مسجد خیابان رودکی تهران (سلسبیل)

حلول ماه سراسر خیر برکت رمضان بر تمام مسلمین جهان مبارک باد

سلام بر روزه داران

حلول ماه سراسرخير و بركت و رحمت رمضان را به همه ي اهل ايمان از پيروان قرآن و رهروان راه ائمه ي هدي عليهم السلام تبريك و تهنيت عرض مي كنيم واميدواريم باتمسّك به قرآن وانجام عبادات سفارش شده در اين ماه، از لحظه لحظه ي اين اوقات روحاني و آسماني، بهره هاي فراوان معنوي نصيب خود سازيم و از بركات بي شمارآن ، اندوخته ي جاويدي براي يوم المعادخودبيندوزيم. ان شاءالله

واژه ي رمضان درلغت عرب به معناي باراني است كه اوّل پاييز مي بارد وهوا را از خاك وغبارهاي تابستان پاك مي كند و يا به معناي داغي سنگ از شدّت گرماي آفتاب است.

بخشي ازروايات،نام گذاري اين ماه را به رمضان به خاطر پاك سازي آيينه ي جان وروان ازآلودگي هاي خطاها و گناهان دانسته اند.

از پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله نقل است كه فرمود:

إنَّما يُسَمِّيَ الرَّمَضان لِأنَّه يُرمِضُ الذُّنوب.(ماه خدا ح1/14)

اين ماه را رمضان ناميده اند، چون گناهان را مي زدايد.



:: موضوعات مرتبط: مذهبی، ،
:: برچسب‌ها: حلول ماه سراسر خیر برکت رمضان بر تمام مسلمین جهان مبارک باد, ماه رمضان, ماه خدا , رمضان , مسجد حجت ابن الحسن, حمید داودی راد,
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : یک شنبه 17 خرداد 1395
۱۴ خرداد ارتحال جانسوز حضرت امام خميني(ره) تسلیت باد

۱۴ خرداد ارتحال جانسوز حضرت امام خميني(ره) (۱۳۶۸ش)

 
 آیات و روایات متناسب :
ارتحال جانسوز حضرت "امام خميني(ره)" بنيانگذار فقيد جمهوري اسلامي ايران
پيامبرصلي الله عليه وآله :
العُلَماءُ اُمَنَاءُ اللَّهِ عَلي خَلقِهِ
عالمان ، امينان خدا بر آفريده‏هاي اويند
ميزان الحكمه ، ص ۱۳۹۲۱ .
پيامبرصلي الله عليه وآله :
إنَّ مِدادَ العُلماءِ فِي المِيزانِ أثقَلُ مِن دَمِ الشُّهداءِ و أكثَرُ ثَواباً يَومَ القِيامَةِ
در روز قيامت، مداد عالمان در ترازو از خون شهيدان سنگين‏تر ، و پاداشش بيشتر است
الفردوس ، ج ۵ ، ص ۴۸۶ .
پيامبرصلي الله عليه وآله :
النَّظَرُ في وَجهِ العالِمِ حُبًّا لَهُ عِبادَةٌ
نگريستنِ به چهره عالم ، از سَرِ مهر ، عبادت است
النوادر ، ص ۱۱۰ .
امام علي‏عليه السلام :
العُلَماءُ أطهَرُ النّاسِ أخلاقاً و أقلُّهُم فِي المَطامِعِ أعراقاً
دانشمندان پاك‏ترين مردم در خُلق و خوي و كم طمع‏ترين آنان در خلقت و طبيعت‏اند
غررالحكم و دررالكلم ، ح ۲۱۰۸ .
امام علي‏عليه السلام :
إذا ماتَ العالِمُ ثُلِمَ فِي الإسلامِ ثُلمَةٌ لايَسُدُّها شَي‏ءٌ إلي يَومِ القِيامَةِ
با مرگ هر دانشمند ، چنان رخنه‏اي در اسلام پديد مي‏آيد كه تا روز قيامت هيچ چيز آن را فرو نمي‏پوشد
المحاسن ، ج ۱ ، ص ۳۶۴ .

شرح مناسبت:
حضرت امام خميني(ره) در زادروز حضرت زهرا(س) در ۲۰ جمادي‏الثاني ۱۳۲۰ ق برابر با اول مهر ۱۲۸۱ ش در خمين به دنيا آمدند. هنوز پنج ماه از تولد اين عزيز نگذشته بود كه پدرشان، سيدمصطفي، از علماي آن ديار به دست خوانين منطقه به شهادت رسيد. آن حضرت تحت تكفُّل مادر، عمه و برادر بزرگ خود، پس از تحصيل مقدمات در خمين راهي اراك گرديد و از محضر حاج شيخ عبدالكريم حائري استفاده برد. با مهاجرت استاد به قم، حضرت امام نيز به قم رفتند و به تكميل تحصيلات خود پرداختند. پس از ارتحال آيت‏اللَّه بروجردي، زندگي سياسي امام، وارد مرحله جديدي شده و حوادث آينده، ايشان را به دشمن شماره يك رژيم پهلوي تبديل كرد. سخنراني‏هاي پرشور و افشاگري‏هاي كوبنده ايشان، رژيم را رسوا مي‏نمود تا اين كه در اعتراض به تصويب لايحه كاپيتولاسيون، سخنراني شديداللحني عليه رژيم ايراد فرمود و چند روز بعد از آن در آبان ۱۳۴۳ به تركيه و سپس عراق تبعيد شدند. اين تبعيد بيش از ۱۴ سال به طول انجاميد. امام كه از خارج از كشور حوادث ايران را تعقيب مي‏نمودند و انقلاب را هدايت مي‏كردند، بر اثر پايداري مردم، سرانجام در ۱۲ بهمن سال ۵۷ وارد ايران شده و پس از چند روز، به رهبري ايشان، نظام شاهنشاهي ساقط شد. حوادث سال‏هاي پس از انقلاب اسلامي تا رحلت معظم‏له، فصل پرشوري در تاريخ حماسي جمهوري اسلامي ايران را تشكيل مي‏دهد. سرانجام رهبر كبير انقلاب اسلامي و بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران، پس از سال‏ها مبارزه در راه حق و متجلي ساختن اسلام حقيقي در ميان جوامع اسلامي و بشري و ستيز دائم با كفر و استكبار جهاني، در شامگاه روز سيزدهم خرداد سال ۱۳۶۸ش به ملكوت اعلي پيوست و جهان اسلام در ماتم بزرگ‏ترين، شجاع‏ترين و آگاه‏ترين مرجع و رهبر اسلامي، به سوگ نشست. خبر رحلت اين قائد عظيم الشأن در بامداد روز ۱۴ خردادماه ۱۳۶۸ اعلام شد و قلب مالامال از عشق مردم به آن حضرت را به ماتمي جانكاه فرو برد.
منبع : برنامه روزشمار تاريخ ازمركز پژوهشهاي صدا و سيما

تبلیغات مسجد حجت ابن الحسن(عج)


:: موضوعات مرتبط: شهدای مسجد، مذهبی، سیاسی، ،
:: برچسب‌ها: سال‌روز ارتحال امام خمینی‌(ره) تسلیت باد, ارتحال امام خمینی, مسجد حجت ابن الحسن(عج),
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : پنج شنبه 12 خرداد 1395
پنجم شعبان، سالروز ولادت امام زين العابدين (ع) مبارك باد

زندگينامه امام زين العابدين علیه الاسلام

نام: على بن الحسين .

كنيه: ابوالحسن و ابومحمد.

القاب: زين العابدين، سيد الساجدين، سجّاد، زكىّ، امين و ذوالثفنات.

به خاطر عبادت زياد و سجده‏هاى طولانىِ امام زين العابدين (ع)، پينه‏اى در پيشانى‏اش بسته بود. از اين رو، به وى «ذوالثفنات» لقب دادند.

منصب: معصوم ششم و امام چهارم شيعيان.

تاريخ ولادت: نيمه جمادى الثانى سال 38.

در مورد تاريخ ولادت آن حضرت، اختلاف است. غير از تاريخ مزبور، مورخان روز و ماه ولادت آن حضرت را، پنجم شعبان يا نيمه جمادى الاولى يا هفتم شعبان و يا نهم شعبان ذكر كرده‏اند. در مورد سال ولادت آن حضرت نيز برخى سال 37 و برخى سال 36 هجرى را ثبت كرده‏اند.

امام زين العابدين (ع) دو سال پيش از شهادت امير المؤمنين، على بن ابى‏طالب(ع) چشم به جهان گشود.

محل تولد:مدينه مشرفه، در سرزمين حجاز (عربستان سعودى كنونى). برخى مورّخان گفته‏ اند كه محل تولد آن حضرت در كوفه بوده است؛ زيرا در آن هنگام، همه افراد خانواده امام على (ع) در كوفه به سر مى‏بردند.

نسب پدرى: امام حسين بن على بن ابى‏طالب (ع).

نام مادر: شهربانو، يا شاه زنان، دختر يزدگرد سوم، آخرين پادشاه از سلسله‏ساسانيان در ايران كه در زمان خلافت امام على (ع) (و به قولى در عصر خلافت عمر يا عثمان) به اسارت مسلمانان در آمده و با اختيار خويش، همسرىِ امام‏حسين (ع) را پذيرفت. اين بانوى بزرگ در ايام نوزادى امام زين العابدين(ع) درگذشت.

مدت امامت: از زمان شهادت پدر بزرگوارش امام حسين (ع)، در محرم سال 61 تا محرم سال 95 هجرى، به مدت 34 سال.

تاريخ و سبب شهادت: دوازدهم (يا هيجدهم يا بيست و پنجم) محرم سال 95 (يا 94) هجرى، در سن 55 سالگى، به خاطر زهرى كه وليد بن عبدالملك به آن حضرت خورانيد.

محل دفن: قبرستان بقيع، در مدينه مشرفه، در جوار قبر عمويش، امام حسن مجتبى (ع).

هم اكنون قبور مشرفه چهار امام معصوم(ع)، امام حسن مجتبى(ع)، امام زين‏العابدين(ع)، امام محمد باقر(ع) و امام جعفر صادق(ع) در كنار هم مى‏باشد.

همسران: فاطمه، دختر امام حسن مجتبى و چند ام ولد. 

فرزندان:

الف) پسران: 1. امام محمد باقر (ع). 2. زيد شهيد. 3. عبدالله باهر. 4. عمر أشرف. 5. حسين اكبر. 6. عبدالرحمن. 7. عبيد الله. 8. سليمان. 9. حسن. 10. حسين اصغر. 11. على‏اصغر. 12. محمد اصغر.

ب) دختران 1. خديجه. 2. فاطمه. 3. عليّه. 4. ام كلثوم.

اصحاب و ياران :

اسامى تعداد زيادى از مؤمنان، شيعيان و محبان اهل بيت(ع) در زمره اصحاب و ياران امام زين العابدين (ع) آمده است كه در اين جا به نام برخى از آنان اشاره مى‏گردد:
 

1. جابربن عبدالله انصارى.
2. عامر بن واثله كنانى.
3. سعيد بن مسيّب.
4. سعيد بن جهان كنانى.
5. سعيد بن جبير.
6. محمد بن جبير.
7. ابو خالد كابلى.
8. قاسم بن عوف.
9. اسماعيل بن عبدالله بن جعفر.
 

10. ابراهيم بن محمد حنفيه.
11. حسن بن محمد حنفيه.
12. حبيب بن ابى ثابت.
13. ابو حمزه ثمالى.
14. فرات بن أحنف.
15. جابر بن محمد بن ابى بكر.
16. ايوب بن حسن.
17. على بن رافع.
18. ابو محمد قرشى.
 

19. ضحاك بن مزاحم.
20. طاوس بن كيسان.
21. حميد بن موسى.
22. أبان بن تغلب.
23. سدير بن حكيم.
24. قيس بن رمانه.
25. همام‏بن غالب (مشهور به فرزدق شاعر).
26. عبدالله برقى.
27. يحيى بن ام طويل.

 

زمامداران معاصر:
1. امير المؤمنين على بن ابى‏طالب (ع) (40-35 ق.).
2. امام حسن‏مجتبى (ع) (41-40 ق.).
3. معاوية بن ابى سفيان (60-35 ق.).
4. يزيد بن معاوية (64-60 ق.).
5. معاوية بن يزيد (64-64 ق.).
6. عبدالله بن زبير (73-64 ق.).
7. مروان بن حكم (65-64 ق.).
8. عبدالملك بن مروان (86-65 ق.).
9. وليد بن عبدالملك (96-86 ق.).

از ميان زمامداران فوق، رديف‏هاى اول و دوم از خاندان بنى هاشم، سوم، چهارم و پنجم از خاندان بنى‏اميه و از تيره ابوسفيان، ششم از آل زبير و هفتم، هشتم و نهم از خاندان بنى‏اميه و از تيره حكم بن عاص هستند.از ميان آنان امام على بن ابى‏طالب(ع) دادگرترين و شايسته‏ترين فردى بود كه پس از پيامبر اكرم (ص) به زمامدارى مردم رسيد. زمامدارىِ كوتاه مدت وى الگو و سرمشق همه حكومت‏هاى صالحى است كه پس از او پديد آمده و يا در آينده محقق مى‏گردند. 

رويدادهاى مهم:

1. وفات شهربانو، مادر امام زين العابدين (ع) به هنگام تولد آن حضرت، در سال 38 هجرى.

2. شهادت امام على (ع) در دو سالگى و شهادت امام حسن مجتبى (ع) در سيزده سالگىِ امام زين العابدين (ع).

3. همراهىِ امام زين العابدين (ع) با پدرش، امام حسين (ع)، در عدم بيعت با يزيدبن معاويه و حركت اعتراض‏آميز از مدينه به مكه، در رجب سال 60 هجرى.

4. همراهىِ امام سجاد (ع) با كاروان حسينى در حركت از مكه به كربلا، درذى‏حجه سال 60 هجرى.

5. حضور امام زين العابدين در نهضت خونين كربلا، در سن 23 سالگى.

6. ابتلاى امام زين العابدين (ع) به بيمارىِ شديد، در روز عاشورا، و عدم توانايىِ جهاد در راه خدا.

7. تحمل مصيبت شهادت امام حسين (ع) و ياران و اصحاب آن حضرت، از سوى امام زين العابدين(ع) در روز عاشورا.

8. جنايت‏هاى لشكريان يزيد در جدا كردن سرها از بدن شهدا و بر نيزه كردن آنها، اسب دوانى بر بدن‏هاى شهدا و غارت و آتش زدن خيمه‏ها پس از شهادت امام‏حسين (ع)، در عصر عاشورا.

9. آغاز اسارت امام زين العابدين (ع) و ساير بازماندگان قافله حسينى به دست لشكريان عمر بن سعد از عصر روز عاشورا.

10. تحمل سختى‏ها و مشقت‏هاى امام زين العابدين(ع) و ديگر بازماندگان در اسارت، كوفه و شام.

11. خطبه خواندن امام سجاد(ع) براى اهالى كوفه، در حالى كه در غل و زنجير و اسارت دشمنان بود.

12. خطبه خواندن امام سجاد(ع)، در مجلس بزرگ مسجد اموىِ شام، در حضور يزيد و تأثير شگفت آن بر شاميان.

13. بازگشت امام زين العابدين(ع) به همراه ساير بازماندگان نهضت كربلا از اسارت كوفه و شام به مدينة الرسول(ص).

14. حزن شديد و گريه‏هاى طولانىِ امام سجاد(ع) در مصيبت شهادت امام حسين(ع) و اهل بيت آن حضرت.

15. قيام مردم مدينه بر ضد يزيد بن معاويه و اخراج بنى اميه از اين شهر و وقوع نبردى خونين در اين واقعه (معروف به واقعه حره)، در سال 63 هجرى.

16. شكست مقاومت اهالىِ مدينه در برابر لشكريان شام، و كشتار فجيع سپاهيان يزيد به سركردگىِ مسلم بن عقبه، در مدينه، و محفوظ و مصون ماندن امام زين‏العابدين(ع) و خانواده او از اين كشتار.

17. قيام عبدالله بن زبير در مكه بر ضد بنى اميه و تصرف حجاز (مكه و مدينه) و برخى از سرزمين‏هاى اسلامى، در سال 64 هجرى.

18. فشار و سخت‏گيرىِ آل زبير بر خاندان اميرالمؤمنين و اهل بيت(ع).

19. قيام مختار بن ابى عبيده ثقفى، در كوفه، بر ضد بنى اميه براى خونخواهى از قاتلان امام حسين (ع).

20. مجازات قاتلان امام حسين (ع) توسط مختار بن ابى عبيده و شادمانىِ امام زين‏العابدين (ع) و ساير اهل بيت(ع) از كردار مختار.

21. شهادت امام زين العابدين (ع)، در دوازدهم (يا 18 و يا 25) محرم سال 95 هجرى، به وسيله زهرى كه وليد بن عبدالملك به آن حضرت خورانيده بود.

22. به خاك سپردن بدن مطهر امام زين العابدين (ع)، در قبرستان بقيع، در جوار قبر عمويش، حضرت امام حسن مجتبى (ع)، زير قبه مقبره عباس بن عبدالمطلب. 

برگرفته شده از كتاب " خاندان عصمت عليهم السلام " تاليف سيد تقى واردى

تبلیغات مسجد حجت ابن الحسن(عج)



:: موضوعات مرتبط: مذهبی، ،
:: برچسب‌ها: پنجم شعبان, سالروز ولادت امام زين العابدين (ع) مبارك باد, مسجد حجت ابن الحسن (عج),
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : پنج شنبه 2 خرداد 1394
سوم خرداد سالروز فتح خرمشهر مبارک باد
خرمشهر را خدا آزاد کرد 
                                                        امام خمینی(ره)
 
 
سوم خردادسالروز فتح خرمشهر گرامی باد 
سوم خرداد روز فتح خرمشهربهار سال ۱۳۶۱ شور دل انگیز داشت. آن روزها عاشقان آوارگان دشت خون و صحرای جنون بودند و در خرابات جبهه‌ها و در سنگرها در میان لاله‌ها آشیان داشتند. آن ایام ما پیری داشتیم كه عاشقان پروانه‌وار گرد وجودش در طواف بودند و با اشارتش خود را به آتش می‌سوختند.
دومین روز بهار عملیات پیروزمندانه مدافعان حق و دین بنام فتح المبین آغاز شد. این رزم بی امان و دلاورانه یك هفته ادامه داشت، با نثار خون شجاعان سپاه اسلام پیروزیهای بزرگی برای كشور و میهن به ارمغان آورد. بخشهای زیادی از سرزمین دلاور خیز ما از چنگال دشمنان متجاوز آزاد شد و عده زیادی از نیروهای دشمن نابود شدند و هزاران تن از آنان به اسارت درآمدند.
سلاحهای سبك و سنگین و مهمات انبوهی همراه با تجهیزات و ادوات مختلف به غنیمت رزمندگان اسلام درآمد.
پیر جماران در پیامی فرمود: «من از دور بر دست و بازوی شما رزمندگان اسلام بوسه می‌زنم و بر این بوسه افتخار می‌كنم» و ارادتمندان آن پیر صفا دل در پاسخ با احساسات صادقانه او عاشقانه گریستند. دامنه تجاوز دشمن به خاك پاك میهن ما بسیار گسترده بود و با وجود پیروزیهای غرور آفرین فتح المبین هنوز بخشهای زیادی از سرزمین ما و شهر خرمشهر در اشغال متجاوزان بود و پیوسته این ندا بر لبها و در عمق دلها جاری بود «خیز ای رزمنده شیر خانه از دشمن بگیر»
اینك دلاور مردان سپاه اسلام تصمیم به آزاد سازی بخشهای دیگری از سرزمین اسلامی‌مان را گرفته بودند.
وقتی قرار بود در جبهه‌ها عملیاتی آغاز شود از طریق سپاه و بسیج نیروهای مردمی را برای حضور در جبهه‌ها و پشتیبانی جنگ آگاه می‌كردند. آن روزها خدمتگذار كوچك ایتام و محرومین در بویر احمد بودم و در كمیته امداد امام خمینی یاسوج خدمتگذاری می‌كردم. برای عزیز و شهیدم حجت الاسلام شیخ عبدالله ثمینی (ره) مرا به جلسه‌ای در سپاه دعوت كرد تا آنجا كه بخاطر دارم در آن جلسه نماینده‌ای از قرارگاه و منطقه عملیاتی حضور داشت. موضوع جلسه بسیج نیروهای مردمی برای حضور در جبهه و ارسال و جمع آوری كمك‌های مردمی به جبهه‌ها بود.
قرار بود ستاد كمك رسانی به جبهه‌ها مستقر در مسجد صاحب الزمان (ع) یاسوج فعالتر شود و تبلیغات برای بسیج مردمی و حضور عشایر سلحشور در جبهه گسترده‌تر شود.
از آن پس وقت بیشتری را صرف تبلیغات و سخنرانیهای حماسی جهت حضور یافتن رزمندگان دلیر عشایر در جبهه داشتیم.
صحنه‌های زیبایی از حماسه حضور دلاوران در تاریخ جنگ و انقلاب شكل می‌گرفت. در میان رزمندگان دلیر و شهیدان كهكیلویه و بویر احمد همه گروههای سنی وجود داشتند از جوانان رشید و سلحشور عشایر گرفته تا نوجوانان كم سن و سال و پیران روشن ضمیر و عارفی همچون شهید سید قربان حسینی، اینان با هر فراخوانی آماده حضور بودند.
حضور دلاورانه از یكسو و كمك‌های صادقانه و سخاوتمندانه‌ آنان به جبهه‌ كه گاه علیرغم نیاز خودشان ایثار می‌كردند از سوی دیگر موجی از احساسات پاك و همدلی و صفا را در میان مردم برانگیخته بود. در چشمان هر مرد و زن و كودك و پیر و جوان این سامان برق امید می‌درخشید. آن روزها زنان پاكدل روستاها برای رزمندگان اسلام نان محلی تیری می‌پختند. این صحنه‌های ایثار و شكوه برایم فراموش ناشدنی هستند اما دو صحنه برایم آنقدر جالب و زیبا بود كه بی اختیار گریستم.
صحنه اول وقتی دانش آموز یتیمی كه ساكن یكی از روستاها و تحت پوشش كمیته امداد بود برای گرفتن مستمری ماهانه‌اش مراجعه كرد و اصرار داشت كه این ماه به او سهمیه بیشتری از برنج و روغن و خواروبار اختصاص یابد. نمی توانستم دلش را بشكنم چرا كه اینك در جای برادر بزرگتر او بودم با خواسته‌اش موافقت كردم و او خوشحال شد و كیسه خواروبار را كه حمل آن برایش مشكل بود بر دوش گرفت و رفت. ساعتی بعد برای سركشی به ستاد كمك رسانی به جبهه‌ها مستقر در مسجد صاحب الزمان یاسوج مراجعه كردم بر بالای كمكهای جمع آوری شده آن كیسه برنج و خواروبار را شناختم همانهایی كه بود كه ساعتی قبل آن كودك یتیم به عنوان مستمری جهت مصرف یكماهه خانواده‌اش دریافت كرده بود. از برادری كه مسئول جمع آوری كمكها بود پرسیدم این بسته را چه كسی آورد؟ و او جواب داد پسری ۱۴ – ۱۳ ساله آن را برای كمك به جبهه‌ها آورده و او را نمی‌شناسم. اینجا بود كه به رمز اصرار آن كودك یتیم پی بردم و بی اختیار در خلوت خویش گریستم.
دومین صحنه وقتی بود كه به روستای گنجه‌ای در نزدیكی یاسوج رفته بودم، پیرزنی مستمند كه تحت پوشش كمیته امداد بود و در كلبه روستایی‌اش فقط چند مرغ نگهداری می‌كرد فوراً پاهای مرغ‌هایش را بسته و آنها جهت كمك به جبهه در ماشین ما گذاشت با مهربانی و با لهجه لری به او گفتم: «دی نیشه مرغل سی جبهه بریمون» یعنی مادر نمی‌شود مرغها را برای جبهه ببریم و او با التماس خواست تا چند تخم مرغ را كه ذخیره كرده بود قبول كنیم.
كمك‌های مردمی گردآوری شد و تا آنجا كه در خاطر دارم بیش از ۲۰ كامیون آماده ارسال به جبهه‌ها گردید. این هدایا شامل گوسفند، نان تیری محلی، كمپوت و كنسرو و خواروبار و سایر اقلام مصرفی رزمندگان بود. كاروان كمك‌های مردمی آماده حركت بود.
من نیز به اتفاق یكی از راننده‌های امداد با گرفتن دو اسلحه كلاشینكف و چند خشاب از سپاه و حكم حمل سلاح با یك دستگاه وانت تویوتا همراه كاروان راهی جبهه جنوب شدیم.
هنگامی كه به منطقه رسیدیم تا آنجا كه خاطرم هست اوایل اردیبهشت بود. كمك‌های مردمی تحویل واحدهای پشتیبانی در آبادان و همچنین برخی از یگانهای مستقر در جبهه شد و رانندگان كامیونها پس از تحویل محموله بازگشتند. اما چون قصد ما حضور در منطقه بود به هتل بین المللی آبادان كه به صورت متروكه درآمده و محل استقرار عده‌ای از رزمندگان اسلام بود هدایت شدیم. 
در جمع رزمندگان آنجا من كسی را نمی‌شناختم جز یك نفر آنهم مرحوم خسروی از جوانان خونگرم عشایر ممسنی جوانی رشید و بلند قامت با ریشهای بلند و هیبت جالبی بود. آن مرحوم از ابتدای جنگ در جبهه بود و حضورش در جبهه سالها به طور مداوم به درازا كشید و جالب اینكه طی این مدت حتی یك زخم برنداشت اما بعدها هنگام مرخصی از جبهه یك روز صبحگاهان در خانه‌اش هنگام وضو برای نماز در پای شیر آب سكته كرد و به سرای باقی شتافت، خدایش رحمت كند.
در مقابل جوان دیگری بود كه از نظر قامت و صلابت شباهت زیادی به مرحوم خسروی داشت شهید واعظی از مسئولان فعال و خونگرم جهاد یاسوج بود كه وقتی به جبهه رفت در همان ساعات اولیه تركش سلاحهای دشمن به شهادت رسید كه خدایش رحمت كند.
آری عجیب بود حكایت جنگ و حیات و مرگ و شهادت.
در آن مقر با ستوان محمد شفایی جمعی نیروی هوایی ارتش همان روز اول دوست شدیم او جوان متدین، با معنویت و شجاعی بود كه كه ساكن تهران بود. از زندگی‌اش برای تعریف می‌كرد از خانواده‌اش و بچه‌اش كه قرار بود به زودی به دنیا بیاید و اینكه فرزندانش را چقدر دوست دارد اما همچنان آرزوی شهادت دارد. فردی به راستی دوست داشتنی بود. او در جمع رزمندگان آنجا نماز جماعت برپا میكرد و خود امام جماعت آنها میشد پس از نماز نیز دعاها و تعقیبات را با لحن عارفانه و سوز خاصی می‌خواند.
او اصرار داشت من امام جماعت باشم اما من آن قدر از نماز خواندن او خوشم می‌آمد كه با وجود اینكه به لباس روحانی ملبس بودم هنگام نماز پنهان می‌شدم تا او نماز جماعت را بر پا كند و به او اقتدا كنم. او براستی عاشق شهادت بود. نیروهای تحت امر او و نیروهای بسیجی مستقر در هتل همه دوستش داشتند و برای احترام و ارزش معنوی خاصی قائل بودند. از آن به بعد ما با هم بودیم گاه برای سركشی به یگانهای پدافند هوایی تحت امر او مستقر در آبادان می‌رفتیم گاه به جزیره مینو و خطوط مقدم جبهه و برخی شبها نیز در كوت شیخ بر ساحل اروند و در سنگر نیروهای اسلام می‌گذراندیم. كوت شیخ محله غیر اشغالی خرمشهر بود كه در واقع در انتهای شهر آبادان و در این سوی پل خرمشهر در اختیار نیروهای اسلام بود. برای رفتن به كوت شیخ قبل از تاریكی هوا حركت كردیم آن محل در زیر تیررس خمپاره‌ها و سلاح‌های نیروهای عراقی و در دید آنها بود. بسیاری از مواقع موقع رفتن یا بازگشت بر اثر گرد و خاك ماشین، عراقی‌ها متوجه آمد و شد شده و آنجا را به خمپاره و گلوله می‌بستند و شروع به آتشباری می‌كردند. در این حال عبور از آن كوچه و معابر خیلی مشكل می‌شد.
شبهای كوت شیخ شبهای جالب و به یاد ماندنی بود در طبقه زیرین یك ساختمان كه حكم مقر و سنگر برای رزمندگان داشت همه‌اش حرف از مردان قورباغه‌ای دشمن كه خود را به این سوی آبها می‌رساندند بود و آنجا بود كه با برادران بسیار خونگرم و مومن نورانی كه از نیروهای مخلص سپاه خرمشهر بودند آشنا شدم گویا اینها از همان كوت شیخ و از طریق كانال فاضلات خرمشهر برای شناسایی شهر خرمشهر و نیروهای عراقی به این شهر وارد شده و دوباره بازگشته بودند.
در بین رزمندگان كوت شیخ لبنانی جوانی بود از پرورش یافتگان مدرسه ایتام شهید چمران كه عجیب به شهید چمران عشق می‌ورزید وقتی صحبت از چمران می‌شد او اشك می‌ریخت او با همه ارادتی و عشقی كه به حضرت امام داشت تصور میكرد شهید چمران از امام بالاتر است. البته علت آن بود كه او شهید چمران را به خوبی درك كرده بود و چقدر سخت بود این نكته را به او فهماندن كه شهید چمران خود یكی از شاگردان و مریدان مكتب امام است همانگونه كه تو خود شاگرد مكتب شهید چمرانی.
 
علی اسماعیل پور 

تبلیغات مسجد حجت ابن الحسن(عج)



:: موضوعات مرتبط: مذهبی، سیاسی، ،
:: برچسب‌ها: سوم خرداد روز فتح خرمشهر, سوم خرداد روز حماسه آزاد سازی خرمشهر مبارک باد, مسجد حجت ابن الحسن (عج), ,
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : پنج شنبه 1 خرداد 1393
25 رجب سالروز شهادت امام موسی کاظم (ع)

25 رجب سالروز شهادت امام موسی کاظم (ع)

بر عموم مسلمین جهان تسلیت باد

بیست و پنجم رجب سالروز شهادت جان گداز باب الحوائج امام موسی کاظم(علیه السلام)، امام هفتم شیعیان در سال 183 هجری است که امروز پس از گذشت سالیان دراز هنوز شیعیان جهان بر ظلم روا داشته به آن امام معصوم اشک حسرت و ماتم می ریزند.

اختری تابناک از آسمان ولایت که زندگی سراسر مبارزه ی وی در دفاع از اسلام ناب محمدی با محدودیت، حبس و شکنجه در قعر زندان ها و سیاه چال های حکومت هارون الرشید سپری شد، اما آن حضرت با در پیش گرفتن استراتژی تقیه در شرایط سخت آن زمان که همه شداید به آن حضرت هجوم آورده بود در مقابل دشمنان اعم از کفار و منافقان، لحظه ای دست از مبارزه برنداشت و در راه اسلام جان باخت و به فیض عظیم شهادت نایل آمد.

به گزارش خبرنگار ایرنا از شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی خوزستان درباره حبس امام موسی (ع) به دست هارون الرشید شیخ مفید در ارشاد روایت شده است که علت گرفتاری و زندانی شدن امام، یحیی بن خالد بن بر مک بوده است زیرا هارون فرزند خود امین را به یکی از مقربان خود به امام جعفربن محمد ابن اشعث که مدتی هم والی خراسان بوده است سپرده بود و یحیی بن خالد بیم آن را داشت که اگر خلافت به امین برسد جعفربن محمد را همه کاره دستگاه خلافت سازد و یحیی و بر مکیان از مقام خود بیفتند.

جعفر بن محمد بن اشعث شیعه بود و قایل به امامت موسی (ع) و یحیی این معنی را به هارون اعلام می داشت. سرانجام یحیی پسر برادر امام را به نام علی بن اسماعیل بن جعفر از مدینه خواست

تا به وسیله او از امام و جعفر نزد هارون بدگویی کند. گویند امام هنگام حرکت علی بن اسماعیل از مدینه او را احضار کرد و از او خواست که از این سفر منصرف شود. و اگر ناچار می خواهد برود از او سعایت نکند. علی قبول نکرد و نزد یحیی رفت و بوسیله او پیش هارون بار یافت و گفت از شرق و غرب ممالک اسلامی مال به او می دهند تا آنجا که ملکی را توانست به هزار دینار بخرد.

هارون در آن سال به حج رفت و در مدینه امام و جمعی از اشراف به استقبال او رفتند. اما هارون در قبر حضرت رسول (ص) گفت یا رسول الله از تو پوزش می خواهم که می خواهم موسی بن جعفر را به زندان افکنم زیرا او می خواهد امت ترا برهم زند و خونشان بریزد. آنگاه دستور داد تا امام را از مسجد بیرون بردند و او را پوشیده به بصره نزدوالی آن عیسی بن جعفربن منصور بردند.

عیسی پس از مدتی نامه ای به هارون نوشت وگفت که موسی بن جعفر در زندان جز عبادت ونماز کاری ندارد یا کسی بفرست که او را تحویل بگیرد یا من او را آزاد خواهم کرد. هارون امام را به بغداد آورد و به فضل بن ربیع سپرد و پس از مدتی از او خواست که امام را آزاری برساند اما فضل نپذیرفت و هارون او را به فضل بن یحیی بن خالد برمکی سپرد. چون امام در خانه فضل نیز به نماز و روزه و قرائت قرآن اشتغال داشت فضل بر او تنگ نگرفت و هارون از شنیدن این خبر در خشم شد و آخر الامر یحیی امام را به سندی بن شاهک سپرد و سندی آن حضرت را در زندان مسموم کرد و چون آن حضرت از سم وفات یافت سندی جسد آن حضرت را به فقها و اعیان بغداد نشان داد که ببیند در بدن او اثر زخم یا خفگی نیست. بعد او را در باب التبن در موضعی به نام مقابر قریش دفن کردند. تاریخ وفات آن حضرت را جمعه هفتم صفر یا پنجم یا بیست و پنجم رجب سال 183 ق در 55 سالگی گفته اند.

نجمه همسر امام:
نجمه، مادر بزرگوار امام رضا (ع) و از زنان مومنه، پارسا، نجیب و پاکیزه بود. حمیده، همسر امام صادق (ع)، او را که کنیزی از اهالی مغرب بود، خرید و به منزل برد.

نجمه در خانه امام صادق (ع)، حمیده خاتون را بسیار احترام می کرد و به خاطر جلال و عظمت او، هیچ گاه نزدش نمی نشست! روزی حمیده در عالم رویا، رسول گرامی اسلام (ص) را دید که به او فرمودند: «ای حمیده! نـجـمـه را به ازدواج فرزند خود موسی درآور زیرا از او فرزندی به دنیا خواهد آمد که بهترین فرد روی زمین باشد».

پس از این پیام، حمیده به فرزندش امام کاظم (ع) فرمود: «پسرم! نـجـمـه بانویی است که من هرگز بهتر از او را ندیده ام، زیرا در زیرکی و محاسن اخلاق، مانندی ندارد.من او را به تو می بخشم، تو نیز در حق او نیکی کن».

ثـمـره ازدواج امـام مـوسـی بـن جعفر (ع) و نجمه، نوری شد که در شکم مادر به تسبیح و تهلیل مـشـغـول بـود و مـادر از آن، احـسـاس سنگینی نمی کرد و چون به دنیا آمد، دست ها را بر زمین گذاشت، سر را به سوی آسمان بلند کرد و لب های مبارکش را به حرکت درآورد: گویا با خدایش رازو نیازمی کرد. پس از تولد امام هشتم (ع)، این بانوی مکرمه با تربیت گوهری تابناک، ارزشی فراتر یافت.

فرزندان امام:

بنا به گفته شیخ مفید در ارشاد امام موسی کاظم (ع) سی و هفت فرزند پسر و دختر داشت که هیجده تن از آنها پسر بودند و علی بن موسی الرضا (ع) امام هشتم افضل ایشان بود از جمله فرزندان مشهور آن حضرت احمد بن موسی و محمد بن موسی و ابراهیم بن موسی بودند. یکی از دختران آن حضرت فاطمه معروف معصومه سلام الله علیها است که قبرش در قم مزار شیعیان جهان است. عدد اولاد آن حضرت را کمتر و بیشتر نیز گفته اند.

تأثیر علمی آن بزرگوار:

امام هفتم (ع) با جمع روایات و احادیث و احکام و احیای سنن پدر گرامی و تعلیم و ارشاد شیعیان، اسلام راستین را که با تعالیم و مجاهدات پدرش جعفر بن محمد (ع) نظم و استحکام یافته بود حفظ و تقویت کرد و علی رغم موانع بسیار در راه انجام وظایف الهی تا آنجا پایداری کرد که جان خود را فدا ساخت.

 

تبلیغات مسجد حجت ابن الحسن(عج)



:: موضوعات مرتبط: مذهبی، ،
:: برچسب‌ها: 25 رجب سالروز شهادت امام موسی کاظم (ع), مسجد حجت ابن الحسن(عج)(سلسبیل), ,
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : دو شنبه 3 خرداد 1393
شهادت حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها تسليت باد

alt

در این روز در سال 201 هجری قمری بنا بر مشهور سالروز رحلت شهادت گونه حضرت ولیه الله خلق جهان عابده زاهده کامله مستورت حضرت فاطمه معصومه دختر امام موسی الکاظم است.

آن حضرت 17 روز پس از ورود به شهر قم با دلی شکسته و غصه دار از داغ پدر و فراق برادر رحلت فرمودند.

در عزای آن  حضرت شهر قم را یکپارچه  غم و ماتم فرا گرفت. بدن مطهر آن حضرت را غسل دادند و کفن کردند و به طرف باغ موسی بن خزرج  -مکان فعلی  حرم مطهر- آوردند. دو سوار نقابدار از بیرون شهر آمدند و بر بدن آن حضرت  نماز خواندند. آنگاه داخل سرداب شده بدن مطهر را دفن کردند ورفتند و کسی آنها را نشناخت.

موسی بن خزرج آن باغ را وقف حضرت معصومه سلام الله نمود و از بوریا و حصیر سقفی بر روی قبر مطهر آن حضرت قرار داد. این بنا بود  تا آنکه زینب دختر امام جواد بر روی قبر شریف قبه ای بنا نهاد سپس جماعتی از دختران ائمه  در آن مکان دفن شدند هنگامی که ام محمد دختر موسی بن محمد بن علی الرضا فوت کرد در کنار آن حضرت دفن شد . بعد از آن میمونه خواهر ام محمد از دنیا رفت و آن بزرگوار هم در جنب ام محمد دفن شد روی این دوقبر یک گنبد دیگر بنا کردند به گونه ای که دو گنبد چسبیده به هم روی قبر حضرت فاطمه معصومه و ام محمد و میمونه بود.

به جز دخترام حضرات معصومین علیهم السلام دو کنیز هم دفن شده اند که در هنگام مرمت کف حرم مطهر در زمان ناصرالدین شاه روزنه ای به سردابی پیدا می شود و چند زن صالحه وارد سرداب می شوندپیکر پاک میمونه و دو تن از کنیزان را پس از هزار سال تر و تازه مشاهده می کنند این سرداب جنب سرداب مقدس حضرت فاطمه معصومه  قرار دارد.

مرحوم نمازی وفات حضرت معصومه را در 12 ربیع الثانی سال 201 نقل کرده و قول منسوب به شیخ حر عاملی هشتم شعبان سال 201 هجری  است.

امام صادق علیه السلام می فرماید: «برای خداوند متعال حرمی است و آن مکه  و برای رسول خدا صلی الله علیه وآله حرمی است و آن مدینه و برای امیر المومنین حرمی است و آن کوفه و قم کوفه صغیر است . بهشت داری هشت در است که سه در آن از قم است و در آن شهر زنی از اولاد من رحلت می کند که نامش فاطمه است و او دختر موسی بن جعفر است که به شفاعت او تمامی شیعیانم داخل بهشت می شوند» (بحار الانوار ، ج57، ص228)



:: موضوعات مرتبط: مذهبی، ،
:: برچسب‌ها: شهادت حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها تسليت باد,
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : جمعه 21 بهمن 1392
میلاد امام حسن عسکری علیه السلام بر همه مسلمین جهان مبارک باد

 

سالروز ولادت امام حسن عسكري عليه السلام

1_68_432_m_imam_askari07

سالروز ولادت با سعادت امام يازدهم حضرت امام حسن عسكرى (عليه السلام) را به تمامى شيعيان جهان تبريك عرض نموده، اميدواريم خداوند متعال توفيق پيروى آن امام همام را به همه ما عنايت فرموده ودر فرج فرزند بزرگوارش حضرت مهدى (عليه السلام) تعجيل فرمايد

حضرت امام حسن عسكرى (عليه السلام) در سال 232 هجرى قمرى در روز هشتم ماه ربيع الثانى در شهر مدينه به دنيا آمد، پدر آن حضرت امام بزرگوار حضرت هادى، ومادرش خانمى به نام حديثه بود. نام ايشان حسن، وكنيه آن بزرگوار ابو محمّد واز القاب ايشان زكى و عسكرى است.
آنچه از صفات بزرگ وفضائل كه لازمه امامت است در آن حضرت جمع بود، يعنى: در علم، وزهد، كامل بودن در عقل وخرد، عصمت، شجاعت، كرم وبزرگوارى از تمام مردم زمان خود برتر بود، وعلاوه بر نصوص كه از پيامبر(صلى الله عليه وآله) وامامان گذشته در باره امامت آن حضرت وارد شده بود، حضرت امام هادى (عليه السلام) يعنى پدر بزرگوارشان نيز تصريح به امامت آن جناب فرمودند، ودر روايتى كه مرحوم شيخ مفيد (رحمه الله) در كتاب گرانقدر ارشاد نقل كرده است، حضرت امام هادى (عليه السلام) چهار ماه قبل از شهادت امام عسكرى (عليه السلام) را وصىّ خود قرارداد، وبه امامت آن حضرت تصريح كرده وگروهى از دوستان و شيعيان را بر اين امر گواه گرفت.
آن حضرت در ميان مردم وبزرگان وحتّى افراد مخالف از احترام خاصى برخوردار بود، به حدّى كه حتى ناخواسته آن حضرت را احترام مى كردند. در اينجا به همين مناسبت وبراى آنكه فضل آن بزرگوار براى خواننده عزيز معلوم شود، داستانى را كه مرحوم شيخ مفيد (رحمه الله)در كتاب ارشاد نقل كرده است مى آوريم.
مرحوم شيخ مفيد (رحمه الله) از ابن قولويه نقل كرده است كه: احمد بن عبيدالله بن خاقان متصدى املاك وخراج شهر قم بود كه از طرف بنى عباس به اين كار گماشته شده بود، پس روزى نام علويان و مذهب آنان، در مجلس او برده شد و او مردى بود كه با اهل بيت دشمنى بسيار داشت. در عين حال گفت:
من مردى از علويان مانند حسن بن على «حضرت امام عسكرى» در وقار وآرامش وعفّت وپاكدامنى وبزرگوارى در نزد خاندان خود نديده ونشناخته ام، به طورى كه همه فاميل او را بر سالمندان وبرزگان خود مقدّم مى داشتند، همچنين همه سران لشگر ووزراء وعموم مردم او را بر سايرين مقدم داشته احترام مى كردند.
روزى پدرم براى ديدار با مردم نشسته بود، ومن بالاى سر او ايستاده بودم، ناگاه در بانان آمده وگفتند: ابو محمّد ابن الرضا بر در خانه است، پدرم به آواز بلند گفت: اجازه اش دهيد تا وارد شود.
من از آنچه از ايشان شنيدم واز جرأت آنان كه نام مردى را در حضور پدرم با كنيه نام بردند متعجب شدم، با آنكه جز خليفه يا وليعهد، يا كسى را كه سلطان دستور داده بود نزد پدرم، با كنيه نام نمى بردند.
پس ديدم مردى گندمگون، خوش اندام، خوش صورت، جوان، باجلالت و هيبتى نيكو وارد شد. چون چشم پدرم به او افتاد، از جا برخاست وچند قدم به سوى او رفت، ومن به ياد ندارم با هيچ يك از بنى هاشم و افسران و برزگان چنين رفتارى كرده باشد، چون به او نزديك شد او را در آغوش كشيده صورت وسينه او را بوسيد، و دست او را گرفته بر مسند خود كه روى آن مى نشست نشانيد، و در كنار او نشسته رو به او كرد وبا او به گفتگو پرداخت.
در ضمن سخنان به آن حضرت مى گفت: قربانت شوم، فدايت شوم، ومن همچنان از آنچه مى ديدم در تعجب بودم، در اين هنگام دربانان آمدند، وخبر از ورود «موفق» برادر خليفه دادند، امّا پدرم همچنان سر گرم گفتگو با امام عسكرى (عليه السلام) بود اعتنايى به آنچه دربانان گفته بودند نكرد، تا زمانى كه غلامان ونوكران برادر خليفه آمدند، پدرم در اين حال آن حضرت را بااحترام وعزت هر چه تمام تر بدرقه كرد، وبه طورى كه موفّق آن حضرت را نبيند او را در آغوش كشيده وبا آن حضرت خداحافظى كرده وآن بزرگوار رفتند. من كه همچنان متعجب بودم به نوكران گفتم: واى بر شما اين چه كسى بود كه شما وپدرم او را اين چنين احترام نموديد؟ گفتند: اين شخص مردى علوى است به نام حسن بن على ومعروف به ابن الرضا، من همچنان در تعجب بودم تا آنكه شب شد، ورسم پدرم آن بود كه شبها بعد از نماز گزارش كارهاى روزانه را تنظيم مى كرد، چون نماز را خواند در برابر او نشستم، گفت: اى احمد كارى دارى؟
گفتم: آرى، اگر اجازه دهى پرسش كنم، گفت: اجازه ات دادم، گفتم: پدر جان اين مردى كه امروز به اينجا آمد وتو به او مى گفتى: پدر ومادرم فداى تو، وآنچنان او را احترام كردى كه بود؟
گفت: پسر جان اين امام وپيشواى رافضيان حسن بن على معروف به ابن الرضا است، سپس كمى سكوت كرده ومن نيز ساكت بودم، آنگاه گفت: پسر جان! اگر خلافت و زمامدارى از خاندان بنى العباس بيرون رود، هيچ كس از بنى هاشم غير او شايسته خلافت نيست، واين به خاطر برترى وفضل وپاكدامنى وپارسايى وزهد وعبادت وخوش خلقى وشايستگى اوست، واگر پدرش را ديده بودى مردى بود خردمند وهوشيار ودانشمند.
احمد مى گويد: من كه اين سخنان را از پدرم شنيدم وآن رفتار را باامام عسكرى (عليه السلام) از او ديدم دچار حيرت وخشم وسرگردانى شدم، بعد از آن تصميم گرفتم كه خود در اين باره تحقيق كنم، به دنبال اين تصميم از افراد مختلف راجع به او پرسيدم، از هيچ يك از بنى هاشم، وسركردگان ونويسندگان وقاضيان وفقهاء وديگر مردم نپرسيدم جز آنكه همه به فضل وكمال او اعتراف كرده او را مردى محترم شمردند، از اين رو مقام وشخصيت او در نظرم بزرگ شد، زيرا ديدم دوست ودشمن او را به نيكى ياد كرده تمجيد وستايش مى كنند.
آن بزرگوار همانند پدران گرامى خويش از چنان اخلاق ورفتار والائى برخوردار بود كه دشمنان نيز تحت تأثير اخلاقش قرار مى گرفتند، به عنوان مثال آن حضرت را به زندانبانى به نام على بن اوتاش سپردند، اين شخص به شدّت باخاندان پيامبر دشمنى مىوزريد، وبا آل ابى طالب با شدت وخشونت رفتار مى كرد، وقتى آن حضرت را به زندان او فرستاند به او گفتند: با او چنين وچار رفتار كن، بيش از يك روز نگذشته بود كه آنچنان در مقابل امام (عليه السلام)تواضع مى كرد كه گونه بر خاك مى گذشت، وسر بزير انداخته به آن بزرگوار نگاه نمى كرد، وهنگامى كه آن حضرت از زندان او بيرون رفت اين شخص از بهترين شيعيان شده بود، واين بواسطه جلالت ومهابت واخلاق امام عسكرى (عليه السلام) بود.
آن حضرت همانند پدران بزرگوارش داراى كرامات ومعجزايى نيز بوده اند كه مورخان نقل كرده اند وما در اينجا فقط به ذكر دو مورد مى پردازيم.
اول: شخصى مى گويد: سر راه امام عسكرى (عليه السلام) نشستم، وقتى آن حضرت رسيد از تنگدستى خويش به آن بزرگوار شكايت كردم وقسم خوردم كه نه درهم ودينارى دارم ونه غذاى صبح وشام، آن حضرت فرمود: آيا به دروغ سوگند مى خورى با اينكه دويست دينار در زير خاك پنهان كرده اى، واينكه مى گويم نه براى آن است كه چيزى به تو ندهم، اى غلام آنچه باخود دارى به او بده، غلامش صد دينار به من داد، سپس روى بمن كرده فرمود: تو آن دينارها كه در زير خاك پنهان كرده اى در وقتى كه سخت بدانها نيازمند هستى از آنهامحروم خواهى ماند، وراست فرمود، زيرا آن پول كه حضرت داد خرج كردم، ودرهاى روزى بر من بسته شد، وبه ناچار به سراغ پولى كه در زير خاك پنهان كرده بودم رفتم اما اثرى از آن نيافتم، بعد فهميدام كه پسرم جاى پولها را دانسته، وآنها را برداشته وگريخته است، وبه هيچ چيز از آن پولها دست نيافتم.
دوم: شخصى به نام احمد بن محمد مى گويد: در زمانى كه مهتدى عباسى دست به كشتار مواليان ترك ووابستگان خود زد، من نامه اى به حضرت عسكرى (عليه السلام) نوشتم كه: سپاس خداى را كه او را از ما به خود سرگرم كرد، زيرا من شنيده بودم كه او شما را تهديد به قتل كرده است وگفته است كه: من ايشان را از روى زمين بر مى دارم، حضرت عسكرى (عليه السلام) به من نوشت: عمر او به اين كارها كفاف نخواهد داد، از امروز پنح روز بشمار وروز ششم پس از خوارى وذلتى كه به او برسر گشته خواهد شد، وچنان شد كه آن حضرت فرموده بود.
ودر اينجا بعض از كلمات حكمت آميز حضرت امام حسن عسكرى (عليه السلام) ذكر ميكنيم.
1 ـ فرمود جدال مكن ميرود خوبى و حسن تو و مزاح مكن كه جرئت مى كنند ودلير مى شوند بر تو.
2 ـ وفرمود از تو اضح است آنكه سلام كنى بر هر كس كه ميگذرى بر او، وآنكه بنشينى در جائى كه پست تر است از مكان شريف مجلس
3 ـ وفرمود پارساترين مردم كسى است كه توقف كند نزد شبهه، وعابدترين مردم كسى است كه بپا دارد فرائض را، وزاهدترين مردم كسى است كه ترك كند حرام را، واز همه مردم كوشش ومشقّتش بيشتر است كسى كه ترك كند گناهان را.
4 ـ وفرمود مشغول نسازد تورا روزى كه خدا ضامن آن شده از عملى كه بر تو فرض است.
5 ـ وفرمود از ادب دور است ظاهر كردن خوشحالى نزد شخص غمناك.
6 ـ وفرمود: همانا از براى جود وبخشش اندازه ومقدارى است پس هر گاه زياد شده از آنمقدار پس آن اسراف است.
براى خرم واحتياط مقدارى است پس يرگاه زياد شد از آنمقدار پس آن جبن وترس است.
واز براى اقتصاد وميانه روى مقدارى است پس هرگاه زياد شد بر آن پس آن بخل است.
واز براى شجاعت مقدارى است پس هرگاه زياد شد بر آن تهوّر وبى أدبى است.
وكافى است تورا از براى ادب كردن نفست اجتناب كردنت از چيز يكه مكروه وناپسند بيشمارى از غير خودت.

 

تبلیغات مسجد حجت ابن الحسن (عج)



:: موضوعات مرتبط: مذهبی، ،
:: برچسب‌ها: تبریک میلاد امام حسن عسکری علیه السلام, مسجد حجت ابن الحسن(عج),
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : جمعه 16 دی 1395
برگزاری نماز ظهر عاشورا 92

برگزاری نماز ظهر عاشورا

به امامت حجة الاسلام والمسلمین شیخ حمید شیوایی

دهم محرم1435 هجری قمری

تبلیغات مسجد حجت ابن الحسن(عج)

 



:: موضوعات مرتبط: مذهبی، ،
:: برچسب‌ها: برگزاری نماز ظهر عاشورا, تبلیغات مسجد حجت ابن الحسن(عج), دهم محرم 1434 هجری قمری, 5/9/91, به امامت حجة الاسلام والمسلمین شیخ حمید شیوایی, حمید داودی راد, ,
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : سه شنبه 28 آبان 1392
سالروز شهادت امام محمد باقر ( علیه السلام )

سالروز شهادت امام محمد باقر ( علیه السلام )

شهادت امام محمد باقر,سالروز شهادت امام محمد باقر

سالروز شهادت امام محمد باقر ( علیه السلام )
هفتم ماه ذی الحجه مصادف است با سالروز شهادت پنجمین اختر تابناک آسمان ولایت حضرت امام محمد باقر (( علیه السلام )) ، شهادت این بزرگوار را به تمامی ارادتمندان خاندان اهل بیت عصمت و طهارت تسلیت می گوییم .
امام باقر علیه السلام :
«إِنَّما یُداقُّ اللّهُ الْعِبادَ فِى الْحِسابِ یَوْمَ الْقِیمَةِ عَلى قَدْرِ ما آتاهُمْ مِنَ الْعُقُولِ فِى الدُّنْیا.»:
خداوند در روز قیامت در حساب بندگانش، به اندازه عقلى که در دنیا به آنها داده است، دقّت و باریک بینى مى کند.
 خلاصه ای از زندگی  پر برکت حضرت امام محمد باقر ( ع )
 نام مبارک امام پنجم محمد بود . لقب آن حضرت باقر يا باقرالعلوم است ،بدين جهت که : دريای دانش را شکافت و اسرار علوم را آشکارا ساخت . القاب ديگری مانند شاکر و صابر و هادی نيز برای آن حضرت ذکر کرده اند که هريک باز گوينده صفتی از صفات آن امام بزرگوار بوده است .
کنيه امام " ابوجعفر " بود . مادرش فاطمه دختر امام حسن مجتبی ( ع ) است . بنابراين نسبت آن حضرت از طرف مادر به سبط اکبر حضرت امام حسن ( ع ) و از سوی پدر به امام حسين ( ع ) می رسيد . پدرش حضرت سيدالساجدين ، امام زين العابدين ، علی بن الحسين ( ع ) است .
تولد حضرت باقر ( ع ) در روز جمعه سوم ماه صفر سال 57هجری در مدينه اتفاق افتاد . در واقعه جانگداز کربلا همراه پدر و در کنار جدش حضرت سيد الشهداء کودکی بود که به چهارمين بهار زندگيش نزديک می شد .
دوران امامت امام محمد باقر ( ع ) از سال 95هجری که سال درگذشت امام زين العابدين ( ع ) است آغاز شد و تا سال 114ه . يعنی مدت 19سال و چند ماه ادامه داشته است .

در دوره امامت امام محمد باقر ( ع ) و فرزندش امام جعفر صادق ( ع ) مسائلی مانند انقراض امويان و بر سر کار آمدن عباسيان و پيدا شدن مشاجرات سياسی و ظهور سرداران و مدعيانی مانند ابوسلمه خلال و ابومسلم خراسانی و ديگران مطرح است ، ترجمه کتابهای فلسفی و مجادلات کلامی در اين دوره پيش می آيد ، و عده ای از مشايخ صوفيه و زاهدان و قلندران وابسته به دستگاه خلافت پيدا می شوند . قاضيها و متکلمانی به دلخواه مقامات رسمی و صاحب قدرتان پديد می آيند و فقه و قضاء و عقايد و کلام و اخلاق را - بر طبق مصالح مراکز قدرت خلافت شرح و تفسير می نمايد ، و تعليمات قرآنی - به ويژه مسأله امامت و ولايت را ، که پس از واقعه عاشورا و حماسه کربلا ، افکار بسياری از حق طلبان را به حقانيت آل علی ( ع ) متوجه کرده بود ، و پرده از چهره زشت ستمکاران اموی و دين به دنيا فروشان برگرفته بود ، به انحراف می کشاندند و احاديث نبوی را در بوته فراموشی قرار می دادند . برخی نيز احاديثی به نفع دستگاه حاکم جعل کرده و يا مشغول جعل بودند و يا آنها را به سود ستمکاران غاصب خلافت دگرگون می نمودند .
اينها عواملی بود بسيار خطرناک که بايد حافظان و نگهبانان دين در برابر آنها بايستند . بدين جهت امام محمد باقر ( ع ) و پس از وی امام جعفر صادق ( ع ) از موقعيت مساعد روزگار سياسی ، برای نشر تعليمات اصيل اسلامی و معارف حقه بهره جستند ، و دانشگاه تشيع و علوم اسلامی را پايه ريزی نمودند.

زيرا اين امامان بزرگوار و بعد شاگردانشان وارثان و نگهبانان حقيقی تعليمات پيامبر ( ص ) و ناموس و قانون عدالت بودند ، و می بايست به تربيت شاگردانی عالم و عامل و يارانی شايسته و فداکار دست يازند ، و فقه آل محمد ( ص ) را جمع و تدوين و تدريس کنند . به همين جهت محضر امام باقر ( ع ) مرکز علماء و دانشمندان و راويان حديث و خطيبان و شاعران بنام بود . در مکتب تربيتی امام باقر ( ع ) علم و فضيلت به مردم آموخته می شد .
امام باقر ( ع ) دارای خصال ستوده و مؤدب به آداب اسلامی بود . سيرت و صورتش ستوده بود . پيوسته لباس تميز و نو می پوشيد . در کمال وقار و شکوه حرکت می فرمود .
از آن حضرت می پرسيدند : جدت لباس کهنه و کم ارزش می پوشيد ، تو چرا لباس فاخر بر تن می کنی ؟ پاسخ می داد : مقتضای تقوای جدم و فرمانداری آن روز ، که محرومان و فقرا و تهيدستان زياد بودند ، چنان بود . من اگر آن لباس بپوشم در اين انقلاب افکار ، نمی توانم تعظيم شعائر دين کنم .
امام پنجم ( ع ) بسيار گشاده رو و با مؤمنان و دوستان خوش برخورد بود .
با همه اصحاب مصافحه می کرد و ديگران را نيز بدين کار تشويق می فرمود . در ضمن سخنانش می فرمود : مصافحه کردن کدورتهای درونی را از بين می برد و گناهان دو طرف - همچون برگ درختان در فصل خزان - می ريزد . امام باقر ( ع ) در صدقات و بخشش و آداب اسلامی مانند دستگيری از نيازمندان و تشييع جنازه مؤمنين و عيادت از بيماران و رعايت ادب و آداب و سنن دينی ، کمال مواظبت را داشت .
می خواست سنتهای جدش رسول الله ( ص ) را عملا در بين مردم زنده کند و مکارم اخلاقی را به مردم تعليم نمايد . در روزهای گرم برای رسيدگی به مزارع و نخلستانها بيرون می رفت ، و با کارگران و کشاورزان بيل می زد و زمين را برای کشت آماده می ساخت . آنچه از محصول کشاورزی - که با عرق جبين و کد يمين - به دست می آورد در راه خدا انفاق می فرمود .
بامداد که برای ادای نماز به مسجد جدش رسول الله ( ص ) می رفت ، پس از گزاردن فريضه ، مردم گرداگردش جمع می شدند و از انوار دانش و فضيلت او بهره مند می گشتند .
مدت بيست سال معاويه در شام و کارگزارانش در مرزهای ديگر اسلامی در واژگون جلوه دادن حقايق اسلامی - با زور و زر و تزوير و اجير کردن عالمان خود فروخته - کوشش بسيار کردند .

ناچار حضرت سجاد ( ع ) و فرزند ارجمندش امام محمد باقر ( ع ) پس از واقعه جانگداز کربلا و ستمهای بی سابقه آل ابوسفيان ، که مردم به حقانيت اهل بيت عصمت ( ع ) توجه کردند ، در اصلاح عقايد مردم به ويژه در مسأله امامت و رهبری ، که تنها شايسته امام معصوم است ، سعی بليغ کردند و معارف حقه اسلامی را - در جهات مختلف - به مردم تعليم دادند تا کار نشر فقه و احکام اسلام به جايی رسيد که فرزند گرامی آن امام ، حضرت امام جعفر صادق ( ع ) دانشگاهی با چهار هزار شاگرد پايه گذاری نمود ، و احاديث و تعليمات اسلامی را در اکناف و اطراف جهان آن روز اسلام انتشار داد . امام سجاد ( ع ) با زبان دعا و مناجات و يادآوری از مظالم اموی و امر به معروف و نهی از منکر و امام باقر ( ع ) با تشکيل حلقه های درس ، زمينه اين امر مهم را فراهم نمود و مسائل لازم دينی را برای مردم روشن فرمود . رسول اکرم اسلام ( ص ) در پرتو چشم واقع بين و با روشن بينی وحی الهی وظايفی را که فرزندان و اهل بيت گرامی اش در آينده انجام خواهند داد و نقشی را که در شناخت و شناساندن معارف حقه به عهده خواهند داشت ، ضمن احاديثی که از آن حضرت روايت شده ، تعيين فرموده است .

چنان که در اين حديث آمده است :
روزی جابر بن عبدالله انصاری که در آخر عمر دو چشم جهان بينش تاريک شده بود به محضر حضرت سجاد ( ع ) شرفياب شد . صدای کودکی را شنيد ، پرسيد کيستی ؟ گفت من محمد بن علی بن الحسينم ، جابر گفت : نزديک بيا ، سپس دست او را گرفت و بوسيد و عرض کرد : روزی خدمت جدت رسول خدا ( ص ) بودم . فرمود : شايد زنده بمانی و محمد بن علی بن الحسين که يکی از اولاد من است ملاقات کنی . سلام من را به او برسان و بگو : خدا به تو نور حکمت دهد . علم و دين را نشر بده . امام پنجم هم به امر جدش قيام کرد و در تمام مدت عمر به نشر علم و معارف دينی و تعليم حقايق قرآنی و احاديث نبوی ( ص ) پرداخت .
نام نامی آن حضرت با دهها و صدها حديث و روايت و کلمات قصار و اندرزهايی همراه است ، که به ويژه در 19سال امامت برای ارشاد مستعدان و دانش اندوزان و شاگردان شايسته خود بيان فرموده است . بنا به رواياتی که نقل شده است ، در هيچ مکتب و محضری دانشمندان خاضعتر و خاشعتر از محضر محمد بن علی ( ع ) نبوده اند .
در زمان اميرالمؤمنين علی ( ع ) گوئيا ، مقام علم و ارزش دانش هنوز - چنان که بايد - بر مردم روشن نبود ، گويا مسلمانان هنوز قدم از تنگنای حيات مادی بيرون ننهاده و از زلال دانش علوی جامی ننوشيده بودند ، و در کنار دريای بيکران وجود علی ( ع ) تشنه لب بودند و جز عده ای معدود قدر چونان گوهری را نمی دانستند . بی جهت نبود که مولای متقيان بارها می فرمود : سلونی قبل از تفقدونی "پيش از آنکه من را از دست بدهيد از من بپرسيد . " و بارها می گفت : من به راههای آسمان از راههای زمين آشناترم .

ولی کو آن گوهرشناسی که قدر گوهر وجود علی را بداند ؟ اما به تدريج ، به ويژه در زمان امام محمد باقر ( ع ) مردم کم کم لذت علوم اهل بيت و معارف اسلامی را درک می کردند ، و مانند تشنه لبی که سالها از لذات آب گوارا محروم مانده و يا قدر آن را ندانسته باشد ، زلال گوارای دانش امام باقر ( ع ) را دريافتند و تسليم مقام علمی امام ( ع ) شدند ، و به قول يکی از مورخان : " مسلمانان در اين هنگام از ميدان جنگ و لشکر کشی متوجه فتح دروازه های علم و فرهنگ شدند " . امام باقر ( ع ) نيز چون زمينه قيام بالسيف ( قيام مسلحانه ) در آن زمان - به علت خفقان فراوان و کمبود حماسه آفرينان - فراهم نبود ، از اين رو ، نشر معارف اسلام و فعاليت علمی را و هم مبارزه عقيدتی و معنوی با سازمان حکومت اموی را ، از اين طريق مناسب تر می ديد ، و چون حقوق اسلام هنوز يک دوره کامل و مفصل تدريس نشده بود ، به فعاليتهای ثمر بخش علمی در اين زمينه پرداخت . اما بدين خاطر که نفس شخصيت امام و سير تعليمات او - در ابعاد و مرزهای مختلف - بر ضرر حکومت بود ، مورد اذيت و ايذاء دستگاه قرار می گرفت .
دستگاه خلافت آنجا که پای مصالح حکومتی پيش می آمد و احساس می کردند امام ( ع ) نقاب از چهره ظالمانه دستگاه برمی گيرد و خط صحيح را در شناخت " امام معصوم ( ع ) " و امامت که دنباله خط " رسالت " و بالاخره " حکومت الله " است تعليم می دهد ، تکان می خوردند و دست به ايذاء و آزار و شکنجه امام ( ع ) می زدند و گاه به زجر و حبس و تبعيد ...
برای شناخت اين امر ، به بيان اين واقعه که در تاريخ ياد شده است می پردازيم :
" در يکی از سالها که هشام بن عبدالملک ، خليفه اموی ، به حج می آيد ، جعفر بن محمد ، امام صادق ، در خدمت پدر خود ، امام محمد باقر ، نيز به حج می رفتند .

روزی در مکه ، حضرت صادق ، در مجمع عمومی سخنرانی می کند و در آن سخنرانی تأکيد بر سر مسأله پيشوايی و امامت و اينکه پيشوايان بر حق و خليفه های خدا در زمين ايشانند نه ديگران ، و اينکه سعادت اجتماعی و رستگاری در پيروی از ايشان است و بيعت با ايشان و ... نه ديگران . اين سخنان که در بحبوحه قدرت هشام گفته می شود ، آن هم در مکه در موسم حج ، طنينی بزرگ می يابد و به گوش هشام می رسد. هشام در مکه جرأت نمی کند و به مصلحت خود نمی بيند که متعرض آنان شود . اما چون به دمشق می رسد ، مأمور به مدينه می فرستد و از فرماندار مدينه می خواهد که امام باقر ( ع ) و فرزندش را به دمشق روانه کند، و چنين می شود .
در محفلی که هشام برای توهین به امام ترتیب داده بود بر سر مقام رهبری و خلافت اسلامی با امام باقر ( ع ) سخن می گويد . امام باقر درباره رهبری رهبران بر حق و چگونگی اداره اجتماع اسلامی و اينکه رهبر يک اجتماع اسلامی بايد چگونه باشد ، سخن می گويد.

اينها همه هشام را - که فاقد آن صفات بوده است و غاصب آن مقام - بيش از پيش ناراحت می کند . بعضی نوشته اند که : امام باقر را در دمشق به زندان افکند . و چون به او خبر می دهند که زندانيان دمشق مريد و معتقد به امام ( ع ) شده اند ، امام را رها می کند و به شتاب روانه مدينه می نمايد . و پيکی سريع ، پيش از حرکت امام از دمشق ، می فرستد تا در آباديها و شهرهای سر راه همه جا عليه آنان ( امام باقر و امام صادق - ع - ) تبليغ کنند تا بدين گونه ، مردم با آنان تماس نگيرند و تحت تأثير گفتار و رفتارشان واقع نشوند . با اين وصف امام ( ع ) در اين سفر ، از تماس با مردم - حتی مسيحيان - و روشن کردن آنان غفلت نمی ورزد.
حضرت امام محمد باقر ( ع ) 19سال و ده ماه پس از شهادت پدر بزرگوارش حضرت امام زين العابدين ( ع ) زندگی کرد و در تمام اين مدت به انجام دادن وظايف خطير امامت ، نشر و تبليغ فرهنگ اسلامی ، تعليم شاگردان ، رهبری اصحاب و مردم ، اجرا کردن سنتهای جد بزرگوارش در ميان خلق ، متوجه کردن دستگاه غاصب حکومت به خط صحيح رهبری و راه نمودن به مردم در جهت شناخت رهبر واقعی و امام معصوم ، که تنها خليفه راستين خدا و رسول ( ص ) در زمين است ، پرداخت و لحظه ای از اين وظيفه غفلت نفرمود .
سرانجام در هفتم ذيحجه سال 114  هجری در سن 57 سالگی در مدينه با توطئه هشام مسموم شد و چشم از جهان فروبست . پيکر مقدسش را در قبرستان بقيع - کنار پدر بزرگوارش - به خاک سپردند.

منبع:guilan.ac.ir



:: موضوعات مرتبط: مذهبی، ،
:: برچسب‌ها: سالروز شهادت امام محمد باقر ( علیه السلام ), مسجد حجت ابن الحسن(عج), حمید داودی راد,
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : جمعه 19 شهريور 1395
سالروز ازدواج حضرت علی(ع) وحضرت فاطمه زهرا(س) مبارک

عکس سالروز ازدواج امام علی و حضرت فاطمه

بهشت از رایحه ای دلنوار، سرمست می شود.  

جشنی برپاست از انبوه فرشتگان و کائنات.  

بر منبری از نور و روشنایی، جبرئیل خطبه می خواند برای علی علیه السلام و فاطمه علیهاالسلام و زندگی آغاز می شود.  

طوبی، دل انگیزترین نغمه اش را شاباش می فرستد.  

صدایی می شکوفاند جان ها را و شاید خداست که برای این عروس و داماد پیام تبریک و تهنیت می فرستد.  

زمین:  

خانه وحی، مهبط فرشتگان است.  

مدینه، شادیِ این دقایق مقدس را پشت در خانه، به وجد آمده است.  

از میان تمام مردان عرب، تنها مدال همسری فاطمه، گردن آویز علی می شود.  

راز عشقی بزرگ.  

مَرَجَ الْبَحْرَیْنَ یَلْتَقیان.  

دو دریا به هم می پیوندند در قداستی بی نظیر.  

دو دریای علم و حلم، علی و فاطمه، تا جهان به خنکای وجودشان به ساحل آرامش برسد.  

و آب که چه زیبا مهر فاطمه را به دل دارد و خاک که راز بزرگی علی را به دوش می کشد.  

و عشق که از تلاقی این دو متولد می شود؛ آب و خاک،  

دین از این پس، آسوده خواهد بود در سایه سار محبت و مهربانی این عروس و داماد.  

«وَ لَهُ الجَوارِ المُنْشَئاتُ فِی البَحْرِ کَالاَعْلام؛ و از آن دو دریا، دو گوهر هستی پدید می آید؛ حسن و حسین، سید جوانان اهل بهشت».  

و حقیقت ادامه می یابد در گرو پیوند علی و فاطمه؛  

زیر یک سقف، پای سفره ای ساده، از پیوند دو نور، تا یازده ستاره روشن  

و تاریخ عشق، از همین جا آغاز می شود.



:: موضوعات مرتبط: مذهبی، ،
:: برچسب‌ها: سالروز ازدواج حضرت علی(ع) وحضرت فاطمه زهرا(س) مبارک, ,
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : جمعه 14 مهر 1392
شهادت امام محمدتقی(ع) بر عموم مسلمین جهان تسلیت باد
شهادت امام محمدتقی(ع)


پدید آورنده : عبداللطیف نظری ، صفحه 65

 دانشنامه امام محمد تقی علیه السلام

جواد الائمه

در غم شهادت امامی به سوگ نشسته ایم که در بیست و پنج سالگی به سوی اجدادش رخت بربست. مردی که بیست و پنج سال، خورشید را به خجلت واداشت، بیست و پنج بهار را رویاند و شکوفاند و خود فروزان تر از خورشید، تابید و درخشید. و اینک، کودکان پژمرده و داغدار و گریان، بهانه گیران سایه دست هایی اند که بر سرشان باران مهر ببارد و بر دامانشان گل عاطفه نثار کند. هم اکنون، پاره زخم های دلمان، سرباز کرده است و قناتی از غم، در قنوت نگاه مان جاری است. اینک، نِشتر درد به جام ها نشسته و غوغای رنج در انبوده دیدگان مظلوم، جا خوش کرده است. اینک، امام جواد علیه السلام به رحمت خدا پیوسته است و اهل ولا را به هجران خویش مبتلا ساخته است. او با شهادتش دل های شیعه را سوزاند و ما را به سوگ نشاند. آری، کدام دیده است که بر مظلومیت آن شهید جوان نگرید؟ سلام به امام محمدتقی علیه السلام که جوادالائمه و امام جوادان و راد مردان و جوانمردان است.

سرود غم

آه... که زهر، چه جگرها از آل رسول دریده و سوخته است. از امام مجتبی علیه السلام گرفته، تا حضرت کاظم و امام رضا علیه السلام و اینک، جگر امام جواد علیه السلام بر اثر مسمومیت با زهر، پاره پاره می شود. حضرت، در اتاقی دربسته و چشم انتظار جرعه ای آب، با رنج دست به گریبان است و جان می بازد و مثل پدرش، خورشید خراسان، غریبانه و با جگری پاره پاره به شهادت می رسد. سلام بر او که نامش با صلابت گره خورده است و شهادتش، آموزگار صبر و ایمان است. سلام بر نهمین فروغ امامت، حضرت محمدتقی علیه السلام . بر پیشوایی که «جود» قطره ای بود در پیشانی بلندش، و «علم» غنچه ای بود از گلستان وجودش، و «حلم» گوهری بود از گنجینه فضایلش. و اینک، دل های بیقرار در سوگ او سرود غم می خواند و منظومه اندوه می سراید. چشم ها در داغ جواد، خون می گیرد و هوای دیدگان ما، به یاد رنج امام محمدتقی علیه السلام بارانی است. یاران، شهادت نهمین امام، بر همه تان تسلیت باد.

ولادت امام علیه السلام

امام محمدتقی علیه السلام در دهم رجب سال 195 ه . ق به دنیا آمد. نام آن حضرت محمد و کنیه او ابوجعفر و مشهورترین القاب او تقی و جواد است. نام مادر امام محمدتقی علیه السلام «سبیکه» است و امام رضا علیه السلام او را «خیزران» نامید. این بانوی گرامی از خاندان «ماریه قبطیه»، همسر رسول خدا صلی الله علیه و آله ، و در فضایل اخلاقی از برترین زنان عصر خویش بود.

میراث علمی امام محمدتقی علیه السلام

در دوران امام محمدتقی علیه السلام به علت فشار و خفقان حاکم بر جامعه، مردم با نوشتن نامه به امام و دریافت جواب از آن حضرت، با ایشان ارتباط داشتند. با این که آن حضرت در 25 سالگی به شهادت رسیدند، علاوه بر مطالبی که درباره اصحاب و یا کتب آنها از امام تقی علیه السلام روایت شده بیش از 220هزار حدیث پیرامون مسایل مختلف اسلامی از آن حضرت در دسترس ما قرار دارد و 120 نفر از ایشان روایت کرده اند. شیخ طوسی(ره) 113 تن از راویان حدیث امام تقی علیه السلام را بر شمرده است. از این مقدار حدیث که از آن امام نقل شده می توان به عظمت علمی و احاطه ایشان بر مسایل فقهی، تفسیری، عقیدتی و دعا و مناجات پی برد. این احادیث از سوی دیگر کمالات اخلاقی آن حضرت را آشکار می سازند. بخش عمده روایات فقهی امام را باید در نامه هایی که در پاسخ اصحاب به بلاد مختلف اسلامی فرستاده اند جستجو کرد.

شاگردان مکتب امام محمدتقی علیه السلام

امامان پاک، همچون پیامبر گرامی پیوسته در تعلیم و تربیت مردم می کوشیدند. آنان، در تمامی اوقات ملتزم به راهنمایی و تربیت مردم بودند. رفتار و گفتار و معاشرت و حتی هر گوشه از زندگی روزمره آنان، آموزشگر کسانی بود که با آنان تماس داشتند؛ هر کس درهر وقت با آنان می نشست برایش ممکن بود که ازاخلاق و دانش آنان بهره مند شود و اگر سؤالی داشت، می توانست مطرح کند و پاسخ آن را بشنود. اما از آنجایی که حکومت می کوشید مردم با امام جواد علیه السلام به طور آزاد تماس نداشته باشد، اصحاب و شاگردان و راویان امام جواد علیه السلام بسیار محدود بودند؛ به عنوان نمونه، اصحاب و شاگردان و راویان قریب 120 نفرند و این گویای آن است که در زمان آن گرامی تماس مردم با ایشان تا چه اندازه محدود بوده است. ولی در عین حال در میان همین افراد معدود، چهره های درخشانی همچون علی بن مهزیار، زکریا بن آدم و محمد بن اسماعیل وجود داشتند.

اعلام شهادت امام رضا علیه السلام

امیة بن علی می گوید: هنگامی که امام رضا علیه السلام در خراسان بودند، من در مدینه می زیستم و به خانه ی امام جواد علیه السلام رفت و آمد داشتم. معمولاً بستگان امام برای عرض سلام می آمدند. یک روز امام جواد علیه السلام به اطرافیان خویش فرمودند: به بانوان فامیل بگویید که برای عزاداری آماده شوند. روز بعد بار دیگر امام جواد علیه السلام به آنان گوشزد کرد که برای عزاداری آماده شوند. پرسیدند برای عزای چه کسی؟ فرمودند: عزای بهترین انسان روی زمین. مدتی بعد خبر شهادت امام رضا علیه السلام آمد و معلوم شد همان روز که امام جواد علیه السلام فرموده بود «برای عزاداری آماده شوید»، امام رضا علیه السلام در خراسان به شهادت رسیده است.

نجات همسایه

«علی بن جریر» می گوید: خدمت امام جواد علیه السلام شرفیاب بودم. گوسفندی از خانه ی امام علیه السلام گم شده بود. یکی از همسایگان را به اتهام سرقت آن، کشان کشان نزد امام آوردند. حضرت فرمود: وای بر شما! او را رها سازید. گوسفند را او ندزدیده است. هم اکنون گوسفند در فلان خانه است؛ بروید گوسفند را بیاورید. به همان خانه ای که امام علیه السلام فرموده بودند، رفتند و گوسفند را یافتند و صاحب خانه را به اتهام دزدی دستگیر کردند، اما او سوگند یاد می کرد که گوسفند را ندزدیده است. او را نزد امام علیه السلام آوردند. فرمود: وای بر شما! بر این شخص ستم کردید، گوسفندْ خودش به خانه او وارد شده و او اطلاعی نداشته است. آن گاه امام علیه السلام برای دلجویی مبلغی به او عطا کردند.

داستان طلبکاری

در اعلام الوری و ارشاد مفید روایت شده است که شخصی گفت: حضرت رضا علیه السلام که از دنیا رفت، من چهار هزار درهم از او طلبکار بودم. کسی جز من و خود ایشان، از این موضوع اطلاع نداشت. حضرت جواد علیه السلام پیغام داد که: فردا صبح پیش من بیا. فردای آن روز خدمت ایشان رسیدم. فرمود: پدرم از دنیا رفت و تو چهار هزار درهم از آن جناب طلبکاری. من با تعجب عرض کردم آری. سپس ایشان گوشه فرش را کنار زد؛ زیر آن مقداری دینار (سکه طلا) بود، به من داد. قیمت آن دینارها به اندازه طلب من، یعنی دقیقا معادل چهار هزار درهم آن زمان بود.

شفای بیمار

محمدبن عمیر بن واقد رازی می گوید: روزی با برادرم، که مبتلا به تنگی نفس شدیدی بود، خدمت حضرت جواد علیه السلام نشسته بودم. برادرم از بیماری خود به امام علیه السلام شکایت کرد. امام فرمود: خدا تو را از این درد شفا داد. هنگامی که از خدمتشان مرخص شدیم، ناراحتی اش کاملاً برطرف شده بود و تا زمانی که فوت کرد، به آن درد مبتلا نشد.

درست به اندازه

احمد بن حدید، نقل می کند که یک بار با گروهی برای انجام مراسم حج می رفتیم. ناگهان راهزنان، راه را بر ما بستند و اموالمان را غارت کردند. وقتی به مدینه رسیدیم، حضرت امام جواد علیه السلام را در کوچه ای ملاقات کردم. همراه ایشان به خانه آن بزرگوار رفتم و ماجرا را برایشان باز گفتم. حضرت دستور دادند مقداری پول و لباس برایم آوردند. آنگاه فرمود: پول را میان همراهانت، به همان میزان که دزدها از آنان برده اند، تقسیم کن. من آن پول ها را که بین دوستان و همراهان تقسیم کردم. دیدم درست به همان اندازه ای بوده است که دزدها برده اند، نه کمتر و نه بیشتر.

خورشید سپهر عدل و داد

خورشید سپهر عدل و داد است جواد سرلوحه دفتر رَشاد است جواد
در جود و سَخا کسی به پایش نرسد چون مظهر جود حق جواد است جواد

مظهر داد

مظلوم تر از جواد، بغداد نداشت آن مظهر داد، تاب بیداد نداشت
می خواست که فریاد کند تشنه لبم از سوز جگر طاقت فریاد نداشت

خطبه کوکب درخشان

شایعه منقطع شدن نسل امامت از امام رضا علیه السلام ، که ساخته گروهی به نام «واقفیه» بود، تا آنجا پیش رفت که به ساحت قدس امامان تهمت آلوده دامنی زدند و گفتند: چون رنگ چهره امام جواد علیه السلام گندمگون است، فرزند امام رضا علیه السلام نیست و برای این که ثابت شود او فرزند امام رضا علیه السلام است باید او را نزد قیافه شناس ها ببریم.بدین ترتیب با گستاخی، امام جواد علیه السلام را که در آن وقت حدود دو سال داشت، نزد قیافه شناس ها بردند. آنان به محض دیدن امام به سجده افتادند و خطاب به کسانی که امام را آورده بودند، گفتند: وای بر شما! چگونه این کوکب درخشان و نور منیر را بر امثال ما عرضه می دارید؟ به خدا قسم، او از نسلی پاک و پاکیزه و از اصلاب طاهر و مطهّر است. او از ذریه علی بن ابیطالب علیه السلام و رسول اللّه صلی الله علیه و آله است. او را ببرید و بر این کار خود استغفار کنید. در این هنگام، امام جواد علیه السلام با فصاحتی بی مانند فرمود: ستایش مخصوص کسی است که ما را از نور خود و با دست خود آفرید و از میان خلقش ما را برگزید و امین خود قرارداد. ای مردم، من محمد فرزند امام رضایم... آیا در نسب چون منی شک کرده، بر من و پدرم افترا می بندید؟... من ظاهر و باطن همه را می دانم و نیز می دانم چه آینده ای درانتظار شماست.

مبارزه با موسیقی مبتذل

مأمون هنگام تزویج دخترش به امام جواد علیه السلام ، مجلسی ترتیب داد و از مطرب و آوازخوانی به نام «مخارق» دعوت کرد تا امام را بیازارد. مخارق به مأمون گفت: اگر ابوجعفر علیه السلام کم ترین علاقه ای به امور دنیوی داشته باشد، مقصود تو را تأمین می کنم. سپس در برابر امام جواد علیه السلام نشست و با صدای بلند شروع به نواختن عود و آواز خوانی کرد. امام علیه السلام به او و اطرافیانش توجه نکرد. بعد از مدتی سکوت، سربرداشت و به مخارق فرمود: از خدا بترس ای دراز ریش! دراین لحظه، ناگهان عود و بربط از دست وی افتاد و دستش فلج شد. وقتی مأمون سبب فلج شدن دستش را پرسید، گفت: زمانی که ابوجعفر علیه السلام فریاد برکشید، چنان هراسان شدم که دیگر به حالت عادی باز نمی گردم.

امام جواد علیه السلام تثبیت کننده اصل امامت

از آنجایی که رسیدن به مقام امامت امت در سنین خردسالی با عقل ظاهربین گروهی از مردم قابل توجیه نبود، پرسش های دشوار و پیچیده ای مطرح می کردند تا به خیال خام خود، حضرت امام جواد علیه السلام را در میدان رقابت علمی شکست دهند. اما امام جواد علیه السلام با پاسخ های روشن از این آزمون ها سربلند بیرون آمده، هرگونه تردیددرمورد امامت خود را از بین برد و اصل امامت راتثبیت کرد.ازاین رو در زمان امام هادی علیه السلام این موضوع مشکلی ایجاد نکرد؛ زیرا برای همه روشن شده بود که در برخورداری از این منصب الهی، خردسالی تأثیری ندارد.

نفی حکومت های ستمگر

امام جواد علیه السلام در موارد بسیار، علاوه بر این که دلایل صلاحیت خویش را برای رهبری جامعه برمی شمردند، بر نااهلی و شایسته نبودن دو حاکم وقت، مأمون و معتصم، اصرار داشت و با شیوه های مختلف گفتاری و رفتاری این را به مردمان می فهماند. چون مأمون نتوانسته بود قداست اما را خدشه دار کند و تمام اقدامات خود را نافرجام می دید، تصمیم به قتل آن حضرت گرفت. امام جواد علیه السلام همزمان دو کار می کرد: ایشان در کنار تبیین و تثبیت امامت خویش، صلاحیت حاکمان ستمگر را نفی، و متناسب با اوضاع سیاسی ـ اجتماعی نارضایتی خود را در برابر حکومت جور به دیگران گوشزد می کرد و انزجار خود را از ستم و ستم پیشگان در گفتار و کردار به گوش مردم می رساند. به فرموده مقام معظم رهبری، امام جواد علیه السلام به رغم دوران کوتاه زندگی اش نمودار و نشانه مقاومت است. او با تمام وجود با قدرت مزدور و ریاکار مأمون مقابله و معارضه کرد و هرگز قدمی عقب نشینی نکرد. امام علیه السلام تمام اوضاع دشوار راتحمل کرد و با همه شیوه های ممکن به مبارزه ادامه داد.

ای امام

ای مقدس ترین مرد پاک، ای امام، فریاد کن، ای پرستوی پرواز کرده از شهر ظلمت ای جواد؛ و فراموش مکن که ملتی سر در هوای عشق تو داردو با یاد و نام تو از گمراهی و جهل به سوی نور پرواز می کند. اوج می گیرند تا پرندگان بام حرم پدر بزرگوارت شوند. پدری که گرچه خود غریب و غریبانه به سرمی برد اما خورشید حرمش گرمابخش دل های خستگان و درماندگان است. ای چشمه جوشان عشق، ای طنین عدل و ایمان و ای مشعل فروزان تمام تاریخ، جلوه کن و با جلوه گری ات سیمای پرطراوت اسلام را رونق ببخش. ای رهبر رهپویان روشنایی، توسل به تو، توسل به حضرت رضاست. ای بلبل سخن سرای باغ ایمان، پرهیزگار پند دهنده، نیای آفتاب و نسیم فرح بخش معنا، اگر چه در هاله ای از زمان فرو رفته ای و بودن با تو، بر ایمان آروزی دست نایافتنی است، اما نام و یاد فداکاری هایت همچنان کتاب ره گشای زندگیمان است و زنجیر اتصال به امام و ولایت. یا جوادالائمه، تو آن گل خوشبوی برگزیده ای که هر صاحبدلی تو را به سینه جان خویش می آویزد و عطر و بوی حیات از تو می شنود.

هشدار به ستمگران

فراخوان جامعه به مقابله و معارضه با ستم و به طور کلی ایجاد روحیه ستم ستیزی درجامعه از جمله اقدامات مهم رهبران الهی و آسمانی است. چرا که تا جامعه به چنین درک و فهمی نایل نیاید از خود تحرکی نشان نمی دهد. یکی از اهداف پیامبران، تبیین عدالت و راه های تحقق آن است. موضع ستم ستیزی امام محمدتقی علیه السلام ، هم درگفتار و هم در عمل، کاملاً آشکار است؛ به عنوان نمونه آن گرامی درباره سمتگران و سزای آنان، چنین هشدار می دهد: «روز اجرای عدالت برای ستمگر سخت تر از روز ستمکاری برای ستمدیده است». در پرتو این گفتار، امام علیه السلام نه تنهانفرت و انزجار خود را بیان می کند، بلکه هشداری به همه ستمگران می دهد که روز به کیفر رساندن آنان به مراتب سخت تر از روزی است که آنان در پناه قدرت چند روزه و موقتی خویش، بر مظلومان و ضعیفان ستم می کنند.

طرح شهادت امام

از آنجایی که موقعیت سیاسی، نفوذ اجتماعی و فعالیت های گسترده امام جواد علیه السلام از نظر معتصم و دست اندرکاران حکومت پنهان نبود، وی پس از استقرار در مسند خلافت و بیعت گرفتن از مردم، بلافاصله به سراغ امام جواد علیه السلام رفت و درصدد کنترل ایشان برآمد. امام را به بغداد فراخواند و وی را تحت نظر قرارداد تا از گسترش نفوذ سیاسی ـ اجتماعی امام علیه السلام جلوگیری کند. اما با نافرجام ماندن سیاست کنترل، درصدد به شهادت رساندن امام برآمد. از این رو نخست درباریان را واداشت تا حضرت را متهم به قیام علیه حکومت کنند. اما با شیوه هایی که امام در پیش گرفت، این طرح نقش بر آب شد. سرانجام درعین ضعف و ورشکستگی سیاسی ـ اجتماعی، از نارضایتی همسر امام بهره بردند و او را عامل اجرای نقشه شوم معتصم ساختند. دستگاه ظلم و قساوت، امام را در سن 25 سالگی در بغداد به شهادت رساند و شیعیان را در سوگ نشاند.

کوه صبر

فرزند رضای غریب! توانم رفته است و شکیبایی ام تمام شده است. رنج و اندوهی کشنده سراسر وجودم را فرا گرفته است. ای کوه صبر، ای آنکه صدای گرمت هدایت گر یاران بود و سینه آرامت خانه تهی دستان. ای آنکه از شاخه های سبز گفتارت گل های سرخ می رویید، با قدم هایت سپیده از راه می رسید، از سایه سار نگاهت، هزاران دل به میهمانی باران می شتافت و خورشید به ضیافت آسمان آبی باغ می رفت، اندوه فراق تو تا قیامت خوراک من است. پس ازتو کدام مژه با خواب آشنا می شود. هر لحظه زخم فراق تو تازه تر می شود رنج فقدانت التیام نمی پذیرد.

سایه جود

قاف سیمرغ حقیقت هستی و بود تقی علیه السلام است قاف تا قاف جهان در سایه جود تقی علیه السلام است
بحر گردون گر چه غرق گوهر آمد سر به سر قطره ای از آب تیغ گوهر اندود تقی علیه السلام است

سلامی به زلالی ایمان

سلامت باد اماما. ای جلوه روشن صداقت و ایثار. سلامی به صراحت حق، به روشنایی یقین و به زلالی ایمان. سلام بر تو که برکت دستانت، پایگاه توحید را از لوث اصنام پاکیزه کرد؛ سلامی به پاکی عفاف و صفای صبح. سلامت باد ای امام همام، ای محبوب نیلگون امامت. سلامی به صفای جبهه های نور، به عطر عبادت رزمندگان و به حرارت عشق سنگرنشینان. سلامت باد، ای آبروی دو عالم، ای جواد، ای تقی، ای فرزانه ترین فریاد تشیع سرخ. سلامی به حرارت شوق، به روشنی شفق و به قداست اشک سرخ.



:: موضوعات مرتبط: مذهبی، ،
:: برچسب‌ها: شهادت امام محمدتقی(ع) بر عموم مسلمین جهان تسلیت باد, مسجد حجت ابن الحسن(عج), حمید داودی راد,
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : جمعه 19 شهريور 1394
ولادت هشتمین اختر تابناک آسمان امامت و ولایت علی بن موسی الرضا(ع) بر همگان مبارک

یازدهم ذیقعده سالروز ولادت با سعادت هشتمین كوكب هدایت و امامت، عالم آل محمد(ص)، حضرت امام رضا(ع)  مبارک باد



برای ما ایرانیان افتخاری بزرگ است كه سرزمین خونرنگ ایران اسلامی‌مان هشتمین گوهر تابناك هدایت را در صدف وجود خویش جای داده است و برای ما ارادتمندان خاندان عصمت و طهارت مایه فخر و مباهات است كه میزبان محبوب خدا و پاره تن خاتم‌الانبیاء (ص) حضرت علی بن موسی الرضا علیه آلاف التحیة و الثناء بوده و به نعمت ولایت عترت طاهره متنعم و از بركات آن وجود مشحون از خیر و بركت برخودار باشیم و بر ماست كه این افتخار میزبانی و شرافت اقامت در جوار بارگاه ملكوتی آن امام همام (ع) را مغتنم شمرده و از رشحات خوان بیكران آن حضرت پیوسته بهره جوییم و در سایه كسب معرفت و جلب محبت و اطاعت به آن واسطه فیض و مظهر لطف و رحمت‌ بی‌انتهای الهی تقرب جوییم. چنان كه عارف حكیم و دلداده اهل بیت عصمت و طهارت(ع)، حضرت امام خمینی (ره) آستان قدس رضوی را مركز ولایت و محل قدس ملكوت و مركز علم الهی و مركز ملائكه الله و محل تجلی‌نور و محل توجه ملائكه الله است می‌دانست و می‌فرمود: مركز ایران مشهدالرضا است و همه نعمت‌ها از این مركز به سایر بلاد گسترده می‌شود.

 



به همین مناسبت،امام جماعت و نمازگذاران و مدیر سایت مسجد ، میلاد عالم آل محمد، هشتمین حجت سرمد، نگین درخشان وطن، السلطان ابا الحسن، حضرت رضا (علیه السّلام) را به تمامای شیعیان جهان تبریک عرض می نماید.



:: موضوعات مرتبط: مذهبی، ،
:: برچسب‌ها: ولادت هشتمین اختر تابناک آسمان امامت و ولایت علی بن موسی الرضا(ع) بر همگان مبارک, مسجد حجت ابن الحسن(عج), حمید داودی راد,
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : دو شنبه 24 شهريور 1393
20 شهریور زندگينامه آيت الله مدني دومين شهيد محراب(1360 هـ.ش)

زندگينامة آيت‌الله مدني




بيستم شهريور سالگرد شهادت آيت الله سيداسدالله مدني امام جمعه تبريز و نماينده امام در اين شهر است .
آيت‌الله مدني در سال 1293 ه‍ . ش (1323 ه‍ . ق) در دهخوارقان (آذر شهر) ديده به جهان گشود. پدر ايشان، محرم آقامير‌علي در بازارچة آذرشهر، شغل بزازي داشت.
شهيد مدني در چهار سالگي، مادر و در 16 سالگي، پدر خود را از دست داد و دوران كودكي را با رنج و زحمت و سختي به پايان رساند .وي در عنفوان جواني، به قصد كسب علم و كمال، به شهر مقدس قم عزيمت كرده، به رغم مشكلات فراوان شخصي ناشي از درگذشت پدر و استبداد عصر رضاخاني، با پشتكار وافر به تحصيل علوم ديني مشغول شد.
او در حوزه علميه قم، پس از گذراندن مراحل مقدماتي، از محضر اساتيد بزرگ فقه و اصول و فلسفه بهره‌مند گرديد. مدتي پاي درس مرحوم آيت‌الله حجت‌كوه‌كمري (ره) و آيت‌الله سيدمحمدتقي خوانساري (ره) حاضر شد و مدت چهار سال نيز در محضر امام خميني قدس سره حضور يافت و از دروس فلسفه و عرفان و اخلاق ايشان بهره‌مند گرديد.
 سيد‌اسدالله مدني، پس از مدتي به نجف‌اشرف هجرت كرده، در حوزه علميه نجف اشرف، در كنار تكميل تحصيلات عالي خويش، تدريس در سطوح مختلف را شروع كرده و به دستور مرحوم آيت‌الله حكيم (ره)، كرسي تدريس لمعه، رسائل، مكاسب و كفايه را به عهده گرفت و در اندك زمان، جزو اساتيد معروف حوزة علمية نجف‌اشرف به شمار آمد. شهيد محراب، در نجف‌اشرف، در درس خارج مرحوم آيت‌الله سيد عبدالهادي شيرازي (ره) و مرحوم آيت‌الله حكيم (ره) و مرحوم آيت‌الله (ره) خوئي (ره) شركت كرده، و از مراجع بزرگي از جمله آيت‌الله حكيم در نجف و آيت‌الله حجت‌كوه‌كمري در قم، و آيت‌الله خوانساري اجازة اجتهاد دريافت كرد.....به ادامه مطلب مراجعه کنید



:: موضوعات مرتبط: مذهبی، ،
:: برچسب‌ها: 20 شهریور زندگينامه آيت الله مدني دومين شهيد محراب(1360 هـ, ش), مسجد حجت ابن الحسن(عج)حمیدا داودی راد,
:: ادامه مطلب
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : دو شنبه 19 شهريور 1394
19شهریور سالروز وفات آیت الله سید محمود طالقانی اولین امام جمعه تهران

19شهریور سالروز وفات آیت الله سید محمود طالقانی اولین امام جمعه تهران

 



سید محمود علایی طالقانی


زادروز (۱۳اسفند ۱۲۸۹ خورشیدی)،گلیرد، طالقان، ایران

درگذشت(۱۹شهریور ۱۳۵۸ خورشیدی)تهران، ایران

آرامگاه بهشت زهرای تهران

پیشه :ساعت سازی

مذهب اسلام، شیعه

همسر بتول اعلایی درگذشته سال ۱۳۸۶ در سن ۸۳ سالگی
فرزندان:بدری طالقانی
وحیده طالقانی
اعظم طالقانی
حسین طالقانی
مجتبی طالقانی
مهدی طالقانی


...


سید محمود علایی طالقانی روحانی شیعه، سیاست‌مدار از فعالین نهضت ملی شدن نفت و نهضت مقاومت ملی، از بنیانگذاران جبهه ملی دوم، از بنیانگذاران نهضت آزادی ایران، عضو مجلس خبرگان قانون اساسی و نخستین امام جمعه تهران پس از انقلاب ۵۷ بود.

* ۱ زندگی‌نامه
* ۲ تحصیلات
* ۳ فعالیت سیاسی
* ۴ نظرات و عقاید
* ۵ سالشمار زندگی


زندگی‌نامه

وی در ۱۳ اسفند ۱۲۸۹ خورشیدی (برابر با روز یکشنبه ۴ ربیع الاول ۱۳۲۹ قمری) در خانواده‌ای اهل علم و دارای روحیات انقلابی در روستای گلیرد طالقان دیده به جهان گشود، پدرش ابوالحسن علایی طالقانی نخستین استاد وی بود.

در اسفند سال ۱۳۱۶ با بتول اعلایی فرد ازدواج می‌کند.
تحصیلات

تحصیلات ابتدایی را نزد پدر آغاز کرد و پس از آن در مدارس رضویه و فیضیه قم تا سال ۱۳۱۷ تحصیل را تا درجه اجتهاد ادامه داد. در سال ۱۳۱۷ پس از گذران تحصیلات در مدرسه فیضیه و رضویه قم از عبدالکریم حائری یزدی اجازه نامه اجتهاد دریافت و در سال ۱۳۱۸ برای تدریس در مدرسه سپهسالار یا دانشگاه روحانی (مدرسه شهید مطهری فعلی) راهی تهران شد
فعالیت سیاسی

طالقانی یکی از مخالفان فعال حکومت پهلوی بود و در موقعیت‌ها و شرایط مختلف به مخالفت با رویه‌های جاری در حکومت دودمان پهلوی پرداخت و چندین بار در پی دستگیری روانه زندان شد.او در دوره‌های مختلف و شرایط گوناگون نظیر رویداد کشف حجاب و وقایع ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ به مخالفت علنی با رویکردهای جاری حکومت پهلوی پرداخت و همچنین بارها به دلایل مختلف نظیر پنهان کردن سید مجتبی نواب صفوی که در آن زمان فراری محسوب می‌شد یا ارائه آموزش‌های مذهبی و مبارزاتی و انتشار اعلامیه‌های اعتراضی به تبعید و زندان محکوم شد.

وی پس از پیروزی انقلاب ایران در بهمن ۱۳۵۷ سمت های مختلفی را بر عهده گرفت. نخست، پس از ترور مرتضی مطهری، ریاست شورای انقلاب اسلامی را عهده دار شد و پس از آن، با رای مردم تهران در ۱۲ مرداد ۱۳۵۸ به عنوان نماینده این شهر راهی مجلس خبرگان قانون اساسی شد و در مرداد همان سال از سوی روح الله خمینی به عنوان امام جمعه تهران منصوب شد و تا قبل از مرگ ۵ نماز جمعه را برگزار کرد.
نظرات و عقاید

وی بعد از انقلاب از مخالفان اعمال پوشش و حجاب اجباری برای زنان بود و استفاده از آن را اختیاری عنوان می‌کرد. وی در مصاحبه‌ای که در کیهان ۲۰ اسفند ۱۳۵۷ منتشر شد نظر خود را چنین شرح داد:
« اجباری حتی برای زن‌های مسلمان هم نیست. چه اجباری؟ حضرت آیت‌الله خمینی نصیحتی کردند مانند پدری که به فرزندش نصیحت می‌کند راهنمائیش می‌کند که شما اینجور باشید به این سبک باشید. »

او از مخالفان اصل ولایت فقیه در قانون اساسی جمهوری اسلامی بود و این مخالفت را در نامه ای خطاب به مجلس در روزهای آخر عمر خود اظهار کرد.

روح الله خمینی در نامه‌ای که به مناسبت وفات محمود طالقانی منتشر کرد از پدر وی چنین یاد می‌کند«

رحمت خداوند بر پدر بزرگوار او که در رأس پرهیزگاران بود و بر روان خودش که بازوی توانای اسلام.
»
سالشمار زندگی

۱۲۸۹ (۱۳ اسفند): تولد در روستای گلیرد، طالقان

۱۲۹۴: ورود به مکتبخانه روستای گلیرد

۱۲۹۸: هجرت به تهران و سکونت در محلهٔ قنات آباد

۱۳۰۰: تحصیل در مدارس رضویه و فیضیه قم

۱۳۱۰: فوت پدر

۱۳۱۰: هجرت به نجف اشرف و ادامهٔ تحصیل نزد علمای بزرگ نجف

۱۳۱۶: کسب درجهٔ اجتهاد از آیت‌الله اصفهانی و آیت‌الله حائری در قم

۱۳۱۶: اقامت در تهران، آغاز تدریس در مدرسهٔ سپهسالار (شهیدمرتضی مطهری) و ازدواج در همین سال.

۱۳۱۸: آغاز مبارزه علیه حکومت طاغوت، دستگیری و حبس به مدت شش ماه.

۱۳۲۰: تشکیل کانون اسلام، انتشار مجلهٔ دانش‌آموز، همکاری با گروه‌های مبارز.

۱۳۲۷: آغاز فعالیت در مسجد هدایت (پایگاه مبارزان) و امام جماعت شدن در آن مسجد.

۱۳۳۰: فعالیت در نهضت ملی شدن نفت و همکاری و حمایت از گروه‌های مختلف مبارز مثل «جبههٔ ملی» ۱۳۳۴: پیوستن به نهضت مقاومت ملی

۱۳۳۶: پناه دادن به تحت تعقیب قرار گرفتگان گروه «فداییان اسلام» و زندانی شدن در همین رابطه

۱۳۳۸: مسافرت به مصر بهمراهی آیت‌الله حاج میرزا خلیل کمره‌ای به نمایندگی از طرف آیت‌الله بروجردی و رساندن پیام ایشان به شیخ شلتوت که شیخ دانشگاه الازهر و مفتی مصر بود، شرکت در کنگرهٔ اسلامی دارالتقریب قاهره.

۱۳۳۹: هیات موسس و عضویت در شورای مرکزی جبهه ملی ایران

۱۳۴۰: سفر به بیت‌المقدس به منظور شرکت در برنامهٔ مؤتر الاسلامی، آشنا شدن با مشکلات و رنج‌های مردم آواره و ستمدیده فلسطین.

۱۳۴۰: تأسیس نهضت آزادی به همراه مهندس بازرگان، دکتر سحابی و … --- انتخاب توسط نمایندگان کنگره جبهه ملی جهت شورای مرکزی جبهه ملی ایران

۱۳۴۱: (۳ بهمن) بازداشت توسط مأموران شاه در منزل

۱۳۴۲: شرکت در قیام مردمی پانزدهم خرداد، انتشار اعلامیهٔ معروف و مهیج و افشا کنندهٔ «دیکتاتور خون می‌ریزد!» دستگیری مجدد او. 1342 : محاکمه سران نهضت آزادی ( مهندس بازرگان - دکتر سحابی - آیت الله طالقانی ) و صدور رای محکومیت 10 ساله به همراه تبعید

۱۳۴۶: (۹ آبان) آزادی از زندان

۱۳۵۰: تبعید به زابل و بافت به مدت یک سال و نیم به علت حمایت از مردم فلسطین.

۱۳۵۴: لو رفتن توسط افراد گروه پیکار «کودتاگران درون سازمان مجاهدین خلق ایران»، دستگیری مجدد او.

۱۳۵۷: (۸ آبان) آزادی از زندان قصر

۱۳۵۷؛ سازماندهی و راه‌اندازی راهپیمایی میلیونی تاسوعا و عاشورا، عضویت در شورای انقلاب

۱۳۵۸: (۵ مرداد) منصوب شدن به عنوان اولین امام جمعه تهران از طرف خمینی و خواندن اولین نماز جمعه در دانشگاه تهران.

۱۳۵۸: (۱۶ مرداد) انتخاب شدن به عنوان نمایندهٔ مجلس خبرگان از سوی مردم تهران و مخالفت با اصل ولایت فقیه

۱۳۵۸: (۱۹ شهریور) درگذشت.



:: موضوعات مرتبط: مذهبی، سیاسی، ،
:: برچسب‌ها: 19شهریور سالروز وفات آیت الله سید محمود طالقانی اولین امام جمعه تهرانومسجد حجت ابن الحسن(عج), حمید داودی راد ,
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : دو شنبه 18 شهريور 1394
ولادت حضرت معصومه (س) و روز ملی دختران گرامی باد

ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها و روز دختر

حضرت فاطمه معصومه (ع) در اوّلین روز ماه ذى القعده سال 173 هـ ق،  25 سال بعد از تولد حضرت امام رضا (ع) در شهر مدینه منوّره چشم به جهان گشود.

از میان فرزندان بزرگوار حضرت امام موسى بن جعفر(ع)، دو فرزند ایشان یعنى حضرت امام على بن موسى الرضا (ع) و حضرت فاطمه کبری (ع) ملقّب به معصومه، از ویژگی های خاص برخوردار بوده اند تا  ادامه دهنده خطّ امامت بعد از پدر باشند.

آن حضرت به همراه امام رضا (ع) هر دو در دامان پاک یک مادر بزرگوار به نام حضرت نجمه خاتون (س) که از مهاجران مغرب بود، رشد و پرورش یافته اند. این در حالى است که پدر بزرگوارشان پیوسته در زندان هارون الرشید بسر مى بردند و سرانجام در همان زندان، هنگامى که حضرت معصومه (س) در سن ده سالگى بود، به شهادت رسیدند و از آن زمان به بعد حضرت معصومه (س) تحت مراقبت برادرش امام رضا (ع) قرار گرفت.[1]

حضرت معصومه (س)، معصوم به معنایی که در مورد پیامبران و امامان به کار می رود نبوده، امّا ایشان دارای طهارت روح و کمالات معنوی بالایی بودند، به گونه ای که به زائرانش وعده بهشت داده شده است

اطلاق «معصومه» بر فاطمه دختر موسی بن جعفر (ع)

نام حضرت معصومه، فاطمه است. در کتاب های روایی و تاریخی نیز، از آن حضرت با عنوان فاطمه بنت موسى بن جعفر (ع) یاد شده است،[2] امّا صدها سال است که آن حضرت با این لقب مشهور هستند،[3] و این لقب نزد ایرانیان تبدیل به اسم برای ایشان شده است.

حضرت معصومه (س)، معصوم به معنایی که در مورد پیامبران و امامان به کار می رود[4] نبوده، امّا ایشان دارای طهارت روح و کمالات معنوی بالایی بودند، به گونه ای که به زائرانش وعده بهشت داده شده است.[5]

لازم به ذکر است که عصمت امر نسبی است. با توجه به روایاتی که در شأن و منزلت حضرت معصومه وارد شده است،[6] می توان مرتبه ای از عصمت نه در حد ائمه- برای ایشان قائل شد. این مسئله در حق چنین بانویی بعید به نظر نمی رسد؛ چرا که این حد از عصمت به معنای دوری از گناه در زندگی عالمان بزرگ نیز فراوان مشاهده می شود.

ورود حضرت معصومه (س) به قم

در سال 2ظ ظ  هجرى قمرى در پى اصرار و تهدید مأمون عباسى سفر تبعید گونه حضرت رضا (ع) به مرو انجام شد و آن حضرت بدون این که کسى از بستگان و اهل بیت خود را همراه خود بیاورند راهى خراسان شدند.

حضرت معصومه یک سال بعد از هجرت تبعید گونه حضرت رضا (ع) به مرو، در سال 201 هجری قمری، به شوق دیدار برادر و ادای رسالت زینبی و پیام ولایت، به همراه عده اى از برادران و برادرزادگان به طرف خراسان حرکت کرد و در هر شهر و محلى مورد استقبال مردم واقع مى شد. در شهر ساوه عده اى از مخالفان اهل بیت که از پشتیبانى مأموران حکومت برخوردار بودند، سر راه کاروان آنان را گرفته و با همراهان حضرت وارد جنگ شدند، در نتیجه تقریباً همه مردان کاروان به شهادت رسیدند، حتى بنابر نقلى حضرت (س) معصومه را نیز مسموم کردند.

عصمت امر نسبی است. با توجه به روایاتی که در شأن و منزلت حضرت معصومه وارد شده است،می توان مرتبه ای از عصمت نه در حد ائمه- برای ایشان قائل شد. این مسئله در حق چنین بانویی بعید به نظر نمی رسد؛ چرا که این حد از عصمت به معنای دوری از گناه در زندگی عالمان بزرگ نیز فراوان مشاهده می شود

به هر حال، یا بر اثر اندوه و غم زیاد از این ماتم و یا بر اثر مسمومیت از زهر جفا، حضرت فاطمه معصومه (س) بیمار شدند و چون دیگر امکان ادامه راه به طرف خراسان نبود، قصد شهر قم را نمود. حدوداً در روز 23 ربیع الاول سال 2ظ 1 هجرى قمرى حضرت وارد شهر مقدس قم شدند. و در محلى که امروز «میدان میر» نامیده مى شود در منزل «موسى بن خزرج» فرود آمدند و افتخار میزبانى حضرت نصیب او شد.

آن بزرگوار به مدت 17 روز در این شهر زندگى کرد. محل زندگی و عبادت آن حضرت در مدرسه ستیه به نام «بیت النور» بود که هم اکنون محل زیارت ارادت مندان آن حضرت است.[7]

 

پی نوشت ها :

[1] . برگرفته از سایتharam.masoumeh.com

[2]. شیخ صدوق، عیون أخبار الرضا (ع)، ج ‏2، ص 267، چاپ اول، نشر جهان، تهران، 1378 ق.

[3]. ر. ک: مجلسی، بحار الانوار، ج 106، ص 168,

[4]. معصوم کسی است که به لطف خدا از هرگونه آلودگی به گناه و کارهای زشت و ناشایست و پلید امتناع کند، آن هم نه به گونه جبری، بلکه در حالی که توان انجام آنها را داشته باشد، نیز از هرگونه اشتباه و خطایی به دور است. حضرت امام جعفر صادق (ع) در این خصوص می فرماید: ”المعصوم؛ هو الممتنع بالله من جمیع المحارم. و قد قال الله تبارک و تعالی: و من یعتصم بالله فقد هدی الی صراط مستقیم؛ معصوم کسی است که توسط خدا از همه گناهان حفظ می شود و خداوند در این باره فرمود: هر آن که به حفظ الاهی بپیوندد، به یقین به راه راست هدایت شد، شیخ صدوق، معانی الاخبار، ص 132، انتشارات جامعه مدرسین قم، 1361 هـ ش، برگرفته از نمایه مفهوم عصمت و امکان عصمت افراد شماره 249 در سایت اسلام کوئست.

[5]. عاملى، شیخ حر، وسائل‏الشیعة، ج 14، ص 576، ح 94، مؤسسه آل البیت (ع)، قم، 1409 هـ  ق، مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ فِی ثَوَابِ الْأَعْمَالِ وَ عُیُونِ الْأَخْبَارِ عَنْ أَبِیهِ وَ مُحَمَّدِ بْنِ مُوسَى بْنِ الْمُتَوَکِّلِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ سَعْدِ بْنِ سَعْدٍ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ الرِّضَا (ع) عَنْ زِیَارَةِ فَاطِمَةَ بِنْتِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ (ع) بِقُمَّ فَقَالَ مَنْ زَارَهَا فَلَهُ الْجَنَّة.

[6]. ر. ک: حر عاملی، وسائل الشیعة، ج 14، ص 576، ح 19850 و 19851,

[7].بر گرفته از سایت حضرت معصومه با تلخیص.

منبع :

زندگانی حضرت معصومة علیها السلام (حیات الست) ؛ مهدی منصوری



:: موضوعات مرتبط: مذهبی، ،
:: برچسب‌ها: ولادت حضرت معصومه (س) و روز ملی دختران گرامی باد, مسجد حجت ابن الحسن(عج), حمید داودی راد,
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : دو شنبه 15 مرداد 1395
هفته دولت گرامی باد

هفته دولت گرامی باد

 

 به مناسبت انفجار دفتر نخست وزیری در هشتم شهریور سال 1360 و شهادت دو یار دیرین امام (ره) و انقلاب و دو اسوه علم و تقوا، شهید محمد علی رجایی، رئیس جمهور و محمد جواد باهنر، نخست وزیر که نمونه ای از دولتمردان مردمی بودند و نیز به منظور آشنایی مردم با فعالیت ها و بیان اهداف و برنامه های آینده دولت، هفته ای به نام هفته دولت نامگذاری شده است که از دوم تا هشتم شهریور می باشد.

علت نامگذاری چنین هفته ای این است که دولت شهید رجایی، نخستین دولت مکتبی بود که در آن دوره بحرانی حداکثر تلاش و کوشش خود را برای خدمت به اهداف مقدس انقلاب، صادقانه اعمال کرد تا آن جا که جان خویش را بر سر آن نهادند. روحشان شاد.


هفته دولت، هفته اقتدار و پيروزى دولتى است که حمايت و پشتيبانى ميليونها تن از ملت خود را همراه دارد. هفته دولت، هفته سپاس و قدردانى از دولتى است که هدفش اجراى حدود الهى و احکام آسمانى اسلام و ايجاد جامعه اى سرشار از عدالت، نظم و امنيت است. اين هفته مبارک بر همه دولت مردانى که وجود خويش را وقف خدمت به اسلام و جامعه کرده اند، خجسته و فرخنده باد.

همراهى ملت با دولت و پشتيبانى آحاد مردم از آن، از عوامل ثبات دولت و اقتدار آن است و اين رابطه، تا هنگامى که دولت يک دولت ارزشى و خدمت گزار باشد، پايدار خواهد بود.
امام خمينى (ره)؛ رهبر کبیر انقلاب، دورى مسؤولان ايران اسلامى را از رفاه و تجملات و ثروت ها، لطف الهى دانسته و مى فرمايد:
« اگر يک حکومتى، ارزشهايش ارزشهاى انسانى، اخلاقى و اسلامى باشد (و) بخواهد خدمت به نوع خودش بکند و خودش را خدمت گزار بداند، قهراً ملت با اوست و قهراً يک قدرت خارجى نمی تواند او را تحت تاثير قرار بدهد».

مولى الموحدين، امام على (ع) در قالب نامه اى به مالک اشتر، خطاب به همه دولت مردان اسلامى درباره تکبر و غرور رياست چنين هشدار مى دهد:
«اگر با مقام و قدرتى که دارى، دچار تکبر و يا خود بزرگ بينى شدى، به بزرگى حکومت پروردگار که برتر از توست بنگر که تو را از آن سرکشى نجات مى دهد و تندروى تو را فرو مى نشاند و عقل و انديشه ات را به جايگاه اصلى باز مى گرداند».

دوم شهريور هر سال آغاز هفته دولت است که روز پايانى آن سالروز شهادت محمد على رجايى؛ رئِس جمهور و محمد جواد باهنر؛ نخست وزير وقت ايران در سال 1360 است.

شهيدان رجايى و باهنر تشکيل دهندگان نخستين دولت ايران پس از يکدست شدن جمهورى اسلامى ايران که پس از خروج دولتمردان عصر حکومت موقت و دولت ابوالحسن بنى صدر استقرار يافت. از اين جهت دولت رجايى و باهنر آغاز عصر تازه جمهورى اسلامى بشمار ميرود و شهادت آنها ضايعه اى است که دولت و مردم ايران هر سال به ياد آن در سوگ مى نشينند.

امسال در آستانه بيست و چهارمين سالگرد برگزارى هفته دولت، با وضعيتى تازه مواجه هستيم. هفته دولت امسال در حالى برگزار مى شود كه با انتخاب رئيس جديد دولت، مجلس در تدارك ارزيابى اعضاى دولت جديد است و دولت قديمى با پايمردى مى كوشد واپسين ساعات حضورش با تضمين ثبات و آرامش عرصه ملى همراه باشد. اميدواريم در آستانه هفته دولت امسال شاهد شكوفايى در عرصه هاى توسعه همه جانبه در كشور باشيم.

و اما هفته دولت، فرصتى است تا لختى تامل کنيم و به آن چه در گذر شتابزده زمان پنهان مانده، نظر افکنيم. بايد رنج و تلاش مسوولان متعهد کشور را ارج نهيم، خدمت هاى ناديدنى دولت مردان خدمتگزار و صاحب منصبان درد آشنا را سپاس گوييم و به همه تلاش گران و زحمت کشان نظام جمهورى اسلامى خسته نباشيد بگوييم.

 

تبلیغات مسجد حجت ابن الحسن(عج)



:: موضوعات مرتبط: مذهبی، سیاسی، ،
:: برچسب‌ها: هفته دولت گرامی باد, مسجد حجت ابن الحسن(عج)رودکی, حمید داودی راد,
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : یک شنبه 2 شهريور 1394
حلول ماه مبارک رمضان ماه میهمانی خدا ماه امت محمد رسول الله (ص) بر تمام مسلمین جهان مبارک باد

فضيلت ماه مبارك رمضان

پيامبر اكرم(ص) مى‏فرمايد: «ماه رجب ماه خدا و ماه شعبان ماه من و ماه رمضان، ماه امت من است،هر كس همه اين ماه را روزه بگيرد بر خدا واجب است كه همه گناهانش را ببخشد، بقيه عمرش را تضمين كند و او را از تشنگى و عطش دردناك روز قيامت امان دهد.»
«رمضان» در لغت از «رمضاء» به معناى شدت حرارت گرفته شده و به معناى سوزانيدن مى‏باشد.(1) چون در اين ماه گناهان انسان بخشيده مى‏شود، به اين ماه مبارك رمضان گفته‏اند.
پيامبر اكرم(ص) مى‏فرمايد: «انما سمى الرمضان لانه يرمض الذنوب؛(2) ماه رمضان به اين نام خوانده شده است، زيرا گناهان را مى‏سوزاند.»
رمضان نام يكى از ماه‏هاى قمرى و تنها ماه قمرى است كه نامش در قرآن آمده است و يكى از چهار ماهى است كه خداوند متعال جنگ را در آن حرام كرده است.(مگر جنبه دفاع داشته باشد.)


در اين ماه كتاب‏هاى آسمانى قرآن‏كريم، انجيل، تورات، صحف و زبور نازل شده است.
(3)

اين ماه در روايات اسلامى ماه خدا و ميهمانى امت پيامبر اكرم(ص) خوانده شده و خداوند متعال از بندگان خود در اين ماه در نهايت كرامت و مهربانى پذيرايى مى‏كند؛ پيامبر اكرم(ص) مى‏فرمايد: «ماه رجب ماه خدا و ماه شعبان ماه من و ماه رمضان، ماه امت من است،
(4) هر كس همه اين ماه را روزه بگيرد بر خدا واجب است كه همه گناهانش را ببخشد، بقيه عمرش را تضمين كند و او را از تشنگى و عطش دردناك روز قيامت امان دهد.»(5)

اين ماه، در ميان مسلمانان از احترام، اهميت و جايگاه ويژه‏اى برخوردار و ماه سلوك روحى آنان است و مؤمنان با مقدمه‏سازى و فراهم كردن زمينه‏هاى معنوى در ماه‏هاى رجب و شعبان هر سال خود را براى ورود به اين ماه شريف و پربركت آماده مى‏كنند، و با حلول اين ماه با شور و اشتياق و دادن اطعام و افطارى به نيازمندان، شب‏زنده‏دارى و عبادت، تلاوت قرآن، دعا، استغفار، دادن صدقه، روزه‏دارى و... روح و جان خود را از سرچشمه فيض الهى سيراب مى‏كنند.
 

                                                          فضائل ماه رمضان

1. برترين ماه سال
ماه مبارك رمضان به جهت نزول قرآن كريم در آن و ويژگى‏هاى منحصرى كه دارد در ميان ماه‏هاى سال‏قمرى برترين است؛ قرآن كريم مى‏فرمايد: «ماه رمضان ماهى است كه قرآن براى هدايت انسان‏ها در آن نازل شده است.»
(6)

پيامبر گرامى(ص) درباره ماه رمضان مى‏فرمايد: «اى مردم! ماه خدا با بركت و رحمت و مغفرت به شما روى آورد، ماهى كه نزد خدا از همه ماه‏ها برتر و روزهايش بر همه روزها و شب‏هايش بر همه شب‏ها و ساعاتش بر همه ساعات برتر است، ماهى است كه شما در آن به ميهمانى خدا دعوت شده و مورد لطف او قرار گرفته‏ايد، نفس‏هاى شما در آن تسبيح و خوابتان در آن عبادت، عملتان در آن مقبول و دعايتان در آن مستجاب است.... بهترين ساعاتى است كه خداوند به بندگانش نظر رحمت مى‏كند... .»
(7)

2. نزول كتب آسمانى در اين ماه
تمام كتب بزرگ آسمانى مانند: قرآن كريم، تورات، انجيل، زبور، صحف در اين ماه نازل شده است. حضرت امام صادق(ع) مى‏فرمايد: «كل قرآن كريم در ماه رمضان به بيت المعمور نازل شد، سپس در مدت بيست سال بر پيامبر اكرم(ص) و صحف ابراهيم در شب اول ماه رمضان و تورات در روز ششم ماه رمضان، انجيل در روز سيزدهم ماه رمضان و زبور در روز هيجدهم ماه رمضان نازل شد.»
(8)

3. توفيق روزه
در ماه رمضان خداوند متعال توفيق روزه‏دارى را به بندگانش داده است؛ «پس هر كه ماه [رمضان] را درك كرد، بايد روزه بگيرد.»
(9)

انسان افزون بر جنبه مادى و جسمى، داراى بُعد معنوى و روحى هم هست و هر كدام در رسيدن به كمال مطلوب خود، برنامه‏هاى ويژه را نياز دارند، يكى از برنامه‏ها براى تقويت و رشد بُعد معنوى، تقوا و پرهيزگارى است؛ يعنى اگر انسان بخواهد خودش را از جنبه معنوى رشد و پرورش دهد و به طهارت و كمال مطلوب برسد، بايد هواى نفس خود را مهار كند و موانع رشد را يكى پس از ديگرى بر دارد و خود را سرگرم لذت‏ها و شهوات جسمى نكند. يكى از اعمالى كه در اين راستا مؤثر و مفيد است روزه‏دارى است، قرآن كريم مى‏فرمايد: «... اى افرادى كه ايمان آورده‏ايد! روزه بر شما نوشته شد، همان گونه كه بر پيشينيان از شما نوشته شده، تا پرهيزگار شويد.»
(10)

برخى از فوايد و فضائل روزه:
الف. تقويت تقوا، پرهيزگارى و اخلاص؛(11)
امام صادق(ع) مى‏فرمايد: خداوند متعال فرموده: «روزه از من است و پاداش آن را من مى‏دهم.»
(12)

حضرت فاطمه(س) مى‏فرمايد: «خداوند روزه را براى استوارى اخلاص، واجب فرمود.»
(13)

ب. مانع عذاب‏هاى دنيوى و اخروى:
امام على(ع) مى‏فرمايد: «روزه روده را باريك مى‏كند گوشت را مى‏ريزد و از گرماى سوزان دوزخ دور مى‏گرداند.»
(14)

پيامبر اكرم(ص) مى‏فرمايد: «روزه سپرى در برابر آتش است.»
(15)

ج. آرامش روان و جسم:
روزه‏دارى روح و روان و قلب و دل و نيز جسم را آرامش داده و باعث سلامتى روح و تندرستى جسم مى‏شود.

پيامبر اكرم(ص) مى‏فرمايد: «روزه بگيريد تا سالم بمانيد.»

باز مى‏فرمايد: «معده خانه تمام دردها و امساك (روزه)بالاترين داروهاست.»(16)

حضرت امام باقر(ع) مى‏فرمايد: «روزه و حج آرام‏بخش دلهاست.»(17)

حضرت على(ع) مى‏فرمايد: «خداوند بندگان مؤمن خود را به وسيله نمازها و زكات و حديث در روزه‏دارى روزه‏هاى واجب (رمضان) براى آرام كردن اعضا و جوارح آنان، خشوع ديدگانش و فروتنى جان‏هايشان و خضوع دلهايشان حفظ مى‏كنند.»(18)

امروزه در علم پزشكى و از نظر بهداشت و تندرستى نيز در جاى خود ثابت شده كه روزه‏دارى تأثيرهاى فراوانى بر آرامش روح و روان و سلامتى جسم و بدن دارد، دفع چربى‏هاى مزاحم، تنظيم فشار، قند خون، و... نمونه آن است.
(19)

د. مانع نفوذ شيطان:
امام على(ع) به پيامبر اكرم(ص) عرض كرد: يا رسول الله! چه چيزى شيطان را از ما دور مى‏كند؟ پيامبرگرامى(ص) فرمود: روزه چهره او را سياه مى‏كند و صدقه پشت او را مى‏شكند.»
(20)

بنابراين، روزه مانع نفوذ شيطان‏هاى جنى و انسى شده و وسوسه‏هاى آنان را خنثى مى‏كند.

ه . مساوات بين غنى و فقير:
انسان روزه‏دار در هنگام گرسنگى و تشنگى، فقرا و بينوايان را ياد مى‏كند و در نتيجه به كمك آن‏ها مى‏شتابد. حضرت امام حسن عسگرى(ع) درباره علت وجوب روزه مى‏فرمايد: «تا توانگر درد گرسنگى را بچشد و در نتيجه به نيازمند كمك كند.»
(21)

و. احياء فضائل اخلاقى
حضرت امام رضا(ع) درباره علت وجوب روزه مى‏فرمايد: «تا مردم رنج گرسنگى و تشنگى را بچشند و به نيازمندى خود در آخرت پى‏ببرند و روزه‏دار بر اثر گرسنگى و تشنگى خاشع، متواضع و فروتن، مأجور، طالب رضا و ثواب خدا و عارف و صابر باشد و بدين سبب مستحق ثواب شود،... روزه موجب خوددارى از شهوات است، نيز تا روزه در دنيا نصيحت‏گر آنان باشد و ايشان را در راه انجام تكاليفشان رام و ورزيده كند و راهنماى آنان در رسيدن به اجر باشد و به اندازه سختى، تشنگى و گرسنگى كه نيازمندان و مستمندان در دنيا مى‏چشند پى ببرند و در نتيجه، حقوقى كه خداوند در دارايى‏هايشان واجب فرموده است، به ايشان بپردازند... .»
(22)

4. وجود شب قدر در اين ماه
شب قدر از شب‏هايى كه برتر از هزار ماه است و فرشتگان در اين شب به اذن خدا فرود مى‏آيند و جميع مقدرات بندگان را در طول سال تعيين مى‏كنند
(23) و وجود اين شب در اين ماه مبارك نعمت و موهبتى الهى بر امت پيامبر گرامى اسلام(ص) است و مقدرات يك سال انسان‏ها (حيات، مرگ، رزق و...) براساس لياقت‏ها و زمينه‏هايى كه خود آنها به وجود آورده‏اند تعيين مى‏شود و انسان در چنين شبى با تفكر و تدبر مى‏تواند به خود آيد و اعمال يك سال خود را ارزيابى كند و با فراهم آوردن زمينه مناسب بهترين سرنوشت را براى خود رقم زند.(24)

حضرت امام صادق(ع) مى‏فرمايد: «تقدير مقدرات در شب نوزدهم و تحكيم آن در شب بيست و يكم و امضاء آن در شب بيست و سوم است.»
(25)

5. بهار قرآن
نظر به اين‏كه قرآن كريم در ماه مبارك رمضان نازل شده و تلاوت آيات آن در اين ماه فضيلت بسيارى دارد، در روايات اسلامى، از ماه رمضان به عنوان بهار قرآن ياد شده است؛ چنان‏كه حضرت امام باقر(ع) مى‏فرمايد: «هر چيزى بهارى دارد و بهار قرآن ماه رمضان است.»
(26)

يك نكته!
بديهى است فضائل و ثواب‏هايى كه براى ماه مبارك رمضان و روزه‏دارى ذكر شده و به برخى از آن‏ها اشاره شد، از آنِ كسانى است كه حقيقت آن را درك كنند و به محتواى آن عمل و در گفتار و كردار به كار گيرند و به آن‏ها جامه عمل بپوشانند. چنان در روايات اسلامى براى روزه‏دارى آدابى ذكر شده و كسانى كه صرفاً تلاوت قرآن مى‏كنند، ولى به آيات و احكام آن عمل نمى‏كنند و يا آن كه از روزه‏دارى تنها رنج گرسنگى و تشنگى را مى‏كشند و بوسيله گناه، تأثير روزه را از بين مى‏برند و ماه مبارك رمضان و فضاى معنوى آن تأثيرى بر اشخاصى بر جاى نمى‏گذارد، مورد نكوهش قرار گرفته‏اند.

چنان‏كه پيامبر اكرم(ص) به زنى كه با زبان روزه كنيز خود را دشنام مى‏داد فرمود: چگونه روزه‏دارى و حال آن‏كه كنيزت را دشنام مى‏دهى؟! روزه فقط خوددارى از خوردن و آشاميدن نيست، بلكه خداوند آن را علاوه بر اين دو، مانع كارها و سخنان زشت كه روزه را بى‏اثر مى‏كنند قرار داده است، چه اندكند روزه‏داران و چه بسيارند كسانى كه گرسنگى مى‏كشند.»(27)

حضرت امام سجاد(ع) در دعاى حلول ماه رمضان به درگاه خداوند عرض مى‏كند: به وسيله روزه اين ماه ياريمان ده تا اندام‏هاى خود را از معاصى تو نگه داريم و آن‏ها را به كارهايى گيريم كه خشنودى تو را فراهم آورد، تا با گوش‏هايمان سخنان بيهوده نشنويم و با چشمانمان به لهو و لعب نشتابيم و تا دستمانمان را به سوى حرام نگشاييم و با پاهايمان به سوى آن‏چه منع شده ره نسپاريم و تا شكمهايمان جز آن‏چه را تو حلال كرده‏اى در خود جاى ندهد و زبان‏هايمان جز به آن‏چه تو خبر داده‏اى و بيان فرموده‏اى گويا نشود... .»(28)

بنابراين، در ماه مبارك بايد تمام اعضا و جوارح را از حرام دور نگه داشت و با اخلاص، توكل و توسل از اهل‏بيت(ع) و عمل به دستورها و احكام قرآن كريم و دورى از گناهان، انجام توبه نصوح و واقعى، عبادت، شب‏زنده‏دارى، درك فضيلت شب قدر و... فضيلت ماه مبارك رمضان را درك كرد و از آن در راستاى رسيدن به كمال حركت كرد و بايد در اين ماه به گونه‏اى خودسازى كرد كه با اتمام ماه مبارك تأثير و فوايد آن در روح و جان افراد باقى باشد و اثر آن تا ماه رمضان سال بعد ماندگار باشد.


پى‏نوشت‏ها:


1. مفردات الفاظ القرآن، راغب اصفهانى، ص 209، دارالكتاب العربى، بيروت.

2. بحارالانوار، علامه مجلسى، ج 55، ص 341، مؤسسه الوفاء، بيروت.

3. ر.ك: الكافى، محمد بن يعقوب كلينى، ج 2، ص 628، دارالكتب الاسلامية، تهران.

4. وسائل الشيعه، شيخ حر عاملى، ج 2، ص 628، دارالكتب الاسلامية، تهران.

5. ...

6. سوره بقره، آيه 185.

7. ر.ك: وسائل الشيعه، همان، ج 10، ص 313.

8. ر.ك: الكافى، همان، ج 2 ،ص 628.

9. سوره بقره، آيه 185.

10. سوره بقره، آيه 183.

11. همان.

12. ميزان الحكمة، محمد محمدى‏رى‏شهرى، ترجمه: حميدرضا شيخى، ج 7، ص 3207، مؤسسه دارالحديث، قم.

13. همان، ص 3209.

14. همان.

15. همان.

16. همان.

17. همان.

18. همان.

19. تفسير نمونه، آيت‏الله مكارم شيرازى و ديگران، ج 1 ،ص 631، دارالكتب الاسلامية، تهران.

20. مستدرك الوسائل، محدث نورى، ج 7، ص 154، مؤسسه آل‏البيت، قم.

21. ميزان الحكمة، همان.

22. همان، ص 3209.

23. سوره قدر، آيه 1 ـ 5.

24. تفسير الميزان، علامه طباطبايى، ج 18، ص 132؛ ج 19، ص 90، مؤسسه مطبوعاتى اسماعيليان، قم.

25. وسائل الشيعه، همان، ج 10، ص 354.

26. وسائل الشيعه، همان، ج 6، ص 203.

27. الكافى، همان، ج 4، ص 87.

28. الصحيفة السجادية، امام سجاد(ع) ص 186، دفتر نشر الهادى، قم.

 



:: موضوعات مرتبط: مذهبی، ،
:: برچسب‌ها: حلول ماه مبارک رمضان ماه میهمانی خدا ماه امت محمد رسول الله (ص) بر تمام مسلمین جهان مبارک باد, ماه رمضان, رمضان 92, ماه مبارک رمضان , فضائل رمضان, حمید داودی راد, مسجد حجت ابن الحسن(ع),
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : یک شنبه 17 تير 1392
کانون فرهنگی هنری و دارالقرآن الکریم

 کانون فرهنگی هنری و دارالقرآن الکریم

از مسجد باید امور اداره بشود. امام خمینی (ره)

این مرکز در رشته های آموزش (روخوانی ، روانخوانی ،تجوید) تفسیر قرآن در سنین مختلف خواهر و بردار در طول سال فعال می باشد

رشته های هنری مانند خطاطی نقاشی ، سفالگری ، خیاطی ، فن بیان ، قصه گویی و ...

همچنین آموزش کمک های اولیه (امداد پزشکی) با ارائه گواهی رسمی از انجمن پرستاری ایران دایر می باشد

شماره تماس کانون: 66847101 آماده پاسخگویی می باشد



:: موضوعات مرتبط: مذهبی، برنامه های کانون فرهنگی هنری ورزشی مسجد، 1. آموزش قرآن کریم ( روخوانی ،روانخوانی،تجوید)، 2. آموزش کامپیوتر، ،
:: برچسب‌ها: کانون فرهنگی هنری و دارالقرآن الکریم,
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : جمعه 7 تير 1392
نیمه شعبان میلاد منجی عالم بشیرت گرامی باد

 نیمه شعبان

 سالروز سراسر نور منجی عالم بشیریت قیام کننده حق و عدالت ، در هم کوبنده باطل، آخرین ذخیره الهی حضرت مهدی موعود (عج) و روز مستضعفین بر تمامی منتظران ظهورش مبارکباد.

اطلاعیه :

به مناسبت گرامیداشت نیمه شعبان سالروز ولادت حضرت مهدی (عج) ایستگاه صلواتی با پخش شربت و شیرینی و ....

آدرس: خیابان رودکی روبروی مسجد برگزار میگردد.

 

زمان: شامگاه روز چهاردهم شعبان

 

 



:: موضوعات مرتبط: مذهبی، معصومین، ،
:: برچسب‌ها: نیمه شعبان, امام زمان, میلاد منجی عالم بشریت, مسجد حجت ابن الحسن(عج), حمید داودی راد,
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : پنج شنبه 10 خرداد 1394
11 شعبان سالروز میلاد حضرت علی اکبر (ع) گرامی باد

 

فرار رسیدن 11 شعبان سالروز خجسته میلاد شبه پیامبر(ص) حضرت علی اکبر (ع) و روز جوان گرامی باد

حضرت علي اكبر(ع) فرزند بزرگ امام حسين (ع) در مدينه متولد شد. مادر بزرگوار ايشان ليلا دختر ابى مره است. وي زمانى چند در خانه امام حسين عليه السلام به سر برد و روزگارى در زير سايه حسين (ع) بزيست. ليلا براى امام حسين (ع) پسرى آورد، رشيد، دلير، زيبا، شبيه‌ترين كس به رسول خدا صلى الله عليه و آله رويش روى رسول، خويش خوي رسول، گفت و گويش گفت و گوى رسول خدا صلى الله عليه و آله؛ هر كسى كه آرزوى ديدار رسول خدا را داشت بر چهره پسر ليلا مى‌نگريست تا آنجا كه پدر بزرگوارش مي‌فرمايد هرگاه مشتاق ديدار پيامبر مى‌شديم به چهره او مى‌نگريستيم؛ به همين جهت روز عاشورا وقتى اذن ميدان طلبيد و عازم جبهه پيكار شد،امام حسين(ع) چهره به آسمان گرفت و فرمود: اللهم اشهد على هؤلاء القوم فقد برز اليهم غلام اشبه الناس برسولك محمد خلقا و خلقا و منطقا و كنا اذا اشتقنا الى رؤية نبيك نظرنا اليه. حضرت علي‌اكبر در كربلا حدود 25 سال داشت. برخي راويان سن ايشان را 18 سال و 20 سال هم گفته‌اند. او اولين شهيد عاشورا از بنى‌هاشم بود. شجاعت و دلاورى حضرت على‌اكبر (ع) و رزم آورى و بصيرت دينى و سياسى او، در سفر كربلا بويژه در روز عاشورا تجلى كرد. سخنان و فداكاريهايش دليل آن است. وقتى امام حسين (ع) از منزلگاه «قصر بنى‌مقاتل» گذشت، روى اسب چشمان او را خوابى ربود و پس از بيدارى انا لله و انا اليه راجعون گفت و سه بار اين جمله و حمد الهى را تكرار كرد. حضرت على اكبر (ع) وقتى سبب اين حمد و استرجاع را پرسيد، حضرت فرمود: در خواب ديدم سوارى مى‏گويد اين كاروان به سوى مرگ مى‏رود. پرسيد:مگر ما بر حق نيستيم؟ فرمود:چرا. پس گفت: فاننا اذن لا نبالى ان نموت محقين. پس باكى از مرگ در راه حق نداريم. روز عاشورا نيز پس از شهادت ياران امام، اولين كسى كه اجازه ميدان طلبيد تا جان را فداى دين كند او بود. اگر چه به ميدان رفتن او بر اهل بيت و بر امام بسيار سخت بود، ولى از ايثار و روحيه جانبازى او جز اين انتظار نبود. وقتى به ميدان مى‏رفت،امام حسين(ع) در سخنانى سوزناك به آستان الهى، آن قوم ناجوانمرد را كه دعوت كردند ولى تيغ به رويشان كشيدند، نفرين كرد. على اكبر چندين بار به ميدان رفت و رزم‌هاى شجاعانه‏اى با انبوه سپاه دشمن نمود.پيكار سخت، او را تشنه‏ تر ساخت؛ به خيمه آمد. بى آنكه آبى بتواند بنوشد، با همان تشنگى و جراحت دوباره به ميدان رفت و جنگيد تا به شهادت رسيد. قاتل او مرة بن منقذ عبدى بود. پيكر حضرت على اكبر (ع) با شمشيرهاى دشمن قطعه قطعه شد.وقتى امام بر بالين او رسيد كه جان باخته بود. امام حسين (ع) صورت بر چهره خونين حضرت على اكبر (ع) نهاد و دشمن را باز هم نفرين كرد: قتل الله قوما قتلوك...و تكرار مى‏كرد كه: «على الدنيا بعدك العفا» و جوانان هاشمى را طلبيد تا پيكر او را به خيمه گاه حمل كنند. حضرت على اكبر، نزديكترين شهيدى است كه با امام حسين(ع) دفن شده است.مدفن او پايين پاى ابا عبد‌الله الحسين(ع) قرار دارد و به اين خاطر ضريح امام، شش گوشه دارد.

تبلیغات مسجد حجت ابن الحسن (عج)

 



:: موضوعات مرتبط: مذهبی، ،
:: برچسب‌ها: 11 شعبان سالروز میلاد حضرت علی اکبر (ع) گرامی باد, میلاد شبه پیغمبر(ع), مسجد حجت ابن الحسن(عج),
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : پنج شنبه 6 خرداد 1394
اعیاد شعبانیه گرامی باد

اعیاد شعبانیه مبارک باد

سوم شعبان سالروز میلاد سراسر نور بزرگ پاسدار چراغ هدایت کشتی نجات حضرت اباعبدالله الحسین(ع) و چهارم شعبان ولادت با سعادت ماه بنی هاشم علمدار پور حیدر کرار حضرت ابوالفضل العباس (ع) و روز جانباز و پنجم شعبان سالروز میلاد زینت عبادت کنندگان سرور سجده کننده ها حضرت زین العابدین(ع) و روز آزادگان گرامیباد. 

بوی بهار می‏ آید از دامان دو فاطمه علیهماالسلام. بوی ریحانه هستی و گل یاس. حوریان، تمام شهر را آذین بسته ‏اند با گل مریم. عرش‏ نشینان همه به یُمن آمدنش، میهمان علی و فاطمه‏ اند.

«مِهر» و «ماه»

امام حسین علیه السلام:
شیعیان ما، کسانى اند که درون آن ها از هر گونه حیله و نیرنگ سلامت باشد.
(تفسیرالامام العسکرى، ۳۰۹)

===================

چه عباس آنکه در حشمت امیر راستین آمد              چه عباس آنکه از همّت پناه مسلمین آمد

چه عباس آنکه از اصل و نسب از دوره هاشم            چو جان مرتضى و حُسن خیرالمرسلین آمد

 

اطلاعیه:

به مناسب گرامیداشت فضیلت اعیاد شعبانیه مراسم جشن و سرور همراه با سخنرانی و مولودی خوانی شبهای بعد از اقامه نماز جماعت مغرب و عشاء در مسجد حجت ابن الحسن(عج)

 

تبلیغات مسجد حجت ابن الحسن (عج)



:: موضوعات مرتبط: مذهبی، معصومین، دین و اندیشه، دعا، ،
:: برچسب‌ها: سوم شعبان روز ولادت حضرت اباعبدالله الحسین (ع) گرامی باد, چهارم شعبان روز میلاد قمر بنی هاشم (ع) و ÷نجم شعبان میلاد امام زین العابدین (ع) گرامی باد, مسجد حجت ابن الحسن (عج), حمید داودی راد,
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : پنج شنبه 21 خرداد 1392
27 رجب روز مبعث پيامبر اکرم(ص)

 27 رجب روز مبعث پيامبر اکرم(ص)

داستان بعثت

ماجراي بعثت حضرت پيامبر، با نقل ‏هاي متفاوتي روايت شده است. چه سخني رساتر و شيرين ‏تر از بيان امام هادي(ع) که مي ‏فرمايد: «هنگامي که محمد(ص) تجارت شام را ترک گفت، هر روز به کوه حرا مي‏ رفت و از فراز آن به آثار رحمت پروردگار مي ‏نگريست و از آن چه مي ‏ديد، به ياد عظمت خداي آفريننده مي ‏افتاد و آن‏ گاه با روشني خاصي به عبادت خداوند مشغول مي‏ شد. چون به چهل سالگي رسيد، خداوند، دل او را بهترين، روشن ‏ترين و خاضع‏ ترين دل ‏ها يافت. در آن لحظه‏ ها، جبرئيل به سوي او آمد و بازوي او را گرفت و تکان داد و گفت: بخوان. گفت: چه بخوانم؟ جبرئيل گفت: اي محمد! بخوان به نام پروردگارت که آفريد. پس جبرئيل، رسالت خود را به انجام رسانيد و به آسمان‏ ها بالا رفت و محمد نيز از کوه فرود آمد. در اين هنگام، خداوند، کوه‏ ها، صخره ‏ها و سنگلاخ‏ ها را به سخن آورد، به گونه‏اي که به هر کدام مي‏ رسيد، اداي احترام مي ‏کردند و مي‏ گفتند: السلام عليک يا حبيبَ اللّه‏، السلام عليک يا ولي اللّه‏، السلام عليک يا رسولَ اللّه‏».(1)

مهم ترين پيام بعثت

توحيد، اصلي ‏ترين و مهم ‏ترين پيام بعثت است. فراگيري اين اصل چنان گسترده است که اسلام به نام دين توحيد شناخته مي ‏شود. در قرآن کريم، اصل توحيد، ساختار کلي همه آيات است و نخستين پيام همه پيامبران پيشين نيز اصل توحيد بوده است: «پيش از تو هيچ پيامبري نفرستاديم، مگر آن که به وي وحي کرديم که معبودي جز من نيست، پس تنها مرا پرستش کنيد».(انبياء: 25)
از سوي ديگر، توحيد فقط راه‏ حلي براي بحران‏ هاي دوران جاهليت نبوده است. توحيد، شعار محض نيست. توحيد؛ يعني نفرت و دوري و نفي همه طاغوت‏ ها. توحيد؛ يعني تکيه نکردن به هيچ قدرتي جز قدرت و عظمت الله. با اين مفهوم، انسان قرن 21، بيش از هر زمان ديگر به اين اصل حياتي نياز دارد. بشر امروز، با طاغوت ‏ها و بت‏ هاي دروني و بيروني خود، از هر گونه پيشرفت و سعادت واقعي بازمانده است. توحيد؛ يعني نپذيرفتن هيچ‏ گونه بي ‏عدالتي. با اين وصف، از شخصي ‏ترين رفتار انسان تا قانون‏ گذاري براي حکومت جهاني، جايگاه اجراي اصل توحيد است. بدون توحيد و مبارزه با قدرت‏ هاي بيگانه، تمدن امروز نه تنها ارزشي ندارد، بلکه سرعت سقوط انسان را چند برابر خواهد کرد.(2)

بعثت در کلام حضرت فاطمه(س)

«پروردگار بزرگ، به پايان همه کارها دانا بود و بر دگرگوني‏ هاي روزگار در محيط بينا و به سرنوشت هر چيزي آشنا. محمد(ص) را برانگيخت تا کار خود را به اتمام و آن چه را مقدر ساخته به انجام رساند. پيغمبر که درود خدا بر او باد، ديد که هر فرقه‏اي ديني گزيده و هرگروه در روشنايي شعله‏اي خزيده و هر دسته به بتي نماز برده و همگان ياد خدايي را که مي ‏شناسند از خاطر سترده‏اند. پس خداي بزرگ تاريکي ‏ها را به نور محمد روشن ساخت و دل ها را از تيرگي کفر بپرداخت و پرده ‏هايي را که بر ديده ‏ها افتاده بود، به يک سو انداخت.» (3)

جهان قبل از بعثت در کلام امام علي(ع)

خداوند، پيامبر اسلام را هشدار دهنده جهانيان مبعوث فرمود تا امين وحي الهي باشد. آن ‏گاه که شما ملت عرب، بدترين دين را داشتيد و در بدترين خانه زندگي مي ‏کرديد و ميان غارها، سنگ ‏هاي خشن و مارهاي سمّي خطرناک و فاقد شنوايي، به سر مي ‏برديد. آب ‏هاي آلوده مي‏ نوشيديد و غذاهاي گلو آزار مي ‏خورديد. خون يکديگر را مي‏ ريختيد و پيوند خويشاوندي را مي ‏بريديد. بت ‏ها ميان شما پرستش مي ‏شد و مفاسد و گناهان شما را فرا گرفته بود. خدا، پيامبر اسلام را زماني فرستاد که مردم در فتنه ‏ها گرفتار شده، رشته ‏هاي دين پاره شده و ستون‏ هاي ايمان و يقين ناپايدار بود. ... راه رهايي دشوار مي ‏نمود و پناه ‏گاهي وجود نداشت. چراغ هدايت، بي ‏نور شده و کوردلي همگان را فرا گرفته بود. خداي رحمان معصيت مي‏ شد و شيطان ياري مي‏ گرديد. ملت ‏ها در خواب عميقي فرو خفته بودند. فتنه و فساد، جهان را فرا گرفته بود. اعمال زشت رواج يافته بود. آتش جنگ همه‏ جا زبانه مي ‏کشيد و دنيا، بي ‏نور و پر از مکر و فريب گشته بود. هوا و هوس بر مردم چيره شده بود. ... ناداني ‏هاي جاهليت، پست و خوارشان کرده بود و در امور زندگي سرگردان بودند و بلاي جهل و ناداني دامن گيرشان بود.(4)

مولفه هاي جاهليت در کلام امام علي(ع)

سال ‏هاي طولاني بر مردمي گذشت که بر اثر دوري از مکتب پيامبران، در منجلاب گمراهي و فساد غوطه‏ور بودند، نه امنيت جاني داشتند، نه امنيت مالي و ناموسي. سايه شوم جهل و تعصب همه جا را تاريک کرده بود. ظلم و بيداد گري و لجاجت و انواع جنايات هولناک، همه را به ستوه آورده بود؛ به گونه‏اي که به فرموده علي(ع) «ميوه درخت جاهليت فتنه و آشوب و غذاي مردمش مردار گنديده، لباس زيرينشان ترس و وحشت و لباس رويينشان شمشير بود. آب حيات انساني در زمين فرو رفته بود و منارهاي هدايت، کهنه و فرسوده شده و پرچم‏ هاي گمراهي و تيره ‏بختي آشکار گرديده بود»(5)

هدف از بعثت در کلام امام علي(ع)

خداوند، حضرت محمد را به حق برانگيخت تا بندگان خود را از پرستش دروغين بت ‏ها رهايي بخشد و به پرستش خود راهنمايي کند و آنان را از پيروي شيطان نجات دهد و به اطاعت خود کشاند.
پس خداوند، رسولان خود را در ميان مردم برانگيخت و پيامبرانش را پياپي به سوي آن ها فرستاد تا از مردم اداي عهد و پيمان فطرتي را که با پروردگارشان بسته بودند، بخواهند و نعمت فراموش شده او را به ايشان يادآوري کنند و با تبليغ دلايل روشن، وظيفه رسالت را انجام دهند و نيروي عقل‏ هاي مردم را که زير غبار کفر و شرک و گمراهي پنهان شده بود، برانگيزانند و به کار اندازند و آيات بزرگ الهي را به ايشان بنمايانند. خداي سبحان براي وفاي به وعده خود و کامل گردانيدن دوران نبوت، حضرت محمد را مبعوث کرد؛ پيامبري که از همه پيامبران، پيمان پذيرش نبوت او را گرفته بود. نشانه ‏هاي او شهرت داشت. و تولدش بر همه مبارک بود.(6)

بعثت در کلام امام خميني(ره)

حادثه‏اي بزرگ ‏تر از بعثت رسول اکرم(ص) نشده است و تصور هم ندارد که بشود؛ زيرا که بزرگ ‏تر از رسول اکرم(ص) در عالم وجود نيست، غير از ذات حق ‏تعالي و حادثه‏اي بزرگ ‏تر از بعثت او هم نيست. پيغمبر اکرم اهل عربستان است، لکن دعوتش مال عربستان نبوده، محصور نبوده به عربستان؛ دعوتش مال تمام عالم است. اصل آمدن پيغمبر براي آموزش و پرورش بوده است. آيات را تلاوت کند... نفوس را تطهير کند.
پيغمبر اسلام مي‏ خواست در تمام دنيا وحدت کلمه ايجاد کند، مي‏ خواست تمام ممالک دنيا را تحت يک کلمه توحيد قرار دهد.(7)

هدف از بعثت در کلام امام خميني(ره)

«بعثت رسول خدا براي اين است که راه رفع ظلم را به مردم بفهماند، راه اين که مردم بتوانند با قدرت‏ هاي بزرگ مقابله کنند. بعثت براي اين است که اخلاق مردم را، نفوس مردم را، ارواح مردم را، تمام اين ‏ها را از ظلمت ‏ها نجات بدهد. ظلمات را به کلي کنار بزند و به جاي او نور بنشاند، ظلمت جهل را کنار بزند و به ‏جاي او نور عمل بياورد، ظلمت ظلم را به کنار بزند و به جاي او عدالت بگذارد... و راه او را به ما فهمانده است، فهمانده است که تمام مردم، تمام مسلمين برادر هستند و بايد با هم وحدت داشته باشند، تفرّق نداشته باشند».(8)

انگيزه هاي بعثت در کلام امام خميني(ره)

«انگيزه بعثت، نزول وحي... و نزول قرآن است و انگيزه تلاوت قرآن بر بشر اين است که تزکيه پيدا بکنند و نفوس مصفّا بشوند، از اين ظلماتي که در آن‏ ها موجود است تا اين که بعد از اين ‏که مصفّا شدند، ارواح و اذهان آن ‏ها قابل اين بشود که کتاب و حکمت را بفهمند. انگيزه بعثت اين است که ما را از اين طغيان ‏ها نجات دهد و ما تزکيه کنيم خودمان را، نفوس خودمان را مصفّا کنيم... اگر اين توفيق براي همگان حاصل شد، دنيا يک نوري مي‏ شود نظير نور قرآن و جلوه نور حق». (9)

برکات بعثت در کلام مقام معظم رهبري

مقام معظم رهبري حضرت آيت اللّه‏ خامنه‏اي ـ دام ظله العالي ـ ، بعثت پيامبران را از حوادث بي‏ نظير عالم و داراي آثاري ماندگار براي حيات بشر برشمرده و مي ‏فرمايند: «هيچ حادثه‏اي از قبيل انقلاب‏ هاي بزرگ، مرگ‏ ها و حيات ‏هاي ملّت ‏ها، پديدآمدن اشخاص بزرگ، از بين رفتن اشخاص بزرگ ظهور مکتب‏ هاي گوناگون، اهميتش براي بشريت به اندازه بعثت ‏هاي انبيا نيست. هم‏ چنان که امروز شما مي‏ بينيد، ماندگارترين شکل ‏هاي فکر و ذهن آحاد بشر، همان شکل‏ هايي است که اديان به آن ها داده‏اند و تا ابد هم همين‏ طور خواهد بود. اگر چه امروز بسياري از کسان در عالم هستند که مستقيما خود را در پرتو اشعه بعثت نبي‏ اکرم قرار نداده‏اند، يعني غيرمسلمان‏ ها، اما همان ‏ها هم از برکات اين بعثت، تاکنون منتفع شده‏اند».(10)

بعثت در کلام مقام معظم رهبري

مقام معظم رهبري، حضرت آيت‏اللّه‏ خامنه‏اي درباره بعثت چنين فرموده است: «مسأله بعثت و پديد آمدن اين حادثه، مهم ‏ترين مسأله‏اي است که در طول عمر طولاني بشريت، براي او اتفاق افتاده است. در سرنوشت انسان و تاريخ بشر، هيچ حادثه‏اي به قدر اين حادثه مؤثر نبوده و هيچ لطفي از طرف پروردگار، به عظمت اين لطف، بر انسان‏ ها وجود نداشته و امروز آن ‏چه از شعار ما در دنيا مطرح است، همان پيام‏ ها و شعار هاي بعثت است. مثل شعار عدالت اجتماعي، آزادگي، علم و دانش، ترقي و تعالي».(11)

ماه فرو ماند از جمال محمّد 
سرو نباشد به اعتدال محمّد  
قدر فلک را کمال و منزلتي نيست
در نظر قدر با کمال محمّد  
وعده ديدارِ هرکسي به قيامت 
ليله «اسرا» شب وصال محمّد  
آدم و نوح و خليل و موسي و عيسي
آمده مجموع، در ظِلال محمّد  
عرصه گيتي مجال همّت او نيست 
روز قيامت نگر مجال محمّد  
و آن همه پيرايه بسته جنّت فردوس
بو که قبولش کند، بلال محمّد  
هم چو زمين خواهد آسمان که بيفتد
تا بدهد بوسه بر نِعال محمّد  
شمس و قمر در زمين حشر نتابد
پيش دو ابروي چون هلال محمّد  
چشم مرا، تا به خواب ديد جمالش
خواب نمي‏گيرد از خيال محمّد  
«سعدي» اگر عاشقي کني و جواني
عشق محمّد بس است و آل محمّد 

منبع: سايت حوزه

اعمال شب مبعث(27 رجب)



شب مبعث و از لیالى متبرّکه است و در آن چند عملست:
1) شیخ در مصباح فرموده روایت شده از حضرت ابو جعفر امام جواد علیه السلام که فرمود همانا در رجب شبى است که بهتر است از آنچه که میتابد برآن آفتاب و آن شب بیست و هفتم رجب است که در صبح آن پیغمبرخدا صَلَّى اللَّهِ عَلِیهِ وَاله به رسالت مبعوث گردید و بدرستى که از براى عامل در آن شب از شیعه ما اجر عمل شصت سال است بخدمت آن حضرت عرض شد که عمل در آن شب چیست فرمود چون بجا آوردى نماز عشا را و به رختخواب رفتى پس بیدار مى شوى هر ساعتى که خواستى از شب تا پیش از نیمه آن و بجا مى آورى دوازده رکعت نماز مى خوانى در هر رکعتى حمد و سوره اى از سوره هاى کوچک مفصّل ومفصّل ازسوره محمّد است تا آخرقرآن پس چون سلام دادى درهر دو رکعتى وفارغ شدى ازنمازها مى نشینى بعدازسلام و مى خوانى حمد را هفت مرتبه و مُعَوَّذَتَیْن را هفت مرتبه وقُلْ هُوَ اللّهُ اَحَدٌ و قُلْ یا اَیُّها الْکافِرُونَ هرکدام را هفت مرتبه و اِنّا اَنْزَلْناهُ و آیة الکرسى هر کدام را هفت مرتبه و بخوان در عقب همه این دعا را  :
َالْحَمْدُ لِلّهِ الَّذى لَمْ یَتَّخِذْ وَلَداً وَلَمْ یَکُنْ لَهُ شَریکٌ فى الْمُلْکِ وَلَمْ یَکُنْ لَهُ وَلِىُّ مِنَ الذُّلِّ وَکَبِّرْهُ تَکْبیراً اَللّهُمَّ اِنّى اَسئَلُکَ بِمَعاقِدِ عِزِّکَ عَلَى اَرْکانِ عَرْشِکَ وَمُنْتَهَى الرَّحْمَةِ مِنْ کِتابِکَ وَبِاسْمِکَ الاْعْظَمِ الاْعْظَمِ، الاْعْظَمِ وَذِکْرِکَ الاْعْلىَ الاْعْلىَ الاْعْلى وَبِکَلِماتِکَ التّامّاتِاَنْ تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِهِ وَاَنْ تَفْعَلَ بى ما اَنْتَ اَهْلُهُ
که خواستى و مستحبّ است غسل در این شب و گذشت در شب نیمه نمازی که دراین شب نیز خوانده مى شود.
2) زیارت حضرت امیرالمؤ منین علیه السلام که افضل اعمال این شب است و از براى آن حضرت در این شب سه زیارت است که در باب زیارات به آن اشاره خواهد شد انشاءالله و بدان که ابو عبدالله محمد بن بطوطه که یکى از علماء اهل سنت است و در ششصد سال پیش از این زمان بوده در سفرنامه خود که معروفست برحله ابن بطوطه در بیان وُرود خود از مکه معظمه به نجف اشرف ذکر کرده روضه و قبر مبارک مولایمان امیرالمؤ منین علیه السلام را و گفته اهل این شهر تمامى رافضى هستند و از براى این روضه مبارکه کراماتى ظاهر شده از جمله آنکه در شب بیست و هفتم ماه رجب که نام آن شب نزد اهل آنجا لَیْلَةُ الْمَحْیا است مى آورند از عراقین وخراسان و بلادِ فارس و رُوم هر شَل و مفلوج و زمین گیرى که هست و جمع مى شود ازآنها قریب سى چهل نفر در آنجا پس بعد از عشا مى آورند این مبتلایان را نزد ضریح مقدّس و مردم جمع مى شوند و منتظرند خوب شدن و برخاستن آنها را و این جماعت مردم بعضى نماز مى خوانند و بعضى ذکر مى گویند و بعضى قرآن تلاوت مى کنند و بعضى تماشاى روضه مى کنند تا آنکه بگذرد نصف یا دو ثلث از شب آن وقت جمیع این مبتلایان و زمین گیران که حرکت نمى توانستند بکنند برمی خیزند در حالیکه صحیح و تندرست مى باشندوعلّتى در آنها نیست و مى گویند لا اِلهَ اِلا اللّهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللّهِ عَلَىُّ وَلی ُّ اللّهِ و این امریست مشهور و مُسْتَفیض و من خودم آنشب را در آنجادرک نکردم لکن از مردمان ثقه که اعتماد بر قول آنها بود شنیدم و هم دیدم در مدرسهاى که مهمانخانه آن حضرت است سه نفر زمینگیر که قادر بر حرکت نبودند یکى از اهل رومو دیگرى از اهل اصفهان و سیّمى از اهل خراسان بود از آنها پرسیدم چگونه شما خوب نشده اید و اینجا مانده اید گفتند ما به شب بیست و هفتم نرسیده ایم و همین جا ماندهایم تا شب بیست و هفتم آینده که شفا بگیریم و از براى این شب مردم زیاد از شهرهاجمع مى شوند و بازار بزرگى اقامه مى شود تا مدّت ده روز فقیر گوید: مبادا استِبْعادکنى این مطلب را همانا معجزات و کراماتى که از این مشاهد مشرّفه بروز کرده وبه تواتر رسیده زیاده از آن است که احصا شود و در ماه شوّال گذشته سنه هزار و سیصد وچهل و سه در حرم مطهّر حضرت ثامن الا ئِمّة الهُداة و ضامِنُ الاَمَّةِ العُصاةِمَوْلانا اَبُو الْحَسَنِ عَلِىُّ بْنُمُوسى الرِّضا صَلَواتُ اللّهِ عَلَیْهِ سه نفر زن که هر کدام به سبب مرض فلج و نَحْو آن زمین گیر شده بودند و اطبّاء و دکترهااز معالجه آنها عاجز شده بودند شفا یافتند و این معجزات از آن قبر مطهّر بر همه واضح و آشکارا گردید مانند نمودار شدن خورشید در سماء صاحیّه مثل باز شدن دَرِدروازه نجف اشرف برروى عربهاى بادیه وبحدِّى این مطلب واضح بودکه نقل شد دکترهایى که مطلّع بر مرضهاى آن زنها بودند تصدیق نمودند با آنکه در این باب خیلى دقیق بودندبلکه بعضى از آنها تصدیق خود را بر شفاء آنها نوشتند و اگر ملاحظه اختصار و عدم مناسبت محل نبود قصّه آنها را نقل مى نمودم وَلَقَدْ اَجادَ شَیْخُنا الحُرُّالعامِلى فى اُرْجُوزَتِهِ:
3)  شیخ کفعمى در بلد الا مین فرموده در شب مبعث این دعا رابخوانند:
اَللّهُمَّ اِنّى اَسئَلُکَ بِالتَّجَلِىِ الاْعْظَمِ فى هذِهِ اللَّیْلَةِمِنَ الشَّهْرِ الْمُعَظَّمِ وَالْمُرْسَلِ، الْمُکَرَّمِ اَنْ تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِهِ وَاَنْ تَغْفِرَ َنا مااَنْتَ بِهِ مِنّا اَعْلَمُ یا مَنْ یَعْلَمُ وَلا نَعْلَمُ اَللّهُمَّ بارِکْ لَنا فى لَیْلَتِنا هذِهِالَّتى بِشَرَفِ الرِّسالَةِ فَضَّلْتَها وَبِکَرامَتِکَ اَجْلَلْتَها وَبِالْمَحَلِّ الشَّریفِ اَحْلَلْتَها اَللّهُمَّ فَاِنّا نَسْئَلُکَ بِالْمَبْعَثِ الشَّریفِ وَالسَّیِّدِ اللَّطیفِالْعَفیفِ اَنْ تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِهِ وَ اَنْ تَجْعَلَ اَعْمالَنافى اللَّیْلَةِ وَفى سایِرِ اللَّیالى مَقْبُولَةًوَذُنُوبَنا مَغْفُورَةًمَشْکُورَةً وَسَیِّئاتِنا مَسْتُورَةً وَقُلوُبَنا بِحُسْنِ الْقَوْلِمَسْرُورَةً وَاَرْزاقَنا مِنْ لَدُنْکَ بِالْیُسْرِ مَدْرُورَةً اَللّهُمَّ اِنَّکَ تَرىوَلا تُرىو وَاَنْتَ بِالْمَنْظَرِ الاْعْلى وَاِنَّ اِلَیْکَ الرُّجْعى وَالْمُنْتَهىوَاِنَّ لَکَو الْمَماتَ وَالْمَحْیا وَاِنَّ لَکَ الاْخِرَةَ وَالاُْولى اَللّهُمَّ اِنّانَعُوذُ بِکَ اَنْ نَذِلَّ وَنَخْزى وَاَنْ نَاءتِىَ ما عَنْهُ تَنْهى اَللّهُمَّ اِنّانَسْئَلُکَ الْجَنَّةَ بِرَحْمَتِکَ وَنَسْتَعیذُ بِکَ مِنَ النّارِ فَاَعِذْنا مِنْها بِقُدْرَتِ کَوَنَ سْئَلُکَ مِنَ الْحُورِ الْعینِ فَارْزُقْنا بِعِزَّتِکَ وَاجْعَلْ اَوْسَعَ اَرْزاقِناعِنْدَ کِبَرِ سِنِّنا وَاَحْسَنَ اَعْمالِنا عِنْدَ اقْتِرابِ اجالِنا وَاَطِلْ فى طاعَتِکَ وَمایُقَرِّبُ اِلَیْکَ وَیُحْظى عِنْدَکَ وَیُزْلِفُ لَدَیْکَ اَعْمارَنا وَاَحْسِنْ فىجَمیعِ اَحْوالِنا وَاُمُورِنا مَعْرِفَتَنا وَلا تَکِلْنا اِلى اَحَدٍ مِنْ خَلْقِکَفَیَمُنَّ عَلَیْنا وَتَفَضَّلْ عَلَیْنا بجَمیعِ حَوایِجِنا لِلدُّنْیا وَالاْخِرَةِ وَابْدَاْبِاباَّئِنا وَاَبْناَّئِنا وَجَمیعِ اِخْوانِنَا الْمُؤْمِنینَ فى جَمیعِ ما سَئَلْناکَ لاِنْفُسِنا یااَرْحَمَ الرّاحِمینَ اَللّهُمَّ اِنّا نَسْئَلُکَ بِاسْمِکَ الْعَظیمِ وَمُلْکِک َالْقَدیمِ اَنْ تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَاَنْ تَغْفِرَ لَنَا الذَّنْبَالْعَظیمَ اِنَّهُ لا یَغْفِرُ الْعَظیمَ اِلا الْعَظیمُ اَللّهُمَّ وَهذا رَجَبٌ الْمُکَرَّمُالَّذى اَکْرَمْتَنابِهِ اَوَّلُ اَشْهُرِ الْحُرُمِ اَکْرَمْتَنا بِهِ مِنْ بَیْنِ الاُْمَمِ فَلَکَ الْحَمْدُ یا ذَاالْجُودِ وَالْکَرَمِ فَاَسْئَلُکَ بِهِ وَبِاسْمِکَ الاْعْظَمِ الاْعْظَمِ الاْعْظَمِالاْجَلِّ الاْکْرَمِ الَّذى خَلَقْتَهُ فَاسْتَقَرَّ فى ظِلِّکَ فَلا یَخْرُجُ مِنْکَ اِلى غَیْرِکَاَنْ تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّدٍ وَاَهْلِ بَیْتِهِ الطّاهِرینَ وَاَنْ تَجْعَلَنا مِنَالْعامِلینَ فیهِ بِطاعَتِکَ وَالاْمِلینَ فیهِ لِشَفاعَتِکَ اَللّهُمَّ اهْدِنا اِلى سَواَّءِالسَّبیلِ وَاجْعَلْ مَقیلَنا عِنْدَکَ خَیْرَ مَقیلٍ فى ظِلٍّ ظَلیلٍ وَمُلْکٍ جَزیلٍفَاِنَّکَ حَسْبُنا وَنِعْمَ الْوَکیلُ اَللّهُمَّ اقْلِبْنا مُفْلِحینَ مُنْجِحینَ غَیْرَ مَغْضُوبٍ عَلَیْنا وَلا ضاَّلّینَ بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ اَللّهُمَّاِنّى اَسئَلُکَ بِعَزاَّئِمِ مَغْفِرَتِکَ وَبِواجِبِ رَحْمَتِکَ السَّلامَةَ مِنْ کُلِّاِثْمٍ وَالْغَنیمَةَ مِنْ کُلِّ بِرٍّ وَالْفَوْزَ بِالْجَنَّةِ وَالنَّجاةَ مِنَ النّارِاَللّهُمَّ دَعاکَ الدّاعُونَ وَدَعَوْتُکَ وَسَئَلَکَ السّاَّئِلُونَ وَسَئَلْتُکَ وَطَلَبَ اِلَیْکَ الطّالِبُونَ وَطَلَبْتُ اِلَیْکَ اَللّهُمَّ اَنْتَ الثِّقَةُ وَالرَّجاَّءُ وَاِلَیْکَ مُنْتَهَى الرَّغْبَةِ فِى الدُّعاَّءِ اَللّهُمَّ فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِهِ وَاجْعَلِ الْیَقینَ فىقَلْبى وَالنُّورَ فى بَصَرى وَالنَّصیحَةَ فى صَدْرى وَذِکْرَکَ بِاللَّیْلِ وَالنَّهارِ عَلى لِسانى وَرِزْقاً واسِعاً غَیْرَ مَمْنُونٍ وَلا مَحْظُورٍفَارْزُقْنى وَبارِکْ لى فیما رَزَقْتَنى وَاجْعَلْ غِناىَ فى نَفْسى وَرَغْبَتىفیما عِنْدَکَ بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ.
پس به سجده برو وبگو:
اَلْحَمْدُ لِلّهِ الَّذى هَدانا لِمَعْرِفَتِهِ وَخَصَّنا بِوِلایَتِهِ،وَوَفَّقَنا لِطاعَتِهِ شُکْراً شُکْراً صد مرتبه
پس سر از سجود بردار و بگو:
اَللّهُمَّ اِنّى قَصَدْتُکَ بِحاجَتى وَاعْتَمَدْتُ عَلَیْکَ بِمَسْئَلَتى وَتَوَجَّهْتُ اِلَیْکَ بِاَئِمَّتى وَسادَتى اَللّهُمَّ انْفَعْنا بِحُبِّهِمْ وَاَوْرِدْنا مَوْرِدَهُمْ وَارْزُقْنا مُرافَقَتَهُمْ وَاَدْخِلْنَا الْجَنَّةَ فى زُمْرَتِهِمْ بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ.
 

اعمال روز مبعث(روز 27 رجب)

از جمله اعیاد عظیمه است و روزى است که حضرت رسول صَلَّى اللَّهِ عَلِیهِ وَ اله در آن روز به رسالت مبعوث گردید و جبرئیل به پیغمبرى بر آن حضرت نازل شد و از براى آن چند عمل است:
1) غسل
2) روزه و آن یکى از چهار روزى است که در تمام سال امتیاز دارد براى روزه گرفتن و برابر است با روزه هفتاد سال .
3) بسیار صلوات فرستادن .
4) زیارت حضرت رسول و امیرالمؤ منین علیهما و آلهما السَّلامُ .
5) شیخ در مصباح فرموده از رَیّان بن الصّلت مروى است که حضرت امام جوادعلیه السلام در زمانیکه در بغداد بود روز نیمه رجب و روز بیست و هفتم را روزه گرفتو جمیع حشم آن حضرت روزه گرفتند و ما را امر فرمود که بجا آوریم دوازده رکعت نماز که خوانده شود در هر رکعت حمد و سوره و بعد از فراغ از نمازها خوانده شود هر یک از حمدو توحید و مُعَوَّذَتین چهار مرتبه و
لا اِلهَ اِلا اللّهُ واللّهُ اَکْبَرُ وَسُبْحانَ اللّهِ وَالْحَمْدُلِلّهِ وَلا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ اِلاّبِاللّهِ الْعَلِىِّ الْعَظیمِ
چهار مرتبه اللّهُ اللّهُ رَبِّى لا اُشْرِکُ بِهِ شَیْئا چهار مرتبه لااُشْرِکُ بِرَبِّى اَحَدا چهار مرتبه .
6) و نیز شیخ روایت کرده از جناب ابوالقاسم حسین بن رُوح رَحَمهُ اللّهُ که فرموده بجا مى آورى در این روز دوازده رکعت نماز مى خوانى در هر رکعت حمد وسوره اىکه آسان باشد و تشهّد مى خوانى و سلام مى دهى و مى نشینى و مى گوئى بین هر دو رکعتى:
اَلْحَمْدُ لِلّهِ الَّذى لَمْ یَتَّخِذْ وَلَداً وَلَمْ یَکُنْ لَهُ شَریکٌ فىالْمُلْکِتایش خاص وَلَمْ یَکُنْ لَهُ وَلِىُّ مِنَ الذُّلِّ وَکَبِّرْهُ تَکْبیراً یا عُدَّتى فىمُدَّتى یاصاحِبى فى شِدَّتى یا وَلیّى فى نِعْمَتى یا غِیاثى فى رَغْبَتى یانَجاحى فى حاجَتى یا حافِظى فى غَیْبَتى یا کافِىَّ فى وَحْدَتى یا اُنْسى فى وَحْشَتى اَنْتَ السّاتِرُ عَوْرَتى فَلَکَ الْحَمْدُ واَنْتَالْمُقیلُ عَثْرَتى فَلَکَ الْحَمْدُ وَاَنْتَ الْمُنْعِشُ صَرْعَتى فَلَکَ الْحَمْدُصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَاسْتُرْ عَوْرَتى وَآمِنْ رَوْعَتى وَاَقِلْنىعَثْرَتى وَاصْفَحْ عَنْ جُرْمى وَتَجاوَزْ عَنْ سَیِّئاتى فى اَصْحابِ الْجَنَّةِوَعْدَ الصِّدْقِ الَّذى کانُوا یُوَعَدُونَ
پس چون فارغ شدى از نماز و دعا مى خوانى هر یک از حمد و اخلاص و مُعَوَّذَتَیْن و قُلْ یا اَیُّهَا الْکافِرُونَ و اِنااَنْزَلناهُ و آیة الکرسى را هفت مرتبه و بعد مى گوئى لا اِلهَ اِلا اللّهُ واللّهُ اَکْبَرُ وَسُبْحانَ اللّهِ وَلا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ اِلاّ بِاللّهِ هفت مرتبه وبعد مى گوئى هفت مرتبه اللّهُ اللّهُ رَبَّى لا اُشْرِکُ بِهِ شَیْئا و مى خوانى هردعا که خواهى .
7)  در اقبال و در بعض نسخ مصباح است که مستحبّ است در این روز این دعا رابخوانند: یا مَنْ اَمَرَ بِالْعَفْوِ وَالتَّجاوُزِ وَضَمَّنَ نَفْسَهُ الْعَفْوَوَالتَّجاوُزَ یا عَفى وَتَجاوَزَ اُعْفُ عَنّى وَتَجاوَزْ یا کَریمُ اَللّهُمَّ وَقَدْاَکْدَى الطَّلَبُ وَاَعْیَتِ الْحیلَةُ وَالْمَذْهَبُ وَدَرَسَتِ الاْمالُ وَانْقَطَعَالرَّجاَّءُ اِلاّ مِنْکَ وَحْدَکَ لا شَریکَ لَکَ اَللّهُمَّ اِنّى اَجِدُ سُبُلَالْمَطالِبِ اِلَیْکَ مُشْرَعَةً وَمناهِلَ الرَّجاَّءِ لَدَیْکَ مُتْرَعَةً واَبْوابَ الدُّعاَّءِلِمَنْ دَعاکَ مُفتَّحَةً وَالاِْسْتِعانَةَ لِمَنِ اسْتَعانَ بِکَ مُباحَةً وَاَعْلَمُاَنَّکَ لِداعیکَ بِمَوْضِعِ اِجابَةٍ وَللصّارِخِ اِلَیْکَ بِمَرْصَدِ اِغاثَةٍ وَاَنَّ فِىاللَّهْفِ اِلى جُودِکَ وَالضِّمانِ بِعِدَتِکَ عِوَضاً مِنْ مَنْعِ الْباخِلینَ وَمَنْدُوحَةًعَمّا فى اَیْدِى الْمُسْتَاْثِرینَ وَاَنَّکَ لا تَحْتَجِبُ عَنْ خَلْقِکَ اِلاّاَنْ تَحْجُبَهُمُ الاْعْمالُ دُونَکَ وَقَدْ عَلِمْتُ اَنَّ اَفْضَلَ زادِ الرّاحِلِ اِلَیْکَعَزْمُ اِرادَةٍ یَخْتارُکَ بِها وَقَدْ ناجاکَ بِعَزْمِ الاِرادَةِ قَلْبى وَاَسْئَلُکَبِکُلِّ دَعْوَةٍ دَعاکَ بِها راجٍ بَلَّغْتَهُ اَمَلَهُ اَوْصارِخٌ اِلَیْکَ اَغَثْتَصَرْخَتَهُ اَوْ مَلْهُوفٌ مَکْرُوبٌ فَرَّجْتَ کَرْبَهُ اَوْ مُذْنِبٌ خاطِئٌ غَفَرْتَ لَهُ اَوْ مُعافىًاَتْمَمْتَ نِعْمَتَکَ عَلَیْهِ اَوْ فَقیرٌ اَهْدَیْتَ غِناکَ اِلَیْهِ وَلِتِلْکَالَّدعْوَةِ عَلَیْکَ حَقُّ وَعِنْدَکَ مَنْزِلَةٌ اِلاّ صَلَّیْتَ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍوَقَضَیْتَ حَوائِجى حَوائِجَ الدُّنْیا وَالاْخِرَةِ وَهذا رَجَبٌ الْمُرَجَّبُ الْمُکَرَّمُالَّذى اَکْرَمْتَنا بِهِ اَوَّلُ اَشْهُرِ الْحُرُمِ اَکْرَمْتَنا بِهِ مِنْ بَیْنِ الاُْمَمِ یاذَاالْجُودِ وَالْکَرَمِ فَنَسْئَلُکَ بِهِ وَبِاسْمِکَ الاْعْظَمِ الاْعْظَمِ الاْعْظَمِ الاْجَلِّالاْکْرَمِ الَّذى خَلَقْتَهُ فَاسْتَقَرَّ فى ظِلِّکَ فَلا یَخْرُجُ مِنْکَ اِلى غَیْرِکَ اَنْتُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّدٍ وَاَهْلِ بَیْتِهِ الطّاهِرینَ وَتَجْعَلَنا مِنَ الْعامِلینَ فیهِبِطاعَتِکَ وَالاْمِلینَ فیهِ بِشَفاعَتِکَ اَللّهُمَّ وَاهْدِنا اِلى سَواَّءِ السِّبیلِوَاجْعَلْ مَقیلَنا عِنْدَکَ خَیْرَ مَقیلٍ فى ظِلٍّ ظَلیلٍ فَاِنَّکَ حَسْبُنا وَنِعْمَالوَکیلُ وَالسَّلامُ عَلى عِبادِهِ المُصْطَفَیْنَ وَصَلَواتُهُ عَلَیْهِمْ اَجْمَعینَاَللّهُمَّ وَبارِکَ لَنا فى یَوْمِنا هَذَا الَّذى فَضَّلْتَهُ وَبِکَرامَتِکَجَلَّلْتَهُ وَبِالْمَنْزِلِ  [الْعَظیمِ] الاْعْلى اَنْزَلْتَهُ صَلِّ عَلى مَنْ فیهِ اِلى عِبادِکَاَرْسَلْتَهُ وَبِالْمَحَلِّ الْکَریمِ اَحْلَلْتَهُ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلَیْهِ صَلوةًداَّئِمَةً تَکُونُ لَکَ شُکْراً وَلَنا ذُخراً وَاجْعَلْ لَنا مِنْ اَمْرِنا یُسراً وَاخْتِمْ لَنابِالسَّعادَةِ اِلى مُنْتَهى آجالِنا وَقَدْ قَبِلْتَ الْیَسیرَ مِنْ اَعْمالِنا وَبَلَّغْتَنابِرَحْمَتِکَ اَفْضَلَ آمالِنا اِنَّکَ عَلى کُلِّشَى ءٍ قَدیرٌ وَصَلَّى اللّهُ عَلى مُحَمَّدٍوَآلِهِ وَسَلَّمَ.

 

8) سید در اقبال فرموده بخواند اَللّهُمَّ اِنِّى اَسْئَلُکَ بِالنَّجْلِ الاْعْظَمِ ((الدّعاء)) و این دعا به روایت کفعمى در اعمال شب این روز گذشت
 

 

 

 


:: موضوعات مرتبط: مذهبی، ،
:: برچسب‌ها: 27 رجب روز مبعث پيامبر اکرم(ص), حمید دادودی راد , مسجد حجت ابن الحسن ,
:: ادامه مطلب
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : پنج شنبه 14 ارديبهشت 1395
آشنايى با فرق و مذاهب اسلامى
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : جمعه 19 ارديبهشت 1392
13 رجب ولادت امیرالمؤمنین علی علیه السلام و روز پدر مبارک باد

مراسم جشن و سرور مولود کعبه مولای متقیان حضرت علی (ع)

در مسجد حجت ابن الحسن (عج) برگزار می گردد.

زمان: پنجشنبه و جمعه 92/3/2 و 92/3/3 بعد از نماز مغرب و عشاء همراه با سخنرانی و مدیحه سرایی 

 

فهرست مطالب
شناخت شناسنامه ای
القاب امیرالمؤمنین (ع)
والدین امیرالمؤمنین (ع)
نور امیرالمؤمنین (ع) در اصلاب پدران
محل ولادت امیرالمؤمنین (ع)
پیشگویی از ولادت امیرالمؤمنین (ع)
انعقاد گوهر امیر مومنان(ع)
مادر امیر المؤمنین (ع) در کعبه
روز ولادت امیر مومنان (ع)
سخنان امیرالمؤمنین (ع) پس از ولادت
سخنان امیرالمؤمنین (ع) پس از ولادت


اولین امام مؤمنین و خلیفة الله بلافصل بعد از رسول الله خاتم النبیین (ص) ، برادر ، پسر عمو ، وزیر و داماد او سید الوصیین امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب (ع)
در روز جمعه 13 رجب در بیت الله الحرام ، داخل کعبۀ معظمه به دنیا آمد ، که قبل از او و بعد از او ، مولودی در آنجا به دنیا نیامده و نخواهد آمد...

 

تبلیغات مسجد حجت ابن الحسن(ع)



:: موضوعات مرتبط: مذهبی، معصومین، زندگینامه امامان، ،
:: برچسب‌ها: 13 رجب روز ولادت امیرالمؤمنین علی علیه السلام و روز پدر مبارک باد, ولادت امیرالمومنین ع, مسجد حجت ابن الحسن (عج), حمید داودی راد,
:: ادامه مطلب
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : چهار شنبه 2 خرداد 1392
حلول ماه مبارک رجب و فضيلت و اعمال این ماه

 

 

 

فضيلت و اعمال ماه مبارك رجب
ماه رجب و ماه شعبان و ماه رمضان شرافت زيادي دارند و در فضيلت آنها روايات بسياري وارد شده است. از حضرت رسول صلى الله عليه و آله روايت شده كه: ماه رجب ماه بزرگ خدا است و ماهى در حرمت و فضيلت به آن نمى‏رسد و جنگيدن با كافران در اين ماه حرام است و رجب ماه خدا است و شعبان ماه من است و ماه رمضان ماه امت من است كسى كه يك روز از ماه رجب را روزه دارد موجب خشنودى خداي بزرگ مي‌گردد و غضب الهى از او دور گردد و درى از درهاى جهنم بر روى او بسته گردد...

 



:: موضوعات مرتبط: مذهبی، دین و اندیشه، دعا، ،
:: برچسب‌ها: حلول ماه مبارک رجب گرامیباد, اعمال ماه رجب , حلول ماه مبارک رجب و فضيلت و اعمال این ماه, مسجد حجت ابن الحسن عج, حمید داودی راد,
:: ادامه مطلب
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : سه شنبه 21 ارديبهشت 1392
شهادت امام علی النقی الهادی علیه السلام(254 ه.ق)

شهادت دهمین اختر تابناک امامت و ولایت

امام هادی علیه السلام بر دوستداران آن حضرت تسلیت باد

 

شهادت آقا امام علی النّقی الهادی (علیه السلام) را به ساحت مقدّس قطب دایرۀ امکان حُجت عصر حضرت بقیة الله الاعظم امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و به عموم شیعیان, محبّین و پیروان آن حضرت تعزیت و تسلیت عرض مینمائیم

امام هادی علیه اسلام بنا بر بعضی از اقوال درسن 42 سالگی بعد از 34 سال امامت، درسوم رجب سال 254 هجری قمری به دست معتز یکی از خلفای سفاک عباسی به شهادت رسید

 

تبلیغات مسجد حجت ابن الحسن (عج)



:: موضوعات مرتبط: مذهبی، زندگینامه امامان، ،
:: برچسب‌ها: شهادت امام علی النقی الهادی علیه السلام, شهادت امام هادی علیه السلام, شهادت آقا امام علی النقی الهادی(علیه السلام) بر پیروان و عاشقان حضرت تسلیت باد, مسجد حجتابن الحسن(عج), حمید داودی راد,
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : سه شنبه 23 ارديبهشت 1392
سالروز ولایت امام محمد باقر (ع) بر تمام مسلمانان مبارک باد

سالروز ولادت امام محمد باقر(ع) پیشوای دانایی‌ و شکافنده دانش‌ها مبارک


ابوجعفر، امام محمدباقر علیه السلام پنجمین آفتابی است که بر افق پرنور امامت، جاودانه درخشید. زندگی پرنور و برکت آن حضرت، سراسر دانش و ارزش بود و از همین روی «باقرالعلوم»؛ یعنی شکافنده دشواری‌های دانش و گشاینده پیچیدگی‌های معرفت نامیده شد
به ادامه مطلب مراجعه کنید...



:: موضوعات مرتبط: مذهبی، زندگینامه امامان، ،
:: برچسب‌ها: ابوجعفر, امام محمدباقر علیه السلام, ولادت امام محمد باقر علیه سلام , باقر العلوم, مسجد حجت ابن الحسن (عج), حمید داودی راد,
:: ادامه مطلب
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : سه شنبه 20 ارديبهشت 1392
هتک حرمت وهابیون به حرم مطهر حجر بن عدی و جعفر طیار

هتک حرمت وهابیون به حرم مطهر حجر بن عدی و جعفر طیار 

ضريح مزار حجر بن عدي پيش از تخريب
(عکس از وبگاه بعثه مقام معظم رهبری)

امام جماعت و نمازگزاران مسجد حجت ابن الحسن (عج) توهین و هتک حرمت به اماکن مقدسه مسلمانان را در سوریه توسط گروه های وهابی و تکفیری به اسم ارتش آزادی بخش سوریه را محکوم و این نوع رفتار های غم انگیز را بعد از1400  سال و به اسم مسلمان بر علیه مقدسات خود مسلمانان را باعث تاسف و سرشکستگی دین دانستند.

 

جهت سلامتی و تعجیل در فرج امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) صلواتی هدیه نمایید...

"اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم"
 

تبلیغات مسجد حجت ابن الحسن (عج)



:: موضوعات مرتبط: مذهبی، سیاسی، ،
:: برچسب‌ها: هتک حرمت وهابیون به حرم مطهر حجر بن عدی و جعفر طیار, مسجد حجت ابن الحسن عج, حمید داودی راد, ,
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : سه شنبه 17 ارديبهشت 1392
12 اردیبهشت ماه شهادت استاد مرتضي مطهری-روزمعلم

شهادت استاد مرتضي مطهری-روزمعلم

شهيد مرتضی مطهری که مغز متفکر و يکي از معماران نظام جمهوری اسلامی ايران بود در 13 بهمن 1298 هجری شمسی در فریمان واقع در 75 کیلومتری شهر مقدس مشهد در یک خانواده اصیل روحانی چشم به جهان گشود. مرتضی مطهری پس از تحصيل مقدمات, راهي حوزه علميه قم شد و از محضر بزرگاني چون آيت الله بروجردي, علامه طباطبايي و حضرت امام خميني بهره برد ...ادامه مطالب ...

تبلیغات مسجد حجت ابن الحسن(عج)



:: موضوعات مرتبط: مذهبی، سیاسی، ،
:: برچسب‌ها: شهادت استاد مرتضي مطهری-روزمعلم, استاد مطهری, مسجد حجت ابن الحسن(عج), حمید داودی راد,
:: ادامه مطلب
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : سه شنبه 12 ارديبهشت 1392
سالروز وفات حضرت ام البنین مادر گرامی حضرت عباس (علیه السلام) تسلیت باد روز تکریم مادران و همسران ش
 
حضرت ام البنين(سلام الله علیها) (محدث، متوفى سال 70 ه) (فاطمه كلابيه)، دختر حزام، از زنان مؤمن، شجاع و فداكار بود.روايت است كه امير المؤمنين عليه السلام پس از شهادت حضرت زهرا عليه السلام به برادرش عقيل كه انساب عرب را خوب می ‏دانست و از احوال خانوادگى آنها آگاه بود فرمود : مى خواهم زنى برايم خواستگارى نمايى كه از خاندان شجاعت باشد تا فرزند شجاعى برايم به دنيا آورد.عقيل، فاطمه كلابيه (ام البنين) را به ايشان معرفى نمود و گفت: در بين عرب خاندانى شجاعتر از خانواده وى سراغ ندارم.اين مادر پسرانش عباس، جعفر، عبد الله و عثمان را چنان تربيت كرد كه همه شيفته برادر بزرگوارشان حضرت امام حسين عليه السلام بودند و در ركاب آن حضرت شهيد شدند.
 
 
 
 
حضرت ام البنين در واقعه كربلا حضور نداشت، هنگامى كه بشير به مدينه بازگشت و ام البنين را ملاقات كرد، خواست تا خبر شهادت فرزندانش را به وى دهد ام البنين گفت: رگ قلبم راپاره كردى بچه ‏هايم و آنچه زير آسمان است فداى ابا عبد الله عليه السلام، از حسين برايم بگو .
 
ام البنين براى عزادارى هر روز همراه نوه ‏اش عبيد الله (فرزند عباس عليه السلام) به بقيع م‏ی رفت و نوحه می ‏خواند و می ‏گريست و اين اشعار را زمزمه می ‏كرد:
 
منم که سایه نشین و جود مولایم
کنیز خانه غم ؛ خاک پای زهرایم
منم که خانـــه به دوش غــم علی
منم که همقدم محنت ولی هستم
منم که شاهد زخم شکسته ابرویم
انیس گریه به یاس شکسته پهلویم
منم که در همه جا در تب حسن بودم
منم که شاهد خون لب حسن بودم
منم که جلوه حق را به عین می دیدم
خدای را به جمال حسین می دیددم
منم که بوده دلم صبح و شام با زینب
منم میان همه ؛ هم کلام با زینب
منم که سوگ گلستان و باغبان دارم
به سینه زخم غم کربلائیان دارم
منم که ظهر عطش را نمی برم از یاد
چهار لاله بی سر ز من به خاک افتاد
منم که مادر عشق و امید و احساسم
فدای یک سر موی حسین عباسم
 
 
 
تبلیغات مسجد حجت ابن الحسن (عج)


:: موضوعات مرتبط: مذهبی، ،
:: برچسب‌ها: سالروز وفات حضرت ام البنین مادر گرامی حضرت عباس (علیه السلام) تسلیت باد روز تکریم مادران و همسران شهدا, مسجد حجت ابن الحسن ہعج, حمید داودی راد,
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : سه شنبه 4 ارديبهشت 1392
درباره ی حضرت زهرا ( سلام الله علیها ) و دهه فاطمیه

سلام بر صورت نیلی، سلام بر پهلوی شکسته، وسلام بر خسوف غمگینانه تو !

 

نام : فاطمه (س(
لقب : زهرا
کنیه : ام ابیها
نام پدر : حضرت محمد (ص(
نام مادر : خدیجه کبری (س(
نام همسر: علی بن ابیطالب (ع (
لقب : زهرا،صديقه،طاهره،راضيه،مر ضيه،مباركه،بتول ( لقب زهرا از شهرت بيشترى برخوردار است .
محل ولادت : مکه خانه خدیجه
مدت عمر : 18 سال
تاریخ شهادت :13 جمادی الاولی بنا به روایتی و 3 جمادی الثانی سال 11 هجری بنا به قول مشهور
علت شهادت : صدمات وارده
محل دفن : مدینه طیبه

در دهه فاطمیه ، ایام شهادت دخت مکرم نبی اسلام ، قرار داریم . طاهره ای که سراسر زندگی اش سرشار از آموزه های والای انسانی واخلاقی است . از هر سمت وسو که مورد توجه قرار گیرد، معرفت آموز است وسرمشق دهنده است .

فاطمه (س) را باید به تنهایی ومطلق ومجزا از وابستگی های ارزشمندش ، تنها به عنوان یک انسان در نظر گرفت تا پی به علو درجاتش برد وبی هیچ اغراق افسانه ای ، ارزش های آسمانی اش را درعین آنکه بر زمین خدا ودر میان خلق خدا راه می رفت وزندگی می کرد،به بررسی نشست . دختر رسول گرامی اسلام بودن ویا افتخار همسری ابر مردی چون علی را داشتن ویا مادر سلسله نورانی امامت بودن و...، اینها همه به تنهایی هر کدامشان فضیلتی گرانسنگ وبی همتاست ، اما باز در حق فاطمه ، ره انصاف ننموده ایم اگر تنها به اعتبار همین گونه فضایل قومی ونسبی اش به او بپردازیم وشخصیت وی را با همین نگاه به قضاوت در آییم . نه ، فاطمه زهرا (س) ، خود به تنهایی باید نگریسته شود تا به گفته زیبای دکتر شریعتی _ «دانسته شود که فاطمه ، فاطمه است » . فاطمه را پاره تن رسول خدا دانستن نیز نگاهی دیگر ، که هر دو نگاه ونگرش نیز منبعث ومأخذ از تعاریف خود رسول خدا (ص) است . که هرزگاهی به تناسب مقام وموقعیت های پیش آمده ، کلامی وعبارتی را در باب مقام گرامی حضرت زهراء (س) به سلک سخن در می آورند .

آری فاطمه ، منسوب به پیامبر است . عزیز وپاره تن رسول خدا است ، اما او به تنهایی نیز کرامتی والاتر از اینها را دارد . او خود مادر پدر خویش است . مادر همان شخصیت بزرگواری که دخترش را پاره وجود خود وقوت قلب خود می داند وبه راستی این زن مطهره را چه صفات وخصلت های ممتاز ی مگر بوده است که چنین قابل ستایش والهام می تواند باشد ؟ از طریق پدر وهمسر وفرزند ، به فاطمه نزدیک شدن ، یک نگاه است واز طریق خودش واز مسیر خصوصیات فردی خودش به او تقرب جستن ، نگاهی دیگر واما درس آموزتر وبه تحصیل شناخت حقیقی وتحقیقی از مقام ومرتبه فاطمه نزدیک تر ودقیق تر .

داستان حضرت فاطمه (س) ، داستان تاریخی ومنحصر به فرد یک انسان پای بند به ارزشهای والای ایمانی وانسانی است که تا سر حد جان وتوان مقید ومتعهد به مبانی فکری ودینی خود بوده است . داستان او شرح دلپذیر عواطف بلند آسمانی وروایت رویای ایمان وایثار واعتقاد انسانی است . داستان شنیدنی پارسایی وعفت وکرامت یک زن پیراسته واراسته به آرایش روحی ومعنوی است . حکایت یک بانوی وظیفه شناس ویک همسر. ستونی است که کنار او آرامشگاه مرد زندگی است . قصه او شرح قناعت ها وبسندگی های دنیایی ودل بستن به زیور های حقیقی تر وماندنی تر است . فاطمه (س) سمبل یک بانوی ارزشمند والگو به لحاظ حضور ، مثبت وتأثیر گذار در محیط خانه ودر محیط جامعه است .

فاطمه (س) را باید اینگونه شناخت . از طریق خودش ودر خودش ، فاطمه را با فاطمه و در فاطمه باید به معرفت نشست . هر چند که باز هم باید گفت « ما عرف حق معرفتک » 


خلاصه ای از زندگی حضرت زهرا سلام الله :

سلام ودرود خدا بر یگانه بانوئی که در عرش الهی محبوب ملائکه مقرب وهم کلام با برترین آنان وحامل علم خدا یعنی جبرئیل امین بود .درود بیکران خداوند بر فاطمه (س) که بهجت قلب ونور چشم رسول (ص) وعزیزترین انسان ها در پیشگاه او بود ؛ وجودی که نور پیامبر (ص) سراسر او را احاطه نموده بود واز جهت شبیه ترین مردم در رفتار وکردار به رسول خدا بود .
این چه موجودی است که رسول خدا به هنگام قیامت وصحنه محشر جبرئیل از طرف راست او ومکائیل در جانب چپ ، وامیر المؤمنین علی بن ابیطالب سلام الله علیه در جلو او ، ودو آقا، جوانان اهل بهشت ( حضرت امام حسن وحضرت امام حسین علیه السلام ) در پشت سر او حرکت می کنند واینچنین با جلالت وارد محشر می گردد وندائی از جانب حق تعالی می رسد وایشان را به خلائق معرفی می نماید تا این که وارد بهشت شود وخداوند به او می فرماید از من درخواست نما تا به تو عطا نمایم وهر آرزوئی که داری جامه عمل خواهم پوشاند واو در جواب خداوند عرض می کند ؛ تو بزرگترین آرزوی من بودی وهستی . واز خداوند تقاضا می کند که محبین مرا به آتش دوزخ مسوزان . وخداوند در جواب می فرماید : قبل از خلقت آسمان ها وزمین با خود عهد نموده ام که محبین تو را به آتش دوزخ نسوزانم . 
مقصود از نقل این مطلب آن است که ، شخصیتی که اینچنین مورد احترام خدا ورسول خدا وانبیاء الهی است وکلام ووجود وحرکات او در ملک وملکوت ودر دنیا وآخرت تاثیر می گذارد آیا بر ما نیست تا هر چه بیشتر خود را به این حقیقت نورانی نزدیک نمائیم ؛ وآیا بر جامعه ما خصوصاً خواهران محترمه ما سزاوار است که از خیل کثیر وکوثر الهی که برای همه عالم است دور باشند ؟!
زهرای عزیز عشق واردت قلبی عاشقانه ما به تو تنها نه از آن روست که تو دخت رسول اکرمی کفو علی مرتضی وام ائمه ! ونه بدان روی که حبیبه وبرگزیده پروردگاری ومظهر ولایت حضرت حق . ونه بدان جهت که در سیر به سوی معبود ومحبوب به والاترین مرحله قرب ره یافتی . ونه بدان دلیل که رب العالمین بزرگترین فرشته مقرب را وسفیر وحی را که جبرئیل امین بود برای تسلی ودلداریت بر تو نازل فرمود . ونه برای دیگر مقامات معنوی ومراتب بندگی تو . گرچه هر یک از اینها کافی است تا هر کس را که از منزلت انسانی بهره ای دارد ودر راه نیل به مقصد بزرگ آفرینش گام برمی دارد مجذوب تو سازد ومرغ جانش به هوای کوی تو پرواز کند . اما ارادت ومحبت ما به تو علاوه بر این از آن روست که روز سپید کرامت وحیات طیبه جامعه - خانواده خویش را مدیون توایم . دلهای دختران ما قلبهای زنان ما ودر یک کلام زندگی ما از تو نور گرفته وبا نام تو وعشق تو معنا یافته است . وخود را درپرتو شخصیت تو یافته ایم . ما اذعان داریم که همه چیزمان از تو وبیت تو ومکتب توست . همان بیت محقر وگلی . لکن معطر ومنور واز تمامی جهان خلقت والاتر وبرتر ! 
وتمام ارزش آن خانه کوچک ومحقر وگلی همین است که خانه دل ووجود انسانها را نور وفضیلت بخشیده وبسوی مبدا آفرینش راه نموده است . آری زهرای مظلوم وبال وپر شکسته ! زنان ودختران ما سپیده انسانیت وفجر فضیلت خویش را مدیون تواند. توئی الگو واسوه ووالا. تو با مبارزه قهرمانانه خویش راه ظلم ستیزی را به آنان آموختی ! وبا عبادت ، عفاف ، عصمت وحجاب خویش مسیر تکامل واوج عظمت یک زن را به جهان نشان دادی ! وبا زهد وبی اعتنائی به مظاهر فریبنده مادی دنیا ارزش والائی انسان را تبلور بخشیدی ، وبا حمایت از دین خدا وانقلاب پیامبر وامام خویش وتحمل سختی ها وناملایمات به مبارزه برخاستی وبا علم ومعرفت خود بلندای منزلت انسانی را بخصوص برای زنان تبیین کردی وبا ارجمندترین شیوه خانه داری ، شوهرداری ، تربیت وپرورش فرزندان شیوه جهاد زن در اسلام را به نمایش گذاشتی ودر یک کلام در تمام ابعاد وشئون زندگی ، بهترین وارزشمندترین روش زندگی وحیات زیبای انسانی را برای همیشه به انسانها آموختی !
ریشه عشق ما وعلاقه ما به تو حکایتگر ارتباط ما با یک تاریخ است .
او برترین بانوی جهان ، و بانوی بهشتی بوده است . فاطمه محبوبترین افراد نزد پیامبر بود ، آنچنان که پیامبر اکرم (ص) فرموده : فاطمه پاره تن من وروشنی دیده ومیوه دل من است . آنچه او را ناراحت کند مرا ناراحت می کند و آنچه شادش کند ، مرا شاد می کند ؛ او نخستین کس از اهل بیت من است که به من می پیوندد.

حکایاتی از آئین همسرداری وادب زهرا (س(:
الف - زهرا از دیدگاه علی (ع
پاسخ صریح وزیبای علی (ع) به پیامبر (ص) در فردای عروسی ، فاطمه را بهترین یار ومدد کاردر طاعت حق معرفی می کند . وقتی که پیامبر (ص) از او پرسید : زهرا را چگونه یافتی ؟ عرض کرد : نعم العون علی طاعه الله . فاطمه چه خوب یاوری برای طاعت الهی است ..

ب - ایثار وتعاون زهرا (س(:
ایثار واز خودگذشتگی یکی از مهمترین عوامل استحکام روابط میان اعضای یک مجموعه است ، نمونه ای از ایثار وگذشت در زندگی هر انسانی نشانه بزرگی روح وعلو همت اوست . در زندگی فاطمه (س) وایثار در برابر شوی بزرگش نمونه های بارزی به چشم می خورد . هنگامی که پیامبر آندو را مشغول کار دید از آنها پرسید کدامیک از شما خسته ترید ؟ هر یک از آنها دیگری را مقدم دانسته واو را خسته از مشقت کار ذکر کرد.

د - تقسیم کار:
یکی از نمادهای زندگی مشترک زندگی علی (ع) وفاطمه (س) تقسیم مطلوب وظایف ناشی از زندگی مشترک بود . وقتی که پیامبر تقاضا کردند تا کارها را میان آن دو تقسیم کند ، رسول خدا (ص) کارهای خانه را به فاطمه (س) سپرد ومسئولیت خارج از منزل را به علی (ع) واگذار کرد . زهرا (س) بارها اظهار خشنودی می کرد ورضایت خود را از تقسیم ابراز می داشت .

ذ - محبت به همسر (رعایت یکدیگر)
پیامبر اکرم (ص) بارها دختر وداماد گرامی اش را به محبت یکدیگر سفارش می فرمود . روزی به زهرا فرمودند : دخترم شوهر تو بهترین همسرهاست تو را از نافرمانی او بر حذر می دارم . سپس به علی (ع) فرمود : علی جان به همسرت مهربانی کن زیرا فاطمه پاره تن من است . رنج او رنج من است وشادی او خشنودی من است .

ه - رازداری زهرا (س(:
روزی فاطمه (س) به حضورپدرش رسید در حالیکه آثار ضعف وگرسنگی از چهره فرخنده اش نمایان بود . رسول خدا (ص) با مشاهده این حالت دستهایش را به سوی آسمان بلند نمود وگفت : خدایا گرسنگی فرزندم را به سیری تبدیل کن ووضع او را سامان بده .
آری زهرا (س) از فقر خانه علی شکوه نمی کند وپیامبر بدون اینکه زهرا سخنی یه او بگوید از ضعف وگرسنگی او باخبر می شود . که این خود یکی از نمونه های پایبندی یه اساس واسرار خانواده است .

ز- فداکاری وصبر بر فقر :
صبح یکی از روزها که علی (ع) وفاطمه در کنار هم بودند علی (ع) برای رفع گرسنگی شدید خود از همسرش غذایی را طلب کرد . زهرا (س) گفت : خود دو روز است که چیزی نخورده ام وهر چه در خانه بود برای شما وفرزندان آورده ام .
علی (ع) فرمود : چرا مرا از این امر آگاه نساختی ، تا برای تهیه غذا اندیشه کنم . زهرا (س) پاسخ داد : از خدای خود شرم کردم که چیزی از تو بخواهم که انجام آن برای تو دشوار باشد .

ح - نگاه شفا وروح بخش : 
امیرالمؤمنین(ع) می فرمایند : هیچ گاه فاطمه از من نرنجید. واو نیز هرگز مرا نرنجاند . او را به هیچ کاری نرنجاند. او را به هیچ کاری مجبور نکردم . وهر گاه بصورت ورخساره اش نظاره می کردم تمام غصه های من برطرف می شد .ودردهایم را فراموش می کردم . بخدا قسم هرگز کاری نکردم که فاطمه خشمگین شود . او نیز هیچ گاه مرا خشمگین نکرد . آری فاطمه (س) برای ایجاد یک محیط آرام وبا صفا در درون خانه بود وآنچه می گفت در جهت اهداف همسر فداکار ودلاورش بود .

ط- تقویت روانی شوهر مجاهد :
هنگامی که علی (ع) از جبهه باز می گردد. فاطمه (س) به استقبال اومی رود وبا رویی گشاده ولبخند حاکی از رضایت وافتخار به او مینگرد ، لباس وشمشیر خون آلود او را می شوید واز حوادث میدان جنگ می پرسد . وبدین وسیله نقش خود را در جهاد سرنوشت ساز اسلام ودر تقویت روانی شوی مجاهدش ایفا می کند . 

ی - تسلیم اختیارات شوهر : 
خلیفه اول ودوم چندین بار تقاضای ملاقات حضرت فاطمه (س) کرده بودند وفاطمه نپذیرفته بودند . علی (ع) در آخرین روزهای واپسین عمر زهرا (س) نزد او آمد وتقاضای آنان را برای ملاقات با فاطمه بازگو کرد واز او اجازه خواست . زهرا(س) چنین گفت : خانه از آن شما ودر اختیار شمایم آنچه خود صلاح می دانی عمل کن 

ک - محبت به همسر :
روزی پیامبر از فاطمه سلام الله پرسید شوهرت با تو چگونه است ؟ فاطمه (سعرض کرد: خوب است اما زنان قریش مرا با ازدواج با کسی که دستش از مال دنیا خالی است سرزنش می کنند . پیامبر فرمود : دخترم شوهر تو بهترین همسرهاست . به او محبت کن ! تو را از نافرمانی او برحذر می دارم .

ر- زهرا (س) وتربیت فرزندان : ( وراثت در شخصیت فرزندان زهرا (س(:
یکی از عوامل موثر در تشکیل شخصیت فرزندان زهرا (س) وراثت است . زیرا در این خانواده مادر از مقام عصمت بهره مند است . در وجود مطهر او هیچ رجس وگناهی راه ندارد . چنانچه در زیازت امام حسین (ع) داریم که : گواهی می دهم که شما در اصلاب پاک وارحام مطهر بودید وهیچ غباری از شرک وجهالت بر دامن شما ننشست .

ن_ زهرا مادی پاکدامن : 
امام حسین (ع) در روز عاشورا حقیقتی را بازگو کرد تا از آن طریق بر حقانیت خود تاکید ورزد . بدین جهت در آن روز تاریخی فرمود : شهامت ، آزاد منشی وکرامت خود را مرهون پاکدامنی وطهارت مادرم زهرا ( س ) هستم .

س - اعتقاد به عقیقه : 
حضرت زهرا (س) هرگاه صاحب فرزندی می شد برای او گوسفندی را عقیقه می داد . سپس روز هفتم تولد هر یک از عزیزانش ، سر او را می تراشید وبرابر وزن موهای او نقره صدقه می داد . برای همسایه ها هدیه می فرستاد ودیگران را در شادی خود سهیم می نمود .

ع - عواطف مادری ونقش آن در تربیت فرزند :
سلمان می گوید : روزی فاطمه زهرا(س) را دیدم که مشغول آسیاب بود . در این هنگام فرزندش حسین گریه کرد وبیتابی نمود . عرض کردم برای کمک به شما آسیاب می کنم یا بچه را آرام می نمایم . ایشان فرمود من به آرام کردن فرزند اولی هستم . شما آسیاب را بچرخانید .

ص - بازی وتحرک : 
حضرت فاطمه (س) با فرزندانش همبازی می شد وبه این نکته توجه داشت که در بازی نوع الفاظ وحرکات مادر سرمشق کودک قرار می گیرد . نقل شده است که حضرت با فرزندش امام حسن (ع) بازی می کرد واو را بالا می انداخت وبرایش شعر می خواند .

ق - رعایت عدالت در میان کودکان :
روزی امام حسن (ع) نزد پیامبر آمد واظهار تشنگی کرد وتقاضای آب نمود . رسول خدا (ص) بی درنگ برخاسته وظرفی برداشت واز گوسفندی مقداری شیر دوشید وبه امام حسن (ع) داد و در این هنگام که امام حسین (ع) خواست تا ظرف شیر برادرش را بگیرد . اما پیامبر در حمایت از امام حسن (ع) مانع گرفتن ظرف او شد . فاطمه (س) عرض کرد گویا حسن برای شما عزیزتر است . پیامبر فرمود ند : هر دو برایم عزیز ومحبوبند . چون اول حسن تقاضای آب کرد او را مقدم داشتم .

سخنان برگزیده از حضرت زهرا (س(:
در خدمت مادر باش زیرا بهشت در زیر پای مادران است .
آن گاه در که روز قیامت برانگیخته شوم ، گناهکاران امت پیامبر اسلام را شفاعت خواهم کرد.
اگر به آنچه تو را به آن فرمان می دهیم عمل کنی واز آنچه بر حذر می داریم دوری کنی ، از شیعیان مایی والا هرگز.
از دنیای شما محبت سه چیز در دل من نهاده شد ؛ تلاوت قرآن ، نگاه به چهره پیامبر خدا وانفاق در راه خدا .
خوش رویی در هنگام روبه رو شدن با مؤمن ، بهشت را بر فرد خوش رو واجب می کند .


يا فاطمة الزهرا يا بنت محمد يا قرة عين الرسول يا سيدتنا و مولاتنا انا توجهنا و استشفعنا بك الى الله و قدمناك بين يدى حاجاتنا .يا وجيهة عندالله اشفعى لنا عندالله .
والسلام

 

تبلیغات مسجد حجت ابن الحسن (عج)

 



:: موضوعات مرتبط: مذهبی، معصومین، ،
:: برچسب‌ها: دهه فاطمیه , شهادت حضرت زهرا(س), مسجد حجت ابن الحسن(عج), حمید داودی راد, تبلیغات مسجد حجت ابن الحسن (عج),
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : پنج شنبه 22 بهمن 1395
نوروز از منظر ائمه معصومین (ع)

 

نوروز از دیدگاه معصومین علیهم السلام

فرار رسیدن نوروز و فرا رسیدن سال نو

1392 بر عموم هموطنان عزیز گرامیباد.

 

 

 

نوروز از جشن های ملی ایرانیان به شمار می رود و از روزگار باستان در میان ملت ایران وجود داشته است.

با ورود دین اسلام به این سرزمین ، این جشن رنگ و بوی مذهبی به خود گرفت و از آن پس سفره های هفت سین ایرانیان مزین به کتاب آسمانی مسلمانان «قرآن» شد و لحظه های تحویل سال با دعای «یا مقلب القلوب و الابصار»، حالتی روحانی به خود گرفت .

وقتی ایران به دست مسلمانان فتح شد، اسلام که همه رنگ های قومیت را از بین برده بود، به نوروز جلای بیشتری بخشید.

روایات زیادی درباره مبارکی این جشن فرخنده از پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و ائمه معصوم علیهم السلام نقل شده است که در این گزارش به چند نمونه از این روایات اشاره شده است:

روایتی از عبدالصمد بن علی به نقل از جدش نقل می شود که «در نوروز جامی سیمین که پر از حلوا بود، برای پیغمبرصلی الله علیه و آله و سلم  هدیه آوردند و آن حضرت پرسید که این چیست ؟ گفتند عید بزرگ ایرانیان است ، فرمود آری ، در این روز بود که خداوند «عسکره » را زنده کرد.

از پیامبر خدا پرسیدند عسکره چیست ؟ فرمودند، عسکره هزاران مردمی بودند که از ترس مرگ ، ترک دیار کردند و سر به بیابان نهادند و خداوند به آنان گفت بمیرید و مردند، سپس آنان را زنده کرد و ابرها را امر فرمود که به آنان ببارد، از این روست که پاشیدن آب در این روز رسم شده است .

پیامبر پس از آن از حلوا تناول کردند و آن را میان اصحاب خود قسمت نمودند و گفتند کاش هر روزی بر ما نوروز بود. (آثار الباقیه صفحه 325 )

حدیث دیگر از معلی بن خنیس روایت شده است که گفت : «روز نوروز بر حضرت جعفر بن محمد علیه السلام درآمدم و ایشان فرمودند «آیا این روز را می شناسی» ؟ گفتم «فدای تو شوم ، این روزی است که ایرانیان آن را بزرگ می دارند و به یکدیگر هدیه و ارمغان می دهند

سپس حضرت صادق فرمودند «سوگند به خداوند که این بزرگداشت نوروز به علت امری کهن است که برایت بازگو می کنم تا آن را دریابی» . پس گفت «ای معلی ، روز نوروز روزی است که خداوند از بندگان خدا پیمان گرفت که او را بپرستند و او را شریک و انبازی نگیرند و به پیامبران و راهنمایان او بگروند و به پیشوایان دین ایمان بیاورند

«
همان روزی است که آفتاب در آن طلوع کرد و بادها وزیدن گرفت و زمین در آن شکوفا و درخشان شد

همان روزی است که کشتی نوح علیه السلام در کوه آرام گرفت ، همان روزی است که پیامبر خدا، امیرالمؤمنین علی علیه السلام را بر دوش خود گرفت تا بت های قریش را از کعبه به زیر افکند و بتان را خرد کند، چنان که ابراهیم علیه السلام نیز این کار را کرد .

همان روزی است که پیامبر به یاران خود فرمودند که با علی علیه السلام به عنوان امیرالمؤمنین بیعت کنند (عید غدیرخم ).

همان روزی است که حضرت قائم عجّل الله تعالی فرجه الشریف بر دجال پیروز شود و او را در کنار کوفه بر دار کشد و هیچ روز نوروزی نیست که ما در آن متوقع گشایش و فرجی نباشیم ، زیرا نوروز از روزهای ما شیعیان است

(
بحار الانوار - علامه مجلسی جلد 14 مبحث نوروز )

 

تبلیغات مسجد حجت ابن الحسن (عج

 

 



:: موضوعات مرتبط: مذهبی، ،
:: برچسب‌ها: نوروز از منظر ائمه معصومین (ع) , نوروز ایران از دیدگاه ائمه , مسجد حجت ابن الحسن (ع), حمید داودی راد,
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : پنج شنبه 27 اسفند 1391
ولادت حضرت زینب (س) مبارک

 

 

سلام بر زینب(س)

سلام بر زینب کبری(س). سلام بر دختر دردانه فاطمه زهرا(س). سلام بر او که تمام مصائب ولایت را بر سینه لبریز از صبرش نهاد و خم به ابرو نیاورد. سلام بر او که همواره مرهم مهر بر سینه زخمی ولایت بود. سلام بر او که پیچیده در لفافه عفاف، به وقت هتک حرمت ولایت، سیلی خروشان بود. سلام بر او که از هاله نورانی کلام ولایت قدم بیرون ننهاد. لحظه ای از این گوهر تابان غافل نشد و سرانجام جان در راه عشق به ولایت نهاد. سلام و درود بیکران خدا بر او باد.

 

تبلیغات مسجد حجت ابن الحسن(عج)

 



:: موضوعات مرتبط: مذهبی، ،
:: برچسب‌ها: ولادت حضرت زینب (س) , حضرت زینب , مسجد حجت ابن الحسن , حمید داودی راد,
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : پنج شنبه 24 اسفند 1391
آغاز امامت امام زمان(عج) در 9 ربیع الاول

  آغاز امامت امام زمان(عج) در 9 ربیع الاول

 

آغاز امامت امام زمان(عج) در 9 ربیع الاول


امروز، خورشید مهربان تر از همیشه بیدار می شود. روز از شانه های تو آغاز می شود تا جهان، بزرگی ات را ببیند؛ چون بزرگی ابراهیم خلیل علیه السلام در برابر بتانی که فرو ریختند.

ملکوت را در دست هایت به تماشا می گذارند تا رسولان بی رسالت دنیازده، بهشت را پیچیده در قنوتت به تماشا بنشینند.

جهان، خلاصه ای از لبخند توست که امامتت را تمام آبشارها قیام می کنند و جنگل ها قامت می بندند.

بزرگی؛ چون پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله . بزرگی؛ چون وحی، چون پدرانت ردای پیامبر صلی الله علیه و آله بر دوشت آواز عدالت سر می دهد و شمشیر سرْ شکافته پدر بزرگوارت علی علیه السلام ، در دست هایت مشق عشق می کند.

چشم هایت بوی مهربانی زهرا علیهاالسلام می دهد.

امروز، روز بزرگی توست؛ بزرگی تو بزرگ تر از تمام پیامبران است. بزرگی تو سال ها خواهد بود؛ بزرگی تو از ازل آغاز شده و با ابدیت به پایان می رسد.

خدا از امروز، تو را بزرگ تر از هر کسی می خواهد.

امروز از آن توست؛ مثل تمام فرداهای نیامده، مثل تمام دیروزها، مثل تمام روزها، هفته ها، ماه ها و سال ها.

تمام فصل های سال، نامت را از بر کرده اند؛ مثل تمام درخت ها و آب ها.

امروز، روز آغاز مهربانی خداوند با دنیاست، روز مهربانی تو با جان های تشنه ما. امروز، روز آشنایی و آشتی لبخند و آینه هاست؛ روز شکوفا شدن گل های محمدی در دامنه نام شکوهمند تو. امروز، عطر گل های محمدی فراگیر می شود و باغ های عصمت، در شکوه امامتت شکوفه خواهند کرد، با نفس های معطرت.

امروز، فروردین ها از لبخند تو شکوفه خواهند داد و اردیبهشت ها با نفس هایت بهشتی می شوند.

ابدیت در تو خلاصه می شود و شادی، با لبخندت به نهایت کمال می رسد. بعد از امروز، جهان آغاز می شود؛ جهان از امروز، دوباره متولد خواهد شد.

پیش از این، نمرودها، رودهای آتش را گرداگرد زمین شعله کشیده بود؛ اما امروز با تو دنیا سربلند بیرون می آید از این همه آتش طغیان.

مانند ابراهیم خلیل، آتش ها را گلستان کرده ای. امروز، نوح، کشتی نجاتش را به دست تو می سپارد تا سینه سخت ترین توفان ها را به سمت ساحل های امن بشکافی.

ای منجی، ای یگانه منجی! از امروز، سکان هدایت بشر به دست توست. از امروز، شادی های ما آغاز خواهد شد؛ مثل غم های طولانی تو.

بر ما ببار، ای رحمت بی کران خداوند!

بر ما ببار که سال هاست کویر سینه هامان، تشنه باریدن زلال توست.

 



:: موضوعات مرتبط: مذهبی، معصومین، ،
:: برچسب‌ها: آغاز امامت امام زمان(عج) در 9 ربیع الاول, مسجد حجت ابن الحسن(عج), حمید داودی راد,
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : شنبه 19 آذر 1395
شهادت امام حسن عسگری(علیه السلام)

شهادت امام حسن عسگری(علیه السلام)


 

شهادت امام حسن عسگری(علیه السلام) را به محضر مبارک حضرت ولی عصر (عج) و تمام شیعان آن حضرت تسلیت عرض میکنم و همچنین آغاز امامت امام زمان(عج) را تبریک و تهنیت عرض میکنم.

چکیده:

هشتم ربیع الاول، سالروز شهادت غم بار امام یازدهم شیعیان، امام حسن عسکری علیه السلام است. این امام مظلوم که در عمر کوتاه خویش رنج ها و شکنجه های بسیاری را تحمل کرد، پس از هشت روز مسمومیت، به دست مزدوران معتمد عباسی (1) در سال 260 هـ. ق در 28 سالگی در سامرا به شهادت رسید و کنار مرقد پاک پدرش به خاک سپرده شد. (2)
به همین مناسبت، هر ساله شیعیان در سراسر جهان تشیع، رخت ماتم به تن می کنند و این مصیبت جان سوز را به فرزندش، مهدی موعود (عج) تسلیت می گویند. در این مقاله، به جنبه هایی از زندگی آن حضرت می پردازیم.

معرفی امام حسن عسکری علیه السلام

نام مبارک امام یازدهم، حسن و کنیه معروفشان، ابومحمد است و معروف ترین لقب آن حضرت، عسکری است؛ زیرا ایشان و امام هادی علیه السلام را در منطقه ای نظامی نگه می داشتند تا کاملاً زیر نظر باشند. چون نام آن محله «عسگر» بود، این دو امام به «عسکریین» شهرت یافتند. (3) مادر امام عسکری را حدیثه، حدیث، سوسن (4) و سلیل (5) نامیده اند که از زنان پرهیزکار و پاک دامن زمان خویش بود. در فضیلت او همین بس که پس از شهادت امام عسکری علیه السلام، خانه اش پناهگاه شیعیان گردید. (6) آن حضرت، در هشتم یا دهم ربیع الثانی سال 232 هـ. ق در مدینه به دنیا آمد و در 22 سالگی به امامت رسید. مدت امامت حضرت، شش سال بود. (7)

عبادت امام حسن عسگری علیه السلام

روزی تنی چند از بنی عباس نزد والی سامرا رفتند و به او دستور دادند و بر امام حسن عسکری علیه السلام که در زندان بود، سخت بگیرد. او نیز دو تن از بدترین اشخاص را برای زندان بانی حضرت گمارد. پس از چندی فهمید آن دو اهل نماز و روزه شده اند و در عبادت به مقام والایی رسیده اند. از این رو، آن دو نفر را احضار کرد و پرسید: چرا شما پیرو امام حسن عسکری علیه السلام شده اید؟ آن دو که عظمت روح و کرامت بی کران امام تحت تأثیرشان قرار داده بود، پاسخ دادند: «زیرا او مردی است که روزها روزه می گیرد و شب ها تا صبح به عبادت خدای می پردازد». (8)

فعالیت های سیاسی امام حسن عسکری علیه السلام

با آنکه امام حسن عسکری علیه السلام در محاصره دشمنان خویش بود و تمام حرکاتش را زیرنظر داشتند، ولی این خفقان شدید نتوانست جلو فعالیت های ایشان را بگیرد. آن حضرت برای مقابله با افکار ضد اسلامی و ترویج اسلام واقعی تلاش های فراوانی کردند. کوشش های علمی، تبیین اندیشه های ناب اسلامی، ایجاد شبکه ارتباطی با شیعیان جهان در دورترین نقاط و آماده سازی آنان برای دوران غیبت امام دوازدهم، از جمله فعالیت های مهم امام حسن عسکری علیه السلام در این زمینه به شمار می آید. (9)

شهادت جان سوز

چند روز از بیماری امام حسن عسکری علیه السلام می گذشت. سم به تمام بدن مبارک نفوذ کرده و آثار مسمومیت در بدن حضرت نمایان بود. سرانجام در روز جمعه هشتم ماه ربیع الاول سال 260 هـ.ق، امام مظلوم شیعیان پس از اقامه نماز صبح، به نیاکان پاکش پیوست و از زندان ستم کاران رهایی یافت. با منتشر شدن خبر وفات حضرت، در شهر سامرا قیامتی برپا شد و صدای شیون و ناله بلند گردید. بازار تعطیل شد و همگان بر در خانه امام عسگری علیه السلام جمع شدند. (10)

امام حسن عسکری علیه السلام در بیان دشمن

جعفر کذاب، برادر امام حسن عسکری علیه السلام که می خواست به ناحق، خود را امام معرفی کند، با حضور امام زمان (عجل الله تعالی فرجه شریف) و اقامه نماز بر پیکر امام حسن عسکری علیه السلام، خوار و رسوا شد. از این رو، بیست هزار دینار برای خلیفه فرستاد و برای او نوشت: «ای امیر مؤمنان! مقام و منزلت برادرم را به من بده.» خلیفه اگر چه از کینه و دشمنی با امام لبریز بود، ولی لب به حق گشود و پاسخ داد :«منزلت برادرت، حسن عسکری از طرف ما نیست، بلکه از سوی خداوند است. ما همواره می کوشیدیم قدر و منزلت او را پایین آوریم، ولی به دلیل پاک دامنی، نیک رفتاری، دانش و عبادتش، بر عظمت او افزوده می شد. اگر تو نزد پیروان برادرت همان ارزش را داری. به تأیید ما نیاز نداری و اگر چنین نیست، کاری از ما برنمی آید.» (11)

عزت امامان، امری آسمانی

روزی مستنصر بالله ، خلیفه عباسی به سامرا رفت. اطرافیان به آگاهی اش رساندند که قبر امام حسن عسکری علیه السلام مورد توجه مردمان است، ولی قبر پدران او، یعنی خلفای عباسی را ویرانی و کثافت فرا گرفته است. از این رو. به او گفتند: شما پادشاهان دنیا هستید و نباید قبر پدرانتان به این حال باشد و کسی هم به زیارت آنها نیاید. دستور دهید کسی این کثافت ها را پاک کند و آنها را مانند قبور امامان علویان بسازد تا مردم به زیارت آنها نیز بروند. خلیفه در پاسخ گفت: «این عزت امامان شیعه و آبادانی مزار آنها، امری آسمانی و از طرف خداوند است و اجبار مردم به کاری فایده ندارد». (12)

سامراء، همچنان مظلوم

با گذشت بیش از یازده قرن از شهادت امام هادی علیه السلام و امام حسن عسکری علیه السلام، مظلومیت این دو امام همچنان ادامه دارد. با وجود اینکه شیعیان از سراسر دنیا به زیارت عتبات عالیات می شتابند، ولی با اشک چشم و سوز دل رو به سامرا می کنند و از دور سلام می دهند؛ چرا که اشغال گران با ایجاد ناامنی در عراق، اطراف سامرا را پایگاه نظامی خویش قرار داده اند و آن را به منطقه نظامی تبدیل کرده اند. در سایه این ناامنی ها بود که دشمنان انسانیت و اسلام، بارگاه پاک عسکریین علیه السلام را با بمب تخریب کردند و داغ سنگینی بر قلب سوخته عاشقان اهل بیت علیهم السلام گذاشتند. البته به کوری چشم دشمنان، ارادتمندان خاندان عصمت و طهارت با کمک های خویش، گنبد و بارگاه زیباتر و بزرگ تری برای آن دو امام مظلوم خواهند ساخت.

حدیثی از امام حسن عسگری(علیه السلام):

نماز شب، سیر شبانه
«إِنَّ الْوُصُولَ إِلَى اللّهِ عَزَّوَجَلَّ سَفَرٌ لا یُدْرَکُ إِلاّ بِامْتِطاءِ اللَّیْلِ.»:
وصول به خداوند عزّوجلّ، سفرى است که جز با عبادت در شب حاصل نگردد.

                                                        التماس دعا



:: موضوعات مرتبط: مذهبی، معصومین، ،
:: برچسب‌ها: شهادت امام حسن عسگری(علیه السلام) , مسجد حجت ابن الحسن(عج),
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : شنبه 30 دی 1391
20 صفر اربعین امام حسین (ع)


اربعین امام حسین(ع) 

20 صفر اربعین حسینی

روز 20 صفر ـ یعنی اربعین ـ زمانی است که حرم امام حسین(ع) یعنی کاروان اسرا، از شام به مدینه بازگشتند و روزی است که جابر بن عبدالله انصاری، صحابی رسول خدا(ص)، از مدینه به کربلا رسید تا به

زیارت قبر امام حسین(ع) بشتابد و او نخستین کسی است که قبر آن حضرت را زیارت کرد.

در این روز، زیارت امام حسین(ع) مستحب است و این زیارت، همانا خواندن زیارت اربعین است. 

شیخ طوسی سپس متن زیارت اربعین را با سند به نقل از حضرت صادق(ع) آورده است: السلام علی ولی الله و حبیبه، السلام علی خلیل الله و نجیبه، السلام علی صفی الله و ابن صفیه... 

این مطلبی است که شیخ طوسی، عالم فرهیخته و معتبر و معقول شیعه در قرن پنجم درباره اربعین آورده است. طبعا براساس اعتباری که این روز میان شیعیان داشته است، از همان آغاز که تاریخش معلوم نیست، شیعیان به حرمت آن، زیارت اربعین می‌خوانده‌اند و اگر می‌توانسته‌اند مانند جابر بر مزار امام حسین(ع) گرد آمده و آن امام را زیارت می‌کردند. این سنت تا به امروز در عراق با قوت برپاست و شاهدیم که هزاران شیعه ایرانی و غیر ایرانی در این روز بر سر مزار امام حسین(ع) جمع می‌شوند

 

اعتبار اربعین امام حسین(ع) از گذشته میان شیعیان و در تقویم تاریخی وفاداران به امام حسین(ع) شناخته شده بوده است. کتاب «مصباح المتهجد» شیخ طوسی که حاصل گزینش دقیق و انتخاب معقول شیخ طوسی است از روایات فراوان درباره تقویم مورد نظر شیعه درباره ایام سوگ و شادی و دعا و روزه و عباردت است، ذیل ماه «صفر» می‌نویسد: نخستین روز این ماه (از سال 121)، روز کشته شدن زید بن علی بن الحسین است.



:: موضوعات مرتبط: مذهبی، ،
:: برچسب‌ها: بیت صفر اربعین حسینی , اربعین امام حسین , حمید داودی راد,
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : دو شنبه 27 آذر 1391
میلاد حضرت عیسی مسیح(ع)

 تولد حضرت عیسی مسیح (ع )  مبارک باد . 

 

سال خوبی رو برای همه مسیحیان عزیز آرزو میکنم

 

تولد حضرت عیسی مسیح
مراسم سالروز ولادت حضرت مسیح (ع) روز 25 دسامبر برابر با چهارم دی ماه برگزار می شود. تاریخ این عید در سال 330 میلادی مقر شده است و کلیساهای مشرق زمین در قرن ششم میلادی به برگزاری آن پرداختند. 

روز 25 دسامبر در روم باستان مصادف با یک جشن بت پرستی به نام تولد خورشید شکست ناپذیر بود. برخی از آشوریان اعتقاد دارند شب یلدا که تقریباً همان زمان برگزار می شود یادآور این جشن است؛ زیرا یلدا به زبان آرامی یعنی میلاد و معمولا به معنی عید تولد مسیح است. در این روز غذاهای مخصوصی طبخ شده و خانواده ها تا هفت روز از یکدیگر دیدار می کنند.

عیسی مسیح (ع) در شرایطی متولد شد که یهودیان آن زمان در جستجوی مسیحا بودند تا قوای شیطانی را شکست دهد و در پی تأسیس سلطنت جدید بودند. در کل می توان گفت یهودیان آن زمان انتظارات مختلفی از مسیحا داشتند. برخی فکر می کردند باید پادشاهی جنگجو باشد و بعضی دیگر منتظر کسی بودند که پای بندی شدید به تورات داشته باشد و عده ای دیگر فکر می کردند او باید مرد معبد باشد. عیسی مسیح(ع) در چنین اوضاع و شرایطی متولد شد. هرچند محققان عموماً اتفاق نظر دارند که او در سال چهارم قبل از میلاد به دنیا آمده است.

تولد حضرت عیسی (ع) درانجیل

انجیل متی (1:18) تا (1:25) تولد عیسی مسیح (ع) را در زمان هیررودیس چنین روایت کرده است: « مریم (س) مادر عیسی که در عقد یوسف بود، قبل از ازدواج با او بوسیله روح القدس آبستن شد. یوسف که سخت پای بند اصول اخلاقی بود برآن شد که نامزدی خود را به هم بزند، اما در نظر داشت این کار را در خفا انجام دهد تا مبادا مریم بی آبرو شود. او غرق در اینگونه افکار بود که بخواب رفت. در خواب فرشته ای را دید که به او گفت: یوسف، پسر داوود از ازدواج با مریم نگران نباش. کودکی که در رحم اوست از روح القدس است. او پسری خواهد زایید و تو نام او را عیسی یعنی نجات دهنده خواهی نهاد و او قوم خود را از گناهانشان خواهد رهانید و این همان پیغامی است که خداوند قرنها قبل به زبان نبی خود اشعیا فرموده بود که بنگرید! دختری باکره آبستن خواهد شد و پسری بدنیا خواهد آورد و او را عمانوئیل خواهید نامید (عمانوئیل به زبان عبری یعنی خدا با ما است) چون یوسف بیدار شد طبق دستور فرشته عمل کرد و مریم را به خانه اش آورد تا وقتی که او پسرش را بدنیا آورد و یوسف او را عیسی نام نهاد.»

تولد عیسی بن مریم (ع) در قرآن

خداوند در قرآن نیز در سوره آل عمران و سوره مریم به داستان تولد حضرت عیسی اشاره کرده است. که در آن میان می توان به آیات 16 تا 35 سوره مریم در قرآن کریم مراجعه کرد: در همان لحظه ‏اى که جبرئیل(ع) در مریم دمید، زنى باردار شد و تردیدى نیست که او در این اندیشه بود که مردم درباره او چه خواهند گفت؛ زیرا وى دوشیزه‏ اى بود که اکنون باردار شده بود و بدون شوهر از او فرزندى متولد شده است، این ذهنیت‏ها، او را پریشان خاطرکرد و بیمناک و مضطرب مى‏ساخت و علاقه‏ مند بود از مردم کناره ‏گیرى کند و تنها زندگى نماید. اینجا بود که محلى را دور از مردم انتخاب کرد تا در آن از دیدگان آنها مخفى و نهان باشد. و آنگاه که زمان وضع حمل فرا رسید درد و رنج ولادت، او را مجبور ساخت به درخت خرمایى رو آورد تا خود را به واسطه آن پنهان سازد، خود را به آن درخت رساند و بر آن تکیه زد و در آنجا به خاطر آورد که به ‏زودى مورد آماج تهمتهاى ناروا قرار خواهد گرفت، در آن هنگام آرزو مى ‏کرد اى کاش قبل از این ماجرا مرده بود و یا چیزى پست و بى‏ مقدار بود که ارزش نام بردن نداشت، ولى لطف و عنایت خداوندى به سرعت شامل حال وى شد و صداى جبرئیل را شنید که از نزدیکى او، و محلى پایین‏تر از جایگاه وى، او را مخاطب ساخته و به وى اطمینان داد که خداوند روزى او را برعهده گرفته است و او اگر تنها شاخه درخت خرما را تکان دهد، رطب تازه برایش فرو مى‏ریزد و مى‏تواند با گوارایى میل کند و از جوى آبى که از سمت پایین جایگاهش مى ‏گذرد بنوشد و خیالى آرام و خاطرى آسوده داشته باشد و به او آموخت که اگر به فردى نکوهشگر برخورد و یا کسى درباره مسئله باردارى و چگونگى آن از او پرسید، به او پاسخ ندهد و با اشاره بگوید: نذر کرده ‏ام براى خدا روزه‏اى بگیرم.

هنگامى که عیسى (ع) متولد شد و مادرش او را نزد خویشاوندان خود آورد، براى آنان - که از تقوا و پرهیزکارى و عبادات مریم اطلاع داشتند و چه کسانى که بى ‏اطلاع بودند صحنه ‏اى غیرمنتظره بود- زیرا کارى که او انجام داده بود براى آنان بسیار شگفت‏آور بود و نیز مى‏دانستند مریم دوشیزه بوده و شوهر نکرده است و طبیعى بود که چنین امر ناگهانى فرد را در معرض اتهام قرار دهد و بدیهى است امورى از این قبیل، فرصت اندیشیدن به کسى نمى ‏دهد، به ویژه که دلایل اتهام و قرینه‏هاى ظاهرى دال بر آن موجود باشد. بنابراین، جایى براى شک و تردید باقى نمى ‏گذارد.

آنچه را مریم ‏(س) توانست در قبال این طوفان تهمت و افترا انجام دهد این بود که به سفارش جبرئیل(ع) عمل کرد و روزه گرفت و به فرزند خود که در گهواره آرمیده بود اشاره کرد و از آنها خواست با وى سخن بگویند. آنان ازاین سخن به خشم آمدند؛ زیرا پنداشتند مریم آنها را به تمسخر گرفته است، چون تاکنون سراغ نداشتند کودکى درگهواره سخن بگوید، ولى عیسى(ع) بدان‏ها پاسخ کاملى دال بر پاکدامنى مادرش عنوان کرده گفت: خداوند او را به سخن آورده است و افزود: من بنده خدا هستم و خداى متعال به من انجیل عطا خواهد کرد و مرا به پیامبرى برمى‏ گزیند و وجودم را با برکت کرده و آموزگار صفات خوب و پسندیده قرار داده است و به من دستور داده که تا زنده‏ ام نماز را به پایدارم و زکات بپردازم و سفارشم فرمود به مادرم نیکى و مهربانى کنم، خداى سبحان مرا میان مردم، فردى ستمکار قرار نداد و در اثر گناه شقاوتمندم نساخت و آنگاه که متولد شدم و زمانى که از دنیا مى ‏روم و هنگامى که در قیامت از بین مردگان زنده محشور می شوم، در پناه و امان الهى هستم.

قوم مریم نزد وی آمدند و مریم فرزند خود را حمل مى‏کرد، گفتند: اى مریم، کار بسیارزشتی انجام داده ‏اى. اى خواهر هارون، پدرت مرد بدى نبود و مادرت هم بدکاره نبود، چرا چنین ‏کردى؟ مریم به فرزندش اشاره کرد آنها گفتند: چگونه ما با کودکى که در گهواره است سخن بگوییم! عیسى به سخن آمد و گفت: من بنده خدا هستم، به من کتاب آسمانى عطا کرد و من را هر کجا که باشم مایه برکت گرداند و تا زنده ‏ام من را به نماز و زکات و نیکى به مادرم سفارش فرمود و مرا ستمکار و شقى قرار نداد، درود بر من، آن روزکه متولد شدم و آن روز که از دنیا مى ‏روم و آن روز که زنده محشور می شوم.

در انجیل یوحنا (27:14) به نقل از حضرت مسیح (ع) آمده است: " من هدیه ای نزد شما می گذارم ولی می روم، این هدیه آرامش فکر و دل است، آرامشی که من به شما می دهم، مانند آرامشهای دنیا بی دوام و زود گذار نیست، پس آسوده خاطر باشید و نترسید! فراموش نکنید چه گفتم، گفتم که می روم و زود بازمی گردم. اگر واقعا مرا دوست داشته باشید از این خبر شاد خواهید شد .

 



:: موضوعات مرتبط: مذهبی، ،
:: برچسب‌ها: میلاد حضرت عیسی مسیح(ع), مسجد حجت ابن الحسن, مسجد حجت , ,
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : دو شنبه 3 دی 1394
برگزاری نماز ظهر عاشورا

 

 

برگزاری نماز ظهر عاشورا

به امامت حجة الاسلام والمسلمین شیخ حمید شیوایی

دهم محرم 1434 هجری قمری

91/9/5

 

تبلیغات مسجد حجت ابن الحسن(عج)

 

 



:: موضوعات مرتبط: تاریخچه مسجد، مذهبی، دین و اندیشه، خداشناسی ، ،
:: برچسب‌ها: برگزاری نماز ظهر عاشورا, تبلیغات مسجد حجت ابن الحسن(عج), دهم محرم 1434 هجری قمری, 5/9/91, به امامت حجة الاسلام والمسلمین شیخ حمید شیوایی, حمید داودی راد,
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : سه شنبه 14 آذر 1391
چیستی عاشورا

 روزها همچنان از پی هم می‌گذرند و دوباره محرم با آن حال و هوای سحرانگیزش از راه می‌رسد. دوباره عطر خوش حسینی به مشام می‌رسد و نوای «یاحسین» گوش جان را نوازش می‌دهد. زمزمه‌ای كه همواره ورد زبان ملت ایران بوده و با نشأت گرفتن از زمزمه‌ها و نام حسین(ع) بود كه توانستند چنان حوادثی را بیافرینند به طوری كه با گذشت زمان هنوز فعل حسینی‌شان در اذهان حك شده باقی مانده است.....

 به ادامه مطالب مراجعه کنید...  



:: موضوعات مرتبط: مذهبی، ،
:: برچسب‌ها: چیستی عاشورا,
:: ادامه مطلب
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : جمعه 28 مهر 1394
چهره هاي حادثه كربلا

چهره هاي حادثه كربلا

 آيا حسين عليه‏السلام يك شخصيت حماسی هست ‏يا نه ؟ آيا ما بايد با وجود حسين ( ع ) و سرگذشت او يك احساس حماسی‏داشته باشيم ، يا يك احساس تراژدی ، مصيبت ، رثا و نفله‏ شدن ؟شخصيتهای حماسی كه اغلب در منظومه‏های حماسی از آنها ياد شده است ، جنبه نژادی و قومی دارند اما مطلب در مورد حسين عليه‏السلام غير از اين است . حسين ( ع ) يك‏ شخصيت حماسی است اما نه مانند جلال‏الدين خوارزمشاه و نه مانند رستم افسانه‏ای . حسين (ع) يك شخصيت حماسی است ، اما حماسه انسانيت ، حماسه بشريت ، نه حماسه‏قوميت. سخن حسين ( ع ) ، عمل حسين ( ع ) ، حادثه حسين ( ع ) ، روح حسين( ع ) ، همه هيجان است ، درس است ، القاء نيروست ، اما چه نوع القاء نيروئی ؟ چه‏ نوع درسی ؟ آيا از آن جهت‏ كه مثلا به قومي خاص منتسب است ؟ ! يا از آن جهت كه شرقی است ؟ يا از آن جهت كه مثلا عرب است و غير عرب نيست ؟ ! يا به قول بعضی از ايرانيها از آن جهت كه مثلا همسرش ايرانی است ؟اساسا در وجود حسين ( ع ) چنين حماسه‏هائی نمی‏تواند وجود داشته باشد و علت شناخته نشدن حسين ( ع ) هم همين است . چون حماسه او بالاتر و مافوق اينگونه حماسه‏هاست ، كمتر افراد می‏توانند او را بشناسند . حالاببينيم واقعا چطور است؟نمي توان در جهان شخصيت حماسی مانند شخصيت حسين‏بن‏علی  عليهماالسلام از نظرشدت حماسی بودن و از نظر علو حماسه يعنی جنبه‏های انسانی نه‏جنبه قومی‏وملی پيدا  كرد . حسين ( ع ) سرود انسانيت است و به همين دليل نظير ندارد . شما در دنيا حماسه‏ای مانند حماسه حسين بن‏علی  عليهماالسلام‏ پيدا نخواهيد كرد ، چه از نظر قدرت و قوت حماسه و چه از نظر علو درجه و انسانی بودن آن  و متاسفانه ما مردم اين حماسه را نشناخته‏ايم .

حادثه عاشورا و تاريخچه كربلا دو صفحه دارد ، يك صفحه سفيد و نورانی و يك صفحه تاريك ، سياه و ظلمانی كه هر دو صفحه‏اش يا بی‏نظير است و يا كم نظير . اما صفحه سياه و تاريكش از آن نظر سياه و تاريك است كه در آن فقط جنايت بی‏نظير و يا كم نظير می‏بينيممی‏بينيم ، كشتن جوان می‏بينيم ، كشتن شيرخوار می‏بينيم ، اسب بر بدن مرده‏ تاختن می‏بينيم ، آب ندادن به يك انسان می‏بينيم ، زن و بچه را شلاق زدن‏ می‏بينيم ، اسير را بر شتر بی جهاز سوار كردن می‏بينيم . از اين نظر قهرمان‏حادثه كيست ؟ واضح است وقتی كه حادثه را از جنبه جنايی نگاه كنيم قهرمان حادثه ، يزيدبن‏معاويه است ، عبيدالله‏بن‏زياد است ، عمرسعد است ،  شمربن‏ذی‏الجوشن است ، خولی است و عده اي ديگر . از اين نظر حادثه كربلا يك جنايت و يك تراژدی است ، يك مصيبت و رثاء است . اين صفحه را كه نگاه ‏كنيم ، در آن ، كشتن بيگناه‏ .

اين تاريخچه صفحه ديگري هم داردكه قهرمان آن صفحه ديگر پسر معاويه و پسر يزيد نيست در آنجا ، قهرمان حسين ( ع ) است . در آن صفحه ، ديگر جنايت نيست ،تراژدی نيست ، بلكه حماسه است ، افتخار و نورانيت است‏، تجلی حقيقت و انسانيت است ، تجلی حق‏پرستی است . آن صفحه را كه نگاه‏ كنيم ، می‏گوئيم بشريت حق دارد به خودش ببالد . اما وقتی صفحه سياهش را مطالعه می‏كنيم می‏بينيم كه بشريت سر افكنده است. پس چرا بايد حادثه‏

 كربلا را هميشه ازمنظر صفحه سياهش مطالعه كنيم ؟ و چرا بايد هميشه‏ جنايتهای كربلا گفته شود ؟ چرا هميشه بايد حسين‏بن علی ( ع ) از آن جنبه ای كه مورد جنايت جانيان است مورد مطالعه ما قرار گيرد ؟ چرا شعارهائی كه به نام حسين‏بن‏علی ( عليهماالسلام ) می‏دهيم و می‏نويسيم ، از صفحه تاريك عاشورا گرفته شود ؟ چرا ما صفحه نورانی اين‏ داستان را كمتر مطالعه می‏كنيم ، در حالی كه جنبه حماسی اين داستان صد برابر بر جنبه جنائی آن می‏چربد . و نورانيت اين حادثه بر تاريكی آن غالب است.

حسين ( ع ) را يك روز كشتند و سر او را از بدن جدا كردند ، اما حسين (ع) كه فقط اين تن نيست ، حسين ( ع) يك مكتب است و بعد از مرگش زنده‏تر می‏شود. دستگاه بنی‏اميه خيال كرد كه حسين ( ع ) را كشت و تمام شد ، ولی بعد فهميد كه مرده حسين ( ع ) از زنده حسين ( ع ) مزاحمتر است ، تربت حسين ( ع ) كعبه صاحبدلان است .

حضرت زينب هم به يزيد همين را گفت . گفت اشتباه كردی ، " كد كيدك واسع‏ سعيك ، ناصب جهدك فوالله لا تمحواذ كرنا ، و لا تميت وحينا "هر نقشه‏ای كه داری بكار ببر ولی مطمئن باش تو نمی‏توانی برادر مرا بكشی و بميرانی ، برادر من زندگيش طور ديگر است ، او نمرد ، بلكه زنده‏تر شد.

البته نمي گوييم آن صفحه تاريك را نبايد ديد بلكه بايد آن را ديد و خواند ، اما اين مرثيه هميشه بايد مخلوط با حماسه باشد . اينكه گفته‏اند رثاء حسين‏بن‏علی عليهما السلام  بايد هميشه زنده بماند ، حقيقتی است و پيغمبر ( ص) و ائمه‏اطهار عليهم السلام  نيز به آن توصيه‏ كرده‏اند ،اين رثاء و مصيبت نبايد فراموش بشود و اين ذكرو اين‏ يادآوری نبايد فراموش شود اما دررثای يك قهرمان . پس اول بايد قهرمان بودنش برای ما مشخص شود و بعد در رثای قهرمان بگرييم ، و گرنه رثای يك آدم نفله شده بيچاره بی‏دست و پای مظلوم گريه ندارد .

در رثای قهرمان بگرييم برای اينكه احساسات قهرمانی پيدا كنيم، برای اينكه‏ پرتوی از روح قهرمان در روح شما پيدا شود و ما هم تا اندازه‏ای نسبت به‏ حق و حقيقت غيرت پيدا كنيم ، ما هم عدالتخواه شويم ، ما هم با ظلم و ظالم نبرد كنيم ، ما هم آزاديخواه باشيم  و برای آزادی احترام قائل  باشيم.

در  بعضي كتابها ديده مي شود كه  مقايسه‏ای ميان حسين‏بن‏علی عليهماالسلام و عيسی مسيح شده است، بدين ترتيب كه عمل مسيحيها بر عمل‏مسلمين ( شيعيان ) ترجيح داده ميشود ، زيرا آنها روز شهادت عيسی‏مسيح را جشن می‏گيرند و شادمانی می‏كنند ، ولی ششيعيان در روز شهادت حسين‏بن‏علی عليهماالسلام  مرثيه‏خوانی و گريه می‏كنند . عمل آنها بر عمل اينها ترجيح‏ دارد ، زيرا آنها شهادت را برای عيسی‏مسيح موفقيت می‏دانند نه شكست ، و

 چون موفقيت می‏دانند شادمانی می‏كنند . اما مسلمين شهادت را شكست‏ می‏دانند و چون شكست می‏دانند گريه می‏كنند . خوشا به حال ملتی كه شهادت‏ را موفقيت بشمارد و جشن بگيرد و بدا به حال ملتی كه شهادت را شكست‏ بداند و به خاطر آن مرثيه خوانی كند . جواب اين است كه اولا دنيای مسيحی كه اين شهادت را جشن می‏گيرد ، براساس همان اعتقاد خرافی است كهمی‏گويد عيسی كشته شد تا بارگناه ما از بين رود ، و چون به خيال خودشان سبكبال شده و در حقيقت آنها جشن سبكبالي خود را مي گيرند و اين خرافه اي بيش نيست.

 ثانيا اين همان فرق اسلام و مسحيت است كه اسلام يك دين اجتماعي و مسيحيت ديني است كه هر چه دارد اندرز اخلاقي است. از طرفي يك حادثه گاه از نظر فردي و گاه از نظر اجتماعي بررسي مي شودو در اسلام شهادت امام حسين از ديدگاه فردي موفقيتي بزرگ بود.

 

 اما اسلام ، قضايا راهميشه ازجنبه شخصی مطالعه نمی‏كند ، از جنبه اجتماعی هم مطالعه می‏كند . حادثه عاشورا از جنبه اجتماعی و نسبت به كسانی كه آن را انجام دادند ، مظهر يك انحطاط در جامعه اسلامی بود ، لذا دائما بايد يادآوری  شود. ثانيا اين موضوع برای صيقل دادن احساسات‏ اسلامی و انسانی است ، اما بشرط اينكه آن را درست درك كنيم .

 منبع : مطهري، مرتضي. حماسه حسيني

 

تبلیغات مسجد حجت ابن الحسن(عج)



:: موضوعات مرتبط: مذهبی، ،
:: برچسب‌ها: چهره هاي حادثه كربلا, حماسه حسینی, منبع : مطهري, مرتضي, حماسه حسيني,
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : جمعه 26 آبان 1391