ اِنَّکَ تَرىوَلا تُرىو وَاَنْتَ بِالْمَنْظَرِ الاْعْلى وَاِنَّ اِلَیْکَ الرُّجْعى وَالْمُنْتَهىوَاِنَّ لَکَو الْمَماتَ وَالْمَحْیا وَاِنَّ لَکَ الاْخِرَةَ وَالاُْولى اَللّهُمَّ اِنّانَعُوذُ بِکَ اَنْ نَذِلَّ وَنَخْزى وَاَنْ نَاءتِىَ ما عَنْهُ تَنْهى اَللّهُمَّ اِنّانَسْئَلُکَ الْجَنَّةَ بِرَحْمَتِکَ وَنَسْتَعیذُ بِکَ مِنَ النّارِ فَاَعِذْنا مِنْها بِقُدْرَتِ کَوَنَ سْئَلُکَ مِنَ الْحُورِ الْعینِ فَارْزُقْنا بِعِزَّتِکَ وَاجْعَلْ اَوْسَعَ اَرْزاقِناعِنْدَ کِبَرِ سِنِّنا وَاَحْسَنَ اَعْمالِنا عِنْدَ اقْتِرابِ اجالِنا وَاَطِلْ فى طاعَتِکَ وَمایُقَرِّبُ اِلَیْکَ وَیُحْظى عِنْدَکَ وَیُزْلِفُ لَدَیْکَ اَعْمارَنا وَاَحْسِنْ فىجَمیعِ اَحْوالِنا وَاُمُورِنا مَعْرِفَتَنا وَلا تَکِلْنا اِلى اَحَدٍ مِنْ خَلْقِکَفَیَمُنَّ عَلَیْنا وَتَفَضَّلْ عَلَیْنا بجَمیعِ حَوایِجِنا لِلدُّنْیا وَالاْخِرَةِ وَابْدَاْبِاباَّئِنا وَاَبْناَّئِنا وَجَمیعِ اِخْوانِنَا الْمُؤْمِنینَ فى جَمیعِ ما سَئَلْناکَ لاِنْفُسِنا یااَرْحَمَ الرّاحِمینَ اَللّهُمَّ اِنّا نَسْئَلُکَ بِاسْمِکَ الْعَظیمِ وَمُلْکِک َالْقَدیمِ اَنْ تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَاَنْ تَغْفِرَ لَنَا الذَّنْبَالْعَظیمَ اِنَّهُ لا یَغْفِرُ الْعَظیمَ اِلا الْعَظیمُ اَللّهُمَّ وَهذا رَجَبٌ الْمُکَرَّمُالَّذى اَکْرَمْتَنابِهِ اَوَّلُ اَشْهُرِ الْحُرُمِ اَکْرَمْتَنا بِهِ مِنْ بَیْنِ الاُْمَمِ فَلَکَ الْحَمْدُ یا ذَاالْجُودِ وَالْکَرَمِ فَاَسْئَلُکَ بِهِ وَبِاسْمِکَ الاْعْظَمِ الاْعْظَمِ الاْعْظَمِالاْجَلِّ الاْکْرَمِ الَّذى خَلَقْتَهُ فَاسْتَقَرَّ فى ظِلِّکَ فَلا یَخْرُجُ مِنْکَ اِلى غَیْرِکَاَنْ تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّدٍ وَاَهْلِ بَیْتِهِ الطّاهِرینَ وَاَنْ تَجْعَلَنا مِنَالْعامِلینَ فیهِ بِطاعَتِکَ وَالاْمِلینَ فیهِ لِشَفاعَتِکَ اَللّهُمَّ اهْدِنا اِلى سَواَّءِالسَّبیلِ وَاجْعَلْ مَقیلَنا عِنْدَکَ خَیْرَ مَقیلٍ فى ظِلٍّ ظَلیلٍ وَمُلْکٍ جَزیلٍفَاِنَّکَ حَسْبُنا وَنِعْمَ الْوَکیلُ اَللّهُمَّ اقْلِبْنا مُفْلِحینَ مُنْجِحینَ غَیْرَ مَغْضُوبٍ عَلَیْنا وَلا ضاَّلّینَ بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ اَللّهُمَّاِنّى اَسئَلُکَ بِعَزاَّئِمِ مَغْفِرَتِکَ وَبِواجِبِ رَحْمَتِکَ السَّلامَةَ مِنْ کُلِّاِثْمٍ وَالْغَنیمَةَ مِنْ کُلِّ بِرٍّ وَالْفَوْزَ بِالْجَنَّةِ وَالنَّجاةَ مِنَ النّارِاَللّهُمَّ دَعاکَ الدّاعُونَ وَدَعَوْتُکَ وَسَئَلَکَ السّاَّئِلُونَ وَسَئَلْتُکَ وَطَلَبَ اِلَیْکَ الطّالِبُونَ وَطَلَبْتُ اِلَیْکَ اَللّهُمَّ اَنْتَ الثِّقَةُ وَالرَّجاَّءُ وَاِلَیْکَ مُنْتَهَى الرَّغْبَةِ فِى الدُّعاَّءِ اَللّهُمَّ فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِهِ وَاجْعَلِ الْیَقینَ فىقَلْبى وَالنُّورَ فى بَصَرى وَالنَّصیحَةَ فى صَدْرى وَذِکْرَکَ بِاللَّیْلِ وَالنَّهارِ عَلى لِسانى وَرِزْقاً واسِعاً غَیْرَ مَمْنُونٍ وَلا مَحْظُورٍفَارْزُقْنى وَبارِکْ لى فیما رَزَقْتَنى وَاجْعَلْ غِناىَ فى نَفْسى وَرَغْبَتىفیما عِنْدَکَ بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ.
پس به سجده برو وبگو:
اَلْحَمْدُ لِلّهِ الَّذى هَدانا لِمَعْرِفَتِهِ وَخَصَّنا بِوِلایَتِهِ،وَوَفَّقَنا لِطاعَتِهِ شُکْراً شُکْراً صد مرتبه
پس سر از سجود بردار و بگو:
اَللّهُمَّ اِنّى قَصَدْتُکَ بِحاجَتى وَاعْتَمَدْتُ عَلَیْکَ بِمَسْئَلَتى وَتَوَجَّهْتُ اِلَیْکَ بِاَئِمَّتى وَسادَتى اَللّهُمَّ انْفَعْنا بِحُبِّهِمْ وَاَوْرِدْنا مَوْرِدَهُمْ وَارْزُقْنا مُرافَقَتَهُمْ وَاَدْخِلْنَا الْجَنَّةَ فى زُمْرَتِهِمْ بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ.
 

اعمال روز مبعث(روز 27 رجب)

از جمله اعیاد عظیمه است و روزى است که حضرت رسول صَلَّى اللَّهِ عَلِیهِ وَ اله در آن روز به رسالت مبعوث گردید و جبرئیل به پیغمبرى بر آن حضرت نازل شد و از براى آن چند عمل است:
1) غسل
2) روزه و آن یکى از چهار روزى است که در تمام سال امتیاز دارد براى روزه گرفتن و برابر است با روزه هفتاد سال .
3) بسیار صلوات فرستادن .
4) زیارت حضرت رسول و امیرالمؤ منین علیهما و آلهما السَّلامُ .
5) شیخ در مصباح فرموده از رَیّان بن الصّلت مروى است که حضرت امام جوادعلیه السلام در زمانیکه در بغداد بود روز نیمه رجب و روز بیست و هفتم را روزه گرفتو جمیع حشم آن حضرت روزه گرفتند و ما را امر فرمود که بجا آوریم دوازده رکعت نماز که خوانده شود در هر رکعت حمد و سوره و بعد از فراغ از نمازها خوانده شود هر یک از حمدو توحید و مُعَوَّذَتین چهار مرتبه و
لا اِلهَ اِلا اللّهُ واللّهُ اَکْبَرُ وَسُبْحانَ اللّهِ وَالْحَمْدُلِلّهِ وَلا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ اِلاّبِاللّهِ الْعَلِىِّ الْعَظیمِ
چهار مرتبه اللّهُ اللّهُ رَبِّى لا اُشْرِکُ بِهِ شَیْئا چهار مرتبه لااُشْرِکُ بِرَبِّى اَحَدا چهار مرتبه .
6) و نیز شیخ روایت کرده از جناب ابوالقاسم حسین بن رُوح رَحَمهُ اللّهُ که فرموده بجا مى آورى در این روز دوازده رکعت نماز مى خوانى در هر رکعت حمد وسوره اىکه آسان باشد و تشهّد مى خوانى و سلام مى دهى و مى نشینى و مى گوئى بین هر دو رکعتى:
اَلْحَمْدُ لِلّهِ الَّذى لَمْ یَتَّخِذْ وَلَداً وَلَمْ یَکُنْ لَهُ شَریکٌ فىالْمُلْکِتایش خاص وَلَمْ یَکُنْ لَهُ وَلِىُّ مِنَ الذُّلِّ وَکَبِّرْهُ تَکْبیراً یا عُدَّتى فىمُدَّتى یاصاحِبى فى شِدَّتى یا وَلیّى فى نِعْمَتى یا غِیاثى فى رَغْبَتى یانَجاحى فى حاجَتى یا حافِظى فى غَیْبَتى یا کافِىَّ فى وَحْدَتى یا اُنْسى فى وَحْشَتى اَنْتَ السّاتِرُ عَوْرَتى فَلَکَ الْحَمْدُ واَنْتَالْمُقیلُ عَثْرَتى فَلَکَ الْحَمْدُ وَاَنْتَ الْمُنْعِشُ صَرْعَتى فَلَکَ الْحَمْدُصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَاسْتُرْ عَوْرَتى وَآمِنْ رَوْعَتى وَاَقِلْنىعَثْرَتى وَاصْفَحْ عَنْ جُرْمى وَتَجاوَزْ عَنْ سَیِّئاتى فى اَصْحابِ الْجَنَّةِوَعْدَ الصِّدْقِ الَّذى کانُوا یُوَعَدُونَ
پس چون فارغ شدى از نماز و دعا مى خوانى هر یک از حمد و اخلاص و مُعَوَّذَتَیْن و قُلْ یا اَیُّهَا الْکافِرُونَ و اِنااَنْزَلناهُ و آیة الکرسى را هفت مرتبه و بعد مى گوئى لا اِلهَ اِلا اللّهُ واللّهُ اَکْبَرُ وَسُبْحانَ اللّهِ وَلا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ اِلاّ بِاللّهِ هفت مرتبه وبعد مى گوئى هفت مرتبه اللّهُ اللّهُ رَبَّى لا اُشْرِکُ بِهِ شَیْئا و مى خوانى هردعا که خواهى .
7)  در اقبال و در بعض نسخ مصباح است که مستحبّ است در این روز این دعا رابخوانند: یا مَنْ اَمَرَ بِالْعَفْوِ وَالتَّجاوُزِ وَضَمَّنَ نَفْسَهُ الْعَفْوَوَالتَّجاوُزَ یا عَفى وَتَجاوَزَ اُعْفُ عَنّى وَتَجاوَزْ یا کَریمُ اَللّهُمَّ وَقَدْاَکْدَى الطَّلَبُ وَاَعْیَتِ الْحیلَةُ وَالْمَذْهَبُ وَدَرَسَتِ الاْمالُ وَانْقَطَعَالرَّجاَّءُ اِلاّ مِنْکَ وَحْدَکَ لا شَریکَ لَکَ اَللّهُمَّ اِنّى اَجِدُ سُبُلَالْمَطالِبِ اِلَیْکَ مُشْرَعَةً وَمناهِلَ الرَّجاَّءِ لَدَیْکَ مُتْرَعَةً واَبْوابَ الدُّعاَّءِلِمَنْ دَعاکَ مُفتَّحَةً وَالاِْسْتِعانَةَ لِمَنِ اسْتَعانَ بِکَ مُباحَةً وَاَعْلَمُاَنَّکَ لِداعیکَ بِمَوْضِعِ اِجابَةٍ وَللصّارِخِ اِلَیْکَ بِمَرْصَدِ اِغاثَةٍ وَاَنَّ فِىاللَّهْفِ اِلى جُودِکَ وَالضِّمانِ بِعِدَتِکَ عِوَضاً مِنْ مَنْعِ الْباخِلینَ وَمَنْدُوحَةًعَمّا فى اَیْدِى الْمُسْتَاْثِرینَ وَاَنَّکَ لا تَحْتَجِبُ عَنْ خَلْقِکَ اِلاّاَنْ تَحْجُبَهُمُ الاْعْمالُ دُونَکَ وَقَدْ عَلِمْتُ اَنَّ اَفْضَلَ زادِ الرّاحِلِ اِلَیْکَعَزْمُ اِرادَةٍ یَخْتارُکَ بِها وَقَدْ ناجاکَ بِعَزْمِ الاِرادَةِ قَلْبى وَاَسْئَلُکَبِکُلِّ دَعْوَةٍ دَعاکَ بِها راجٍ بَلَّغْتَهُ اَمَلَهُ اَوْصارِخٌ اِلَیْکَ اَغَثْتَصَرْخَتَهُ اَوْ مَلْهُوفٌ مَکْرُوبٌ فَرَّجْتَ کَرْبَهُ اَوْ مُذْنِبٌ خاطِئٌ غَفَرْتَ لَهُ اَوْ مُعافىًاَتْمَمْتَ نِعْمَتَکَ عَلَیْهِ اَوْ فَقیرٌ اَهْدَیْتَ غِناکَ اِلَیْهِ وَلِتِلْکَالَّدعْوَةِ عَلَیْکَ حَقُّ وَعِنْدَکَ مَنْزِلَةٌ اِلاّ صَلَّیْتَ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍوَقَضَیْتَ حَوائِجى حَوائِجَ الدُّنْیا وَالاْخِرَةِ وَهذا رَجَبٌ الْمُرَجَّبُ الْمُکَرَّمُالَّذى اَکْرَمْتَنا بِهِ اَوَّلُ اَشْهُرِ الْحُرُمِ اَکْرَمْتَنا بِهِ مِنْ بَیْنِ الاُْمَمِ یاذَاالْجُودِ وَالْکَرَمِ فَنَسْئَلُکَ بِهِ وَبِاسْمِکَ الاْعْظَمِ الاْعْظَمِ الاْعْظَمِ الاْجَلِّالاْکْرَمِ الَّذى خَلَقْتَهُ فَاسْتَقَرَّ فى ظِلِّکَ فَلا یَخْرُجُ مِنْکَ اِلى غَیْرِکَ اَنْتُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّدٍ وَاَهْلِ بَیْتِهِ الطّاهِرینَ وَتَجْعَلَنا مِنَ الْعامِلینَ فیهِبِطاعَتِکَ وَالاْمِلینَ فیهِ بِشَفاعَتِکَ اَللّهُمَّ وَاهْدِنا اِلى سَواَّءِ السِّبیلِوَاجْعَلْ مَقیلَنا عِنْدَکَ خَیْرَ مَقیلٍ فى ظِلٍّ ظَلیلٍ فَاِنَّکَ حَسْبُنا وَنِعْمَالوَکیلُ وَالسَّلامُ عَلى عِبادِهِ المُصْطَفَیْنَ وَصَلَواتُهُ عَلَیْهِمْ اَجْمَعینَاَللّهُمَّ وَبارِکَ لَنا فى یَوْمِنا هَذَا الَّذى فَضَّلْتَهُ وَبِکَرامَتِکَجَلَّلْتَهُ وَبِالْمَنْزِلِ  [الْعَظیمِ] الاْعْلى اَنْزَلْتَهُ صَلِّ عَلى مَنْ فیهِ اِلى عِبادِکَاَرْسَلْتَهُ وَبِالْمَحَلِّ الْکَریمِ اَحْلَلْتَهُ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلَیْهِ صَلوةًداَّئِمَةً تَکُونُ لَکَ شُکْراً وَلَنا ذُخراً وَاجْعَلْ لَنا مِنْ اَمْرِنا یُسراً وَاخْتِمْ لَنابِالسَّعادَةِ اِلى مُنْتَهى آجالِنا وَقَدْ قَبِلْتَ الْیَسیرَ مِنْ اَعْمالِنا وَبَلَّغْتَنابِرَحْمَتِکَ اَفْضَلَ آمالِنا اِنَّکَ عَلى کُلِّشَى ءٍ قَدیرٌ وَصَلَّى اللّهُ عَلى مُحَمَّدٍوَآلِهِ وَسَلَّمَ.

 

8) سید در اقبال فرموده بخواند اَللّهُمَّ اِنِّى اَسْئَلُکَ بِالنَّجْلِ الاْعْظَمِ ((الدّعاء)) و این دعا به روایت کفعمى در اعمال شب این روز گذشت
 

 

 

 


:: موضوعات مرتبط: مذهبی، ،
:: برچسب‌ها: 27 رجب روز مبعث پيامبر اکرم(ص), حمید دادودی راد , مسجد حجت ابن الحسن ,
:: ادامه مطلب
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : پنج شنبه 14 ارديبهشت 1395
آشنايى با فرق و مذاهب اسلامى
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : جمعه 19 ارديبهشت 1392
13 رجب ولادت امیرالمؤمنین علی علیه السلام و روز پدر مبارک باد

مراسم جشن و سرور مولود کعبه مولای متقیان حضرت علی (ع)

در مسجد حجت ابن الحسن (عج) برگزار می گردد.

زمان: پنجشنبه و جمعه 92/3/2 و 92/3/3 بعد از نماز مغرب و عشاء همراه با سخنرانی و مدیحه سرایی 

 

فهرست مطالب
شناخت شناسنامه ای
القاب امیرالمؤمنین (ع)
والدین امیرالمؤمنین (ع)
نور امیرالمؤمنین (ع) در اصلاب پدران
محل ولادت امیرالمؤمنین (ع)
پیشگویی از ولادت امیرالمؤمنین (ع)
انعقاد گوهر امیر مومنان(ع)
مادر امیر المؤمنین (ع) در کعبه
روز ولادت امیر مومنان (ع)
سخنان امیرالمؤمنین (ع) پس از ولادت
سخنان امیرالمؤمنین (ع) پس از ولادت


اولین امام مؤمنین و خلیفة الله بلافصل بعد از رسول الله خاتم النبیین (ص) ، برادر ، پسر عمو ، وزیر و داماد او سید الوصیین امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب (ع)
در روز جمعه 13 رجب در بیت الله الحرام ، داخل کعبۀ معظمه به دنیا آمد ، که قبل از او و بعد از او ، مولودی در آنجا به دنیا نیامده و نخواهد آمد...

 

تبلیغات مسجد حجت ابن الحسن(ع)



:: موضوعات مرتبط: مذهبی، معصومین، زندگینامه امامان، ،
:: برچسب‌ها: 13 رجب روز ولادت امیرالمؤمنین علی علیه السلام و روز پدر مبارک باد, ولادت امیرالمومنین ع, مسجد حجت ابن الحسن (عج), حمید داودی راد,
:: ادامه مطلب
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : چهار شنبه 2 خرداد 1392
حلول ماه مبارک رجب و فضيلت و اعمال این ماه

 

 

 

فضيلت و اعمال ماه مبارك رجب
ماه رجب و ماه شعبان و ماه رمضان شرافت زيادي دارند و در فضيلت آنها روايات بسياري وارد شده است. از حضرت رسول صلى الله عليه و آله روايت شده كه: ماه رجب ماه بزرگ خدا است و ماهى در حرمت و فضيلت به آن نمى‏رسد و جنگيدن با كافران در اين ماه حرام است و رجب ماه خدا است و شعبان ماه من است و ماه رمضان ماه امت من است كسى كه يك روز از ماه رجب را روزه دارد موجب خشنودى خداي بزرگ مي‌گردد و غضب الهى از او دور گردد و درى از درهاى جهنم بر روى او بسته گردد...

 



:: موضوعات مرتبط: مذهبی، دین و اندیشه، دعا، ،
:: برچسب‌ها: حلول ماه مبارک رجب گرامیباد, اعمال ماه رجب , حلول ماه مبارک رجب و فضيلت و اعمال این ماه, مسجد حجت ابن الحسن عج, حمید داودی راد,
:: ادامه مطلب
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : سه شنبه 21 ارديبهشت 1392
شهادت امام علی النقی الهادی علیه السلام(254 ه.ق)

شهادت دهمین اختر تابناک امامت و ولایت

امام هادی علیه السلام بر دوستداران آن حضرت تسلیت باد

 

شهادت آقا امام علی النّقی الهادی (علیه السلام) را به ساحت مقدّس قطب دایرۀ امکان حُجت عصر حضرت بقیة الله الاعظم امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و به عموم شیعیان, محبّین و پیروان آن حضرت تعزیت و تسلیت عرض مینمائیم

امام هادی علیه اسلام بنا بر بعضی از اقوال درسن 42 سالگی بعد از 34 سال امامت، درسوم رجب سال 254 هجری قمری به دست معتز یکی از خلفای سفاک عباسی به شهادت رسید

 

تبلیغات مسجد حجت ابن الحسن (عج)



:: موضوعات مرتبط: مذهبی، زندگینامه امامان، ،
:: برچسب‌ها: شهادت امام علی النقی الهادی علیه السلام, شهادت امام هادی علیه السلام, شهادت آقا امام علی النقی الهادی(علیه السلام) بر پیروان و عاشقان حضرت تسلیت باد, مسجد حجتابن الحسن(عج), حمید داودی راد,
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : سه شنبه 23 ارديبهشت 1392
سالروز ولایت امام محمد باقر (ع) بر تمام مسلمانان مبارک باد

سالروز ولادت امام محمد باقر(ع) پیشوای دانایی‌ و شکافنده دانش‌ها مبارک


ابوجعفر، امام محمدباقر علیه السلام پنجمین آفتابی است که بر افق پرنور امامت، جاودانه درخشید. زندگی پرنور و برکت آن حضرت، سراسر دانش و ارزش بود و از همین روی «باقرالعلوم»؛ یعنی شکافنده دشواری‌های دانش و گشاینده پیچیدگی‌های معرفت نامیده شد
به ادامه مطلب مراجعه کنید...



:: موضوعات مرتبط: مذهبی، زندگینامه امامان، ،
:: برچسب‌ها: ابوجعفر, امام محمدباقر علیه السلام, ولادت امام محمد باقر علیه سلام , باقر العلوم, مسجد حجت ابن الحسن (عج), حمید داودی راد,
:: ادامه مطلب
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : سه شنبه 20 ارديبهشت 1392
هتک حرمت وهابیون به حرم مطهر حجر بن عدی و جعفر طیار

هتک حرمت وهابیون به حرم مطهر حجر بن عدی و جعفر طیار 

ضريح مزار حجر بن عدي پيش از تخريب
(عکس از وبگاه بعثه مقام معظم رهبری)

امام جماعت و نمازگزاران مسجد حجت ابن الحسن (عج) توهین و هتک حرمت به اماکن مقدسه مسلمانان را در سوریه توسط گروه های وهابی و تکفیری به اسم ارتش آزادی بخش سوریه را محکوم و این نوع رفتار های غم انگیز را بعد از1400  سال و به اسم مسلمان بر علیه مقدسات خود مسلمانان را باعث تاسف و سرشکستگی دین دانستند.

 

جهت سلامتی و تعجیل در فرج امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) صلواتی هدیه نمایید...

"اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم"
 

تبلیغات مسجد حجت ابن الحسن (عج)



:: موضوعات مرتبط: مذهبی، سیاسی، ،
:: برچسب‌ها: هتک حرمت وهابیون به حرم مطهر حجر بن عدی و جعفر طیار, مسجد حجت ابن الحسن عج, حمید داودی راد, ,
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : سه شنبه 17 ارديبهشت 1392
12 اردیبهشت ماه شهادت استاد مرتضي مطهری-روزمعلم

شهادت استاد مرتضي مطهری-روزمعلم

شهيد مرتضی مطهری که مغز متفکر و يکي از معماران نظام جمهوری اسلامی ايران بود در 13 بهمن 1298 هجری شمسی در فریمان واقع در 75 کیلومتری شهر مقدس مشهد در یک خانواده اصیل روحانی چشم به جهان گشود. مرتضی مطهری پس از تحصيل مقدمات, راهي حوزه علميه قم شد و از محضر بزرگاني چون آيت الله بروجردي, علامه طباطبايي و حضرت امام خميني بهره برد ...ادامه مطالب ...

تبلیغات مسجد حجت ابن الحسن(عج)



:: موضوعات مرتبط: مذهبی، سیاسی، ،
:: برچسب‌ها: شهادت استاد مرتضي مطهری-روزمعلم, استاد مطهری, مسجد حجت ابن الحسن(عج), حمید داودی راد,
:: ادامه مطلب
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : سه شنبه 12 ارديبهشت 1392
سالروز وفات حضرت ام البنین مادر گرامی حضرت عباس (علیه السلام) تسلیت باد روز تکریم مادران و همسران ش
 
حضرت ام البنين(سلام الله علیها) (محدث، متوفى سال 70 ه) (فاطمه كلابيه)، دختر حزام، از زنان مؤمن، شجاع و فداكار بود.روايت است كه امير المؤمنين عليه السلام پس از شهادت حضرت زهرا عليه السلام به برادرش عقيل كه انساب عرب را خوب می ‏دانست و از احوال خانوادگى آنها آگاه بود فرمود : مى خواهم زنى برايم خواستگارى نمايى كه از خاندان شجاعت باشد تا فرزند شجاعى برايم به دنيا آورد.عقيل، فاطمه كلابيه (ام البنين) را به ايشان معرفى نمود و گفت: در بين عرب خاندانى شجاعتر از خانواده وى سراغ ندارم.اين مادر پسرانش عباس، جعفر، عبد الله و عثمان را چنان تربيت كرد كه همه شيفته برادر بزرگوارشان حضرت امام حسين عليه السلام بودند و در ركاب آن حضرت شهيد شدند.
 
 
 
 
حضرت ام البنين در واقعه كربلا حضور نداشت، هنگامى كه بشير به مدينه بازگشت و ام البنين را ملاقات كرد، خواست تا خبر شهادت فرزندانش را به وى دهد ام البنين گفت: رگ قلبم راپاره كردى بچه ‏هايم و آنچه زير آسمان است فداى ابا عبد الله عليه السلام، از حسين برايم بگو .
 
ام البنين براى عزادارى هر روز همراه نوه ‏اش عبيد الله (فرزند عباس عليه السلام) به بقيع م‏ی رفت و نوحه می ‏خواند و می ‏گريست و اين اشعار را زمزمه می ‏كرد:
 
منم که سایه نشین و جود مولایم
کنیز خانه غم ؛ خاک پای زهرایم
منم که خانـــه به دوش غــم علی
منم که همقدم محنت ولی هستم
منم که شاهد زخم شکسته ابرویم
انیس گریه به یاس شکسته پهلویم
منم که در همه جا در تب حسن بودم
منم که شاهد خون لب حسن بودم
منم که جلوه حق را به عین می دیدم
خدای را به جمال حسین می دیددم
منم که بوده دلم صبح و شام با زینب
منم میان همه ؛ هم کلام با زینب
منم که سوگ گلستان و باغبان دارم
به سینه زخم غم کربلائیان دارم
منم که ظهر عطش را نمی برم از یاد
چهار لاله بی سر ز من به خاک افتاد
منم که مادر عشق و امید و احساسم
فدای یک سر موی حسین عباسم
 
 
 
تبلیغات مسجد حجت ابن الحسن (عج)


:: موضوعات مرتبط: مذهبی، ،
:: برچسب‌ها: سالروز وفات حضرت ام البنین مادر گرامی حضرت عباس (علیه السلام) تسلیت باد روز تکریم مادران و همسران شهدا, مسجد حجت ابن الحسن ہعج, حمید داودی راد,
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : سه شنبه 4 ارديبهشت 1392